ریسک پذیری چیست و فرق آن با “آستانه ریسک “، “تحمل” یا “محدودیت” چیست؟
ریسک پذیری چیست و فرق آن با “آستانه ریسک “، “تحمل” یا “محدودیت” چیست؟
چارچوب مدیریت ریسک کسب وکار COSO “ریسک پذیری” را به شکل زیر تعریف می کند:
ریسک پذیری میزان ریسک در سطح گسترده است، یک موجودیت برای دستیابی به مقبولیت می باشد. این نشان دهنده فلسفه مدیریت ریسک شرکت، و در حقیقت سبک فرهنگی و عملیاتی شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد. بسیاری از شرکت ها، ریسک پذیری به طورکیفی، با شدت بالا، متوسط و یا پایین، دارند در حالی که شرکتهای دیگر یک رویکرد کمی با اهداف بازتابنده، متعادل کننده برای رشد، بازدهی و ریسک دارند. یک شرکت با ریسک پذیری بالاتر ممکن است بخشی از سرمایه خود را برای سطوح با ریسک بالا برای ظهور بازارهای جدید اختصاص بدهد. در مقابل، یک شرکت با ریسک پذیری پایین ممکن است خود را محدود کند.
ریسک کوتاه مدت زیان های بزرگ سرمایه گذاری را به وسیله سرمایه گذاری تنها در بازار باثبات و بالغ می گیرد.
چارچوب مدیریت ریسک کسب وکار COSO “تحمل ریسک” را تعریف می کند که این عبارت اغلب به جای واژه هایی مانند “آستانه ریسک” و یا “محدودیت ریسک” قرار می گیرد و به شرح زیر می باشد:
تحمل ریسک سطح قابل قبول از تغییر نسبی برای دستیابی به یک هدف خاص می باشد و اغلب بهترین سنجش در واحدهای مشابه برای اهداف مرتبط به آن می باشد.
بر اساس تعاریف COSO ، ما می توانیم مشاهدات زیر را طرح ریزی کنیم:
ریسک پذیری یک استراتژیک می باشد. با توجه به COSO، آن “نشان راه” در استراتژی تنظیمی می باشد. مدل کسب و کار سازمانی یک زمینه مهم برای ارزیابی ریسک پذیری مشخص با ساختن فعالیت های ذاتی متعهد به، چه کسانی مشتریان هستند، محصولاتش چی هست، و چگونه و چه بازارهایی آن کسب و کار را هدایت می کند، می باشد.
درک کامل از اهداف کسب و کار، استراتژی و عملیات سازمانی آن خیلی کاربردی است وقتی به طور جز جز ریسکها انتخاب و مورد قبول قرار می گیرد و ریسکها برای جلوگیری از آن به عنوان ارزش ساخته می شود. به همان سان شرکت استراتژی خود را اجرا می کند، عدم اطمینان آن افزایش می یابد. بنابراین، اهداف و استراتژی کسب و کار زمینه برای درک ریسکهای شرکت را برای انجام فراهم می سازد.
ریسک پذیری همچنین مرزهای اطراف رفتارهای فرصت طلب را که روی اثرات اهداف و استراتژی شرکت تاثیر می گذارد تعیین می کند.
ریسک پذیری در اصل مربوط به مدل کسب و کار می باشد ولی تحمل ریسک مربوط مربوط به اهداف شرکت می باشد. ریسک پذیری یک سازمان نشان دهنده ظرفیت تحمل ریسک و همچنین درک وسیع تری از سطح ریسک می باشد و یک شرکت می تواند برای یک مدت زمان طولانی آن را مدیریت کند. ریسک پذیری تا حد زیادی سرمایه و منابع ارزشی سازمان را برای بهره برداری فرصت های استراتژیک و حفظ تنظیم کارایی و کشف زیان را تحت تاثیر قرار می دهد.
هر سازمان دارای یک ریسک پذیری می باشد خواه از آن آگاه باشد و یا نباشد. ریسک پذیری از طریق اقدامات و رکود شرکت بیان شده است. این نشان دهنده مدیریت اجرایی “چشم انداز جهانی” می باشدکه انتخاب استراتژیک را می گرداند. آن در استراتژی سازمانی و در اجرای این استراتژی، در شکل دریافت استراتژی و یا اجتناب آن ذاتی می باشد. در تعریف مدیریت ریسک کسب و کار ، COSO ، یک استاندارد را برای مدیریت ریسک در زمان ریسک پذیری شرکت، همانطور که درک شده و در توافق با هیئت مدیره می باشد، تجمیع نموده است.
مدیریت، به ریسک پذیری در هنگام تعریف اهداف، فرموله کردن استراتژی، تخصیص منابع، تنظیم تحمل ریسک و قابلیت های در حال توسعه مدیریت ریسک رسیدگی می کند. هیئت مدیره ریسک پذیری را هنگامی که اعمال مدیریتی آن تصویب شد، رسیدگی می کند. اگر به بند بند آن توجه کنید، ریسک پذیری، جهت کلی برای مدیریت ریسک را فراهم نموده و در طول پروسه محصور شده است.
در حالی که ریسک پذیری یک استراتژیک است، تحمل ریسک تاکتیکی می باشد. تحمل به ریسک در چارچوب اهداف مرتبط با استفاده از معیارها در محل با اندازه گیری کارایی در برابر این هدف تعریف شده است. تحمل ریسک مجموعه ای از مرزهای متغییر کارایی می باشد. هنگامی که تحمل تنظیم می شوند، اندازه گیری کارایی مورد بررسی قرار می گیرد تا اطمینان حاصل شود که کارایی در داخل این مرزها اداره می شود. بنابراین تحمل ریسک برای این است که اطمینان حاصل شود تا تغییر کارایی به یک سطح قابل قبول کاهشی برسد.
تحمل ریسک ممکن است برای انواع مختلف از اهداف، از جمله اهداف مربوط به تغییر درآمد، قرار گرفتن در معرض نرخ بهره، رعایت قوانین و مقررات و کسب، توسعه و حفظ افراد بازتاب مختلفی داشته باشد. تحمل ریسک مربوط به تمام این اهداف به طور متفاوت بیان شده است.
در واقع، تحمل ریسک این سوال را در بر می گیرد “چقدر مقدار تغییر پذیری قابل پذیرش هست تا ما یک هدف تجاری را دنبال کنیم؟” طرح ریزی روی این مسئله مهم است و آن به مدیران کمک می کند تا در هنگام ریسک های کم، کارایی بالاتر را در نظر بگیرند . همانطور که مدیران فرصت هایی را برای رشد و منابع جدید سودآوری دنبال می کنند، تحمل ریسک و محدودیت ها یک ابزار موثر برای مقابله با فشار بر آنها و دست یافتن به نتایج و موفقیت است. به عبارت دیگر، تحمل ریسک و محدودیت هایش به مدیران کمک می کند عملیاتی در خور با هدف یک نتیجه موفق آمیز بدون ملاحظه نتایج بالقوه برای سازمان اگر به راه اشتباه هم منجر شود انجام دهند.
آیا یک روش تعریف شده برای اندازه گیری و تنظیم کارایی با تحمل ریسک وجود دارد؟
اندازه گیری و تنظیم کارایی با تحمل ریسک نیاز به یک روش اندازه گیری، پروسه نظارتی و تعهد برای بهبود مستمر دارد. این اغلب به عنوان چرخه “برنامه-اجرا-بررسی-اقدام” مطرح می باشد.
“برنامه ریزی” مستلزم ایجاد اهداف و تحمل ریسک مرتبط و همچنین تصمیم گیری در مورد پاسخ به ریسک می باشد.
“انجام” به طراحی و پیاده سازی قابلیت های مدیریت ریسک اشاره می کند. نظارت بر کارایی تحت مقوله “چک کردن” ، بهبود مستمر بر اساس بررسی نتایج در “عملیات” می باشد.
روش های اندازه گیری محور چرخه است، زیرا همه کارهای دیگر را تسهیل می کند و معادل “مدیریت با این واقعیت” است. پیام این است که روش اندازه گیری موثر به طور مستقیم با هدف کارایی مرتبط است. در مدیریت ریسک، این تدبیر بهترین امر برای ریسکهایی که حساس به اندازه گیری هست.
همانطور که در سوال 66 که اشاره شد، COSO ، تحمل ریسک را به عنوان تغییر قابل قبول نسبت به دستیابی یک هدف تعریف می کند. سه نوع مختلف از تحمل ریسک ، که هر کدام در برخی از راه برای توزیع بکار رفته برای نمایش همه منابع در ارتباط با ارزش آتی یک ارائه، وجود دارد. این سه نوع از تحمل ریسک ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ به این معنا نیست برای دو طرف در یک وضعیت منحصر به فرد باشد بلکه هر سه می تواند مطابق با هر زمان باشد. برای دسترسی به سه روش، مدیران ریسک گرایش به تفکر درباره تحمل ریسک دارند.
پیام چیست؟ هنگامی که یک سیاست مربوط به تحمل شرکت برای ریسک توسعه می یابد باید سیاستی برای نوع تحمل باید در نظر گرفت. هر نوع تحمل، مفاهیم مختلف دارد و از این رو هر یک نیاز به سیاستهای مختلف دارد.
در زیر سه نوع تحمل ریسک مشاهده می شود:
• تغییر در دستیابی به بازده مورد انتظار: این بیان تحمل اغلب به عنوان تغییر کارایی مطرح می باشد که در حوزه تغییرات ارزش مورد انتظار، و یا در سطح عدم قطعیت در میانگین می باشد و یا مانند COSO در دستیابی به اهداف شرح داده شد. این نشان دهنده عدم اطمینان سازمان متمایل به تحمل در تحقق انتظارات خود و یا در دستیابی به اهداف آن می باشد.
مدیریت، انتظاراتی در مورد کارایی یک دارایی، یک محصول، یک سیستم، یک واحد کسب و کار، و غیره دارد.
عدم اطمینان بیشتر در مورد ارزش تحقق نهایی شده و عدم قطعیت مدیریت وجود دارد. در مورد قرارگیری با توجه به منحنی زنگوله ای ، این نوع تحمل در ریسک پذیری شرکت برای انحراف منعکس شده است. انحراف پذیرفته شده توسط مدیران در سطح بالاتر، تحمل بالاتری را برای تغییر کارایی می طلبد.
سوالات مربوطه نشانگر تمرکز مدیریت در درک این نوع از تحمل می باشد و عبارتند از:
– چه نوسانات را در نرخ بهره و ارز قبول خواهیم نمود؟
– چگونه دستیابی به درآمد پیش بینی شده و گردش وجوه تعیین کننده می باشد. حداقل سطح درآمد و گردش وجوه مورد قبول ما چقدر است؟
* حساسیت به حوادث شدید: این بیان تحمل اغلب به عنوان قرار گرفتن در معرض زیان یا گردش زیان معنی می دهد یعنی در معرض فاجعه قرار گرفتن. قرار گرفتن در معرض حوادث شدید بدون اینکه لزوما تاثیری بر میزان پراکنش داشته باشد، می تواند اتفاق بیافتد، بنابراین این یک نوع ابهام می باشد. در واقع، دو نوع عدم قطعیت می تواند به طور همزمان رخ دهد. با توجه به منحنی زنگوله ای ، این شکل از تحمل در ذوق شرکت برای کشیدگی منعکس می گردد. در حالی که یک عبارت آماری مبهم وجود دارد، کشیدگی به چگونگی گرایش توزیع اشاره دارد، به این معنی که چقدر احتمال دارد حوادث شدید اتفاق بیافتد. انتهای چاق تر یعنی ، احتمال اینکه نتایج شدیدتر در توزیع رویدادهای آینده وجود دارد.
بنابراین، مدیران باید حداقل دانش را تا حدی که از نظر آماری ممکن است داشته باشند ، هرچند بعید است که اتفاقات شدید اتفاق بیافتد.
به عنوان مثال یک تصادف هوایی را در نظر بگیرید. تصادف به ندرت اتفاق می افتد اما زمانی که آنها رخ می دهد، اغلب فاجعه بار و بسیار قابل درک می باشد. یک شرکت هواپیمایی می تواند عوامل موثر بر احتمال تصادف، مثل اشتباه خلبان، تجربه خلبان، شیوه های تعمیر و نگهداری ضعیف، یخ بر روی بال، طراحی ضعیف هواپیما و غیره را دلیل آن مطرح کند. آنها خود این عوامل را مطرح می کنند تا سفر هوایی در نظر مشتری امن به نظر بیاید.
سوال مربوط به این نوع از تحمل می باشد:
– چگونه وقفه کسب و کار، تلفات قابل توجهی از دارایی های فیزیکی، مسائل بهداشتی و ایمنی فاجعه بار، و یا آسیب جبران ناپذیر به شهرت و تصویر با توجه به نقص سیستمیک با ارائه وعده تجاری ما ظاهر می شود؟
*ناسازگاری با ریسک پذیری مطلوب : این بیان تحمل ریسک، مسئله استراتژیک، ریسک پذیری سازمان را در زمینه مدل کسب و کارش برای ایجاد و حفظ ارزش شرکت تعریف می کند. همانطور در سوال 66 توضیح داده شده است، ریسک پذیری، انتخاب مدیریتی از توزیع وقایع آینده و یا ارزیابی مدیریتی می باشد خواه شکل توزیع حوادثی که در آینده ممکن است رخ دهد، مطابق با اهداف کسب و کار شرکت باشد. در این زمینه، مدیریت باید به سوالاتی از جمله اینکه آیا آنها می خواهند این نوع ریسکها را بپذیرند و یا اینکه آیا این کسب و کار همانی است که آنها می خواهند.به عنوان مثال، مدیر عامل شرکت ممکن است سطح قابل قبولی از ریسک فراتر از استراتژی کسب سود و رشد را بپذیرد. در چنین مواردی، ممکن است تضادی در مدل کسب و کار وجود داشته باشد و آن به دلیل نقص در تعادل موثر بین ارزش شرکت ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ با ریسک پذیری مورد قبول توسط هیئت مدیره باشد. بنابراین، توزیع قرارگیری ممکن است با ارائه ارزش شرکت نسبت به ریسک غیر قابل قبول در منافات باشد. متناوبا، توزیع ویژگی های دیگری هم دارد که مشکلی برای شرکت برای مدیریتش می باشد و در غیر این صورت ریسک پذیری با آن هماهنگ نمی شود. و یا سازمان ممکن است نتواند خود را نشان دهد که در تناقص با اهداف کسب و کار ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ و ریسک پذیری باشد.
برای نشان دادن، فرض کنید یک شرکت برای تولید یک قسمت به یک تامین کننده متخصص نیاز دارد و پروسه ها برای تولید همان قسمت هزینه کمتری با کیفیت اولیه و قابل مقایسه دارد. در این مورد، شرکت توزیع به طور پیوسته حوادث آینده احتمالی قابل قبول را به دلیل ریسکهای ناشی از ساخت آن قسمت که سازگار با صلاحیتهای اصلی نیست را ندارد. بنابراین، این نوع تحمل ریسک در شرایط رغبت شرکت، انحراف از ریسک پذیری مطلوب می باشد خواه برای شرکت به عنوان یک کل (همه ارائه ها ترکیب شده) و یا در سطح نمایش فردی (مثلا یک واحد کسب و کار فردی)، باشد.
سوالات مربوطه عبارتند از:
– از چه طریقی توزیع کلی ریسکها تنظیم می شود وقتی که ما ریسک پذیری را بر عهده می گیریم؟
– آیا ما ریسکمان را با توجه با صلاحیتهای اصلی یعنی، چه کاری بهترین است، تنظیم کرده ایم؟
– آیا ما تحمل می کنیم و یا ما رفتار غیر استراتژی را تعطیل می کنیم؟
به طور خلاصه، مدل کسب و کار، باید در ابتدا سازگار با ریسک پذیری مطلوب سازمان باشد.
پس از آن سازمان باید بازار، محصولات، فرآیندها، افراد، تکنولوژی و مکان عمل با آن مدل تنظیم شود. در غیر این صورت، این بازی قبل از آنکه آغاز شود و مدیریت ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ ریسک یک چاره اندیشی موقت بیاندیشد به شکست می انجامد.
تمام سوالات موجود در این پاسخ در ذات، استراتژیکی هستند. هنگامی که مدیران این سه تصاویر از تحمل ریسک را درک می کنند، آنها ارزیابی بهتری از تحمل ریسک از طریق سیاست های مدیریت ریسک دارند و همچنین سنجش و مدیریت توسط پاسخ های متناوب ریسک صورت می گیرد.
با ریسک خرید انواع سکه آشنا شوید | سکه تمام بخریم یا ربع سکه؟
برای خرید سکه چند روش وجود دارد، از خرید فیزیکی سکه تا معامله آن در بورس. متقاضیان این فلز ارزشمند باید خطرات خرید هر یک از انواع آن را بشناسند. چرا که وجود مفهومی به اسم حباب، سرمایه گذاری در بازار را پرریسک میکند.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تجارتنیوز، کسانی که قصد سرمایهگذاری در بازار سکه را دارند، میتواند به چند روش دارایی خود را به سکه تبدیل کنند. اولین تقسیمبندی برای انواع سکه، فیزیکی و غیرفیزیکی بودن آن است. یعنی خریداران میتوانند به صورت حضوری به صرافیها یا طلا فروشیها مراجعه کنند و سکه بخرند. همچنین میتوانند در قالب اوراق یا صندوقهای در بورس سرمایه خود را به سکه تبدیل کنند.
خرید سکه در بورس کالا خطرات نگهداری سکه را ندارد. در واقع خریداران دیگر نگران دزدیده شدن دارایی آنها نیستند. اما سکه فیزیکی خطرات خود را دارد. در بین انواع سکه هم برخی از سکهها ریسک سرمایهگذاری کمتری دارد.
انواع سکه تمام
وزن سکه تمام ۸ گرم و ۱۳۳ سوت است. سکه تمام ۲ نوع دارد. سکه تمام بهار آزادی که به آن سکه طرح قدیم گفته میشود و سکه امامی که نام دیگر آن سکه طرح جدید است. عیار این ۲ سکه ۲۱.۶ است که در بازار به سکه ۲۲ عیار معروف شده.
سکه طرح جدید یا سکه امامی، سکههایی هستند که تاریخ ضرب آنها سال ۸۶ است. چون سکههای جدیدی هستند، تقاضای بیشتری نسبت به سکه بهار آزادی دارند و به دنبال آن قیمت بالاتری نیز دارند. در واقع سکه امامی به معیار بازار سکه تبدیل شده است.
فعالان بازار سکه خرید سکه امامی را نسبت به دیگر سکهها ترجیح میدهند. چرا که اولا راحت خرید و فروش میشوند. دوما قیمتی که در بازار معامله میشود به قیمت ذاتی آن نزدیکتر است. در واقع حباب آن نسبت به دیگر انواع سکه (به جز سکه بهار آزادی) کمتر است. حباب کمتر به معنی ریسک سرمایه گذاری کمتر است.
نیم سکه و ربع سکه
همانطور که از نام آن مشخص است، وزن این سکه نسبت به سکه تمام نصف است؛ یعنی ۴ گرم و ۰.۰۶۶ سوت. عیار نیم سکه هم همان ۲۲ عیار است.
ربع سک وزنی معادل یک چهارم سکه تمام دارد. ربع سکه با وزن ۲ گرم و ۰.۰۳۳ سوت و عیار ۲۲ است. ربع سکه و نیم سکه به دلیل قیمت پایینتری که نسبت به سکه تمام دارند، متقاضی بیشتری هم دارند. در واقع دارندگان سرمایههای کمتر، به سراغ خرید این دو نوع سکه میرود. اگرچه ربع سکه نسبت به نیم سکه و سکه تمام قیمت کمتری دارد، اما حباب بیشتری دارد.
یعنی ربع سکه با قیمت بالاتری نسبت به قیمت واقعی آن در بازار فروخته میشود. براساس نرخهای اعلامی شبکه اطلاع رسانی طلا، سکه و ارز، حباب ربع سکه در زمان نگارش این گزارش ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است. اما قیمت سکه امامی حباب یک میلیون و ۸۰۰ تومانی هزار تومانی دارد.
در واقع خریدار برای خرید یک سکه حدود ۸ گرمی معادل یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ریسک را متحمل میشود. اما خریداران ربع سکه برای خرید یک سکه حدود ۲ گرمی، ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خطر را پذیرفته است.
برای فهم راحتتر حباب باید اینطور در نظر گرفت که اگر حباب سکه تخلیه شود، کسی که سکه تمام خریداری کرده یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان ضرر میکند اما دارنده ربع سکه ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان ضرر میکند.
به همین دلیل است بسیاری از کارشناسان بازار طلا و سکه، خرید سکه تمام بهار آزادی و سکه امامی را پیشنهاد میدهند.
سکه گرمی که با وزن یک گرم و عیار ۲۲، یکی دیگر از انواع سکه در بازار فیزیکی است. این سکه در لحظه نگارش این گزارش، ۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خرید و فروش میشود. از این میزان یک میلیون و ۵۵۸ هزار تومان آن حباب است. در بین انواع سکه خرید سکه گرمی کمترین توجیه اقتصادی را دارد.
حتی برای هدیه دادن هم سکه گرمی و ربع سکه به دلیل داشتن حباب بالا، به صرفه نیستند. به نظر میرسد برای این گروه از خریداران بازار، خرید طلا بهتر است.
آشنایی با مفهوم ریسک و بازده در بورس
سرمایهگذاری در بازار سرمایه معمولاً با هدف دستیابی به سود و بازدهی بسیار خوب در آینده میباشد. بنابراین هر فردی پیش از سرمایهگذاری در این بازار باید با یک سری مفاهیم و اصطلاحات مهم در آن آشنایی داشته باشد. آگاهی از این مفاهیم به افراد کمک میکند تا سرمایهگذاری آنها با ریسک کمتری همراه باشد و احتمال موفقیت آنها افزایش یابد. «ریسک» و «بازده» از ارکان اصلی و عضو جدایی ناپذیر بازار سرمایهگذاری به حساب میآیند که هر سرمایهگذاری باید با آنها آشنایی کامل داشته باشد. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، این دو مفهوم مخالف یکدیگر هستند. اما یک سرمایهگذاری مطمئن و پرسود، همواره بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام میشود و نمیتوان آنها را جدا از هم در نظر گرفت. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری میپردازیم.
ریسک و بازده در بورس : تعریف ریسک
تعریف ریسک و بازده آن در بازار بورس چیست
در رابطه با مبحث ریسک و بازده در بورس در توضیح ریسک باید بگوییم که ریسک (RISK)، تفاوت بین پیشبینی و واقعیت است. همهی افراد هنگام سرمایهگذاری، از بازدهی سرمایهی خود پیشبینی و انتظاری دارند؛ در واقع آنها وقتی سهمی را میخرند، انتظار دارند که به میزان مشخصی سود دریافت کنند. حال اگر این انتظار محقق شود، طبیعتاً ریسک سرمایهگذاری به حداقل میرسد و حتی گاهی اوقات میتوان ریسک را به صفر رساند. اما اگر این پیشبینی درست از آب در نیاید، ریسکی برای سرمایهگذاری وجود خواهد داشت که باید به آن توجه نمود. البته در کنار این موارد، شخصیت افراد و میزان ریسکپذیری سرمایهگذارن و سهامداران هم در تحقق ریسک، اهمیت بسیاری دارد. باید دید که فرد تا چه حدی آماده است که ریسک را بپذیرد. بنابراین میتوان گفت که بین ریسکپذیری و روحیهی افراد رابطهی مستقیم وجود دارد.
برخی افراد ریسکپذیر هستند و بعد از آنکه سرمایهی خود را در بازار فعال میکنند و سهم میخرند، به ریسک تن میدهند و ترسی از این موضوع ندارند. اما افرادی هم هستند که ریسکگریز میباشند و ترجیح میدهند که به روش سرمایهگذاری غیرمستقیم وارد بازار بورس شوند. چرا که در این روش، مدیریت دارایی توسط کارشناسان مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی انجام میشود. بنابراین ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش خواهد یافت. برای بررسی ریسک و بازده در بورس میتوانید ریسک سرمایهگذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید:
بازده واقعی – بازده پیشبینی شده ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ = ریسک
انواع ریسک در سرمایهگذاری
برای آشنایی با مفهوم ریسک و بازده باید انواع ریسک را بشناسید. از یک منظر میتوان ریسک را به دو بخش تقسیم کرد.
۱. ریسک سیستماتیک (قابل اجتناب): ریسک سیستماتیک یا همان ریسک قابل اجتناب به عوامل درونی شرکت بستگی دارد. این ریسک، تغییرپذیری در بازدهی کل اوراق بهادار را مستقیماً ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد میداند. از آنجایی که ریسکهای سیستماتیک، غیر قابل کنترل هستند، کاهشپذیر هم نخواهند بود. ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاهی هم ریسک سیاسی، از جمله منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
۲. ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب): در مقابل ریسکهای غیرسیستماتیک قرار دارند که به عوامل بیرونی شرکت بستگی دارند و قابل کنترل و کاهشپذیر هستند. هنگام بررسی ریسک و بازده در بورس باید بدانید که ریسکهای غیرسیستماتیک، قیمتی از تغییرپذیری را در برمیگیرند که در بازدهی اوراق بهادار باشد و به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصاد بستگی ندارد. بنابراین از طریق استراتژیهایی مثل تنوعسازی میتوان این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. ریسک مالی،ریسک تجاری و ریسک نقدینگی، از مهمترین منابعی هستند که این ریسک را شارژ میکنند.
برای محاسبهی ریسک کل، از فرمول زیر میتوان استفاده کرد:
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک و بازده در بورس : منابع ریسک در سرمایهگذاری
منابع ریسک در سرمایهگذاری بورس به چه معناست
در بحث ریسک و بازده عوامل متعددی موجب به وجود آمدن ریسک در بورس میشوند که انواع مختلف از ریسک را به وجود آوردهاند. در واقع اگر از این منظر به ریسکها نگاه کنیم، انواع دیگری از ریسک را به قرار زیر خواهیم داشت:
۱. ریسک نرخ تورم: در اثر افزایش نرخ تورم یعنی کاهش قدرت خرید مردم به وجود میآید.
۲. ریسک تجاری: ناشی از انجام تجارتهای مختلف در یک صنعت خاص است که تغییر در قیمت را موجب خواهد شد.
۳. ریسک نرخ ارز: ناشی از تغییرات در بازدهی اوراق بهادار است که در نتیجهی نوسانات ارزهای خارجی میتواند ایجاد شود.
۴. ریسک مالی: ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. هرچقدر بدهی در شرکت بیشتر باشد، ریسک مالی آن بیشتر است.
۵. ریسک نقدشوندگی: در بحث ریسک و بازده در بورس این ریسک در نتیجهی عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی به وجود میآید.
۶. ریسک سیاسی: ریسک سیاسی یا ریسک کشور به ثبات یک کشور از لحاظ سیاسی و اقتصادی مربوط میباشد. این ریسک در کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی دارای ثبات بالاتری هستند، کمتر میباشد.
۷. ریسک نرخ سود: در اثر تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود، به وجود میآید. (ریسکی است که سرمایهگذاران هنگام خرید اوراق قرضه، آن را میپذیرند).
در زمان بررسی ریسک و بازده در بورس لازم است تا به این نکته توجه داشته باشید که تمام ریسکهای نام برده شده در این بخش را از طریق اطلاعاتی که در بورس به صورت شفاف ارائه میشود و در اختیار همگان قرار میگیرد، شناسایی نمایید. یعنی باید با تحقیق راجع به یک سری اطلاعات خاص، این ریسکها را در سهم موردنظر شناسایی کرد.
ریسک و بازده در بورس : تعریف بازده
موضوع مهم دیگری که در بحث ریسک و بازده وجود دارد، بازده میباشد. هرچقدر که میزان ریسک بالاتر باشد و حتی محقق شود، طبیعتاً بازدهی یا سود بیشتری نصیب سهامدار خواهد شد. این افزایش بازدهی در نتیجهی بالا رفتن ریسک، پاداش ریسک تعریف میشود. به همین جهت افرادی که ریسکپذیری خوبی دارند، پاداش خوبی را در قالب سود بیشتر برای ریسک خود دریافت خواهند کرد. بازدهی ممکن است «بازده مورد انتظار» یا «بازده واقعی» باشد. بازده مورد انتظار (Expected Return)، بازدهی است که سرمایهگذار انتظار دارد و پیش بینی میکند که آن را در سرمایهگذاری به دست آورد. اما بازده واقعی (Realized Return)، مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب خواهد کرد.
رابطه بین ریسک و بازده در بورس
چه رابطه ای بین ریسک و بازده در بازار بورس وجود دارد؟
با توجه به موارد گفته شده، حتما به رابطهی مستقیم ریسک و بازده در بورس پی بردهاید. با این حساب سرمایهگذارانی که به دنبال بازدهی بالا هستند، باید ریسک بیشتری را بپذیرند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی سرمایهگذارانی که توانایی پذیرش ریسک بالا را ندارند، نباید انتظار بازدهی و سود بالا را نیز داشته باشند. بنابراین میتوان گفت که تمام تصمیمات سرمایهگذاران بر مبنای رابطهی بین این دو مفهوم شکل میگیرد. به بیان دیگر، افراد پیش از سرمایهگذاری باید میزان ریسکپذیری خود را بسنجند و سپس بر اساس آن اقدام به سرمایهگذاری نمایند. سرمایهگذارانی که ریسکپذیری بالایی دارند، میتوانند وارد بازار بورس شده، سهام بخرند و معامله کنند. اما ورود به بازار بورس به آن دسته از افرادی که تحمل پذیرش ریسک در آنها پایین است، توصیه نمیشود. در عوض این افراد میتوانند وارد بازارهای مالی بدون ریسک (خرید اوراق مشارکت)، که درصد سود آنها تضمینی است، شوند.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم ریسک و بازده در بورس و نقش آن در سرمایهگذاری پرداختیم. ریسک و بازده از جمله موارد بسیار مهمی هستند که پیش از خرید سهام باید به آنها توجه داشته باشید. به خاطر داشته باشید که در صورت افزودن نمادهای با ریسک بالا به پرتفوی خود، امکان بازدهی سبد شما افزایش مییابد. البته ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ از طرفی امکان زیانده بودن هم بالا خواهد رفت. پس باید سبدی را تشکیل دهید که ریسک و بازدهی معقولی داشته باشد. یک روش دیگر برای سرمایهگذاری کمریسک استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و یا افزودن سبدی متنوع از سهام مختلف با ریسک کم است. برای آشنایی بیشتر با خرید سهام خوب میتوانید از دوره های آموزش بورس استفاده نمایید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی مهمترین نکات بورسی به شما برای سرمایهگذاری در این بازار کمک نماید.
ریسک چیست و انواع آن کدام است؟
منوی بالا
منوی اصلی
دسترسی سریع
اخبار سایت
چند رسانه
اخبار ویژه
- 23 آبان 1401
- کد خبر 210909
شما به عنوان یک مدیر خوب هم نمیتوانید احتمال خطر را از بین ببرید، اما میتوانید اقداماتی را برای کاهش تأثیر آنها بر تجارت و مدیریت ریسک در کسبوکار خود انجام دهید.
در هر کسبوکاری ریسکهایی وجود دارد که موفقیت آن بیزینس را میتوانند تهدید کنند. بنیانگذاران و مدیران باتجربه، با درک رایجترین و انواع ریسک در کسبوکارها و یادگیری راههای مدیریت ریسک، اطمینان حاصل میکنند که بر آنها غلبه کنند. با این حال ممکن است گاهی در این مسیر به کمک یک فرد متخصص مثل بیزینس کوچها نیاز داشته باشید تا با آموزش کسب و کار و نکاتی که به شما ارائه میدهند، بتوانید بر کلیه خطرات سر راه بیزینس خود غلبه کنید. در این مقاله ما به مفهوم ریسک در کسبوکارها یا ریسک تجاری و راههای مدیریت ریسک در کسبوکار میپردازیم.
ریسک تجاری یا ریسک در کسبوکارها چیست؟
ریسک تجاری به عوامل داخلی و خارجی اشاره دارد که میتواند سود یک کسبوکار را کاهش دهد یا منجر به شکست آن شود. هیچ کسبوکاری بدون ریسک نیست. از استارتآپها و شرکتهای چند ملیتی در هر صنعتی که قابل تصور است، همه کسبوکارها در معرض تهدیداتی هستند که میتواند به موفقیت آنها آسیب برساند.
شما به عنوان یک مدیر خوب هم نمیتوانید احتمال خطر را از بین ببرید، اما میتوانید اقداماتی را برای کاهش تأثیر آنها بر تجارت و مدیریت ریسک در کسبوکار خود انجام دهید.
انواع ریسکهای تجاری
کارآفرینان برای مدیریت ریسک در کسبوکار باید عوامل بیشماری را در نظر بگیرند، از خطرات امنیت سایبری و محیطی گرفته تا ریسکهای عملیاتی و اعتباری. در اینجا چند خطر مهمی ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ که باید به آنها توجه کنید آورده شده است.
خطر امنیت سایبری
محافظت از کسبوکار شما در برابر هکرها بهطور فزایندهای حیاتی شده است. بر اساس یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۱، امنیت سایبری به عنوان خطر اصلی برای مشاغل در سطح جهان رتبهبندی شده است. خطرات امنیت سایبری ناشی از ناتوانی در انجام اقداماتی برای محافظت از کسبوکار شما در برابر طیف گستردهای از حملات اینترنتی است.
نمونههایی از خطرات امنیت سایبری عبارتند از:
• بدافزار و باج افزار
• رمزهای عبور ضعیف
ریسک قانونی
خطرات قانونی و انطباق بالقوه جریمههای قانونی است که ممکن است باعث زیان مالی یا مادی شود. ناتوانی یک کسبوکار در پیروی از قوانین و مقررات یک صنعت میتواند آن را در معرض دعاوی قضایی قرار دهد.
نمونههایی از ریسک قانونی و انطباق عبارتند از:
• جمعآوری دادهها و نقض دادهها
• قراردادهای ناکافی برای کارمندان یا تأمینکنندگان
• انطباق با قانون
ریسک استراتژیک
ریسکهای استراتژیک زمانی ظاهر میشوند که یک کسبوکار یک استراتژی تجاری نادرست را اتخاذ کرده باشد. تدوین استراتژی برای کسبوکارها با بیزینس کوچینگ بسیار مهم است و اگر نادیده گرفته شود میتواند منجر به مشکلات زیادی شود.
خطر محیطی و اجتماعی
تهدید برای محیط زیست و اجتماع نیز جز رایجترین ریسک در کسبوکارها محسوب میشوند. نمونههایی از خطر محیطی اجتماعی عبارتند از:
• انتشار گازهای گلخانهای، تصفیه فاضلاب و زباله
• تأثیر اجتماعی محصولات و خدمات
• اخلاق تجاری (به عنوان مثال، رفتار با کارگران کارخانه، تأثیر بر جوامع اطراف)
خطر شهرت
در حالی که سایر خطرات ممکن است بر شهرت تأثیر بگذارد، ریسک شهرت زمانی رخ میدهد که یک کسبوکار نتواند انتظارات ذینفعان خود را برآورده کند. نتیجه یک تصور منفی است که میتواند به سرمایهگذاران، کارمندان، مشتریان و عموم مردم منتقل شود.
نمونههایی از ریسک شهرت عبارتند از:
• سوء رفتار در محل کار (به عنوان مثال، تبعیض استخدام)
• محصولات و خدمات بیکیفیت
• از دست دادن مهلت برای تحویل محصولات یا خدمات
ریسک عملیاتی
ریسکهای عملیاتی ناشی از فرآیندها، افراد و سیستمهای داخلی ناکارآمد یا ناموفق هستند که عملکرد شرکت را مختل میکنند. همچنین ممکن است ناشی از رویدادهای خارجی باشد که مانع از توانایی یک کسبوکار برای عملکرد میشود.
مثالها عبارتند از:
• آموزش ناکارآمد کارکنان
• مسائل مربوط به فناوری اتوماسیون
ریسک منابع انسانی
این مورد در لیست ریسک در کسبوکارها شامل ضرر و زیان یک سازمان ناشی از مدیریت ناکافی افراد، رفتار کارکنان و شیوههای استخدام و اخراج است. از فرهنگ کسبوکار شما گرفته تا تعادل بین کار و زندگی کارکنان، ریسک منابع انسانی باید جدی گرفته شود.
مثالها عبارتند از:
• غفلت و سهل انگاری مدیریت
• آزار و اذیت در محل کار
ریسک مالی
ریسک مالی به توانایی کسبوکار شما در مدیریت بدهی و انجام تعهدات مالی اشاره دارد. این نوع ریسک در کسبوکارها معمولاً به دلیل بیثباتیهای اقتصادی، زیان در بازار مالی، یا تغییرات قیمت سهام، ارز و نرخ بهره به وجود میآید. از پیشبینی برای کمک به شناسایی ریسکهای مالی قبل از ظهور استفاده کنید.
مثالها عبارتند از:
• نوسانات بازار سهام به دلیل تغییرات در صنعت یا تحولات اقتصادی
ریسک رقابت
رقبای صنعتی ممکن است مانع رشد و موفقیت کسبوکار یا مانع آن شوند. مثالها عبارتند از:
• رقیبی که قیمت شما را پایین میآورد
• رقابت بر سر منابع
• رقابت بر سر علائم تجاری، اختراعات، یا سایر مالکیتهای معنوی
خطر فیزیکی
داراییهای فیزیکی یک شرکت نیز خطراتی را به همراه دارد. خطرات فیزیکی شامل تهدیداتی برای ساختمانها، تجهیزات و کالاهای شما میشود که میتواند برای کسبوکارتان زمان، هزینه و حتی اقدام قانونی برای جایگزینی و رفع آن هزینه داشته باشد.
مثالها عبارتند از:
• آتش سوزی یا سیل
• دزدی و خرابکاری
• آسیب به تجهیزات توسط کارکنان
ارزیابی و مدیریت ریسک در کسبوکار
تأثیر ریسکهای تجاری میتواند دامنه وسیعی داشته باشد؛ اجرای ارزیابی ریسک و فرآیند کاهش به تضمین موفقیت بلندمدت شرکت شما کمک میکند. یک استراتژی مدیریت ریسک خوب به شما کمک میکند تا نتایج بالقوه یک ریسک را اندازهگیری کنید و تصمیمات تجاری هوشمندانهای بگیرید تا از دامها جلوگیری کنید. از طرفی شما میتوانید بهمنظور غلبه بر این چالشها و توسعه در زمینه فردی و کسب و کار خود از متخصصین معتبر در این زمینه کمک بگیرید.
در حالی که هیچ استراتژی یکسانی برای ارزیابی ریسک وجود ندارد، این فرآیند شش مرحلهای را در نظر بگیرید تا به شما در شروع برنامهریزی برای مدیریت ریسک کمک کند.
مرحله ۱: شناسایی ریسک در کسبوکارها
خطرات بالقوهای را که بیشترین ارتباط را با کسبوکار شما دارند شناسایی کنید. برای مثال، اگر صاحب یک فروشگاه کوچک هستید و آن را اداره میکنید، شاید خطرات فیزیکی بزرگترین نگرانی شما باشد؛ اما اگر یک شرکت نرم افزاری چند ملیتی را اداره میکنید، خطرات امنیتی بسیار تهدید کنندهتر هستند. در مورد تمام خطراتی که کسبوکار شما با آن مواجه است یا ممکن است با آن مواجه شود فکر کنید و آنها را مستند کنید.
مرحله ۲: اولویت بندی
روشی را توسعه دهید که به شما کمک میکند تأثیر احتمالی خطراتی را که شناسایی کردهاید پیشبینی کنید. اگر یکی از اعضای تیم شما دچار یک کلاهبرداری فیشینگ شود، آیا کسبوکار شما منابعی برای حل مشکل در حین ادامه فعالیت خواهد داشت؟ اگر یک رقیب ظاهر شود و همان محصولات یا خدمات را با قیمت پایینتری ارائه دهد، چه؟
مرحله ۳: ارزیابی
آسیب پذیریهای فعلی کسبوکار خود را ارزیابی و تجزیه و تحلیل کنید.
مرحله ۴: نظارت
برای هر ریسک، اطمینان حاصل کنید که مدیری وجود دارد که بتواند روی تهدید تمرکز کند و مسئولیت آن را بر عهده بگیرد. فردی که دارای مسئولیت مدیریت ریسک در کسبوکار است میتواند یک رهبر در تیم باشد.اگر منابع لازم را دارید، میتوانید یک رئیس بخش ایجاد کنید که مسئول مدیریت ریسک است. این تیم میتواند استراتژی تحمل ریسک شرکت را ایجاد کند، تکنیکهای مدیریت ریسک را بررسی و تائید کند و برای اطمینان از اینکه هر تیم در مسیر درست قرار دارد، پیگیری کند.
مرحله ۵: کاهش ریسک
پس از استقرار سیستمهای ارزیابی و نظارت، تکنیکهای کاهش را برای به حداقل رساندن قرار گرفتن کسبوکار در معرض تهدیدات در نظر بگیرید. اهرمهایی را که میتوانید برای مدیریت هر ریسک بکشید شناسایی کنید و بهطور سیستماتیک از آنها برای کاهش قرار گرفتن در معرض خطر در طول زمان استفاده کنید.
مرحله ۶: ارزیابی مجدد
در برخی موارد، زمانی که استراتژیهای خود را تنظیم کردید تا زمانی که لحظات بحرانی رخ ندهد، متوجه نخواهید شد که آیا کار شما نتیجه داده است یا خیر. برای مثال، اگر کسبوکار شما قادر به رقابت با یک شرکت جدید یا راه اندازی خط تولید جدید نیست، روشهای کاهش ریسک شما را شکست داده است.
سخن پایانی
در این مقاله به رایجترین ریسک در کسبوکارها و نکاتی برای مدیریت ریسک در کسبوکارها پرداختیم. با این حال شناسایی مستمر ریسک، تلاشهای بیوقفه و ردیابی شاخصهای عملکرد به شما کمک میکند تا استراتژیهای کاهش ریسک خود را ارزیابی و تنظیم کنید.
همانطور که کسبوکار شما رشد میکند، خطراتی که با آن روبرو میشوید تکامل مییابند. مراقب تحولات بازار خود باشید؛ برنامهریزی مالی سالانه میتواند الهام بخش فرصتهای جدید باشد، اما همچنین مستلزم استراتژیهای کاهش ریسک جدید است. انجام ارزیابی و مدیریت ریسک به صورت مستمر به سازمان شما کمک میکند تا از بازار جلوتر بماند.
برای مدیریت ریسک در کسبوکار خود همچنین میتوانید از طریق راههای ارتباطی زیر با آکادمی توسعه کسبوکار دکتر نعمتی در ارتباط باشید:
ریسک و بازده
ریسک و بازده، دو مفهوم مخالف هم در دنیای مالی و سرمایه گذاری است. بسیار حیاتی است که یک سرمایه گذار تصمیم بگیرد چقدر توانایی پذیرش ریسک را دارد، به طوری که در عین حال با وجود سرمایه گذاری که انجام داده احساس راحتی کند.
افراد می توانند با انحراف معیار، میزان ریسک را اندازه بگیرند. به خاطر وجود ریسک، احتمال از دست رفتن بخشی از سرمایه گذاری یا کل آن وجود دارد. اما “بازده” از سمت دیگر، سود یا زیانی است که یک سرمایه گذاری به همراه دارد.
ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
ابندا برای درک بهتر از مطلب تعریفی از ریسک را ارائه می دهیم؛ ریسک کردن به معنای احتمال محقق نشدن پیش بینی ها است. یا به عبارتی ریسک همان احتمال عدم موفقیت است. یک سرمایه گذار برای سود بیشتر سرمایه گذاری می کند و هر چه سود بیشتری داشته باشد، موفقیت بیشتری هم کسب کرده است. حال اگر احتمال موفقیت او زیاد باشد، پس ریسک زیادی متحمل نشده است. بنابراین ریسک را می توان احتمال عدم موفقیت در نظر گرفت.
مثالی برای ریسک:
ریسک در همه بازارها و سرمایه گذاری ها وجود دارد؛ به طور مثال فرض کنید شما پولی را در صندوق های درآمد ثابت سرمایه گذاری می کنید و هر ماه مبلغ مشخصی را به عنوان سود دریافت می کنید، در این حالت ریسک شما در حد صفر بوده است چراکه پیش بینی شما از سود و بازده مورد نظر در هر ماه محقق خواهد شد.
باید در نظر داشته باشید منظور از سود یا همان بازده در بازار سرمایه پاداش پولی است که در اثر سرمایه گذاری کسب می کنید. حال اگر همان پول را در بورس سرمایه گذاری کنید ممکن است به سود چند برابری دست پیدا کنید و ممکن است حتی اصل پول خود را هم از دست بدهید.
در این حالت شما پذیرفته اید که در قبال رسیدن به سود بیشتر ریسک بالاتری را بپذیرید. دقت کنید زمانی که از سود قطعی صحبت می کنیم، مطمئن هستید که هر ماه این مبلغ را دریافت خواهید کرد ولی در مورد سود حاصل از سرمایه گذاری در بورس اطمینان صددرصد ندارید و ممکن است به سود مورد انتظار خود برسید و یا سود کمتر یا بیشنر را تجربه کنید که این همان ریسک است. (برای کسب اطلاعات بیشتر در باب ریسک می توانید به مقاله ریسک و انواع آن مراجعه بفرماید.)
بازده سرمایه گذاری چیست؟
برای درک بهتر رابطه ریسک و بازده بهتر است مفهوم بازده سرمایه گذاری را بشناسید. بازده پول یا سودی است که سرمایه گذار در اثر سرمایه گذاری به دست می آورد. دقت کنید میان بازده یا سود مورد انتظار شما و سود و بازدهی که در عمل به دست می آورید، تفاوت وجود دارد.
به طور مثال تصور کنید مبلغی را در بورس سرمایه گذاری کرده اید و انتظار دارید در بازه زمانی مشخص به سود مثلا ۲۰% که به آن (سود مورد انتظار) می گوییم، برسید حال اگر در همان بازه مشخص سود به دست آمده یا (سود عملی) ۲۵% باشد، نه تنها انتظارات شما برآورده شده است بلکه به سود بیشتری هم دست پیدا کرده اید.
نکته مهم: تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.
ریسک و بازده چه رابطه ای دارند؟
رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است. هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، میزان ریسک پذیری خود را مشخص کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود.
آیا ریسک ب معنای خطر و ضرر است؟
مهم است به این نکته توجه داشته باشید و جود ریسک بالا، مساوی بازده بالاتر نیست، بنابراین توازن بین ریسک و بازده به این معناست که ریسک بالاتر، صرفا نشان دهنده پتانسیل سود بالاتر است و هیچ تضمینی وجود ندارد. ریسک بالاتر، احتمال ضرر سنگین تر را نیز در پی خواهد داشت.
نسبت بازده به ریسک:
یکی از ریسک چیست و انواع آن کدام است؟ مهم ترین فاکتورهای شناخت رابطه ریسک و بازده، نسبت بازده به ریسک است. این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار شما به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است. به طوری که هر سرمایه گذاری باید پیش از ورود به بازارهای سرمایه گذاری، این نسبت را محاسبه کند.
مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایه گذاری شما است. به عبارت نسبت بازده به ریسک نشان می دهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید کرد.
رابطه ریسک و بازده رابطه ریسک و بازده
بر مبنای اصول سرمایه گذاری، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ است. به این معنی که توان ریسک پذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، قابل قبول نیست.
که در نتیجه می توان گفت: ورود به چنین معاملاتی صحیح نیست به این علت که نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را قبول کرده اید و چنین عملکردی در بلند مدت، به احتمال قوی به زیان شما تمام خواهد شد.
ریسک و بازده در مدیریت مالی
مفهوم ریسک و بازده یکی از جنبه های مهم در مدیریت مالی و یکی از مسئولیت های اساسی در کسب و کار است به عبارتی، هر چقدر یک کسب و کار در معرض ریسک بیشتری باشد، می توان انتظار بازده مالی بیشتری در آن کسب و کار را هم داشت.
البته باید از این مورد هم غافل نشویم که همیشه احتمالات منفی و استثناهایی که ممکن پیش آید را در نظر داشته باشید چراکه ریسک های غیر منطقی زیادی وجود دارد که متقابلا همراه با پتانسیل بازدهی بالا نیست.
از مهم ترین کاربرد های ریسک:
از کاربردهای نسبت بازده به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایه گذاران هیجانی با ریسک غیر منطقی است؛ تا بدین وسیله مجبور شوند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب و رابطه معقولی ایجاد کنند.
نسبت بازده به ریسک بهینه
به عقیده یک مربی مالی با تجربه، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک، مقدار مناسب و قابل قبولی است به طوری که اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد باشد، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.
چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلندمدت مناسب است. ولی به این معنی بهترین نسبت بازدهی نیست. شرایط بازارهای مالی و میزان ریسکی که حاضرید بپذیرید، می تواند این نسبت را تغییر دهد.
معیارهای مهم ارزیابی موقعیت قبل از ریسک
معیارهای مهم و قابل توجه که باید در زمان ارزیابی موقعیت و قبل از پذیرش ریسک مورد توجه داشته باشد.
سطح ریسک
یکی از تصمیمات بزرگ و حائز اهمیت برای هر سرمایه گذار، انتخاب صحیح سطح ریسک می باشد. میزان تحمل ریسک بر اساس شرایط فعلی سرمایه گذار، اهداف آینده او و سایر فاکتورها مشخص می شود و با مقایسه بازار ها و میزان ریسک و البته توجه به شخصیت خودتان خود برای پذیرش ریسک اقدام کنید. اگر بخواهید از میان چندین بازار و روش سرمایه گذاری را بر اساس سطح ریسک (از پر ریسک به کم ریسک مرتب کنیم) می توان این گونه بیان کرد:
- سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- سرمایه گذاری در بازار آتی سکه
- سرمایه گذاری در بازار سهام تهران
- صندوق های سرمایه گذاری (صندوق های بدون سود ثابت)
- اوراق مشارکت شرکت ها
- اوراق مشارکت دولتی
- سپرده گذاری در بانک ها
دسته بندی افراد در مواجه با ریسک؛
- افراد ریسک پذیر
- افراد ریسک گریز
- افراد بیتفاوت به ریسک
شناخت خود و افراد دیگر و یا رقبا بر اساس ویژگی های فردی در مقوله ریسک پذیری می تواند کمک شایانی باشد برای برنامه ریزی بهتر و همچنین عملکرد بهتر در رقابت و این می تواند در روش سرمایه گذاری برای موفقیت بیشتر بسیار تاثیرگذار باشد.
ریسک و پذیرش عواقب آن:
باید بدانید در کنار نکات مثبت ریسک، عواقب احتمالی آن هم وجود دارد که لازم است به آنها را نیز در نظر داشته باشید این امر موجب می شود که از قبل سناریو شکست بررسی و مورد توجه قرار گیرد و خود را برای اثرات منفی و شکست احتمالی آماده کرده و در لیست برنامه ریزی برای مقابله با این احتمال آماده کنید.
پذیرش ریسک کمتر همراه با مثال:
رابطه ریسک و بازده تحت تاثیر روش سرمایه گذاری است که شما انتخاب می کنید. زمانی که شما در دارایی هایی با درآمد ثابت سرمایه گذاری کنید، تقریبا هیچ گونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. در چنین شرایطی بازدهی محدود و مشخصی نیز نصیب شما خواهد شد.
به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپرده های بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولا اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین می شود.
در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایه گذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایه گذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی به دنبال بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایه گذاری این است؛ پذیرش ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی و سود بالاتر.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله ابزار های تحلیل داده را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
دیدگاه شما