امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای چیست؟ و چگونه کار می کند؟
یکی از حوزههای مشهور و مطرح در صنعت ارزهای دیجیتال، امور مالی غیرمتمرکز (decentralized finance) یا دیفای (DeFi) است. دیفای به هر نوع خدمات مالی گفته میشود که با استفاده از قراردادهای هوشمند (smart contracts) انجام میشود.
قراردادهای هوشمند توافقنامههایی خودکار و بدون نیاز به واسطه (مانند بانک یا وکیل) هستند که به جای واسطههای سنتی، از فناوری آنلاین بلاک چین استفاده میکنند. از سپتامبر ۲۰۱۷ (شهریور ۹۶) تاکنون (اواخر مهر ۹۹)، ارزش قفلشده در حوزه دیفای از ۲.۱ میلیون دلار به حدود ۶.۵ میلیارد دلار است.
اما علت علاقه روزافزون افراد به این حوزه چیست؟ در ادامه این مقاله، نگاهی کامل به نحوه کارکرد، کاربردها، مزایا و معایب حوزه امور مالی غیرمتمرکز میپردازیم.
امور مالی غیرمتمرکز به زبان ساده
امور مالی غیرمتمرکز را در معنای کلی میتوان ادغام سرویسهای سنتی بانکداری با فناوریهای غیرمتمرکزی همچون ارزهای دیجیتال و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (Decentralized Applications) یا بهاختصار دپ (dApps) دانست.
در معنای فنیتر، امور مالی غیرمتمرکز را میتوان ادغام تمام محصولات غیرمتمرکز، همچون داراییهای دیجیتال، قراردادهای هوشمند، پروتکلها و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز با هدف ارائه خدماتی دانست که پیش از این، به شکل متمرکز انجام میشدند.
برای ورود بیشتر به جزئیات امور مالی غیرمتمرکز میتوانیم نگاهی به سیستم اقتصادی سنتی داشته باشیم. در سیستم مالی و بانکداری سنتی، یک مرجع اصلی، مانند دولتها و بانکهای مرکزی، در هسته وجود دارد.
در این سیستم، فرد باید به دولت حاکم برای حفظ ارزش پول ملی، به بانکها برای حفظ سرمایه واریزشده و به شرکتهای عمومی برای ارائه بهترین بازده سرمایهگذاری اعتماد داشته باشد. حال آن که، تاریخ در بسیاری موارد، از جمله بحران مالی سال ۲۰۰۸ یا بحران اقتصادی فعلی در زمانه شیوع کرونا، نشان داده است که با حذف این وابستگی و اعتماد، افراد راحتتر میتوانند از حاصل دسترنج خود سود ببرند.
اصلیترین هدف امور مالی غیرمتمرکز، ایجاد سیستمی اقتصادی همتابههمتا و بدون نیاز به واسطه است.
آغاز به کار بیت کوین در سال ۲۰۰۸، گام اول برای حذف وابستگی افراد به مراجع مرکزی بود و امور مالی غیرمتمرکز تلاش دارد تا با پیشبرد این اصل، سیستمهای اقتصادی را خودکفا و خودبسنده کند.
هدف امور مالی غیرمتمرکز ایجاد سیستمی باز و «بدون نیاز به مرجع قابلاعتماد» برای همه افراد است. امور مالی غیرمتمرکز به همه اجازه میدهد تا مسئولیت و کنترل داراییهای خود را بدون نیاز به واسطه، بر عهده بگیرند و به هیچ مرجع دیگری، اجازه تصمیمگیری در مورد اموال شخصی خود را ندهند.
نمونههایی از کاربرد امور مالی غیرمتمرکز
دیفای میتواند جایگزین هرگونه سرویس مالی فعلی شود و البته، ویژگی فوقالعاده تمرکززدایی را نیز وارد سیستمها کند. در ادامه به برخی از کاربردهای شگفتانگیز امور مالی غیرمتمرکز در خدمات بانکداری و مالی اشاره خواهیم کرد.
وام گرفتن و وام دادن
در سال ۲۰۲۰، شاهد رونق بیشتری در فضای دیفای و کوینهای مرتبط با این حوزه بودیم. درواقع، اکثر این کوینها روی پلتفرمهای مالی اجرا میشوند که میتوانید از آن ها برای قرضدادن کوینهای خود، سود و بهره دریافت کنید.
این پلتفرمها از امور مالی غیرمتمرکز برای یافتن وامدهندگان و وامگیرندگان و ارتباط این دو گروه با یکدیگر استفاده میکنند. این مسئله نیازمند استفاده از قراردادهای هوشمند است که اغلب روی شبکه اتریوم اجرا میشوند.
بنا به ماهیت غیرمتمرکز این سیستم، کاربر نیازی به احراز هویت و تأیید نام، تاریخچه مالی یا سایر موارد ندارد. وثیقه کاربر (داراییهای قفلشده فرد برای ورود به پلتفرمهای وامدهی) برای ارائه یا دریافت وام کافی است.
از جمله برجستهترین پلتفرمهای وامدهی میتوان به کامپاند (Compound) و آوی (Aave) اشاره کرد که کاربران آنها میتوانند با استفاده از روش وامدادن، درآمد غیرفعال (passive income) کسب کنند.
کِشت سود
از جمله سایر انواع وامدهی، میتوان به کِشت سود (yield farming) اشاره کرد. این روش که بهعلت پیچیدگی معاملاتی، بیشتر مورد کاربرد معاملهگران حرفهای قرار میگیرد، ریسک بالا و البته سود بیشتری نسبت به سایر انواع سرمایهگذاری در دیفای دارد.
معاملهگرها با برآورد دقیقی از احتمال بازده، میتوانند از روش کِشت سود برای کسب سود ثابت یا متغیر از توکنهای دیفای در پلتفرمهای مختص کشت سود و محبوبترین استخرهای نقدینگی همچون کامپاند، سینتتیکس (Synthetix) و کازموس (COSMOS) استفاده کنند.
استخرهای نقدینگی (liquidity pools)، استخرهایی از توکن هستند که در قراردادهای هوشمند قفل میشوند. این استخرها تسهیلات مالی بیشتری در اختیار معاملهگرها قرار میدهند و با تأمین نقدینگی، به رونق معاملات در پلتفرمهای غیرمتمرکز کمک میکنند.
کِشت سود روشی جدید در دیفای بهمنظور افزایش درآمد حاصل از وامدهی است.
صرافیهای غیرمتمرکز
در این روزها، یکی از محورهای اصلی فضای امور مالی غیرمتمرکز ایجاد صرافیهایی است که در آن کاربرها بتوانند، بدون نیاز به پلتفرم مرکزی، به سادگی ارزهای دیجیتال خود را بخرند یا بفروشند. صرافیهای غیرمتمرکز (decentralized exchanges)، یا بهاختصار DEX، میتوانند راهی برای ارتباط همتابههمتای خریداران با فروشندگان باشند.
نکته جالب اینجا است که این نوع پلتفرم، با حذف واسطه مرکزی، به نفع هر دو طرف کار میکند. زیرا برخلاف سیستمهای اقتصادی متمرکز، هیچکدام نیازی به پرداخت کارمزد به پلتفرمی واحد و مرکزی ندارند.
همچنین اپلیکیشنهای غیرمتمرکز نیز با صرافیهای غیرمتمرکزی، همچون صرافی محبوب یونیسواپ (Uniswap) و بلنسر (Balancer)، همکاری میکنند تا کاربران بتوانند به راحتی به مبادله ارزهای دیجیتال با استراتژی مورد نظر خود دسترسی داشته باشند.
پیشبینی و شرط بندی
بازارهایی برای پیشبینی وقایع آتی، مانند انتخابات، یا شرط بندی روی موارد مختلف از جمله کاربردهای پرطرفدار حوزه دیفای هستند. هدف بازارهای پیشبینی در امور مالی غیرمتمرکز، آگر (Augur) و پولتوگدر (PoolTogether)، ارائه انواع روشهای پیشبینی و شرط بندی، به صورت همتا به همتا بین کاربران و حذف واسطههای معمول در این بازارها است.
هدف این بازارها، شرطبندی و کسب سود از طریق پیشبینی و شرط بندی است و به دلیل غیرمتمرکزبودن و عدم تبعیت از قوانین معمول، میتواند سود بیشتری نصیب کاربران کند.
مبادله داراییهای واقعی
برخی از پلتفرمهای دیفای، همچون پلتفرم سینتتیکس، به کاربران اجازه میدهند تا داراییهای ملموس و واقعی همچون فلزات گرانبها را معامله کنند. با گسترش چشمانداز دیفای، بهطور مستمر قابلیتها و کاربردهای این حوزه نیز افزایش مییابند.
اپلیکیشنهای غیرمتمرکزِ آینده احتمالاً تأثیر گستردهتری بر زندگی روزمره افراد خواهند داشت. بهعنوان مثال، شما احتمالاً به زودی قادر خواهید بود که یک قطعه زمین یا خانه روی پلتفرم دیفای خریداری کنید و طی یک قرارداد هوشمند و توافقنامه مبتنی بر بلاک چین، بدون نیاز به احراز هویت یا انجام فرآیند طاقتفرسای ارزیابی زیر نظر مرجعی قانونی، برای خرید خود وام دریافت کنید و اقساط آن را در طول چند سال بپردازید.
یکی از روشهای پرحاشیه کسب سود از حوزه دیفای، استفاده از پلتفرمهای شرطبندی است.
مزایای امور مالی غیرمتمرکز
علت اصلی توجه به دیفای، مزایای قابل توجهی است که میتواند به سیستم اقتصادی کنونی اضافه کند. تمرکززدایی بیشتر به منزله لذت بیشتر کاربر از استقلال و خودمختاری در ذخیره، انتقال و کنترل سرمایه خود، بدون نیاز به واسطه، است.
مهمتر از همه، امکانات اقتصادی غیرمتمرکز در مقایسه با چارچوبهای سیستمهای مالی متمرکز، شفافیت بیشتری دارند. از جمله برتریهای سیستم مالی غیرمتمرکز میتوان به این موارد اشاره کرد:
- آنلاین و دیجیتالی بودن همه فرآیندها
- بینالمللی بودن و کاهش نظارت قوانین سختگیرانه کشورهای مختلف بر کنترل دارایی افراد
- پذیرش همه افراد، بدون نیاز به احراز هویت
- کُد متنباز و امکان مشارکت تمام اعضاء در توسعه شبکه
دیفای بیشتر روی بلاک چین اتریوم سوار میشود که ارائهکننده برخی از برترین فناوریها برای اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است. بلاک چین ساختاری از بلاکهای متصل به یکدیگر است.
به استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ همین ترتیب، فضای دیفای نیز از قطعات مختلف از پیش تعبیهشدهای تشکیل شده که میتوانند در تعامل با هم یک سیستم مالی کارآمد شکل دهند. هر محصول یا خدمات جدیدی را در حقیقت میتوان بهعنوان بخشی جداگانه در نظر گرفت که با ترکیب مجموعهای از محصولات دیفای، ابزار و خدمات مالی جالبی به دست میآیند.
هر کدام از اپلیکیشنهای دیفای را میتوان بهنوعی قطعهای لِگو دانست که در کنار بهدلخواه چیده میشوند و ساختاری جدید و منسجم را کامل میکنند.
جزئیات نحوه عملکرد اکوسیستم دیفای ممکن است برای فردی غیرحرفهای بسیار پیچیده به نظر برسد. با این حال، اساس سیستمهای غیرمتمرکز بر قراردادهای هوشمندی بنا شده است که سوخت اصلی کل شبکه هستند.
به حوزه دیفای «پول لِگویی» (Lego money) نیز گفته میشود. زیرا کاربران میتوانند با چینش مناسب اپلیکیشنهای غیرمتمرکز، مانند چینش و اتصال قطعات لِگو کنار هم برای ساخت ساختمانها و وسایل مختلف، به سودی حداکثری دست پیدا کنند.
بهعنوان مثال، شما فقط با استفاده یک گوشی هوشمند، میتوانید استیبل کوینی (stablecoin) همچون دای (DAI) بخرید و سپس آن را روی پلتفرم کامپاند وام بدهید تا سودی به جیب بزنید.
ویژگی و مبنای امور مالی غیرمتمرکز تا حدی درخشان پیش رفته است که بسیاری از موسسات مالی سنتی نیز به تدریج پا به عرصه دیفای میگذارند و بهدنبال روشهایی برای مشارکت در این حوزه هستند.
بهعنوان مثال، ۷۵ بانک بزرگ جهان، در قالب «شبکه اطلاعات بین بانکی» (Interbank Information Network)، در حال آزمایش فناوری بلاک چین هستند تا سرعت پرداختهای خود را افزایش دهند. در میان این نهادهای مالی برجسته، نام بزرگترین شرکتهای بانکداری دنیا، همچون جیپی مورگان (JP Morgan)، گروه بانکداری استرالیا و نیوزیلند (ANZ) و رویال بانک کانادا (Royal Bank of Canada) به چشم میخورد.
معایب امور مالی غیرمتمرکز
با وجود مزایای استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ فوقالعاده حوزه دیفای که آن را از هر نظر تبدیل به یک سیستم اقتصادی ایدهآل میکند، این صنعت دچار چند نقطه ضعف است. البته، میتوان گفت این مشکلات چندان جدی نیستند و برخی از آنها را نیز نمیتوان به سرتاسر حوزه دیفای تعمیم داد. بهعنوان مثال، کنترل کامل کاربران روی سرمایهگذاریهای خود میتواند در بعضی موارد تبدیل به فاجعهای مالی شود و ایده خطرناکی است.
علاوه بر این، همان طور که در هر اپلیکیشن آنلاین دیگری میتوان انتظار داشت، حوزه دیفای نیز در معرض حملات سایبری مختلف است و احتمال دارد تمام دارایی فرد در عرض چند دقیقه به سرقت برده شود.
همچنین، از احتمال ایجاد باگها و نقایص اپلیکیشنهای آنلاین که ممکن است دسترسی فرد را به طور موقتی یا دائمی به سرمایههای خود قطع کند نیز نباید غافل بود.
یکی از معایب دیفای، افزایش احتمال ناکامی افراد تازهوارد در کنترل و مدیریت سرمایه شخصی است.
کوینهای مطرح حوزه دیفای
ارزهای دیجیتال و پول دیجیتال تا مدتها با ما خواهند ماند و همراه با آنها، امور مالی غیرمتمرکز نیز به رشد و گسترش خود ادامه میدهد. از جمله برترین کوینهای حوزه دیفای، به لحاظ ارزش بازار، میتوان به توکن سینتیتکس نتورک (Synthetix Network Token)، با نام اختصاری SNX، توکن لِند (Lend) از پلتفرم آوی و توکن یرن فایننس (Yearn.finance) با نام اختصاری YFI اشاره کرد که بهترتیب به رشدی ۲۴,۰۰۰، ۲۰,۰۰۰ و ۶,۰۰۰ درصدی دست یافتند.
برخی از سایر پلتفرمها و کوینهای برجسته حوزه دیفای عبارتند از: پلتفرم چین لینک (Chainlink) با کوین لینک (LINK)، پلتفرم میکر (Maker) با کوین MKR، پلتفرم کامپاند با کوین کامپ (COMP)، پلتفرم زیرواِکس (0x) با کوین ZRX و پلتفرم امپلفورث (Ampleforth) با کوین AMPL.
موانع و خطرهای حوزه دیفای
ارزش قفلشده در پروژههای دیفای بهمنظور کسب درآمد غیرفعال سر به فلک کشیده است. روش کِشت سود که پیشتر به آن اشاره کردیم، امکان کسب سود بیشتر (البته با ریسک و خطر بیشتر) را برای معاملهگران فراهم میکند. با این حال، برخی از سیستمهای کسب سود بیش از اندازه پیچیده هستند و ممکن است برای معاملهگرها، خصوصاً افراد مبتدی، بهطور کامل شفاف نباشند.
همچنین، سرمایهگذاری در امور مالی غیرمتمرکز با خطرهای متعددی همراه است. در بسیاری از موارد، افراد تازهوارد به این صنعت، قادر به تفکیک پروژههای سودمند از پروژههای کلاهبردارانه یا ناقص نیستند.
با وجود افزایش محبوبیت صنعت دیفای در سال ۲۰۲۰، بسیاری از اپلیکیشنهای دیفای، بنا به دلایل مختلف، بهطور ناگهانی از کار افتادند و توکنهای بومی این پروژهها ارزش خود را از دست دادند. یکی از برترین نمونهها برای پروژههای ناموفق دیفای، میم کوین یام (YAM) است که ارزش کل ۶۰ میلیون دلاری آن، تنها در طول ۳۵ دقیقه، سقوطی آزاد تا صفر داشت!
یکی از عجیبترین و البته پررونقترین بخشهای صنعت دیفای در سال ۲۰۲۰، فراز و فرود شگفتانگیز کوینهایی با اسامی مواد خوراکی بود.
پروژههای دیگر مانند هاتداگ (Hotdog) و پیتزا (Pizza) نیز به همین سرنوشت دچار شدند و بسیاری از معاملهگرها پول زیادی را در این بین از دست دادهاند.
علاوه بر این، باگها و نقایص امور مالی غیرمتمرکز نیز کم نیستند و مشکلاتی که در ناهمخوانی قراردادهای هوشمند با پروتکل پلتفرمهای مختلف دیده میشود میتواند پروژهها را با باگها و خطاهای دائمی و افزایش ریسک کاربران مواجه کند.
سخن پایانی
هدف اصلی امور مالی غیرمتمرکز تسهیل هر نوع تراکنش یا قرارداد هوشمند است، مانند وام گرفتن یا وام دادن، خدمات بیمه، تأمین سرمایه، معاملات قراردادهای مشتقه، رأیگیری، شرط بندی و سایر مواردی که در آنها، یک دارایی ارزشمند، براساس چارچوبها و اصولی مشخص، مورد مبادله قرار میگیرد. این هدف با حذف دولتها، سازمانها، اشخاص ثالث و واسطههای مرکزی محقق میشود.
از آنجا که در حال حاضر، بسیاری از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز روی پلتفرم اتریوم ساخته میشوند، نسخه دوم اتریوم (Ethereum 2.0) میتواند با افزایش ظرفیت بلاک چین و مقیاسپذیری اتریوم، نقشی کلیدی در افزایش قابلیتهای دیفای بازی کند.
امروزه، فعالیت معاملهگرها و سرمایهگذارها در حوزه دیفای به طور روزافزون در حال گسترش است. با این همه، دشوار میتوان آینده دقیقی برای این صنعت متصور شد. سرنوشت دیفای بستگی به دو عامل کلیدی دارد: کاربرانی دارد که این حوزه را مفید و کارآمد تلقی میکنند و کاربردهایی که امور مالی غیرمتمرکز میتواند برای این افراد داشته باشد.
این فناوری مالی، در آغاز راه است و هنوز در بسیاری موارد، در مرحله آزمایش قرار دارد. همچنین، هنوز مشکلاتی در زمینه امنیت و مقیاسپذیری در حوزه دیفای وجود دارند که باعث شده معاملهگرهای مشتاق به این حوزه، به توسعه و راهاندازی نسخه دوم پلتفرم اتریوم و همچنین پلتفرمهای مشابه، چشم امید داشته باشند.
پروژه دیفای به نوآوری جدید در بانک مرکزی برزیل
بانک مرکزی برزیل پیشنهادهایی برای هشت پروژه جدید برای پیشبرد از طریق آزمایشگاه نوآوری خود انتخاب کرد، از جمله یک استخر نقدینگی مالی غیرمتمرکز (دیفای) از Itaú Unibanco، بزرگترین بانک این کشور.
در بیانیه بانک مرکزی به زبان پرتغالی آمده است ،پروژه پیشنهادی یک پلتفرم خواهد بود که از طریق بلاک چین و قراردادهای هوشمند اجازه نگهبانی، مبادله ارز و سرمایه گذاری های جایگزین را می دهد. «مورد استفاده شامل ایجاد یک استخر نقدینگی با توکنهایی است که از استیبلکوینها تقلید میکنند که میتواند برابر با دلار برزیل یا برخی ارزهای فیات دیگر باشد، که عملکرد آن شبیه به نقدینگی دیفای در بازار ارزدیجیتال عمل کنند. .”
لیست پیشنهادات همچنین شامل چندین پروژه دیگر مرتبط با بلاک چین است. یکی از پیشنهادات Lovecrypto شامل تبدیل یک استیبل کوین در بلاک چین Celo به ارز دیجیتال بانک مرکزی برزیل (CBDC) یعنی Real Digital است. پروژه دیگری از Delend Tecnologia یک پروتکل اعتباری غیرمتمرکز را با هدف مشاغل کوچک و متوسط تشکیل می دهد، در حالی که یک پیشنهاد جداگانه از Celso Jungbluth بر اعتبارات خرد غیرمتمرکز متمرکز است.
این آزمایشگاه در ۱۲ سپتامبر افتتاح می شود و توسعه دهندگان باید یک نمونه اولیه کاربردی و گزارش هر پروژه را تا ۱۵ دسامبر ارائه کنند.
به گزارش اس اند پی گلوبال، ایتائو بزرگترین بانک برزیلی است که بیش از ۳۷۱ میلیارد دلار در کل دارایی دارد. بانک مرکزی همچنین پروژه ایتائو دیگری را با تمرکز بر ارتباطات میدان نزدیک (NFC) و فناوری کد QR برای نوآوری بیشتر PIX، سیستم پرداخت فوری کشور، انتخاب کرد.
این پنجمین دور پروژههایی است که آزمایشگاه LIFT از زمان راهاندازی خود در سال ۲۰۱۸ انتخاب کرده است. در ماه مارس، LIFT به طور جداگانه ۹ پروژه را با هدف توسعه CBDC برزیل توسعه داد.
استخر نقدینگی چیست؟ سرمایه هایی که DeFi را در حال اجرا نگه می دارند
دنیای مالی با نقدینگی کار می کند. بدون بودجه در دسترس، سیستم های مالی متوقف می شوند. DeFi یا امور مالی غیرمتمرکز یک اصطلاح فراگیر برای خدمات مالی و محصولات در بلاک چین تفاوتی ندارد.
فعالیتهای DeFi مانند وامدهی، استقراض یا تعویض توکن به قراردادهای هوشمند متکی هستند،کاربران پروتکل های DeFi دارایی های رمزنگاری شده را در این قراردادها قفل می کنند که به آنها استخر نقدینگی می گویند تا دیگران بتوانند از آنها استفاده کنند.
استخر نقدینگی ها یک نوآوری در صنعت کریپتو هستند که در امور مالی سنتی معادل فوری ندارند، استخرهای نقدینگی علاوه بر فراهم کردن راه نجات برای فعالیتهای اصلی پروتکل دیفای، به عنوان بستری برای سرمایهگذارانی که تمایل به ریسک و پاداش بالا دارند نیز عمل میکنند.
استخر نقدینگیol چگونه کار می کنند؟
فراتر از زبان فنی نگاه کنید و متوجه خواهید شد که منطق اساسی استخر نقدینگی بصری است.
برای اینکه هر فعالیت اقتصادی در DeFi اتفاق بیفتد، باید رمزارز وجود داشته باشد. و آن رمزارز باید به نحوی عرضه شود، این دقیقاً همان کاری است که استخر نقدینگی قرار است انجام دهند.
وقتی کسی توکن A را برای خرید توکن B در یک صرافی غیرمتمرکز میفروشد، به توکنهای موجود در A/B, استخر نقدینگی که توسط سایر کاربران ارائه میشود متکی است.
هنگامی که آنها توکن های B را خریداری می کنند، اکنون توکن های B کمتری در استخر وجود خواهد داشت و قیمت B افزایش می یابد. این یک اقتصاد عرضه/تقاضا ساده است.
استخر نقدینگی قراردادهای هوشمندی هستند که حاوی توکن های رمزنگاری قفل شده هستند که توسط کاربران پلتفرم عرضه شده اند.
آنها خوداجرا هستند و نیازی به واسطه ندارند تا بتوانند کار کنند. آنها توسط کدهای دیگری مانند استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ سازندگان بازار خودکار (AMM) پشتیبانی می شوند که به حفظ تعادل در استخر نقدینگی ها قراردادهای هوشمندی هستند که حاوی توکن های رمزنگاری قفل شده هستند که توسط کاربران پلتفرم عرضه شده اند. از طریق فرمول های ریاضی کمک می کنند.
استخر لیکوییدیتی چیست؟ لزوم استفاده از استخرهای نقدینگی
استخر لیکوییدیتی یا « Liquidity Pools» که به آن استخر نقدینگی نیز میگویند، در واقع استخرهایی از توکنها هستند که در یک قرارداد هوشمند قفل شدهاند. آنها برای تسهیل تبادل ارزها مورد استفاده قرار میگیرند و بطور گسترده توسط برخی از صرافیهای غیرمتمرکز استفاده میشوند.
حتما شما هم در زمینه استخرهای نقدینگی سوالهایی از قبیل استخر لیکوییدیتی چیست ؟ چطور کار میکند؟ و چرا ما حتی در امور مالی غیرمتمرکز به آنها نیاز داریم؟ ما در این مقاله تمام این موارد را بررسی خواهیم کرد.
استخر لیکوییدیتی چیست؟
استخر لکوییدیتی مجموعهای از توکنهای قفل شده در قراردادهای هوشمند است که نقدینگی را در مبادلات غیرمتمرکز فراهم میکند. این استخرها تلاش میکنند تا مشکلات ناشی از عدم نقدینگی در سیستمهای مبادلات را کاهش دهند.
مبادلات غیرمتمرکزی که از منابع نقدینگی استفاده میکنند، همان مواردی هستند که از سیستمهای مبتنی بر بازارساز خودکار استفاده میکنند. در چنین سیستم عاملهای معاملاتی، دفتر سفارش سنتی با ذخیره نقدینگی از قبل تأمین شده، جایگزین میشود.
مزیت استفاده از استخرهای نقدینگی این است که نیازی به خریدار و فروشنده برای تصمیمگیری در مورد مبادله دو دارایی با قیمت معین نیست. در عوض از استخر نقدینگی که از قبل تأمین مالی شده استفاده میشود. به این ترتیب، معاملات در جفت ارزهایی با کمترین نقدینگی نیز انجام میشود البته به این شرط که یک استخر لیکوییدیتی به اندازه کافی بزرگ وجود داشته باشد.
وجوه موجود در استخرهای نقدینگی توسط کاربران تأمین میشود. این کاربران از طریق کارمزد معاملات بر اساس درصد استخر لیکوییدیتی، درآمد غیر فعال از سپرده خود کسب میکنند. یکی از اولین پروتکلهای استفاده از استخرهای لیکوییدیتی، « Bancor» بود، اما رفته رفته محبوبیت سیستم یونی سواپ «Uniswap» به طور گستردهای افزایش یافت.
برخی دیگر از صرافیهای معروف مانند «Balancer»، «Curve» و «SushiSwap» از استخرهای نقدینگی اتریوم استفاده میکنند. استخرهای نقدینگی این صرافیها دارای توکنهای « ERC-20» هستند.
استخر لیکوییدیتی چگونه کار میکند؟
در واقع یک استخر لیکوییدیتی منفرد، 2 توکن را در خود جای میدهد و هر استخر، بازار جدیدی را برای آن جفت توکن ایجاد میکند. DAI / ETH میتواند نمونه خوبی از استخر نقدینگی در یونی سواپ باشد.
وقتی یک استخر لیکوییدیتی جدید ایجاد میشود، اولین تأمینکننده نقدینگی، قیمت اولیه داراییهای موجود در مجموعه را تعیین میکند. وقتی نقدینگی به استخر عرضه میشود، تأمینکننده متناسب با میزان نقدینگی مورد نیاز خود، توکنهای ویژهای به نام توکنهای LP دریافت میکند. هنگامیکه معامله توسط استخر تسهیل میشود، سود به طور متناسب بین تمام دارندگان توکن LP توزیع خواهد شد. اگر تأمینکننده بخواهد نقدینگی اساسی خود را به علاوه هرگونه هزینه تعلق گرفته پس بگیرد، باید توکنهای LP خود را بفروشد.
هر مبادله توکنی که یک استخر لیکوییدیتی آن را تسهیل میکند، منجر به تعدیل قیمت با توجه به الگوریتم قیمتگذاری میشود. البته میزان حرکت قیمت، متناسب با اندازه استخر است و به میزان بزرگی معامله بستگی دارد. هرچه استخر در مقایسه با یک معامله بزرگتر باشد، تأثیر قیمت آن کاهش مییابد، بنابراین استخرهای بزرگ میتوانند معاملات بزرگتری را انجام دهند، بدون اینکه قیمت را بیش از حد جابهجا کنند.
مقایسه استخر لیکوییدیتی و ثبت سفارش
برای درک تفاوت استخرهای لیکوییدیتی، بیایید به بخش اصلی تجارت الکترونیک، یعنی ثبت سفارش، نگاهی بیندازیم. به زبان ساده، سفارشات ثبت شده مجموعهای از سفارشات باز در حال حاضر، برای یک بازار مشخص است. سیستمی که سفارشات را با یکدیگر منطبق میکند، موتور انطباق نامیده میشود. موتور انطباق هر ثبت سفارش را روی هسته اصلی متمرکز میکند و این سبب تسهیل مبادلات میشود.
معامله دیفای، شامل معاملات بصورت زنجیرهای است، بدون اینکه یک منبع مالی متمرکز وجود داشته باشد. این مسئله هنگام ثبت سفارش، مشکلاتی را به وجود میآورد. هر معامله با ثبت سفارش به هزینه نیاز دارد که این مسئله انجام معاملات را بسیار گران میکند. مهمتر از همه، اکثر زنجیرههای بلوکی توان مورد نیاز را برای معامله میلیاردها دلار در هر روز ندارند.
موارد استفاده از استخر لیکوییدیتی چیست ؟
محبوبترین موارد استفاده از استخرهای لیکوییدیتی AMMها یا همان بازارساز خودکار (Automated Market Maker) است که تا کنون در مورد آن بحث کردیم. اما از استخرهای نقدینگی میتوان به روشهای مختلف استفاده کرد، که عبارتند از:
ییلد فارمینگ یا استخراج نقدینگی
استخر لیکوییدیتی اساس سیستم عاملهای خودکار کسب بازده سالانه هستند، جایی که کاربران وجوه خود را به استخرها برای کسب سود واریز میکنند.
توزیع توکنهای جدید در میان افراد مناسب، یک مشکل بسیار بزرگ برای پروژههای رمزنگاری است. استخراج نقدینگی یکی از موفقیت آمیزترین رویکردها بوده است. درواقع، توکنها با استفاده از یک الگوریتم بین کاربرانی توزیع میشوند که توکنهای خود را در یک استخر نقدینگی قرار میدهند. سپس، توکنهای تازه ضرب شده، متناسب با سهم هر کاربر از استخر توزیع میشود.
توجه داشته باشید این حتی میتواند توکنهایی از سایر استخرهای نقدینگی باشد که توکن استخر نامیده میشوند. به عنوان مثال، اگر نقدینگی به یونی سواپ پرداخت کنید یا وجوهی را به کامپاند (Compound) وام دهید، توکنهایی دریافت میکنید که نشان دهنده سهم شما است. شاید بتوانید آن توکنها را در یک استخر دیگر واریز کرده و بازپرداخت نمایید. این زنجیره میتواند پیچیده شود، زیرا پروتکلها، توکنهای استخر سایر پروتکلها را در محصولات خود ادغام میکنند.
بیمه در برابر ریسک قرارداد هوشمند
قسمت عمدهای از اجرای این بخش، توسط استخرهای لیکوئیدیتی تأمین میشود.
استفاده از ترنچ
یکی دیگر از کاربردهای جالب توجه استخرهای نقدینگی، استفاده از ترنچ (tranche) است. این مفهومی است که از بازارهای مالی سنتی گرفته شده که شامل تقسیم محصولات مالی بر اساس ریسک و بازده آنها است. ترنچ به تامینکنندگان نقدینگی اجازه میدهد تا مدلهای ریسک و بازده سفارشی مورد نظر خود را انتخاب کنند.
ایجاد داراییهای مصنوعی در بلاک چین
یکی دیگر از مواردی که توسط استخر لیکوییدیتی امکانپذیر شده است، ایجاد داراییهای مصنوعی در بلاکچین میباشد. وجهی به عنوان وثیقه به یک استخر نقدینگی واریز شده و به یک اوراکل (Oracle-نوعی پایگاه داده) معتبر متصل میگردد. حال یک توکن مصنوعی برای خود خواهید داشت که به دارایی مورد نظر وابسته خواهد بود. البته این مشکل پیچیدهتر از این توضیحات است، اما در بیان ساده، ایده اصلی همین است.
به احتمال زیاد کاربردهای بیشتری برای استخرهای لیکوییدتی وجود دارد که هنوز کشف نشدهاند و همه اینها به هوشمندی توسعهدهندگان دیفای مربوط میشود.
چرا به استخر لیکوییدیتی نیاز داریم؟
اگر با مبادلات رمزنگاری استاندارد مانند کوینبیس (Coinbase) یا بایننس (Binance) آشنا باشید، حتما دیدهاید که معاملات آنها براساس ثبت سفارش انجام میشود. بورسهای سهام سنتی مانند NYSE یا Nasdaq نیز بر همین اساس کار میکنند.
در این روش، خریداران و فروشندگان گرد هم میآیند و سفارشات خود را ثبت میکنند. خریداران یا پیشنهاد دهندگان سعی میکنند دارایی خاصی را با کمترین قیمت ممکن خریداری کنند. در حالی که فروشندگان سعی میکنند همان دارایی را با بالاترین قیمت ممکن بفروشند.
برای اینکه معامله انجام شود هم خریدار هم فروشنده باید روی قیمت به توافق برسند (یا با افزایش قیمت از طرف خریدار یا باکاهش قیمت از طرف استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ فروشنده).
اما اگر کسی حاضر به سفارش خود در سطح قیمت عادلانه نباشد چه میکنید؟ اگر پول کافی برای خرید نداشته باشید چه میکنید؟
اینجاست که بازار سازان خودکار (AMM) روی کار میآیند. دراصل بازار سازان، ارگانهایی هستند که تمایل به خرید و فروش یک دارایی را راحت میکنند. این ارگانها، نقدینگی را تامین کرده و کاربران همیشه میتوانند معامله کنند (نیازی نیست منتظر قیمت از طرف مقابل باشند).
چون صرافیهای متکی بر ثبت سفارش، همیشه سفارشهای خرید و فروش خود را با توجه به نوسانات بازار تنظیم میکنند. درواقع بازار سازها کافی است که داراییهای خود را وارد استخر لیکوییدیتی کنند و بقیه کارها را به قراردادهای هوشمند بسپارند.
انواع مختلف استخر لیکوییدیتی چیست؟
معروفترین استخر لیکوییدیتی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد «یونی سواپ» است. یونی سواپ اساسیترین شکل استخر نقدینگی است و لیکوییدیتی پولهای دیگر از این استخر الگو برداری کرده و چند ایده جالب ارائه دادهاند.
برای مثال «Curve» یک پلتفرم بازارساز خودکار محبوب (AMM) است که با حفظ هزینههای کم و افت قیمتی بسیار کم، فقط با استفاده از استخرهای نقدینگی متشکل از داراییهایی که رفتار مشابهی دارند، راهی بسیار کارآمد برای تبادل رمزها ارائه میدهد.
بررسی خطرات استخر لیکوییدیتی
استخرهای لیکوییدیتی ریسکهایی دارند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ضرر ناپایدار
اگر بخواهید برای بازارساز خودکار نقدینگی تأمین کنید، باید اطلاعات کافی درباره مفهومی به نام ضرر ناپایدار (impermanent loss) داشته باشید. به طور خلاصه، هنگامی که نقدینگی به AMM واریز میشود، امکان کم شدن ارزش دارایی وجود دارد. حال گاهی این ضرر بسیار ناچیز و گاهی بسیار زیاد است.
قرارداد هوشمند
خطر دیگری که میتوان به آن اشاره کرد، خطرات قرارداد هوشمند است. وقتی وجوه خود را به یک استخر نقدینگی واریز میکنید، آنها در استخر هستند. بنابراین، از نظر فنی هیچ واسطهای به عنوان مالک وجوه وجود ندارد و تنها میتوان قرارداد را متولی آن وجوه دانست. به عنوان مثال، اگر اشکال یا نوعی سوء استفاده از طریق وامهای بدون نیاز به وثیقه (Flash loans) رخ دهد، امکان دارد وجوه استخر برای همیشه از بین برود.
اختیارات توسعهدهندگان
همچنین در مورد توسعهدهندگان، در پروژههایی آنها اجازه تغییر قوانین حاکم بر استخر را دارند. گاهی اوقات، توسعهدهندگان میتوانند یک کلید مدیریتی یا دسترسیهای خاصی در کد قرارداد هوشمند داشته باشند. این مسئله به آنها امکان انجام کارهای مخربی را مانند کنترل منابع مالی موجود در استخر، میدهد.
جمع بندی
با مقاله استخرهای لیکوییدیتی چیست ، با آکادمی کیوسک همراه بودید. استخرهای لیکوییدیتی یکی از هستههای اصلی فناوریهای موجود در دیفای است. استخر نقدینگی، معاملات غیر متمرکز، وامدهی، ییلد فارمینگ و مواردی از این دست را امکانپذیر میکند. این قراردادهای هوشمند همواره حضور قدرتمندی داشته و احتمالا در آینده این رویه ادامه خواهد داشت و شاهد رشد بیشتر انواع آنها خواهیم بود.
لطفا نظرات و تجربههای خود را در مورد استخرهای نقدینگی، با تیم آکادمی کیوسک به اشتراک بگذارید.
استخرهای نقدینگی چگونه کار میکنند؟ (شرح امور مالی غیرمتمرکز)
قبل از شروع مطلب، اگر تازه با دیفای آشنا شدید و چیز زیادی از آن نمیدانید، شاید نخست لازم باشد این مقاله که مقدمهایاست بر امور مالی غیرمتمرکز، بخوانید.
استخرهای نقدینگی چیستند؟
استخرهای نقدینگی، ماهیتاً استخرهایی از توکنهای قفلشده در قراردادی هوشمندند. از آنها برای تسهیل مبادلات – با فراهم کردن نقدینگی – استفاده شده و بهطور وسیعی توسط برخی صرافیهای غیرمتمرکز – موسوم به DEXes – بهکار گرفته میشوند. یکی از اولین پروژههایی که باب آشنایی با استخرهای نقدینگی را گشود، بَنکُر (Bancor) بود، و بعدها توسط یونیسوآپ بهطور گستردهتری شناخته شد. پیش از توضیح اینکه استخرهای نقدینگی اصلاً آن زیر چه میکنند و تعریف بازارگردانیِ خودکار، بیایید ببینیم که چرا در وهلهی اول ما نیازمند آنهایایم.
چرا ما به استخرهای نقدینگی نیاز داریم؟
اگر با صرافیهای استاندارد کریپتویی چون کوینبِیس (Coinbase) یا بایننس (Binance) آشنایی دارید، شاید متوجه شده باشید که معاملات آنها مبتنیاست بر مدلِ دفترچهی ثبت سفارش. این همان شیوهایاست که بورسهای اوراق بهادار سنتیای چون NYSE یا Nasdaq از آن تبعیت میکنند.
در این مدل دفترچهی ثبت سفارش، خریداران و فروشندگان دور هم جمع شده و سفارشاتشان را ثبت میکنند. فروشندگان موسوم به “پیشنهاد دهندگان” (یا مناقصه کنندگان)، سعیشان بر این است که دارایی مشخصی را به کمترین قیمت ممکن بخرند و بعد همان دارایی را به قیمتی هر چه بیشتری بفروشند. برای جوش خوردن معاملات، هم خریداران و هم فروشندگان بایستی همگراییِ قیمتی داشته باشند، که این امر میتواند با بالا بردن رقم مناقصه توسط خریدار، یا با پایین آوردن قیمت توسط فروشنده مُیسر شود.
اما اگر هیچ یک از طرفین نخواهند که قیمت را به حد معقولی برسانند آنوقت تکلیف چیست؟ اگر کوین کافی برای خرید شما موجود نباشد چه؟ اینجاست که بازارگردانان وارد بازی میشوند.
بازارگردانان ارگانهاییاند که با اظهار تمایل همیشگیشان به خرید یا فروش داراییای خاص، معاملهکردن را تسهیل میکنند. از این طریق آنها باعث تأمین نقدینگی شده و نتیجتاً دیگر لازم نیست که کاربران معطل ظاهر شدن طرف دیگر معامله شده و قادرند هر وقت که بخواهند، معامله کنند. خب! با این توصیفات چرا ما نتوانیم همچین چیزی را در امور مالی غیرمتمرکز بهوجود بیاوریم؟
البته که میتوانیم! فقط مسئله این است که این فرآیند، فرآیندیاست بسیار کند و پرهزینه، و در اغلب اوقات منجر به تجربهی کاربریِ ناخوشایندی خواهد شد.
دلیل اصلی نامناسب بودن این فرآیند، این مسئلهاست که مدل دفترچه-سفارش، عمیقاً متکیاست بر یک یا چند بازارگردانی که همواره تمایل به “بازار-گرمی” برای داراییای مشخص را داشته باشند. بدون وجود بازارگردانان، صرافی بلافاصله غیرقابل تصفیه میشود و میتوان گفت که برای کاربران عادی، غیرقابل استفاده خواهد شد. علاوه بر این، بازارگردانان بهدنبال قیمت فعلی داراییای خاص از طریق تغییر مدام قیمت آناند که این امر به ثبت و رد سفارشات متعددی که به صرافی ارسال میشوند منجر خواهد شد.
اتریوم با توان عملیاتیِ فعلیِ ۱۲ تا ۱۵ تراکنش بر ثانیه و مدت-بلاک بین ۱۰ تا ۱۹ ثانیهای، گزینهی محتملی برای صرافیای دفترچه-سفارش-محور نخواهد بود. بهعلاوه، هر فعل و انفعالی با یک قرارداد هوشمند، هزینه گسی به دنبال دارد، از این رو همین که بازارگردانان بخواهند مدام پیشنهاد قیمتی دهند، ورشکسته خواهند شد.
راه حل لایهی دوم چی؟ برخی پروژههای مقیاسگذاری لایهی دوم مانند لوپرینگ (Loopring) بهنظر امیداوار کننده میآیند، اما آنها هم کماکان نیازمند بازارگردانان خواهند بود و ممکن است که با مشکلات نقدینگی مواجه شوند. بهعلاوه، اگر کاربری بخواهد تنها یک تراکنش مفرد انجام دهد، ناچار خواهد بود تا سرمایهاش را یکبار وارد لایهی دوم کرده و بعد مجدد از آن خارج کند، که همین کار دو مرحله به کل پروسه اضافه میکند.
این دقیقاً همان دلیلیاست که نشان میدهد نیازی مبرم به ابداعِ چیزی نوین که بتوانند کارایی درستی در جهان امور مالی غیرمتمرکز داشته باشد، وجود دارد و همان جاییاست که پای استخرهای نقدینگی به قضیه باز میشود.
استخرهای نقدینگی چگونه کار میکنند؟
بسیار خب! فهمیدیم که چرا ما به استخرهای نقدینگی در امور مالی غیرمتمرکز نیازمند. حال بیایید ببینیم این استخرها دقیقاً چگونه کار میکنند.
هر استخر مفرد نقدینگی در شکل بنیادین خود، ۲ نوع توکن دارد و بازار جدیدی را برای آن جفت توکن ایجاد میکند. DAI/ETH میتواند مثال خوبی از یک استخر نقدینگی شناختهشده در یونیسوآپ باشد.
وقتی استخری جدید بهوجود میآید، اولین تأمین استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ کنندهی نقدینگی از آن دستهکسانی خواهد بود که قیمت اولیهی دارایی در استخر را تعیین میکنند. تأمین کننده تشویق میشود که قدر براری از هر دو توکن را به استخر تزریق کند. اگر قیمت اولیهی توکنهای درون استخر با قیمت فعلی بازار جهانی اختلاف داشته باشد، باعث حادث شدن فرصت آربیتراژی آنی میشود که ممکن است منجر به از کف رفتن سرمایهی تأمینکنندگان نقدینگی شود. این مفهوم تزریق درست نسبت توکنها به استخر، برای همهی دیگر تأمین کنندگان نقدینگی که میخواهند در آینده نیز سرمایهی بیشتری به استخر تزریق کنند، پابرجا خواهد بود.
وقتی نقدینگی به استخر تزریق میشود، تأمین کنندگان نقدینگی، به نسبت مقدار نقدینگیای که به استخر تزریق کردهاند، توکنهای ویژهای بهنام توکنهای ال-پی (LP) دریافت میکنند. وقتی معاملهای بهواسطهی استخر تسهیل شود، ۳/۰٪ هزینه بهتناسب میان تمام دارندگان توکنهای ال-پی توزیع میشود. اگر تأمینکنندهای بخواهد نقدینگیِ پایهی خود را پس بگیرد، علاوه بر هزینهی قید شده باید توکنهای ال-پی خود را نیز بسوزاند.
هر مبادلهی توکنی که استخر تسهیلاش کرده باشد، به تعدیل قیمتگذاریای منطبق بر “الگوریتم استخرهای نقدینگی در دیفای چه هستند؟ قیمتگذاری قطعی” منتج خواهد شد؛ مکانیزمی که به آن بازارگردانیِ خودکار (AMM) نیز گفته میشود. در بین پروتکلهای مختلف، ممکن است استخرهای نقدینگی از الگوریتمهایی قدری متفاوتتر از یکدیگر استفاده کنند.
استخرهای نقدینگیِ پایهای مانند آنهایی که یونیسوآپ از آنها استفاده میکند، از الگوریتم بازارگردانی با حاصلضرب ثابتی بهره میبرند که اطمینان میدهد که حاصلضرب کمیتهای دو توکن تزریق شده، همواره ثابت خواهد ماند. بهعلاوه، به علت وجود این الگوریتم، یک استخر میتواند همواره – بدون اینکه ابعاد معامله اهمیتی داشته باشد – نقدینگی فراهم کند. دلیل اصلی این امر، این است که الگوریتم، مجانبوارانه قیمت توکن را آنطور که کمیت مورد نظر بالا میرود، افزایش میدهد. قاعده ریاضی پشت بازارگردانی با حاصلضرب ثابت، بسیار جذاب است، اما از آنجا که نمیخواهم این مقاله بهداراز بیانجامد، توضیحاش بماند برای وقتی دیگر.
نکته کلیدی در اینجا این است که نسبت توکنهای درون استخر است که قیمت را دیکته میکند، بنابراین اگر فرض کنیم که کسی توکن اتریوم ETH از استخر DAI/ETH بخرد، موجودیِ ETH کاسته شده و ذخیرهی DAI افزوده میشود، که این مسئله منجر به افزایش قیمت اتریوم و کاهش قیمت DAI میشود. بالا و پایین شدن قیمت، بستگی دارد به ابعاد معامله، در نسبتی با اندازه استخر. هر چه استخر بهنسبِ معامله بزرگتر، کاهش قیمت یا افت عارضیِ بیشتر؛ نتیجتاً استخرهای بزرگتر میتوانند معاملات بزرگتری را – بدون بالا و پایین شدن زیاد قیمتی – درون خود جای دهند.
از آنجا که استخرهای بزرگتر، افت قیمتیِ کمتری ایجاد میکنند و منتج به تجربهی معاملاتیِ بهتری میشوند، برخی پروتکلها چون بلنسر (Balancer)، با دادن توکنهای اضافه برای تزریق نقدینگی به استخرهایی معیَن، دست به تشویق تأمینکنندگان نقدینگی زدند. به این فرآیند، ماینکردن نقدینگی گفته میشود که در مقالهی یلد فارمینگ (Yield Farming) به آن پرداخته شده است.
مفاهیم پشت استخرهای نقدینگی و بازارگردانیِ خودکار بسیار ساده و در عین حال قویاً قدرتمندند؛ چون دیگر لزومی به داشتن دفترچه-سفارش متمرکز نیست و لازم نیست به بازارگردانی بیرونی برای سرپا نگهداشتن روند تأمین نقدینگی به یک صرافی تکیه کنیم.
انواع مختلف استخرهای نقدینگی
استخرهای نقدینگیای که سخنشان رفت، در حال بهرهبرداری توسط یونیسوآپاند و پایهایترین شکلهای استخرهای نقدینگیاند. پروژههای دیگری دنبالهی این مفهوم را گرفته و ایدههای جالبی ارائه کردهاند.
فیالمثل کِرو (Curve)، دریافت که مکانیزم بازارگردانی خودکار پشت یونیسوآپ، برای داراییهایی که باید قیمتهایی بسیار مشابه داشته باشند – مانند کوینهای پایا یا مشتقات دیگری از کوینی ثابت مثل wETH و sETH – خیلی کارا نیست. استخرهای کرو، با عملیاتی کردن الگوریتمی کمی متفاوتتر، قادرند هزینه و افت کمتری را موقع مبادله این توکنها ارائه دهند.
ایدهی دیگر برای بلنسر بود که دریافت که ما ناچار نیستیم که خودمان را تنها محدود به دو دارایی در استخر کنیم. فیالواقع بلنسر این امکان را به ما میدهد که تا ۸ توکن را درون یک استخر نقدینگی مفرد قرار دهیم.
دیدگاه شما