الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star) چیست و چگونه از آن سیگنال فروش بگیریم؟
در این راهنما به نحوه تشخیص و تفسیر الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star) خواهیم پرداخت. در ادامه همچنین یک نمونه از این الگو را بر روی نمودار به تفصیل بررسی خواهیم کرد. تفاوت میان ستاره دنباله دار و الگوی کندل استیک چکش وارونه، که گاهاً ستاره دنباله دار معکوس خوانده میشود، را بررسی خواهیم کرد.
الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار (Shooting Star) چیست؟
الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار یک الگوی تغییر جهت نزولی تقلی میشود که معمولاً در انتهای روندهای صعودی شکل میگیرد.
ستاره دنباله دار زمانی شکل میگیرد که قیمت باز شدن، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن تقریباً الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر یکسان باشند. همچنین این کندل یک سایه بلند در بالا دارد که طول آن حداقل دو برابر طول بدنه اصلی کندل است. برای آشنایی بیشتر با انواع الگوهای شمعی حتما نگاهی به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» بیندازید.
هنگامی که پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن یکی شود کندل ستاره دنباله دار تشکیل میشود.
چه چیزی باعث میشود ستاره دنباله دار نزولیتر به نظر برسد؟
کندل ستاره دنباله دار نزولی به این دلیل قدرت نزولی بیشتری دارد که خرسها توانستهاند گاوها را کاملاً به عقب برانند و حتی قیمت را تا پایینتر از قیمت باز شدن به زیر بکشند.
ستاره دنباله دار کمتر نزولی تلقی میشود اما با این حال هنگامی که قیمت باز شدن و پایینترین قیمت یکی باشند میتوان آن را نزولی در نظر گرفت.
در این حالت خرسها توانستهاند پیشروی گاوها را خنثی کنند اما نتوانستهاند قیمت را به سطح قیمت باز شدن باز گردانند.
نحوه شناسایی مقاومت به کمک الگوهای ستاره دنباله دار
سایه بلند بالایی ستاره دنباله دار تلویحاً بیانگر این حقیقت است که بازار تلاش کرده است تا سطوح مقاومت و وجود عرضه در بازار را آزمایش کند.
هنگامی که بازار سطح مقاومت، یعنی بالاترین قیمت روز، را شناسایی کرد خرسها آماده به پایین راندن مجدد قیمت بوده و روز را در نزدیکی قیمت باز شدن به پایان رساندند. در نتیجه پیشروی رو به بالای گاوها توسط خرسها خنثی شده است.
نحوه تفسیر الگوهای کندل استیک ستاره دنباله دار
نمودار زیر یک الگوی بازگشتی ستاره دنباله دار را نشان میدهد که پس از یک روند صعودی شکل گرفته است.
در چارت بالا بازار روز را با تلاش برای یافتن ناحیه عرضه آغاز کرد. قیمت این سهام در نهایت در بالاترین قیمت روز با مقاومت روبرو شد.
در واقع در این سطح مقاومت و به دنبال آن فشار فشار چنان زیاد بود که قیمت ریزش چشمگیری داشته و در پایینتر از قیمت باز شدن آن روز به کار خود پایان داد که این یک نشانه بسیار نزولی است.
نشانگر مقاومت و استراتژی خروج
ستاره دنباله دار یک الگوی کندل استیک است که معاملهگران به کمک آن میتوانند درک روشنی از نواحی مقاومت و وجود عرضه را به دست بیاورند.
ستاره دنباله دار در پایان روند صعودی میتواند به معاملهگران این سیگنال را بدهد که ممکن است روند صعودی به انتهای راهش رسیده باشد و باید پوزیشنهای لانگ (خرید) را کاهش داد یا کاملاً از آنها خارج شد.
با این حال در کنار کندل استیک ستاره دنباله دار برای تایید سیگنالهای احتمالی فروش باید از نشانههای دیگر نیز استفاده کرد.
مثلاً میتوان روز بعد را زیر نظر گرفت و دید آیا قیمت به ریزش ادامه میدهد یا خیر یا اینکه ایا خط روند صعودی شکسته شده است یا خیر.
چگونه از الگوی ستاره دنباله دار سیگنال فروش بگیریم؟
فروشندگان ریسکپذیر ممکن است از الگوی ستاره دنباله دار زیر به عنوان سیگنال فروش استفاده کنند.
بخش قرمز رنگ کندل (اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن) در نمودار بالا چندان بزرگ بود که آن را میتوان به عنوان کندل نزولی تشکیل شده در روز بعد در نظر گرفت.
با این حال معاملهگران باید محتاط باشند زیرا قیمت بسته شدن ستاره دنباله دار دقیقاً بر روی خط حمایت نمودار قرار گرفته است. به طور معمول معاملهگر قبل از ورود به معامله باید منتظر دریافت یک کندل تایید بماند.
چگونه با الگوی ستاره دنباله دار معامله کنیم؟
مراحل ورود به معامله خرید یا فروش با استفاده از الگوی کندل ستاره دنبال به شرح زیر است.
ورود به معامله
برای ورود به معامله بر اساس ستاره دنباله دار ابتدا باید اعتبار الگو را تأیید کنید.
برای این کار ابتدا باید یک روند صعودی فعال را شناسایی کنید. سپس باید یک کندل با بدنه کوچک و سایه بلند بالایی را پیدا کنید. پس از آن که کندل ستاره دنباله دار را در طی روند صعودی شناسایی کردید باید منتظر یک سیگنال تاییدی دیگر باشید.
این سینگال یک کندل نزولی است که باید از پایینترین قیمت کندل ستاره دنباله دار پایینتر بیاید. شکل گیری این کندل اعتبار ستاره دنباله دار در نمودار را تأیید میکند.
پس از شناسایی کردن این سیگنالها حالا میتوانید وارد پوزیشن شورت شوید زیرا شواهد حاکی از تغییر جهت روند و نزولی شدن آن است.
حد ضرر
هنگام معامله کردن بر اساس الگوی کندل استیک ستاره دنباله دار همیشه باید حد ضرر تعیین کنید. فراموش نکنید که هیچ چیز در معاملات این بازارها کاملاً قطعی نیست و قطعاً هنگام معامله کردن بر اساس این الگو سیگنالهای غلطی را تجربه خواهید کرد.
حد ضرر چنین معاملهای را باید کمی بالاتر از سایه بالایی کندل ستاره دنباله دار قرار دهید.
حد سود
مشخص کردن حد سود از گام های مهم در معامله خرید و فرش با الگوی ستاره دنباله دار است. هدف قیمتی کندل ستاره دنباله دار سه برابر اندازه الگو است.
آیا الگوی ستاره دنباله دار صعودی وجود دارد؟
نسخه صعودی الگوی ستاره دنباله دار الگوی چکش وارونه است که در کفها رخ میدهد. الگوی دیگری که از نظر ظاهر و تفسیر مشابه این الگو است کندل استیک دوجی سنگ قبر است.
استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
کندل دوجی (Doji) چیست و چه کمکی به تریدرها میکند؟
کندل دوجی (Doji) زمانی شکل میگیرد که یک کندل استیک (candlestick) دارای قیمت آغازین یا باز شدن (open) و قیمت پایانی یا بسته شدن (close) تقریباً برابر باشد.
کندلهای دوجی شبیه یک صلیب یا علامت مثبت (+) ظاهر میشوند. این کندلها به خودی خود خنثی هستند و هیچ اطلاعاتی در مورد روند احتمالی بازار ارائه نمیدهند.
کندل Doji چگونه تشکیل میشود؟
این کندل زمانی تشکیل میشود که بازار باز شده و تریدرهای صعودی قیمت را بالا میبرند و در عین حال تریدرهای نزولی قیمت بالاتر را رد کرده و آن را پایین میآورند.
در این شرایط، تریدرهای خرسی (bearish traders) ممکن است سعی کنند قیمتها را تا حد امکان پایین بیاورند و تریدرهای گاوی (bullish traders) هم بر خلاف آنها عمل کرده و سعی کنند قیمت را بالا ببرند.
نوسانات پایین و بالا که بین باز و بسته شدن بازار اتفاق میافتند، یک سایه تشکیل میدهند و بدنه کندل دوجی هم زمانی تشکیل میشود که قیمت در همان سطح باز شده بسته میشود.
مثالی برای درک بهتر کندل دوجی
در نمودار زیر که توسط سهام Mayur Uniquoters Ltd ارائه شده است، میبینیم که در پایان یک روند صعودی (uptrend)، یک کندل Doji تشکیل شده است که نشان میدهد این روند ادامه خواهد داشت.
نمونهای از کندل Doji در سهام Mayur Uniquoters Ltd
سپس کندل دوجی با الگوی کندل ابر سیاه (Dark Cloud Cover) تکمیل شده که نمایانگر معکوس شدن روند است.
کندل دوجی چه چیزی را به تحلیلگران و تریدرها میگوید؟
یکی از این ابزارهای بسیار محبوب تریدرها نمودار کندل استیک (candlestick chart) است که توسط یک تاجر برنج ژاپنی به نام Honma از شهر ساکاتا در قرن هجدهم ساخته شد و در ده 1990 توسط استیو نیسون (Steve Nison) به سرمایهگذاران غرب معرفی شد.
هر الگوی کندل استیک دارای چهار مجموعه داده است که به تعریف شکل آن کمک میکند. بر اساس این شکل، تحلیلگران میتوانند در مورد رفتار و روند قیمت بازار فرضیههایی ارائه دهند.
هر کندل بر اساس چهار عامل باز بودن (open)، بالاترین قیمت (high)، پایینترین قیمت (low) و بسته بودن (close) شکل میگیرد.
- قیمت آغازین: قیمت آغازین دارایی در یک دوره معین
- بالاترین قیمت: بالاترین قیمت دارایی در یک دوره معین
- پایینترین قیمت: پایینترین قیمت دارایی در یک دوره معین
- قیمت پایانی: آخرین قیمت یک دارایی در یک دوره معین
میله پر یا توخالی ایجاد شده توسط کندل، بدنه (body) و خطوطی که از بدنه خارج میشود، سایه (shadows) نامیده میشود.
کندل Doji نشاندهنده عدم قطعیت و تصمیمگیری است که معمولا نه خریداران و نه فروشندگان میتوانند از آن سود ببرند.
اگرچه برخی از تریدرها معتقدند که مشاهده یک کندل Doji در کنار سایر الگوهای کندل استیک، نشاندهنده یک تغییر بزرگ در قیمت است؛ اما ممکن است همیشه درست نباشد.
لازم به ذکر است که کندلهای دوجی، اطلاعات چندانی در اختیار تحلیلگران قرار نمیدهند؛ بنابراین قبل از اقدام بر اساس سیگنالهای مختلف بازار، از جمله این کندلها، حتماً باید سایر الگوها و شاخصها را هم در نظر گرفت.
به تنهایی نمیتوان اطلاعات خاصی از این کندلها گرفت و حتماً باید به همراه سایر ابزارهای تحلیل بازار استفاده شوند.
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که تمام دادهها و اطلاعات ضروری بازار در قیمت داراییها منعکس میشود؛ بنابراین قیمت ابزار بسیار مهمی برای تحلیل روند بازار است.
با این وجود، عملکرد قیمت گذشته هیچ ارتباطی با قیمت آتی ندارد و همچنین قیمت واقعی یک دارایی یا سهم ممکن است هیچ ربطی با ارزش ذاتی آن نداشته باشد.
از این رو، تحلیلگران تکنیکال از ابزارهایی برای دریافت اطلاعات مختلف درباره روند بازار و آینده یک دارایی استفاده میکنند.
انواع الگوهای کندل دوجی (Doji Candlestick)
کندل دوجی انواع مختلفی دارد که هر کدام تحت شرایط خاصی ایجاد شده و اطلاعات متفاوتی از شرایط بازار به ما میدهند.
انواع الگوهای کندل دوجی
1. کندل دوجی خنثی (Neutralor common Doji)
کندل Neutral Doji رایجترین نوع این الگو است و زمانی که میزان خرید و فروش در بازار تقریباً یکسان است، شکل میگیرد.
این الگو نشان میدهد که روند احتمالی بازار در آینده مشخص نیست.
2. کندل دوجی پا دراز (Long-Legged Doji)
کندل دوجی پا دراز یا Long-Legged الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر Doji همانطور که از نامش مشخص است یک الگوی کندل استیک با پایه بلند است.
کندل دوجی پا دراز زمانی شکل میگیرد که عوامل عرضه و تقاضا در تعادل بوده و با هم یکسان هستند. در این شرایط، روند احتمالی بازار توسط روند قبلی و کندل Doji تعیین میشود.
کندل دوجی Long-Legged نوعی کندل استیک است که به تریدرها در مورد جهت احتمالی بازار سیگنال میدهد. این دوجی دارای سایههای بلند و پایین است.
این کندل هم اغلب نشاندهنده بلاتکلیفی بازار است اما در برخی مواقع ممکن است نشاندهنده تغییر روند هم باشد.
3. کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
کندل دوجی سنگ قبر یا Gravestone Doji زمانی که عوامل عرضه و تقاضا برابر باشند در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد. روند آینده بازار نیز در این شرایط توسط روند قبلی و کندل Doji تعیین میشود.
کندل دوجی سنگ قبر اغلب به تحلیلگران تکنیکال میگوید که قیمت دارایی به زودی دچار روند بازگشتی نزولی (bearish reversal) میشود.
در حالی که بسیاری از تریدرها اغلب از کندل دوجی سنگ قبر به عنوان سیگنالی برای ورود به پوزیشینهای نزولی یا خروج از یک پوزیشن خرید استفاده میکنند، بیشتر تریدرها قبل از اقدام در بازار سایر اندیکاتورها را هم بررسی میکنند.
دلیل این امر همانطور که پیشتر اشاره کردیم این است که کندل دوجی gravestone یک شاخص قابل اعتماد نیست و بسیاری از تریدرها برای اطمینان از تصمیم درست از سایر ابزارها هم استفاده میکنند.
4. کندل دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
یکی دیگر از انواع کندلهای دوجی، کندل دوجی سنجاقک یا Dragonfly Doji است.
این کندل در انتهای روند نزولی (downtrend) و زمانی که عرضه و تقاضا در تعادل هستند، ظاهر میشود. این کندل به تحلیلگران نشان میدهد که روند بازار ممکن است معکوس شود. بسته به عملکرد قیمت در گذشته، این تغییر قیمت میتواند به سمت روند نزولی یا صعودی باشد.
الگوی سنجاقک دوجی یکی از انواع کمتر رایج کندل Doji است و همچنین سیگنال قابل اعتمادی در مورد تغییر روند بازار نیست.
این الگو نیز میتواند نشانه عدم اطمینان از روند بعدی بازار باشد. از این رو، تریدرها اغلب از آن به عنوان یک شاخص حرکت بالقوه قیمت در آینده استفاده میکنند و قبل از تصمیمگیری بر اساس این کندل، آن را با سایر شاخصهای تکنیکال بازار ترکیب میکنند.
چه تفاوتی میان کندل Doji و کندل فرفره (Spinning Top) وجود دارد؟
الگوی کندل فرفره کاملاً شبیه یک کندل دوجی است، با این تفاوت که اندازه آن در مقایسه با کندل دوجی بزرگتر است.
کندل دوجی به طور کلی تنها تا 5 درصد از اندازه کل کندل استیک را نشان میدهد، اگر اندازه کندل بزرگتر باشد یعنی ما با یک کندل Spinning Top سر و کار داریم.
کندل فرفره نیز مانند کندل دوجی در شرایطی که روند احتمالی بازار معلوم نیست شکل میگیرد؛ بنابراین تریدرها برای تحلیل روند بازار باید به شاخصهای دیگر مانند باند بولینگر (Bollinger Bands) نگاه کنند.
مثالی از کاربرد کندل دوجی
نمودار زیر، یک کندل دوجی سنگ قبر را در سهام Cyanotech Corp (CYAN) در فوریه 2018 نشان میدهد.
کندل دوجی سنگ قبر به دنبال یک روند صعودی با حجم بالا ممکن است نشاندهنده بازگشت روند نزولی در کوتاه مدت پس از شکست روند فعلی باشد.
مثالی از کندل دوجی سنگ قبر
در این مثال، کندل دوجی سنگ قبر میتواند شکست مقاومت بیشتر از سطوح فعلی را پیشبینی کند تا فاصله نزدیک به میانگین متحرک 50 تا 200 روزه را به ترتیب 4/16 دلار و 4/08 دلار کاهش دهد.
علاوه بر این، تریدرها برای تأیید شکست احتمالی، به سایر شاخصهای تکنیکال مانند شاخص RSI یا MACD نیز نگاهی خواهد انداخت.
تریدرهای کوتاه مدت ممکن است حد ضرر را در سایه بالایی نمودار یعنی در حدود 5/10 دلار قرار دهند اما تریدرهای بلند مدت ممکن است برای کاهش بیشتر ضرر، حد بالاتری برای آن قرار دهند.
معایب استفاده از کندل Doji برای پیشبینی روند بازار
اشاره کردیم که کندل Doji به طور خنثی عمل میکند و به تنهایی اطلاعات خیلی کمی به تحلیلگران میدهد. علاوه بر این، این کندل خیلی کم و در شرایط خاصی شکل میگیرد؛ بنابراین ابزار قابل اعتمادی برای تشخیص روند بازار نیست.
این کندل در صورت شکلگیری نیز چندان قابل اعتماد نیست و هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت در جهت مورد انتظار پیش برود.
اندازه سایه یا بدنه کندل دوجی گاهی اوقات ممکن است به این معنی باشد که نقطه ورود یک معامله با نقطه حد ضرر فاصله زیادی دارد. در این شرایط، تریدرها باید حد ضرر را نزدیکتر قرار دهند یا کلاً از این معامله صرف نظر کنند.
علاوه بر این، تخمین سود و بازدهی یک معامله بر اساس کندل Doji نیز میتواند سخت باشد؛ بنابراین استفاده از سایر الگوهای کندل استیک، اندیکاتورها یا حتی استراتژیها برای خروج از معامله در زمان درست بسیار مهم است.
سخن آخر
تشکیل کندل دوجی در بازار به معنای خنثی بودن بازار است. با این حال، این کندل معمولاً در انتهای یک روند صعودی طولانی تشکیل میشود که میتواند نشانه تغییر روند بازار باشد.
با این وجود، تریدرها در صورت مشاهده کندل Doji نباید سریع تصمیم بگیرند! لازم است منتظر بمانند تا کندل دوجی به صورت کامل روی نمودار تشکیل شده و به کمک سایر ابزارهای تحلیل بازار تصمیم بگیرند.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
همه چیز درباره الگوهای بازگشتی در فارکس
زمانی قیمت بیت کوین به 60 هزار دلار رسید ولی معاملهگران و سرمایهگذاران بزرگ صبر کردند تا این قیمت مقداری افت کند و بتوانند در بهترین فرصت خرید کنند و بیشترین بهره را از نوسان قیمت این ارز دیجیتال ببرند. این نوسانات و افت و خیزها در بازار فارکس هم دیده میشود. سوال این است که چگونه میتوانیم بیشترین سود را از این نوسانات ببریم؟ پاسخ این پرسش در شناخت و درک الگوهای بازگشتی نهفته است. در صورتی که بتوانید الگوهای بازگشتی فارکس را به خوبی بشناسید و مفهوم آنها را درک کنید، مطمئن باشید که میتوانید بیشترین سود را از نوسانات بازار به دست بیاورید.
در این مقاله قصد داریم با الگوهای بازگشتی در فارکس آشنا شویم و توضیحات کاملی پیرامون آنها ارائه دهیم. در صورتی که تمایل دارید با این الگوها آشنا شوید و از نوسانات جفت ارزها بیشترین بهره را ببرید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
منظور از الگوهای بازگشتی چیست؟
یکی از مهمترین مسائلی که میزان سود و موفقیت ما در بازار فارکس را تحت الشعاع قرار میدهد، زمان ورود به یک معامله است. ما باید این توانایی، دانش و آگاهی را داشته باشیم که در سریعترین زمان ممکن وارد روندی شویم که به تدریج دارد در بازار به وجود میآید. در واقع اگر میخواهیم در بازار فارکس سود کنیم، باید موجسواری را یاد بگیریم تا بتوانیم نوسان حداکثری قیمت را بگیریم. یکی از مشکلاتی که معاملهگران مبتدی دارند، همین است. آنها زمانی وارد یک معامله یا موقعیت میشوند که کار از کار گذشته و روند به اوج خودش رسیده است. در واقع آنها با هدف رسیدن به سود عالی وارد بازار میشوند، بیخبر از اینکه بازار به زودی ریزش خواهد کرد.
یکی از بهترین ابزارهایی که معاملهگران حرفهای برای نوسانگیری و پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود به یک معامله سودآور از آن استفاده میکنند، الگوهای بازگشتی به ما کمک میکنند که بفهمیم نوسانات بازار چه وضعیتی دارند. ممکن است یک روند نزولی در بازار مدتی بعد صعودی شود یا اینکه یک روند صعودی، چند روز بعد شکلی نزولی به خودش بگیرد. الگوهای بازگشتی فارکس به ما نشان میدهد که بازار دچار چه تغییراتی خواهد شد.
در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکلهایی روی نمودار هستند که در پیشبینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک میکنند. این الگوها به ما نشان میدهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوساناتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده زمانی که قیمت پس از یک توقف، معکوس میشود، میگوییم یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. در ادامه توضیحات بیشتری پیرامون این الگوها ارائه خواهیم داد:
انواع الگوهای بازگشتی در بازار فارکس
به طور کلی الگوهای بازگشتی به دو دسته صعودی یا گاوی (Bullish) و نزولی یا خرسی (Bearish) تقسیمبندی میشود. هر کدام از این دو الگو خصوصیات مخصوص به خودشان را دارند.
الگوهای بازگشتی صعودی (Bullish Reversal Patterns)
الگوهای بازگشتی صعودی زمانی به کار میآید که یک روند صعودی در بازار حاکم باشد. گاهی اوقات روند صعودی مدتی متوقف و نزولی میشود ولی پس از مدتی دوباره به روند صعودی خودش برمیگردد و آن روند را ادامه میدهد. الگو هایبازگشتی صعودی به ما کمک میکنند که پیشبینی کنیم حرکت نزولی فعلی دوباره به روند صعودی برمیگردد.
الگوهای بازگشتی نزولی (Bearish Reversal Patterns)
الگوهای بازگشتی نزولی زمانی به کار میآید که یک روند نزولی بر بازار حاکم باشد و پس از مدتی متوقف و صعودی شود. در این مواقع معمولاً معاملهگران مبتدی شگفتزده میشوند و تصمیم میگیرند که وارد معامله شوند؛ غافل از اینکه قیمتها چند روز یا هفته آینده مجدداً نزولی میشود. این الگوها به شما کمک میکند که بازار را تحلیل کنید و پیشبینی کنید که بازار در آینده دوباره نزولی خواهد شد.
الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس
سه نوع الگوی بازگشتی وجود دارد که مهمتر از سایر انواع الگوها است. این سه نوع الگو، سر و شانه (Head and Shoulders)، دو سقف (Double Top) و دو کف (Double Bottom) نام دارد. در ادامه الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر توضیحات بیشتری در مورد این الگوها ارائه خواهیم داد:
1. الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوی سر و شانه
همان گونه که در تصویر فوق مشاهده میکنید، الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است که سه قله یا سه دره دارد. منظور از سر (Head)، قله وسطی است که از دو قله دیگر ارتفاع بیشتری دارد و شانهها دو قله در سمت چپ و راست سر هستند. اگر دقت کنید این الگو شباهت زیادی به سر و دو شانه انسان دارد. الگوی سر و شانه به دو دسته سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقسیمبندی میشود.
یکی از اجزای اصلی و اساسی الگوی سر و شانه، خط گردن یا نک لاین (Neck Line) است. خط گردن همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، همان خطی است که محل برخورد سر و دو شانه را به هم متصل میکند. نکتهای که باید در مورد این خط در نظر بگیرید این است که هر چه شیب کمتر و ملایمتری داشته باشد، اعتبار خط گردن بیشتر میشود. در صورتی که میخواهید در الگوی بازگشتی موفق باشید و سود بالایی از آن خود کنید، باید سفارش حد ضرر خود را بالای شانه راست (آخرین شانه الگوی سر و شانه) قرار دهید.
2. الگوی دو سقف یا سقف دو قلو (Double Top)
الگوی دوسقف یا Double Top
الگوی دو سقف یا دابل تاپ یکی از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی است. همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، در الگوی سقف دو قلو یا دو سقف، قیمت یک بار به سقف خود (سطح مقاومت) میرسد و دیگر نمیتواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یک روند نزولی پیدا میکند.
پس از مدتی این روند نزولی متوقف میشود و بازار تلاش میکند که آن سطح مقاومت قبلی را پشت سر بگذارد و از این رو یک بار دیگر روند صعودی را در پیش میگیرد. متأسفانه این بار هم بازار پس از کلی تلاش و کوشش نمیتواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی میشود. شما باید به قدری حرفهای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایینتر از سقف اول قرار میگیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.
پایینترین سطح در الگوی دو سقف یا سقف دو قلو، خط گردن نامیده میشود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دو قلو تکمیل نمیشود. زمانی میتوانیم از وجود الگوی دو سقف صحبت کنیم که نک لاین یا همان خط گردن شکسته شود.
3. الگوی دو کف یا کف دو قلو (Double Bottom)
الگوی کف دو قلو یا Double Bottom
یکی دیگر از الگوهای بازگشتی مهم، کف دو قلو یا دو کف نام دارد. در این الگو ابتدا بازار یک روند نزولی به خودش میگیرد تا به کف (پایینترین نقطه ممکن) یا همان سطح حمایت میرسد. در اینجا دیگر امکان پیشروی و افت بیشتر وجود ندارد و بازار صعودی میشود. این افزایش تا سطح مقاومت بازار ادامه دارد و سپس دوباره بازار وارد یک روند نزولی میشود. این روند نزولی تا نزدیکی سطح حمایت قبلی ادامه پیدا میکند و دوباره وارد یک روند صعودی میشود. به همین خاطر است که الگوی دو کف یا کف دو قلو شبیه حرف دبلیوی انگلیسی (W) است.
بالاترین نقطه الگوی دو کف یا کف دو قلو (دابل باتم)، خط گردن است. توجه داشته باشید که پیش از شکلگیری الگوی دو کف یک روند نزولی مینور یا ماژور به چشم میخورد. نکتهای که در مورد این نمودار وجود دارد این است که هر چه فاصله زمانی بین این دو کف بیشتر باشد، احتمال درست بودن این الگو هم بالاتر میرود. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که بین این دو کف باید دست کم سه ماه فاصله زمانی وجود داشته باشد.
مهمترین الگوهای بازگشتی در نمودار شمعی
در این بخش از مقاله قصد داریم با چهار مورد از معروفترین الگوهای بازگشتی در نمودار بازگشتی آشنا شویم. این چهار الگو دوجی، الگوی چکش، الگوی شهاب و اینگالفینگ نام دارد. در ادامه به صورت مفصل با هر کدام از الگوهای بازگشتی نمودار شمعی آشنا خواهیم شد.
1. الگوی شمعی دوجی (Doji)
الگوی شمعی دوجی یکی از معروفترین الگو های بازگشتی است. این الگو زمانی به وجود میآید که در یک دوره زمانی قیمت باز و بسته شدن بازار یکسان باشد. در تصویر زیر الگوی شمعی دوجی مشاهده میشود. این شمع بدنه ندارد؛ چون قیمت افزایش یا کاهش پیدا نکرده است و قیمت باز و بسته شدن یکسان بوده است.
الگوی شمعی دوجی
در تصویر بالا مشاهده میکنید که بازار مدتی صعودی میشود و مجدداً به روند نزولی برمیگردد. به همین خاطر الگوی شمعی دوجی به عنوان یک نشانه برای روند بازگشتی نزولی عمل میکند. در واقع وقتی شمع دوجی را در بازار مشاهده میکنید میتوانید به این نتیجه برسید که احتمالاً جهت بازار تغییر خواهد کرد. در واقع وجود شمع دوجی نشان میدهد که معاملهگران دیگر توان چندانی برای وارد کردن فشار روی قیمت را ندارند. از طرفی میتوان با مشاهده شمع دوجی به وجود شک و تردید در بازار پی برد.
در صورتی که بازار در یک بازه زمانی طولانی یک روند مشخص داشته باشد و ناگهان شمع دوجی شکل بگیرد، احتمالاً به زودی شاهد تغییر جهت بازار خواهیم بود. بنابراین هنگامی که میخواهید از احتمال وجود روند بازگشتی در بازار آگاه شوید، حتما از الگوی نمودار دوجی استفاده کنید و دنبال چنین الگویی باشید.
توجه داشته باشید که حتماً نباید قیمت باز و بسته شدن به صورت کامل برابر باشد تا شمع دوجی شکل بگیرد بلکه اگر تفاوت قیمت باز و بسته شدن، اندک هم باشد این کندل یا شمع، دوجی نام دارد و از احتمال روند بازگشتی در بازار خبر میدهد. از این رو پیشنهاد میدهد به کندل یا شمعی که پس از کندل دوجی شکل میگیرد توجه ویژه داشته باشید. شمعهای دوجی به سه دسته پایه بلند (Long leg)، سنجاقک (Dragonfly) و سنگ قبر (Gravestone) تقسیمبندی میشوند. هر کدام از این شمعهای دوجی خصوصیت مربوط به خودشان را دارند. در مقالهای کامل و جامع در این زمینه صحبت خواهیم کرد.
2. الگوی شمعی چکش (Hammer)
الگوی چکش هم مثل الگور شمعی دوجی، یک الگوی تک شمعی است؛ به این معنا که با دیدن یک شمع کافی است به وضعیت بازار پی ببریم. این الگو هم نشان میدهد که قرار است وضعیت بازار تغییر کند. این شمع بر خلاف شمع دوجی، بدنه کوچکی دارد. سایه بالایی این الگوی شمعی، کوچک (گاهی اصلاً سایه بالایی ندارد) و سایه پایینی آن بلند است. به تصویر زیر نگاه کنید. این تصویر متعلق به الگوی شمعی چکش است. به این نکته توجه داشته باشید که روند قبل از الگوی شمعی چکش، نزولی و در نتیجه روند بعدی آن صعودی است.
الگوی شمعی چکش یا Hammer
کندل یا شمع چکش به شما کمک میکند که وجود الگوی بازگشتی را در بازار پیشبینی کنید و بفهمید که احتمالاً در آینده نزدیک بازار روند نزولی به خودش میگیرد. وقتی میخواهید از الگوهای نمودار شمعی برای پیشبینی روند بازار استفاده کنید، به سایه کندل (خطوط نازک در بالا و پایین شمع) توجه داشته باشید. وقتی شمع یک سایه بلند دارد، نمایانگر این است که حجم معاملات و تقابل بین خریداران و فروشندگان بالا است. در واقع هر چه سایه بلندتر باشد، حجم معاملات در بازار بیشتر است.
وقتی سایه بلندی در زیر یک شمع یا کندل به وجود میآید بدانید که فروشندگان دارند تمام تلاش و کوشش خودشان را به کار میبندند که قیمت را کاهش دهند ولی فروشندگان هم دارند با خریدهای خود در برابر آنها مقاومت میکنند و تلاش میکنند که قیمت را بالا بیاورند. در واقع فروشندگان و خریداران میخواهند تلاش یکدیگر را خنثی کنند.
3. الگوی شمعی شهاب (Shooting Star)
الگوی شمعی شهاب یا شهاب سنگ عکس الگوی شمعی چکش عمل میکند. در واقع قبل از کندل شهاب، یک روند صعودی و پس از آن یک روند نزولی داریم. به شکل زیر توجه داشته باشید. در الگوی شهاب سنگ سایه بلند کندل در بالای آن قرار میگیرد.
الگوی شمعی شهاب یا Shooting Star
سه شرط برای به وجود آمدن الگوی شمعی شهاب وجود دارد. شرط اول این است که قبل از کندل، شاهد یک روند صعودی باشیم. دومین شرط این است که سایه بلندی در بالای شمع قرار گرفته باشد. سومین شرط این است که شمع بعدی پایینتر از قسمت شهاب سنگ قرار بگیرد. توجه داشته باشید که الگوی شمعی شهاب سنگ نشان میدهد که در آینده وارد یک روند نزولی خواهیم شد.
4. الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ (Engulfing)
آخرین الگو از الگوهای بازگشتی که در این نمودار مورد بررسی قرار میدهیم، الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ نام دارد. سه الگوی شمعی قبلی تک شمعی بودند ولی این الگو دو شمعی است؛ یعنی برای پی الگوی بازگشتی دوجی سنگ قبر بردن به چنین الگویی باید دو شمع مجاور را مورد ارزیابی نقد و بررسی قرار داد. تصویر زیر بیانگر الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ است.
الگوی بازگشتی پوششی یا Engulfing
در این الگو دو شمع مجاور هم دیده میشود که شمع دوم خیلی سریع شمع اول را پوشش میدهد. منظور از پوشش این است که بالا و پایین بدنه شمع دوم، از بالا و پایین بدنه شمع اول فراتر میرود. به زبان سادهتر بالای شمع دوم بالاتر از بالای شمع اول و پایین شمع دوم، پایینتر در پایین شمع اول است. با نگاه به تصویر بالا میتوانید این موضوع را به خوبی مشاهده کنید.
متخصصان بازار فارکس بر این باور هستند که هر چه بدنه کندل پوششی بزرگتر باشد، روند بازار مشخصتر و واضحتر است. به کندل دوم کندل پوششی گفته میشود و وقتی الگوی شمعی پوششی به وجود بیاید، بازار همان مسیر شمع دوم (شمع پوششی) را ادامه خواهد داد.
دو نوع الگوی شمعی اینگالفینگ داریم. یک نوع صعودی و نوع دیگر نزولی است. الگوی پوششی صعودی در پایان یک روند نزولی و الگوی پوششی نزولی در پایان یک روند صعودی به وجود میآید.
یادگیری تحلیل تکنیکال فارکس؛ ضامن موفقیت شما در این بازار
برای موفقیت در بازار فارکس باید دانش معاملهگری و تحلیل این بازار را بیاموزیم. دو نوع از مهمترین تحلیلهایی که میتوانیم بیاموزیم و در بازار تبادلات ارزی به موفقیت دست پیدا کنیم، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است. آشنایی با این دو تحلیل و ابزارهای آنها میتواند ما را به معاملهگر موفق تبدیل کند. الگوهای بازگشتی یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به ما کمک میکند بیشترین بهره را از نوسانات بازار ببریم.
در صورتی که از این مقاله لذت بردید و برای شما مفید بود پیشنهاد میشود مقاله نرم افزار معاملاتی متاتریدر 5 را مطالعه کنید تا با یکی دیگر از ابزارهای عالی برای موفقیت در فارکس آشنا شوید. آیا تاکنون از الگوهای بازگشتی در معاملات خود استفاده کردهاید؟ از نظر شما این الگوها چه مزایا و معایبی دارند؟ چه زمانی بیشترین و بهترین کارایی را از خود نشان میدهند؟ لطفاً پرسشها، پیشنهادها و نظرهای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
12 الگوی رایج کندل استیک بکار رفته در تحلیل تکنیکال:
نمودارهای کندل استیک یکی از رایجترین ابزارهای تکنیکال استفادهشده برای تحلیل الگوهای قیمت هستند. معامله گران و سرمایهگذاران برای قرنها از این نمودارها برای یافتن الگوهایی که محل افزایش قیمت را نشان میدهند، استفاده کردهاند. در این مقاله به بررسی برخی از معروفترین الگوهای کندل استیک همراه با ذکر مثال تصویری میپردازیم.
آموزش ارز دیجیتال به صورت غیرحضوری با جدیدترین و بهترین استراتژیهای روز دنیا
نحوه استفاده از الگوهای کندل استیک:
الگوهای کندل استیک بیشماری وجود دارند که معامله گران میتوانند با استفاده از آنها مناطق سودآور را روی نمودار شناسایی کنند. از این نمودارها میتوان برای معاملهگری روزانه، معاملهگری سوئینگ (swing trading) و حتی معاملهگری پوزیشن طولانیمدت، استفاده کرد. در حالیکه ممکن است برخی از الگوهای کندل استیک در مورد توازن میان خریداران و فروشندگان اطلاعاتی در اختیار ما قرار دهند، دیگر نمودارها نشاندهنده بازگشت، ادامه یا بلاتکلیفی روند هستند.
باید توجه داشت که الگوهای کندل استیک بهخودیخود لزوماً سیگنال خرید یا فروش نیستند. بلکه روشی برای بررسی ساختار بازار هستند و بر وجود یک فرصت در آینده نزدیک دلالت دارند. ازاینرو، بررسی الگوها همیشه مفید است. این میتواند مفهوم الگوی تکنیکال روی نمودار، بازارهای بزرگتر و دیگر فاکتورها باشد.
بهطور خلاصه، الگوهای کندل استیک مانند دیگر ابزارهای تحلیل بازار، زمانی که در ترکیب با دیگر تکنیکها به کار روند، بسیار مفید هستند. این تکنیکها میتوانند شامل روش Wyckoff، نظریه موج Elliot و نظریه Dow باشند. همچنین میتواند اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال (TA) از قبیل خطوط روند، میانگین متحرکها، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI استوکاستیک، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، ابرهای ایچیموکو (Ichimoku Clouds)، Parabolic SAR یا MACD را شامل شود.
دیدگاه شما