[مهم] مبانی مدیریت سرمایه
مطالب را با يك جمله مبهم آغاز مي كنیم كه مي خواهیم درستي آن را ثابت كنیم :
معاملات بازنده خود را سريع ببنديد و به معاملات برنده اجازه رشد دهید، اگر اين شیوه را پیش بگیريد و مديريت سرمایه را همراه آن كنید حتی اگر معاملات شما تصادفی باشند باز هم برايند شما مثبت خواهد بود.
در ادامه شما را به مطالعه 20 درس مبانی مدیریت سرمایه ارائه شده توسط یک دوست قدیمی جناب آقای بزرگترین ریسک در تجارت مارجین حمید رضا حصارکی دعوت می کنم:
درس اول: امید رياضی
درس اول درک مفهوم امید رياضی می باشد كه بدون درک آن نمی توان در اين بازار موفق بود. امید رياضی به ما می گويد نیازی نیست كه همه معاملات شما و حتی نصف بیشتر معاملات شما مثبت باشد تا بتوانید سود كنید، و شايد همه سود شما از ۵ درصد معاملات موفق شما بدست آيد.
فرمول امید رياضی:
Mathematical Expectancy = [ 1 + (W/L) ] * P - 1
در اينجا W متوسط سود شما در هر معامله و L متوسط ضرر شما در هر معامله می باشد و P ( به درصد ) احتمال برد سیستم شما در معاملات است. يعنی اگر احتمال برنده بودن سیستم شما ٢٠ درصد باشد و میانگین سود شما در هر معامله ١٠ دلار باشد و میانگین ضرر شما در هر معامله ۵ دلار باشد امید رياضی سیستم شما منفی ٠٫۴ می باشد.
امید رياضی يک سیستم سود ده بايد از صفر بیشتر باشد. برای اين منظور يا بايد احتمال برد سیستم را افزايش داد، يا متوسط سود در هر معامله افزايش يابد و يا متوسط ضرر در هر معامله كاهش يابد.
برای اينكه بتوانیم امید رياضی يک سیستم را بدست آوريم می بايست يک مجموعه از معاملات آن سیستم كه حداقل ١٠٠ معامله را داشته باشد انتخاب كنیم و متوسط سود و ضرر معاملات و تعداد معاملات برنده و بازنده را بدست آوريم و سپس در فرمول فوق قرار دهیم.
برای بدست آوردن احتمال برد سیستم بايد تعداد معاملات برنده را بر تعداد كل معاملات تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط سود بايد میزان سود كسب شده از پوزيشن های سودده را بر تعداد پوزيشن های سودده تقسیم كنیم. برای بدست آوردن متوسط ضرر بايد میزان ضرر كسب شده از پوزيشن های ضررده را بر تعداد پوزيشن های ضررده تقسیم كنیم.
درس دوم : نسبت اهرمی نامتقارن
در اين درس با مفهوم نسبت اهرمی نامتقارن آشنا می شويم. اين نسبت به ما می گويد که اگر چه مقدار ضرر بدهیم، می بايست چه مقدار سود كنیم تا آن ضرر جبران شود. در اينجا به اين موضوع پی خواهیم برد كه هر چه بیشتر ضرر كنیم جبران كردن آن مشكل تر و شايد غیر ممكن شود.
فرمول نسبت اهرمی نامتقارن :
Asymmetrical Leverage % = [ 1 / (1 - L %) ] - 1
در اينجا L درصد ضرر از سرمايه اولیه می باشد، مثلا اگر ٢۵ درصد ( ٠٫٢۵ ) ضرر كنیم نیاز به ٣٣ درصد سود (بر اساس سرمایه باقی مانده) برای جبران داريم و اگر ۵٠ درصد ضرر كنیم نیاز به ١٠٠ درصد سود و اگر ٩٠ درصد ضرر دهیم نیاز به ٩٠٠ درصد سود داريم.
همواره بايد بر روی ضررهای خود كنترل داشته باشیم و به آنها تا جایی اجازه رشد دهیم كه سیستم معاملاتی ما توانایی جبران آن را به راحتی داشته باشد. حال اينكه از كجا بفهمیم سیستم ما چقدر توانایی جبران دارد بايد نرخ سوددهی سیستم خود را همواره حساب كنیم و ببینیم در هر معامله معمولا انتظار چند درصد سود را داريم و همینطور انتظار چند درصد ضرر در معامله محتمل است.
درس سوم : ضريب سودآوری
در اين درس با ضريب سودآوری آشنا می شويم. ضريب سودآوری معیاری است كه می توانیم روند سود دهی سیستم خود را ارزيابی كنیم، اين عدد می بايست همواره بزرگتر از ١ باشد.
فرمول محاسبه ضريب سودآوری :
Profit Factor = Gross Win / Gross Loss
در اينجا منظور از Gross Win سود ناخالص يا همان مجموع سود تمامی پوزيشن های سودده و Gross Loss ضرر ناخالص يا همان مجموع ضرر تمامی پوزيشن های ضررده می باشد.
پس بايد دقت داشته باشیم كه همواره مجموع سودهايمان بايد از مجموع ضررهايمان بیشتر باشد تا بتوانیم اين ضريب را بیشتر از يک نگاه داريم.
درس چهارم : تفاوت شرط بندی و گمانه زنی در معاملات
همانطور که می دانیم شرط بندی، قمار محسوب می شود و كاری ناپسند میباشد لذا بايد تفاوت آن را با گمانه زنی (تجارت صحیح ) درک كنیم تا بتوانیم به درک عمیق تری نسبت به ريسک در اين بازار برسیم. بین شرط بندی و گمانه زنی دو تفاوت اساسی وجود دارد:
1- شرط بندی ريسک غیر منطقی بوجود می آورد ولی در گمانه زنی ريسک ذاتی موجود توزيع می شود.
2- در شرط بندی علم آمار و احتمال ناديده گرفته می شود ولی در گمانه زنی از امتیاز اين علم استفاده می شود.
برای مثال يک قمارباز فكر می كند اگر چندين شكست پیاپی داشته باشد در دفعات بعد شانس برد او افزايش می يابد لذا ريسک خود را بیشتر می كند (تفاوت 1) ، در صورتی كه اين كار خطاست و ريسک هر معامله مستقل از معامله قبل است پس در اينجا علم آمار و احتمال توسط قمارباز ناديده انگاشته شده است (تفاوت 2)
درس پنجم : مفهوم دقیق مديريت سرمایه
مفهوم دقیق مديريت سرمايه محدود به اين تعريف است كه چه مقدار از حساب بايد در معامله آتی ريسک شود.
انتظارات ديگری كه از مديريت سرمايه داريم از قبیل اينكه چه موقع از پوزيشن سود ده و يا ضرر ده خارج شويم و كی به حجم معامله فعلی بیافزائیم يا آنرا كاهش دهیم و كجا وارد معامله شويم يا نشويم جزو ضمائم و فرعیات مديريت سرمايه می باشند.
درس ششم : تحلیل مونته كارلو
در اين درس با تحلیل مونته كارلو آشنا می شويم تا بتوانیم روش معاملاتی خودمان را به صورت صحیح تست نمائیم و از نتايج تست با اطمینان بالایی استفاده كنیم. تحلیل مونته كارلو يک تکنیک محاسباتی است كه داده های آماری يک مدل را با دقت قابل اطمینانی شبیه سازی می كند.
در اين تحلیل معمولا هر پارامتر هزار بار با نمونه های متفاوتی از داده های آماری تست می شود و نتیجه ٩۵ درصد از اين هزار بار برای پارامتر مورد نظر لحاظ می شود.
مثلا اگر بخواهیم تاثیر ريسک ١٠ درصدی ثابت در هر معامله را در يک لیست ١٠٠ تایی از معاملات بررسی كنیم، هزار لیست مجزای ١٠٠ تایی از لیست اولیه بوجود می آوريم كه در آنها اعضای لیست به صورت تصادفی چیده شده اند، آنگاه تاثیر ريسک ١٠ درصدی را در هر لیست يادداشت می كنیم، اگر در ٩۵ درصد مواقع به ازای آن ريسک ١٠ درصدی نتیجه نهايی معاملات ۶٠ درصد زيان را به همراه آورد پس با اطمینان ٩۵ درصد در آينده نیز چنین خواهد شد.
در مثال فوق لیست ١٠٠ تایی داده های آماری ما و ريسک ١٠ درصدی ثابت پارامتر مورد بررسی ما می باشد. در تحلیل مونته كارلو از داده هایی استفاده می شود كه بوقوع پیوسته اند، يعنی نتايج بک تست يا فوروارد تست گذشته، بنابراين نقاط ورود و خروج در هر معامله مشخص می باشد.
مطمئنا برای شبیه سازی تحلیل مونته كارلو می بايست برنامه نوشت و از ماشین استفاده نمود، در همین جا از دوستان برنامه نويس علاقمند دعوت می كنم برای راحتی دوستان تحلیل مونته كارلو را فقط برای پارامتر ريسک كد كنند، يعنی در برنامه جایی برای ثبت داده های آماری (ورود و خروج از معامله)، جایی برای ثبت مقدار اولیه حساب، جایی برای ثبت مقدار ريسک در هر معامله تعبیه كنند و وقتی کلید شبیه سازی زده می شود برنامه بگويد در ٩۵ درصد از تست ها نتیجه چه می شود.
درس هفتم : تعیین اندازه حجم معامله
معامله با اهرم یا لوریج 100 در حساب با سرمایه هزار دلار يک اشتباه بزرگ می باشد، زيرا با چند ضرر متوالی بايد با حساب خداحافظی نمود، همین طور معامله بدون استفاده از اهرم در يک حساب ١٠٠ هزار دلاری باز هم اشتباه است زيرا مقدار بیشتر مارجین و سرمایه بی مصرف مانده است و در نهايت پرفورمنس را كاهش می دهد.
نقش كلیدی مديريت سرمايه تعیین دقیق حجم معامله می باشد تا كارائی حساب افزايش يابد.
روش های مطرح شده متفاوتی برای تعیین حجم بزرگترین ریسک در تجارت مارجین وجود دارند كه به دو دسته كلی تقسیم بندی می شوند: 1- روش های مارتینگل 2- روش های آنتی مارتینگل
در روش های مارتینگل با افزايش ضرر به حجم معاملات افزوده می شود تا از يک برگشت سريع و كوتاه استفاده شود و همه ضررها پوشش داده شود، اين روش ها پايه علمی ندارند و در همه جا کاربرد ندارند و از نظر مديريت سرمايه صحیح مردود می باشند و فقط يک نوع خاص آن تحت عنوان "میانگین هزينه" می تواند مورد استفاده قرار گیرد. منظور از میانگین هزينه اين مي باشد كه حجم معامله طوری توزيع شود كه ریسک نهایی بیشتر از ريسک اولیه ای كه برای پوزيشن در نظر گرفته ايم نشود، در اين صورت می توان با فاصله هایی كه پوزيشن در ضرر رفته به حجم افزود، مثلا اگر برای پوزيشن با اهرم مناسب می توانیم در همان ابتدا 0.3 بیتکوین در نظر بگیريم و ريسک ما طوری است كه می توانیم استاپ 600 دلاری را برای آن تحمل كنیم، در ابتدا یک سوم از آن را استفاده می كنیم و 0.1 بیتکوین ورود می کنیم و اگر 300 دلار در ضرر رفتیم باز 0.1 ديگر ورود می كنیم و هیچ گاه برای پوزيشن مورد نظر از 0.3 بیتکوین بالاتر نمی رويم.
در روش های آنتی مارتینگل سودها به صورت تصاعد هندسی افزايش می يابند، همین طور ضررها به صورت تصاعد هندسی كم میشوند، مهمترين ويژگی اين روش ها بكار بردن آنها در يک سیستم با امید رياضی مثبت می باشد و در غیر اين صورت نمی توان از آنها انتظار معجزه داشت.
تفاوت ارز دیجیتال و فارکس
تصمیم گیری برای معامله در فارکس یا ارز دیجیتال تا حد زیادی به چند عامل مهم بستگی دارد، از جمله تحمل ریسک در مقابل پاداش، تمایل به حدس و گمان و آگاهی از نحوه معامله هر دو، زیرا هیچ یک برای مبتدیان آسان نیست. در این مقاله به بررسی تفاوت ارز دیجیتال و فارکس میپردازیم.
فارکس به طور کلی امنتر از معاملات ارزهای دیجیتال در نظر گرفته میشود، زیرا ارز دیجیتال مستعد نوسانات گستردهتر در بازار است، زیرا هیچ نهاد نظارتی مرکزی وجود ندارد و نقدینگی بسیار کمتری در کریپتو وجود دارد.
آنچه در این مقاله میخوانید
تفاوت اصلی بین ارز دیجیتال و فارکس چیست؟
ارز دیجیتال و فارکس اساساً بسیار متفاوت هستند اگرچه هر دو هنوز برای تعیین قیمتها به عرضه و تقاضا متکی هستند.
معاملات فارکس عبارت است از خرید و فروش جفت ارز در بازاری تحت نظارت که 24 ساعته باز است. تجارت ارز دیجیتال، خرید و فروش داراییهای دیجیتال مانند کوین، توکن و توکنهای غیر قابل تعویض، معروف به NFT، در یک بازار غیرمتمرکز و غیر قابل تنظیم است.
با وجود برخی محدودیتها در کشورها، ارزهای خارجی به عنوان ارزهای قانونی در سراسر جهان پذیرفته میشوند، در حالی که تا به امروز تعدادی از کشورها و شرکتها وجود دارند که ارزهای دیجیتال را برای معاملات مالی و خرید روزانه میپذیرند، اگرچه این روند در حال تغییر است. کوینها بیشتر به جریان اصلی تبدیل میشوند.
ارز دیجیتال
- بدون مقررات
- نقدینگی کمتر
- نوسانات بالاتر
- شانس بیشتر برای کلاهبرداری، عدم اطمینان بیشتر
- منحنی یادگیری تندتر
- داراییهای قابل معامله بیشتر
- مناسب برای معاملهگران روزانه
فارکس
- قانونمند بودن
- نقدینگی بیشتر
- ثبات بیشتر
- نوسانات شدید قیمت کمتر
- مناسب برای معاملهگران کم ریسک
- مناسب برای معاملهگران روزانه
کدام یک داراییهای قابل معامله بیشتری دارد – ارز دیجیتال یا فارکس؟
علیرغم اینکه ارز دیجیتال یک کلاس دارایی نسبتاً جدید در دنیای مالی است، طیف وسیعتری از فرصت ها را برای معاملهگران برای خرید و فروش ارائه میدهد.
کوین مارکت کپ تعداد کل کوینها را بیش از 17000 کوین، از جمله کوینهایی که فعالترین تریدرها آنها را معامله میکنند، نشان میدهد. این کوینها بیت کوین، اتریوم، بایننس کوین، سولانا و کاردانو هستند.
بیت کوین دارای بیشترین ارزش بازار، بزرگترین پایگاه کاربر است و با وجود تعداد زیادی از تازه واردان به بازار، همچنان در بین تمام کوینها محبوبترین است. برای مثال برخی از شرکتها شروع به پذیرش بیت کوین کردهاند.
فارکس دارای جفت ارزهای قابل معامله بسیار کمتری است و آنها به عنوان عمده، فرعی و خارجی طبقهبندی میشوند. جفت ارزهای اصلی، مانند بزرگترین ریسک در تجارت مارجین EUR/USD، EUR/GBP و AUD/USG، نقدینگی قابل توجهی دارند و در مقایسه با همتایان فرعی و خارجی خود ریسک کمتری دارند.
آیا فارکس سود بیشتری نسبت به ارز دیجیتال دارد؟
در اینجا یک برنده آشکار وجود دارد، اگرچه باید به این واقعیت توجه داشت که فرصت کسب درآمد بیشتر از معامله با ریسک بسیار بالاتری همراه است.
تجارت ارزهای دیجیتال پتانسیل بسیار بیشتری برای سودآوری دارد و تعدادی از افراد بودهاند که میلیاردها دلار از مبادله آنها درآمد داشتهاند. برندگان «میلیاردرهای بیت کوین» لقب گرفتهاند. با جریان ثابت عرضه اولیه کوین، فرصتهای قابل توجهی برای کسب درآمد وجود دارد.
نوسانات نسبتاً کم در بازار فارکس ممکن است میزان سود حاصل از معاملات را محدود کند اما خطرات زیانهای غیر منتظره را کنترل میکند.
نتیجه نهایی: یک معاملهگر ارزهای دیجیتال میتواند با مقدار پول کمتری نسبت به معاملات فارکس درآمد بیشتری کسب کند. اگر به دنبال فرصتی برای کسب سود در مدت زمان کوتاه هستید، ارزهای دیجیتال ممکن است برای شما مناسب باشد.
تفاوت امنیت ارز دیجیتال و فارکس
کریپتو جنبههای منفی دارد و برای افرادی که قلب ضعیف دارند، غیر ممکن است. در حالی که فارکس غیرمتمرکز است و بدون ریسک نیست، به شدت توسط بانکهای مرکزی تنظیم میشود و مقررات نظارتی را فراهم میکند.
بانکهای مرکزی برای محافظت در برابر تغییرات بیش از حد بزرگ و سریع در ارزش ارزهای خود مداخله خواهند کرد. این امر تا حدی ثبات را تضمین میکند و از کم ارزش شدن یا بیش از حد ارزشگذاری ارزها برای مدت طولانی جلوگیری میکند.
این سطح از مقررات در بازار کریپتو وجود ندارد.
هیچ نهاد نظارتی مرکزی در اکثر کشورها وجود ندارد که امکان نوسانات شدید در قیمت ارزها را فراهم کند. در مارس 2020، زمانی که قرنطینههای همه گیر کووید-19 آغاز شد، بیت کوین از بالای 10000 دلار در هر واحد به 4000 دلار سقوط کرد. در سال 2021 بیش از 50 درصد از ارزش خود را از دست داد.
برخی از ارزهای دیجیتال، به ویژه کوینهای جدید و کمتر شناخته شده، نقدینگی کمی دارند. برخی به سادگی کلاهبرداری هستند. فقدان مقررات بازار، ارزهای دیجیتال را به تجارتی بسیار پرخطر تبدیل میکند و بسیاری از افراد ناپدید شدن پولهایشان را تماشا کردهاند.
تجارت در کدام یک راحتتر است؟
پاسخ به این سوال دشوار است زیرا هر دو آنها چالشی برای معاملهگران تازه کار هستند.
با توجه به اینکه بازار کریپتو بسیار غیرمتمرکز است، خرید و فروش در پلتفرمهای مختلف که معمولاً حداقل هزینهای دریافت نمیکنند بسیار آسان است. پلتفرمهای معاملاتی ارزهای دیجیتال برای هر تراکنش هزینه دریافت میکنند، که بین هر سایت متفاوت است، و یک معاملهگر به یک کیف پول دیجیتال و یک حساب تأیید شده نیاز دارد.
برخی از کارگزاران نیز پلتفرمهایی را برای تجارت ارزهای دیجیتال ارائه میدهند، البته نه همه آنها.
کارگزاران نیز کارمزد دریافت نمیکنند، اما مارجین خود را در اسپرد ایجاد میکنند، که تفاوت بین قیمت خرید و فروش است. یک معاملهگر باید قبل از افتتاح حساب با یک معاملهگر هویت خود را تأیید کند.
بازار فارکس دارای سطح قابل توجهی نقدینگی بالا است که باعث میشود معاملهگران بتوانند با قیمتهای مناسب خرید و فروش کنند و به سرعت وارد و خارج شوند. این باعث میشود که بازار فارکس یک برنده نسبی برای تبدیل تجارت شما به سود باشد.
با توجه به این پویاییها، معامله در فارکس آسانتر از معامله ارزهای دیجیتال است، اما هر دو برای کسانی که به دنبال سود هستند، حتی با وجود ریسک، خوب هستند.
تفاوت وسعت ارز دیجیتال و فارکس
برنده دست پایین در اینجا فارکس است، حتی اگر ارز دیجیتال در چند سال اخیر محبوبیت خود را افزایش داده است.
بازار فارکس حدود 6.6 تریلیون دلار ارزش معاملاتی روزانه دارد که آن را به بزرگترین بازار مالی در جهان تبدیل میکند. حجم معاملات 24 ساعته ارزهای دیجیتال تنها صدها میلیارد دلار است. ارزش کل بازار آن حدود 2.8 تریلیون دلار است.
کجا میتوان ارز دیجیتال و فارکس معامله کرد؟
معاملات فارکس عمدتاً از طریق کارگزارانی انجام میشود که حسابهای آنلاین را ارائه میدهند که میتوانند نسبتاً آسان باز شوند. صدها پلتفرم معاملاتی فارکس برای انتخاب با کارمزدها و شرایط مختلف وجود دارد.
معاملات کریپتو را میتوان غیرمتمرکز یا متمرکز انجام داد. اغلب معاملهگران ترجیح میدهند در پلتفرمهای غیرمتمرکز ناشناس باقی بمانند و بدون شخص ثالث معامله کنند. برخی دیگر از صرافیهای متمرکز برای یک محیط امنتر استفاده میکنند.
نتیجه گیری تفاوت ارز دیجیتال و فارکس
تعیین اینکه آیا تجارت فارکس یا ارز دیجیتال انجام شود در نهایت یک تصمیم شخصی است. اگر تصمیم به تجارت ارز دیجیتال است، در اینجا چند نکته وجود دارد که باید در نظر داشته باشید:
- نحوه عملکرد بازار را بیاموزید
- مراقب کلاهبرداریها باشید
- با برخی از کوینهای شناخته شده شروع کنید
- پلتفرم تجارت را از طریق یک کارگزار یا یک پلتفرم غیر متمرکز تعیین کنید
سوالات متداول ارز دیجیتال و فارکس
در اینجا به چندین سوال از سوالات پرتکرار پاسخ میدهیم:
بیت کوین یک ارز دیجیتال است. هیچ دارایی فیزیکی به عنوان زیربنا وجود ندارد که بتوان قیمت را بر اساس آن قرار داد. فقط بر اساس عرضه و تقاضا در بازار معامله میشود.
تجارت ارزهای دیجیتال میتواند ایمن باشد اما مطمئن شوید که معاملات و حساب شما در یک پلتفرم شناخته شده با اقدامات امنیتی است. همیشه مراقب خطر احتمالی کلاهبرداری باشید.
پاسخ ساده به آن خیر است. در حالی که شما کوینها را خرید و فروش میکنید، آنها توسط هیچ دارایی فیزیکی مانند طلا پشتیبانی نمیشوند. شما اساساً یک دارایی دیجیتال را با قیمتی خریداری میکنید که صرفاً بر اساس عرضه و تقاضا و البته علاقه تعیین میشود.
در اینجا فقط بیت کوین باقی میماند. بیشترین سرمایه بازار را دارد، بیشترین محبوبیت و بیشترین نفوذ را در بازار دارد. با این گفته، کوینهای دیگری از جمله اتریوم راه اندازی شدهاند که شاهد افزایش تقاضا بودهاند.
بله، هر چند زیاد نیستند. تعداد انگشت شماری از شرکتها وجود دارند که شروع به پذیرش بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال برای پرداخت کردهاند. در حالی که هیچ تهدیدی برای دلار آمریکا وجود ندارد، یک پیشرفت قابل توجه در نظر گرفته میشود. مشتریان پی پال میتوانند از بیت کوین، بیت کوین کش، لایت کوین یا اتریوم با استفاده از سیستم پرداخت آن استفاده کنند.
کدام فاکتورهای فاندامنتالی روی ارز تاثیر دارد؟
ما تا به اینجا نرخ بهره و سیاستهای پولی بانک مرکزی و تاثیر آن روی اقتصاد و تورم را بررسی کردیم و حالا نوبت بقیه فاکتورهای فاندامنتالی است که روی ارز و نوسانات ارز تاثیر میگذارند. در این درس به صورت کامل هر چیزی که میتواند باعث نوسانات ارز شود را یاد میگیرید پس به سراغ آنها برویم:
مهمترین مواردی را که فکر می کنیم برای شما لذت بخش است، را آورده ایم:
رشد اقتصادی و چشم انداز
ما برای سادگی مفاهیم با اقتصاد و چشم انداز مصرف کنندگان، مشاغل و دولتها شروع میکنیم. دلیل آن این است که اگر شما درک درستی از چرخه اقتصاد داشته باشید، بدون حفظ کردن این فاکتورهای فاندامنتالی میتوانید تشخیص دهید هر کدام برای اقتصاد خوب است یا بد؟
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که: «حتی مادربزرگها هم یک اقتصاد قوی را درک میکنند»؟ این جمله یک مفهوم کلی را نشان میدهد. شما نمیتوانید با آمار حقیقت را پنهان کنید؛ در نهایت وقتی برای خرید چیزی یک مصرفکننده به مغازهای یا کسب و کاری رجوع کند، متوجه خواهد شد اقتصاد قوی است یا ضعیف.
وقتی اقتصاد خوب باشد، مصرف کنندگان احساس خوشبختی و امنیت می کنند و پول خرج می کنند. شرکت ها با کمال میل این پول را می گیرند و می گویند، “خدا بده برکت، ما در حال کسب درآمد هستیم! فوق العاده است! حالا … اوه ، ما با این همه پول چه کار می کنیم؟ “
شرکت هایی که پول دارند، پول خرج می کنند. و این فرایند مقدار معقولی درآمد مالیاتی سالم برای دولت ایجاد می کند.
حالا دولت نیز آن درآمد را برای آبادانی کشور خرج میکند. اکنون همه در حال خرج کردن هستند و این می تواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد بگذارد. این یعنی چرخه یا سیکل اقتصاد سالم.
از طرف دیگر ، اقتصاد ضعیف معمولاً با مصرف کنندگانی که هزینه نمی کنند همراه است، مردم قدرت خرید ندارند، مشاغلی که هیچ درآمدی ندارند و هزینه نمی کنند،(به نظر آشناست!) بنابراین دولت تنها نهادی است که باید هزینه کند. حالا دولتی داریم که در سیکل معیوب باید با روشهایی خاص کسری بودجه را تامین کند. پس متوجه میشویم که یک سیکل خراب اقتصادی، به دولت نیز صدمه میزند.
چشم اندازهای مثبت و منفی اقتصادی می توانند تأثیر مستقیمی بر بازارهای ارز داشته باشند. حالا سوال این است که مهمترین فاکتور یک چرخه اقتصادی چیست؟
متداول ترین فاکتور فاندامنتالی رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product – GDP) است.
تولید ناخالص داخلی، ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی تولید شده (و فروخته شده) در یک کشور طی یک بازه زمانی (معمولاً یک سال) را نشان می دهد. تولید ناخالص داخلی انگار یک عکس فوری از یک کشور است که برای بفهمیم اوضاع اقتصادی آن کشور چطور است.
در اینجا تصویری از HowMuch.net آورده شده است که اقتصاد جهانی ۸۸ تریلیون دلاری را در یک نمودار نشان می دهد:
همانطور که می بینید:
ایالات متحده هنوز بزرگترین اقتصاد جهان است.
چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است. البته این نقشه برای سال ۲۰۱۹ است. ممکن است در طی دو سال این ارقام جابجا شده باشد. مثلاً انتظار میرود چین به جایگاه اول برسد.
ایالات متحده و چین با هم تقریباً 40٪ از تولید ناخالص داخلی اقتصادی جهان را تشکیل می دهند.
15 اقتصاد برتر 75٪ از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهند.
جریان سرمایه (Capital flow)
جهانی شدن یا گلوبالیزه شدن، پیشرفت های فن آوری و اینترنت همه در سهولت سرمایه گذاری پول شما در هر نقطه از جهان ، صرف نظر از اینکه کجا را خانه خود می خوانید ، کمک کرده اند. البته همه ما میدانیم که تحریمهای ظالمانه علیه کشور عزیزمان ایران، باعث شده ما طعم این حق طبیعی را به درستی نچشیم.
فقط چند کلیک با موس (یا یک تماس تلفنی) از طریق سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار نیویورک یا لندن ، تجارت شاخص Nikkei یا Hang Seng یا باز شدن یک حساب فارکس برای تجارت دلار آمریکا ، یورو ، ین و حتی ارزهای عجیب و غریب. نکته مهم بزرگترین ریسک در تجارت مارجین این است که تحریم آمریکا باعث شده ما نتوانیم در بازار بورس جهانی فعالیت کنیم اما همچنان میتوان در فارکس فعالیت کرد. همچنین بازار ارزهای دیجیتال با وجود اینکه هنوز قانونی نیست، اما بسار درآمدی جدید و خوبی را برای کشورهای تحریمی مثل ایران فراهم کرده است. و اما از بحث دور نشویم:
جریان سرمایه به میزان پولی میگویند که به یک کشور وارد و از یک کشور خارج میشود. دلیل این ورود و خروج نیز خرید و فروش در سرمایهگذاری است.
نکته مهم تراز جریان سرمایه است که می تواند مثبت یا منفی باشد.
وقتی کشوری تراز مثبت جریان سرمایه داشته باشد، سرمایه گذاری های خارجی که به کشور وارد می شوند بیشتر از سرمایه گذاریهایی است که آن کشور در جای دیگر انجام داده.
تراز منفی جریان سرمایه کاملاً برعکس است. سرمایه گذاری های انجام شده در خارج از کشور از داخل کشور بیشتر است.
با ورود سرمایه گذاری بیشتر به یک کشور، تقاضا برای ارز آن کشور افزایش می یابد زیرا سرمایه گذاران خارجی برای خرید ارز محلی مجبورند ارز خود را بفروشند. این تقاضا باعث افزایش ارزش ارز می شود.
دقیقاً همان عرضه و تقاضای ساده
و واضح است ، اگر میزان عرضه برای یک ارز زیاد باشد (یا تقاضا ضعیف باشد) ، ارز ارزشش را از دست میدهد.
نکتهای که قبلاً هم گفتیم این است که سرمایه خارجی چیزی بیشتر از کشوری با نرخ بهره بالا و رشد اقتصادی قوی دوست ندارد. اگر کشوری دارای بازار مالی رو به رشد داخلی نیز باشد، چه بهتر!
یک بازار سهام پررونق، نرخ بهره بالا … چه چیزی بهتر از این؟! سرمایه خارجی به داخل جریان پیدا میکند. و دوباره، با افزایش تقاضا برای ارز محلی، ارزش آن نیز افزایش می یابد.
جریان تجارت جهانی و تراز تجاری (Trade Flows and Trade Balance)
فاکتورهای فاندامنتالی دیگری که قرار است بررسی کنیم، Trade flow و Trade Balance است که برای هر کشوری مقدس است. تجارت بینالمللی شامل کالا و خدمات میشود. بیشتر دغدغه هر کشوری، تجارت کالاهای فیزیکی است.
در چند سال گذشته، میزان تجارت کالا به شکل بیسابقهای در همه جای جهان افزایش پیدا کرده است. ما در دنیایی زندگی میکنیم که امروزه همه چیز آن به همدیگر وابسته است. کشورها کالای خود را به کشورهای دیگر میفروشند (صادرات) و همچنین کالاهایی که نیاز دارند را از کشور دیگر میخرند (واردات). در تصویر زیر میزان صادرات به واردات کشورهای با اقتصاد قوی آورده شده است.
نگاهی به اطراف خانه خود بیندازید. بیشتر وسایل (وسایل الکترونیکی ، لباس ، اسباب بازی) که در اطراف قرار دارند احتمالاً در خارج از کشوری که در آن زندگی می کنید ساخته شده اند.(معمولاً چین)
هر بار که چیزی خریداری می کنید ، باید مقداری از پول نقد خود را که به سختی بدست آورده اید خرج کنید.
برای مثال واردکنندگان ایرانی هنگام خرید کالا با صادرکنندگان چینی پول مبادله می کنند. و واردکنندگان چینی هنگام خرید کالا با صادرکنندگان اروپایی مبادله پول انجام میدهند.
تمام این خرید و فروش ها با تبادل پول همراه است که به نوبه خود جریان ارز به یک کشور را تغییر می دهد.
تراز تجاری (Trade balance یا balance of Trade) نسبت صادرات به واردات را برای یک اقتصاد معین اندازه گیری می کند. اینجاست که کشوری که تراز آن مثبت باشد بسیار خوب است.
همچنین بیانگر تقاضا برای کالاها و خدمات آن کشور و در آخر ارز آن کشور است.
اگر صادرات بیشتر از واردات باشد ، مازاد تجاری وجود دارد و تراز تجاری مثبت است.
اگر واردات بیشتر از صادرات باشد ، کسری تجاری وجود دارد و تراز تجاری منفی است.
صادرات> واردات = مازاد تجارت = Trade balance (+)
واردات> صادرات = کسری تجاری = Trade balance (-)
کسری تجاری احتمال کاهش قیمت ارز در مقایسه با ارزهای دیگر را به شدت بالا میبرد.
واردکنندگان ابتدا باید ارز خود را بفروشند تا ارز تاجر خارجی که کالای مورد نظر خود را می فروشد را خریداری کنند.
وقتی کسری تجاری وجود دارد ، ارز محلی برای خرید کالاهای خارجی فروخته می شود.
به همین دلیل ، ارز یک کشور با بزرگترین ریسک در تجارت مارجین کسری تجاری در مقایسه با ارز یک کشور با مازاد تجاری، تقاضای کمتری دارد.
دولت: حال و آینده
پس از بحران بزرگ مالی (GFC) در اواخر دهه 2000 که باعث رکود بزرگ اقتصادی در جهان شد، چشم تمام مردم به دولت و تصمیماتش برای رهایی از این بحران بود.
یک دهه بعد، ما اکنون در سال ۲۰۲۱ با وضعیت مشابهی روبرو هستیم که جهان سعی در کنترل بحران جهانی بهداشت و سقوط اقتصادی ناشی از بیماری همه گیر ویروس کرونا دارد (COVID-19).
بی ثباتی در دولت فعلی یا تغییر در دولت فعلی می تواند ارتباط مستقیمی با اقتصاد آن کشور و حتی کشورهای همسایه داشته باشد. و هرگونه تأثیر بر اقتصاد به احتمال زیاد بر نرخ ارز تأثیر خواهد گذاشت. امیدواریم دولت ما نیز روزی این چرخه کاملل اقتصاد را به شکل درست پیاده کند تا هم مردم و هم خودش به خوبی در جهانی که تمامش در اقتصاد خلاصه میشود، بهتر زندگی کنیم.
آموزش اصول ترید طلا در بازارهای جهانی
اگر می خواهید تجارت و معامله طلا در بازارهای جهانی را شروع کنید یا آن را به سبد سرمایه گذاری بلند مدت خود اضافه کنید ، ما در این مقاله آموزشی به چهار مرحله آسان برای شروع اشاره میکنیم .
خواه بازار خرسی باشد یا گاوی، به دلیل موقعیت منحصر به فرد طلا در سیستم های اقتصادی و سیاسی جهان، بازار طلا با نقدینگی بالا، فرصت های عالی برای کسب سود دارد.
در حالی که بسیاری از افراد تصمیم به مالکیت فیزیکی این فلز را دارند، معاملات طلای جهانی در بازارهای سهام، معاملات آتی و قراردادی ، اهرم های باورنکردنی با ریسک های اندازه گیری شده ارائه میدهند.
چرا اغلب معاملهگران طلا شکست میخورند؟
تریدرهای بازار اغلب موفق به استفاده کامل از نوسانات قیمت طلا نمی شوند. زیرا آنها با ویژگی های منحصر به فرد بازارهای جهانی طلا یا تله های پنهانی که می تواند سود آنها را از بین ببرد ، آشنا نیستند.
بعلاوه ، همه ابزارهای مالی به طور یکسان ایجاد نشده اند. برخی از ابزارهای معاملات طلا بیشتر از بقیه به دنبال نتایج پایدار در سود خالص هستند.
معامله با فلز زرد کار سختی نیست، اما فعالیت در این بازار به مجموعه مهارتهایی نیاز دارد که فقط مختص بازار طلا است .
ابتدا این دو نکته مهم را رعایت کنید
- در ابتدا ، از اصول و محرک های بنیادی که قیمت طلا را تعیین میکنند شروع کنید. یک دیدگاه طولانی مدت در مورد پرایس اکشن طلا داشته باشید و سپس به روانشناسی بازار توجه کنید.
- پس از انجام همه این کارها ، بهترین روش برای معامله یا خرید طلا را انتخاب کنید چه به صورت فیزیکی (مستقیم) یا از طریق معاملات آتی یا ETF یا صندوق سرمایه گذاری مشترک طلا (غیرمستقیم).
4 مرحله ترید طلا
1- محرک های طلا را بشناسید
طلا به عنوان یکی از قدیمی ترین ارزهای جهان ، عمیقاً در روان دنیای مالی جای گرفته است. تقریباً همه در مورد این فلز زرد اظهارنظر میکنند.
اما طلا در واقع فقط به تعداد محدودی از کاتالیزورهای قیمت واکنش نشان می دهد. هر یک از این نیروها در قطبی تقسیم میشوند که بر احساسات ، حجم و شدت روند بازار تأثیر می گذارد، این عوامل تاثیرگذار عبارتند از:
- نوسانات تورمی
- شاخص ترس و طمع سرمایه گذاران
- عرضه و تقاضا
فعالان بازارهای جهانی وقتی در واکنش به یکی از این قطبها با طلا معامله می کنند ، با خطر بالاتری روبرو می شوند.
به عنوان مثال ، فرض کنیم یک حرکت خرسی (فروش) در بازارهای مالی جهان رخ می دهد، طلا در یک حرکت شدید صعود می کند.
بسیاری از معامله گران تصور می کنند ترس باعث حرکت فلز زرد شده و وارد معامله میشوند. آنها معتقدند یک سنیتمنت کورکورانه قیمت را بالاتر می برد.
درحالی که ممکن است تورم در واقع باعث سقوط سهام شده باشد و جمعیت تکنیکال بیشتری را به خود جلب کرده که برخلاف روند صعودی طلا، فروشنده سهام باشند.
همواره ترکیبی از این نیروها در بازارهای جهانی بازی می کنند
به عنوان مثال ، محرک های اقتصادی فدرال رزرو (FOMC) در سال 2008 آغاز شد. در ابتدا تأثیر کمی بر طلا داشت زیرا بازیگران بازار بروی ترس ناشی از فروپاشی اقتصادی 2008 تمرکز داشتند.
با این حال ، این آزادسازی کمی با تزریق نقدینگی تورم را حمایت کرد و بازار طلا و سایر گروه های کالایی (commodity) را برای یک وارونگی بزرگ آماده کرد. ( آزادسازی کمی یا Quantitative Easing به یکی از سیاستهای پولی دولتها گویند که توسط آن نقدینگی در جامعه افزایش مییابد)
در هر حال چرخش و بازگشت بازار بلافاصله اتفاق نیفتاد ، زیرا یک تورم عمدی (reflation) در حال انجام بود . ارزش طلا سرانجام در سال 2011 پس از اتمام تورم عمدی کاهش یافت و بانکهای مرکزی سیاستهای آزادسازی کمی خود را تشدید کردند.
شاخص نوسانات بازار (VIX (volatility یا شاخص ترس و طمع سرمایه گذاران همزمان کاهش یافت. این نشان داد که ترس دیگر انگیزه قابل توجهی برای به حرکت درآوردن بازار نیست.
2- معامله گران بازار طلا را بشناسید
سوسک های طلا
معامله طلا جمعیت بیشماری را در بازارهای جهانی با علایق متنوع به خود جلب می کند. سوسک های طلا در بالای این جمعیت قرار دارند. آنها شمشهای فیزیکی را جمع آوری می کنند و بخش بزرگی از دارایی های خود را به سهام طلا ، قراردادها و معاملات آتی اختصاص می دهند.
اینها بازیکنان بلندمدتی هستند که به ندرت توسط روند نزولی تحت تاثیر قرار میگیرند و در نهایت با صبر و سرمایه بالا، بازیکنانی که ایدئولوژی ضعیفتری دارند را از میدان به در میکنند.
خرده فروشان تقریباً بیشتر جمعیت سوسک های طلا را تشکیل می دهند. این افراد با افزودن جریان نقدینگی عظیم به بازار و با عرضه مداوم ؛ کف قیمت را در سهام آتی طلا را حفظ می کنند.
اصطلاح سوسکهای طلا
در اقتصاد ، اصطلاح “سوسک های طلا ” عبارتی محاوره ای است برای اشاره به افرادی که در مورد طلا بولیش هستند .
ایدئولوژی معاملاتی سوسک های طلا : از آنجا که طلا در ارتباط با ارزهای فیات قیمت گذاری می شود ، بنابراین اگر ارزهای فیات ارزش خود را از دست بدهند ، طلا از نظر ارزش افزایش می یابد.
صندوق های سرمایه گذاری
علاوه بر این گروه ، معامله طلا در بازارهای جهانی فعالیت های عظیمی را از طریق سرمایه گذاران حقوقی صندوق ها جذب خود میکند.
این صندوق ها با استراتژی های دو جانبه در ترکیبی از ارزها و اوراق قرضه معامله می کنند. این استراتژی را به نام ریسک گریزی – ریسک پذیری Risk On و Risk Off یا RO-RO میشناسند.
صندوقهای سرمایهگذاری سبدهایی مخلوط از نمادهای معاملاتی ریسک دار (Risk On) و امن (Risk Off) ایجاد میکنند و از طریق الگوریتمهای بسیار سریع و به صورت عکس هم، آنها را معامله میکنند.
این صندوقها با این استراتژی مخصوصا در بازارهای پر استرس فعالیت میکنند که شرکت عموم معاملهگران در آنها کمتر از حد معمول است .
تئوری RO-RO
طبق تئوری RO-RO ، هر زمان که ریسک در بازار پایین است، سرمایه گذاران تمایل دارند که در سرمایه گذاری هایی با ریسک بالاتر مشارکت کنند.
اما وقتی ریسک زیادی در بازار احساس می شود ، سرمایه گذاران به سمت دارایی های امن تر گرایش پیدا می کنند.
3- خواندن چارتهای بلند مدت طلا را یادبگیرید
جهت معامله موفق طلا در بازارهای جهانی حتما برای یادگیری کامل نمودار طلا وقت بگذارید.
زمان کافی اختصاص دهید تا کاملا چارت طلا را یاد بگیرید. این کار را با یک تاریخچهی بلند مدت که به حداقل 100 سال قبل بازمیگردد شروع کنید.
علاوه بر تشخیص روندهای صعودی که برای دههها به حرکت خود ادامه دادهاند، طلا همینطور روندهای نزولی بسیار طولانی مدتی نیز از خود نشان داده است. این روند باعث ضررهای اساسی سوسک های طلا شده است.
از نظر استراتژیک ، با شناخت نمودار طلا و تجزیه و تحلیل آن سطوح قیمتی مهمی را شناسایی می کنید که در زمان برگشت قیمت به آن سطوح باید توجه ویژه ای به آن داشته باشید.
بنابراین نباید فراموش کنید که چارتهای بلند مدت و کوتاه مدت مربوط به طلا را بررسی کنید. با تمرکز بر روی سطوح قیمتی کلیدی میتوانید تجربهی خود از معامله طلا را طور قابل توجهی ارتقا دهید.
تاریخچه طلا را در نمودار آن بررسی کنید
تاریخچه معاصر طلا تا سال 1970 میلادی حرکت اندکی را نشان می دهد. هنگامی که بدنبال حذف استاندارد طلا برای دلار بودند و به دلیل افزایش تورم ناشی از افزایش ناگهانی قیمت نفت خام ، طلا با یک روند افزایشی طولانی مدت، روند صعودی به خود گرفت.
پس از آنکه در فوریه 1980 هر اونس طلا به 2067 دلار رسید ، در اواسط همان سال، در واکنش به سیاست محدودکننده پولی فدرال رزرو ، نزدیک به 700 دلار کاهش یافت.
روند نزولی تا اواخر سال 1990 ادامه داشت . طلا وارد روند صعودی تاریخی خود شد . در فوریه 2012 با 1916 دلار در هر اونس به اوج خود رسید. سپس با کاهش مداوم از آن زمان ، در چهار سال حدود 700 دلار افت کرد.
اگرچه در سه ماهه اول سال 2016 با بزرگترین سود سه ماهه خود در 30سال گذشته 17 درصد افزایش یافت. اما مجددا از مارس 2020 ، با هر اونس 1618 دلار معامله شد.
4- محل سرمایهگذاری خود را انتخاب کنید
امروزه معامله های ذخایر طلا در بازارهای جهانی بسیار پرطرفدار شدهاست و هزینه پایین آن یکی از مولفههای مهم معاملات شمشهای طلا محسوب میشود. برخی از سرمایه گذاران برای کسب سود با استفاده از نرخهای آینده، به معامله ذخایر طلا میپردازند.
به عنوان مثال اگر بتوانید طلای فیزیکی خریداری کنید و آن را نگهداری کنید و قیمت فعلی آن به علاوه هزینه نگهداری آن کمتر از قیمت طلا در آینده باشد (یعنی کمتر از قیمت طلا در بازارهای فیوچرز یا بازار سلف)، آن وقت شما میتوانید در این شرایط آربیتراژ کنید.
البته باید هزینههای بروکر را در قیمت اولیه لحاظ کنید تا قیمت تمام شده به درستی محاسبه شود.
آربیتراژ چیست؟
آربیتراژ به معاملات سفتهبازی اطلاق میشود که از تفاوت قیمت بین دو مکان یا دو زمان برای کسب سود استفاده میکنند؛ به این صورت که از مکان ارزانتر خرید انجام میشود و در مکان گرانتر فروخته میشود.
درنظر داشته باشید نقدینگی در بازار، روند طلا را دنبال می کند. هنگامی که طلا به شدت نوسان پیدا میکند جریان نقدینگی نیز افزایش می یابد. برعکس در دوره های آرامتر نوسانات طلا، نقدینگی در این بازار کاهش پیدا میکند.
این نوسانات به دلیل میانگین نرخ مشارکت بسیار پایین تر، بازارهای معاملات آتی را به نسبت بازارهای سهام بیشتر تحت فشار قرار میدهد.
3 نوع معامله و سرمایه گذاری طلا را بشناسید
1- معامله طلا در بازار فیوچرز
هشدار: به علت ریسک بسیار بالا در بازار فیوچرز، از معاملات در این بازار تا حد ممکن پرهیز کنید. این قسمت را فقط به دید اطلاعات عمومی مطالعه فرمایید.
فرایند معاملات آنلاین طلا از طریق بازار فیوچرز، نیاز به خرید حداقل یک مقدار خاص طلا بر اساس قراردادهای آتی موجود دارد، بهطور معمول هر قرارداد آتی طلا حاوی 100 اونس طلا است.
ارزش کل هر قرارداد آتی برابر با 100 اونس ضرب در قیمت طلا در هر اونس است. با فرض این که قیمت طلا نزدیک به 1250 دلار در هر اونس باشد.ارزش فرضی یک قرارداد آتی نزدیک به 125000 دلار میشود.
قراردادهای آتی را میتوان با استفاده از اعتبار (قرارداد مارجین) خریداری کرد. این به سرمایه گذاران اجازه میدهد از اهرم یا لوریج استفاده کنند . لذا فقط بخش کوچکی از پول مورد نیاز برای خرید طلا را پرداخت کنند.
سازمانهای بورسی معمولاً میزان مارجین مورد قبول را در وب سایتهای خود درج میکنند. به عنوان مثال در بورس کالای شیکاگو میزان مارجین مورد نیاز برای معامله یک قرارداد طلا 4200 دلار است.
بورس CME سه نوع از معاملات آتی اساسی طلا را ارائه میده . قرارداد استاندارد طلا 100 اونس ، قرارداد کوچک طلا 50 اونس و قرارداد میکرو طلای 10 اونس.
کلیه اطلاعات مرتبط که شما برای معامله خود به آن نیاز دارید در این وبسایت ذکر شدهاست. اطلاعات مورد نیاز شامل نحوه تسویه حساب، مشخصات قرارداد و نیز اطلاعات مربوط به حجم و میزان بهره است.
صرافی شیکاگو (CME) چیست؟
صرافی شیکاگو (CME) ، که به زبان عامیانه به عنوان شیکاگو مرک شناخته می شود ، یک بورس سازمان یافته برای معاملات آتی است.
CME معاملات آتی در بخش های کشاورزی ، انرژی ، شاخص های سهام ، ارز ، نرخ بهره ، فلزات ، املاک و مستغلات و حتی آب و هوا را انجام می دهد.
2- معامله اسپات طلا در بازار فارکس
یک ابزار جایگزین برای سرمایه گذارانی که مایل به سرمایهگذاری در طلا هستند استفاده از یک پلتفرم (OTC) است، امروزه بازار فارکس اسپات به یکی از محبوبترین روشهای سرمایه گذاری برای معاملات طلا و نقره تبدیل شدهاست.
در این بازار در واقع سرمایه گذاران به خرید یا فروش فیزیکی فلزات گرانبها نمیپردازند. بلکه فقط از تغییرات قیمت آنها سود میبرند.
معامله طلا در بازارهای فرابورس جهانی ، چارچوبی را برای سرمایه گذاران خرد فراهم کردهاند که در خارج از بورس به معامله بپردازند. معاملات فرابورس طلا در میان بانکها مرسوم است.
اما صندوقهای پوشش ریسک و صندوقهای بازنشستگی نیز در این زمینه فعال هستند. معاملات طلای فارکس به این منظور توسعه داده شدهاند که به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان طلا و بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری در تسهیل تجارت طلا کمک کنند.
در بازار فارکس، طلا مانند ارز معامله میشود
از نظر بسیاری، طلا یک شبه ارز است. قیمت طلا به دلار آمریکا بیان میشود و تقریباً مانند یک جفت ارز معامله میشود.
معامله طلا در بازار فارکس را میتوان با تحلیل نمودار XAU/USD دنبال کرد. مانند سایر جفت ارزها هنگام خرید یا فروش طلا در یک سررسید خاص. فقط تفاوت نرخ بهره بین طلا و دلار آمریکا را پرداخت یا دریافت میکنید.
منحنی نرخ بهره طلا را منحنی طلای آتی (gold forward curve) یا منحنی GOFO مینامند. این اختلاف نرخ بهره از 2 روز، که به آن قیمت روز طلا یا قیمت اسپات گفته میشود، تا 10 سال یا حتی بیشتر میشود.
قیمت طلا همزمان با تغییر احساسات سرمایه گذاران بر اثر انتظارات تورمی و همچنین قدرت دلار آمریکا نوسان میکند. رایجترین دارایی مورد استفاده برای محافظت از سرمایه یک سرمایهگذار در برابر افزایش تورم طلا است.
مفهوم تورم چیست؟
هرچه ارزش سبد کالا و خدمات مصرفی افزایش مییابد، از قدرت خرید مصرفکنندگان کاسته میشود. مهمترین اقلامی که نوسان قیمت زیادی دارند شامل مواد غذایی، فلزات و انرژی است که بهطور کلی در محاسبات «تورم خالص» توسط فدرال رزرو در نظر گرفته نمیشوند.
مهمترین اقلامی که در تورم خالص محاسبه میشود شامل اجاره بها، قیمت مسکن و دستمزد کارگران است. سرمایه گذاران برای دفاع در برابر افزایش انتظارات تورمی باید دارایی مستحکمی را خریداری کنند که ارزش آن با نرخی بالاتر از نرخ تورم افزایش یابد.
مزایای معامله طلا از طریق فارکس
اگر طلا را از طریق بازار فارکس معامله میکنید، برخلاف بازار آتی که هر قرارداد آن حداقل مشخصی دارد، میتوانید هر مقدار خاصی که بخواهید طلا خریداری کنید.
مثلاً اگر بخواهید طلا را از طریق بازار فارکس خریداری کنید میتوانید یک مبلغ مشخصی از آن را خریداری کنید در حالی اگر 100 اونس طلا در بازار آتی بخرید هزینهی آن برای شما بسیار زیاد خواهد شد.
بعضی از کارگزاران قراردادهایی با اندازه مشخص دارند، اما بهطور معمول گزینههای متنوعی را در اختیار شما قرار میدهند که بتوانید هزینههای خود را مدیریت کنید.
کارگزاران فارکس به شما مارجین میدهند و در اغلب موارد سرمایه مورد نیاز برای شروع معاملات طلا در حداقل ممکن است. بسیاری از کارگزاران فارکس این امکان را میدهند که تنها با پرداخت 100دلار طلا معامله کنید.
کدام فاکتورهای فاندامنتالی روی ارز تاثیر دارد؟
ما تا به اینجا نرخ بهره و سیاستهای پولی بانک مرکزی و تاثیر آن روی اقتصاد و تورم را بررسی کردیم و حالا نوبت بقیه فاکتورهای فاندامنتالی است که روی ارز و نوسانات ارز تاثیر میگذارند. در این درس به صورت کامل هر چیزی که میتواند باعث نوسانات ارز شود را یاد میگیرید پس به سراغ آنها برویم:
مهمترین مواردی را که فکر می کنیم برای شما لذت بخش است، را آورده ایم:
رشد اقتصادی و چشم انداز
ما برای سادگی مفاهیم با اقتصاد و چشم انداز مصرف کنندگان، مشاغل و دولتها شروع میکنیم. دلیل آن این است که اگر شما درک درستی از چرخه اقتصاد داشته باشید، بدون حفظ کردن این فاکتورهای فاندامنتالی میتوانید تشخیص دهید هر کدام برای اقتصاد خوب است یا بد؟
شاید شما هم این جمله را شنیده باشید که: «حتی مادربزرگها هم یک اقتصاد قوی را درک میکنند»؟ این جمله یک مفهوم کلی را نشان میدهد. شما نمیتوانید با آمار حقیقت را پنهان کنید؛ در نهایت وقتی برای خرید چیزی یک مصرفکننده به مغازهای یا کسب و کاری رجوع کند، متوجه خواهد شد اقتصاد قوی است یا ضعیف.
وقتی اقتصاد خوب باشد، مصرف کنندگان احساس خوشبختی و امنیت می کنند و پول خرج می کنند. شرکت ها با کمال میل این پول را می گیرند و می گویند، “خدا بده برکت، ما در حال کسب درآمد هستیم! فوق العاده است! حالا … اوه ، ما با این همه بزرگترین ریسک در تجارت مارجین پول چه کار می کنیم؟ “
شرکت هایی که پول دارند، پول خرج می کنند. و این فرایند مقدار معقولی درآمد مالیاتی سالم برای دولت ایجاد می کند.
حالا دولت نیز آن درآمد را برای آبادانی کشور خرج میکند. اکنون همه در حال خرج کردن هستند و این می تواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد بگذارد. این یعنی چرخه یا سیکل اقتصاد سالم.
از طرف دیگر ، اقتصاد ضعیف معمولاً با مصرف کنندگانی که هزینه نمی کنند همراه است، مردم قدرت خرید ندارند، مشاغلی که هیچ درآمدی ندارند و هزینه نمی کنند،(به نظر آشناست!) بنابراین دولت تنها نهادی است که باید هزینه کند. حالا دولتی داریم که در سیکل معیوب باید با روشهایی خاص کسری بودجه را تامین کند. پس متوجه میشویم که یک سیکل خراب اقتصادی، به دولت نیز صدمه میزند.
چشم اندازهای مثبت و منفی اقتصادی می توانند تأثیر مستقیمی بر بازارهای ارز داشته باشند. حالا سوال این است که مهمترین فاکتور یک چرخه اقتصادی چیست؟
متداول ترین فاکتور فاندامنتالی رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product – GDP) است.
تولید ناخالص داخلی، ارزش پولی کلیه کالاها و خدمات نهایی تولید شده (و فروخته شده) در یک کشور طی یک بازه زمانی (معمولاً یک سال) را نشان می دهد. تولید ناخالص داخلی انگار یک عکس فوری از یک کشور است که برای بفهمیم اوضاع اقتصادی آن کشور چطور است.
در اینجا تصویری از HowMuch.net آورده شده است که اقتصاد جهانی ۸۸ تریلیون دلاری را در یک نمودار نشان می دهد:
همانطور که می بینید:
ایالات متحده هنوز بزرگترین اقتصاد جهان است.
چین دومین اقتصاد بزرگ جهان است. البته این نقشه برای سال ۲۰۱۹ است. ممکن است در طی دو سال این ارقام جابجا شده باشد. مثلاً انتظار میرود چین به جایگاه اول برسد.
ایالات متحده و چین با هم تقریباً 40٪ از تولید ناخالص داخلی اقتصادی جهان را تشکیل می دهند.
15 اقتصاد برتر 75٪ از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهند.
جریان سرمایه (Capital flow)
جهانی شدن یا گلوبالیزه شدن، پیشرفت های فن آوری و اینترنت همه بزرگترین ریسک در تجارت مارجین در سهولت سرمایه گذاری پول شما در هر نقطه از جهان ، صرف نظر از اینکه کجا را خانه خود می خوانید ، کمک کرده اند. البته همه ما میدانیم که تحریمهای ظالمانه علیه کشور عزیزمان ایران، باعث شده ما طعم این حق طبیعی را به درستی نچشیم.
فقط چند کلیک با موس (یا یک تماس تلفنی) از طریق سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار نیویورک یا لندن ، تجارت شاخص Nikkei یا Hang Seng یا باز شدن یک حساب فارکس برای تجارت دلار آمریکا ، یورو ، ین و حتی ارزهای عجیب و غریب. نکته مهم این است که تحریم آمریکا باعث شده ما نتوانیم در بازار بورس جهانی فعالیت کنیم اما همچنان میتوان در فارکس فعالیت کرد. همچنین بازار ارزهای دیجیتال با وجود اینکه هنوز قانونی نیست، اما بسار درآمدی جدید و خوبی را برای کشورهای تحریمی مثل ایران فراهم کرده است. و اما از بحث دور نشویم:
جریان سرمایه به میزان پولی میگویند که به یک کشور وارد و از یک کشور خارج میشود. دلیل این ورود و خروج نیز خرید و فروش در سرمایهگذاری است.
نکته مهم تراز جریان سرمایه است که می تواند مثبت یا منفی باشد.
وقتی کشوری تراز مثبت جریان سرمایه داشته باشد، سرمایه گذاری های خارجی که به کشور وارد می شوند بیشتر از سرمایه گذاریهایی است که آن کشور در جای دیگر انجام داده.
تراز منفی جریان سرمایه کاملاً برعکس است. سرمایه گذاری های انجام شده در خارج از کشور از داخل کشور بیشتر است.
با ورود سرمایه گذاری بیشتر به یک کشور، تقاضا برای ارز آن کشور افزایش می یابد زیرا سرمایه گذاران خارجی برای خرید ارز محلی مجبورند ارز خود را بفروشند. این تقاضا باعث افزایش ارزش ارز می شود.
دقیقاً همان عرضه و تقاضای ساده
و واضح است ، اگر میزان عرضه برای یک ارز زیاد باشد (یا تقاضا ضعیف باشد) ، ارز ارزشش را از دست میدهد.
نکتهای که قبلاً هم گفتیم این است که سرمایه خارجی چیزی بیشتر از کشوری با نرخ بهره بالا و رشد اقتصادی قوی دوست ندارد. اگر کشوری دارای بازار مالی رو به رشد داخلی نیز باشد، چه بهتر!
یک بازار سهام پررونق، نرخ بهره بالا … چه چیزی بهتر از این؟! سرمایه خارجی به داخل جریان پیدا میکند. و دوباره، با افزایش تقاضا برای ارز محلی، ارزش آن نیز افزایش می یابد.
جریان تجارت جهانی و تراز تجاری (Trade Flows and Trade Balance)
فاکتورهای فاندامنتالی دیگری که قرار است بررسی کنیم، Trade flow و Trade Balance است که برای هر کشوری مقدس است. تجارت بینالمللی شامل کالا و خدمات میشود. بیشتر دغدغه هر کشوری، تجارت کالاهای فیزیکی است.
در چند سال گذشته، میزان تجارت کالا به شکل بیسابقهای در همه جای جهان افزایش پیدا کرده است. ما در دنیایی زندگی میکنیم که امروزه همه چیز آن به همدیگر وابسته است. کشورها کالای خود را به کشورهای دیگر میفروشند (صادرات) و همچنین کالاهایی که نیاز دارند را از کشور دیگر میخرند (واردات). در تصویر زیر میزان صادرات به واردات کشورهای با اقتصاد قوی آورده شده است.
نگاهی به اطراف خانه خود بیندازید. بیشتر وسایل (وسایل الکترونیکی ، لباس ، اسباب بازی) که در اطراف قرار دارند احتمالاً در خارج از کشوری که در آن زندگی می کنید ساخته شده اند.(معمولاً چین)
هر بار که چیزی خریداری می کنید ، باید مقداری از پول نقد خود را که به سختی بدست آورده اید خرج کنید.
برای مثال واردکنندگان ایرانی هنگام خرید کالا با صادرکنندگان چینی پول مبادله می کنند. و واردکنندگان چینی هنگام خرید کالا با صادرکنندگان اروپایی مبادله پول انجام میدهند.
تمام این خرید و فروش ها با تبادل پول همراه است که به نوبه خود جریان ارز به یک کشور را تغییر می دهد.
تراز تجاری (Trade balance یا balance of Trade) نسبت صادرات به واردات را برای یک اقتصاد معین اندازه گیری می کند. اینجاست که کشوری که تراز آن مثبت باشد بسیار خوب است.
همچنین بیانگر تقاضا برای کالاها و خدمات آن کشور و در آخر ارز آن کشور است.
اگر صادرات بیشتر از واردات باشد ، مازاد تجاری وجود دارد و تراز تجاری بزرگترین ریسک در تجارت مارجین مثبت است.
اگر واردات بیشتر از صادرات باشد ، کسری تجاری وجود دارد و تراز تجاری منفی است.
صادرات> واردات = مازاد تجارت = Trade balance (+)
واردات> صادرات = کسری تجاری = Trade balance (-)
کسری تجاری احتمال کاهش قیمت ارز در مقایسه با ارزهای دیگر را به شدت بالا میبرد.
واردکنندگان ابتدا باید ارز خود را بفروشند تا ارز تاجر خارجی که کالای مورد نظر خود را می فروشد را خریداری کنند.
وقتی کسری تجاری وجود دارد ، ارز محلی برای خرید کالاهای خارجی فروخته می شود.
به همین دلیل ، ارز یک کشور با کسری تجاری در مقایسه با ارز یک کشور با مازاد تجاری، تقاضای کمتری دارد.
دولت: حال و آینده
پس از بحران بزرگ مالی (GFC) در اواخر دهه 2000 که باعث رکود بزرگ اقتصادی در جهان شد، چشم تمام مردم به دولت و تصمیماتش برای رهایی از این بحران بود.
یک دهه بعد، ما اکنون در سال ۲۰۲۱ با وضعیت مشابهی روبرو هستیم که جهان سعی در کنترل بحران جهانی بهداشت و سقوط اقتصادی ناشی از بیماری همه گیر ویروس کرونا دارد (COVID-19).
بی ثباتی در دولت فعلی یا تغییر در دولت فعلی می تواند ارتباط مستقیمی با اقتصاد آن کشور و حتی کشورهای همسایه داشته باشد. و هرگونه تأثیر بر اقتصاد به احتمال زیاد بر نرخ ارز تأثیر خواهد گذاشت. امیدواریم دولت ما نیز روزی این چرخه کاملل اقتصاد را به شکل درست پیاده کند تا هم مردم و هم خودش به خوبی در جهانی که تمامش در اقتصاد خلاصه میشود، بهتر زندگی کنیم.
دیدگاه شما