نقش مدیریت احساسات در مسائل مربوط به روانشناسی بازار
نقش مدیریت احساسات در مسائل مربوط به روانشناسی بازار سرمایه از اهمیت چشمگیری برخوردار است. بارها و بارها در متون مختلف به این نقل قول برخورده اید که برای موفقیت در بازارهای مالی داشتن تجربه، آموزش و استراتژی بسیار حائز اهمیت است. افراد و معامله گران بسیاری این موارد را عوامل کلیدی معرفی میکنند که با آگاهی نسبت به آن ها می توان معاملات پرسودی را رقم زد. اما با وجود تمامی این موارد باز هم شاهد شکست معامله گران در بازارهای مالی هستیم. بنابراین مشکل کجاست؟
آنچه که در این میان کمتر به آن اشاره می شود و یا کمتر مورد توجه قرار می گیرد نقش مدیریت احساسات در هنگام معامله است. در این مقاله ضمن پرداختن به نقش مدیریت احساسات در مسائل مربوط به روانشناسی بازار، به ریشه یابی برخی از اساسی ترین مشکلات و ارائه راهکار برای مقابله با آن خواهیم پرداخت.
جهت شنیدن پادکست صوتی نقش مدیریت احساسات در ترید روی گزینه Play کلیک کنید.
تنها به حرکت جمعی اکتفا نکنید
همانگونه که می دانید فارکس بازاری وسیع است که افراد بسیاری نیز در آن مشغول فعالیت هستند. بنابراین زمانی که اخبار خاصی بازار را تحت تاثیر قرار می دهد، بنا به حرکت جمعی ممکن است دارایی خاص، روند صعودی یا نزولی را پیش گیرد. در این گونه موارد باید به دور از احساسات افراطی جمع عمل کرد.
در نظر بگیرید که قرار است اخبار مربوط به GDP از ایالات متحده امریکا منتشر شود پیش بینی ها حاکی از آن است که تمامی جفت ارزهای مرتبط به USD با رشد همراه خواهند بود بنابراین معامله گران بسیاری با سودای کسب سود بسیار و تنها از طریق پیگیری حجم های خرید در بازار اقدام به خرید جفت ارز EURUSD می کنند. آمار منتشر می شوددر حالیکه بسیار پایین تر از میزان پیش بینی هاست. در این مرحله بازار روالی عکس را طی خواهد نمود و در میان افرادی که تنها ابزار تحلیل بازار را هیجانات خرید در نظر گرفته اند متضرر می شوند.
در این میان در نظر گرفتن گزارشی چون COT (Commitment of Traders) می تواند گویای احساسات جمع نسبت به یک دارایی باشد.
مدیریت احساسات در معاملات فارکس
برخی از تعصبات را نادیده بگیرید
بدون شک پیش از ورود به معاملات کنترل تمامی احساسات آسان تر به نظر می رسد. در حالی که وقتی بازار شروع به کار می کند برخی هیجانات، تعصبات و یا ترس کاذب باعث میشود معامله گران رویه ای اشتباه را دنبال کنند. چگونه احساسات خود را در این گونه موارد مدیریت کنیم؟ انسان موجودی تغییر پذیر است و می تواند عادات اشتباه را تا حد زیادی بهبود بخشد. بنابراین از برخی تعصبات کورکورانه یا ترس ها دوری کنید. به عنوان مثال استفاده از جملاتی مانند: “بازار حتما صعودی خواهد بود” ، “امیدوارم قیمت به سمت پایین حرکت کند”، و یا “وجود این مطلب ثابت می کند که پیش بینی من درست است”. تمامی این جملات تعصباتی هستند که نه تنها می تواند معاملات فرد معامله گر را تحت تاثیر قرار دهد بلکه باعث سو برداشت هایی نیز برای سایر معامله گران و افراد مرتبط خواهد شد. در ادامه با برخی از این تعصبات و سو گیری ها بیشتر آشنا خواهیم شد.
اعتماد بنفس کاذب
بسیاری از معامله گران در معاملات بازار فارکس در دام اعتماد بنفس کاذب گرفتار می شوند. غالبا به دلیل تحلیل و پیش بینی درستی که بارها انجام داده اند، درگیر این احساس می شوند. برای رهایی از این حس همیشه باید معاملات خود را (در سود یا ضرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار دهید. از اشتباه کردن نترسید و همیشه جایی برای اشتباهات برای معاملات در نظر بگیرید. بدین ترتیب با پیدا کردن نقاط قوت و ضعف خود می توانید بر این مشکل غلبه کنید.
اکتفا به گذشته بازار
عده ای از معامله گران با مقایسه حرکات قیمتی حال حاضر بازار با گذشته و پیدا کردن مشابهت هایی میان آن دو از یک استراتژی معاملاتی واحد استفاده می کنند. در واقع این گونه افراد بدون تجزیه و تحلیل درست بازار و تنها با تکیه بر اطلاعات و نتایجی که در گذشته حاصل شده است، معاملات خود را پیش می برند. برای حل این معضل نباید از بررسی و یا امتحان راه حال های جدید امتناع کنید. استراتژ یهای جدید را امتحان کنید و اطلاعات قدیمی خود را به روز کنید. با گره زدن خود به استراتژ های قدیمی و تکنیک های منسوخ شده، تنها احتمال ضرر را افزایش می دهید.
جهت گیری تایید
از جمله عواملی که اغلب در میان معامله گران حرفه ای رخ می دهد آن است که برای دفاع از تصمیم و گفته ای خود به دنبال جمع آوری اطلاعات هستند. بدین ترتیب آن ها در صدد آن هستند که تصمیم خود را هرچند اشتباه نیز باشد تایید کنند. در این حالت زمان شما صرف پرداختن به مسائل اشتباهی خواهد شد که در دراز مدت چیزی جز ضرر به همراه نخواهد داشت. برای رهایی از این معضل باید در درجه اول به خود اعتماد داشته باشید و در صورت اشتباه نیز پس از پذیرش، چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ در جهت تصحیح آن باشید.
نتیجه گیری
در هنگام انجام معاملات در بازار فارکس برای عملکرد بهتر باید نقش احساسات خود را کم رنگ تر کنیم. موفقیت یا شکست در هر معامله نتیجه مستقیم تصمیم ها و انتخاب های خودمان است. زمانی که بارها اشتباهی واحد را در معاملات مختلف می کنیم ، نمیتوان ادعا کرد که تمامی آنها به صورت تصادفی رخ داده اند. بهترین راه مقابله با احساسات و هیجانات در بازار، دستیابی به رویکردی منطقی برای معاملات است. مطالعه و بررسی مکانسیم بازار، انتخاب استراتژی معاملاتی مناسب در هر معامله، توجه به شرایط اقتصادی می تواند از جمله راهکارهای موثر برای مقابله با احساسات باشد. در نهایت به خاطر داشته باشید که داشتن اعتماد به نفس، بررسی روندهای گذشته بازار و یا حتی جمع آوری اطلاعات در زمینه معاملات بسیار کارساز و موثر است اما زمانی که بیش از حد به این عوامل اکتفا کنید، ممکن است اشتباهاتی را نیز مرتکب شوید. بنابراین بیشتر مطالعه کنید، بیشتر تجزیه تحلیل کنید و کمتر از احساسات خود در بازار کمک بگیرید.
غرور در سرمایه گذاری
غرور در سرمایه گذاری را می توان به عنوان دشمن شماره یک سرمایه گذاران دانست. غرور یک نیروی روان شناختی قدرتمند است که اثرات بدی بر طرز تفکر سرمایه گذاران دارد؛ اما بسیاری از آن ها ممکن است اصلا متوجه این احساس نشوند. وقتی معامله گر یا سرمایه گذار چند معامله متوالی را با سود پشت سر بگذارد، دچار این احساس مخرب می شود و اعتماد به نفس بیش از حدی پیدا می کند که این اعتماد به نفس ممکن است در آینده آن ها را از پذیرفتن ضرر و زیان باز دارد. در ادامه مقاله قصد داریم با مفهوم غرور در سرمایه گذاری و جزییات مربوط به آن آشنا شویم.
غرور در سرمایه گذاری به چه معناست؟
همانطور که اشاره شد، غرور در سرمایه گذاری به سرمایه گذاران و معامله گران اجازه نمی دهد که در بحران ها به اشتباهاتشان اقرار کنند. آن ها از پذیرفتن زیان اندک خود سر باز می زنند و این سبب می شود تا به موقع از آن معامله خارج نشوند و قیمت سهم آن ها افت شدیدتری می کند و متحمل ضرر بیشتری می گردند. افراد نا امید دست به اقدامات بدتری نیز می زنند. آن ها به یکباره ممکن است سهام برنده خود را به فروش برسانند؛ غافل از این که این سهم می توانست درصد بیشتری از زیان های آن ها را جبران کند.
غرور به هنگام ضرر
این غرور باز هم می تواند کار دست افراد دهد و آن ها در معاملات بعدی، سهام بیشتری خریداری می کنند. سهامی که دوباره به آن ها زیان می رساند و غرور کاذب هرگز اجازه نمی دهد تا به موقع جلوی ضرر را بگیرند. آن ها در مقابل این افت قیمت مقاومت می کنند. یک استراتژی وجود دارد که می گوید تا وقتیکه یک سهم سودی به شما نداده است، اقدام به خرید تعداد بیشتری از آن را نکنید. البته ممکن است باز هم غرورتان بر روی شما تاثیر بگذارد؛ به این دلیل که سهم را به حداقل قیمتش نخریده اید. هر چه غرور شخص بیشتر باشد، به خود مطمئن تر میشود. او به احتمال زیاد مدت زیادی در ضرر خواهد بود و درصد زیادی از سرمایه اش را بر باد خواهد داد.
غرور در سرمایه گذاری در ابتدای معاملات سودآور
وقتیکه وارد یک معامله سودآور می شوید، اصلا فکرش را هم نمی کنید که ممکن است مشکلی برای شما به وجود بیاید؛ ولی همیشه بازار با معاملات شما در یک جهت حرکت نمی کند. در حقیقت در زمان سود، با اشتباهات زیادی مواجه هستید. ممکن است معاملات پرخطری را بپذیرید؛ در حالیکه ظرفیت این ریسک ها را ندارید و حتی به خط قرمز حد ضرر خود نیز واکنشی نشان ندهید. از اصول و استراتژی معاملاتی خود پیروی نکنید و اساسا در معاملاتتان هیچ احتیاطی انجام ندهید. این رفتارها در بستر زمان منجر به پدیده ای می شود که آن را غرور در سرمایه گذاری و یا به طور خاص، غرور بورسی می نامیم.
رفتارهای ناشی از غرور بورسی
غرور بورسی رفتار سرمایه گذاری شما را تغییر می دهد. شما احساسی عمل می کنید و منطق را رها می سازید. به جای اینکه بر روی سرمایه خود تمرکز کنید، بازار و شرایط سهام است که اختیار شما را در دست می گیرد. رفته رفته به قدری ضعیف می شوید که احساس می کنید جایی در این بازار نخواهید داشت.
جلوی غرور را هر وقت بگیرید، منفعت است
برخی سرمایه گذاران که در اقلیت هستند، به موقع جلوی غرور خود را می گیرند. آن ها می پذیرند که به دلیل ماهیت نوسانی بازار، ضرر اجتناب ناپذیر است و به نتایج خرید و فروش های خود توجه می کنند. در زمانیکه شرایط خوب نیست و رکود وجود دارد، فورا جلوی معاملاتشان را می گیرند.
آیا سوددهی بهتر از غرور است؟
برخی از سرمایه گذاران برعکس گروه اول می باشند. این دسته از افراد که قریب به یک سوم از سرمایه گذاران را شامل می شوند، بیشتر اوقات با شکست های متوالی در بازار مواجه می شوند. این افراد تنها به پیشنهاد یکی از آشنایان سهمی را خرید و فروش می کنند و بدون تحلیل دست به معامله می زنند. شاید گاهی به طور اتفاقی سود کسب کرده باشند؛ ولی سود آن ها تنها به دلیل جو نوسانی بازار رخ داده است. آن ها در زمان رونق بازار، در صف خرید هستند و در زمان رکود نیز، در صف فروش قرار می گیرند.
در ادامه باید بگوییم سرمایه گذارانی هم وجود دارند که در گروه سوم طبقه بندی می شوند و بین 40 درصد تا یک دوم بازار را تشکیل می دهند. با اینکه این اشخاص نسبت به معامله گری آموزش دیده اند و سود مناسبی هم کسب کرده اند، ولی بلد نیستند سود بدست آمده خود را حفظ کنند. در هنگام رکود بازار نیز باید با اتخاذ استراتژی های لازم سرمایه را حفظ کرد؛ چراکه غرور این افراد را نیز درگیر می کند. نتیجه هم می تواند از دست دادن تمام یا قسمتی از سود باشد.
البته این دسته از افراد، پس از چندین بار شکست، در معاملات خود تجدید نظر می کنند و به اصلاح خرید و فروش خود می پردازند. پس از اندکی، شرایط بازار تغییر می کند و دوباره در معاملاتشان سود کسب می کنند. اما پس از مدتی همه چیز را به دست فراموشی می سپارند و خرید و فروش احساسی باز هم آن ها را فرا می گیرد. گاهی این چرخه چندین سال به طول می انجامد.
غرور در سرمایه گذاری و ضررهای متوالی
افرادی که دچار غرور در سرمایه گذاری هستند، به شرایط بازار توجهی نمی کنند و ممکن است بخش زیادی از سرمایه خود را تنها به خرید یک سهم اختصاص دهند. با وجود یک خرید بزرگ، میزان ریسک نیز بیشتر می شود. بر خلاف انتظار این افراد، بازار با معاملاتشان هم جهت حرکت نمی کند و در اثر یک زیان بزرگ، احساس بدی به آن ها دست می دهد و در شرایط زیان، سهامشان را به فروش می رسانند. در واقع بازار را مانند ماری می بینند که آن ها را نیش زده، ولی حقیقت این است که خود فریفته غرور کاذب خویش شده اند.
عواقب غرور در سرمایه گذاری
بنابراین به طور خلاصه می توان عواقب غرور در سرمایه گذاری را به صورت زیر بیان کرد:
- بروز اعتماد به نفس کاذب و انجام معاملات تحلیل نشده
- عدم درک بازار
- ریسک غیرمنطقی
- عملکرد نامناسب
- در نظر نگرفتن هیچ گونه حد و مرز در معاملات
- پیروی نکردن از اصول و استراتژی معاملاتی خود
- انتظار و توقع برای کسب سود زیاد
- شکست در معاملات
چگونه از غرور اجتناب کنیم؟
برای دوری از غرور، رعایت کردن موارد زیر می تواند به شما کمک بسیار زیادی کند:
- هیچگاه اصول معاملاتی خود را زیر پا نگذارید.
- به اندازه کافی پیش از انجام معاملات خود، آن ها را تحلیل کنید.
- ریسک معاملات خود را مشخص کنید.
- حد ضرر را تعیین کنید و از همه مهمتر، به آن پایبند باشید.
- بر احساسات خود مسلط باشید.
- اگر فکر می کنید که در حال انجام معاملات احساسی هستید، فورا آن ها را متوقف کنید و به بررسی استراتژی های معاملاتی خود بپردازید.
- به روند بازار اهمیت دهید تا موفق شوید.
جمع بندی
در این مقاله با یکی دیگر از احساسات مخرب در حوزه سرمایه گذاری به نام غرور در سرمایه گذاری آشنا شدیم. هنگامیکه چند معامله متوالی را با موفقیت انجام می دهیم، این احساس به سراغ خیلی از افراد می آید. اما همواره باید توجه داشته باشیم که بازار همیشه مطابق میل ما حرکت نمی کند و ما باید در هر لحظه توقع و ظرفیت پذیرش ضرر را نیز داشته باشیم و به حد ضررهای خود پایبند بمانیم.
استراتژی معاملاتی موفق
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.
معرفی کامل الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال + نحوه استفاده از آن در معاملات
بررسی و تحلیل نمودار بازار مالی به کمک الگوهای مختلفی که در این فضا به وجود آمده، امکان پذیر است. هنگام ارزیابی تغییرات و نوسانات قیمت در بازار میتوان از ابزارهایی مثل اندیکاتورها استفاده کرد. اما اگر الگوهای ایجاد شده روی نمودار مورد بررسی قرار نگیرد، تحلیلگر هیچگونه اطلاعاتی برای پیش بینی وضعیت آینده بازار نخواهد داشت.
یکی از بهترین الگوهایی که امروزه توسط تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد، الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال میباشد. الگوی (rectangle) ویژگیهای جالبی دارد که باعث شده است امکان بررسی و ارزیابی نمودارهای بازار مالی برای تحلیل گران حرفهای و مبتدی نیز به وجود بیاید. در ادامۀ این مقاله از مجموعه جی تو او قصد داریم درباره الگوی مستطیل و ویژگیهای آن برای شما توضیح دهیم.
فهرست عناوین مقاله:
الگوی مستطیل یا Rectangle Pattern در تحلیل تکنیکال چیست؟
فضاسازی در بررسی نمودار بازار مالی اهمیت بسیار زیادی دارد. در این نمودار کندلهایی وجود دارد که به موازات یکدیگر یا با فاصله، شکاف و حرکت کردن در مسیر بازار ایجاد میشوند. تحلیلگران الگوهای مختلفی برای نحوۀ ایجاد این کندلها در نمودارهای بازار مالی طراحی کردهاند. یکی از این الگوها، الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال میباشد.
هنگامی که شما در حال بررسی نمودار بازارهای مالی هستید و نمودار را در یک محدودۀ زمانی خاص مورد بررسی قرار میدهید، مشاهده میکنید که کندلها با ارتفاعات گوناگون و به شکلهای مختلفی ایجاد میشوند. هنگامی که روی نمودار مشاهده کنید سقف و کف قیمتها در کندلها به موازات یکدیگر و به شکل افقی ایجاد شوند، میتوان گفت که یک الگوی (rectangle) در نمودار بازار مالی به وجود آمده است که شرایط ویژهای برای تحلیل و ارزیابی دارد.
در ادامه به شما توضیح میدهیم که الگوی مستطیل به صورت ظاهری روی نمودار چگونه ایجاد میشود و همچنین هنگام ایجاد الگوی مستطیل، بازار در چه وضعیتی قرار دارد. ابتدا بیاید به بررسی وضعیت ظاهری الگوی مستطیل بپردازیم. شما برای هر کندل بالاترین و پایینترین قیمت را میتوانید مشاهده کنید که اصطلاحاً کف و سقف قیمتی هستند. یعنی هر کندل بالاترین و پایینترین میزان قیمت را به شما نشان میدهد.
هنگامی که شما به صورت پی در پی در چند کندل متوالی مشاهده کردید که کف و سقف قیمتها به موازات یکدیگر ایجاد شدهاند، میتوان گفت یک الگوی مستطیل به وجود آمده است. در واقع رخداد یک مسئله در بازار مالی باعث ایجاد چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ الگوی مستطیل روی نمودار شده است. در این حالت بازار در وضعیت درجا زدن قرار دارد. پیدایش قله و دره به صورت پی در پی و منظم نشان میدهد که قیمتها به شکل ثابتی در حال نوسان هستند.
اما میزان نوسانات بسیار کوچک بوده و در نهایت سقف و کف قیمتی را تغییر نمیدهد و باعث میشود که کندلها در یک مسیر ثابت به سمت جلو حرکت کنند. منظور از ایجاد یک وضعیت ثابت در بازار مالی این است که میزان خرید سهام با فروش سهام در بازار به سطح یکسانی رسیده است. برابر شدن سطح خرید و فروش باعث میشود ناحیههای حمایت و مقاومت در بازار مالی نیز برابر شود. در نتیجه قیمت در یک مسیر افقی پیش خواهد رفت. بنابراین میتوان گفت بازار وضعیت ثابت یا توقف به خود گرفته است.
*نکته: اصطلاح بریک اوت به زمانی اشاره دارد که قیمت یک دارایی خط مقاومت یا خط حمایت را شکسته و به سمت دیگر خط برود و در آنجا تثبیت شود. بریک اوت نشاندهنده پتانسیل قیمت برای شروع روند در جهت شکست است.
تایید شکست ها با استفاده از حجم
حجم معاملات یک ابزار بسیار محبوب برای معامله در سهام، آپشنز، فیوچرز و دیگر بازارهاست. اما وقتی صحبت از فارکس میشود، میبینیم که تعداد زیادی از تریدرها اصلا از آن استفاده نمی کنند. دلیل آنها این است که فارکس یک بازار غیر متمرکز است و حجم کلی معاملات بازار در دسترس نیست که البته درست هم میگویند.اما در صورتی که در یک کارگزاری بزرگ فارکس که حجم زیادی از معاملات را انجام می دهند حساب کاربری داشته آن استفاده کنید.
البته باز هم باید توجه داشته باشید که این حجم معاملات ٬ تنها Volume باشید می توانید از اندیکاتور می تواند نمونه ای از حجم کلی بازار باشد و میزان حجم تریدها در سراسر دنیا نیست. در این حالت می توانیم حجم نسبی نوساناتFXCM بازار را مشاهده کنیم. (Validate Breakouts) در این مطلب قصد داریم تا در مورد استفاده از حجم معاملات در تعیین شکست های معتبر صحبت کنیم.
مطمئنا با مفهوم شکست آشنا هستید. اما به صورت ساده می توان گفت که شکست به معنای بالاتر رفتن یا پایین تر آمدن از قیمتی است که قبلا سدی را در برابر این کار ایجاد کرده بود.حالا این سطح می تواند یک حمایت یا مقاومت افقی و یا یک خط روند صعودی یا نزولی باشد. هنگامی که این سطح شکسته شود، شاید بتوان یک موقعیت معاملاتی را شکار کرد.
اما آیا همه شکست ها معتبر هستند؟ مسلما پاسخ این سوال منفی است. چون در این صورت مفاهیمی مثل تله معنایی نداشتند. بنابراین باید شکست معتبر را از شکست غیر معتبر ( Bull and Bear Traps ) های صعودی و نزولی تشخیص دهیم. هر معامله گری روشی برای این کار دارد. ممکن است از اندیکاتورهای خاصی استفاده کند و یا تکنیک های نموداری را به کار ببرد. ولی استفاده از حجم معاملات می تواند گزینه بسیار جذابی باشد.
در تصویر زیر مشاهده می کنید که سطوح حمایتی و مقاومتی داریم. گاهی اوقات قیمت آنها را می چگونه شکست های کاذب را معامله کنیم؟ شکند اما مجددا برخلاف جهت شکست حرکت می کند و تریدرهایی که با این شکست ها وارد معامله شده اند را وارد زیان می کند.
چراFalse Breakout ؟ چون این فقط یک روی شکست هاست ولی شکست معتبری رخ نداده است یا همان شکست غلط است. در واقع تشخیص شکست های درست از غلط مشکل ترین بخش استراتژی معامله بر اساس شکست هاست.
اما چگونه از حجم معاملات برای تشخیص شکست های معتبر استفاده کنیم؟
اصل اساسی در این مبحث این است که حجم بالای معاملات در زمان شکست شدن یک سطح، نشان دهنده است که گروهی که قدرت را در دست دارد (حالا چه خریدار و چه فروشنده) با تمام توان وارد شده است و به تعبیری در جنگ نهایی برای عبور از سطح مورد نظر، پیروز بوده است.
بنابراین حجم های بزرگ و قدرتمند معاملات باید از حجم های کوچک و کم اهمیت تشخیص داده شده و در مواقع حساس بازار به کار گرفته شوند. بنابراین هنگامی که قصد معامله بر اساس یک بریک آوت را دارید ٬ حجم معاملات را در آن زمان بررسی کنید و ببینید که آیا نسبت به حجم معاملات در همین محدوده زمانی بیشتر بوده است یا خیر. درصورتی که اینگونه نباشد، باید در مورد صحبت شکست مورد نظرتان تردید کنید.
تصویر زیر بیانگر همه توضیحات بالاست:
در تصویر بالا مشاهده می کنید که شکست های غیر معتبر و شکست های معتبر نشان داده شده اند. در نیمه پایینی تصویر که حجم معاملات به تصویر کشیده شده است میبینیم که در زمانی که شکست های غیرمعتبر رخ میدهند.
حجم معاملات رشد زیادی نداشته است (نسبت به همان محدوده زمانی که در آن قرار دارد). این شکست ها غیر معتبر حتی نتوانستند کندل خود را نیز زیر حمایت یا بالای مقاومت مورد نظر ببندند. در تصویر بالا این شکست های غلط با استفاده از دایره های قرمز رنگ فیلتر شده اند.
اما نگاهی به دو شکست معتبری که در نیمه دوم تصویر داریم بیندازید. مشاهده می کنید که چقدر زیبا حجم معاملات به ما در تشخیص این شکست های معتبر کمک کرده است. این شکست های درست نیز با دایره های سبز رنگ نشان داده شده اند. بنابراین اگر شما یک معامله گر هستید و اساس استراتژی معاملاتی تان بر اساس شکست هاست، می توانید از حجم معاملات نیز در کنار سایر روش ها و اندیکاتورها استفاده کنید.
دیدگاه شما