خصوصی سازی یا خصوصی بازی ؟
ساعت 24- در هنگامهای که این روزها در مناسبات سیاسی و اجتماعی شهروندان و نهادهای حکومتی برپا شده، اتفاقهای عجیبی در اقتصاد رخ میدهد که نسبت به اهمیت آنها به نظر میرسد از چشمها دور میمانند. دیروز درباره معمای تامین یک میلیارد دلاری برای واردات خودرو به بازار ایران و شبهههای آن نوشتیم و چشم به راه هستیم، بانک مرکزی پاسخ دهد. امروز نیز خبر جذابی درباره خصوصیسازی منتشر شده است که میتوان با واکاوی آن به برخی پرسشها و ابهامها پرداخت.
در خبرها آمده است: حسین قربانزاده رییس سازمان خصوصیسازی گفته است: «امروز (دیروز) شنبه ۷ آبان از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲:۳۰ رقابت بر سر خرید ۱۲ درصد سهام بلوکی هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس به صورت مزایده و بلوکی در بورس آغاز شد. یکی از این شرکتها شرکت اهداف وابسته به صندوق بازنشستگی نفت و دیگری شرکت پالایشگاه نفت تهران در نماد شپران و قیمت پایه هر سهم در این بلوک ۱۲ درصدی ۱۳۹۷ تومان درنظر گرفته شده بود که مجموع ارزش ۱۲ درصد از سهام پتروشیمی خلیجفارس با قیمت پایه حدود ۸۲ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود، اما در جریان رقابت بین این دو خریدار، قیمت پایه هر سهم تا ۱۵۴۸ تومان افزایش یافت.»
مهمترین پرسش درباره این اتفاق ترکیب سهامداران و ماهیت شرکتهایی است که در این رقابت حاضرند. آیا واقعا این دو شرکت را با این ماهیت میتوان شرکتهای خصوصی نام گذاشت؟ به گزارش فارس، گزارش عملکرد و صورتهای مالی سال منتهی به ۲۹ اسفند ۹۸ پالایش نفت تهران در کدال اعلام شد، با نگاهی به این گزارش عملکرد ترکیب سهامداران پالایش نفت تهران اعلام شده که ۷۰ درصد از سهام این شرکت ارزنده بورسی در اختیار شرکتهای سرمایهگذاری سهام عدالت قرار دارد و از نظر ادبیات بازار سرمایه داشتن ۷۰ درصد سهام بلوکی یک شرکت؛ یعنی قدرت اعمال مدیریت و انتخاب مدیرعامل و قدرت تصمیمگیری و همچنین بازدهی بیشتر سهام این شرکت ارزنده. در خبری که فارس منتشر کرده است ۱۹ درصد از سهام این شرکت نیز به شرکت ملی پالایش نفت ایران اختصاص داشته است. آیا اگر این شرکت برنده خصوصیسازی ۱۲ درصد از سهام هلدینگ فارس شود، میتوان نام آن را خصوصیسازی گذاشت. آیا کسی باور میکند شرکت دیگر حاضر در این مناقصه که خود سهامدار بخشی از همین هلدینگ است یک شرکت خصوصی است؟ این نوع خصوصیسازی در ایران تنها جابهجا کردن پولهای موجود در نهادهای دولتی و شبههدولتی است و نمیتوان خصوصیسازی نامید؟ خصوصیسازی در درون مرزهای ملی و بدون حضور بخش خصوصی واقعی را نمیتوان رقابتی کردن اقتصاد نامید.
پذیره نویسی بهامرز | آنچه باید درباره پذیره نویسی بیمه زندگی هامرز بدانید
امروز چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۱، ۷۲۰ میلیون سهم شرکت در شرف تاسیس بیمه زندگی هامرز، آماده پذیره نویسی شد. جزئیات این پذیره نویسی را در مطلب زیر صندوق سرمایه گذاری سهم آشنا بخوانید.
به گزارش نبض بورس، این روزها هر چند انتقادات فراوانی به نبود نقدینگی در بازار وجود دارد اما پذیره نویسی ها و عرضه اولیه همچنان در حال پیگیری است که به گفته منتقدان می توانند نقدینگی موجود در بازار را از مقدار فعلی هم کمتر کنند.
از امروز پذیره نویسی شرکت بیمه زندگی هامرز با نماد بهامرز آغاز شد. در ادامه به بررسی جزئیات این پذیره نویسی خواهیم پرداخت.
آنچه باید درباره پذیره نویسی بهامرز بدانید
امروز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۱/۰۷/۲۷ تعداد ۷۲۰،۰۰۰،۰۰۰ سهم از صندوق سرمایه گذاری سهم آشنا سهام در دست انتشار شرکت بیمه زندگی هامرز ۵۰% تادیه (سهامی عام در شرف تأسیس) در نماد (بهامرز۱) حداکثر به مدت ۲۰ روز از طریق بازار سوم فرابورس ایران، به روش ثبت سفارش و با قیمت هر ورقه ۵۰۰ ریال، پذیره نویسی میگردد.
خرید صرفاً از طریق کارگزاران دارای مجوز فعالیت در فرابورس صورت میگیرد.
در این خصوص توجه به موارد زیر ضروری است:
۱) دوره ثبت سفارش از ساعت ۱۰ لغایت ۱۲ میباشد.
۲) کلیه معاملهگران برخط و غیر برخط به صندوق سرمایه گذاری سهم آشنا صورت همزمان طی دوره ثبت سفارش میتوانند اقدام به ورود سفارش خرید نمایند.
۳) کلیه درخواستهای خرید جهت ورود سفارش میبایست به قیمت محدود (۵۰۰ ریال) باشد.
۴) کارمزدها و هزینه های پذیره نویسی سهام توسط ناشر براساس ضوابط مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار پرداخت می گردد. بدیهی است خریداران تنها مبلغ تأدیه شده (۵۰% مبلغ اسمی) را در پذیره نویسی پرداخت مینمایند.
۵) حداکثر سهام قابل خریداری توسط هر شخص حقیقی و حقوقی تعداد ۱۰.۰۰۰.۰۰۰ سهم میباشد.
۶) هر خریدار صرفا مجاز به ورود یک سفارش خرید در سامانه معاملاتی میباشد.
۷) سفارشهای ثبت شده طی دوره ثبت سفارش قابل اصلاح یا حذف هستند. پس از پایان این دوره، ورود، حذف یا اصلاح سفارش مجاز نیست. بدیهی است کارگزاران محترم می بایست راس ساعت ۱۲:۰۰ هرگونه دسترسی معامله گران برخط و غیربرخط را مسدود نمایند.
۸) ثبت سفارش با کد گروهی مجاز نیست.
۹) مدیر عرضه شرکت کارگزاری بانک تجارت (سهامی خاص) میباشد.
۱۰) متعهدین پذیره نویسی شرکت سرمایهگذاری بهمن (سهامی خاص) و گروه خدمات بازار سرمایه سهم آشنا (سهامی خاص) می باشند.
نوینهاب گزارش داد: تولید محتوا در اینستاگرام ۹۲ درصد کاهش یافت
الهه صالحی عضو تحریریه
زمان مطالعه : 2 دقیقه
برای بوکمارک این نوشته وارد شوید
سهم تولید محتوا در اینستاگرام طبق گزارش پلتفرم مدیریت هوشمند شبکههای اجتماعی نوینهاب در یک ماه گذشته سهم ۹۲ درصد کاهش یافته است.
به گزارش پیوست، نوینهاب به عنوان پلتفرم فعال در حوزه مدیریت هوشمند شبکههای اجتماعی اطلاعاتی را در رابطه با آخرین تاثیرات محدودیت اینترنتی بر کسبوکارهای آنلاین و آماری از فعالیت خود منتشر کرده است که براساس آن از زمان شروع اختلال در اینترنت و فیلترشدن پلتفرمها رشد درصدی کاربران نوینهاب از ۳۰ شهریور تا ۲۵ مهر نسبت به ماه قبل کاهشی ۷۶ درصدی را تجربه کرده است.
کاهش سهم تولید محتوا در شبکههای اجتماعی از زمان شروع اختلال در اینترنت
نوینهاب در ادامه این آمار به سهم محتواهای منتشر شده توسط کسبوکارها در مقایسه به ماه قبل پرداخته است و براساس آن سهم محتوا در به ترتیب اینستاگرام منفی ۹۲ درصد، توییتر منفی ۶۳ درصد، تلگرام منفی ۵۴ درصد، لینکدین منفی ۷۴ درصد، آپارات منفی ۶۱ درصد، سروش منفی ۶۴ درصد، ایتا منفی ۷۴ درصد، یوتیوب منفی ۵۵ درصد، بله منفی ۳ درصد، تامبلر منفی ۳۸ درصد و در گپ منفی ۴۰ درصد کاهش یافتهاند.
۷۱ درصد از کالاهای مبادله شده در اینستاگرام، تولید داخل هستند
نوینهاب در ادامه اشاره کرده است که تا امروز ۱۱ میلیون نفر ایرانی از طریق شبکههای اجتماعی کسب درآمد میکنند و درآمد ۹ میلیون نفر به طور مستقیم به اینستاگرام وابسته است. این مجموعه براساس اطلاعات مرکز پژوهشی بتا اشاره کرده است که بیشتر از ۲ میلیون کسبوکار در اینستاگرام فعالیت دارند که در بین آنها ۲۰۰ هزار کسبوکار بزرگ و ۵۰۰ هزار کسبوکار بومی وجود دارد که ۶۴ درصد از صاحبان این کسبوکارها خانمها بوده و بسیاری از آنها سرپرست خانواده محسوب میشوند.
۶۴ درصد از صاحبان کسبوکارهای اینستاگرامی خانم هستند
نوینهاب در ادامه با اشاره به اینکه با وجود شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام بسیاری از افراد مغازههای خود را تعطیل کردهاند و به فروش در اینستاگرام رو آوردند، اعلام کرده است که بنابرآماری که مرکز پژوهشی بتا منتشر کرده تنها ۱۹ درصد از تمام کسبوکارهای اینستاگرام ممکن است امکان فعالیت خارج از فضای اینستاگرام را داشته باشند.
برای بوکمارک این نوشته وارد شوید
روزنامه نگاری یعنی رشتهای که آن را با جانودل انتخاب کردم، برای من از دانشکده عزیز ارتباطات علامه شروع شد و در همان ماههای اول به نگارش یادداشتهای طنز برای «بیقانون» رسید؛ با این حال معتقدم که اولین قدمهای روزنامهنگاری را با کارآموزی برای مجله محبوب دوران نوجوانیام، چلچراغ برداشتم و بعد از مدتی به تحریریه خبرآنلاین و سرویس اجتماعی آن پیوستم؛ در این زمان، علاوه بر خبرآنلاین به صورت پروژهای با چندین رسانه در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همکاری کردم؛ یکی از این رسانهها هفتهنامه شنبه بود که مرا با جهان جذاب استارتآپها و فناوری آشنا کرد و در ادامه راه من به پیوست رسید. رسانهای که حالا و در برهه فعلی به خانه من، نورافکن من و صحیحترین جا برای من تبدیل شده است.
VODکمک آموزشی فیلیمومدرسه با رویکرد «تحول و کیفیسازی کمک آموزشی» و با محوریت «لذت یادگیری»…
اختلال اینترنت و فیلتر اینستاگرام و واتساپ، در طول مهرماه سال جاری منجر به کاهش…
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی، در نظر دارد سکوهای فروشگاهسازی و غرفهسازی (بازارگاه-Marketplace) را از طریق…
نمایشگاه الکامپ بیستوششم که برای برگزاری در آبان ۱۴۰۱ برنامهریزی شده بود، لغو شد. زمان…
آغاز موج ورشکستگی استارتآپهای کوچک شتابدهندهها از کسب و کارهای جوان به سرعت خالی میشوند
الهه صالحی عضو صندوق سرمایه گذاری سهم آشنا تحریریه
زمان مطالعه : 13 دقیقه
برای بوکمارک این نوشته وارد شوید
هرچند بیشتر نگاهها این روزها به فروشگاههای آنلاین به عنوان قربانیان اختلال و فیلترینگ جلب شده ولی گزارشهای میدانی پیوست نشان میدهد موج تعطیلیها و تعدیلها به کسبوکارهای دیجیتال مارکتینگ و محتوا رسیده است.
به گزارش پیوست این روزها شبکههای اجتماعی که مهمترین کانال تبلیغات و مارکتینگ بودند بسته شدند و همان اندک کاربران خشمگینی که به زور امتحان چندین و چند فیلترشکن خودشان را به شبکههای اجتماعی میرساندند، دیگر دل و دماغی برای خرید یا توجه به محتواهای تبلیغی نداشتند.
حالا بعد از کسبوکارهای آنلاین در حوزه تجارت الکترونیکی و تجارت اجتماعی، دیجیتال مارکتینگ و محتوا دومینوی دومی از اقتصاد دیجیتالی است که سقوط میکند.
نتایج تصمیماتتان را در زندگی ما ببینید
اواخر مهرماه مجموعه تپسل گزارشی ارائه کرد که بر اساس آمارهای آن از شروع اختلال در اینترنت و فیلترینگ شبکههای اجتماعی تعداد کمپینهای تپسل و مدیااد ۵۳ درصد کم شده و تعداد تبلیغکنندهها نیز کاهشی ۳۱ درصدی یافته است. تپسل در این گزارش این کاهش آمار را ناشی از بیاعتمادی کسبوکارها به فضای پر از ابهام اینترنت دانسته بود.
پلتفرم جریان نیز اخیراً از به صفر رسیدن گردش مالی صفحات اینستاگرامی فعال در حوزه تبلیغات به دنبال فیلتر شدن این شبکه اجتماعی خبر داده بود و از سویی دیگر نوینهاب صندوق سرمایه گذاری سهم آشنا پلتفرم مدیریت هوشمند شبکههای اجتماعی نیز روز گذشته اعلام کرد در این یک ماه سهم تولید محتوا در اینستاگرام ۹۲ درصد کاهش یافته است.
اما واقعیت اینجاست که پشت این آمار چندین و چند درصدی روایت کسبوکارهایی گم میشود که با اعداد سقوط کردهاند.
حمیدرضا امیری وحید همبنیانگذار ترندشو آژانس دیجیتال مارکتینگ در شبکههای اجتماعی است. او چند روز پیش در صفحه لینکدین خود نوشت: «ما دوباره شکست خوردیم.»
امیری وحید حالا در گفتوگو با پیوست میگوید پس از شکست مجموعه «کافینیوز» به دلیل شیوع کرونا، یک سال و نیم طول کشیده تا آموزشهای لازم در حوزه ادیت فیلم و عکس، تدوین، فیلمبرداری و… ببینند و بفهمند مدیا و شبکههای اجتماعی چطور کار میکنند و چطور باید تبلیغ کرد تا در نهایت ترندشو به عنوان یک آژانس دیجیتال مارکتینگ شبکههای اجتماعی متولد شود. مجموعهای که پس از تنها ۹ ماه فعالیت توانست جایگاه خود را در بازار پیدا کند و از دو نفر به ۱۵ نفر نیرو رسید. نیروهایی دهه هشتادی که تابهحال در جایی کار نکرده بودند و در این ۹ ماه آموزش دیدند، حالا همگی از کار بیکار شدهاند و این روزها به جای آموزشهای قبلی در ترندشو آموزش رزومهنویسی میبینند.
در مهرماه رقمی نزدیک به ۱۰ میلیارد تومان برای قراردادهای جام جهانی لغو شد و بین ۵۰۰ تا یک میلیارد تومان به حساب شرکتهایی که قرار بود برایشان کار کنیم برگرداندیم
حمیدرضا امیری وحید، همبنیانگذار ترندشو
او درباره ترندشو میگوید: «ما جزو آژانسهای دیجیتال مارکتینگی بودیم که روی شبکههای اجتماعی کار میکردیم و کار ما بهینه کردن تبلیغات در شبکههای اجتماعی بود. ما بر اساس اطلاعاتی که از کمپینهایی که برگزار میکردیم به دست میآوریم بالاترین نرخ بازدید را با بهینهترین نرخ قیمتی به آنها ارائه میکردیم. این سرویسها در شبکههای اجتماعی قابل انجام هستند که گزارش بازدید را میدهند. مثل اینستاگرام، فیسبوک، توییتر یا یوتیوب هر جایی که به ما insight بدهد. کمپینهای ما هرگز کمپینهای آگاهی از برند نبوده است و در کار ما باید برای هر پولی که هزینه میشد گزارشی ارائه میکردیم که وقتی این محتوا در هر بازار و هر جایی که دیده میشود، چه اتفاقی میافتد. در نهایت زمانی که اینستاگرام فیلتر میشود و سایر این شبکههای اجتماعی هم از قبل بسته شدهاند، ما راهی جز قبول شکست نداریم.»
صحبت که به رقم خسارت میرسد، میگوید این قسمتش خیلی غمانگیز است و توضیح میدهد: «در آبان و آذر امسال بزرگترین رویداد ۶ ماه دوم امسال و چهار سال اخیر دنیا یعنی جام جهانی برگزار میشود و تمام کسبوکارهایی که با ترندشو قرارداد بسته بودند میخواستند از این فرصت استفاده کنند. با این حال در مهرماه رقمی نزدیک به ۱۰ میلیارد تومان برای قراردادهای جام جهانی لغو شد و بین ۵۰۰ تا یک میلیارد تومان به حساب شرکتهایی که قرار بود برای آنها کار کنیم، برگرداندیم. اینکه ما به اینجایی رسیدیم که نیروهای خود را تعدیل کنیم و کار نکنیم به دلیل حجمی از کار است که از دست دادهایم و اصلاً جایگزین نمیشود.»
اما همگام با فیلتر شدن محبوبترین شبکه اجتماعی ایرانیان یعنی اینستاگرام و نامشخص بودن دائمی شدن این فیلترینگ بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی در تلاشاند تا مردم را به سوی استفاده از پلتفرمهای داخلی سوق بدهند. اخیراً برخی از آنها گفتهاند احتمال رفع فیلتر از اینستاگرام و واتساپ کم است. حتی بهروز محبی، نماینده مردم سبزوار، اخیراً در اظهارنظری گفته است: «صریحاً میگویم که قطعاً حاکمیت واتساپ و اینستاگرام را رفع فیلتر نخواهد کرد. انشاءالله مردم به روبیکا اقبال نشان خواهند داد چون امنیت کشور مطرح است.» حال در چنین شرایطی گذشته از بحث وجود زیرساخت در پلتفرمهای داخلی یا اقبال مردم به انتخاب اجباری پلتفرمهای داخلی، متخصصان دیجیتال مارکتینگ میگویند دیگر بحث روبیکا یا اینستاگرام نیست و چشم صاحبان کسبوکار از فعالیت بر بستر شبکههای ترسیده است.
امیری وحید در این باره توضیح میدهد: «از نظر کسبوکاری برای ما فرقی نمیکند کدام پلتفرم، هر پلتفرمی که این امکان را داشته باشد که گزارشهای لازم را بدهد ما میتوانیم در آن پلتفرم این کار را بکنیم. ولی همه آن شرکتهایی که با ما کار میکردند به ما گفتهاند بودجه تبلیغاتمان روی شبکههای اجتماعی را تا ۷۰ درصد کاهش میدهیم. آنها گفتند ما نمیتوانیم چنین ریسکی بکنیم که وارد رسانهای شویم که ممکن است به سادگی با تصمیم یک نفر بسته شود. و وقتی این اتفاق در سمت کسبوکارهای سرویسگیرنده میافتد، هر تلاشی که در روبیکا و اپلیکیشنهایی از این دست انجام بدهم طبیعتاً بازاری برای خرید و فروشش نیست.»
همه اینها سبب شده تا سوسوی امیدی که تا ۴۰ روز قبل حتی با وجود مهاجرتهای گسترده نیروی انسانی وجود داشت، رو به خاموشی رود و سوالهای بیجواب جایگزین آن شود.
امیری وحید در این باره میگوید: «ما برای ساختن ترندشو و برای اینکه این ۱۵ نفر کار کنند و بتوانند چیزی را تحویل بدهند و مسئولیتی را بپذیرند زحمت زیادی زحمت کشیدهایم و واقعاً خیلی سخت است که به این راحتی برویم، برای من عجیب است و من نمیتوانم بفهمم آدمی که به زحمت چیزی را به دست میآورد به راحتی آن را از دست بدهد. اصلاً موضوع ما این نیست که من به چیزی معترضام. من به هیچ چیزی معترض نیستم. میخواهم به هر کسی تصمیمی گرفته است بگویم این نتیجه تصمیم تو در زندگی ما بوده است. اتفاقی را که بر اثر این تصمیم برای من و ۱۵ نفر دیگر و آن ۱۰ هزار صفحه اینستاگرامی که با ما کار میکردند و پول میگرفتند، ببین! حالا همه چیزمان را باختهایم. الآن توقع دارید من مهاجرت کنم؟ من فکر میکنم تصمیم به مهاجرت پاک کردن صورتمساله است.»
ما همه با هم هستیم
«در این روزهای سخت کنار هم هستیم؛ یک هفته اشتراک رایگان لندین برای کسبوکارها»؛ سایت استارتآپ «لندین» را که باز کنی احتمالاً این اولین جملهای است که جلب توجه میکند. کسبوکاری که با این هدف ایجاد شد تا ابزاری باشد در دست کسبوکارها تا بتوانند لندینگ پیج خود را راحتتر بسازند. با این حال این رفتار سخاوتمندانه از استارتآپی جوان و ۱۲ نفره سر زده که خودش در جدالی سخت برای بقاست اما در همین شرایط نیز به کار خود ادامه میدهد.
مهدی ظهیری، همبنیانگذار لندین
دو روز قبل مهدی ظهیری، بنیانگذار لندین، در صفحه توییترش نوشت که امروز روز آخر کاری این مجموعه در فضای کار اشتراکی زاویه بوده است و برای ادامه حیات وادار به فروختن بعضی از تجهیزات شدهاند. نوشتهای که در توییتر ابراز همدردی و واکنشهای زیادی را از سوی فعالان اکوسیستم فناوری ایران برانگیخت.
حالا ظهیری در گفتوگو با پیوست میگوید که در این یک ماه همه کسبوکارها کارشان را متوقف کرده بودند و همین باعث شد که به تبع کسی از سرویسهای لندین هم استفاده نکند. با اینحال آنها تلاش کردهاند تا به کسبوکارهایی که اوضاعشان خوب نیست، کمک کنند و به آنها اشتراک رایگان بدهند.
او توضیح میدهد: «در این مدت هزینههای ما کمتر که نشد، بیشتر هم شد. بخاطر همین با مشکلات مالی مواجه شدیم. نیمی از تیم ما به صورت حضوری در پارک نوآوری مستقر بود که به دلیل این شرایط آنجا را تحویل دادیم و سعی کردیم که هزینهها را کمتر کنیم که بتوانیم در این شرایط سخت زنده بمانیم.»
ظهیری ادامه میدهد: «در این مدت براساس پیشبینیهای ما سایر کسبوکارها رقمی بین ۶۰۰ میلیون تومان تا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان تنها روی پلتفرم ما در ادنتورکها تبلیغات انجام میدادند تا روی لندینگ پیج خود ترافیک ببرند. اما در یک ماه اخیر تمام یک فعالیتها یک دهم شد. خود ما هم رقمی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان ضرر کردیم.»
با اینحال به نظر میرسد متخصصان و کارآفرینان اکوسیستم فناوری ایران بیشتر از هرکس، حتی بهتر از نهادهای دولتی اهمیت این مفهوم را دریافتهاند که اگر سقفی خراب شود، روی سر همه خواهد ریخت و باید دست به دست هم داد تا زنده ماند. این نکته را به سادگی از حرف بنیانگذار لندین میتوان دریافت که میگوید در این مدت در تلاش بوده که تا به سایر کسبوکارها هم در حوزه لندینگ پیج و مسائل مشابه کمک کند تا کسبوکارها بتوانند رشد کنند. چرا که رشد بیشتر آنها باعث رشد لندین هم خواهد شد.
لندین در یک ماه اخیر بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان ضرر کرده است و تا آنجایی که میدانم و براساس پیشبینیهای ما کسب و کارهایی که براساس سرویسهای ما تبلیغات میکردند و روی لندینگ پیج خود ترافیک میبردند بین ۶۰۰ تا یک ملیارد و ۲۰۰ میلیون تومان ضرر کردهاند
مهدی ظهیری، بنیانگذار لندین
او ادامه میدهد: «در کنار این قرار است سرویسهای دیگری هم ارائه بدهیم. ما امکان درج محصول را فراهم کردهایم و به زودی امکان اتصال محصول به درگاه پرداختی فراهم خواهد شد. در کنار آن برنامه داریم در کشورهای اطراف هم مشتری جذب کنیم که حتی اگر در ایران شرایط خیلی بدتر شد، زنده بمانیم.»
اقتصاد دیجیتالی در حال احتضار
یکی دیگر از توییتهای پربازخورد در اکوسیستم استارتاپی را امین مهدوی، همبنیانگذار الوکانتنت، نوشته و گفته است که در پنج هفته گذشته حدود ۹۵ درصد از درآمد الوکانتنت از دست رفته است. حال او در گفتوگو با پیوست از دست رفتن کانالهای بازاریابی را مشکل اصلی میداند که در یک ماه گذشته ایجاد شده و توضیح میدهد: «این پنج درصدی هم که از درآمد ما باقی مانده است مشتریانی بودهاند که از قبل با ما کار میکردند وگرنه فیلترینگ و اختلال در اینترنت باعث شده ما تقریباً هیچ سفارش جدیدی نداشته باشیم. از یک سو جو روانی بدی در جامعه حاکم است و از سوی دیگر فیلترینگ هم به کلی همه چیز را نابود کرده است.»
امین مهدوی، بنیانگذار الوکانتنت
مهدوی ادامه میدهد: «شاید بگوییم فقط اینستاگرام و واتساپ فیلتر شده اما اختلال اینترنتی که ایجاد شده روی کل کانالهای مارکتینگ تاثیر گذاشته است. ما یکی از کانالهای مهم مارکتینگ یعنی سئو را از دست دادهایم و کسی در گوگل هم به دنبال ثبت سفارش نمیرود.»
او در ادامه اشاره میکند که مجموعه الوکانتنت در این مدت رقمی حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان خسارت دیده است.
همبنیانگذار الوکانتنت در ادامه میگوید: «اگر شرایط به همین ترتیب بماند، ما و خیلی از کسبوکارهای دیگر باید جمع کنیم و چیزی به نام اقتصاد دیجیتالی از بین خواهد رفت و باید از آن چشم پوشید. همین حالا هم کسبوکارهای زیادی که بر بستر اینستاگرام بودند از بین رفتهاند و از سویی دیگر از آنجا که ما در کارخانه نوآوری آزادی مستقر هستیم، میبینم که یکسری از تیمها در این مدت از هم جدا شده و جمع کرده و رفتهاند.»
او در پایان تاکید میکند: «من فکر میکنم حتی روی اینستاگرام چیزی به اسم کسبوکار خواهد مرد. خیلیها ممکن است بگویند بالاخره فیلترشکن نصب میکنیم اما اگر یادتان باشد، در محیط تلگرام پیش از اینکه فیلتر شود، کسبوکارهای زیادی فعالیت میکردند که وقتی فیلتر شد چیزی به اسم کسبوکار هم با آن از بین رفت. از سوی دیگر عملاً دیجیتال مارکتینگ نابود شده و به نظر نمیرسد به راحتی احیا شود.»
با امیدهای ازدسترفته چه کنیم؟
انتشار این توییتها و اخبار غمانگیز از وضعیت جوانترهای اکوسیستم استارتآپی ایران منجر به ابراز نگرانی از سوی مدیران کارکشتهتر و قدیمیتر اکوسیستم فناوری ایران شد؛ که باید کاری کرد تا نگذاریم نهالهای ترد نوپای فناوری زیر پا خرد شوند.
اگر رویکرد دولت در انجام بسیاری از کارها تغییر نکند فکر نمیکنم بتوانیم در روحیه کارآفرینی تاثیر مثبتی بگذاریم
آرین افشار، مدیرعامل جوانه
«باید در بازه یکی دو هفته اخیر برای استارتآپهای نوپا فکری کرد وگرنه این چالشها در حد چالش باقی نمیماند. آن وقت باید دید که با تعطیلی شرکتها و امیدهای ازدسترفته چه میکنیم.» این اظهارنظر آرین افشار، مدیرعامل جوانه، بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر هلدینگ هزاردستان است که در رابطه با نقش قدیمیترهای اکوسیستم استارتآپی ایران در حل بحران پیشآمده به پیوست میگوید: «من فکر میکنم استارتآپهایی که از حدی بیشتر رشد کردهاند جنس متفاوتی از چالش را تجربه میکنند و برای کمک به چالشهای آنان نیازمند ورود و کمک بخش دولتی هستیم که تا الآن هم بازخوردی ندیدهایم. اما شرایط استارتآپهای نوپایی که در مراحل اولیه هستند متفاوت است و به نظر میرسد در برهه فعلی چند نیاز اساسی دارند.»
آرین افشار، مدیرعامل جوانه
او در ادامه بحث مالی و نقدینگی، کانالهای فروش و جذب مشتری و فضای کار را از بزرگترین چالشهای تیمهای جوان استارتآپی به شمار میآورد و توضیح میدهد: «اولین نکتهای که بسیار پررنگ است محل استقرار تیمهاست که به دلیل کمبود بودجه در حال تحویل دادن فضاهای کاری اشتراکیشان هستند. ما در تلاش هستیم که فضایی به صورت کوتاهمدت یا میانمدت در اختیار آنها بگذاریم که تجهیزاتشان را نفروشند و اعضا را دور هم نگه دارند تا در آینده بتوانند به حالت اول برگردند.»
افشار ادامه میدهد: «از طرف دیگر بحث نقدینگی است که با توجه به اینکه خیلی از صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر در حال حاضر سرمایهگذاری نمیکنند، باید دید در چه قالبی میتوان برای این تیمها تامینهای مالی کوچک در حد ۱۰۰ میلیون تومان انجام داد تا فرصتی برای پیدا کردن راهکار بیابند.»
او در آخر توضیح میدهد با توجه به تجربیات و مشاهداتش تعداد استارتآپهای نوپا در سال ۱۴۰۱ کاهش چشمگیری نسبت به سالهای ۱۴۰۰ و ۱۳۹۹ پیدا کرده است. افشار وجود «امید» را علاوه بر موضوع شخصی وابسته به عوامل محیطی و سیاسی میداند و میگوید: «اگر رویکرد دولت و حاکمیت در نحوه اجرا کردن خیلی از کارها عوض نشود واقعاً فکر نمیکنم که هر کاری انجام بدهیم بتوانیم در روحیه کارآفرینها اثر مثبتی بگذاریم و این نظر شخصی من است. امروز شتابدهندهها خیلی خالی هستند و شرکتهای سرمایهگذاری به اندازه کافی تیم برای سرمایهگذاری ندارند و این چرخ نمیچرخد.»
خصوصی سازی یا خصوصی بازی ؟
ساعت 24- در هنگامهای که این روزها در مناسبات سیاسی و اجتماعی شهروندان و نهادهای حکومتی برپا شده، اتفاقهای عجیبی در اقتصاد رخ میدهد که نسبت به اهمیت آنها به نظر میرسد از چشمها دور میمانند. دیروز درباره معمای تامین یک میلیارد دلاری برای واردات خودرو به بازار ایران و شبهههای آن نوشتیم و چشم به راه هستیم، بانک مرکزی پاسخ دهد. امروز نیز خبر جذابی درباره خصوصیسازی منتشر شده است که میتوان با واکاوی آن به برخی پرسشها و ابهامها پرداخت.
در خبرها آمده است: حسین قربانزاده رییس سازمان خصوصیسازی گفته است: «امروز (دیروز) شنبه ۷ آبان از ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۲:۳۰ رقابت بر سر خرید ۱۲ درصد سهام بلوکی هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس به صورت مزایده و بلوکی در بورس آغاز شد. یکی از این شرکتها شرکت اهداف وابسته به صندوق بازنشستگی نفت و دیگری شرکت پالایشگاه نفت تهران در نماد شپران و قیمت پایه هر سهم در این بلوک ۱۲ درصدی ۱۳۹۷ تومان درنظر گرفته شده بود که مجموع ارزش ۱۲ درصد از سهام پتروشیمی خلیجفارس با قیمت پایه حدود ۸۲ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود، اما در جریان رقابت بین این دو خریدار، قیمت پایه هر سهم تا ۱۵۴۸ تومان افزایش یافت.»
مهمترین پرسش درباره این اتفاق ترکیب سهامداران و ماهیت شرکتهایی است که در این رقابت حاضرند. آیا واقعا این دو شرکت را با این ماهیت میتوان شرکتهای خصوصی نام گذاشت؟ به گزارش فارس، گزارش عملکرد و صورتهای مالی سال منتهی به ۲۹ اسفند ۹۸ پالایش نفت تهران در کدال اعلام شد، با نگاهی به این گزارش عملکرد ترکیب سهامداران پالایش نفت تهران اعلام شده که ۷۰ درصد از سهام این شرکت ارزنده بورسی در اختیار شرکتهای سرمایهگذاری سهام عدالت قرار دارد و از نظر ادبیات بازار سرمایه داشتن ۷۰ درصد سهام بلوکی یک شرکت؛ یعنی قدرت اعمال مدیریت و انتخاب مدیرعامل و قدرت تصمیمگیری و همچنین بازدهی بیشتر سهام این شرکت ارزنده. در خبری که فارس منتشر کرده است ۱۹ درصد از سهام این شرکت نیز به شرکت ملی پالایش نفت ایران اختصاص داشته است. آیا اگر این شرکت برنده خصوصیسازی ۱۲ درصد از سهام هلدینگ فارس شود، میتوان نام آن را خصوصیسازی گذاشت. آیا کسی باور میکند شرکت دیگر حاضر در این مناقصه که خود سهامدار بخشی از همین هلدینگ است یک شرکت خصوصی است؟ این نوع خصوصیسازی در ایران تنها جابهجا کردن پولهای موجود در نهادهای دولتی و شبههدولتی است و نمیتوان خصوصیسازی نامید؟ خصوصیسازی در درون مرزهای ملی و بدون حضور بخش خصوصی واقعی را نمیتوان رقابتی کردن اقتصاد نامید.
دیدگاه شما