تحلیل تکنیکال در ارزهای دیجیتال
چه در بازار ارزهای دیجیتال و چه در بازار سهام فعالیت داشته باشید، تجزیه و تحلیل تکنیکال یکی از محبوب ترین روش ها برای تخمین و پیش بینی ارزش دارایی در آینده نزدیک است. چنین ابزاری به شما کمک می کند تا دیدگاهی واقع بینانه در مورد شرایط بازار داشته باشید.
تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ابزارها برای معامله گران و سرمایه گذاران بازار مالی به شمار می آید که اهداف قیمتی که باید برای خرید و فروش دارایی در نظر گرفته شود و یا اینکه ایدهآل ترین دوره نگهداری آن چه زمانی است و میزان ریسک و سود مورد انتظار چیست؟ را به صورت قابل قبول ارائه می دهد.
انتظارات ما از تحلیل تکنیکال باید تا چه اندازه باشد؟
قبل از اینکه به بررسی دقیق و کاربردی تحلیل تکنیکال بپردازیم، کاملا ضروری به نظر می رسد که حد انتظارات خود را از این ابزار کاربردی در رابطه با دارایی های خود تعیین کنیم. در وهله اول باید بدانید که تحلیل تکنیکال برای شناسایی معاملات کوتاه مدت (معمولا دو هفته تا یک ماه) استفاده می شود و کاربرد چندانی برای سرمایه گذاری و معاملات بلند مدت ندارد. با این حال با استفاده از تحلیل تکنیکال می توان به شناسایی موقعیت های ورود و خروج (قیمت هایی که در آن به خرید و فروش می پردازید) مربوط به هر نوع سرمایه گذاری پرداخت.
همچنین همیشه یک ریسک مرتبط با یک معامله وجود دارد. تحلیل تکنیکال یک ابزار راهنما برای معامله گران است اما نمی توان به طور صدرصد به آن اتکا کرد. برخی استراتژی ها ممکن است تحت برخی عوامل خارجی نتیجه عکس بدهد. بنابراین فرقی نمی کند که یک معامله گر کهنه کار و با تجربه باشید و یا اینکه به تازگی فعالیت خود را در بازار مالی شروع کرده باشید، باید یک استراتژی برای کاهش ضرر در نظر بگیرید و منتظر بازگشت قیمت به حالت قبل نباشید.
همیشه یک واقعیت را قبول کنید که بازده یک معامله کوتاه مدت به احتمال زیاد متوسط است. بنابراین بهتر است انتظار بازدهی و سود کلان را به طور کلی از ذهن خود بیرون کنید. اگر دست به ریسک های بی مورد بزنید مطمئنا ناامید شده و حتی یک تجارت فاجعه آمیز خواهید داشت. در حالت کلی تحلیل تکنیکال می تواند برای داشتن بازدهی معقول در میان مدت، مفید واقع شود.
برخی نکات در رابطه با تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال مانند بسیاری از ابزارهای تحلیلی دیگر براساس برخی از فرضیات کار می کند. نکته اول اینکه روش کار آن براساس تخمینهای بدست آمده در بازار است. این بدین معنی است که تمام اطلاعات بدست آمده در گذشته را بر روی آخرین قیمت بدست آمده منعکس می کند.
به عبارت ساده تر، تحلیل تکینکال فقط قیمت تاریخی یک دارایی و آنچه را که این داده ها می توانند در مورد حرکت قیمت آتی آن به ما بگویند در نظر می گیرد. دوم اینکه، قیمت یک دارایی ممکن است روندی را در بازه زمانی خاص دنبال کند.
در این حالت براساس تجزیه و تحلیل صورت گرفته در تحلیل تکنیکال ممکن است نمودار به عنوان یک الگو برای آن دارایی ظاهر شود.
اصول اولیه کندلها (شمعدانها)
نمودارها پایه و اساس تحلیل تکنیکال را تشیکل می دهند. انواع مختلفی از نمودارها شامل، خطی، میله ای، کندل و غیره وجود دارد. بازار ارزهای رمزنگاری شده به بهترین شکل ممکن از کندل ها برای نشان دادن روند بازار استفاده می کند. در اینجا تصویری وجود دارد که یک نمودار معمولی و یک شمعدان منفرد را نشان می دهد که از یک نمودار جدا شده است.
اجازه بدهید در ابتدا بدانیم که کندل به چه معناست. کندل معمولا با رنگ سبز (صعودی) و یا قرمز (نزولی) نشان داده می شود و هر کندل از سه قسمت سایه بالایی، سایه پایینی و بدنه تشکیل شده است که در آن بدنه قیمت باز و قیمت بسته را به هم متصل می کند. سایه پایین (قیمت پایین) به صورت خطی به سمت پایین کشیده می شود و برعکس سایه بالا (قیمت بالا) خطی است که به سمت بالا کشیده شده است.
حال بیایید قیمت باز، قیمت بسته، قیمت بالا و قیمت پایین را برای یک بازه زمانی (می تواند دقیقه، ساعت یا روز باشد) تعریف کنیم.
قیمت باز (O): قیمتی که در یک دوره زمانی باز (شروع) می شود.
قیمت بالا (H): بالاترین قیمتی که در آن دوره زمانی بدست آمده است.
قیمت پایین (L): کمترین قیمتی که در آن دوره زمانی مشاهده شده است.
قیمت بسته (C): قیمتی که در آن دوره زمانی بسته شده است.
اگر به تصویر بالا نگاه کنید قیمت بیت کوین در 40862 دلار باز شده است و به پایین ترین سطح روزانه 39853 دلار رسیده و حداکثر قیمت آن در طول همان روز 43392 دلار بوده است و روز را در قیمت 42832 دلار بسته است. با افزایش قیمت (C>O) در این بازه زمانی نتیجه گیری می شود که این کندل صعودی است. در حالی که اگر کندل قرمز باشد بازار نزولی است. این کندل ها را می توان برای بازه های زمانی مختلف مانند 5 دقیقه، 30 دقیقه و یا حتی 4 ساعت هم بست، البته بسته به استراتژی معامله گر دارد.
اصول تحلیل تکنیکال
در حالت کلی تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است که شامل:
- حرکت قیمت ها براساس روند: بازار به صورت واضح دارای سه روند صعودی، نزولی و خنثی است. تشخیص هر کدام از آنها در بازار مالی کسب سود یا ضرر شما را تعیین خواهد کرد. اگر روند در بازار خنثی باشد میزان عرضه و تقاضا برابر است. اگر صعودی باشد میزان تقاضا بیش از عرضه و اگر بازار نزولی باشد عرضه بیش از تقاضا خواهد بود.
- تکرار تاریخ: در تحلیل تکنیکال ما با مطالعه قیمت های گذشته به پیش بینی آینده یک دارایی می پردازیم این یعنی تاریخ علاقه مند است گذشته را دوباره تکرار کند.
- انعکاس اتفاقات در قیمت ها: تمامی رویدادهای اقتصادی، سیاسی و حتی جغرافیایی می توانند بر روند قیمت ها تاثیر بگذارند.
باید توجه داشت که هدف اصلی تحلیل تکنیکال پیش بینی آینده است تا سرمایه گذار بتواند بهترین عملکرد را در بازار مالی داشته باشد.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت در نمودار ارزهای دیجیتال، نقاطی هستند که بر فشارهای ناشی از خرید و فروش غلبه کرده و باعث افزایش و کاهش قیمت می شوند. همچنین این سطوح قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند و به همین دلیل به آنها سطوح برگشتی نیز گفته می شود. لازم به ذکر است که تشخیص هر کدام از این سطوح روانشناسی مختص خود را دارد.
الگوها در ارزهای دیجیتال
الگوها به عنوان یکی از اصلی ترین مباحث پایه ای در ارزهای دیجیتال مطرح می شوند که از حرکات نامنظم قیمت بر روی نمودار بدست می آید. در این میان الگوی نموداری جز محبوب ترین الگوها شناخته می شود. این نوع الگوها تعریف مشخصی دارند. اما همانطور که قبلا نیز اشاره شد نمی توان با استفاده از آنها قیمت آینده را به طور دقیق پیش بینی کرد. زیرا اگر چنین روش اثبات شده ای وجود داشت به طور قطع تریدرهای ثروتمند بسیار بیشتر از سرمایه گذارن این حوزه بودند.
الگوهای نموداری در ارزهای دیجیتال
الگوهای نمودار در ارزهای دیجیتال به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم بندی می شوند. در الگوی بازگشتی، زمانی که الگو تشکیل می شود تغییر روند قیمت اتفاق می افتد. اما در الگوی ادامه دهنده، قیمت روند قبلی خود را ادامه خواهد داد.
کانال قیمت
یکی از پرکاربردترین الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال، کانال قیمت است. برای اینکه روند صعودی و نزولی را در کانال قیمت رسم کنید باید روند آن را مورد توجه قرار دهید. زمانی که روند صعودی است در وهله اول خط روند اصلی را رسم کرده و سپس یک خط موازی در بالای آن رسم کنید. بطوریکه کندل ها بین این دو خط قرار گیرند.
در حالت نزولی نیز به همین ترتیب خط اصلی را رسم کرده و یک خط موازی در پایین قیمت ها رسم کنید. همچنین می توانید از کانال قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده کنید.
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم به دو شکل مستطیل و سه گوش در نمودارها ظاهر می شود. از این دو پترن برای الگوهای قیمتی کوتاه مدت استفاده می شود که باعث تغییر ادامه روند می شود. همچنین شیب الگوی پرچم در خلاف جهت روند است. بدین معنی که اگر روند نزولی باشد شیب الگو به سمت بالا و در صورت صعودی بودن روند شیب الگو به سمت بالا است.
الگوی سر و شانه
یکی دیگر از الگوی های برگشتی که پس از شکل گیری، روند بازار را تحت تاثیر خود قرار می دهد و امکان تغییر در آن وجود دارد الگوی سر و شانه است. این الگو از سه قله تشکیل شده است که قله میانی دارای بیشترین ارتفاع و اعتبار است. دو قله کناری هم از نظر بازه زمانی بسیار شبیه هم هستند و تغییرات قیمتی در آنها نسبتا یکسان است.
نکته حائز اهمیت این است که قبل و بعد از تشکیل قله میانی، این امکان وجود دارد که شانه های متعددی ایجاد شود و یا اینکه خط گردن ممکن است زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که به صورت افقی خود را نمایش دهد.
الگوی سر و شانه معکوس نیز مشابه الگوی حالت سر و شانه است با این تفاوت که در هنگام ایجاد یک روند نزولی ظاهر می شود. الگوی معکوس در بسیاری از مواقع معامله گران را دچار اشتباه می کند. البته تشخیص آن نیز به مراتب بسیار دشوارتر از الگوهای دیگر است.
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)
یکی دیگر از الگوها که برای شناسایی جهت روند مورد استفاده قرار می گیرد الگوی فنجان و دسته است. همانطور که از نام آن پیداست در هنگام شکل گیری پس از ایجاد انحنای خاص آن، شبیه به حرف U انگلیسی می شود. دسته آن نیز تحت تاثیر فشار فروش و افزایش میزان تقاضای خرید در بازه زمانی کوتاهتری تشکیل می گردد و در نهایت پس از شکست مقاومتی و تایید الگو، روند قیمتی به حالت صعودی در می آید.
الگوی کف دو گانه (W pattern) و قله دوگانه (M Pattern)
شناسایی الگوی قله دوگانه و کف دوگانه نسبت به الگوهای دیگر کار آسانتری است. این الگو در نتیجه برخورد دوباره قیمت با خطوط مقاومت و حمایت و عدم توانایی در عبور از آن ها شکل می گیرد. در الگوی قله دوگانه تا زمانی که خط حمایت نشکسته است الگو مورد تایید قرار نمی گیرد و زمانی که کف دوگانه در خط مقاومت شکسته شد قیمت افزایش می یابد.
در این الگو نیازی نیست که حتما خط مقاومت و حمایت به صورت افقی قرار گیرند تنها به شرط موازی بودن و کمی زاویه داشتن می توان به این نوع الگو استناد کرد.
الگوی مثلث (Triangle)
در الگوی مثلثی بازه قیمتی با گذشت زمان متمرکز می شود. این روند تا جایی پیش می رود که در نهایت الگو شکسته شود. این الگو به سه دسته کلی مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن تقسیم بندی می شود که در هر کدام از آنها ذهنیت بازار کاملا متفاوت از دیگری است. حتما توجه داشته باشید که احتمال شکست در این الگوها بسیار بالاست و امکان تغییر روند در آنها وجود دارد.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
در روند صعودی الگوی مثلث صعودی تشکیل می شود و بر روند صعودی تاکید دارد. زمانی که صعودی در داخل مثلث شکل می گیرد با محدود مقاومتی ثابتی روبرو می شود و قیمت در آن با شکستن محدود مقاومتی، خود را به کف بالاتری می رساند.
زمان تایید الگوی مثلث صعودی به این صورت است که اگر از سمت مقاومت شکستی روی دهد در این حالت می توان وارد معامله شد و از روند صعودی بازار کسب سود کرد. ناگغته نماند که اگر مثلث ادامه دار باشد و شکست مقاومتی در آن روی ندهد میزان ریسک در آن بسیار بالا خواهد بود.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
زمانی که روند به صورت نزولی است این الگو شکل می گیرد و پس از تایید، همچنان روند نزولی ادامه پیدا می کند. ضلع پایینی الگو، از کف های به هم پیوسته و ممتدی تشکیل شده، که دارای کف قیمتی ثابتی است.
مثلث نامتقارن (Symmetrical Triangle)
این الگو در نتیجه فشرده شدن بازه قیمتی در بین سطوح مقاومتی و حمایتی تشکیل می شود و حداقل دارای دو قله و دو کف است. زمانی که روند ادامه دار باشد و مورد تایید قرار گیرد، روند تداوم می یابد.
احتمال شکست در دو طرف الگو وجود دارد و تنها زمانی باید وارد معامله شد که شکست مقاومتی و حمایتی قابل قبول و معتبری روی دهد.
تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارهای بسیار مفیدی هستند که از آنها برای تحلیل نمودارها استفاده می شود. داده های مورد استفاده در اندیکاتورها شامل تاریخچه قیمت ها و حجم معاملات صورت گرفته در یک بازه زمانی مشخص است که می توان با اتکا به آنها برای دریافت تایید، پیش بینی روند پیش رو و ارزیابی قدرت روند اقدام کرد. اندیکاتورها به سه دسته کلی تقسیم می شود که شامل موارد زیر است:
- روندنماها (Trend): این شاخص در نمودار قیمت استفاده می شو دو برای ارزیابی و شناسایی روند به کار می رود.
- نوسانگر (Oscillator): این شاخص در بخش جدا از نمودار قیمتی به نمایش گذاشته می شود. از مهم ترین خصوصیات این قیمت مشخص کردن محدوده اشباع خرید و اشباع فروش است.
- حجمی (Volumes): دسته دیگری از اندیکاتورها ارزش و حجم معالات صورت گرفته را مورد بررسی قرار می دهند.
میانگین متحرک (Moving Average)
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یکی از مهم ترین شاخص های کاربردی در تحلیل نمودار ها هستند. خود این اندیکاتور نیز به دو دسته میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک ساده (SMA) تقسیم بندی می شوند.
وظیفه اصلی میانگین متحرک نمایش میزان تغییرات در طول بازه زمانی مشخص است و با استفاده از این شاخص ما می توانیم حمایت دینامیک و خطوط مقاومت را شناسایی کنیم.
مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی و یا به عبارت دیگر میانگین متحرک همگرا/واگر یکی از پرکاربردترین شاخص های مومنتوم موجود است که از آن برای بدست آوردن شتاب روند استفاده می شود. هیستوگرام مکدی، تغییرات بین میانگین متحرک نمایی و خط مکدی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در صورت مثبت بودن روند، خط سیگنال زیر خط MACD قرار می گیرد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
از اندیکاتور قدرت نسبی (RSI) برای تعیین نقاط بازگشت بالقوه استفاده می شود. این شاخص عددی بین 0 تا 100 را شامل می شود و به صورت متغییر است. اگر پایین تر از 30 باشد نشانگر منطقه بیش از حد فروخته شدن سهام یا ارز (اشباع فروش) است و نقطه 70 به بالا منطقه بیش از حد خریداری شده (اشباع خرید) را نشان می دهد.
بسیاری از تریدرهای موفق با استفاده از این شاخص می توانند روند بازار را حدس بزنند و خرید و فروش های خود را با آن تنظیم کنند.
تشکیل الگوی معروف فنجان و دسته در شیبا
قیمت شیبا اینو در هفته گذشته افزایش قابل توجهی را ثبت کرده بود. با این حال، در ۲۴ ساعت گذشته، در نمودار خود به سمت پایین حرکت کرد.این میم کوین طبق الگوی فنجان و دسته خود که در چند ماه گذشته در حال شکل گیری بود، شکست را انجام داد.
با وجود کاهش قیمت شیبا اینو، چشم انداز فنی سکه همچنان در زمان نگارش این مقاله مثبت باقی مانده است. اگر شیبا اینو بتواند بالای سطح ۰.۰۰۰۰۱۵ دلار باقی بماند، میم کوین می تواند نزدیک به علامت قیمت ۰.۰۰۰۰۲۱ دلار معامله شود.
این بدان معناست که قیمت Shiba Inu می تواند در روزهای آینده تقریباً ۵۰ درصد افزایش یابد. قدرت خرید برای Meme-coin همچنان قوی بود. باید قدرت خرید قابل توجهی در بازار باقی بماند تا شیبا بتواند روند صعودی خود را حفظ کند.
این رالی پس از آن اتفاق افتاد که بایننس اعلام کرد که پشتیبانی SHIB را روی کارتهای پرداخت صادر شده در اروپا اضافه میکند. این به نوبه خود پتانسیل Shiba Inu را برای کمک به یافتن کاربران جدید در فضای رمزنگاری افزایش داده است.
SHIB در زمان نگارش این مقاله با قیمت ۰.۰۰۰۰۱۵ دلار معامله می شد. این پس از شکسته شدن قیمت شیبا اینو به بالای الگوی جام و دسته است.
الگوی فنجان و دسته شیبا اینو به معنای حرکت صعودی برای سکه است. فشار خریداران می تواند به افزایش قیمت شیبا کمک کند.
مقاومت فوری برای این کوین در ۰.۰۰۰۰۱۶ دلار بود. سقوط از سطح قیمت فعلی، سکه را به ۰.۰۰۰۰۹ دلار کاهش می دهد.
مقدار SHIB معامله شده در آخرین جلسه معاملاتی اندکی کاهش یافت که به معنای افزایش اندکی فشار فروش بود. علیرغم کاهش قیمت، قدرت خرید به میزان قابل توجهی بالا باقی ماند.
تحلیل تکنیکال شیبا
شیبا اینو در نمودار یک روزه در منطقه اشباع خرید دیده شد
میم کوین قبلا شرایط خرید بیش از حد را در نمودار یک روزه خود ثبت کرده بود. با وجود کاهش اندک قیمت شیبا اینو، خریداران همچنان بر بازار تسلط داشتند.
شاخص قدرت نسبی پس از عقب نشینی از علامت ۸۰، بالای ۶۰ بود. SHIB در زمان نگارش مقاله حتی پس از اصلاح کوچک هنوز در منطقه بیش از حد ارزش گذاری شده بود.
قیمت SHIB بالاتر از خط ۲۰-SMA بود که نشاندهنده حرکت خریداران در بازار بود.
اندیکاتورهایSHIB به افزایش قدرت خرید اشاره کرده بود. واگرایی میانگین متحرک همگرایی حرکت و تغییر قیمت را به تصویر می کشد. MACD هیستوگرام های سبز رنگی را نشان داد که به این معنی بود که سیگنال خرید در نمودار وجود دارد.
شاخص حرکت جهت دار نشان دهنده جهتی است که قیمت دارایی در آن حرکت می کند و همچنین اینکه آیا معکوس هایی وجود دارد یا خیر. DMI مثبت بود زیرا خط +DI بالای خط -DI بود. شاخص جهت دار متوسط (قرمز) افزایشی را نشان می دهد که به این معنی است که حرکت قیمت فعلی تقویت شده است.
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
6 الگوی نمودار تحلیلی برتر برای دقت در معاملات فارکس و ارز دیجیتال
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال را بررسی می کنیم.
ترید در فارکس و ارزدیجیتال همیشه یک راه عالی برای کسب درآمد بوده است، اما در چند سال اخیر به دلیل بی ثباتی اقتصاد جهانی سودآورتر شده است. چیزی که تجارت فارکس را از معاملات سهام یا معاملات کالا متمایز می کند این است که چندان به تغییرات قیمتی قابل توجه متکی نیست.
به طور کلی، معامله گران فارکس و ارزدیجیتال مانند معامله گران روزانه هستند. آنها معاملات زیادی را در مدت زمان کمی انجام می دهند و از تغییرات جزئی که به طور مداوم در بازار اتفاق می افتد سود می برند. برخی از معامله گران کندتر هستند که ترجیح می دهند خرید کنند و نگه دارند، اما آنها در اقلیت هستند.
با توجه به ماهیت تجارت در این صنعت، نحوه استفاده از آموزش تحلیل تکنیکال با سایر انواع معاملات متفاوت است. در حالی که از بسیاری از ابزارهای مشابه در نمودار استفاده می کند، کاربرد متفاوت است و تفسیر داده ها بسیار مهم است.
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
همراه با دانش بازار و درک خوب از روندهای قبلی یک ارز، یک معامله گر می تواند به طور کاملاً دقیق درک کند که یک دارایی چگونه رفتار می کند. البته، مسائلی مانند مشکلات اخیر در روسیه و اروپا یک ناهنجاری است و آنها نیز تأثیر زیادی دارند، اما در حالت عادی، می توان پیش بینی آن را بسیار آسان کرد. بیایید به برخی از رایج ترین انواع الگوهای نموداری که معامله گران برای کسب درآمد از فارکس استفاده می کنند نگاهی بیندازیم.
1. الگوی تحلیل تکنیکال فنجان و دسته Cup and Handle
الگوی تحلیل تکنیکال فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته یکی از مواردی است که بیشتر به معامله گران بلندمدت مربوط می شود، اما مشخص شده است که در معاملات کوتاه مدت نیز دیده می شود. مشخصه آن کاهش قابل توجه قیمت است که در یک دوره زمانی خوب ادامه می یابد و سپس یک افزایش ناگهانی به قیمت اولیه باز می گردد. این شکل خشن “U” قسمت “کاپ” حرکت را تشکیل می دهد. پس از بازگشت به قیمت بازار، روند با کاهش 10٪ -50٪ کاهش می یابد که فقط برای مدت کمی ادامه می یابد.
این شیب کوچکتر بعد از قسمت اصلی فنجان، دسته را تشکیل می دهد و بعداً قیمت را به سطح عادی بازمی گرداند. به طور کلی، حرکت فنجان و دسته، بازار صعودی را به تصویر میکشد و منجر به افزایش قیمت میشود. این روند می تواند از 1 ماه تا 6 ماه ادامه داشته باشد، یا کل فرآیند را می توان در عرض چند هفته اجرا کرد.
2. الگوی تحلیل تکنیکال پروانه Butterfly
الگوی تحلیل تکنیکال پروانه Butterfly
مردم اغلب الگوی پروانه را با الگوی سر و شانه اشتباه می گیرند. در حالی که آنها شبیه به هم هستند، تفاوت اصلی آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ در این واقعیت است که پروانه قسمت سر ندارد و قسمت شانه، که در این حالت بال ها هستند، ناهموار هستند. این الگوی دیگری است که به شدت بر اصل فیبوناچی متکی است و از اصلاحات به عنوان نقاط تغییر اصلی استفاده می کند. این الگویی است که به طور موثر در تکنیکهای معاملاتی سریع که بر مهار قدرت قیمتهای کوچک متکی هستند، استفاده میشود.
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
قیمت از نقطه تعادل به نقطه A که بالاترین نقطه است افزایش می یابد و سپس به B کاهش می یابد که تعادل موقتی بالاتر از استاندارد بازار است. این مثلث اولین بال را ایجاد می کند. بال دوم تکرار بال اول است اما با جهش قیمت کمتر.
3. الگوی تحلیل تکنیکال موچین Tweezer
الگوی تحلیل تکنیکال موچین Tweezer
الگوی تحلیل تکنیکال موچین یا Tweezer تا حد زیادی به جهت شمعدان ها بستگی دارد تا مشخص کند بازار به کجا می رود. با دو شمعدان درست در کنار هم که جهت مخالف را نشان می دهند نشان داده می شود. این معمولا زمانی اتفاق می افتد که معامله در روز اول در یک موقعیت بسته می شود و روز بعد در جهت مخالف شروع می شود. اینها به عنوان الگوهای بالا و پایین شناخته می شوند.
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
همچنین، هنگامی که الگوی بالای موچین را معامله می کنید، به عنوان یک معکوس صعودی روند نزولی در نظر گرفته می شود، در حالی که الگوی پایین به عنوان یک معکوس نزولی از یک روند صعودی دیده می شود. در حالی که الگوی موچین نشان دهنده یک تغییر کامل در احساسات بازار است، چیزی که نشان نمی دهد این است که بقیه روز معاملاتی به کجا می رود. چه باز شود و چه پایین، باز هم می تواند منجر به نتایج غیرمنتظره ای در روز بعد شود.
4. الگوی تحلیل تکنیکال پوشاننده Engulfing Pattern
الگوی تحلیل تکنیکال پوشاننده Engulfing Pattern
الگوهای پوشاننده یکی از الگوهای ساده تر برای شناسایی هستند. آنها تا حدودی شبیه به الگوهای موچین هستند، اما آنها قوی تر و در مقیاس بزرگتر هستند. یک الگوی فراگیر زمانی اتفاق می افتد که شمعدان یک روزه شمعدان روز قبل را کاملاً می بلعد.
در صورتی که الگوی نزولی باشد کندل روند نزولی خواهد داشت و روند صعودی روز قبل را در اختیار می گیرد. برعکس، زمانی که یک روند نزولی به طور کامل توسط یک کندل صعودی در بر می گیرد، گفته می شود که یک الگوی صعودی است.
5. الگوی تحلیل تکنیکال پرچم های گاو نر و خرس Bull And Bear Flags
الگوی تحلیل تکنیکال پرچم های گاو نر و خرس Bull And Bear Flags
برای معامله گران، این یکی از سودآورترین آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ روندها برای شناسایی است. ایده در پسزمینه این است که یک کالا در هر روند معینی رفتار قیمتی ثابتی را حفظ میکند، اما لحظاتی را خواهد داشت که در برابر دانه قرار میگیرد.
یعنی اگر یک روند نزولی عمومی در حال وقوع باشد، لحظه ای وجود خواهد داشت که روند یا خطوط صاف یا حتی به طور موقت در جهت مخالف حرکت می کند و سپس به همان روند نزولی باز می گردد.
وقتی این اتفاق در یک روند قیمتی نزولی رخ می دهد، منعکس کننده یک روند نزولی است، و وقتی این اتفاق در یک روند قیمتی صعودی رخ می دهد، نشان دهنده یک روند صعودی است. هنگامی که یک معامله گر بتواند با دقت معقول تشخیص دهد که یک روند در شرف تغییر یا بازگشت است، می تواند طبق این اطلاعات خرید یا فروش کند و این تغییر در رفتار را برای حاشیه های قابل توجه نقد کند.
6. الگوی تحلیل تکنیکال برآمدن یا افتادن Wedges
الگوی تحلیل تکنیکال برآمدن یا افتادن Wedges
Wedges یکی دیگر از جنبش های بسیار سودآور برای کسانی است که آن را درک می کنند. اینها به عنوان مثلث نیز شناخته می شوند. این گوهها زمانی را نشان میدهند که یک کالا شروع به معامله در محدوده قیمتی میکند که به طور مداوم در حال کاهش و محدودتر شدن است. قاعده مثلث یا نقطه شروع گوه وسیع ترین تغییر را دارد و در حرکت رو به جلو همگی باریک می شود.
آموزش 6 الگوی تحلیل تکنیکال فارکس و ارزدیجیتال
در اوج مثلث یا باریک ترین قسمت گوه، قیمت در نهایت شکسته شده و به یک روند صعودی یا نزولی منفجر می شود.
نکته مهمی که در این الگوها و حرکات باید به آن توجه کرد روند کلی است. نگاه جداگانه به الگو تنها بخشی از تصویر را نشان می دهد و با کالاهایی مانند فارکس، این می تواند به درک کاملاً نادرست از بازار و کالا منجر شود. خواندن این الگوها یک مهارت حیاتی است، اما درک زمینه ای که این تغییرات در آن رخ می دهد به همان اندازه مهم است تا بتوان تصمیم درستی گرفت و از این نوسانات و رفتارها سود برد.
الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازهگیری میشوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبتهای فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه میشود.
شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیهای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید در خود پرورش دهد. این مساله ممکن است یک نیاز اولیه باشد، اما پیدا کردن مهارت و پیشرفت در این زمینه نیازمند تمرینات و مشاهدات مکرر این الگوها در نمودارهاست. شناخت هرچه تخصصیتر الگوهای نموداری به معاملهگران کمک میکند تا به محیط همیشه در حال تغییر بازار واکنش مناسبی نشان دهند.
این الگوها در مرحلهی اول به الگوهای «ادامه دهنده» و «بازگشتی» تقسیم میشوند و سپس در گام بعد تحت عنوان الگوهای «ساده» و «پیچیده» قرار میگیرند. ساختار الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعهای از الگوهای ساده با ترکیبی از نوسانات قبلی قیمت تشکیل شده باشد. هرچه میزان دانش معاملهگر در تشخیص، طبقهبندی و خصوصیات الگوها بیشتر باشد، پتانسیل بیشتری برای انطباق با طیف وسیع معاملات در بازارهای مالی خواهد داشت.
چرا الگوها شکل میگیرند؟
در بازارهای مالی مختلف قیمتها بر اساس روند حرکت میکنند و به ندرت روند خود را به صورت ناگهانی در حرکت از دست میدهند. در تحلیل تکنیکال تبدیل روند صعودی قیمت به نزولی و برعکس توسط الگوهای قیمتی شناسایی میشود. در مراحل تبدیل روندها به یکدیگر، قیمت حرکاتی با نوسانات کمتر و حرکات عرضی و محدود را تجربه میکند که باعث تعریف الگوهای قیمتی میشوند. این مراحل گاهی روند غالب قبل از خود را ادامه میدهند که در این صورت به آنها الگوهای ادامه دهنده گفته میشود.
الگوهای مثلث متقارن، پرچم و الگوی فنجان و دسته نمونههایی از این دست است. گاهی اوقات نیز بعضی الگوها روند ماقبل خود را تغییر داده و باعث شکلگیری روندی برخلاف روند ماقبل خود میشوند که در این صورت الگوهای بازگشتی نامیده میشوند؛ مانند الگوهای سر و شانه و الگوی سقف یا کف دو قلو.
الگوهای هارمونیک
ایده الگوهای هارمونیک اولین بار توسط «گارتلی» (H.M. Gartley) در سال ۱۹۳۲، در کتاب سودها در بازار سهام (Profits in the Stock Market) معرفی شد. لری پساونتو با تلفیق این الگوی اولیه که به نام الگوی گارتلی معروف شده بود با نسبتهای فیبوناچی، قوانینی برای معامله با این الگو ایجاد کرد. نویسندگان دیگری نیز بر روی نظریهی گارتلی کار کردهاند اما بهترین نمونه شاید کتاب «معاملهی هارمونیک» (Harmonic Trading) از اسکات کارنی باشد. او الگوهای هارمونیک دیگری مانند خرچنگ، خفاش و کوسه و چند الگوی دیگر که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت، را ابداع کرد و مطالب دیگری در ارتباط با قوانین معامله و مدیریت سرمایه و ریسک، به این نظریه افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکت قیمت نسبت به زمان است که بر روابط نسبتهای فیبوناچی و تناسب آنها در بازارها استوار است. تجزیه و تحلیل نسبتهای فیبوناچی در هر بازار و تایم فریمی به خوبی عمل میکند. ایدهی اصلی استفاده از این نسبتها شناسایی نقاط برگشت کلیدی، اصلاحات یا پرتابهای قیمتی همراه با نقاط چرخش بالا و پایین در قیمت است. سطوح اصلاحی و پرتابی به دست آمده از این نقاط چرخشی (سقفها و کفها)، اهداف قیمتی و حد ضرر را مشخص میکند.
الگوهای هارمونیک با استفاده از توالی نسبتهای فیبوناچی ساختارها و اشکالی هندسی در نمودار ایجاد میکنند. این ساختارها که تحت عنوان الگوهای هارمونیک شناخته میشوند، فرصتهای مختلفی برای معاملهگران مانند حرکات بالقوه قیمت و نقاط چرخشی کلیدی فراهم میکنند. این عوامل به دلیل آماده کردن اطلاعاتی موثق در مورد قیمت، اهداف و حدود سود و ضرر برای معاملهگران کاربردی هستند و این میتواند تمایزی کلیدی با اندیکاتورها و نحوهی عملکرد آنها باشد.
لیست انواع الگوهای هارمونیک
در ادامه لیستی از انواع الگوهای هارمونیک آورده شده است که هر کدام در دو حالت نزولی و صعودی میتوانند تشکیل شوند.
- ABC صعودی/ نزولی
- AB = CD
- سه حرکته (Three Drive)
- گارتلی (Gartley)
- پروانه
- خفاش
- خرچنگ
- کوسه
- سایفر (Cypher)
نسبتهای فیبوناچی
در هرگونه صحبتی در مورد الگوهای هارمونیک از اعداد فیبوناچی نیز حرفی به میان آورده میشود، زیرا این الگو از نسبت های فیبوناچی استفاده میکند. سری اعداد فیبوناچی اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی، ریاضیدان بزرگ ایتالیا و اروپا در قرن سیزدهم میلادی معرفی شده است. وی در بازگشت از سفر خود از مصر در کتاب خود به نام کتاب حساب این سری اعداد را معرفی کرد. نسبتهای فیبوناچی به خصوص «نسبت طلایی» (Golden Ratio) را در طبیعت مانند آرایش دانههای برف یا تعداد و نحوهی قرار گرفتن تخمهای گل آفتابگردان میتوان یافت، همچنین در اعضای بدن انسان مانند مارپیچهای دی ان ای نیز این نسبتها رعایت شدهاند.
سری اعداد فیبوناچی به این صورت تعریف میشوند که غیر از دو عدد اول اعداد بعدی از جمع دو عدد قبلی خود به دست میآیند. اعداد در این سری عبارتاند از:
دلیل اصلی شهرت این دنباله از اعداد به این علت است که حاصل تقسیم هر عدد دنباله به عدد ماقبل خود، به عدد طلایی ۱.۶۱۸ میرسد که به «نسبت طلایی» یا «عدد فی» نیز مشهور است. این ترتیب اعدادی که فیبوناچی سالها قبل بر آنها تأکید کرد و نسبت بین این اعداد (نسبت طلایی) در بازارهای مالی و بورس نیز برای تحلیلگران کاربرد بسیاری دارد.
جملهای معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد که بیان میکند همه چیز در قیمت خلاصه شده است، این مطلب شامل رفتارهای انسانی نیز میشود. همانطور که گفته شد نسبتهای فیبوناچی در همهی انسانها وجود دارد و انسان در ناخودآگاه خود بدون اینکه بداند تمایل به این نسبتها و اعداد دارد و آنها را زیبا میبیند همانطور که در تابلوهای نقاشی و معماریهایی که از این نسبتها استفاده میشود آنها را بسیار چشم نواز میکند.
این نسبت های فیبوناچی بر رفتار افراد در بازارهای سهام و معاملات آنها نیز تاثیر میگذارد. در نتیجه از این نسبتها در پیشبینی قیمت، نقاط ورود و خروج از بازار، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و حتی پیشبینیهای زمانی نیز میتوان استفاده کرد. نسبتهای فیبوناچی در واقع سطوح حمایت و مقاومت نامریی هستند که قبل از رسیدن بازار به آنها و حتی نداشتن تاریخچهی قیمت، برای معاملهگر مشخص میشوند.
رایجترین نسبتهای فیبوناچی اعداد ۰/۳۸۲ ، ۰/۵۰ ، ۰/۶۱۸ ، ۰/۷۸۶ و ۱/۰۰ ، ۱/۲۷۲ ، / ۱/۶۱۸ هستند. نسبتهای دیگری مانند ۰/۲۳۶ و ۲/۶۱۸ و ۴/۲۳۶ نیز وجود دارند که به اندازه آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ نسبتهای گفته شده کاربرد ندارند، با این حال مهم ترین نسبتهای فیبوناچی را میتوان ۰/۳۸۲، ۰/۶۱۸ و ۱/۶۱۸ دانست.
ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement)
برای استفاده از این نسبتها در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی مانند فیبوناچی اصلاحی، فیبوناچی گسترشی، فیبوناچی بازتابی و ابزارهای دیگری مانند کانال، دایره ، بادبزن و غیره برای استفاده در تحلیلها وجود دارد.
اکثر برنامهها و نرم افزارهای معاملاتی، ابزارهای فیبوناچی ذکر شده در بالا را برای استفادهی معاملهگران دارند، اما ابزاری که در تحلیل با استفاده از الگوهای هارمونیک کاربردی اصلی برای معاملهگر دارد، ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) است. به این صورت که معاملهگر از هر پلتفرمی که برای تحلیل خود استفاده میکند، برای سنجش هر موج قیمتی باید چندین ابزار فیبوناچی بر روی نمودار رسم کند.
الگوهای هارمونیک همانطور که گفته شد الگوهای بسیار دقیق قیمتی هستند که میزان ادامهی روند فعلی و همچنین نقاط برگشتی را مشخص میسازند. این الگوها دائما در حال تکرار شدن در بازار هستند و معاملهگر با مشاهدهی این الگوها چه در حین شکلگیری چه در هنگام تکمیل میتواند با استفاده از نسبتهای فیبوناچی که به این الگوها نسبت داده شده است، در معاملات خود از آنها استفاده کند. الگوهای هارمونیک در واقع الگوهای خاص قیمتی تکنیکالی هستند که تمرکز اصلیاش بر روی شکل خاص حرکات قیمتی است و هر کدام از سطوح مختلفی از فیبوناچی استفاده میکنند.
در شکل زیر میتوانید نحوهی استفاده از ابزار «فیبوناچی اصلاحی» (Fibonacci Retracement) که عنصر اصلی شناخت الگوهای هارمونیک است را با
استفاده از پلتفرمی که در سایت تریدیگ ویو (Tradingview) تعبیه شده است مشاهده کنید.
برای مثال در الگوی پروانه صعودی نقطهی B سطح اصلاحی ۷۸.۶ درصد موج XA است. به همین ترتیب موج BC نیز در سطوح اصلاحی بین ۳۸.۲ الی ۸۸.۶ درصد موج AB قرار میگیرد. در ادامه موج نزولی CD به اندازهی ۱۶۱.۸ الی ۲۲۴ درصد موج BC گسترش مییابد که در نهایت منجر به رسیدن به نقطهی D و تکمیل الگو میشود. نقطهی D سطح گسترش یافته ۱۲۷ درصد موج XA نیز هست. نحوهی استفاده از ابزار فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) به منظور پیدا کردن این سطوح در توضیحات الگوی گارتلی آورده شده است.
۴. الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ توسط اسکات کارنی به عنوان یکی از دقیق ترین الگوهای هارمونیک شناخته میشود که نقاط بازگشتی را با دقت بالا و بسیار نزدیک به نسبتهای فیبوناچی شناسایی میکند.
الگوهای هارمونیک در هر بازار مالی و هر تایم فریم تشکیل میشوند، یعنی به دفعات میتوان این الگوها را در تایم های بسیار کوچک حتی یک دقیقه مشاهده کرد اما کاربرد اصلی این الگوها در تایم فریمهای بزرگ نمود پیدا میکنند.
الگوی های کندل استیک پر سود + تکنیک ها
الگوهای نمودار رایج : کسب درآمد در بازار فارکس – یا هر صرافی دیگری – مطمئناً می تواند دشوار باشد. اما به لطف تعدادی از الگوهای نمودار، می توانید یاد بگیرید که حرکات قیمت را پیش بینی کنید و بر اساس آن عمل کنید. لازم نیست پول درآوردن غیرممکن باشد.
متأسفانه، با الگوهای بسیار متفاوتی که وجود دارد، تشخیص اینکه کدام یک برای تعیین اینکه قیمت ها در آینده نزدیک کجا خواهند رفت، می تواند دشوار باشد.
برای آسانتر کردن کار شما، برخی از الگوهای مفیدتر ادامه و معکوس را در زیر در برگه تقلب فارکس بیان کردهایم. برای انجام معاملات بهتر با هر یک از آنها آشنا شوید.
1. سر و شانه ها
الگوی سر و شانه یکی از رایج ترین الگوها در بازارهای فارکس است. همانطور که از نام آن پیداست، الگوی سر و شانه شبیه آناتومی انسان است. زمانی اتفاق میافتد که یک ابزار مالی (مثلاً یک ارز) در طول یک روند صعودی به اوج میرسد، در آنجا مقاومت پیدا میکند و به خط روند (یعنی خط گردن) باز میگردد، قبل از بازگشت به خط روند، به یک اوج دیگر میرسد، و در نهایت به خط روند میرسد. یک سوم بالاتر قبل از سقوط به زیر خط روند.
الگوی حاصل شبیه دو شانه با سر در وسط است. کسانی که با این الگو آشنا هستند و به درستی آن را معامله می کنند، می توانند بسیاری از فرصت های معاملاتی بالقوه عالی را شناسایی کنند.
همچنین یک الگوی معکوس سر و شانه وجود دارد که انعکاس آینه ای از الگوی سر و شانه است. در طول یک روند نزولی، ابزار مالی به پایین (شانه اول)، به خط روند باز میگردد، به پایینترین حد (سرانه)، به خط روند باز میگردد، به پایینترین سطح سوم (شانه دوم) میرسد. سپس در نهایت شکسته شده و بالای خط روند بسته می شود.
2. بالا رفتن و سقوط گوه ها
گوه ها که به عنوان مثلث نیز شناخته می شوند، یکی از رایج ترین الگوهایی هستند که در نمودارهای فارکس مشاهده می کنید. این الگوها زمانی اتفاق میافتند که حرکات قیمت قبل از اینکه در نهایت رخ دهد، به یک محدوده باریک فزاینده محدود میشوند.
گوه های افزایشی الگوهای نزولی هستند که عموماً مقدم بر روند نزولی هستند. اینها زمانی اتفاق میافتند که تثبیت قیمت روند صعودی داشته باشد. پس از یک دوره چند اوج بالاتر و پایین تر، تثبیت کامل می شود و قیمت به زیر خط روند سقوط می کند.
از سوی دیگر، گوههای سقوط، الگوهای صعودی هستند که عموماً مقدم بر روند صعودی هستند. از آنجایی که ادغام قیمت به سمت پایین می رود، یک ابزار مالی قبل از اینکه در نهایت به بالای خط روند برسد، به چندین اوج و پایین تر می رسد.
3. بالا و پایین دوتایی
در طول یک روند صعودی، یک ارز ممکن است در دو نوبت جداگانه به همان اوج برسد اما ممکن است نتواند بالاتر از آن باشد. این الگویی است که به عنوان بالاپوش دوتایی شناخته می شود. اگر تاپ دوم شکسته نشود، این احتمال وجود دارد که قیمت روند نزولی را آغاز کند.
از سوی دیگر، دو کفی ممکن است نشان دهنده روند صعودی قیمت باشد. این الگو در طول روندهای نزولی زمانی رخ می دهد که قیمت در پایین ترین نقطه مقاومت پیدا می کند و قادر به شکستن زیر آن در دو موقعیت جداگانه نیست. پس از اینکه کف دوم شکسته نشد، قیمت ممکن است به سمت بالا حرکت کند.
4. پرچم های گاو نر و خرس
پرچم های گاو نر و خرس الگوهای تداومی هستند که وقتی بازار بلاتکلیف است ظاهر می شوند. فرض کنید یک واحد پولی روند صعودی دارد (میله پرچم). پس از مدتی، قیمت ممکن است متوقف شود یا حتی کمی کاهش یابد، اما در بیشتر موارد، در طول دوره تثبیت (پرچم) کم و بیش ثابت می ماند.
پس از پایان این دوره، قیمت به طور کلی به روند قبلی ادامه می دهد و بالاتر و بالاتر می رود.
از سوی دیگر، یک پرچم نزولی زمانی اتفاق میافتد که قیمت روند رو به پایین داشته باشد (میله پرچم). در طول دوره تثبیت، قیمت نسبتاً ثابت می ماند یا حتی کمی روند صعودی دارد (پرچم). پس از تثبیت قیمت، ابزار به طور کلی به روند نزولی ادامه می دهد.
وقتی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید، می توانید پول زیادی به دست آورید زیرا می توانید با اطمینان نسبی پیش بینی کنید که قیمت در شرف بالا رفتن یا سقوط است.
5. الگوی فراگیر
الگوهای غرق کننده، که تشخیص آنها بسیار آسان است، زمانی رخ می دهد که بدن واقعی یک شمع به طور کامل بدن روز قبل را در بر می گیرد.
افزایش صعودی پس از یک روند نزولی اتفاق میافتد، زمانی که یک شمع صعودی بدن واقعی روز قبل را میبلعد. زمانی که شمع پایینی بدن واقعی روز قبل را فرا میگیرد، آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ نزولی به دنبال یک روند صعودی رخ میدهد.
الگوهای فراگیر نشان دهنده یک معکوس کامل از حرکت روز قبل است که بسته به اینکه کدام الگو ظاهر می شود، نشان دهنده یک شکست احتمالی در جهت صعودی یا نزولی است.
6. الگوی پروانه
اگرچه الگوی پروانه ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما در واقع تشخیص آن نسبتاً آسان است. دارای یک الگوی ABCD است که با یک نوسان بالا یا پایین از نقطه آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ مبدا الگو (X) شروع میشود و پس از آن معکوسهایی بین هر نقطه که با نسبتهای گسترش فیبوناچی مرتبط است، انجام میشود. نقطه “B” در الگو، سنجاق بین دو مثلث یا بال است که در وسط به هم می رسند.
الگوی پروانه همچنین می تواند مانند “M” بزرگ در یک الگوی صعودی یا “W” در زمانی که روند نزولی است به نظر برسد.
هنگامی که این الگو توسعه می یابد، اغلب به عنوان یک نشانه قوی از ادامه حرکت قیمت در جهت روند عمل می کند.
7. فنجان و دسته
شناسایی الگوی فنجان و دسته آسان است. این ویژگی دارای افت قیمت و افزایش تدریجی تا ارزش اصلی است – معمولاً در یک دوره 1-6 ماهه – اما توسعه این الگو می تواند در دوره های مختلف از هفته ها تا سال ها معتبر باشد.
پس از اینکه قیمت به مقدار اولیه برگشت و بخش “کاپ” الگو را تشکیل داد، افت و افزایش کوچکتری رخ می دهد تا “دسته” شکل بگیرد. این دسته معمولاً دارای یک اصلاح بین 30٪ تا 50٪ است، اگرچه موارد پرت ممکن است. این الگو اغلب به عنوان یک شاخص صعودی قوی در نظر گرفته می شود، به ویژه زمانی که در یک دوره چند ماهه توسعه یابد. هنگامی که به سرعت یا در یک دوره زمانی طولانی توسعه می یابد، شاخص صعودی چندان آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ قابل اعتماد نیست.
8. پرچم
یک پرچم، که یکی از الگوهای اساسیتر مورد استفاده در فارکس است، معمولاً پس از یک میله پرچم ایجاد میشود و دارای دورهای از تثبیت است که میتواند منجر به شکست شود. این دوره تثبیت الگوی پرچم را ایجاد می کند.
برای استفاده از الگوهای پرچم، از شاخصهای دیگر برای پیشبینی جهت شکست استفاده کنید و سپس یک دستور توقف حد را در طرف دیگر شکست قرار دهید تا در صورت حرکت شکست در جهت اشتباه، ضررهای خود را محدود کنید.
9. پهن کردن بالا
یک سقف در حال گسترش با پنج برگشت جزئی متوالی مشخص می شود که سپس منجر به کاهش قابل توجهی می شود. ویژگی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در نقطه ای که قیمت تغییر مسیر می دهد، بالا یا پایین جدید شدیدتر از بالا یا پایین قبل از آن است. این شکلگیری گستردهای را ایجاد میکند که در بیشتر موارد نشان میدهد روند نزولی در حال توسعه است.
این الگو در ابتدا می تواند یک الگوی پروانه ای در حال توسعه به نظر برسد، اما پنجمین واژگونی و صعود فراتر از اوج های قبلی در الگو، شکل گیری احتمالی در حال گسترش بالا را نشان می دهد. شکست فراتر از خط روند پایینی که توسط “B” و “D” تنظیم شده است، این الگو را تایید آیا الگوی فنجان و دسته صعودی است؟ می کند.
10. چکش
چکش یک الگوی مفید و تک شمعی است که می تواند برای شناسایی یک “پایین” در عمل قیمت برای یک جفت ارز استفاده شود. فیتیله بلند در پایین این قیمت می تواند نشان دهنده افزایش قریب الوقوع قیمت باشد که ممکن است برخی معامله گران از آن برای باز کردن موقعیت قبل از اقدام استفاده کنند.
11. پایین گرد
پایین گرد می تواند ابزار موثری برای شناسایی حرکات قیمت باشد که ممکن است منجر به برگشت قیمت یا ادامه آن شود. بهترین استفاده از این الگو در ارتباط با سایر شاخص های فنی است که ممکن است به شما کمک کند تعیین کنید که قیمت در کدام جهت بیشتر حرکت می کند.
هنگام باز کردن یک موقعیت پس از تنظیم پایین گرد، عاقلانه است که برای محافظت از خود در صورت اشتباه بودن انتظارات حرکتی قیمت، یک استاپ ضرر تعیین کنید. همچنین میتوانید از توقف ضررهای عقبنشینی استفاده کنید تا قیمت را با نزدیک شدن به خط مقاومت دنبال کنید، و در حین مشاهده سود، قفل کنید تا ببینید آیا این الگو منجر به برگشت یا ادامه میشود.
از سوی دیگر، وارونگی این الگوی تک شمعی – که در آن اوج قیمت با یک فیتیله بلند بالای شمع مشخص می شود – می تواند به عنوان “اوج” نامیده شود و ممکن است توسط برخی از معامله گران برای شناسایی یک قریب الوقوع استفاده شود. افت قیمت
بیشتر بدانید
یادگیری این 11 الگو و دانستن آنها در داخل و خارج تقریباً به شما کمک می کند تا معاملات بهتری داشته باشید. اما این بدان معنا نیست که آموزش شما باید در اینجا متوقف شود. برای تبدیل شدن به یک معامله گر موثرتر، در مورد این هفت شاخص رایج که می تواند به شما در تصمیم گیری معاملات بهتر کمک کند، بخوانید.
دیدگاه شما