در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید


شنیده‌ام بیت کوین برای سرمایه‌گذاری خوب است، نمی‌دانم آن را بخرم یا نه.

کسب درآمد از بازی چیست؟ چطور از راهکارهای Play to Earn درآمد داشته باشیم؟

بازی‌های با راهکار درآمدی (یا بازی برای کسب درآمد ) به کاربران اجازه میدهند تا ارز دیجیتال و NFTهایی را بدست آورده و آن را در بازارهای مختلف دیجیتالی به فروش برسانند و از این مسیر نسبت به کسب درآمد از بازی اقدام کنند. در این مدل از بازی ها عموما با انجام منظم بازی، هر بازیکن میتواند آیتم‌ها یا نشانه‌های بیشتری برای فروش و کسب درآمد کسب کند. برخی از بازیکنان حتی اعدادی بالاتر از حقوق ماهانه خود را در این بازی های بلاک چینی کسب کرده اند. با این حال، چنین فعالیتی مستلزم ریسک است، زیرا معمولاً برای انجام بازی شما نیاز به سرمایه گذاری اولیه برای خرید شخصیت ها و آیتم های درون بازی دارید.

معرفی بازی های پول ساز

  • جدیدترین مطالب

کسب درآمد از بازی های کامپیوتری

آموزش کامل بازی سندباکس (Sandbox)

بازی های Play To Earn در سال 2022

کسب درآمد از بازی اندروید – فیبوتک

  • محبوب‌ترین ها

معرفی بازی STEPN و آموزش کار با اپلیکیشن استپن

چگونه Play Plant vs Undead را بازی کنیم؟ راهنمای گام به گام

آنچه باید در مورد بازار بازی فراکتال NFT بدانید

کسب درآمد از بازی اندروید – فیبوتک

  • جدیدترین اخبار توکن‌ها

رشد ۴۰ درصدی توکن سندباکس

تحلیل ارز گالا، دوشنبه ۲۰ آذر

سامسونگ از بازی های مبتنی بر بلاک چین پشتیبانی میکند و در Axie Infinity سرمایه گذاری میکند

تحلیل ارز مانا دوشنبه ۲۰ اردیبهشت

راهکار بلاک چین، به تضمین جمع آوری آیتم ها و ایجاد اقتصادهای دیجیتالی فعال مرتبط با بازی ها کمک میکند. فناوری بلاک چین و NFT ها امکان ایجاد آیتم های دیجیتالی را دارد که تکرار آنها غیرممکن است و بنابراین بازیکنان دست آوردهای خود در بازی را عملا به مالکیت خود در می آورد و برخلاف صنعت گذشته بازی سازی دیگر در آن ها صرفا بازیگر نیستند و میتوانند به نقش مالکیتی بر دارایی خود در بازی داشته باشند.

این موضوع مفهوم نسل جدیدی از صنعت بازی های دیجیتالی را ایجاد کرد. بازیکننان برای تبدیل دارایی های درون بازی خود با پول نقد، باید NFT یا ارز دیجیتال خود را به یک بازار NFT یا صرافی منتقل کنند. هنگامی که NFT یا توکن های خود را فروختید، سپس میتوانید سایر ارزهای دریافت شده را به پول فیات مورد نظر خود تبدیل کنید و با استفاده از کانال های موجود در کشور خود برداشت کنید.

مدل کسب درآمد از بازی چیست ؟

مدل کسب و کار Play-to-Earn جدیدترین پیشرفت در صنعت بازی است. این یک مدل کسب‌وکار است که مفهوم اقتصاد باز را در بر میگیرد و مزایای مالی را برای همه بازیکنانی که با مشارکت در دنیای بازی به ارزش می‌افزایند، ارائه میکند. احتمالاً مفاهیم بازی و مدل‌های حفظ جدیدی را معرفی میکند که هنوز در بازی‌های مدرن دیده نشده‌اند.

مدل‌های کسب‌وکار پیرامون بازی‌های ویدیویی با در دسترس‌تر شدن فناوری برای مخاطبان تکامل یافته‌اند. در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد، ما بازی های خود را بر روی ماشین های آرکید در مراکز بازی محلی انجام میدادیم. با یک جیب پر از ربع، گیمرها برای کسب امتیاز بالا با هم رقابت میکنند.

کسب درآمد از بازی, درآمد از بازی

امروزه زمانی که در حمل و نقل عمومی هستیم یا لحظاتی را برای خودمان صرف میکنیم، با گوشی های هوشمند خود بازی میکنیم. وقتی میخواهیم تجربه عمیق تری داشته باشیم، بازی را روی رایانه شخصی یا کنسول خانگی خود راه اندازی میکنیم. بدون توجه به پلتفرم، مدل های کسب و کار مناسب هر بازیکنی وجود دارد.

مصرف کنندگان باید حق بازی یک بازی پریمیوم را خریداری کنند. آنها این کار را با خرید مجوز از یک فروشگاه دیجیتال یا یک نسخه فیزیکی از یک فروشگاه آنلاین یا محلی انجام میدهند. تعهد مالی بسیار زیاد است، زیرا پرداخت 60 دلار برای یک بازی تازه منتشر شده غیر معمول نیست. اگرچه این هنوز یک صنعت بزرگ است، مدل کسب و کار رایگان بازی بیشترین رشد را در سال های اخیر داشته است.

مدل کسب و کار رایگان بازی به گیمرها این امکان را میدهد که بدون هیچ گونه تعهد مالی یک بازی را کاملاً رایگان دریافت کنند. بازی‌های رایگان یا فریمیوم همیشه قابل دانلود هستند و تجربه‌ای محدود/محدود را به مصرف‌کنندگان میدهند. گیمرها برای سرعت بخشیدن به پیشرفت یا به دست آوردن آیتم های خاص باید هزینه ای بپردازند. به عنوان مثال، کاربران باید برای ارزهای درون بازی، محتوای اضافی یا لوازم آرایشی ویژه برای شخصیت های بازی خود هزینه کنند.

برخی از بزرگترین بازی های موجود در بازار به صورت رایگان در دسترس هستند. سال گذشته Fortnite به تنهایی 1.8 میلیارد دلار درآمد داشت، حتی اگر بازی بتل رویال کاملاً رایگان باشد. فروش لوازم آرایشی برای امکان سفارشی سازی بیشتر یک تجارت بزرگ است. از جمله بزرگترین بازی های موجود در بازار میتوان به عناوینی مانند League of Legends و Hearthstone اشاره کرد که همگی به صورت رایگان در دسترس هستند. با این حال، هر توسعه دهنده راه های خود را دارد تا کاربران را وادار به پرداخت هزینه برای محتوای اضافی یا لوازم آرایشی کند.

مدل کسب و کار « بازی برای کسب در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید درآمد » شباهت های زیادی با مدل کسب و کار رایگان دارد. اغلب یک بازی برای کسب درآمد از مکانیک هایی استفاده میکند که در عناوین رایگان بازی دیده میشود. با این حال، کسب درآمد با بازی آنلاین به گیمرها اجازه میدهند پول درآورند یا دارایی‌های دیجیتالی با ارزش به دست آورند.

توضیح بازی برای کسب درآمد

اعطای مالکیت به گیمرها بر دارایی های درون بازی و اجازه دادن به آنها برای در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید افزایش ارزش خود با اجرای فعال بازی، اجزای اصلی مدل کسب و کار بازی برای کسب درآمد است. با شرکت در اقتصاد درون بازی، بازیکنان برای سایر بازیکنان و توسعه دهندگان ارزش ایجاد میکنند. به نوبه خود آنها با دارایی های درون بازی پاداش میگیرند. این دارایی های دیجیتال میتواند هر چیزی باشد، از ارزهای دیجیتال گرفته تا منابع درون بازی که در بلاک چین توکن میشوند. به همین دلیل است که مدل کسب و کار «بازی برای کسب درآمد» با بازی‌های بلاک چین بسیار خوب است.

در مدل کسب و کار بازی برای کسب درآمد، بازی و توسعه دهندگان به بازیکنان برای صرف زمان و تلاش برای بازی خود پاداش میدهند. به عنوان مثال، در Axie Infinity ، بازیکنان معجون عشق کوچک (SLP) کسب میکنند. بازیکنان برای پرورش Axies جدید به این توکن ها نیاز دارند، اما میتوانند توکن ها را به سایر بازیکنان در بازار آزاد نیز بفروشند. نمونه های دیگر منابع موجود در League of Kingdoms یا جوایزی است که بازیکنان میتوانند در بازی فوتبال فانتزی Sorare کسب کنند.

برای مشارکت ارزش کسب کنید

در اصل، یک بازی برای کسب درآمد نیز باید رایگان باشد. با این حال، همیشه اینطور نیست. در حال حاضر گیمرها قبل از اینکه بتوانند در داخل Lunacia، دنیای Axie Infinity بجنگند، ابتدا باید سه Axis بخرند. بنابراین به ندرت نیاز است که بازیکنان ابتدا پول خود را در کارت های بازیکن سرمایه گذاری کنند، قبل از اینکه بتوانند در مسابقات هفتگی کارت کسب کنند. بازی‌هایی مانند Chainz Arena و League of Kingdoms کاملاً رایگان هستند، اما مکانیک‌های گیم‌پلی بی‌کار و محدودیت‌ها به نوعی گیمرها را مجبور می‌کند مقداری پول در بازی سرمایه‌گذاری کنند. بنابراین حتی اگر بازیکنان چیزی به دست آورند، آنها نیز در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید باید پرداخت کنند.

توسعه یک بازی ویدیویی هزینه دارد و این بازی ها توسط مشاغل ایجاد می شوند. با این حال، مزیت مدل کسب و کار بازی برای کسب درآمد این است که یک گیمر همیشه ارزشی ایجاد می کند که می تواند فروخته شود. حتی زمانی که یک گیمر برای شروع بازی نیاز به پرداخت هزینه دارد، این موارد به دست آمده همیشه میتوانند دوباره فروخته شوند. هر کارت در Sorare را میتوان فروخت، و همچنین هر Axie در کیف پول شما میتواند فروخته شود. در همان زمان بازی هایی مانند Fortnite و League of Legends میلیاردها دلار درآمد دارند. بازیکنان پول خرج میکنند و ارزش خود را در یک گودال بی انتها می اندازند. وقتی این بازی ها را متوقف کنند، کیف پولشان خالی میشود.

بازی برای کسب درآمد

بازی‌های بلاک چین راه زیادی را تا رسیدن به تجرات توکن های غیرقابل تعویض یکتا (NFT) مانند Cryptokitties طی کرده‌اند. حالا شما این شانس را دارید که با بازی های بلاک چینی درآمد کسب کنید، حتی اگر کمیاب ترین NFT را در کیف پول خود نداشته باشید

ارتباط موثر

همانطور که در مقاله ی مهارت های زندگی اشاره کردیم یکی از مهمترین مهارت ها ، برقراری ارتباط موثر می باشد.

انسان ها سه نیاز بنیادی دارند. نیاز به شایستگی ، خود مختاری و نیاز به داشتن ارتباط با دیگران . شاخصه انسان سالم علاقه اجتماعی به دیگران و میل به برقراری رابطه است. اما ارتباطات اجتماعی در عین اینکه مزایای زیادی دارد، گاهی هم ممکن است دردسرهایی درست کند. مثلا اینکه درشرایطی رفتار دیگران ممکن است موجب خشم ما شود، گاهی در روابط خود ممکن است دچار تعارض شویم یا حتی در رابطه ای به بن بست برسیم.

سال ها پیش یکی از روان شناسان برای شبیه سازی این موضوع از یک مثال استفاده کرد. او روابط انسان ها را به زندگی جوجه تیغی ها تشبیه کرد. جوجه تیغی ها در فصل زمستان برای اینکه از سرما در امان بمانند باید تا حد ممکن به هم نزدیک شوند، این کار باعث می شود تا گرمای مناسبی تولید شود و سرما آن ها را اذیت نکند ولی باعث آسیب رساندن به بدنشان هم می در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید شود چرا که تیغ ها باعث زخمی شدن پوست آن ها می شود. روابط ما هم همین طور هستند. همان قدر که به داشتن رابطه نیازمندیم، گاهی همین رابطه برای ما دردسر ساز می شود.

منظور از ارتباط موثر در واقع مدیریت کردن همین مشکلات است. اینکه بتوانیم احساس خود را به طرز صحیحی به طرف مقابل ابراز کنیم و یا مثلا مشکلات خود با دیگران را به شیوه برد – برد حل کنیم.

موانع برقراری ارتباط موثر

موانع برقراری ارتباط موثر

در برقراری ارتباط موثر با دو مسئله رو به رو هستیم :

  • توانایی برقراری ارتباط موثر
  • آگاهی داشتن از اصول ارتباط موثر

گاهی انسان ها نحوه برقراری ارتباط را می دانند ولی توانایی برقراری ارتباط را ندارند. دلیل این موضوع وجود یک سری مشکلات شخصیتی است که توانایی ارتباط موثر را از انسان می گیرد که در ادامه توضیح داده می شود.

خلق افسرده : شخصی که افسرده است دچار انزوای اجتماعی می شود و کمیت و کیفیت رابطه هایش به طرز محسوسی کاهش پیدا می کند.

اضطراب : افرادی که اضطراب زیادی را تجربه می کنند، از روابط اجتناب می کنند یا بر عکس به دلیل اضطراب زیاد ممکن است وارد حریم خصوصی افراد شوند.

شخصیت پارانوئید یا شکاک : این افراد رابطه کارآگاهی دارند و دائما در حال کنترل دیگران هستند. مدام فکر می کنند که سایرین در حال نقشه کشیدن برای آنها هستند و قصد دارند به آن ها صدمه بزنند.

شخصیت خود شیفته : این افراد رابطه فرماندهی دارند، به حالت دستور و تحکم با دیگران ارتباط برقرار می کنند.

افراد وابسته : این افراد در رابطه بیش از حد دچار وابستگی می شوند و برای خود و دیگران مشکلاتی درست می کنند.

شخصیت اسکیزوئید : شخصیت اسکیزوئید به شخصیتی گفته می شود که کاملا انزوا گزین است. این افراد در واقع هیچ میلی به برقراری ارتباط با دیگران ندارند.

در مواردی که با مشکلات بالا روبه رو هستیم باید با مشاوره و روان درمانی این مسئله رو حل کنیم تا بتوانیم به سطح مناسبی از ارتباط موثر برسیم. اما گاهی انسان ها از سلامت روان برخوردار هستند ولی از چگونگی برقراری ارتباط موثر اگاه نیستند. یعنی توانایی دارند ولی آگاهی ندارند.

اصول برقراری ارتباط موثر

اصول برقراری ارتباط موثر

برقراری ارتباط موثر و کارآمد شامل ۳ اصل اساسی می باشد. شما علاوه بر شناسایی موانع برقراری ارتباط موثر باید این اصول را به خوبی بدانید و در ارتباطات خود به صورت عملی از آنها استفاده کنید. این سه اصل شامل:

اصل اول: برای برقراری رابطه پیشگام شوید.

اصل اول برقراری ارتباط موثر

برای برقراری یک ارتباط باید یاد بگیریم پیشگام شویم و یا به اصطلاح خودمان سر صحبت را باز کنیم یا مواقعی پیشنهاد دوستی در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید بدهیم. اما گاهی موانعی وجود دارد که مانع از این کار می شود. در مقاله خود آگاهی از یک مثلث شناختی صحبت کردیم و مفهوم باورهای بنیادین – خطاهای شناختی و افکار خود کار منفی را توضیح دادیم. گاهی همین موارد مانع از پیشگام شدن ما می شود. این افکار مواردی از این دست هستند:

ممکن است مرا تحویل نگیرند .

شاید دوست نداشته باشد با من رابطه داشته باشد.

چرا من اول باید رابطه برقرار کنم.

دلیلی برای شروع رابطه ندارم .

اگر پشیمان شدم چه طور قطع رابطه کنم.

حتما طرف مقابل دوست ندارد ، رابطه شروع شود.

چه طوری شروع کنم؟ ممکنه این بار هم شکست بخورم.

ممکنه فکر کنه دارم چابلوسی می کنم.

این افکار در روابط ما اختلال ایجاد می کنند. برای توضیح بیشتر از مفهوم پیشگویی خودکام بخش استفاده می کنم. پیشگویی خود کام بخش سازه ای است که در روان شناسی اجتماعی مطرح شده است. پژوهشگران برای اینکه نقش افکار و پیش داوری انسان را در روابط نشان دهند یک موقعیت آزمایشی را طراحی کردند. در این موقعیت یک فرد که بسیار شخص صمیمی و برون گرایی هست در یک اتاق می نشیند و مسئول یک مصاحبه شغلی است . این فرد از هدف آزمایش بی اطلاع است.

در بیرون از اتاق سه نفر در انتظار هستند. دو نفر همدست آزمایش گر و یک نفر بی اطلاع از هدف آزمایش. نفر اول داخل اتاق می رود و هنگام خروج به سایرین می گوید شخص مصاحبه کننده بسیار فرد بد اخلاق و عبوسی است. نفر دوم هم همین گفته را تکرار می کند. وقتی شخص سوم که در واقع بی اطلاع از هدف آزمون است و داخل می رود ، رفتاری خشک و رسمی نشان می دهد ، متعاقب همین رفتار نیز شخص مصاحبه گر رفتاری رسمی تر نشان می دهد . در حالیکه در واقع این طور نبوده و تحت تاثیر شخص مقابل رفتار خود را تغییر داده است.

در واقع ما تحت تاثیر یک سری پیش داوری در روابط خود عمل می کنیم، دیگران نیز تحت تاثیر قرار گرفته و رفتار شان متفاوت می شود، این تغییر رفتار باعث می شود ما فکر کنیم که پیش داوری های ما درست بوده است . به این موضوع پیش گویی خود کام بخش گفته می شود. مثلا شخصی فکر می کند که دیگران دوست ندارند با او رابطه داشته باشند، به همین دلیل از دیگران کناره گیری می کند، سایرین نیز با مشاهده این رفتار دقیقا همین فکر را در مورد وی می کنند که او دوست ندارد با ما رابطه داشته باشد و ارتباط خود را کم تر می کنند و شخص تصور می کند که افکار او درست بوده است.

برای پیشگام شدن باید موانع شناختی که مانع می شود را بشناسیم و آن را برطرف کنیم.

اصل دوم: بشناسید و اجازه دهید شناخته شوید

اصل دوم برقراری ارتباط موثر

منظور از شناخت، شناخت دنیای روانی انسان ها است. این شناخت لایه لایه است و باید اجازه دهیم تدریجی اتفاق بیفتد. ابتدا از لایه های سطحی تر تا کم کم به لایه های عمیق تر برسیم. این فرایند هم در مورد خودمون باید اتفاق بیافتد و هم در مورد دیگران. ابتدا باید نقاط ضعف و قوت خودمان را بشناسیم و سپس نقاط ضعف و قوت دیگران را . در برقراری یک ارتباط موثر بسیار مهم است که ویژگی های طرف مقابل را بشناسیم و با استفاده از همین ویژگی ها روابط خود را مدیریت کنیم.

اصل سوم: بکوشید از رابطه خود محافظت کنید

اصل سوم برقراری ارتباط موثر

وقتی نهالی را می کاریم خیلی حساس است. با هر بادی ممکن است آسیب ببیند. روابط ما هم همانند یک نهال به مراقبت احتیاج دارد. این مراقبت همیشگی است. حفاظت از رابطه به توانایی و آگاهی احتیاج دارد. هر دو این عوامل در حفاظت از رابطه مهم است. در ادامه به برخی از مواردی که به حفاظت از رابطه کمک می کند اشاره می شود.

  1. محبت کردن: محبت کردن به در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید برقراری یک ارتباط موثر کمک می کند. البته نوع این محبت باید متناسب باشد. نکته دیگر این است که همه انسان ها تعریف یکسانی از محبت ندارند. به همین دلیل گفته شد که باید شناخت صحیحی از یکدیگر داشته باشیم و بدونیم تعریف طرف مقابل از محبت چیست. گاهی از دید یک خانم گل خریدن همسرش برایش معنی محبت کردن می دهد و گاهی یک دوست انتظار دارد بدون قضاوت فقط به حرف هایش گوش کنیم. پس یادمان باشد که قبل از محبت کردن ابتدا بدانیم از دید طرف مقابل محبت یعنی چی.
  2. حفظ احترام در روابط: اهمیت این موضوع بر هیچ کس پوشیده نیست. علت توهین احساس منفی متراکم شده است. یعنی نتوانسته ایم احساسات منفی را به طرز صحیحی ابراز کنیم. در مقاله مقابله با هیجانات منفی توضیح داده شد که یکی از عوامل موثر در کنترل خشم ابراز صحیح احساسات است که در ادامه توضیح داده می شود.
  3. سرمایه گذاری در روابط : وقتی به دنبال روابط صمیمی هستیم، باید برای آن سرمایه گذاری کنیم. یک راه سرمایه گذای خلق تجربه های لذت بخش و مشترک است. مثلا مادری که به دنبال صمیمیت با فرزند نوجوان خود است می تواند زمانی را به یک فعالیت لذت بخش که مورد علاقه پسرش است اختصاص دهد. مثل تماشای فوتبال. یا ورزش کردن یک پدر با فرزند. این تجربیات مشترک در صمیمی شدن روابط بسیار بسیار موثر هستند.

نحوه صحیح ابراز احساسات:

نحوه صحیح ابراز احساسات

  1. توصیف رفتار مقابل
  2. بیان احساس
  3. بیان فکری که زیر بنای احساس است.
  4. بیان درخواست. بیان درخواست باید مثبت باشد و عینی .

مثلا وقتی خانمی از اینکه همسرش دیر به خانه آمده است عصبانی است برای ابراز صحیح این خشم می تواند از این گفت و گو استفاده کند :

وقتی دیر به خانه می رسی ( توصیف رفتار مقابل)، من نگران می شوم ( بیان احساس)، فکر می کنم که اتفاق بدی ممکن است برایت افتاده باشد ( بیان فکر زیربنایی) لطفا از این به بعد اگر قرار است دیر به خانه بیایی به من اطلاع بده (بیان درخواست به صورت مثبت و عینی )

این گفت و گو می تواند در موقعیت های مختلف تعمیم پیدا کند . در مواجهه با یک دوست، همکار و … اما نکته مهم این است که باید حتما تمرین کنیم تا بتوانیم در شرایط خاص این دیالوگ را به کار ببریم.

این نحوه مکالمه فواید زیادی دارد. از جمله اینکه خشم یا هر احساس منفی دیگه ای را به طور ساده بیان کرده ایم. از همه مهم تر اینکه تحت تاثیر احساس منفی خود به طرف مقابل توهین نکرده ایم در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید و کیفیت رابطه تخریب نشده است. همین طور طرف مقابل دقیقا می فهمد که ما از او چه انتظاری داریم.

مواردی که در بالا ذکر شدن خلاصه ای از اصول مهم در برقراری یک رابطه موثر می باشد. اما باید یادمان باشد که هر مهارتی نیاز به تمرین کردن دارد و مواردی که گفته شد نیز از این قاعده مستثنی نیستند. برای کسب مهارت ارتباط موثر ، هر یک از اصول گفته شده را گام به گام تمرین کنید تا به تدریج بتوانید مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.

آیا این موارد در برقراری ارتباط موثر به شما کمک کرده است؟ نظر خود را در بخش زیر ارسال کنید! همچنین می توانید جهت دریافت ” مشاوره رایگان ” با متخصصین توان درمان ارتباط برقرار کنید.

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال کار ساده‌ای نیست. افراد زیادی تاکنون این مسیر را رفته‌اند و قیمت‌های گزافی بابت درس‌ها و تجربه‌های آن پرداخته‌اند. به طور کلی سرمایه‌گذاری در هر زمینه‌ای با مخاطراتی همراه است. اما اگر از تجارب دیگران درس بگیرید، حداقل برخی از اشتباهات را تکرار نخواهید کرد. مطلب زیر به شما کمک می‌کند با آگاهی کافی در ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید.

یک استراتژی داشته باشید

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

شنیده‌ام بیت کوین برای سرمایه‌گذاری خوب است، نمی‌دانم آن را بخرم یا نه.

مطمئنا بارها این جمله را شنیده‌اید. افرادی که با این طرز فکر می‌خواهند در بازار ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کنند، به احتمال بسیار زیاد با شکست مواجه خواهند شد. زیرا سرمایه‌گذاری فراتر از آن است که فقط به خوب بودن یا بد بودن چیزی برای معامله بستگی داشته باشد.

قبل از هر چیز، برای سرمایه‌گذاری باید استراتژی ورود و خروج داشته باشید. باید بدانید چه انتظاراتی از افزایش سرمایه‌تان دارید. همچنین باید درباره‌ی زمان‌بندی، ریسک و مقدار سرمایه‌ای که برای این کار در نظر گرفته‌اید آگاهی داشته باشید. این موارد بسیار مهم هستند و اگر پاسخ روشنی برای آنها نداشته باشید نمی‌توانید به موفقیت در بازار ارز دیجیتال امیدوار باشید. پس از تعیین استراتژی می‌توانید برای سرمایه‌گذاری روی ارز دیجیتال اقدام کنید.

بسیاری از افراد معمولا اخبار جدیدترین ارزها را دنبال می‌کنند یا به توصیه‌های دیگران عمل می‌کنند و ارز می‌خرند، بدون اینکه بدانند این توصیه‌ها معتبر هست یا خیر. البته برخی از آنها در چند معامله موفق می‌شوند اما در درازمدت همه‌ی آنها با شکست مواجه خواهند شد.

قبل از سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال تصمیم بگیرید می‌خواهید روی چه چیزی ریسک/سرمایه‌گذاری کنید و چه مقدار انرژی و زمان می‌خواهید برای این فعالیت صرف کنید. چارچوب زمانی برای سرمایه‌گذاری و استراتژی خروج از آن را در نظر بگیرید.

کدام نوع سرمایه‌گذار به شخصیت شما نزدیک‌تر است؟

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

سه نوع سرمایه‌گذار ارز دیجیتال وجود دارد:

معامله‌گران روزانه

این دسته از معامله‌گران هر لحظه بازار را دنبال می‌کنند و دائم در حال تحقیق هستند. این افراد معمولا چند بار در یک روز خرید و فروش انجام می‌دهند. این کار بسیار سخت، پرمخاطره و دلهره‌آور است. بسیاری از این سرمایه‌گذاران جوان هستند. اگر این کار برای شما مناسب نیست حتی به آن فکر نکنید: تجارت روزمره

معامله‌گران نوسانی

این دسته مشابه دسته‌ی اول هستند با این تفاوت که کارشان مانند آنها سخت نیست. آنها سرمایه‌گذاری‌هایشان را برای دوره‌های طولانی‌تر مانند چند روز تا چند هفته انجام می‌دهند (هر دارایی را حداقل چند هفته نگه‌می‌دارند). تعداد خرید و فروش‌های آنها کمتر است. بیشترین تعداد معامله‌گران از این دسته هستند: تجارت شناور

سرمایه‌گذاران بلندمدت

این نوع سرمایه‌گذاران هر چه را می‌خرند نگه می‌دارند و شاید تا سال‌ها به فکر فروش آن نیفتند. افرادی هستند که سال‌ها پیش بیت کوین خریده‌اند اما هنوز آن را نگه‌داشته‌اند. این افراد فقط ۱% از سرمایه‌شان را به ارز دیجیتال اختصاص می‌دهند. سرمایه‌گذاران بلندمدت به روند معامله‌ی روزانه یا هفتگی علاقه‌مند نیستند. چشم‌انداز سرمایه‌گذاری‌های آنها تا چند سال است.

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

دومین نکته‌ی مهم در سرمایه‌گذاری روی ارز دیجیتال این است که انتخاب کنید می‌خواهید در کدام دسته از سرمایه‌گذاران قرار بگیرید. به ویژگی‌های هر سه دسته توجه کنید و ببینید کدام یک از آنها به شخصیت شما نزدیکتر است. معامله‌ی ارز دیجیتال جنبه‌ی روانشناسی دارد و فقط زمانی موفقیت‌آمیز خواهد بود که با نوع شخصیت‌تان هماهنگ باشد. البته ماهیت ارز دیجیتال طوری است که سعی می‌کند شما را وسوسه کند. مقاوم باشید و همان معاملاتی که برایتان بهتر است را انجام دهید.

ارزهای بدون ارزش حقیقی را خریداری نکنید

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

به دنبال خرید ارزها و توکن‌هایی باشید که ارزش حقیقی داشته باشند. ارزهایی را که به صورت تصادفی یا به توصیه‌ی دوست‌تان پیدا می‌کنید خریداری نکنید. متأسفانه بیشتر ارزهای دیجیتال دارای ارزش کاذب هستند. با وجود بیش از ۱۵۰۰ ارز مختلف فعال و ۱۰۰۰ ارز جدید آماده برای ورود به بازار در سال جاری، طبیعی است که تعداد زیادی از این ارزها در دسته‌ی ارزهای دارای ارزش کاذب طبقه‌بندی شوند.

ارزهای دیجیتال با ارزش حقیقی، ارزهایی هستند که نیاز بازار برای آنها به خوبی تعریف‌شده است، دارای جامعه‌ی بزرگ و حمایت‌کننده هستند، تیم توسعه‌دهندگان آنها حرفه‌ای و دارای توانایی‌های اثبات‌شده هستند و نقشه‌ی مسیر آنها کاملا روشن است. مهم‌تر از همه دارای پشتوانه‌ی مالی هستند.

ارزهایی که در حال حاضر از طریق سرمایه‌گذاری خطرپذیر خارجی سرمایه‌شان را تهیه می‌کنند، توسط کارشناسانی که ارزیابی شرکت را انجام می‌دهند بررسی شده‌اند. (در واقع این یک در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید میانبر تحقیقاتی عالی برای یافتن ارزهایی است که احتمالا با موفقیت روبه‌رو خواهند شد، زیرا کافی است شرکت‌های با سرمایه‌گذاری خطرپذیر را دنبال کنید و ببینید چه ارزهایی را می‌خرند).

معامله‌گران روزانه یک مورد استثنا برای این قانون هستند، زیرا آنها دائم در حال خریدن ارزهایی هستند که ارزش کاذب دارند. دلیل آن قدرت ریسک‌پذیری بالای معامله‌گران روزانه است. بنابراین شما نباید به آنها توجه کنید و بهتر است از خریداری ارزهایی که ارزش حقیقی ندارند خودداری کنید.

خودتان تحقیق کنید

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

متأسفانه، دو قانون «ترس، عدم اطمینان و تردید» و «ترس برای از دست دادن سرمایه» بر بازار ارز دیجیتال حکومت می‌کنند. تجارت ارز دیجیتال یک بازی روانشناختی است که باید در آن مهارت داشته باشید. باید یاد بگیرید که خودتان بتوانید درباره‌ی آن نظرات‌تان را ابراز کنید. در این بازار پیشگو وجود ندارد. کارشناسان فقط می‌توانند برخی حدس و گمان‌ها را به شما ارائه دهند.

اگر خودتان تحقیق نکنید به ناچار باید به تحقیقات دیگران تکیه کنید. اگر از کسانی که در این کار تجربه دارند بپرسید، به شما خواهند گفت که بهترین سرمایه‌گذاری‌هایشان روی ارزهایی بوده است که خودشان قبل از آنکه این ارزها محبوبیت یابند یا دیگران درباره‌ی آنها صحبت کنند آنها را پیدا کرده‌اند. برای موفقیت در این کار، باید مهارت‌های نقد کردن، تشخیص الگو و برقراری تعادل بین احساس و منطق را در خودتان بهبود بخشید.

قدم‌های کوچک بردارید

چهار نصیحتی که آرزو می‌کنم قبل از سرمایه‌گذاری در دنیای ارزهای دیجیتال شنیده بودم

از سرمایه‌گذاری با مبالغ کم شروع کنید. در این صورت اگر اشتباه کنید، حداقل زیاد ضرر نخواهید کرد. هر چه مهارت‌تان بیشتر می‌شود، معاملاتی با سود بیشتر انجام خواهید داد. هر چه معاملات‌تان سودآورتر شوند، قادر به انجام معاملات بیشتری خواهید بود.

تقریبا هر کسی از هر جای جهان می‌تواند در این بازار شرکت کند. برای لذت بردن از تجارت ارز دیجیتال حتما نباید مبلغ هنگفتی سرمایه‌گذاری کنید. اتفاقا برعکس، توصیه می‌شود اصلا از مبالغ زیاد استفاده نکنید بخصوص اگر اولین بار است این کار را انجام می‌دهید.

آنچه بازار ارز دیجیتال به آن پاداش می‌دهد، مهارت‌های شماست نه مبلغ زیاد آن. زیرا مهارت بیشتر به معنای تجارت سودآورتر و در نتیجه افزایش سرمایه است.

اگر با این طرز فکر که «سرمایه‌گذاری معادل ۳ ماه کار بی‌وقفه است» پیش بروید، این موضوع حتما بر توانایی شما به منظور انجام معاملات خوب تأثیر خواهد گذاشت.

در این خصوص مطالعه مطلب «۵ مرحله شفاف اندیشیدن» به شما توصیه می‌شود.

شروع با مبلغ کم، شبیه یک بازی است که در صورت اشتباه بیشترین ضرری که خواهید کرد همان مبلغ ناچیز است. اما حداقل با هزینه‌ی کم از اشتباهات‌تان درس خواهید گرفت.

اگر رویکرد مناسبی اتخاذ کنید، سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید می‌تواند سرگرم‌کننده و هیجان‌انگیز باشد و برایتان موفقیت‌های خوبی به ارمغان بیاورد. اما اگر بدون توجه به توصیه‌ها و با رویکرد نامناسب پیش بروید ممکن است پیامدهای ناخوشایندی در انتظارتان باشد.

ریسک پذیری چیست؟ آیا فرد ریسک پذیری در تصمیم گیری ها باشیم؟

ریسک پذیری یا به انگلیسی «risk taking»، عبارتی که این روزها، شاید به دلیل تغییر سبک زندگیمان، زیاد آن را می‌شنویم. ممکن است برایتان سوال پیش بیاید که فرد ریسک پذیر با فرد محتاط چه تفاوت‌هایی دارد؟ اجازه دهید با چند مثال این دو ویژگی شخصیتی را تفکیک کنیم.

فرض کنید دو شخص الف و ب در یک شرکت همکار هستند. شخص الف همواره به دنبال کسب مهارت‌های جدید است. وی عاشق تفریحات هیجانی است و از کوچک‌ترین فرصت‌ها استفاده می‌کند تا عده‌ای را همراه خود به بانجی جامپینگ، آفرود و سایر تفریحات با هیجان بالا ببرد. همچنین این فرد ترجیح می‌دهد بخشی از درامد خود را روی ارزهای دیجیتال سرمایه‌‌گذاری کند. چیزی که شاید بدون داشتن دانش کافی، منجر به از بین رفتن ارزش سرمایه‌اش خواهد شد.

در مقابل، شخص ب فردی ملاحظه‌کار است که ترجیح می‌دهد در حیطه فعالیت خودش دانش کافی داشته باشد، ولی لزوما علاقه‌ای به کسب مهارت‌های جدید ندارد. تفریح این فرد تماشای سریال و فیلم‌های روز دنیاست، از سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف فراری بوده و همواره به دنبال طی کردن زندگی در آرامش است.

به نظر شما، کدام یک از این شخصیت‌ها، ریسک پذیری را بهتر درک کرده است؟ آیا شخصیت الف و ب به یک میزان از زندگی خود لذت می‌برند؟ باید گفت، درست است که شخص الف یک شخصیت ریسک پذیر و شخص ب یک شخصیت محتاط دارد، هر دوی این افراد از زندگی خود به اندازه کافی راضی هستند.

وقتی از ریسک پذیری حرف می‌زنیم، منظور این نیست که ریسک می‌تواند با هیجانی که به زندگی می‌آورد، تجارب را دلچسب‌تر کند. بلکه، افراد ریسک پذیر، با حضور ریسک در زندگی و افراد محتاط با عدم حضور ریسک در زندگی، خرسندتر خواهند بود.

برای این که بیشتر با ریسک پذیری و افراد ریسک پذیر آشنا شوید، بهتر است ویژگی‌های آن‌ها را بدانید. افراد ریسک پذیر عموما:

  1. عاشق هیجان بالا هستند.
  2. به شغل‌هایی با چاشنی هیجان و خطر بیشتر گرایش دارند.
  3. ماجراجو و به دنبال کسب تجربه‌های جدید هستند.
  4. شاید همیشه این هیجان خطرناک نباشد اما برای آن‌ها لذت‌بخش است.
  5. در سنین کم، بیشتر نسبت به هیجان علاقه نشان می‌دهند.
  6. روحیه کارآفرینی در آن‌ها زیاد است.

همچنین گفته می‌شود خطر کردن در میان مردان رایج‌تر از زنان است. از سویی طبق تحقیقات، افرادی که ریسک پذیر هستند، عقاید مذهبی کمتری نسبت به مردم عادی دارند. البته علت این موضوع هنوز مشخص نیست!

ریسک پذیری در زندگی

شاید این مسیر ناشناخته سرشار از خطر باشد و تمام این خطرها دائما تلاش کنند تا شما را به شکست سوق دهند. اما این میزان تلاش شماست که خطر را خنثی یا تشدید می‌کند.

هر چیزی که تا اینجا برای ریسک پذیری ذکر شد، نقطه مقابل زندگی افراد محتاط است.

ریسک پذیری در زندگی

ریسک پذیری در زندگی چیزی جز افزایش اعتماد به ‌نفس نیست! زمانی که مطمئن باشید رهبری زندگی خود را به دست دارید و با اعتماد به نفس کامل در مسیر انتخاب‌های خود قدم بر می‌دارید، خطر کردن را در زندگی خود پیاده‌سازی کردید. اما افزایش اعتماد به نفس هم با اجرای راهکارهای عمقی و ریشه‌ای و البته مداوم ممکن است که پیشنهاد می‌کنیم آن‌ها را در مقاله اعتماد به نفس از مجله بوکاپو مطالعه کنید.

سوال اینجاست که چرا ریسک پذیری در زندگی ضروری است؟ علت این است که زندگی دائما با ابهام و عدم قطعیت در موقعیت‌های مختلف ما را غافلگیر می‌کند. اگر قرار باشد مدام از ریسک کردن بهراسید و تنها تصمیماتی را بگیرید که از درستی آن‌ها اطمینان صد درصدی دارید؟

آیا ارزشش را دارد به دلیل خطر نکردن در زندگی، دست از اهداف خود بکشید؟ پس ریسک پذیری در زندگی به خودی خود چیز بدی نیست بلکه بسیار هم قدم مثبتی به حساب می‌آید. فقط باید مطمئن باشید این خطر کردن، در راستای رسیدن به اهداف بوده و ترکش‌های آن کمترین خسارت را به سایر جوانب زندگیتان وارد می‌‎کند. در این صورت یک روحیه ریسک پذیری قابل اطمینان را در خودتان تقویت کرده‌اید.

کتاب تو کله خر هستی برای اینکه از تردیدها و ترس‌هایتان بگذرید و به فردی جسور تبدیل شوید، راهکارهای موثر و کاربردی برایتان دارد. پیشنهاد می‌کنیم نکات کلیدی آن را در وبسایت بوکاپو مطالعه کنید.

تو کله‌خر هستی

ریسک پذیری در روانشناسی

اگر تا به حال کتاب‌های موفقیت را خوانده باشید، حتما به این جمله بر خورده‌اید که برای رسیدن به اهداف و ایستادن در قله موفقیت باید ریسک پذیر باشید. اما ریسک پذیری یک ویژگی فردی است که بر سر آن بحث‌های بسیاری وجود دارد. زمانی که صحبت از ویژگی فردی می‌شود یعنی همه افراد جامعه آن را دارا نیستند، این ویژگی هم ارثی و هم اکتسابی است.

ریسک پذیری در روانشناسی

مطابق تحقیقات انجام شده در طی انجام ریسک‌های زندگی و پذیرفتن خطرها، هورمون‌های دوپامین و ادرنالین در مغز ترشح می‌شود. این دو هورمون مسئول احساس هیجان و خوشحالی هستند. لازم به ذکر است که هورمون دوپامین همان ماده‌ایی است که می‌تواند موجب اعتیاد افراد بشود.

به همین دلیل است که کسانی که عادت به انجام ریسک هستند تمایل دارند ریسک‌های بیشتر و بزرگتری را انجام دهند تا دوباره همان حس خوب و هیجان را تجربه کنند و در این نقطه است که خطر کردن به یک رفتار خطرناک تبدیل می‌شود.

اما ریسک پذیری هنری است که در حد متعادل آن، برای موفقیت در کار یا کشف جنبه‌های جدید از شخصیت خود لازم است. توسعه کسب و کارها یا رو به رو شدن با ترس‌ها بدون پذیرفتن ریسک امکان پذیر نیست.

همه افراد از لحاظ روانی یک منطقه امن در زندگی خود دارند. منطقه امن مانند یک حصار است که فرد در آن احساس امنیت می‌کند، از لحاظ روحی در آرامش است و اضطرابی نداشته و تمایل به ترک آن ندارد. اما در منطقه امن چیز بیشتری از داشته‌های قبلی عاید افراد نمی‌شود. ریسک پذیری به این معناست که فرد از مرزهای منطقه امن خود فراتر برود و اتفاقات جدید را تجربه کند.

خطر کردن رفتاری است که اگر دارای محدودیت و حد و مرز نباشد، پیامدهای خوبی به دنبال نخواهد داشت. اصول ریسک پذیری شامل مشخص کردن مرزهای خطر، انعطاف پذیری در نتایج و تحمل شکست در ریسک‌ها، شناخت خصوصیات اخلاقی خود، شناخت ریسک‌های بی فایده و ارزش ریسک‌ها است.

مطالعات نشان داده است ریسک پذیری در دو در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید نوع شخصیت بیشتر از سایرین است : افرادی که بسیار مضطرب‌اند و افرادی که علاقه‌مند به تجربه‌‌های جدید هستند. به نظر می‌رسد افراد مضطرب بسیار محتاط عمل کنند تا منطقه امن خود بمانند. اما برعکس، این افراد برای جلوگیری از تجربه اضطراب بیشتر، اغلب ریسک‌ها را می‌پذیرند. همچنین افرادی که تمایل به تجربه کارهای جدید دارند، اغلب به دنبال هیجان اتفاقات تازه هستند به همین دلیل ریسک پذیری بالایی دارند.

در صورتیکه به مطالعه بیشتر درباره ویژگی‌های شخصیت‌های ریسک‌پذیر و محتاط علاقه دارید، مقاله انواع شخصیت در روانشناسی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

ریسک پذیری سازمانی

زمانی که پای اهداف سازمان در میان باشد، باز هم ریسک پذیری یک سر قضیه خواهد بود. اما مهم‌ترین مساله در این نوع خطر کردن این است که آیا آستانه‌ای برای آن مشخص شده است یا خیر؟ توجه داشته باشید که اگر سازمان‌ها در جهت ریسک پذیری بی‌پروا تصمیم بگیرند، گاهی موجب به هم ریختگی در کل سازمان خواهد شد.

در مجموع ریسک در سازمان‌های مختلف، حداقل در یکی و حداکثر در همه موارد زیر، جایگاه و کاربرد ویژه‌ای خواهد داشت:

  1. تخصیص منابع (مادی، معنوی، زمانی و…)
  2. تعیین استراتژی‌ها
  3. تصمیمات مدیریتی (که در ادامه با تعریف ریسک پذیری در مدیریت بیشتر به آن می‌پردازیم)

ریسک در بخش تخصیص منابع، یعنی زمانی که تصمیم می‌گیریم بر روی یک پروژه سرمایه گذاری بیشتری انجام دهیم، با وجود این که احتمال شکست آن بالا است، اما در صورت پیروزی سود بسیار خوبی به همراه خواهد آورد.

برعکس این قضیه هم صادق است. یعنی گاهی به دلیل کمبود منابع، یک سازمان تصمیم می‌گیرد با بودجه کمتری و در زمان کوتاه‌تری یک پروژه را به پایان برساند. حتی اگر بداند این منابع اختصاص یافته، هدف را به درستی به ارمغان نمی‌‎آورد.

همچنین زمانی که یک استراتژی نوظهور را برای اولین بار در سازمان دخیل می‌کنیم، شاید به علت ناشناخته بودن، کنار آمدن با آن کمی دشوار باشد. همین امر به خودی خود یک ریسک به حساب می‌آید.

این ریسک‌ها تا زمانی که کل سازمان را به خطر نیاندازد، کاملا معقول خواهد بود. منظور از به خطر افتادن کل سازمان، زمانی است که بدون محاسبه آستانه ریسک، تصمیم‌گیری شود. به بیان دیگر، یک حد مشخص از ریسک باید مشخص شود تا در صورت شکست کل سازمان قربانی نگردد.

به منظور تعیین این آستانه، مدیریت هر بخش مسئول خواهد بود. در نتیجه دانستن مدیریت ریسک یا ریسک پذیری در مدیریت حائز اهمیت است.

ریسک پذیری در مدیریت

مدیران در هر بخشی از سازمان موظفند به طور دقیق میزان ریسک هر عمل را محاسبه کرده و نتایج آن را تا حد ممکن پیش‌بینی در سرمایه گذاری چه نوع شخصیتی دارید کنند. حد وحدود ریسک پذیری در مدیریت را در این بخش مورد بررسی قرار می‌دهیم.

ریسک پذیری در مدیریت – محاسبه آستانه ریسک

برای محاسبه آستانه ریسک، باید به دقت عوامل زیر را در نظر داشته باشید:

  1. چه ریسک‌هایی قابل پذیرش هستند؟
  2. چه میزان از منابع به خطر می‌افتند؟
  3. آیا این ریسک مخاطره جانی هم دارد؟
  4. آیا فقط یک هدف شامل این ریسک است یا ممکن است اهداف دیگر درگیر شوند؟
  5. آیا ارزش‌های اخلاقی سازمان به خطر می‌افتد؟
  6. سازمان چقدر توانایی در برابر پذیرش عواقب این خطر دارد؟
  7. آیا حداقل ۵۰ درصد از منابع از دست رفته، در مدت زمان مشخص قابل جبران است؟
  8. حوزه دقیق ریسک به چه بخشی از سازمان مربوط می‌شود؟

ریسک پذیری در مدیریت – تصمیمات مخاطره‌آمیز در سمت مدیریت

در مواقعی پیش می‌آید که شما به عنوان مدیر یک بخش از یک سازمان، مجبور به گرفتن تصمیمات سخت می‌شوید. تصمیماتی که گاهی آینده کل سازمان را دگرگون می‌کند. در این مرحله باید گفت اصلا نترسید، جوانب را بسنجید و با اطمینان تصمیم بگیرید.

یک مدیر موفق، حداقل چند بار در تصمیمات خود ریسک پذیری را دخالت داده است. پس می‌‎توان گفت ریسک پذیری جزئی جدا نشدنی از مدیریت است. اگر دقت کرده باشید، افراد موفق و ریسک پذیر عموما در سمت‎های شغلی مدیریت یا کارآفرینی قرار دارند.

اگر علاقه‌مندید علاوه بر این ویژگی‌ها، با سایر مهارت‌ها و توانمندی‌های لازم برای یک مدیر مقتدر آشنا شوید، مقاله ده مهارت ضروری مدیریت را در مجله بوکاپو مطالعه کنید.

آیا فرد ریسک پذیری در تصمیم گیری ها باشیم؟

پاسخ به این سوال کمی چالش‌برانگیز است. بیایید از این جنبه به این موضوع نگاه کنیم که افراد ریسک پذیر در زندگی عموما موفق‌ترند. حال با در نظر گرفتن این مساله، آیا تمایل دارید فرد ریسک پذیری در تصمیم گیری‌ ها باشید؟ در این که افراد ریسک پذیر انعطاف پذیری بالایی در تصمیم گیری دارند نیز شکی نیست. چون این افراد همیشه یک پلن دوم برای کارهای خود دارند.

ریسک پذیری در تصمیم گیری ها

همین امر شاید شما را نیز تشویق کرده باشد تا کمی چاشنی ریسک به تصمیمات خود اضافه کنید.

می‌دانید چرا؟ افراد ریسک پذیر هر شکست را برابر با یک تجربه عالی می‌دانند. این یعنی شکستی وجود ندارد، پس اگر تصمیم اشتباهی بگیرند که ریسک بالایی دارد، مطمئن هستند یا به موفقیت ختم شده یا یک تجربه ناب برایشان به همراه خواهد داشت. پس از هر شکست، هر بار که با اقتدار برخاستن را تجربه می‌کنند، از قبل قوی‌ترهستند. تقویت مهارت دوباره برخاستن پس از هر شکست نیز در کنار ریسک پذیری مسئله مهمی است. پیشنهاد می‌کنیم قبل از اقدام به ریسک، برای هرچیزی خودتان را آماده کنید تا با عواقب احتمالی غافلگیر نشوید.

12 ویژگی رفتاری یک شخصیت سالم / شما چند ویژگی را دارید؟

12 ویژگی رفتاری یک شخصیت سالم / شما چند ویژگی را دارید؟

خراسان نوشت: خیلی از افراد به لحاظ جسمی و سن تقویمی بزرگ هستند ولی در موقعیت‌های حساس و پر استرس که قرار می‌گیرند به کودک نابالغ شبیه‌ترند! فردی که دارای سلامت‌روان است به دلیل وجود انگیزه‌های فراوان قابلیت تاثیرگذاری بر خویش و محیط پیرامون خود را دارد و در هر جایگاه و مرتبه‌ای که قرار دارد، می‌تواند فرد موثر و موفقی باشد.

اما همیشه یک سوال در ذهن بسیاری از افراد به خصوص جوانان وجود دارد که یک انسان بالغ و سالم، باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ علم روان‌شناسی به این سوال پاسخ داده است و در ادامه این مطلب سعی شده است به اصلی‌ترین ویژگی‌های رفتاری یک فرد بزرگ سال سالم اشاره شود.

کمک گرفتن از هوش اجتماعی
با داشتن هوش اجتماعی، فرد فعالیت‌های بی‌ارزش و بی‌فایده را از فهرست کارهایی که باید انجام دهد، حذف می کند و به انجام رفتارهای مفید و سازنده می‌پردازد. واضح است که یکی از دلایل نرسیدن افراد به اهداف‌شان، اختصاص دادن زمان شان به انجام کارهایی است که یا ضروری نیستند یا اولویت ندارند.
داشتن قدرت حل‌مسئله
با داشتن توانایی و یادگیری مهارت حل مسئله فرد در برابر مشکلات تسلیم نمی‌شود و سعی می‌کند راه حل مناسب را پیدا کند. حتی به تکرار مکررات هم نمی‌پردازد ، برای حل مشکلات باید ابداع و تنوع در تصمیم‌گیری داشت که بهره‌بردن از مهارت حل‌مسئله باعث می‌شود به این هدف دست یافت.
بروز احساسات
بزرگ سال سالم باید گذشت و بخشش داشته باشد و سخت و غیر قابل‌انعطاف نباشد و در عین حال بتواند خشم خود را بروز دهد. فردی که مدام خشمش را فرو می‌خورد و جرئت بروز احساسات خود را ندارد، عادی و سالم نیست. البته بروز خشم باید بدون صدمه و اهانت به خود و دیگران باشد و نباید ذره‌ای به شخصیت خود یا دیگران لطمه بزند.
مقابله با استرس
واقعیت این است که ما در فضایی سرشار از استرس و اضطراب به سر می‌بریم. بزرگ سال سالم با این فشارها مقابله یا از سازوکارهای مقابله‌ای برای رفع استرس‌ها استفاده می‌کند تا خود را برای رو به رو شدن با هر موضوع استرس‌زایی آماده کند. بزرگ سال سالم تحمل خود را برای محرومیت‌ها و فقدان‌ها بالا می برد و در نهایت به پذیرش واقعیت می‌رسد.
داشتن قدرت مدیریت
فرد سالم قدرت مدیریت محیطی را که در آن زندگی و کار می‌کند ، دارد. او با فکر کردن و تحلیل رفتارهای اعضای خانواده، دوستان، همکاران و . ، تلاش می‌کند شرایط زندگی را برای اطرافیانش مطلوب‌تر و با انتقادهای سازنده به آن‌ها کمک کند تا پیشرفت چشمگیری داشته باشند.
شجاعت
شخصیت سالم شجاعت دارد و در واقع حد مطلوبی از آن مد نظر است که نه در آن تهور و خطرپذیری بسیار است و نه زمین گیر شدن پای ترس‌های افراطی. شجاعت برای انجام امور، اعتماد به نفس را بالا می‌برد و این یکی از رموز موفق شدن در هر کاری است.
در نظر گرفتن جوانب احتیاط
بزرگ سال سالم برای انجام کارها و اقدامات خویش، تمام جوانب موجود را می‌سنجد. البته این مسئله با دو دل بودن و بدبینی متفاوت است. در واقع به عبارت ساده‌تر چشم بسته و از سر خوش باوری و ساده لوحی کاری را انجام نمی‌دهد اما تمام جوانب احتیاط را در نظر می‌گیرد تا در آینده، پشیمان نشود.
حامی و مهربان بودن
بزرگ سال سالم حمایت‌گر و هدایت‌گر است و چون امن است می‌توان به او در حد مطلوب به عنوان همسر، همکار، دوست و . تکیه کرد. او خودش را دوست دارد و چون توانسته خودش را از محبت پر کند به دیگران هم محبت می کند. پس بسیار مهربان است و گوش شنوایی بدون تعصب و سرزنش دارد.
کنجکاوی و علاقه‌مندی
انسان‌های بی‌تفاوت، بی‌احساس و غیر کنجکاو به موضوعات روزمره، انسان‌های طبیعی و عادی نیستند. علاقه‌مندی و شور و حرارت متناسب و به‌جا از ویژگی‌های رفتاری یک بزرگ سال سالم است که بعضی‌ها، درک و نگاه درستی به آن ندارند.
گیر نکردن در گذشته
یک فرد سالم از گذشته عبور می‌کند، مشکلات گذشته را با تمام تلخی‌ها و شکست‌هایی که داشته ، رفع یا قبول می‌کند و از کنار آن‌ها می‌گذرد و البته تلاش می کند از آن‌ها درس بگیرد تا تکرار نشوند.
آینده‌نگر بودن
فرد سالم در باره آینده خود جهت‌گیری دارد و برای سنین جوانی، میان‌سالی و سالمندی خود برنامه‌ریزی واقعی و عاقلانه بر اساس داشته‌ها و نه آرزوها و خیالات دارد.
خلاقیت و نوآوری
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رفتاری یک بزرگ سال سالم، این است که باید خلاق باشد و برای زندگی خود ایده و اهداف نو و سازنده داشته باشد تا احتمال دستیابی‌اش به موفقیت، بیشتر شود.
نکته
واقعیت این است که بسیاری از موارد مطرح شده نیاز به آموزش و بهره‌گیری از مشاوره دارد. عده‌ای در دوران کودکی در بستری امن و بدون تنش بزرگ نشده‌اند و ممکن است والدینی آگاه و کاربلد نداشته‌اند پس خود به خود نمی‌توانند شخصیت سالم داشته باشند اما می‌توان با آگاهی از شخصیت فعلی برای بهتر شدن آن، اقدام کرد و نتایج بسیار خوبی هم گرفت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.