سهام خود را بیمه کنیم؟
در طرح بیمه سهام قرار است پرتفوی افراد حقیقی تا سقف صد میلیون تومان برای هر نفر، از طریق انتشار عمومی اوراق تبعی و خرید توسط سرمایهگذاران بیمه شود. طبق اطلاعیه منتشر شده، سررسید اعمال اوراق یک ساله بوده و مبلغ تعهد خرید ۲۰ درصد بالاتر از ارزش سبد افراد در آخرین روز معاملاتی چهارشنبه، ۴ آبان ۱۴۰۱ با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید است. با استفاده از این طرح اصل سرمایه و سود شما از سرمایه گذاری در بورس برای بازه یکساله تضمین میشود.
*طرح سهام بیمه چیست؟
به گزارش بیداربورس در طرح بیمه سهام قرار است پرتفوی افراد حقیقی تا سقف صد میلیون تومان برای هر نفر، از طریق انتشار عمومی اوراق تبعی و خرید توسط سرمایهگذاران بیمه شود. طبق اطلاعیه منتشر شده، سررسید اعمال اوراق یک ساله بوده و مبلغ تعهد خرید ۲۰ درصد بالاتر از ارزش سبد افراد در آخرین روز معاملاتی چهارشنبه، ۴ آبان ۱۴۰۱ است. با استفاده از این طرح اصل سرمایه و سود شما از سرمایه گذاری در بورس برای بازه یکساله تضمین میشود .
*چگونه بیمه سهام را فعال کنند؟
برای فعالسازی این طرح و بیمه پرتفوی سرمایهگذاری، سرمایهگذاران باید اوراقی با نماد سهام یار به ارزش با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید یک ریال را از طریق سامانه معاملاتی آنلاین کارگزاری خود خریداری کنند تا کل پرتفوی سرمایهگذاری آنها مشمول این طرح قرار گیرد .
*بیمه سهام شامل چه افرادی میشود؟
طرح بیمه سهام همه افراد حقیقی که تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان پرتفو (سبد سهامی) از سهم های بازار بورس و فرابورس به جز بازار پایه داشته باشند، میشود. بنابراین اگر تا یکسال دیگر آن را نفروشید، دولت تضمین میکند که سال آینده اختلاف قیمت پرتفوی شما را با ۲۰ درصد بالاتر از ارزش روز سال گذشته به صورت نقد پرداخت کند؛ حتی اگر ارزش سهام شما تا یکسال بعد کاهش پیدا کرده باشد.
نکته: " افرادی که ارزش پرتفوی بورس و فرابورسی آنها در تاریخ ۴ آبان ماه، بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد، مشمول این طرح نمیشوند . "
برای مثال .
اگر ۹۰ میلیون تومان سهام بورسی و فرابورس و ۲۰ میلیون تومان سهام بازار پایه داشته باشید، اگرچه ارزش پورتفوی شما ۱۱۰ میلیون تومان است، اما پورتفو بورسی و فرابورسی به جز پایه شما زیر ۱۰۰ میلیون تومان است و مشمول این طرح میشوید. پس باید ۱ عدد ورق اختیار تبعی (به قیمت ۱ ریال) خریداری کنید تا همان ۹۰ میلیون تومان انواع سهم برای شما تضمین میشود. یعنی سال بعد می توانید اختلاف ارزش روز سهامتان تا عدد ۱۰۸ (۹۰+۹۰*(۰.۲)) میلیون تومان را به صورت نقدی از دولت دریافت کنید.
*آیا سهمهای جدیدی که از امروز در بورس میخرم، شامل این طرح میشود؟
خیر. اما اگر ارزش پورتفوی شما در ۴ آبان ۱۴۰۱ زیر ۱۰۰ میلیون تومان بوده و بعد از آن سهام جدید بخرید و فقط همان اندازه از سهم جدیدی که خریدهاید را بفروشید، اشکالی ندارد و از شمولیت این طرح خارج نمیشوید.
مثلا اگر در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱، ۱۰۰۰ عدد نماد خودرو به همراه سهمهای دیگری داشتهاید و برگه اختیار تبعی را هم خریدهاید، اگر در آینده ۵۰۰ عدد دیگر انواع سهام را بخرید، فقط همان ۱۰۰۰ عدد شامل بیمه سهام میشود، ولی آن ۵۰۰ سهم شامل بیمه سهم نمیشود. توجه کنید که اگر میخواهید از این طرح استفاده کنید، به هیچ عنوان نباید ۱۰۰۰ سهمی که در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۱ داشته اید را بفروشید.
*اگر با اعتبار کارگزاری سهامی خریده باشید، شامل این طرح میشوید؟
در این طرح مهم نیست که سهامی که دارید از پول خودتان باشد یا اعتبار کارگزاری. یعنی این قید مهم نیست. ملاک ارزش تا ۱۰۰ میلیون تومان است
*اگر در سررسید سالانه، سودی بالاتر از ۲۰ درصد داشتید چه میشود؟
اگر یکسال بعد، ارزش سهام به جای ۲۰ درصد، ۳۰ درصد افزایش پیدا کند، استفاده از امکان اوراق اختیار تبعی به عهده سهامدار است. اگر ارزش سهام شما بیش از ۲۰ درصد رشد داشته، طبیعتا این اوراق دیگر ارزش استفاده ندارد چون شما سود بیشتری کردید.
*تا چه زمانی فرصت خرید دارید؟
سهامداران باید به این موضوع نیز توجه داشته باشند که فرصت محدودی برای خرید این اوراق در نظر گرفته شده است و برای استفاده از این طرح باید از ۲۱ تا ۲۸ آبان ماه نماد سهام یار را از طریق سامانه معاملاتی کارگزاریها خریداری کنند .
نکته: اوراق اختیار را نمی توان به دیگران منتقل کرد؛ و فقط خود سهامدار می تواند در صورت تمایل در تاریخ سررسید از آن استفاده کند
صندوق املاک و مستغلات بورس چیست؟ | همه آنچه درباره صندوق املاک و مستغلات باید بدانید
به گزارش نبض بورس، مجید عشقی رئیس سازمان بورس درباره رونمایی از صندوق املاک و مستغلات گفت: یکی از سیاستهای ما در سازمان بورس دعوت به سرمایه گذاری غیر مستقیم در بورس بود در ادامه صندوقهای مختلف مانند صندوق اهرمی، اولین صندوق درباره املاک و مستغلات امروز رونمایی میشود.
عشقی افزود: بیش از ۹۰ درصد از سرمایه گذاران مسکن بخش خصوصی هستند و مسکن بخش مغفول مانده در بورس است، با صندوق املاک و مستغلات هر فرد میتواند با مبلغ خرد سرمایه گذاری کند. نکته دیگر نیز تأمین مالی پروژههای مسکن است. نظام بانکی نیز میتواند از این صندوقها برای به جریان درآوردن املاک راکد استفاده کرده و داراییهای بخش خصوصی و بانکها را به خدمت بگیرد.
رئیس سازمان بورس اضافه کرد: فروش متری مسکن نیز میتواند در همین الگو تعریف شود و از این جهت برای سرمایه گذاران خرد جذاب خواهد بود و حتی امکان دریافت اجاره بها را نیز به عنوان سود نقدی دریافت کند و ضمناً دغدغه نقدشوندگی نیز وجود ندارد.
عشقی در پایان گفت: در مراحل بعدی میتوان بانکها و مؤسسات دیگر نیز این صندوق را اجرایی کنند.
صندوق املاک و مستغلات بورس چیست؟
صندوق املاک و مستغلات با نام اختصاری (REIT)، یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری است که نماد آن همچون ETFها در بورس قابل معامله میباشد. این صندوقها بر روی املاک و مستغلات غیر منقول مانند واحدهای مسکونی، تجاری، اداری و صنعتی سرمایه گذاری خواهند کرد. طبیعتا با افزایش قیمت آن ملک در طی زمان، ارزش هر واحد سرمایهگذاری این صندوقها هم افزایش پیدا خواهد کرد.
وجود برخی از مزایا برای این صندوقها نظیر معافیت مالیاتی، امکان ورود و سرمایه گذاری با هر میزان از سرمایه و همین طور بالا بودن نرخ سود توزیعی آن است، طبق قانون نرخ سود توزیعی صندوق باید حداقل ۹۰ درصد باشد.
آغاز معاملات نخستین صندوق سرمایهگذاری املاک و مستغلات
پذیره نویسی این صندوق در نماد معاملاتی (ارزش مسکن ۱)، ۲۶ مهر انجام شده بود و معاملات ثانویه آن از امروز در در بازار ابزارهای نوین مالی فرابورس گشایش مییابد.
محدودیت حجمی (حداکثر تعداد اوراق بهادار در هر سفارش) در نماد معاملاتی مذکور (ارزش مسکن ۱)، به میزان یک میلیون واحد تعیین شده است.
در این خصوص توجه به موارد ذیل ضروری است:با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید
۱) حداقل تعداد واحد قابل خرید در هر سفارش در نماد معاملاتی (ارزش مسکن ۱) به تعداد ۱ واحد است و سفارشات خرید میبایست در مضربی از ۱ واحد در سامانه معاملات وارد شود.
۲) عملیات تسویه و پایاپای معاملات واحدهای صندوق سرمایهگذاری در نماد مذکور بصورت T+۲ انجام میشود.
۳) بازارگردان نماد معاملاتی مذکور، صندوق اختصاصی بازارگردانی ارزش آفرین صندوق بازنشستگی کشوری با پارامترهای مندرج در اطلاعیه اعلام تعهدات بازاگردان در نماد مذکور مندرج در وب سایت رسمی شرکت فرابورس ایران است.
مزیت صندوق های املاک و مستغلات برای خانه دار شدن مستاجران
حسین محمودی اصل درباره مزایای صندوقهای املاک و مستغلات و تاثیر آن بر بازار ملک، اظهار کرد: سرمایهگذاران خردی که توان خرید ملک را ندارند میتوانند با استفاده از این صندوقها در بخش مسکن سرمایهگذاری کنند و ضمن حفظ ارزش پول در شرایط تورمی، از درآمد حاصل از اجاره املاک بهرهمند شوند.
او افزود: با تقویت، تنوع و گسترش فعالیت صندوقهای املاک و مستغلات فرآیند خانهدار شدن تدریجی مستاجران نیز محقق خواهد شد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: صندوقهای املاک و مستغلات به سبب پوشش ریسک سرمایهگذاری و کسب درآمد اجاره از املاک، عایدی مناسبی را برای سرمایهگذاران این حوزه به دنبال خواهند داشت.
در جستوجوی راه سوم برای حفظ ارزش پول
مرتضی عبدالحسینی، روزنامه نگار: بند «ب» ماده10 قانون پولی و بانکی کشور، صریحا یکی از اهداف بانک مرکزی و بهنوعی مهمترین آن را «حفظ ارزش پول» میداند و معتقد است این بانک باید با اعمال سیاستهای پس از کنترل و ایجاد ثبات مالی درنهایت رشد تولید و اقتصاد را به ارمغان آورد. با وجود این، اما تا بهحال ارزش ریال از گزند تورمها و شوکهای خارجی و داخلی در امان نبوده و در 4دهه اخیر بیش از 280هزار درصد ضعیفتر از دلار شده است. درواقع هر هزارتومانی در سال 60 درحال حاضر بیش از 2میلیون و 900هزار تومان ارزش دارد. البته این قیاس و سنجش اینچنینی «ریال» اعتبار علمی ندارد و عموما کارشناسان اقتصادی به اشتباه یا برای سادگی فهم عموم، ارزش پول ملی یا همان ریال را در نرخ برابری با دلار ارزیابی میکنند. اینکه با هزارتومان چه مقدار دلار به ما میدهند اهمیتی ندارد اما اینکه با همان پول چه مقدار کالا و خدمات به ما میفروشند، مهم است. «کسری بودجه دولت»، «خلق نقدینگی بانکها» با ایجاد تورم و «فزونی واردات (و قاچاق کالا) بر صادرات» با ایجاد فشار بر قیمت دلار سه عامل اصلی از دست رفتن ارزش پول ملی و تضعیف آن هستند. این موضوع درحال حاضر نهتنها بهلحاظ اقتصادی اولویت دارد بلکه ماهیت سیاسی و حیثیتی نیز پیدا کرده است. از دولت جدید انتظار میرود هرچه سریعتر اقدام به تعیین رئیسکل بانک مرکزی کرده و ایشان نیز از برنامههای خود برای کنترل قیمت دلار رونمایی کند. اقتصاد کشور ما بهدلایلی که در ادامه خواهید خواند نمیتواند مانند برخی از دیگر کشورها نرخ دلار را بهحال بازار بسپارد یا بهمانند برخی کشورهای عربی از منابع لایزال و بدون تهدید دلاری برخوردار باشد و بتواند نرخ را روی قیمتی ثابت کند. سیستم مدیریت نرخ ارز در محدوده معقول بهترین مکانیسم برای اداره بازار ارز در ایران است اما تعیین همان محدوده محل اختلاف بزرگی بین اقتصاددانان است. علیالحساب آنچه بین کارشناسان مشترک است راههای تقویت و حفظ ارزش پول ملی است.
تنوع صادراتی و توسعه صادرات نفتی و صنعتی، جلوگیری از قاچاق کالا و ارز که حجم آن بیش از 20درصد حجم کل تجارت کشور تخمین زده میشود، تلاش برای آزادسازی منابع دلاری کشور، تلاش برای تهاتر کالا با دیگر کشورها، کنترل تورم از طریق انضباط مالی دولت و محدود کردن بانکها در خلق بیحد با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید و حصر نقدینگی و مدیریت واردات کالا و اجتناب از واردات کالا با مکانیسم ساده تولید ازجمله اقداماتی است که انتظار میرود رئیسکل جدید بانک مرکزی در همکاری با وزرای اقتصاد، نفت، صمت و سازمان برنامه به انجام آنان اهتمام کند.
دولت و بانکها؛ قاتل «پول ملی»
«ارزش پول ملی» کاهش پیدا کرده. برخلاف این عبارت سخت و نچسب، مردم در روزمرگیهای خود بهشدت این مفهوم را قابل درک و ملموس میبینند و شاید تنها در تفسیر آن از عبارات و اصطلاحات درشت استفاده نکنند والا جیب و سفرههایشان قبل از تئوریهای اقتصادی میداند افت ارزش ریال چه معنی داشته و پیامد و بسامد آن چه خواهد بود. پای تعریف بزرگترها هم که نشسته باشید احتمالا برای شما از ارزش پول ملی در دوران جوانیشان خواهند گفت. اینکه فلان زمین 500 تومان معامله شده و یا با حقوق هزار تومانی در سال 65 چند سر عائله در بهترین کیفیت زندگی قرار داشتهاند، محوریت صحبتهای اقتصادی آنان خواهد بود. پول خود یک کالاست که به لحاظ حقوقی، فرهنگی و اجتماعی بین همه مردم برای خریدوفروش کالا و یا ارزشگذاری کالاها پذیرفته شده و فینفسه دارای ارزشی نیست که بخواهد بالا و پایین شود. پس با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنبا بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید ید اینکه بزرگترها میگویند پول بیارزش شده، بدین معنی نیست که یک ورق 10 هزارتومانی دیگر 10 هزارتومان ارزش ندارد بلکه مردم و فروشندگان، کالا و خدمات کمتری در مقایسه با گذشته در ازای آن 10 هزارتومانی ارائه خواهند کرد. این مساله میتواند چند دلیل داشته باشد. اولا؛ تعداد پولها حالا چه سکه چه کاغذی و چه موجودیهای حسابهای بانکی (مجموع اینها به معنی نقدینگی است) آنقدر زیاد شده که به تبع ارزش آن افت کرده است. در علم اقتصاد به این موضوع تورم از ناحیه پول گفته میشود و اینچنین تفسیر میشود که پول درحقیقت خنثی بوده و موجبات افزایش تولید کالا و خدمات را فراهم نمیسازد و هرگونه افزایش نقدینگی اگر همزمان با رشد اقتصادی نباشد درنهایت به تورم و پایین آمدن ارزش پول منجر خواهد شد.
در کشور ما افزایش نقدینگی معلول عملکرد دولت و بانکهاست. دولت کسری بودجهای دارد که بهعنوان مثال برای بودجه 1400 بیش از 400 هزار میلیاردتومان است، که مجبور است از محلی آن را تامین کند. چاپ پول توسط بانک مرکزی و استقراض دولت از او راحتترین کار و بیدردسرترین کار ممکن برای تامین این کسری است که دولت به روشهای مختلف سراغ آن میرود. یک سال با افزایش خالص داراییهای بانک مرکزی و سال بعد با روش دیگر اقدام به استقراض میکند. اینجاست که پایه پولی رشد کرده، در ادامه به نقدینگی تبدیل شده و تورم خلق میشود و کالایی که تا دیروز 5 هزارتومان بوده حالا صاحب آن به فروش کمتر از 7 هزارتومانش راضی نخواهد شد. اما بانکها هم در کاهش ارزش پول ملی و درواقع خلق نقدینگی نهتنها بیتقصیر نبوده بلکه بار اصلی این گناه را به دوش میکشند. سیستم بانکی با استفاده از یک بازی پانزی و کنار گذاشتن وظیفه اصلی خود یعنی واسطهگری مالی با خلق اعتبارات و درواقع اعداد و ارقام، اقدام به افزایش سپرده و تسهیلات میکند و درنهایت نقدینگی را افزایش میدهد. اینجا نیز تورم دیگری خلق میشود که قوزی بالای همه قوزهای اقتصاد ایران است. این تورم درنهایت باعث کاهش ارزش پول ملی، افزایش نرخ برابری با ارزهای خارجی، افزایش نااطمینانی و. خواهد شد.
ریال 280 هزار درصد ضعیفتر شده
در کنار خلق نقدینگی، شوکها و بحرانهای خارجی به اقتصاد تحمیل میشود و این مساله موجبات افزایش هزینههای تولید کالا و خدمات را فراهم میآورد، درنهایت تولیدکنندگان بهناچار دست به کاهش تولید کالا و خدمات خود میزنند و درنهایت نهتنها اشتغال کاهش پیدا کرده بلکه صادرات و مراودات تجاری کشور با اقتصادهای دیگر دنیا کاهش خواهد یافت و همین موضوع نرخ برابری پول داخلی با پولی خارجی را (همان نرخ دلار فرض کنید) تحتفشار قرار داده و درواقع افزایش خواهد داد. در 4 دهه اخیر سالانه بهطور میانگین 25درصد نقدینگی افزایش پیدا کرده و ایضا رشد میانگین و سالانه تورم نیز در همین حدود بوده است. جالب است که بدانید رشد سالانه دلار در بازار آزاد هم همین رقم بوده است. در یک حساب سرانگشتی میتوانیم مجموع افزایش نرخ دلار در بازار آزاد را بیش از 280 هزار درصد (2800 برابر) تخمین بزنیم. این رقم بهحدی عظیم است که یعنی اگر کالایی در سالهای ابتدایی دهه 60 تنها یک تومان قیمت داشته، حالا باید بهای آن را 3هزار تومان درنظر گرفت.
ارزش پول ملی به چه بستگی دارد؟
قبل از آنکه برای احیای ریال و یا پول نسخهای بپیچیم، باید در دو مورد رفع ابهام کنیم. اولا؛ ارزش مبادلهای اسمی ریال یا همان نرخ برابری ریال در برابر دلار به هیچوجه به معنی ارزش و یا قدرت پول ملی نبوده و صرفا یک شاخص اسمی از نحوه تبدیل این دو پول به یکدیگر است. مثلا اگر گفته شود هر یک دلار برابر با 28 هزارتومان است و بعد از آن بانک مرکزی ایران اقدام به حذف 4 صفر از پول ملی کند، هر یک دلار با 28 تومان برابر خواهد شد. پس این نرخ تنها واحد اندازهگیری بوده و نشاندهنده قدرت پول ملی نیست. دوم، ارزش حقیقی پول همانطور که در قسمت اول اشاره شده، به معنی کالا و خدماتی است که در قبال مثلا هزارتومان به ما میفروشند و به معنی تعداد دلاری نیست که به ما میدهند. باوجود این، تعریف دقیق و علمی ارزش پول ملی چنین چیزی خواهد بود: ارزش پول ملی به معنی قدرت دستمزد و حقوق مردم در خرید کالا و خدمات و یا اشتیاق خارجیها برای نگهداری و یا خرید پول ملی ماست. حالا اما عمده اقتصاددانان یا به غلط یا برای ساده کردن مفهوم برای مردم، قدرت پول ملی را تنها در آن شاخص برابری ارزیابی میکنند و وقتی نرخ دلار روزانه بالا میرود این تحلیل را دارند که ارزش پول ملی هم روزانه پایین میآید. بهناچار برای ساده کردن تحلیل، نرخ برابری و مبادلهای ریال به دلار را بهعنوان شاخصی برای سنجش ارزش پول ملی درنظر میگیریم و نظر موافقان و مخالفان را بررسی میکنیم.
الزامات چهارگانه تقویت پول ملی
مخالفان با ارزش بودن پول ملی معتقدند که نرخ ریال در برابر دلار باید با توجه به اختلاف تورم ایران و آمریکا بهصورت سالانه مشخص و نظام مدیریتی ارز باید در اختیار بازار باشد تا نرخ دلار در حالت تعادلی کشف شود. اقتصاددانان در تمجید از این مکانیزم معتقدند که در چنین حالتی نرخ دلار بهصورت پیوسته و نه یکباره رشد خواهد کرد و بهدلیل ارزان بودن کالاهای ما برای خارجیها صادرات نیز افزایش پیدا خواهد کرد. ایندسته از اقتصاددانان اکیدا با سیاستهای تکنرخی مانند ارز 4200 تومانی مخالفند و آن را رانتزا و نابودکننده تولید داخل میدانند. درواقع معتقدند که تکنرخ شدن دلار روی عددی مانند 4200 تومان اولا بهدلیل اختلاف با نرخ در بازار آزاد، رانتزا خواهد شد و دوم چنین نرخی کالاهای خارجی را ارزان کرده و بالطبع واردات را بالا میبرد. صاحبان این عقیده در شرایط عادی یک اقتصاد بیراه نمیگویند و هیچ عقل سلیمی نمیتواند نظرات آنها را رد کند اما شرایط در اقتصاد ایران متفاوت است. اولا؛ زمانی که در بازاری نه در سمت عرضه و نه در سمت تقاضا عوامل جزئی فعال نیستند و در اصطلاح عرضه و تقاضا «کاملا بیکشش» است، پایهریزی نظام ارزی مبتنیبر بازار محال است. دوم؛ اینکه نرخ دلار باید براساس اختلاف تورم در ایران و آمریکا بالا رود (نظریه برابری) صحیح اما شرط اصلی این نظریه آزاد بودن جریان سرمایه بین کشورهاست که در ایران بهدلیل تحریم وجود ندارد. سوم؛ تجربه ثابت کرده که افزایش نرخ دلار در کشور ما به افزایش صادرات منجر نشده و درواقع برخلاف چینیها که با این مکانیزم بازارهای دنیا را فتح کردهاند، در کشور ما بهدلیل تکمیل نبودن صنایع و خامفروشی به هیچ، افزایش نرخ دلار مسبب افزایش صادرات ما نخواهد شد. چهارم؛ در کشور ما که تولید کالا و خدمات، وارداتمحور است و درصورت عدم واردات کالاهای سرمایهای یا واسطهای فلج خواهد شد، تقویت پول ملی در برابر دلار در اولویت خواهد بود.
بانک مرکزی ریال را حفظ کند
موافقان احیای ارزش پولی ملی در درجه اول معتقدند هرچقدر ریال یا تومان کمتری به ازای یک دلار پرداخت کنیم، پول قویتر و درنتیجه اقتصاد قویتری داریم. از همینرو این دسته از اقتصاددانان نظام تثبیت نرخ ارز را کاراتر دانسته و میگویند در شرایطی که متغیرهای برونزا مانند تحریم و. درحال رخ دادن است، بایستی هرچه زودتر اقدام به تعیین نرخ ارز در نرخی بسیار پایینتر از بازار کرد و از تاثیرات تورمی آن جلوگیری بهعمل آورد. این اقتصاددانان تورم فشار هزینه یا تورم از سمت عرضه را مهم میدانند و هرگونه افزایش نرخ ارز که باعث افزایش هزینههای تولید (افزایش قیمت کالاهای واسطهای و سرمایهای که وارد میشود) شود را محکوم و عاملی برای بههمریختگی اقتصاد داخل میدانند. در پاسخ به این دیدگاه باید عنوان کرد در شرایط خاص مانند تحریم و در شرایط ارزی پیچیده مانند بازار ارز ایران، مدیریت نرخ ارز آنهم بهصورت شناور و نه بهصورت تثبیتی قابلقبولتر بهنظر میرسد. مثلا فکرش را کنید که به شما بگویند نرخ دلار را تعیین کنید. نمیشود نرخ دلار را به یکباره روی 3500 تومان تعیین کرد؛ چراکه در این صورت تقاضا بهشدت بالا رفته و بازار را برهم میزند. از طرفی اگر قیمت دلار بسیار بالا مانند 30 هزار تومان نیز تعیین شود، عرضه بهشدت بالا رفته و مجددا بازار برهم خواهد خورد، بنابراین اولا؛ باید سیاستگذار پولی یعنی بانک مرکزی نرخ و تارگتهای حدودی را متناسب با اقتصاد روز ایران برای دلار انتخاب کند و برای نگاه دلاری قیمت در آن بازه سیاستهای انقباضی و انبساطی خود را بهکار گیرد. دوم؛ بانک مرکزی باید در آزادسازی ذخایر ارزی تمام تلاش و توان خود را بههمراه وزارت خارجه کشور بهکار گیرد. سوم؛ جهت صرفهجویی در نرخ ارز باید تهاتر کالاها، جدیتر و عملیتر از سالهای گذشته با همکاری وزارت صمت اتفاق افتد.
3 دستورکار برای تقویت پول ملی
وحید شقاقیشهری، رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی و کارشناس مسائل اقتصادی درمورد مساله «ارزش پول ملی» اظهار داشت: «یکی از موضوعاتی که درحال حاضر با نرخ ارز، تورم و همچنین اعتبار اقتصاد ایران گره خورده، همین ارزش پول ملی و تقویت آن است. کاهش ارزش پول ملی و افزایش نرخ ارزهایی مانند دلار، موجبات نوسانات و افزایش قیمت در بازار دارایی و بازار اقلام مصرفی میشود. از طرف دیگر نوسانات نرخ ارز یا ارزش پول ملی میزان نااطمینانی و ریسکها را نشان میدهد. درمجموع از این موارد است که ارزش پولی مساله مهمی میشود. درطول دهههای گذشته بهرغم تلاشهای صورتگرفته شاهد کاهش ارزش پولی درطول چهار دهه اخیر بودیم و هر زمان که تحریمها یا دیگر تکانههای خارجی قوت گرفته، شدت سقوط نیز بیشتر شده است.» وی در پاسخ به این سوال مهم که راههای تقویت پول ملی چیست، ادامه داد: «برای حفظ ارزش پول یا تقویت آن ابتدائا باید به ریشهیابی موضوع دست زد. مثلا چرا دولتهای گذشته باوجود داشتن دغدغه پول ملی در این موضوع موفق نبودهاند؟ دلیل آن به این برمیگردد که ارزش پول ملی، موضوعی تکدستگاهی نبوده و ازقضا برای احیای آن نیازمند رویکرد سیستمی (چند دستگاه) خواهیم بود.»
شقاقی توضیح داد که ارزش پولی ملی به چهار بعد برمیگردد: «یک بعد ارزش پولی ملی به بدهیهای خارجی، یک بعد به کسریهای تجاری، بعد دیگر به قاچاق کالا و خدمات (اقتصاد غیررسمی) و درنهایت به تورم برمیگردد. این چهار مورد ریشههای مهم حفظ و تقویت پول ملی خواهد بود که درصورت عدم اصلاح به تضعیف قدرت پول ملی منتج خواهد شد.» این استاد دانشگاه افزود: «بهدلیل پایین بودن بدهیهای خارجی ایران، نظام ارزی کشور از این طریق تهدید نمیشود، بنابراین بعد اول برای اقتصاد کشور فعال نیست. اما بعد دوم، در عموم سالها شاهد کسری تجاری غیرنفتی هستیم که اگر درآمد نفتی باشد، پوشش خواهیم داد و هر زمان که درآمد نفت حالا به هر دلیلی کم باشد یا نباشد، این کسری بیشتر به چشم خواهد آمد و کفاف صادرات ما را نخواهد داد و با قیمتها در بازار ارز فشار خواهد آورد. پس باید بهدنبال کاهش کسری تجاری غیرنفتی باشیم که این امر با اصلاح ساختاری گسترده از مسیر توسعه صادرات صنعتی و غیرنفتی، مدیریت واردات و درنتیجه کاهش کسری را طلب میکند. توسعه صادرات غیرنفتی یک پروسه کلان کشوری است که با اقدامات شعاری و عجولانه حل نخواهد شد، بلکه به انحصارزدایی، تشویق سرمایهگذاری، افزایش دیپلماسی اقتصادی و. نیاز خواهد داشت.»
این اقتصاددان در ادامه به دو بعد دیگر پرداخته و توضیح میدهد: «حجم اقتصاد غیررسمی و قاچاق کالا و ارز در اقتصاد کشور بسیار بالاست که حل آن یک عزم جدی در مبارزه با رانت و فساد میخواهد که متاسفانه تاکنون دولتی در مواجهه با آن موفق نبوده است. بعد بسیار مهم تورم است که تا زمانی که کنترل نشود، به نرخ ارز نیز سرایت خواهد کرد. درواقع هر زمان تورم بالا میرود با یک وقفه زمانی منتظر افزایش نرخ ارز باشیم که خود افزایش نرخ ارز نیز مجددا باعث افزایش تورم میشود، بنابراین باید بهسراغ مسائل ریشهای تورم برویم. این کار نیز اصلاحات گستردهای میخواهد که اصلاح نظام بودجه و انضباط مالی کشور، اصلاح نظام بانکی، عدم دستدرازی به منابع بانکها و بانک مرکزی جزء مهمترین آنها است.» شقاقی در پایان اضافه کرد: «ارزش پولی و احیای آن نیازمند یکسری اقدامات و اصلاحات گسترده در اقتصاد کشور است که با دستور یا با عرضه ارز در بازار و همچنین شعار حل نخواهد شد. ممکن است در دورهای بهدلیل بهبود وضعیت درآمدهای نفتی یا برداشته شدن تحریمها ما بتوانیم بهصورت مقطعی و دورهای نرخ ارز را با ارزپاشی نگاه داریم، اما این مکانیزم با هر تکانه و شوکی برهم خواهد خورد. به همین دلیل حفظ و تقویت ارزش پول ملی فراتر از عملکرد بانک مرکزی و وزارت اقتصاد است و رویکرد سیستمی میخواهد.»
پول قوی در گرو اقتصاد و تولید قوی
مرتضی عزتی، اقتصاددان و عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیتمدرس در گفتوگو با «فرهیختگان» درخصوص ارزش پول ملی گفت: «قوت پول ملی به نرخ برابری آن با پولهای خارجی برنمیگردد، بلکه به این موضوع برمیگردد که آیا پول ملی ما در کشورهای خارجی خریدار دارد یا خیر؟ اگر پولی در دنیا مشتری داشت، یعنی این پول قدرت دارد و همین مساله است که نشان میدهد ارزش پولی چه مقدار است. بحث دیگری که اشتباها ارزش پول ملی تلقی میشود، ارزش برابری پول با ارزهای خارجی است. اینکه یک واحد پول ما چند واحد دلار خواهد شد، اهمیتی ندارد. مثلا چند صد یوان چین برابر با یک دلار است، اما این یوان چین بهدلیل داشتن مشتری در تمام دنیا از قدرت بالایی برخوردار است. مثلا کشوری وقتی از دلار برای ذخایر خود استفاده میکند، یعنی میداند دلار تقاضای بالایی دارد و همین قدرت دلار است که کارایی و ارزش آن را بیشتر کرده است. دلیل اصلی قوی شدن پول ملی تنها ازطریق بالا بودن توان اقتصادی و تولیدی میسر خواهد شد.»
صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش
همانگونه که میدانید سرمایهگذاری با نرخ سودِ حداقل برابر با نرخ تورم منجر به حفظ ارزش پول و قدرت خرید و ارزش واقعی پول در آینده برابر با ارزش فعلی آن خواهد شد. در این راستا اغلب افرادی که سرمایهی قابلتوجهی دارند اما تخصص لازم برای سرمایهگذاری آن در زمینههای خاص برای حفظ ارزش پول خود را ندارند، برای سرمایهگذاری از طیف وسیعی از ابزارهای سرمایهگذاری استفاده میکنند. یکی از انواع این ابزارها صندوقهای سرمایهگذاریاند. در این مقاله قصد داریم به معرفی صندوقهای پوشش ریسک یا همان صندوق حفظ ارزش بپردازیم. این صندوقها مناسب سرمایهگذارانی است که مقدار قابل توجهی سرمایه در دسترس دارند و تمایل دارند در بازارهایی سرمایهگذاری کنند که بازدهیهای بیشتری از بازدهیهای عادی کسب کنند. تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا با این صندوقها آشنا شوید.
پیش از تعریف صندوقهای پوشش ریسک (hedge funds) که به صندوقهای حفظ ارزش نیز مشهورند لازم است تعریف مختصری از انواع صندوقهای سرمایهگذاری داشته باشیم.
تعریف انواع صندوقهای سرمایهگذاری و جایگاه صندوق پوشش ریسک در آنها
در ابتدا لازم است با انواع صندوق ها از لحاظ ثابت یا متغیر بودن سرمایهی آنها آشنا شوید.
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی ثابت (Closed-end fund)
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی ثابت یک صندوق سرمایهگذاری مشترک که هیچ سرمایهگذاری جدیدی در آن قبول نمیشود. سرمایهگذاران جدید با خرید سهام موجود، سرمایهگذاری میکنند و سرمایهگذاران در صندوق میتوانند با فروش سهام خود به سایر سرمایهگذاران پول خود را نقد کنند.
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی متغیر (Open-end fund)
صندوق سرمایهگذاری با سرمایهی متغیر صندوق سرمایهگذاری مشترکی است که از سرمایهگذاران جدید سرمایه میپذیرد و سهام جدید را به ارزشی برابر با ارزش خالص داراییهای صندوق در زمان سرمایهگذاری، منتشر میکند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک محصول اولیهی سرمایهگذاری مشترک تعداد زیادی از سرمایهگذاران فردی در سطح جهان هستند. طبق گزارش انجمن بینالمللی صندوقهای سرمایهگذاری، داراییهای صندوقهای سرمایهگذاری با سرمایهی متغیرِ قابلمعامله در سراسر جهان تا سهماهه اول سال 2018 بالغ بر 50 تریلیون دلار آمریکا بوده است. صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، مزایای متعددی را ارائه میدهند از جمله: حداقل سپرده برای سرمایهگذاری، پرتفوی متنوع، نقدشوندگی روزانه، عملکرد استاندارد و گزارش مالیاتی.
جایگاه صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش در میان سایر صندوقهای سرمایهگذاری
صندوقهای پوشش ریسک (حفظ ارزش)، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله (ETF) همگی مجموعههای مالیای هستند که توسط تعداد زیادی سرمایهگذار حمایت میشوند و هدفشان کسب سود بیشتر برای خودشان و مشتریانشان است. صندوقهای پوشش ریسک، مانند برخی از صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و تعداد کمی از ETFها، صندوقهایی فعالاند که توسط مدیران حرفهای مدیریت میشوند تا سرمایهگذاریهای خاصی را با هدف اعلام شده انجام دهند تا فراتر از بازده معمول بازارها، برخی بخشهای اقتصاد یا شاخصهای بازار، سود بهدست آورند.
در این راستا این صندوقها بیشترین بازده ممکن را هدف قرار میدهند و در عین تلاش برای دستیابی با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید به آن، بیشترین ریسک را نیز میپذیرند؛ در این راستا نسبت به صندوقهای رقیب مقررات نرمتری دارند که انعطافپذیری بیشتری برای سرمایهگذاری برای آنها ایجاد میکند و دست مدیران را برای سرمایهگذاری تقریباً در هر کلاس دارایی بازمیگذارد. مشتریان این صندوقها نیز در مقابل دریافت سودهای چشمگیر، هزینههای بسیار بیشتری نیز میپردازند.
تعریف صندوق سرمایهگذاری پوشش ریسک یا حفظ ارزش (hedge funds)
این نوع صندوقها، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصیای هستند که معمولاً از بدهی (قرض)، مشتقات (اوراق بهادار یا اموال ترکیبی) و استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت/کوتاهمدت استفاده میکنند. در این صندوقها انتظار میرود با استفاده از سرمایهی قرض گرفتهشده و فروش عاریتی، سود حاصل، بیشتر از سود قابل پرداخت باشد.
تعریف مشتقات: مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آن بر اساس یک دارایی مالی اساسیِ مورد توافق (مانند اوراق بهادار) یا مجموعهای از داراییها (مانند یک شاخص) تعیین میگردد. ابزارهای مشتقهی اساسی رایج عبارتاند از اوراق قرضه، کالاها، ارزها، نرخ بهره، شاخصهای بازار و سهام.
تعریف استراتژی بلندمدت/کوتاهمدت (long/short equity strategy):
استراتژی سهامداری یا سرمایهگذاری بلندمدت/کوتاهمدت نوعی استراتژی سرمایهگذاری است که به دنبال خرید و نگهداری دارایی یا سهامی است که در حال حاضر در قیمتی پایینتر از ارزش واقعی خود قرار دارد (underpriced stock)، به انتظار بالارفتن قیمت و سوددهی آن در آینده (بلندمدت) و در مقابل، فروش موقت دارایی یا سهامی که قیمتش در حال حاضر بالاتر از ارزش واقعی آن قرار دارد (overpriced share) و انتظار برای خرید مجدد آن در زمان رسیدن به پایینترین قیمت و دریافت سود از محل اختلاف قیمت فروش و خرید مجدد (کوتاهمدت). این استراتژی شکل تکاملیافتهی همان استراتژی سنتی خرید و نگهداری بلندمدت دارایی/سهام است اما با بهرهگیری از فرصتهای کسب سود ناشی از شناسایی و مانور روی داراییها/سهام کمارزشگذاریشده (undervalued) و بیشارزشگذاریشده (overvalued).
عملکرد صندوق سرمایهگذاری حفظ ارزش یا پوشش ریسک چگونه است؟
صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش، مجموعههایی با مدیریت فعال سرمایه هستند که معمولاً از استراتژیهای سرمایهگذاری غیرسنتی و یا گروههای پرخطر دارایی استفاده میکنند؛ ازجملهی این استراتژیها خرید داراییهای محرمانه با پول قرضگرفتهشده و معاملهی آنها برای حصول بازده سرمایهگذاری (بیش از) متوسط برای مشتریان خود است. این صندوقها را بهعنوان گزینههای سرمایهگذاری جایگزین پرخطر در نظر میگیریم.
اگر به صندوقهای پرریسک و با امکان کسب بازدهی بالا علاقهمند هستید، حتما مقالهی مربوط به صندوق جسورانه را مطالعه کنید.
ویژگی صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش
- از ویژگیهای صندوقهای حفظ ارزش، نیاز به حداقل سرمایهی بالا یا تشکیل با دارایی خالص بالا است که شامل همه نمیشود مگر مشتریان ثروتمند.
- صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش کارمزدهای بسیار بالاتری نسبت به صندوقهای سرمایهگذاری معمولی دریافت میکنند و هزینههای بالایی دارند.
- به حداقل سپردهی بالا برای بلندمدت نیاز دارند و نمیتوان انتظار نقدشوندگی سریع از آنها داشت. این صندوقها معمولاً از سرمایهگذاران میخواهند که پول خود را برای مدت یک با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید یا چند سال قفل کنند.
- صندوقهای پوشش ریسک در طول پنج سال گذشته تقریباً 2٫5٪ رشد داشته است، اما تشکیل آنها همچنان بحثبرانگیز است.
- صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش به دلیل برتری عملکرد در بازار در دهههای 1990 و اوایل دههی 2000 موردتحسین قرار گرفتند، اما بسیاری از آنها پس از بحران مالی 2007-2008 عملکرد ضعیفی داشتند، بهویژه پس از اعمال کارمزدها و مالیاتها.
- روی دیگر سودهای چشمگیر این صندوقها، ریسکهای بزرگ است. استراتژیهای سرمایهگذاری متمرکز، این صندوقها را در معرض زیانهای بالقوهی بزرگی قرار میدهد و استفاده از اهرم یا پول قرض گرفته شده، میتواند یک ضرر جزئی را به ضرری فاجعهبار تبدیل نماید.
تجارت پرریسک چیست؟
صندوقهای حفظ ارزش (پوشش ریسک) آزادند تا از استراتژیهای پرریسکتر به روشهای پرریسکتر استفاده کنند. این صندوقها اغلب از “اهرم” (leverage) استفاده میکنند؛ یعنی از پول قرض گرفته شده برای خرید دارایی بیشتر استفاده میکنند تا بازده (یا ضرر) بالقوهی خود را چندبرابر کنند، همچنین در اوراق مشتقه (derivatives) مانند اختیار معامله و قراردادهای آتی، سرمایهگذاری میکنند و از طریق فروش عاریتی، معاملات خود را پیش میبرند.
قابلذکر است که عملکرد صندوقهای حفظ ارزش به اندازهی صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، توسط کمیسیون بورس و اوراق بهادار تنظیم با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید و محدود نمیشود پس این صندوقها در انتخاب سرمایهگذاریهای پنهانی (esoteric investments) که سرمایهگذاران محافظهکار به آن دست نمیزنند، آزادند؛ به بیان دیگر انتخاب زمینههای سرمایهگذاری پرریسک و پربازده به انتخاب مدیران این صندوقها بستگی خواهد داشت، در نتیجه جذابیت بسیاری از این صندوقها در شهرت، خوشفکری و جسارت مدیران آنها نهفته است و بسیاری از این مدیران بهعنوان ستارههایی در دنیای محرمانهی صندوقهای سرمایهگذاری شناخته میشوند؛ این مدیرانِ پول، اصلاً ارزان نیستند؛ صندوقهای پوشش ریسک معمولاً کارمزدی معادل 1 تا 2 درصد از دارایی صندوق بهاضافهی «کارمزد عملکرد» حدود 20 درصد از سود حاصله را دریافت میکنند.
صندوق سرمایهگذاری پوشش ریسک، چگونه ارزش سرمایه را حفظ میکند؟
برای درک فلسفهی این نوع صندوق به عبارت” حفظ ارزش ” دقت کنید. مدیر یک صندوق سرمایهگذاری سنتی ممکن است بخشی از داراییهای موجود با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید را بهعنوان یک تضمین پوشش ریسک (hedged bet) (به سرمایهگذاری در زمینههای تضمین شده با درآمد ثابت) اختصاص دهد؛ این تضمین در زمینههای غیر از اهداف متمرکز صندوق ذخیره میشود تا هرگونه ضرر در داراییهای اصلی صندوق را جبران نماید و ریسک را پوشش دهد. به عنوان مثال، مدیر صندوقی که تمرکز اصلی آن سرمایهگذاری بر یک صنعت ادواری (cyclical sector) (فصلی) است، یعنی بخشی که بهصورت دورهای فقط در زمان شکوفایی اقتصادی عملکرد خوبی دارد (مثلاً صنعت گردشگری)، ممکن است بخشی از داراییهای صندوق را به خرید سهام در یک بخش غیرادواری (non-cyclical sector) (ثابت) صنعت همچون شرکتهای مرتبط با مواد غذایی یا انرژی اختصاص دهد.
در فصل رکودِ اقتصادی که بخشهای ادواری (فصلی) صنعت بازدهی ندارند، بازده سهام غیرادواری (ثابت) باید زیان موجود در سهام بخش ادواری (با بازده فصلی) را جبران نماید. اما این تعریف کلاسیک صندوقهای سرمایهگذاری حفظ ارزش است؛ در دوران جدید، مدیران صندوقهای حفظ ارزش، این مفهوم را به افراط رساندهاند و در واقعیت صندوق آنها ارتباط چندانی با پوشش ریسک ندارند، به جز تعدادی که هنوز به مفهوم اصلی صندوق “حفظ ارزش”، معروف به مدل کلاسیک سهام بلندمدت /کوتاهمدت پایبند هستند. حال لازم است بدانیم زمینهی سرمایهگذاری این صندوقها چیست.
صندوقهای سرمایهگذاری پوشش ریسک یا حفظ ارزش چگونه طبقهبندی میشوند؟
صندوقهای پوشش ریسک برای استفاده از فرصتهای خاص بازار طراحی شدهاند. آنها را میتوان بر اساس برخی استراتژیهای کلی صندوقهای پوشش ریسک مانند سرمایهگذاری مبتنی بر رویداد (event-driven) و آربیتراژ با درآمد ثابت (fixed-income arbitrage) طبقهبندی نمود؛ اما اغلب بر اساس سبک سرمایهگذاری مدیر صندوق طبقهبندی میشوند.
از منظر قانونی، صندوقهای پوشش ریسک، اغلب به عنوان مجموعهای متشکل از شرکای محدود در یک سرمایهگذاری خصوصی راهاندازی میشوند که فقط تعداد محدودی از سرمایهگذاران معتبر میتوانند در آن مشارکت داشته باشند و به حداقل سرمایهی اولیهی زیادی برای مشارکت نیاز دارند؛ پس حداقل سرمایهی موردنیاز نیز عامل دیگری در طبقهبندی این نوع صندوقهاست.
قابلیت نقدشوندگی سرمایه در این نوع صندوقها چندان سریع نیست، زیرا اغلب سرمایهگذاران را با بورس ارزش سرمایه خود را حفظ کنید ملزم میکند که حداقل یک سال پول خود را در صندوق نگهداری کنند. حداقل زمانی که با عنوان دورهی خواب سرمایه (lock-up period) شناخته میشود آیتم دیگری در طبقهبندی این نوع صندوقهاست؛ مثلاً برداشت سرمایه ممکن است فقط در فواصل زمانی مشخصی مثل سه ماه یکبار یا دو سال یکبار اتفاق بیفتد.
تاریخچهی پیدایش صندوقهای حفظ ارزش
سرمایهگذار استرالیایی و نویسندهی مالی آلفرد وینسلو جونز (Alfred Winslow Jones) با راهاندازی اولین صندوق پوشش ریسک در سال 1949 از طریق شرکت خود به نام A.W. Jones & Co ، بهعنوان بنیانگذار این نوع صندوقها شناخته میشود. وی 100000 دلار (شامل 40000 دلار از سرمایهی شخصی خود) جمعآوری نموده، صندوقی را راهاندازی کرد که هدف آن به حداقل رساندن ریسک در سرمایهگذاری بلندمدت سهام از طریق فروش کوتاهمدت سهام دیگر بود. این نوآوری اکنون به عنوان مدل کلاسیک سهام بلندمدت/کوتاهمدت نامیده میشود؛ جونز همچنین از اهرم (استفاده از بدهی بهعنوان سرمایه) برای افزایش بازده صندوق خود استفاده نمود. وی در سال 1952 صندوق خود را از شرکت تضامنی به شرکت با مسئولیت محدود تبدیل کرد و 20 درصد کارمزد تشویقی را بهعنوان پاداش انگیزشی برای شراکت مدیر اضافه نمود.
جونز بهعنوان اولین مدیر سبدی که از ترکیب فروش برای مدت کوتاه (short selling) و اهرم (قرض به جای سرمایهگذاری) در کنار یک سیستم پاداش انگیزشی مبتنی بر عملکرد استفاده کرد، بهعنوان پدر صندوقهای حفظ ارزش، جایگاه خود را در تاریخ سرمایهگذاری ثبت نمود.
مقایسهی صندوقهای پوشش ریسک یا حفظ ارزش با دیگر انواع صندوق سرمایهگذاری مشترک
چگونه میتوان یک صندوق پوشش ریسک را از یک صندوق سرمایهگذاری مشترک تشخیص داد؟ در ادامه به چند تفاوت بزرگ که بین این دو نوع صندوق وجود دارد اشاره مینماییم:
دیدگاه کاربران خبرآنلاین برای حفظ سرمایه/ در شرایط تورمی پسانداز کردن اشتباه است؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، افزایش نرخ تورم و ریزش ارزش پول ملی، پسانداز به شیوه نقدی را از اولویت خانوارها خارج کرده است. این در حالی است که نوسان بازار ارز، طلا و سکه نشان میدهد همچنان جمع قابل توجهی از مردم بهدنبال پسانداز، از طریق خریداری کالاهایی با نقد شوندگی بالا هستند. در این شرایط ورود به این بازارها میتواند خود به تهدیدی برای اقتصاد کشور بدل شود. در این شرایط، موضوع پسانداز مساله مهم اقتصاد خانوار است و به همین دلیل، خبرآنلاین نظرسنجیای تحت عنوان «پیشنهاد شما برای پسانداز در موقعیت کنونی اقتصاد چیست. »
«رضا» یکی از کاربران خبرآنلاین در این خصوص نوشت: «بعد از مدتها حسابی خندیدم. ممنونم از شوخیتون. »
کاربری در پاسخ به این دیدگاه، عنوان کرد: «اتفاقا شوخی نیست. وقتی بازارها این همه التهاب داره، یعنی مردم باز پول دارند که وارد این بازارها میشوند. والا این رشد نقدینگی هم جز این نشون نمیده. »
یکی از کاربران خبرآنلاین تصریح کرد: «من تمام سرمایهام رو دادم ماست گوسفندی خریدم تا بعد گرون بشه بفروشم. »
کاربر دیگری نوشت: «من معلم هستم. بیستم هر ماه حقوقم به ته میکشه و با کمکی به یارانهها به آخر ماه میرسم. »
یکی از کاربران تاکید کرد: «بهتره که طلا بخریم. »
کاربری متذکر شد: «من ماهی ۲۰۰ هزار تومان پسانداز میکنم، اصلا هم خندهدار نیست، هر ماه همین ۲۰۰ هزار تومان را نگه میدارم پول یک گرم طلا میشه میروم میخرم. بالاخره باید به فکر آینده بود. به فکر فرزندم هستم. »
یکی از کاربران خبرآنلاین تاکید کرد: «الان واقعا به پسانداز نمیرسم، اما اگر ته جیبم چیزی بمونه هر ماه، دیگه تو بانک نگه نمیدارم؛ شده یک گرم طلا بخرم، میخرم. »
یکی از کاربران که نام خود را «رضا باتوکل» عنوان کرده، نوشت: «در شرایط کنونی که ارزش پول ملی روز به روز که ساعت به ساعت کم و کمتر میشود، پسانداز کردن حماقت است. بهترین کار به نظر من تبدیل نقدینگی به ملک یا طلا و نگه داشتن مقدار لازم پول برای امرار معاش و کمی برای حوادث غیرمترقبه است. »
کاربر دیگری عنوان کرد: «پسانداز خوب تو مملکت ما به طور روزانه تغییر میکنه و فقط اونایی که رانت اطلاعاتی دارن، میتونند ازش استفاده کنند و سود هنگفتی به جیب بزنند. مردم عادی هم در نهایت بازنده بزرگ این بلبشوی اقتصادی هستند. »
کاربری یادآور شد: «من پولی برای پسانداز ندارم، اما اگر داشتم، به شکل ریالی پساندازش نمیکردم. البته ارز هم نمیخریدم، بلکه طلا میخریدم. اگر پول عمده داشتم، ملک و زمین میخریدم، ولی به هیچوجه ریالی پسانداز نمیکردم؛ چراکه اولا سیستم اقتصادی به هر دلیلی در طول این سالیان نشان داده قابل اعتماد نیست و ارزش ریال همیشه کاهش پیدا کرده است. دوم اینکه پولی که ما مردم در بانکها قرار میدهیم، به جای شکوفایی اقتصاد باعث افزایش تورم شده است؛ آن هم به دلیل اینکه بانکها به جای کار تولیدی به دلالی روی آوردن و با خرید عمده در بازارهای مختلف باعث افزایش کاذب قیمتها شدند. یا اینکه پول ما مردم رو به شکل ربوی به دیگران وام میدن که خودش باعث آفاتی است. یا اینکه یک نفر با حروف اختصاری پول بانک را بالا میکشد و فردا روزی باز هم ما مردم باید تاوانش را پس بدهیم. بنابراین اگر سرمایه داشتم، به هیچوجه به شکل ریالی و در بانک نمیگذاشتم؛ هر چند کلا در عمرم آنقدر نداشتهام که بخواهم به عنوان سرمایه پسانداز کنم! »
کاربری تاکید کرد: «ارزش پول ملی را برگردانید تا درباره پسانداز حرف بزنیم»
دیدگاه شما