(Intrinsic value of stock = D÷(k-g (ارزش داتی سهام)
ارزش ذاتی چیست؟ روش محاسبه ارزش ذاتی سهم
برای فعالیت در بازار سرمایه و خرید و فروش سهام در این بازار باید به یک سری ملاکها و معیارها مجهز باشید. در این بازار تحلیلگران همیشه به دنبال کشف فرصتها و ابزارهایی هستند که به راحتی بتوانند بهترین زمان خرید و فروش سهام را بیابند تا به کسب سود حداکثری دست پیدا کنند.
در این فرآیند تحلیلگران بنیادی اول از هر چیزی به دنبال این هستند که ارزش ذاتی سهم چیست و چه تفاوتهایی با قیمت بازار دارد! در گام بعدی بر اساس این تفاوتها و ارزیابیهایی که انجام میدهند، برای خرید و فروش سهام در بازار اقدام میکنند. این عمل بیشتر در بازه زمانی بلندمدت کاربرد دارد و بر این اساس ایده اصلی این است که قیمت هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش ذاتی آن سهم حرکت خواهد کرد.
ارزش ذاتی سهام چیست؟
(Intrinsic value) به عنوان یکی از اصلاحات رایج بورسی شناخته میشود و از آن به عنوان معیاری برای معاملات اوراق بهادار استفاده میشود. ارزش ذاتی با استفاده از عوامل دیگر و فرمولهای مربوطه قابل دستیابی است. به به ارزش ذاتی سهام توجه داشته باشید منظور آشنایی بیشتر با ارزش ذاتی سهام ابتدا به این توضیحات دقت نمایید: در گام اول باید تفاوت میان ارزش و قیمت سهم مشخص شود. این دو مفهوم با یکدیگر فرق داشته و برای درک این موضوع به این مثال توجه کنید: در بازار خودرو ارزش واقعی ماشین پراید برای همه مشخص است اما قیمت آن بسیار بالاست! این به این معنی است که ارزش واقعی پراید در بازار خودرو ایران نسبت به قیمت آن بسیار پایینتر است.
در بازار بورس قیمت به مبلغی گفته میشود که سهم در آن قیمت مورد معامله یا خرید و فروش قرار میگیرد. کشف این قیمت با استفاده از عوامل متعددی امکانپذیر است برخی از این عوامل نظیر میزان عرضه و تقاضا، هیجانات موجود در بازار، شرایط سیاسی کشور و … است. از طرف دیگر ارزش ذاتی سهم اهمیت و سودمندی آن سهم را نمایش میدهد و دو عاملی که روی آن بسیار تاثیرگذارند عبارتند از: عامل سودآوری و چگونگی کسب سود. کارشناسان و تحلیلگران بازار به منظور تشخیص قدرت سودآوری یک سهم از ابزارهای متنوعی استفاده میکنند تا قابلیتهای سهم مدنظر را مشخص کنند. در این میان صورتهای مالی، شرایط رشد شرکت و امور مالی مربوط به آن در روند ارزیابی قرار میگیرند و با استفاده از آنها مشخص میشود که میزان سودآوری شرکت در آینده برچه اساس خواهد بود. به یاد داشته باشید که به منظور به دست آوردن ارزش ذاتی سهم، باید جریانها و صورتهای مالی شرکت در سالهای آینده پیشبینی شود.
ارزش ذاتی سهم در اصل به فاکتوری گفته میشود که در فرآیند تحلیل بنیادی و رویکردهای فاندامنتال در نظر گرفته میشود. اگر شما به عنوان یک سرمایهگذار قصد سرمایهگذاری بلندمدت را داشته باشید این عامل (ارزش ذاتی سهام) به عنوان یکی از مهمترین عوامل فرآیند سرمایهگذاری شما به حساب خواهد آمد. در ارزیابیهایی که از بازار بورس شده است به این اصل رسیدهایم که قیمت و ارزش یک سهم لزوما با هم برابر نیستند و اصل داستان بر این اساس است که قیمت سهم در گذر زمان به سمت ارزش سهم در حال حرکت است. برای آشنایی بیشتر در خصوص ارتباط بین ارزش ذاتی سهام و سرمایهگذاری به ادامه متن توجه نمایید.
سرمایهگذارانی که در بازار بورس با استفاده از ابزار تحلیل بنیادی حرکت میکنند و به معاملات نگاه میکنند، زمانی که قیمت یک سهم از ارزش ذاتیش کمتر باشد برای خرید آن سهم اقدام میکنند در این حالت به اصطلاح ارزش بازاری سهم نسبت به ارزش ذاتی سهم کمتر بوده است. پیشبینی میشود که در آینده این سهم در بازار به سمت ارزش ذاتی خود حرکت کرده و در این پروسه سهامدار به سودی که در نظر داشته است، خواهد رسید. حال در نقطه مقابل زمانی که قیمت یک سهم نسبت به ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، سهامداران برای فروش آن سهم اقدام خواهند کرد چرا که در بازار این امکان وجود دارد که قیمت سهم به ارزش واقعی خود برگشته و سهامداران فرصت فروش را از دست بدهند.
با این تفاسیر متوجه شدید که تفاوت قیمت و ارزش ذاتی یک سهم چگونه فرصت مناسبی را برای سهامداران ایجاد میکند که بتوانند در نقطه مناسب برای خرید و فروش سهم مدنظر اقدام کنند. اصطلاح حباب بازار نیز از همین مغایرت قیمت بوجود آمده است. زمانی را تصور کنید که قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، در این حالت حباب مثبت بوجود میآید و سهامداران بهتر است که برای فروش سهم اقدام کنند. برعکس، اگر قیمت سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، حباب منفی شکل گرفته و بهتر است که سرمایهگذاران برای خرید این سهم اقدام کنند.
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام چگونه است؟
به دست آوردن ارزش ذاتی یک سهم یک کار پیچیده و تخصصی به شمار میآید که کارشناس یا تحلیلگر با استفاده از فرمولهای متعدد به ارزش ذاتی سهم دست پیدا میکند. این نکته را در نظر داشته باشید که تحلیل بنیادی به عنوان یک فرآیند ارزیابی سهم شناخته میشود که هر شخصی توانایی پرداختن به آن را ندارد. در همین راستا شرکتها و سازمانهای مرتبط بوجود آمدهاند که با استفاده از ارزیابی و تحلیلهایی که به عمل میآورند، خدمات مشاورهای را به علاقهمندان ارائه میدهند.
مدل گوردون به عنوان یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی سهم است. مدلی که ارزش ذاتی سهام را، بر مبنای سود تقسیمی پیشبینیشده با نرخ ثابت، محاسبه میکند. در نظر داشته باشید که برای استفاده از این روش باید چندین شاخص را در فرمول قرار دهید تا بتوانید به ارزش واقعی سهام یک شرکت دست یابید. فرمول مدل گوردون برای به دست آوردن ارزش ذاتی سهم به شکل زیر است:
(Intrinsic value of stock = D÷(k-g
- D : سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم.
- K : بازه مورد انتظار سرمایهگذار.
- G : نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام.
نحوه محاسبه ارزش داراییهای مالی شرکت
کارشناسان و تحلیلگران به منظور به دست آوردن ارزش ذاتی هر سهم، در گام اول باید ارزش دارییهای مالی آن شرکت را محاسبه نمایند و برای این پروسه رویکردهای متنوعی وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
رویکرد ترازنامهای: در این رویکرد معمولا ارزش داراییهای شرکت چه از نوع مشهود و چه از نوع غیرمشهود، مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. در همین راستا یکی از روشهای رایج در رویکرد ترازنامهای، بررسی و تحلیل ارزش خالص دارایی شرکت مدنظر است. در نظر داشته باشید که از NAV به عنوان یک فاکتور برای تعیین ارزشهای داراییهای یک شرکت استفاده میشود که در آن مجموع ذخیره کاهش ارزش داراییها، سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام شرکت تقسیم میشوند.
رویکرد نسبی: در این روش به اصطلاح ارزش واقعی یک شرکت در مقایسه با ارزش سایر شرکتهای مشابه تعیین میشود. در این رویکرد بیشتر از نسبت P/E استفاده میشود. برای درک بیشتر در این رویکرد، دو شرکت را درنظر داشته باشید که از لحاظ نرخ رشد، ریسک و … در شرایط یکسانی باشند. در این فرآیند اگر P/E یکی از این شرکتها در مقایسه با دیگری از مقدار کمتری برخوردار باشد، به این معنی است که سهام آن شرکت زیر قیمت و کمتر از ارزش واقعی آن در بازار مورد خرید و فروش قرار میگیرد و این سهم از نظر بنیادی برای سرمایهداران جای رشد دارد و به سودآوری منجر خواهد شد. البته P/E تنها فاکتور مدنظر در این رویکرد نیست و بهتر است از سایر فاکتورها در ارزیابی شرکت استفاده شود.
رویکرد تنزیلی: از نظر کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه، این روش به عنوان بهترین و دقیقترین روش برای ارزشگذاری سهام محسوب شده که با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تولیدی شرکت مورد محاسبه قرار میگیرد. همچنین در رویکرد تنزیلی، جریانهای نقد آتی شرکت با توجه به یک نرخ مشخص، تنزیل میشوند و به این ترتیب، ارزش فعلی شرکت به دست میآید.
سخن آخر
در بازار سرمایه معیارها و ابزارهای متنوعی به منظور خرید و فروش سهام در نظر گرفته میشود. سرمایهگذارانی که با استفاده از علم بنیادی به بررسی و ارزیابی بازار و وضعیت شرکتهای بورسی میپردازند، قادر هستند که با به دست آوردن ارزش ذاتی سهام یک شرکت، نسبت به خرید و فروش آن تصمیمگیری نمایند. کارشناسان فعال در حوزه سرمایهگذاری در بازار سرمایه بر این عقیدهاند که با استفاده از تعیین ارزش ذاتی سهام یک شرکت میتوان به موقعیتهای عالی برای خرید و فروش آن اقدام کرد و از این رویکرد به سودآوری بسیاری در جریان سرمایهگذاری دست پیدا کرد.
ارزش ذاتی سهام | نکات محاسبه ارزش ذاتی سهام
ارزش بنیادی سهم یا ارزش ذاتی سهام در واقع یکی از اصطلاحات رایج بورس و بازار سرمایه است و به عنوان معیاری برای خرید و فروش کاربرد دارد. در نظر داشته باشید که به ارزش ذاتی سهم در بازار بورس، خالص ارزش دارایی های شرکت نیز گفته می شود و اتفاقا معیار بسیار مهمی در معاملاتی بورسی و مخصوصا صندوق های سرمایه گذاری به حساب می آید که باید همیشه مد نظر داشت. در این مطلب آموزشی خواهیم گفت که ارزش ذاتی سهام چیست و نکات محاسبه ارزش ذاتی سهام به چه صورت است، همچنین به نحوه محاسبه ارزش دارایی های مالی شرکت اشاره خواهیم داشت و در واقع هرچی که در مورد ارزش ذاتی سهم در بورس باید بدانید، در این مطلب عنوان شده است.
ارزش ذاتی سهام در بورس
برای خرید و فروش در بازار سرمایه و بورس، لازم است ملاک و معیارهایی داشته باشیم. تحلیل گران همواره به دنبال پیدا کردن فاکتورهای دقیق هستند تا بتوانند بهترین زمان را برای معامله و کسب سود پیدا کنند. این معیارها در رویکردهای مختلف متفاوت هستند. تحلیل گران بنیادی پیش از هر چیز بررسی خواهند کرد که ارزش ذاتی سهم چیست و چه تفاوتی با قیمت بازار دارد و در ادامه طبق این تفاوت برای خرید و فروش در بورس اقدام می کنند. این یک دیدگاه بلندمدت است و طبق این ایده شکل گرفته است: قیمت هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش ذاتی آن سهم حرکت خواهد کرد.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
مطمئنا شمایی که اخیرا وارد دنیای بورس شده اید و یا اطلاعاتتان در این زمینه خیلی گسترده نیست، علاقه دارید تا سرمایه تان چندین و چند برابر شود، از همین روی انتخاب سهامی که کمتر از ارزش ذاتی NAV در حال معامله شدن است، میتواند انتخاب جذابی برای سبد خریدتان باشد. در حقیقت NAV کمک می کند که بی دغدغه و بی استرس منتظر رشد پولتان باشید. به نظر شما دانستن روش محاسبه ارزش ذاتی NAV تا چه حد برای تان مفید است؟ چگونه نسبت قیمت به ارزش ذاتی را محاسبه کنیم؟ دانستن این مفهوم چقدر اهمیت دارد و آیا فاکتور حائز اهمیتی برای انتخاب سهام محسوب می شود؟ بله ارزش خالص دارایی ها مشخص می کند که این سهم نسبت به قیمتی که فعلا روی تابلو نشان می دهد چقدر فاصله دارد و ما میتوانیم به سادگی ارزش خالص دارایی شرکت های سرمایه گذاری را مشخص کنیم.
ارزش ذاتی سهم یا NAV چیست؟
شرکت های سرمایه گذاری در بورس دارای صندوق های سرمایه گذاری هستند. قسمتی از این صندوق ها به سهام های بورسی تعلق دارد. یعنی شرکت های سرمایه گذاری قسمتی از پول خود را روی شرکت های بورسی سرمایه گذاری می کنند. در همین راستا چنانچه شما سهام این شرکت ها را خریداری کنید، در واقع در این صندوق ها هم شریک خواهید شد، لذا با سود این صندوق ها سود بیشتری از آن شما شده و سودی هم که به شرکت مربوطه تعلق می گیرد باز می تواند به مبلغ صندوق اضافه گردد.
جالب است بدانید که صندوق ها هر روز ارزش گذاری می شوند و در آخر روز کاری، ارزش خالص دارایی صندوق به وسیله سایت اختصاصی صندوق مربوطه، مشخص می گردد. معمولا صندوق های سرمایه گذاری بدهی هایی دارند. برای مثال بدهی به شرکت های کارگزاری به منظور خرید و فروش سهام ها که اگر این بدهی هارا از ارزش روزانه صندوق ها کم کنیم، ارزش خالص ذاتی یا NAV بدست می آید. خیلی از مردم فکر می کنند حتما باید سهام شرکت های بزرگ را بخرند که نقدینگی بالایی دارند تا بتوانند سود خوبی را بگیرند، ولی این موضوع تا حدودی اشتباه است. چرا که بسیاری از شرکت های کوچک هم هستند که نصف NAV معامله می شوند و بسیار مستعد رشد هستند.
رویکردهای ارزش گذاری
به منظور ارزش گذاری شرکت ها و دارایی های آن ها می توان یکی از چهار روش زیر را مورد استفاده قرار داد؛
- روش های ارزش گذاری بر مبنای دارایی ها که در جایی مورد استفاده قرار می گیرد که قصد داریم، دارایی های مورد تملک شرکت را از حیث ارزش فعلی ارزیابی کنیم.
- روش های ارزش گذاری تنزیل جریان نقدی که جریان های نقدی جهت رسیدن به ارزش سهام یا شرکت تنزیل می شوند. در حقیقت در این روش انواع مختلف جریان نقدی با نرخی که نرخ تنزیل نامیده می شود به امروز تنزیل می شوند. بنابراین این روش به تخمین جریانات نقدی در سالهای آینده و در نظر گرفتن مفروضات اساسی در رابطه با شرکت احتیاج دارد.
- روش های ارزش گذاری نسبی که مبنای ارزش گذاری در این دسته روش، انواع مختلف ضرایب خواهند بود. P/E (قیمت به سود )، P/B (قیمت به ارزش دفتری)، P/S (قیمت به فروش)،P/D (قیمت به سود تقسیمی)، EV/S (ارزش شرکت به فروش) و … از جمله این نسبت ها یا ضرایب به حساب می آیند.
- روش های قیمت گذاری حق اختیار که در این روش ها از ارزش گذاری مطالبات احتمالی استفاده می گردد.
نحوه محاسبه ارزش دارایی های مالی شرکت
تحلیل گران بنیادی در راستای محاسبه ارزش ذاتی سهام یک شرکت، ارزش دارایی های آن شرکت را نیز ارزیابی می کنند که برای این کار، رویکردهای گوناگونی وجود دارد که به شرح زیر می باشد؛
رویکرد ترازنامه ای : در این رویکرد ارزش دارایی های شرکت، چه موارد مشهود و چه غیر مشهود، مورد ارزیابی قرار می گیرد. یکی از روش های رایج در رویکرد ترازنامه ای، محاسبه ارزش خالص دارایی یا NAV شرکت به شمار می رود.
معیار NAV فاکتوری جهت تعیین ارزش دارایی های یک شرکت به حساب می آید که در آن ذخیره کاهش ارزش دارایی ها، سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و حقوق صاحبان سهام به هم اضافه و بر تعداد سهام شرکت تقسیم می شوند. در واقع در این روش، صحبتی از سود و زیان شرکت به میان نمی آید و تنها ترازنامه در نظر گرفته خواهد شد.
رویکرد تنزیلی : کارشناسان این رویکرد را دقیق ترین و حائز اهمیت ترین روش ارزش گذاری به حساب می آورند که با توجه به جریان های نقدی تولیدی شرکت به دست خواهد آمد. در رویکرد تنزیلی، جریان های نقد آتی شرکت با توجه به یک نرخ مشخص، تنزیل می شوند و به این ترتیب، ارزش فعلی شرکت حاصل می شوند.
رویکرد نسبی : در این روش، ارزش واقعی هر شرکت با توجه به شرکت های مشابه تعیین می شود. افرادی که این روش را مورد استفاده خود قرار می دهند، بر این باورند که دارایی های مشابه قاعدتا باید ارزش یکسانی داشته باشند. در این رویکرد، بیشتر از نسبت P/E بهره گرفته می شود. دو شرکت را در نظر بگیرید که از نظر نرخ رشد، ریسک و … شرایط مشابهی دارند.
چنانچه P/E یکی از این شرکت ها در مقایسه با دیگری پایین باشد، یعنی سهام آن شرکت زیر قیمت و کمتر از ارزش واقعی در حال خرید و فروش است و جای رشد وجود دارد. این شرایط فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری به حساب می آید. البته در نظر داشته باشید که P/E تنها گزینه موجود برای مقایسه در رویکرد نسبی نخواهد بود و در واقع بهتر است در مورد هر صنعتی از ضریب ها و شاخص های خاص آن استفاده کنیم تا نتیجه دقیق تری حاصل شود.
دلیل تفاوت قیمت سهام و ارزش ذاتی سهام
در برآورد جریان های نقدی آینده عدم اطمینان هایی وجود دارد که هر کدام از سهامداران طبق درک و مفروضات خود اقدام به برآورد آن ها می کنند، در حالی که رویدادهای بعدی در عالم واقعیت است که تعیین کننده روند قیمتی سهم براساس سودآوری واقعی می شود. چنانچه فضای خوش بینی در بازار حاکم باشد، ارزش جاری بالاتر از ارزش ذاتی سهم قرار میگیرد و در حالت بدبینی هم اغلب تخمین ها از واقعیت که بعدها رخ می دهد، محتاطانه تر است.
نکات مهم درباره ارزش ذاتی سهام
۱) نوسان گیری ارزش ذاتی سهام : از آنجایی که روند تشخیص ارزش واقعی سهم به کندی است، لذا تعیین ارزش واقعی سهم با یکسری محدودیت هایی همراه است، بنابراین سرمایه گذار می بایست پیش از انجام خرید در مورد ارزش ذاتی شرکت را مورد بررسی قرار بدهد تا متوجه شود که چه شرکت هایی پایین تر و بالاتر ارزش ذاتی واقعی خود قرار دارند و این تحقیقات به مراتب باعث از دست دادن نوسان گیری در کوتاه مدت می شود، ولی باید این موضوع را در خاطر داشته باشید که نوسان گیری در بازار بورس و به صورت بلند مدت بسیار سودآور تر به ارزش ذاتی سهام توجه داشته باشید و مطمئن تر خواهد بود.
۲) آیا ارزش ذاتی در بلند مدت مشخص می شود : یکی از نکات مهم در مورد ارزش ذاتی در بلند مدت این است که قیمت همه سهام ها در بلند مدت به سمت میانگین ارزش خود حرکت می کند. چنانچه سهامی در بازار با در نظر نگرفتن عوامل بنیادی ارزان باشد، بعد از بررسی ها متوجه این خطا می شوند و بلافاصله سهام شروع به افزایش قیمت می کند. حال چنانچه ارزش یک سهامی بیشتر از ارزش واقعی خود باشد، با بررسی و تحقیق متوجه این شتباه می شوند و بلافاصله سهام شروع به کاهش قیمت خواهد کرد و در انتها باید گفت اصلاح قیمتها در بازار طبق ارزش ذاتی سهام انجام می شود و سرمایه گذاران به صورت پیاپی در حال تصحیح اشتباهات خود هستند.
۳) دلیل تفاوت بین قیمت سهام و ارزش ذاتی : به منظور تخمین روند قیمتی هر سهم عدم اطمینان ها و مفروضات متنوعی وجود دارد با این حال باید این اصل را در نظر داشت که روند قیمت یک سهم تنها در زمان سوددهی واقعی مشخص می شود. چنانچه بازار در وضعیت مناسبی قرار داشته باشد قطعا ارزش سهام بالا خواهد بود و اگر بازار وضعیت نا مناسبی داشته باشد ارزش واقعی سهم کم خواهد بود و در این صورت باید محتاطانه معامله نمود.
۴) بررسی فرضیه ها در کشف ارزش ذاتی : ارزیابی ارزش واقعی دارای دو مرحله دارد؛ تعیین جریانات نقدی آتی سهم، تعیین نرخ بازده مورد انتظار برای تنزیل جریانات نقدی آتی با توجه به ریسک سهم. در بخش اول تلاش ها برای تعیین سود سال های آینده است و در بخش دوم اغلب یک نرخ ثابت برای همه شرکتها در نظر گرفته می شود و کم تر به این موضوع توجه می شود. خاصیت بازار سهام بدین شکل است که همیشه ریسک و شرایطی خارج از مفروضات اساسی ما تأثیراتی را بر روند قیمت سهام می گذارند که ما نمی توانیم در محاسبات خود آن ها را لحاظ کنیم.
۵) آیا سهام هر شرکت دارای ارزش ذاتی مشخصی است : میتوان گفت که ارزش واقعی سهم در بین کارشناسان با اختلاف های همراه است زیرا هر یک از این کارشناسان از روش ها، نرخ های تنزیل و مفروضات مختلفی در راستای محاسبه ارزش ذاتی استفاده می کنند.
۶) دلیل رشد و راکد بودن برخی از سهام ها : سهامداران شرکت هایی را که دارای سهام های مناسب با روند صعودی هستند را شناسایی می کنند، ولی گاها اما فروشنده ای برای آن سهم وجود ندارد و برخی اوقات سهام شرکت های زیانده با حمایت سرمایه گذاران مورد توجه قرار می گیرد. باید بدانید که این مورد توجه به ارزش واقعی سهم را برای سرمایهگذاران زیر سؤال نمی برد.
خلاصه مطلب و کلام پایانی
ارزش ذاتی سهام ، ارزشی است که تنها طبق عوامل داخلی شرکت مانند؛ صورت های مالی، پتانسیل رشد شرکت و از نظر دارایی های مشهود و نامشهود ارزیابی می شود.
ارزش ذاتی سهم ، همچنین عوامل خارجی متاثر از جو بازار بر قیمت را هم خارج می کند.
امکان دارد ارزش ذاتی سهام با قیمت بازار سهم یکی نباشد و از آن کم تر یا بیشتر باشد.
چنانچه ارزش ذاتی کمتر از قیمت بازار سهم باشد، اصطلاحا گفته می شود سهم در بازار زیاد ارزش گذاری شده است و چنانچه ارزش ذاتی بیشتر از قیمت بازار محاسبه شود سهم در بازار کم ارزشگذاری شده است.
محاسبه ارزش ذاتی سهم با توجه به این که مستلزم پیشب ینی وضعیت آینده شرکت است، کار خیلی آسانی نخواهد بود.
پس در یک تعریف ساده، ارزش ذاتی یک سهم، بیانگر قیمتی است که سرمایه گذاران برای سهم قائل هستند.
مطمئنا چنانچه از دید سرمایه گذاران، ارزش ذاتی یک سهم بالاتر از ارزش بازار آن سهم باشد، گزینه مناسبی برای خرید به حساب می آید.
ولی چنانچه ارزش ذاتی یک سهم کم تر از ارزش بازار آن باشد، سهم مذکور گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری نخواهد بود.
ارزش ذاتی یکی از پارامترهای کلیدی در تحلیل فاندامنتال یا همان تحلیل بنیادی به شمار می رود.
در حقیقت تحلیلگر با محاسبه ارزش ذاتی و مقایسه آن با ارزش بازاری، در مورد خرید، فروش یا نگهداری سهم تصمیم گیری می کند.
معیارهای گوناگونی به منظور تصمیم گیری در مورد خرید و فروش سهام وجود دارد.
افرادی که در تحلیل بورس و بازار سرمایه رویکرد بنیادی دارند، قبل از خرید در نظر می گیرند که قیمت فعلی و ارزش ذاتی سهم چیست و چقدر است.
آن ها بر این باورند که قیمت ها به مرور زمان به سمت میانگین ارزش ذاتی سهام حرکت خواهند کرد و تفاوت میان این دو تعیین خواهد کرد چه زمانی برای خرید یا فروش مناسب است.
امیدوارم از این مقاله راهنمای رایگان با عنوان ارزش ذاتی سهام نهایت استفاده رو برده باشید.
در انتها از شما میخواهیم تا هر سوالی که در خصوص بورس در ذهنتان هست و یا ابهامی در این باره دارید، حتما در بخش ارسال دیدگاه ها بنویسید تا یک تعامل مناسب با هم دیگه داشته باشیم و بتونیم ابهامات رو برطرف کنیم.
نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام
چگونه بفهمیم یک سهم ارزش خرید دارد یا خیر؟ نکات مهم برای یافتن سهام های مستعد رشد بلدید؟ نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام بعضا خیلی ساده است ولی سرمایه گذاران بورسی به آن توجهی نمی کنند، دریغ از این که این موضوع تا چه اندازه حائز اهمیت است و میتواند سودآوری شما در یک معامله را تضمین کند. بنابراین اگر معامله های شما در بورس با شکست مواجه می شود و دوست دارید نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام را به زبان ساده یاد بگیرید، این مطلب دقیقا برای شماست و نحوه تشخیص ارزش واقعی سهام را کاملا رایگان به شما آموزش میدهد.
آموزش نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام
در مقاله نحوه شناسایی سهام مستعد رشد در بورس به این موضوع پرداختیم که ویژگی سهام مستعد رشد چیست و چطور باید آن ها را شناسایی کنیم و در این مطلب قصد داریم به آموزش نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام بپردازیم که موضوعی کاملا مجزاست و کاربرد آن در انجام معاملات بسیار زیاد است. سرمایه گذاران و تحلیل گران همواره در جستجوی بهترین سهام ها جهت سرمایه گذاری مطمئن و پرسود هستند، ولی معیارهای آنان برای تشخیص بهترین فرصت سرمایه گذاری با هم متفاوت است.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
افرادی که به کمک تحلیل بنیادی برای معامله اقدام می کنند و به صورت معمول اهل سرمایه گذاری های طولانی مدت هستند، قبل از هر چیز به دنبال ارزش ذاتی سهام می روند. البته این را هم باید در نظر داشت که اهمیت ارزش ذاتی خیلی بالاست تا جایی که حتی معامله گران تکنیکال هم به آن توجه ویژه ای دارند، ولی این که ارزش ذاتی سهام چیست و چگونه مسیر معامله گران را روشن می کند را قصد داریم در ادامه به صورت کامل مورد بررسی قرار دهیم.
ارزش ذاتی سهام چیست؟
ارزش ذاتی سهام تحت عنوان یکی از اصطلاحات مرسوم در بورس وجود دارد و از آن به عنوان معیاری برای معاملات سهام استفاده می گردد. ارزش ذاتی با استفاده از فرمول خاصی قابل محاسبه است که در ادامه به آن اشاره کرده ایم. در مرحله نخست می بایست فرق بین ارزش و قیمت سهم تعیین گردد، چرا که این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند؛ به عنوان مثال در بازار خودرو ارزش واقعی ماشین پراید برای همگان آشکار است ولی قیمت آن بسیار بالاست و با ارزش واقعی قطعات و امکاناتی که دارد بسیار متفاوت است که این یعنی ارزش واقعی پراید در بازار خودرو ایران نسبت به قیمت آن بسیار کم تر است.
قیمتی که سهم در طول روز در آن رنج خرید و فروش می شود را قیمت سهام می گویند. کشف این قیمت با استفاده از عوامل مختلفی امکان پذیر است که برخی از این عوامل مانند میزان عرضه و تقاضا، هیجانات موجود در بازار، شرایط سیاسی کشور و مواردی از این دست هستند. از طرفی ارزش ذاتی سهم اهمیت و سودمندی آن سهم را مشخص می کند و دو عاملی که روی آن بسیار موثرند شامل عامل سودآوری و چگونگی کسب سود می باشد.
تحلیلگران و کارشناسان بازار سرمایه برای تعیین قدرت سودآوری یک سهم از ابزارهای گوناگونی کمک می گیرند تا ویژگی های سهم مدنظر را مورد بررسی قرار دهند ولی در این بین صورت های مالی، شرایط رشد شرکت و امور مالی مربوط به آن در روند ارزیابی قرار می گیرند و با استفاده از آن ها تعیین خواهد شد که میزان سودآوری شرکت در آینده به چه صورت است. نکته ای که در این خصوص باید در نظر داشته باشید این است که براس بدست آوردن ارزش ذاتی سهم، بایستی جریان ها و صورت های مالی شرکت در سال های آینده را پیش بینی نمایید.
در اصل ارزش ذاتی سهم به معیاری می گویند که در فرآیند تحلیل فاندامنتال و رویکردهای بنیادی مبنا قرار می گیرد. چنانچه شما به عنوان یک سرمایه گذار بخواهید به صورت بلندمدت سرمایه گذاری کنید، این عامل به عنوان یکی از حائز اهمیت ترین عوامل فرآیند سرمایه گذاری شما به حساب می آید. در بررسی هایی که از بازار بورس به عمل آمده است، دریافته اند که قیمت و ارزش یک سهم لزوما با هم برابر نمی باشند و در واقع قیمت سهم در گذر زمان به سمت ارزش سهم در حال حرکت خواهد بود.
آن دسته از سرمایه گذارانی که در بورس و با استفاده از ابزار تحلیل بنیادی در حال حرکت هستند و معاملات را رصد می کنند، هنگامی که قیمت یک سهم از ارزش ذاتی اش کم تر باشد برای خرید آن سهم اقدام می کنند در این حالت به اصطلاح ارزش بازاری سهم نسبت به ارزش ذاتی سهم کم تر بوده است. این طور پیش بینی می شود که در آینده این سهم در بازار به سمت ارزش ذاتی خود حرکت کرده و در این فرآیند سهامدار به سودی که در نظر داشته است، دست پیدا خواهد کرد.
در نقطه مقابل وقتی که قیمت یک سهم به نسبت ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، سهامداران برای فروش آن سهم اقدام می کنند، به این خاطر که در بازار ممکن است که قیمت سهم به ارزش واقعی خود برگشته و سهامداران فرصت فروش را از دست دهند. لذا می توان این طور دریافت که تفاوت قیمت و ارزش ذاتی یک سهم چگونه فرصت مناسبی را برای سهامداران به وجود می آورد که بتوانند در نقطه مناسب برای خرید و فروش سهم مدنظر اقدام نمایند.
اصطلاح حباب بازار نیز از همین مغایرت قیمت ایجاد شده است. زمانی را در نظر بگیرید که قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، در این صورت حباب مثبت ایجاد خواهد شد و سهامداران بهتر است که برای فروش سهم اقدام نمایند. برعکس، چنانچه قیمت سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، حباب منفی ایجاد می شود و بهتر است که سرمایه گذاران برای خرید این سهم اقدام نمایند.
دلیل تفاوت بین قيمت و ارزش ذاتی سهم چیست؟
در برآورد جريان های نقدی آينده عدم اطمينان هايی وجود دارد كه هر كدام از سهامداران طبق درک و مفروضات خود برای برآورد آن ها اقدام می كنند، در حالی كه رويدادهای بعدی در عالم واقعيت است كه تعيين كننده روند قيمتی سهم مطابق با معیارهایی مثل سوددهی واقعی می گردد.
چنانچه خوش بينی در بازار حکم فرما باشد، به احتمال زیاد ارزش جاری بالاتر از ارزش ذاتیي سهم خواهد رفت و در حالت بدبينیي هم به صورت معمول تخمين ها از واقعيت كه بعدها رخ می دهد، محتاطانه تر است.
نحوه محاسبه ارزش ذاتی یک سهم
مدل سود باقیمانده DDM یا گوردون مدلی است که به منظور محاسبه Intrinsic value برمبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیش بینی شده با نرخ ثابت مورد استفاده قرار می گیرد. طبق این مدل همواره شرکت وجود دارد و سود تقسیمی طبق یک نرخ مشخص به صورت پیوسته افزایش پیدا می کند.
به منظور برآورد ارزش سهام، ارزش سهم تابعی از سودهای تقسیمی مورد انتظار در دوره آینده، هزینه حقوق صاحبان سهام و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی است که در انتها به یک فرمول ریاضی ثابت منتهی خواهد شد که برمبنای یک سری بی نهایت از سودهای تقسیمی مورد انتظار در آینده قرار گرفته است. ارزش سهام را می توان با استفاده از فرمول ریاضی زیر محاسبه کرد، این فرمول بر مبنای خواص ریاضی یک سری از اعداد در حال رشد با نرخ ثابت است که به شرح زیر می باشد؛
(Intrinsic value of stock = D÷(k-g (ارزش داتی سهام)
K: بازده مورد انتظار سرمایه گذار
D: سود تقسمی مورد انتظار هر سهم
g: نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام
چگونه بفهمیم یک سهم ارزش خرید دارد؟
به صورت کلی می توان با استفاده از شیوه های ۴ گانه زیر، یک جمع بندی مناسب در خصوص ارزش ذاتی یک سهم داشت. البته این نکته نیز قابل ذکر است که معیارهای متعدد دیگری هم برای تعیین قیمت سهام وجود دارند که به آن ها اشاره نکردیم، به همین خاطر موارد زیر تنها می توانند به عنوان کمکی برای سرمایه گذار در انجام معاملاتی بهینه تر محسوب شوند.
۱) اخبار مهم منتشر شده درباره سهم
همواره اخبار عاملی بسیار مهم در نوسانات قیمتی سهام است، به همین خاطر همیشه اخبار منتشر شده در بازار بورس و اخبار مربوط به شرکت های ارائه دهنده سهام را با دقت باید دنبال کرد. به عنوان مثال این طور فرض کنید که یک شرکت تولید خودرو در بازار بورس در حال فعالیت است، حال این شرکت در خبری اعلام می کند که در سال آینده، قرار است برای تولید خودرو جدید با طراحی بسیار عالی و کیفیتی مثال زدنی اقدام کند.
لذا باید در نظر داشته باشید که این خبر، حاکی از رشد آن شرکت و نیز جذابیت بیشتر آن برای مشتریان خواهد بود، بدین صورت که مشتریان خودرو، همیشه به دنبال خرید خودروهایی با کیفیت و زیبا هستند و این خبر می تواند رویکرد مثبتی را به معاملات این سهم بدهد تا مشخص شود که این خبر واقعیت دارد و قرار است به آن جامع عمل پوشانده شود یا خیر و اگر اخبار دروغ توسط شرکت و سازمان ها منتشر شود، اعتماد سرمایه گذار به آن شرکت و یا به صورت کلی به بورس از بین خواهد رفت و این موضوع در روند آتی معاملات شرکت و ورود پول حقیقی به بورس تاثیرات منفی را خواهد گذاشت.
۲) رصد الگوهای نوسانات پیشین
بعضی از سهام ها وجود دارند که در بازه های زمانی تعیین شده ای، رفتارهای خاصی را از خود نشان می دهند، به عنوان مثال سهم مشخصی همیشه در ابتدای زمستان روند قیمتی مثبتی را طی می کند و در اواسط تابستان با کاهش قیمت مواجه می شود و این دقیقا آن چیزی است که می توان از روی الگوی نوسانات قیمتی پیشین سهم مورد نظر به دست آورد.
لذا با نزدیک شدن به ابتدای زمستان، این انتظار را خواهیم داشت که ارزش سهم با افزایش مواجه شود و هر چقدر هم که به تابستان نزدیک می شویم، روند قیمتی سهم با کاهش مواجه شود، به همین خاطر با بررسی نوسانات قبلی یک سهم قادریم روند های مشخص سهم های مختلف را شناسایی و در راستای موج های ایجاد شده حرکت کنیم تا سوددهی مناسبی را از این طریق به دست آوریم.
۳) ارزیابی وضعیت شرکت در بازار واقعی
از بهترین روش ها به منظور تعیین ارزش ذاتی یک سهم، بررسی وضعیت شرکت در بازار رقابتی است؛ به عنوان مثال این طور فرض کنید که شرکتی در زمینه ارائه محصولات نظافتی مشغول به کار است، حال در این بین، این شرکت در زمینه کاری خود رقبایی دارد.
لذا در این شرایط یک فرد سرمایه گذار با بررسی وضعیت رقابت بین این شرکت ها و بررسی میزان موفقیت شرکت مدنظر در برابر سایر رقبا، می تواند در مورد ارزش ذاتی سهم آن شرکت تخمین هایی را انجام دهد، در این مورد این شرکت ارائه محصولات نظافتی، چنانچه توانسته باشد که روند رو به رشدی را در جذب مشتریان بازار حفظ کند، می توان به مثبت بودن آینده آن شرکت و در نتیجه افزایش ارزش قیمتی سهام آن بینش مثبتی را داشت.
۴) گزارش های پایان سال مالی شرکت
از کلیدی ترین نکات در تشخیص ارزش ذاتی یک سهم، گزارش های مالی منتشر شده به وسیله خود شرکت هاست. همه شرکت های فعال در بازار سرمایه، موظف هستند در زمان مشخصی برای ارائه گزارش های دوره ای از عملکرد خود اقدام کنند، به همین خاطر با بررسی و مطالعه این گزارش های عمومی، قادریم تصمیمات بسیار بهتری را در مورد ارزش ذاتی سهام آن شرکت اتخاذ کنیم.
نتیجه گیری و کلام پایانی
در بورس معیارها و ابزارهای متنوعی برای معامله به ارزش ذاتی سهام توجه داشته باشید سهام وجود دارد و سرمایه گذارانی که با استفاده از تحلیل فاندامنتال به بررسی و ارزیابی بازار و وضعیت شرکت های بورسی می پردازند، می توانند با به دست آوردن ارزش ذاتی و واقعی سهام یک شرکت، نسبت به معامله آن تصمیم گیری مناسب تر و واقعی تری انجام دهند.
تحلیلگران خبره بازار سرمایه بر این باورند که با استفاده از تعیین ارزش ذاتی سهام یک شرکت، می توان به موقعیت های عالی برای خرید و فروش آن سهم دست پیدا کرد و از این رویکرد به سوددهی بسیاری در جریان سرمایه گذاری منجر خواهد شد.
همان طور که ابتدای مطلب قولش را داده بودیم، نحوه تشخیص ارزش ذاتی سهام را کامل مورد بررسی قرار دادیم.
چنانچه به دنیای بورس علاقه مندید، حتما مطلب علت افزایش قیمت سهام در بورس چیست؟ نیز برای شما جذابیت دارد.
اگر سوال یا ابهامی در مورد این که چگونه یک سهام ارزشمند را تشخیص بدهید دارید، حتما در بخش دیدگاه ها بنویسید تا در اسرع وقت پاسخ دهیم.
مفهوم ارزش ذاتی سهام در بازار بورس
ارزش ذاتی معیاری از ارزش یک دارایی است. این پارامتر به جای استفاده از قیمت بازار یک دارایی که در آن قیمت در حال معامله است، با استفاده از یک محاسبه عینی یا مدل مالی پیچیده به دست می آید. در تحلیل مالی، از این اصطلاح تا حد امکان، برای تعیین ارزش پایه یک شرکت و جریانات نقدی آن استفاده می شود.
توضیح بیشتر ارزش ذاتی
ارزش ذاتی یک اصطلاح گسترده با معانی پرکاربرد در چندین زمینه است. اغلب این اصطلاح به کار یک تحلیلگر مالی دلالت دارد که تلاش می کند ارزش ذاتی یک دارایی را از طریق استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال برآورد کند. هیچ استاندارد جهانی برای محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت وجود ندارد اما تحلیلگران مالی مدل های ارزش گذاری را بر اساس جنبه هایی از یک کسب و کار ایجاد می کنند که شامل عوامل کیفی، کمی و ادراکی است.
عوامل کیفی - مانند مدل کسب و کار، حاکمیت و بازارهای هدف - مواردی هستند که به نوع کسب و کار یک شرکت مربوط می شوند. عوامل کمی که در تحلیل بنیادی یافت می شوند، شامل نسبت های مالی و تجزیه و تحلیل صورت های مالی است. این عوامل به معیارهایی اشاره دارد که نشان می دهد کسب و کار چقدر خوب عمل می کند. عوامل ادراکی به دنبال جلب نظر سرمایه گذاران از ارزش نسبی یک دارایی هستند. این عوامل تا حد زیادی با استفاده از تحلیل تکنیکال محاسبه می شوند.
ایجاد یک مدل ریاضی موثر برای سنجش این عوامل، کار یک تحلیلگر بازار های مالی است. تحلیلگر باید از مفروضات مختلفی استفاده کند و سعی کند تا حد امکان اقدامات ذهنی را کاهش دهد و داده های موجود را به کار گیرد. با این حال، در پایان، هر گونه تخمینی حداقل تا حدی ذهنی است. تحلیلگر ارزش به دست آمده توسط مدل خود را با قیمت فعلی دارایی که در بازار در حال معامله است، مقایسه می کند تا تعیین کند که آیا دارایی بیشتر از ارزش یا کمتر، ارزش گذاری شده است.
برخی از تحلیلگران و سرمایه گذاران ممکن است وزن بیشتری را برای تیم هیئت مدیره یک شرکت قائل شوند در حالی که برخی دیگر ممکن است درآمد و بازدهی را به عنوان استاندارد طلایی در نظر بگیرند. به عنوان مثال، ممکن است یک شرکت سود ثابتی داشته باشد، اما مدیریت آن در چند وقت اخیر تصمیمات مناسبی در قبال مسائل مختلف اتخاذ نکرده اند که ممکن است قیمت سهام شرکت به خاطر این موضوع کاهش یابد. با این حال، با انجام تحلیلی از وضعیت مالی شرکت، هر تحلیلگر به یک مقدار برای ارزش ذاتی سهام شرکت می رسد و بر اساس آن برای خرید و فروش سهام آن تصمیم گیری می کند.
به طور معمول، سرمایه گذاران سعی می کنند از هر دو جنبه کیفی و کمی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک شرکت استفاده کنند اما سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند که نتیجه هنوز فقط یک تخمین است.
جریان نقدی تنزیل شده و ارزش ذاتی
مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) یک روش ارزیابی رایج برای تعیین ارزش ذاتی یک شرکت است. مدل DCF از جریان نقدی آزاد شرکت و میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC) استفاده می کند. WACC ارزش زمانی پول را محاسبه میکند و سپس تمام جریانهای نقدی آتی آن را به امروز محاسبه می کند.
میانگین وزن دار هزینه سرمایه، نرخ بازده مورد انتظاری است که سرمایه گذاران می خواهند به دست آورند که بالاتر از هزینه سرمایه شرکت است. یک شرکت سرمایه خود را با انتشار اوراق قرضه و یا سهام افزایش می دهد. مدل DCF همچنین جریان های درآمدی آتی را که ممکن است از یک پروژه یا سرمایه گذاری در یک شرکت دریافت شود، تخمین می زند. در حالت ایده آل، نرخ بازده و ارزش ذاتی باید بالاتر از هزینه سرمایه شرکت باشد.
جریانهای نقدی آتی تنزیل میشوند به این معنی که نرخ بازده بدون ریسکی که میتوان بهجای پیگیری پروژه یا سرمایهگذاری به دست آورد، در معادله لحاظ میشود. به عبارت دیگر، بازده سرمایه گذاری باید بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد. در غیر این صورت، پروژه ارزش پیگیری را نخواهد داشت زیرا ممکن است خطر ضرر وجود داشته باشد. سود خزانه داری در ایالات متحده معمولاً به عنوان نرخ بدون ریسک استفاده می شود که می توان آن را نرخ تنزیل نیز نامید.
ارزش ذاتی و ریسک بازار
یک عنصر ریسک بازار نیز در بسیاری از مدل های ارزش گذاری تخمین زده می شود. برای سهام، ریسک با پارامتری به نام بتا اندازه گیری می شود - تخمینی از میزان تغییرات قیمت سهام یا نوسانات آن. بتای برابر یک، خنثی یا مرتبط با کل بازار در نظر گرفته می شود. بتای بیشتر از یک به معنای افزایش ریسک نوسان یک سهم است در حالی که بتای کمتر از یک به معنای ریسک کمتری نسبت به کل بازار است. اگر سهام دارای بتای بالایی باشد، در مقایسه با سرمایه گذاری با بتای پایین، باید بازده بیشتری از جریان های نقدی برای جبران ریسک های افزایش یافته وجود داشته باشد.
همانطور که می بینیم، محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت شامل عوامل مختلفی است که برخی از آنها تخمین ها و مفروضات هستند. سرمایهگذاری که از تحلیل کیفی استفاده میکند، نمیتواند بداند که یک تیم مدیریتی چقدر کارآمد خواهد بود یا ممکن است در آینده نزدیک با مشکلی جدی مواجه شود. استفاده از معیارهای کمّی برای تعیین ارزش ذاتی ممکن است ریسک بازار موجود در یک شرکت را دست کم بگیرد یا درآمد مورد انتظار یا جریان های نقدی را بیش از حد برآورد کند. علاوه بر این، بسته به محیط فعلی بازار، سرمایهگذاران ممکن است منافع بیشتر یا کمتری را برای نگهداری سهام در ماههای آینده مشاهده کنند؛ بنابراین این نیز باید در هر مدلی لحاظ شود.
به عنوان مثال اگر عرضه محصول جدید برای یک شرکت طبق برنامه پیش نرود چه اتفاقی می افتد؟ جریان های نقدی مورد انتظار آتی بدون شک کمتر از برآوردهای اولیه خواهد بود که ارزش ذاتی شرکت را بسیار کمتر از آنچه قبلاً تعیین شده بود، می کند.
فرمول های تعیین ارزش ذاتی سهام
مدل های تنزیل سود سهام
وقتی ارزش ذاتی سهام را مشخص می کنید، پول نقد حرف اول را می زند! بسیاری از مدلها ارزش بنیادی یک سهام را با متغیرهایی که عمدتاً به وجه نقد مربوط میشوند (به عنوان مثال، سود نقدی سهام و جریانهای نقدی آتی)، محاسبه کرده و از ارزش زمانی پول (TVM) استفاده میکنند. یک مدل محبوب برای یافتن ارزش ذاتی یک شرکت، مدل تنزیل سود سهام (DDM) است. فرمول اصلی DDM به شرح زیر است:
P = EDPS/(CCE-DGR)
EDPS = سود نقدی مورد انتظار برای هر سهم
DGR = نرخ رشد سود سهام
یکی دیگر از انواع مدل های مبتنی بر سود سهام، مدل رشد گوردون (GGM) است، که فرض میکند شرکت در نظر گرفته شده در یک حالت ثابت قرار دارد - یعنی با سود سهام رو به رشد دائمی. این مدل به صورت زیر بیان می شود:
P = D1/(r-g)
P = ارزش فعلی سهام
D1 = سود سهام مورد انتظار یک سال از زمان حال
R =نرخ بازده مورد نیاز برای سرمایه گذاران سهام
G =نرخ رشد سالانه سود سهام مداوم
همانطور که از نام آن ها پیداست، این مدل ها سود سهامی را که یک شرکت به سهامداران پرداخت می کند، محاسبه می کنند که نشان دهنده توانایی شرکت در ایجاد جریان های نقدی است. انواع مختلفی از این مدل وجود دارد که هر کدام بسته به مفروضاتی که میخواهید در آن بگنجانید، متغیرهای مختلفی را شامل میشوند.
مدل های درآمد باقیمانده
یکی دیگر از روش های محاسبه این مقدار، مدل درآمد باقیمانده است که در ساده ترین شکل آن به صورت زیر بیان می شود:
V_0= BV_0+∑(RI_t/(1+r)^t)
BV_0 = ارزش دفتری جاری حقوق صاحبان سهام شرکت
RI_t = درآمد باقیمانده یک شرکت در دوره زمانی t
r = هزینه حقوق صاحبان سهام
ویژگی کلیدی این فرمول در این است که روش ارزیابی آن، ارزش سهام را بر اساس تفاوت سود هر سهم و ارزش دفتری هر سهم (در این مورد، درآمد باقیمانده اوراق بهادار) بدست میآورد تا به ارزش ذاتی برسد.
اساساً، این مدل به دنبال یافتن ارزش ذاتی سهام با اضافه کردن ارزش دفتری فعلی هر سهم آن با درآمد باقیمانده تنزیل شده آن است. (که می تواند ارزش دفتری را کاهش یا آن را افزایش دهد.)
مدل های جریان نقدی تنزیل شده
در نهایت، رایج ترین روش ارزش گذاری مورد استفاده برای یافتن ارزش بنیادی سهام، تجزیه و تحلیل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) است که در ساده ترین شکل خود، شبیه DDM است:
DCF = CF1/(1+r) + CF2/(1+r)^2 + … + CFn/(1+r)^n
CFn = جریان های نقدی در دوره n
r = نرخ تنزیل، میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC).
با استفاده از تجزیه و تحلیل DCF، می توانید ارزش منصفانه یک سهام را بر اساس جریان های نقدی پیش بینی شده در آینده تعیین کنید. برخلاف دو مدل قبلی، تجزیه و تحلیل DCF به دنبال جریانهای نقدی آزاد است - یعنی جریانهای نقدی که هزینههای غیرنقدی صورت سود و زیان (مانند استهلاک) را حذف میکند و شامل هزینههای تجهیزات و داراییها و همچنین تغییرات در سرمایه در گردش میشود. همچنین از WACC به عنوان یک متغیر تنزیل برای حساب کردن ارزش زمانی پول استفاده می کند.
چرا ارزش ذاتی اهمیت دارد؟
در مدلهای ذکر شده در بالا، تحلیلگران از این روشها استفاده میکنند تا ببینند آیا ارزش ذاتی یک اوراق بهادار بالاتر یا کمتر از قیمت فعلی آن در بازار است یا نه و بر این اساس سهام را در دو دسته ی «overvalue» و «undervalue» طبقهبندی می کنند. به طور معمول، هنگام محاسبه ارزش ذاتی سهام، سرمایه گذاران می توانند حاشیه ایمنی مناسبی را تعیین کنند که در آن قیمت بازار کمتر از ارزش ذاتی برآورد شده است.
با گذاشتن یک "بالشتک" یا حاشیه اطمینان بین قیمت پایین تر بازار و قیمتی که فکر می کنید برابر ارزش ذاتی سهم است، میزان ضرری را که به خاطر ارزشگذاری اشتباهتان ممکن است متحمل شوید، محدودتر می کنید.
به عنوان مثال، فرض کنید در یک سال شرکتی را پیدا کردید که معتقدید دارای بنیادی قوی همراه با فرصت های جریان نقدی عالی است و در آن سال با قیمت 10 دلار به ازای هر سهم معامله می شود. پس از کشف DCF آن، متوجه می شوید که ارزش ذاتی آن به 15 دلار برای هر سهم نزدیک تر است: یک معامله 5 دلاری. با داشتن یک حاشیه ایمنی در حدود 35 درصد، این سهام را با ارزش 10 دلار خریداری خواهید کرد. اگر ارزش ذاتی آن یک سال بعد 3 دلار کاهش یابد، شما همچنان حداقل 2 دلار از ارزش اولیه DCF خود را دارید و در صورت کاهش قیمت سهام، فضای کافی برای فروش دارید.
برای یک مبتدی که می خواهد بازارها را بشناسد، ارزش ذاتی یک مفهوم حیاتی است که باید هنگام تحقیق در مورد شرکت ها و یافتن فرصت های مناسب برای سرمایه گذاری به خاطر بسپارد. ارزش ذاتی اگرچه معیار کاملی برای موفقیت یک سرمایه گذاری نیست اما استفاده از مدل هایی که بر اصول بنیادی تمرکز دارند، چشم انداز هوشیارانه ای را در مورد قیمت سهام ارائه می دهد.
سخن پایانی
هر مدل ارزش گذاری که تا به حال توسط یک استاد اقتصاد یا دانشگاه مالی ایجاد شده است، در معرض ریسک و نوسانات موجود در بازار و همچنین غیرمنطقی بودن سرمایه گذاران است. اگرچه محاسبه ارزش ذاتی ممکن است راهی تضمین شده برای کاهش تمام ضرر های پرتفوی شما نباشد اما نشانه واضح تری از سلامت یک سرمایه گذاری ارائه می دهد.
سرمایه گذاران ارزشی و دیگرانی که ترجیح می دهند سرمایه گذاری ها را براساس اصول بنیادی کسب و کار انتخاب کنند، این نشانه را جزء حیاتی برای انتخاب موفقیت آمیز سهام برای بلند مدت می دانند. از دیدگاه آنها، انتخاب سهام با قیمت های بازار کمتر از ارزش ذاتی آنها می تواند در هنگام ساخت یک پرتفوی ریسک ها را تا حد امکان کاهش دهد.
اگرچه ممکن است یک سهم در یک دوره در حال افزایش قیمت باشد اما اگر بیش از حد ارزش گذاری شده معامله شود، بهتر است منتظر بمانید تا بازار آن را به کمتر از ارزش ذاتی خود برساند تا به ارزش ذاتی سهام توجه داشته باشید به یک فرصت مناسب برای معامله دست پیدا کنید. این نه تنها شما را از ضررهای عمیقتر نجات میدهد بلکه به شما فرصتی برای تخصیص پول نقد به سایر گزینه های سرمایهگذاری امنتر مانند اوراق قرضه و سایر موارد میدهد.
ارزش ذاتی سهام (Value Intrinsic) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی مفهومی است که برای سرمایه گذاران و معامله گران اهمیت بسیار بالایی دارد، چرا که به کمک تشخیص صحیح آن می توان تصمیمات بسیار مهمی را در مورد سرمایه گذاری روی سهام یک شرکت اتخاذ نمود. در واقع ارزش ذاتی سهام به ما کمک می کند که جایگاه واقعی یک سهم در بازار را تشخیص دهیم و برای خرید و یا فروش آن اقدام کنیم.
ارزش ذاتی سهام (Value Intrinsic) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
ارزش ذاتی سهام ( Intrinsic Value )
ارزش مفهومی است که برای سرمایه گذاران اهمیت بسیار بالایی دارد. در واقع می توان گفت که هدف همه سرمایه گذاران این است که ارزش دارایی های خودشان را به حداکثر برسانند. همه مدیران و کارگزاران همیشه به این فکر هستم که سیاست گذاری ها و استراتژی های یک کمپانی را به گونه ای تعیین کنند که سودآوری شرکت را به حداکثر برساند.
البته نباید از این نکته غافل شد که ارزش در واقع دارای مفهومی انتزاعی است و محاسبه آن نیز بسیار سخت است، چرا که ارزش دارای وجوه بصری نیست. البته روش های مختلفی نیز برای محاسبه ارزش در نظر گرفتند و محققان نیز هر روزه در حال بهتر کردن و توسعه دادن روش های جدید هستند.
حال در این مطلب نیز ما قصد داریم تا شما را با مفهوم ارزش ذاتی آشنا می نماییم و روش های محاسبه آن را نیز بررسی بکنیم. پس با ما همراه باشید تا بیشتر با ارزش ذاتی یک سهم آشنا شوید. (1)
ارزش ذاتی سهم چیست؟
برای شروع بهتر است بدانید که ارزش ذاتی سهام یا به قول حرفه ای ارزش بنیادی سهام، یک مفهوم بسیار ویژه در بازار بورس است. متخصصان فعال در زمینه بورس از این مفهوم برای برآورد ارزش سهام یک شرکت استفاده می کنند و در این برآورد تمامی عوامل موثر، فعالیت های تجاری و سرمایه گذاری ها، چشم انداز و هدف های آتی یک شرکت را نیز در نظر می گیرند، چرا که همه این عوامل می توانند موجب شوند تا ارزش سهام یک شرکت در گذر زمان بالاتر از قیمت فعلی اش برود و سرمایه گذاران را با سودهای خوبی مواجه کند .
به طور کلی ارزش ذاتی یک سهم بر اساس دو عامل تعیین می شود:
۱ . قدرت سودآوری
در مورد قدرت سودآوری باید گفت که این فاکتور هست طریق بررسی توانایی های یک شرکت برای افزایش میزان سود در یک بازه زمانی و یا به ثبات رساندن سودآوری - یا همان تکرار سوددهی - قابل اندازه گیری است. این فاکتور برای تحلیل گران بازار بورس، به خصوص تحلیل گران بنیادی بسیار مهم و حیاتی است، چرا که آن ها می توانند با محاسبه این مورد، آینده روشنی را برای سرمایه گذاری خودشان متصور شوند .
در مورد کیفیت سود نیز عوامل بسیار زیادی تاثیر گذار هستند، مهمترین این عوامل عبارتند از:
رعایت حقوق مشتری ها و مشتری مداری، کسب رضایت مشتریان ، رضایتمندی کارکنان، بررسی ریسک نسبی، رقابت طلبی و جاه طلبی و همچنین ثبات پیش بینی های سودآوری.
به طور کلی می توان گفت که ارزش فعلی و میزان تراکنش های مالی، جریانات نقدی و پتانسیل های سرمایه گذاری و پیشرفتی که سهام یک شرکت در آینده خواهد داشت، از عواملی است که در تعیین ارزش ذاتی یک سهم بسیار اساسی است. در این بین نباید از اهمیت کلی صورت های مالی برای تعیین ارزش ذاتی سهام نیز به سادگی عبور کرد .
با توجه به همه این تعاریف می توان به طور ساده گفت که ارزش ذاتی یک سهام نشان دهنده پتانسیل یک سهم برای پیشرفت است و جایگاه واقعی قیمتی یک سهم در بازار را نمایش می دهد. ارزش ذاتی به ما نشان می دهد که یک سهم در آینده ای نزدیک چه جایگاهی را در بازار خواهد داشت و دقیقاً به همین دلیل است که این مفهوم برای تحلیل گران بنیادی بسیار مهم و کاربردی است . (1) و (2)
تفاوت ارزش ذاتی و قیمت سهام
دانستن این نکته بسیار حیاتی است که ارزش ذاتی یک سهم الزاماً با ارزش بازاری و قیمت برابر نیست. در واقع می توان گفت که گذر زمان در بازار موجب می شود که قیمت و ارزش یک سهم به سمت ارزش ذاتی و قیمت آن سهم حرکت کند، چراکه شاید بازار در شرایط فعلی اش و به دلایل مختلف قادر به درک ارزش ذاتی یک سهم نباشد.
شاید هم پس از چند اصلاح در بازار، سرمایه گذاران ارزش واقعی و ذاتی یک سهم درک کنند. اما نکته جالب اینجاست که بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیل گران بنیادی با استفاده از تفاوت در بین قیمت ذاتی و قیمت روز بازار اقدام به خرید و فروش سهم می کنند. در واقع می توان گفت که این اختلاف قیمت موجب ایجاد شدن فرصت های تجاری در بازار می شود .
اگر یک سهم قیمتی کمتر از ارزش ذاتی خودش داشته باشد، تحلیلگران آستین ها را بالا زده و برای خرید آن سهم اقدام می نمایند؛ چرا که این سهم با گذر زمان به قیمت ذاتی و ارزش ذاتی خود نزدیک تر خواهد شددر آینده به آنها سود خواهد داد. حرفه ای های بازار بورس و اوراق بهادار به این نوع سهم ها undervalue نیز می گویند، چرا که معتقدند ارزش واقعی این سهم ها بیشتر از میزانی است که بازار فعلی روی آن ها قیمت گذاری کرده است و روند حرکتی بازار موجب بالاتر رفتن قیمت این سهم ها خواهد گشت.
در نقطه ی مقابل نیز اگر یک سهم قیمتی بیشتر از ارزش ذاتی خودش داشته باشد، سرمایه گذاران اقدام به فروش آن سهم خواهند نمود، چرا که با گذر زمان این سهم ارزش خودش را از دست خواهد داد و موجب آن خواهد شد که آنها ضرر و زیان را بابت یک سهم تجربه کنند. متخصصان فعال در حوزه بورس به این گونه سهم ها overvalue نیز می گویند، چرا که معتقدند قیمت این گونه سهم ها بالاتر از ارزش واقعی آن هاست و روند حرکتی بازار موجب پایینتر رفتن قیمت این سهم ها خواهد گشت. (3) و (4)
آیا همه ی سهم ها با گذر زمان به ارزش ذاتی می رسند؟
این یکی از سوالاتی است که ذهن بسیاری از سرمایه گذاران را درگیر خودش می کند، اما پاسخ به آن بسیار ساده است. فقط کافی است که به چند نکته توجه داشته باشید:
1. اصلاحات در ارزش گذاری ها موجب این می شود که بازار روند خاص خودش را پیدا کند .
2. روند بازار موجب می شود تا قیمت سهم ها به سمت ارزش ذاتی شرکت ها حرکت کند.
در مورد اصلاح قیمت و اصلاح در ارزش گذاری ها باید بگویم که عوامل بسیاری هستند که باعث می شوند قیمت فعلی یک سهام، کمتر و یا بیشتر از قیمت واقعی یا همان ارزش ذاتی اش باشد. به طور کلی از این اتفاق می توان این برداشت را کرد که بازار به خوبی ارزش یک سهم را درک نکرده است. اینجاست که ممکن است یک سهم overvalue یا undervalue شود.
اما جای نگرانی نیست چرا که بازار اصلاح خواهد شد و سهم به قیمت واقعی خودش حرکت خواهد کرد. البته این مورد را نیز باید در نظر داشته باشید که بسیاری از کارشناسان و سرمایه گذارانی از روش های بنیادی برای تحلیل قیمت استفاده می کنند overvalue یا undervalue بودن یک ساعت را تشخیص می دهند و اقدام به خرید و یا فروش آن می نمایند، به همین دلیل است که بازار با این حرکت آن ها متوجه ارزش واقعی یک سهم به مرور زمان خواهد شد.
البته باید توجه داشته باشید که زمان و سرعت حرکت قیمت فعلی یک سهم به سمت قیمت ذاتی، به عوامل مختلفی بستگی دارد. برای مثال استراتژی های یک شرکت، چشم انداز و آینده نگری، تزریق سرمایه برای پیشبرد اهداف، میزان پیشرفت نسبت به رقبا و نگرش مدیران یک شرکت نیز روی این مورد تاثیر گذار خواهد بود. (5) و (6)
محدودیت های تعیین ارزش ذاتی سهام
باید به این نکته توجه ویژه ای داشته باشید که تمرکز روی مباحث بنیادی و ارزش ذاتی یک سهم، شما را با محدودیت هایی برای تصمیم گیری خرید یا فروش و پیاده سازی استراتژی حرکت در بازار مواجه می کند. دلیل اصلی این محدودیت ها نیز مسئله زمان است، چرا که تجربه نشان داده است که بازار معمولاً زمانی طولانی را برای شناخت ارزش ذاتی یک سهم نیاز دارد .
به همین دلیل است که اگر شما با استراتژی های بنیادی وارد بازار شوید و ارزش ذاتی سهام یک شرکت را به درستی تشخیص دهید و روی پیاده سازی استراتژی های خودتان در این حوزه تمرکز کنید، فرصت انجام و پیاده سازی استراتژی های تکنیکال و کوتاه مدت را از دست خواهید داد. در واقع وقتی شما با دید بلند مدت وارد بازار بورس می شوید، دیگر نخواهید توانست از نوسان گیری های موجود در در وهله های مختلف زمانی استفاده کنید.
البته شک نداشته باشید که در صورت عملکرد صحیح در تحلیل ها و صبوری شما در بلندمدت، پیروز خواهید بود و مقادیر سود بسیار بیشتر و به مراتب بهتری را به نسبت نوسان گیری کسب خواهید کرد. (5)
انواع روش ها برای ارزش گذاری دارایی های مالی یک شرکت
- رویکرد نسبی
- رویکرد ترازنامه ای
- رویکرد تنزیلی
رویکرد نسبی
در رویکرد نسبی ارزش هر شرکتی با توجه به شرکت های مشابه تعیین می شود. ایده اصلی در این رویکرد این است که شرکت های مشابه دارایی های مشابه نیز خواهند داشت. مهمترین ضریب مورد استفاده در روش های نسبی P/E است.
رویکرد ترازنامه ای
در رویکرد ترازنامه تمرکز اصلی محاسبه کننده روی ارزش دارایی های یک شرکت است. در مدل های پیشرفته، این رویکرد علاوه بر ارزش دارایی های فیزیکی، ارزش دارایی های نامشهود نیست در محاسبه ارزش شرکت منظور می گردد. مدل اصلی این رویکرد عبارتند از روش خالص ارزش دارایی ها و روش ارزش دفتری تعدیل شده .
رویکرد تنزیلی
در ابتدا باید بدانید که از نظر علمی این روش، برترین روش محاسبه ارزش ذاتی یک شرکت به حساب می آید. به طور کلی می توان گفت که در رویکرد تنزیلی، ارزش ذاتی یک شرکت بر حسب جریان های نقدی تولید شده توسط آن شرکت محاسبه می شود. (3)
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام
برای انجام این کار، «مدل گوردون» موجود است. به این مدل، باقی مانده DDM نیز می گویند. در واقع این مدل، ارزش ذاتی یک سهم را برمبنای ارزش فعلی سود تقسیمی پیش بینی شده با نرخ ثابت محاسبه می کند. در واقع می توان گفت که این مدل فرض می کند که یک شرکت همیشه وجود داشته و خواهد داشت و سود تقسیمی مربوط به این شرکت نیز بر اساس یک نرخ معین و به صورت پیوسته افزایش پیدا می کند.
به همین دلیل است که این روش برای برآورد ارزش ذاتی، ارزش یک ثانیه را در غالب تابعی از سودهای تقسیمی مورد انتظار در دوره آتی، حقوق صاحبان سهام و رشد مورد انتظار در سودهای تقسیمی در نظر می گیرد. از آن جایی که حرف از تابع شد، طبیعتاً باید منتظر یک فرمول ریاضی باشیم، فرمولی که بر اساس یک سری بی نهایت خواهد. یک سری که از سودهای تقسیمی مورد انتظار در آینده تشکیل شده است .
اینجاست که یک سوال اساسی پیش می آید: این فرمول (مدل گوردون) چیست و چگونه می توان از آن برای محاسبه ارزش ذاتی سهام استفاده کرد؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم که می توان از طریق فرمول:
Intrinsic value of stock = D÷ (K-G)
ارزش ذاتی سهام را محاسبه کرد. در این فرمول بسیار کاربردی، D به معنی سود تقسیمی مورد انتظار در مورد هر سهم، K به معنی بازده مورد انتظار یک سرمایه گذار و G نیز به معنی نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام است. (3)
نتیجه گیری و جمع بندی
مسلماً با خواندن مطلب متوجه شده اید که ارزش در بازار بورس دارای چه مفهومی است و شناخت آن می تواند تا چه حد حیاتی و مفید باشد. پس می توان به سادگی این نتیجه را دریافت کرد که تشخیص ارزش واقعی یک شرکت شما را در دراز مدت به سودهای کلان خواهد رساند. البته نباید فراموش کنید که هر روزه روش های جدیدی نیز برای تعیین ارزش ساخته می شود، در این میان وظیفه ما این است که فرایند یادگیری خودمان را هیچگاه متوقف نکنیم.
در پایان امیدواریم که از این مطلب رضایت داشته باشید و برایتان روز های بسیار پر سودی را در بازار آرزومندیم .
دیدگاه شما