فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی



زمانی که قیمت از یک دوره به دورهٔ دیگر افزایش یابد، مقدار جریان پول خام (raw money flow) مثبت بوده و به‌میزان جریان پول خام مثبت (positive raw money flow) اضافه می‌شود. وقتی قیمت در یک دوره افت می‌کند، جریان پول خام منفی می‌باشد و به‌جریان پول خام منفی (negative raw money flow) اضافه شده است.

اندیکاتور MFI چیست؟

اندیکاتور MFI مخفف کلمات Money Flow Index است که در به معنی شاخص جریان ( گردش) نقدینگی است. MFI در واقع اسیلاتوری است که با استفاده از قیمت و حجم معاملات ساخته می شود و معمولا به عنوان RSI وزن داده شده با حجم شناخته می شود، این اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی مثل اندیکاتور ها بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می کند و زمانی که تقاضا زیاد شده و قیمت رشد می کند به سمت بالا فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی صعودی می شود و زمانی که قیمت افت کرده به عرضه زیاد می شود به سمت پائین نزول می کند.

جالب است بدانید این اندیکاتور دقیقا مثل اندیکاتور RSI است و تنها تفاوت محاسبه ای آن در استفاده از حجم در فرمول آن است. در مورد RSI زمانی که این اندیکاتور به بالای مرز ۷۰ و یا زیر مرز ۳۰ قرار می گیرد به ترتیب اشباع خرید و اشباع فروش رخ می دهد که در مورد اندیکاتور mfi این موضوع به ترتیب اعداد ۸۰ و ۲۰ را شامل می شود و زمانی که مقدار MFI به بالای ۸۰ نفوذ می کند حالت اشباع خرید و زمانی که به زیر ۲۰ می رود اشباع فروش است

کاربرد های اندیکاتور MFI

این اندیکاتور همانند اندیکاتور RSI مس توانند ناحیه های اشباع خرید و فروش را به شما نشان فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی دهد که ورود و خروج از این ناحیه های هر یک سیگنال خاصی در این اندیکاتور محسوب می شود. در شکل بالا اگر دقت کنید می بینید زمانی که اندیکاتور از ناحیه اشباع خارج شده است روند سهم حتی برای کوتاه مدت هم که شده تغییر کرده است.از طرفی از این اندیکاتور می توان برای کشیدن خط روند نیز بهره برد ، زمانی که برای این اندیکاتور خط روند می کشید می توانید در ناحیه هایی که این خط روند ها شکسته می شود سیگنال ورود و خروج از سهم بگیرید.نحوه ترسیم این خط روند ها و چگونگی استفاده از آن در کنار تحلیل تکنیکال کاربردی می تواند به شدت قدرت بالایی به شما در انتخاب ناحیه های ورود و خرج از سهم بدهد. همچنین استفاده از این اندیکاتور برای یافتن واگرایی مثبت و منفی در سهام نیز استفاده می شود. در شکل زیر واگرایی مثبت اندیکاتور MFI در سهم ایران خودرو باعث رشد قیمتی سهم شده است.

این اندیکاتور به سه بخش بیش خرید (Overbought)، بیش فروش (Oversold) و بخش میانی تقسیم میشود.

ببینیم در عمل استفاده از MFIبه چه صورت است.هنگامی که خط شاخص اندیکاتور به زیر محدوده 20میرود، این حالت را بیش فروش (Oversold) می نامیم و منتظر فرصتی برای خروج از معامله یا انجام معامله معکوس در جهت خرید (در بازارهایی که قابلیت اتخاذ موقعیت های دو طرفه خرید و فروش وجود دارد، مثل فارکس) خواهیم ماند.توجه داشته باشید که صرفا به دلیل اینکه خط شاخص در زیر محدوده 20قرار دارد، اقدام به خرید نخواهیم کرد. اشتباهی که اکثر تحلیلگران مبتدی انجام میدهند.هنگامی که خط شاخص اندیکاتور به بالای محدوده 80میرود، این حالت را بیش خرید (Overbought )می نامیم و منتظر فرصتی جهت خروج از معامله و یا احیانا انجام معامله معکوس در جهت فروش خواهیم ماند.باز هم ذکر این نکته مهم است که صرفا به جهت ورود خط شاخص به بالای محدوده 80، اقدام به فروش نخواهیم کرد.همانطور که در نمودار سهام شرکت گوگل مشاهده می کنید، روند نزولی ابتدا تصویر در قیمت، فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی توسط MFIنیز تایید شده است. هنگامی که خط شاخص به زیر 20میرود، توصیه میشود که فروشندگان از موقعیت های خود کم کرده و منتظر فرصتی برای خرید بمانند

دیده بان شاهین پیشرفته ترین فیلتری است که بصورت یک ابزار کامل و با امکانات زیاد کاربردی برروی سایت TSETMC تهیه شده است. برخلاف سایر دیده بان های موجود در بازار در دیده بان شاهین سعی شده هم فعالین حرفه ای و هم مخاطبین عام مد نظر باشند. استفاده از این فیلتر نیاز به دانش تخصصی خاصی نداشته و صرفا مفاهیم پایه بازار سرمایه مورد نیاز است.

اندیکاتور شاخص جریان پول در تحلیل تکنیکال چیست؟

اندیکاتور شاخص جریان پول در تحلیل تکنیکال چیست؟

شاخص جریان پول (Money Flow Index – MFI) یک نوسانگر تکنیکالی است که از قیمت‌ها و اطلاعات حجم معاملاتی برای تشخیص سیگنال‌های خرید افراطی (overbought) یا فروش افراطی (oversold) در قیمت یک دارایی استفاده می‌کند. می‌توان از این اندیکاتور برای تشخیص واگرایی‌ها نیز استفاده کرد بدین‌گونه که این اندیکاتور به ما هشداری در خصوص احتمال تغییر روند می‌دهد. این نوسانگر بین مقادیر 0 تا 100 حرکت می‌کند.

برخلاف نوسانگرهای مرسوم مانند شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI)، شاخص جریان پول از اطلاعات حجم و قیمت (price and volume data) در کنار یکدیگر استفاده می‌کند و تنها از اطلاعات قیمت بهره نمی‌برد. به همین دلیل، برخی از تحلیل‌گران اندیکاتور شاخص جریان پول را با نام اندیکاتور RSI با وزن اطلاعات حجم معاملاتی (the volume-weighted RSI) می‌شناسند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می‌توانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور شاخص قدرت نسبی چیست؟» دیدن نمایید.

نکات کلیدی:

  • شاخص جریان پول (MFI) یک اندیکاتور تکنیکالی است که سیگنال‌های خرید افراطی و فروش افراطی را با استفاده از اطلاعات قیمت و حجم معاملاتی تولید می‌کند.
  • مقادیر شاخص جریان پول بالای 80، نشان‌دهندهٔ وضعیت خرید افراطی و مقادیر پایین 20 نشان‌دهندهٔ وضعیت فروش افراطی می‌باشند. همچنین از سطوح 90 و 10 نیز به‌عنوان آستانه استفاده می‌شود.
  • یک واگرایی بین اندیکاتور و حرکات قیمت شایان توجه می‌باشد. برای مثال، اگر اندیکاتور در حال افزایش باشد در حالی که قیمت کاهش پیدا کرده و یا افقی حرکت کند، قیمت می‌تواند حرکات صعودی خود را آغاز کند.

اندیکاتور شاخص جریان پول در تحلیل تکنیکال چیست؟

فرمول اندیکاتور شاخص جریان پول به شرح زیر است:

اندیکاتور شاخص جریان پول در تحلیل تکنیکال چیست؟


که در آن:

اندیکاتور شاخص جریان پول در تحلیل تکنیکال چیست؟


زمانی که قیمت از یک دوره به دورهٔ دیگر افزایش یابد، مقدار جریان پول خام (raw money flow) مثبت بوده و به‌میزان جریان پول خام مثبت (positive raw money flow) اضافه می‌شود. وقتی قیمت در یک دوره افت می‌کند، جریان پول خام منفی می‌باشد و به‌جریان پول خام منفی (negative raw money flow) اضافه شده است.

اندیکاتور شاخص جریان پول را چگونه محاسبه کنیم؟

قدم‌های متعددی برای محاسبه شاخص جریان پول وجود دارند.

  1. قیمت معمول (typical price) برای هر یک از 14 دورهٔ پیشین را محاسبه کنید.
  2. برای هر دوره، مشخص کنید که قیمت معمول بالاتر یا پایین‌تر از قیمت دورهٔ پیشین بوده است. این به شما می‌گوید که جریان پول خام مثبت یا منفی بوده است.
  3. جریان پول خام را با ضرب قیمت معمول (typical price) در حجم معاملاتی (volume) آن دوره محاسبه کنید. از اعداد مثبت یا منفی، بسته به بالاتر و یا پایین‌تر بودن قیمت در این دوره استفاده کنید (گام بالا را دوباره مرور کنید).
  4. نسبت جریان پول (Money Flow Ratio) را با اضافه کردن تمامی مقادیر جریان پول مثبت در طی 14 دورهٔ گذشته و تقسیم آن‌ها بر تمامی جریان پول منفی 14 دورهٔ گذشته، محاسبه کنید.

با استفاده از نسبتی که در قدم 4 به‌دست آمده، شاخص جریان پول را محاسبه کنید.

  1. این محاسبات را پس از پایان هر دوره، دوباره تکرار کنید و از اطلاعات 14 دوره استفاده کنید.

شاخص جریان پول چه چیزهایی را به شما می‌گوید؟

یکی از اصلی‌ترین راه‌ها برای استفاده از شاخص جریان پول، استفاده از واگرایی‌ها (divergences) می‌باشند. یک واگرایی زمانی رخ می‌دهد که نوسانگر در جهتی خلاف جهت حرکت قیمت حرکت کند. این اتفاق می‌تواند سیگنالی از یک بازگشت روندی در آینده و تغییر روند قالب باشد.

برای مثال، مقدار شاخص جریان پول از مقادیر بسیار بالای خود پایین آمده و به سطوح زیر 80 حرکت می‌کند در حالی که قیمت دارایی به حرکت صعودی خود ادامه می‌دهد، اتفاقی که باعث صدور یک سیگنال بازگشت احتمالی قیمت به سمت پایین می‌شود. به‌طور عکس، مقادیر بسیار اندک MFI حرکت خود به سطوح بالاتر از 20 را آغاز می‌کنند در حالی که قیمت به حرکت نزولی خود ادامه می‌دهد. در این حالت نیز یک سیگنال بازگشت روند احتمالی صادر می‌شود و احتمال حرکت قیمت به سمت بالا وجود دارد.

همچنین معامله‌گران با استفاده از چندین موج (multiple waves) در قیمت به دنبال واگرایی‌های بزرگ‌تر بین قیمت و MFI می‌باشند. برای مثال، قیمت سهام به قلهٔ خود در 10 دلار می‌رسد و سپس به 8 دلار نزول کرده و دوباره حرکت صعودی خود را تا سطح 12 دلار ادامه می‌دهد. قیمت در این حالت دو قلهٔ متوالی ساخته است که در نقاط 10 دلار و 12 دلار قرارگرفته‌اند. اگر MFI زمانی که قیمت به 12 دلار رسیده یک قلهٔ پایین‌تر ایجاد کند، نشان می‌دهد که اندیکاتور قلهٔ قیمتی جدید را تأیید نمی‌کند. این اتفاق می‌تواند پیش‌بینی کند که در آینده قیمت‌ها کاهش می‌یابند.

سطوح خرید افراطی و فروش افراطی نیز برای یافتن موقعیت‌های احتمالی معاملاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند. حرکات به زیر سطح 10 و بالای سطح 90 به‌ندرت اتفاق می‌افتند. در چنین حالاتی معامله‌گران صبر می‌کنند تا اندیکاتور MFI به سطح بالاتر از 10 بازگشته تا سیگنالی در خصوص یک موقعیت معاملاتی خرید (long position) صادر کند و یا به سطوح پایین‌تر از 90 برگردد تا سیگنال فروش (short position signal) بدهد.

حرکات دیگر به خارج از سطوح خریدوفروش افراطی نیز می‌توانند کاربردی باشند. برای مثال، زمانی که قیمت یک دارایی در روند صعودی قرار دارد، افت اندیکاتور به زیر سطح 20 (و یا حتی سطح 30) و یک رالی (rally) به سمت بالا پس از آن می‌تواند نشان‌دهندهٔ این حقیقت باشد که پولبک (pullback) به اتمام رسیده و روند صعودی ادامه‌دار خواهد بود. همین موضوع در خصوص روند نزولی صدق می‌کند. یک رالی کوتاه‌مدت می‌تواند اندیکاتور MFI را به سطوح 70 و یا 80 حرکت دهد، اما پس از آن این اندیکاتور افت کرده که می‌تواند نشان‌دهندهٔ موقعیتی مناسب برای ورود به یک معاملهٔ فروش دیگر و آماده شدن برای یک افت قیمتی دیگر باشد.

تفاوت بین اندیکاتور شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی

اندیکاتور شاخص جریان پول و شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) بسیار به یکدیگر شبیه می‌باشند. تفاوت اصلی آن‌ها این است که اندیکاتور شاخص جریان پول از اطلاعات حجم معاملاتی استفاده می‌کنند در حالی‌که اندیکاتور RSI از این اطلاعات بهره نمی‌برد. طرفداران تحلیل حجم معاملاتی باور دارند که حجم یک اندیکاتور برجسته به‌شمار می‌رود. بنابراین، آن‌ها باور دارند که MFI سیگنال‌های معاملاتی و هشدارهای بازگشت احتمالی روند را در زمانی مناسب‌تر نسبت به اندیکاتور RSI صادر می‌کند. هیچ‌یک از این دو اندیکاتور سبت به دیگری برتری ندارد و تنها از اطلاعات و عناصر مختلفی استفاده می‌کنند. بنابراین سیگنال‌ها را در زمان‌هایی متفاوت از یکدیگر صادر می‌کنند.

محدودیت‌های استفاده از شاخص جریان پول

اندیکاتور شاخص جریان پول می‌تواند سیگنال‌های اشتباه (false signal) تولید کنند. تولید سیگنال اشتباه زمانی رخ می‌دهد که اندیکاتور یک موقعیت معاملاتی را به‌عنوان یک موقعیت خوب معرفی می‌کند اما قیمت در جهت مورد انتظار حرکت نمی‌کند و می‌تواند منجر به یک معامله زیان‌دِه شود. برای مثالی از این حالت، می‌توانیم به سیگنال واگرایی‌ای اشاره کنیم که در نهایت منجر به هیچ‌گونه بازگشت روندی نمی‌شود.

اندیکاتور ممکن است در خصوص هشدار برخی از موارد مهم نیز ناکام بماند. برای مثال، با وجود اینکه واگرایی‌ها می‌توانند در برخی از مواقع منجر به تغییر جهت قیمت‌ها شوند، نمی‌توانیم آن‌ها را در تمامی بازگشت‌های قیمتی مشاهده کنیم. به همین دلیل توصیه می‌شود که معامله‌گران از دیگر فرم‌های تحلیل و شیوه‌های کنترل ریسک برای عدم اتکا بر یک اندیکاتور استفاده کنند.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

کسب سود در فارکس با استفاده از اندیکاتور MFI

شاخص جریان پول یک شاخص تکنیکال پیشرفته است که به طور رایگان در اکثر پلتفرم های معاملاتی فارکس در دسترس است و به طور مستقیم روی نمودار قیمت ترسیم می شود تا بتوان با استفاده از آن تغییرات ایجاد شده را به صورت تصویری بررسی کرد.

باید گفت که معامله با استفاده از تغییرات قوی بازار، اساس استراتژی های سودمند در فارکس است.
ما در این مقاله، اندیکاتور شاخص جریان پول را با دقت بررسی کرده ایم تا به این ترتیب بتوانیم به شما در استفاده از آن کمک کنیم.

شاخص جریان پول چیست؟

شاخص جریان پول (MFI) یک اندیکاتور اسیلاتور و مومنتوم است که یک خروجی عددی واحد بین 0 تا 100 به ما می دهد که ارزش حداکثر مقدار مومنتوم آن در حالت صعودی (رو به بالا) 100 و ارزش حداکثر مومنتوم نزولی (رو به پایین) 0 است.
MFI اغلب به عنوان یک نسخه وزن دار از شاخص قدرت نسبی توصیف می شود و از ترکیب قیمت و حجم به عنوان دو المان قطعی استفاده شده در آنالیز تکنیکال ، برای تعیین قدرت مومنتوم در زمان معین استفاده می کند.

معامله گران فارکس معمولاً از MFI برای شناسایی واگرایی مثبت و منفی بین ارزش اندیکاتور و پرایس اکشن و یا برای کم کردن معاملات خود در سطوح (معامله معکوس) اشباع خرید (بالای 80) یا اشباع فروش (زیر 20) استفاده می کنند.
با این حال، خرید یا فروش تنها بر اساس ارزش یک اندیکاتور که در یک بازه زمانی واحد در فارکس اعمال می شود (مانند شاخص جریان پول) را توصیه نمی کنم زیرا نمی تواند در بلند مدت برای شما سود آور باشد.

MFI در محاسبات خود از حجم استفاده می کند این در حالی است که به دلیل غیر متمرکز بودن بازار فارکس ، داده های حجم آن به صورت دقیق و به راحتی در دسترس نیست.
بنابراین، استفاده از MFI برای معامله گران فارکس بسیار چالش برانگیز تر از معامله گران سهام است که داده های حجمی مشخصی را در اختیار دارند.

برخی از بروکرهای فارکس، داده های حجمی خود را براساس زمان واقعی ارائه می دهند که تنها شامل جریان داخلی و داده های حجمی ارائه شده توسط تأمین کنندگان نقدینگی آنها است که کل بازار را پوشش نمی دهد.
در این میان، برخی از معامله گران فارکس سعی می کنند تا بر اساس مطالعات و همبستگی قابل اعتماد بین داده های تیک و حجم کلی بازار، از تیک ها برای حل این مشکل استفاده کنند.
توجه داشته باشید که اندیکاتورهای شاخص جریان پول که به پلتفرم های معاملاتی MetaTrader 4 یا MetaTrader 5 اضافه شده اند، از حجم تیک برای محاسبه عنصر حجم استفاده می کنند.

برای استفاده از MFI می توانید از راه حل دیگری نیز استفاده کنید: داده های حجمی برای جفت ارزهای فیوچرزی که در بازارهای فرابورس آمریکا معامله می شوند در دسترس است.
با به کار گیری آنها می توانید شاخص MFI را به داده های آتی ارزها ارتباط دهید.
به این ترتیب، معاملات اسپات فارکس برابر با داده های تولید شده از شاخص MFI بوسیله ارز معادل فیوچرز است.
اگرچه که داده های فیوچرز تنها محدود به چند ارز می شود اما اگر بتوانید از این روش استفاده کنید می توانید به نتیجه بهتری دست پیدا کنید.

نحوه استفاده از شاخص جریان پول (MFI)

شاخص MFI می تواند 3 نوع سیگنال تولید کند.
به شما پیشنهاد می دهم که قبل از استفاده از هر اندیکاتور فنی، به اطلاعاتی که اندیکاتورها درباره پرایس اکشن ها در اختیار شما قرار می دهند، توجه کنید.

بسیاری از معامله گران جدید بدون داشتن آگاهی لازم از این شاخص ها استفاده می کنند.
این شاخص ها براساس اصول ساده ای کار می کنند و نمی توانند سود ثابتی را برای شما داشته باشند به گونه ای که ضرر معامله گران فارکس همیشه بین 70% تا 85% متغیر است.

در زیر، سه سیگنال این شاخص را بررسی می کنیم:
1- سطوح اشباع خرید و اشباع فروش: هنگامی که MFI به زیر 20 برسد، دارایی شما به سطح اشباع فروش می رسد و زمانی که این شاخص بالای 80 باشد، در موقعیت اشباع خرید قرار می گیرید.
این سیگنال ها مستقیم ترین سیگنال های MFI و در عین حال کم اعتبارترین آنها هستند.

در بازه های زمانی کوتاه تر مانند M5 یا M15 فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی شاهد وقوع حالت های رسیدن به زیر 20 و بالای 80 خواهید بود و همین امر از میزان قابل اعتماد بودن نتایج نشان داده شده، می کاهد.
بسیاری از معامله گران استفاده از اندیکاتور MFI را در بازه زمانی یک ساعته ترجیح می دهند.
برخی از معامله گران تا رسیدن MFI به نقطه برک اوت یا برک داون در بالا و زیر 20 و 80، قبل از ورود به معاملات خود، صبر می کنند زیرا در این حالت اصلاح در حال پایان است و حجم دارایی برای ایجاد روند معکوس در جریان است.

2- واگرایی های مثبت و منفی: به نظر من سیگنال های واگرایی های معاملاتی، قابل اعتماد ترین سیگنال ها هستند.
یک سیگنال واگرایی مثبت زمانی ظاهر می شود که پرایس اکشن، کف پایینی را ثبت کند در حالی که MFI یا هر اندیکاتور دیگری کف بالاتری را ثبت می کند.
واگرایی منفی زمانی ظاهر می شود که پرایس اکشن سقف بالاتری را نشان دهد در حالی که اندیکاتور سقف پایین تری را ثبت می کند.
باید گفت که واگرایی های منفی و مثبت تأیید خود را از سیگنال های نوسان ناقص و سومین سیگنال معاملاتی از MFI دریافت می کنند.

3- نوسانات ناقص صعودی و نزولی: اگرچه که فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی واگرایی های مثبت و منفی همچنان سیگنال های معاملاتی مناسبی هستند اما به شما توصیه می کنیم که تأیید آنها را با نوسانات ناقص صعودی و نزولی دریافت کنید.
اگرچه که در این مسیر، برخی از پرایس اکشن ها را از دست می دهید اما میزان اطمینان شما در این روش بالاتر خواهد بود.

یک نوسان ناقص صعودی هنگامی رخ می دهد که MFI به زیر 20 حرکت کند، سپس در بالای آن برعکس شود، از نقطه اوج خود اصلاح شود اما بالای 20 باقی بماند و سپس به سمت بالاترین نقطه اوج خود شتاب گیرد.
نوسان ناقص نزولی پس از فشار MFI به بالاتر از 80 رخ می دهد، قبل از پیشرفت به پایین تر از آن افت می کند اما قبل از سقوط به پایین ترین سطح، موقعیت خود را زیر 80 حفظ می کند.

MFI در فارکس

در زیر به نمونه ای از واگرایی منفی توجه کنید که با نوسان ناقص نزولی تأیید می شود و پس از با فروش در پرایس اکشن دنبال می شود.

1- بسیاری از معامله گران فارکس ترجیح می دهند از MFI در بازه زمانی یک ساعته استفاده کنند و یک بازه زمانی طولانی تر را مانند روزانه و یا هفتگی برای جهت یابی خود به کار ببرند.
با این کار می توانند به تعادل ایده آلی برسند و نسبت به سیگنال معاملاتی اطمینان پیدا کنند.

باید گفت که استفاده از بازه های زمانی کوتاه مدت با افزایش دریافت سیگنال های غلط و دروغین همراه است بنابراین، استفاده از آن را به شما پیشنهاد نمی دهیم.
بهتر است همیشه روی سیگنال های معاملاتی با کیفیت تمرکز کنید.
برخی از معامله گران از بازه های زمانی طولانی تر برای افزایش اعتبار سیگنال های بدست آمده خود استفاده می کنند که در این صورت خود را در معرض دریافت سیگنال های کم و از دست دادن موقعیت های مناسب قرار می دهند.
همیشه، سود هایی که یک معامله گر در بازار های معاملاتی از دست می دهد و همچنین رو به رو شدن با ضررهای معاملاتی اهمیت بسیاری دارند.

2- به شما پیشنهاد می کنم که از جفت ارزهای با نقدینگی بالا برای هر نوع استراتژی شاخص جریان پولی استفاده کنید زیرا می توانید پرایس اکشن های متعادل تری را تجربه کنید.
در جفت ارزهای با نقدینگی کمتر، حجم معاملات کمتر می تواند باعث جهش و یا سقوط دارایی و تولید سیگنال های غلط شود.
یکی دیگر از مزایای معامله با جفت ارزهای اصلی که نقدینگی بالایی دارند، اسپرد کم است.
معمولا معامله گران فعال فارکس، از برنامه های تخفیفی وابسته به حجم معاملاتی سود می برند و به این اطمینان می رسند که در هر معامله، پول بیشتری به ازای هر پیپ به آنها می رسد.
توجه داشته باشید که هزینه های معاملاتی در دراز مدت بسیار برجسته خواهند بود.

3- هنگام استفاده از سطوح 20 و 80 در MFI برای شناسایی سطوح اشباع خرید و فروش، فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی مراقب باشید.
آنها سطوح قابل اعتمادی نیستند بهتر است که با این استراتژی معامله نکنید اما در عوض می توانید از این سیگنال ها به عنوان یک شاخص اولیه برای شناسایی روند معکوس استفاده کنید.
هنگامی که MFI به زیر یا بالای 20 و 80 حرکت می کند، نمودارها را از جهت واگرایی مثبت یا منفی کنترل کنید، اگرچه که برخورد با آنها در این شرایط نادر است اما در صورت تایید نوسانات ناقص صعودی و نزولی، عمدتا قابل اعتماد هستند.

4- سیگنال های خرید و فروش را حداقل با استفاده از یک منبع دیگر تأیید کنید و از استفاده از نمونه های مشابه خودداری کنید، به عنوان مثال، استفاده از MFI و RSI به دلیل تشابه آنها، منطقی نیست.
سعی کنید از جنبه های دیگر آنالیز تکنیکال برای کاهش خطر معاملات خود استفاده کنید.
بهتر است هرگز درباره موضعی، بدون تأیید آن از دو (یا در حالت ایده آل سه) منبع مختلف، تصمیم گیری نکنید.
سطوح حمایت و مقاومت را همراه با روند موجود بررسی کرده و آنها را در نمودار زمان بندی روزانه یا هفتگی تعیین کنید.

5- استفاده از MFI و هر جنبه دیگری از آنالیز تکنیکال نوعی هنر است.
بنابراین، به شما توصیه می کنیم که قبل از کار کردن با MFI درباره آن اطلاعات مناسبی بدست آورید و با صرف زمان و حوصله به اطلاعات با ارزشی دست پیدا کنید به این ترتیب می توانید به معامله گر بهتری تبدیل شوید.

6- در استفاده از MFI هایی که توسط ربات های معاملاتی هدایت می شوند بسیار محتاط باشید زیرا تشخیص و استفاده از واگرایی های مثبت و منفی مانند نوسانات ناقص نزولی و صعودی راحت نیست.
ربات های معاملاتی عمدتا بر اساس سطوح 20 و 80 وارد معاملات می شوند و با ضررهای معاملاتی زیادی همراه هستند.

نحوه استفاده از شاخص جریان پول (MFI) در MT4/MT5

از آنجا که MFI یک نوسان ساز پرکاربرد است، برای استفاده از آن در پلتفرم MT4 به شکل زیر عمل کنید:

  1. پلتفرم MT4 خود را باز کنید.
  2. روی Insert در نوار منوی بالا و سپس روی Indicators کلیک کنید.
  3. به Volumes بروید و سپس Money Flow Index را انتخاب کنید.

نحوه استفاده از MFI در MT5:

  1. پلتفرم MT5 خود را باز کنید.
  2. بر روی Insert در نوار منوی بالا و سپس بر روی Indicators کلیک کنید.
  3. به بخش Customs بروید و سپس MFI را انتخاب کنید.

تنظیمات پیش فرض برای سطوح اشباع خرید و فروش 20 و 80 است، اما معامله گران می توانند آنها را به دلخواه تنظیم کنند.

برخی از معامله گران ترجیح می دهند از سطوح 10 و 90 برای سطوح اشباع خرید و اشباع فروش استفاده کنند تا به این ترتیب سیگنال های اولیه کاذب را کاهش دهند.
پیشنهاد ما استفاده از سطوح 20 و 80 است، زیرا انعطاف پذیری بیشتری برای واگرایی های مثبت و منفی و نوسانات فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی ناقص صعودی و نزولی ارائه می دهند.

نحوه محاسبه شاخص جریان پول (MFI)

پلتفرم های MT4 و MT5 به طور خودکار شاخص جریان پول را محاسبه می کنند.
با وجود این، ما همیشه به معامله گران توصیه می کنیم که نحوه این محاسبات را درک کنند و به آگاهی بیشتری از این شاخص دست پیدا کنند.
معامله گرانی که نحوه ترسیم دستی MFI، از جمله محاسبات را درک می کنند، می توانند موفقیت بیشتری کسب کنند.

در زیر به مراحل ریاضی محاسبات MFI اشاره می کنیم:

  1. قیمت میانگین را با استفاده از قیمت های سقف، کف و بسته شده و همچنین تقسیم کردن آن ها بر 3 بدست آورید.
  2. جریان پول را با ضرب قیمت میانگین در حجم محاسبه کنید.
  3. اگر قیمت فعلی بالاتر از قیمت قبلی باشد، به عنوان جریان مثبت پول شناخته می شود.
  4. اگر قیمت فعلی زیر قیمت قبلی باشد، به عنوان جریان منفی پول شناخته می شود.
  5. نسبت جریان پول را با تقسیم جریان مثبت پول 14 دوره ای بر جریان پول منفی 14 دوره محاسبه کنید.
    جریان مثبت پول برابر با مجموع پول مثبت طی چهارده روز گذشته است و جریان منفی پول برابر با مجموع جریان پول منفی است.
  6. اندیکاتور شاخص جریان پول را با استفاده از این فرمول محاسبه کنید: (1 + نسبت جریان پول)/100 -100

MFI می تواند سیگنال های تجاری قابل اعتماد ارائه دهد، اما معامله گران نباید تنها به آن اکتفا کنند.
توصیه می کنیم از سیگنال های واگرایی مثبت و منفی که با نوسانات ناقص صعودی و نزولی تأیید می شود به عنوان بهترین روش برای پیدا کردن زمان مناسب ورود به معاملات استفاده کنید.
همچنین توصیه می کنیم از MFI به همراه حداقل یک اندیکاتور و بازه زمانی کوتاه ( کمتر از یک ساعت نباشد) استفاده کنید .

سوالات متداول

شاخص جریان پول را چگونه تفسیر می کنید؟

MFI یک شاخص نوسان ساز و مومنتوم مانند شاخص قدرت نسبی است، اما در محاسبه آن از حجم معاملاتی نیز استفاده می شود.

بهترین اندیکاتور جریان پول چیست؟

استاندارد موجود در پلتفرم های تجاری MT4 و MT5 به طور رایگان برای اکثر معامله گران مناسب است.

کدام بهتر است: RSI یا MFI؟

بدیهی است هیچ کدام بهتر نیستند هر دو می توانند سیگنال های معاملاتی دقیقی را در بازه های زمانی مختلف ارائه دهند.
وقتی حجم در بازار تعیین کننده تر است، MFI اصولاً بهتر کار می کند.

اندیکاتور جریان نقدینگی CMF و نحوه معامله با آن در بازار فارکس

اندیکاتور جریان نقدینگی چایکین (فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی Chaikin Money Flow)، برای اندازه‌گیری فشار خرید یا فروش در مدت زمانی مشخص استفاده می‌شود.

مقدمه
در دنیای معامله‌گری، موج‌های بزرگ عموما توسط صندوق‌های سرمایه‌گذاری غول‌پیکر، صندوق‌های پوشش ریسک، صندوق‌های بازنشستگی، کارگزاران و سایر موسسات مالی ایجاد می‌شوند. این موسسات برخلاف معامله‌گران خرد اکثریت حجم را در اختیار دارند. اگر بتوانید جهت معاملات این موسسات را تشخیص دهید بازدهی شگفت‌انگیزی خواهید داشت. اهمیت بالای اندیکاتورها و اسیلاتورهای تکنیکالی برای معامله‌گران خرد نیز از همین مساله نشات می‌گیرد. اندیکاتورها می‌توانند علت روندها، خواه صعودی یا نزولی، و همچنین احتمال معکوس شدن آن‌ها را نشان دهند.

اگر می‌خواهید قدرت یک روند را بر اساس فشار خرید یا فروش و حجم معاملات تعیین کنید، اندیکاتور CMF ابزاری است که می‌توانید روی آن حساب کنید. در این مقاله شما با این اندیکاتور و چند استراتژی معاملاتی بر پایه آن آشنا خواهید شد.

اندیکاتور جریان نقدینگی چایکین (CMF) چیست؟
این اندیکاتور در دهه ۱۹۸۰ توسط تحلیلگر مشهور بازار سهام، مارک چایکین ابداع شد. این اندیکاتور بر این اساس بنا شده که اگر قیمت بسته شدن در نزدیکی کف باشد در فاز توزیع و اگر قیمت بسته شدن در نزدیکی سقف باشد در فاز انباشت هستیم.

اندیکاتور CMF از یک خط قرمز یا سبز رنگ که حول خط ۰ به میزان ۱۰۰- تا ۱۰۰+ نوسان می‌کند، تشکیل شده است. نواحی قرمز و سبز به ترتیب بیانگر فشار فروش و خرید هستند. زمانی که در محدوده منفی باشیم فشار فروش و زمانی که در محدوده مثبت باشیم فشار خرید بیشتر است.


فرمول محاسبه
فرمول این اندیکاتور بسیار ساده است (برای این مثال از دوره ۲۱ روزه استفاده می‌کنیم).
ابتدا با استفاده از فرمول (۱) ضریب جریان نقدینگی را محاسبه می‌کنیم و سپس با استفاده از فرمول (۲) حجم جریان نقدینگی را به دست می‌آوریم و درنهایت با استفاده از رابطه (۳) اندیکاتور CMF به دست می‌آید:

(مینیمم قیمت_ ماکزیمم قیمت) / [(قیمت بسته شدن _ ماکزیمم قیمت) _ (مینیمم قیمت _ قیمت بسته شدن)] = ضریب جریان نقدینگی (۱)

حجم کل دوره زمانی × ضریب جریان پول = حجم جریان نقدینگی (۲)

مجموع حجم دوره ۲۱ روزه / حجم جریان نقدینگی دوره ۲۱ روزه = مقدار اندیکاتور CMF در دوره ۲۱ روزه (۳)

مانند سایر اندیکاتورهای تکنیکال، لازم نیست این محاسبات را خودتان انجام دهید زیرا شاخص CMF در اکثر پلتفرم‌ها و نرم‌افزارهای معاملاتی یافت می‌شود. تنها وظیفه شما این است که بیاموزید چگونه آنها را اجرا و بررسی کنید.

نحوه معامله با اندیکاتور CMF
اندیکاتور CMF در دسته اندیکاتورهای مومنتومی قرار می‌گیرد و از همین رو در بازارهای دارای روند برای تشخیص قدرت و جهت روند، کارکرد بهتری دارد.

این اندیکاتور بر اساس اینکه قیمت به‌طور میانگین در بالا یا پایین محدوده روزانه بسته شود به ترتیب مثبت و منفی می‌شود. باید توجه داشت که حاصل در حجم معاملات هر روز ضرب می‌شود. بنابراین یک روز منفی با حجم کم، نسبت به یک روز منفی با حجم بالا عدد بالاتری در اندیکاتور خواهد داشت. این اندیکاتور اغلب در چارت‌های روزانه استفاده می‌شود، اما استفاده از تایم فریم‌های بالاتری که داده حجمی آن موجود باشد نیز در بین معامله‌گران رواج دارد. دوره ۲۱ روزه نیز به دلیل اینکه بیانگر تعداد روزهای معاملاتی یک ماه است در فرمول محاسبه اندیکاتور معمولا استفاده می‌شود. هرچند سایر ضرایب این عدد، یعنی ۴۲، ۶۳، ۸۴، ۱۲۶ یا ۲۵۲ نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند.

برای معاملات روزانه و سایر استراتژی‌های کوتاه‌مدت، دوره‌های زمانی کوچک‌تر به دلیل واکنش سریع به تغییر روندها کاربرد بیشتری دارند. اما معامله‌گران بلندمدت، دوره‌های زمانی بزرگ‌تر را ترجیح می‌دهند.

برای استفاده از اندیکاتور CMF ابتدا باید نموداری را پیدا کنید که در حالت رنج قرار نداشته باشد. حالت رنج معمولا زمانی رخ می‌دهد که قیمت برای یافتن مسیرش، در سطح مشخصی فشرده می‌شود. سپس باید دوره زمانی موردنظرتان را تنظیم کنید. می‌توانید برای شروع از دوره ۱۲ روزه شروع کنید و در نهایت اندیکاتور را روی چارت اعمال کنید. به حرکات گذشته توجه کنید. هنگامی‌ که اندیکاتور رو به بالا حرکت کند، زمان خرید است. برعکس، اگر اندیکاتور زیر صفر باشد و یا به سمت پایین حرکت کند، زمان فروش است.

در ادامه به سایر روش‌های استفاده از این اندیکاتور می‌پردازیم.

شکست‌ها
برای تایید شکست‌های قیمتی می‌توان از اندیکاتور CMF استفاده کرد. ناحیه مقاومتی یا حمایتی که قیمت چندین بار از آنجا برگشته را مشخص کنید.

اگر قیمت بتواند از مقاومت عبور کند و CMF هم بالای صفر باشد، روند جدید می‌تواند مورد تایید باشد، در غیر این صورت احتمال برگشت قیمت وجود دارد. همچنین اگر قیمت حمایت خود را بشکند و CMF زیر صفر باشد، روند جدید مورد تایید است، در غیر این صورت احتمال برگشت وجود دارد.

تغییر روندها
زمانی که اندیکاتور CMF از خط صفر خود عبور کند، می‌تواند نشان‌دهنده اتمام روند فعلی باشد. اگر خط صفر از بالا به پایین شکسته شود نشانه نزول قیمت و اگر از پایین به بالا شکسته شود نشانه صعود قیمت خواهد بود. توجه کنید که شکست‌های جزئی شما را گمراه نکنند. می‌توان با بررسی سابقه سهم یا دارایی و تطبیق آستانه شکست تصمیم بهتری گرفت.

تایید روند
برای تایید روندها نیز می‌توان از این اندیکاتور استفاده نمود. برای مثال اگر روند صعودی باشد، قدرت خرید منعکس‌شده در اندیکاتور می‌تواند موجب اطمینان شما از ادامه روند شود. عکس این مورد یعنی در زمانیکه روند نزولی است، صادق است.

مزایای استفاده از اندیکاتور CMF
استفاده از این ابزار در تعیین جهت و قدرت روند قیمتی به شما کمک خواهد کرد. همچنین واگرایی بین اندیکاتور و قیمت نیز می‌تواند زمان ورود و خروج را به معامله‌گر نشان دهد.

محدودیت‌های اندیکاتور CMF
این اندیکاتور به دلیل دنبال کردن قیمت، همواره به گذشته توجه دارد. همچنین اگر روند مشخص نباشد و بازار بی‌ثبات باشد این اندیکاتور می‌تواند سیگنال‌های اشتباه بسیاری بدهد.

در خاتمه
در این مقاله به تنظیمات و نحوه استفاده از اندیکاتور CMF پرداختیم. این اندیکاتور می‌تواند در تعیین روندهایی که هنگام ورود صندوق‌های پوشش ریسک یا سایر معامله‌گران بزرگ وال‌استریت تشکیل می‌شوند، کاربردی باشد. اما همانند تمامی اندیکاتورها، این ابزار تکنیکال نیز سیگنال‌های اشتباهات زیادی دارد. پس در استفاده از آن احتیاط کرده و آن را با ابزارهایی نظیر خط روند یا میانگین متحرک ترکیب کنید.

مدیریت مالی و شاخص های آن

مدیریت مالی و کارکرد آن

موفقیت در هر زمینه‌ای تنها با تلاش و کوشش شبانه‌ روزی به همراه دانش کافی حاصل می‌شود‌. در دنیای پیشرفته و مدرن امروز، بسیاری از افراد به‌ منظور کسب درآمد به سراغ راه‌اندازی کسب‌ و کار های خصوصی می‌روند. اما برای کسب موفقیت در این کسب ‌و کار ها، توجه به فاکتور های زیادی ضرورت دارد. برای مثال مدیریت مالی و شاخص های آن، یکی از مهم‌ترین فاکتور هایی می‌باشند که می‌توانند باعث شوند یک کسب ‌و کار به پیشرفت‌ های مد نظرش برسد. برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این شاخص ‌ها، با ما همراه بمانید.

مدیریت مناسب، کلید پیشرفت

بدون مدیریت نمی‌توان درآمدزایی خوبی داشت. این مدیریت است که به شما کمک می‌کند نیاز خود را تشخیص دهید و مطابق با نیاز خود از فاکتور‌ های موجود یا اقدامات مورد نیاز بهره ببرید. تنها در این شرایط است که کسب‌ و کار شما می‌تواند به سودآوری برسد. مدیریت وجه نقد هنری است که با تخصص و تجربه بدست خواهد آمد. شما باید طوری مدیریت هزینه‌ ها در کسب‌ و کار را زیر نظر داشته باشید تا بتوانید علاوه ‌بر برطرف کردن نیاز مشتریان به‌ نحو احسن، سوددهی مناسبی داشته باشید.

در کنار این دو مورد، شما باید حقوق و مزایای کارمندان خودتان را نیز در در موعد مقرر پرداخت کنید تا هیچ ‌گونه مشکلی برایتان پیش نیاید. مدیریت مالی برای کسب ‌و کار های کوچک، متوسط و بزرگ یک فرمول ثابت دارد. شما با توجه به شاخص‌ های مدیریت مالی می‌توانید به این فرمول نهایی دست پیدا کنید و در کسب ‌و کار خود پیشرفت ایجاد کنید.

مدیریت مناسب، کلید پیشرفت

بررسی شاخص‌ های فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی کلیدی مدیریت مالی

به طور کلی شاخص های کلیدی عملکرد در مدیریت مالی کسب و کار در چهار مورد موجود می‌باشند. شاخص‌ های مدیریت مالی به شما کمک می‌کنند تا یک بینش کامل در رابطه با هزینه ‌های موجود در کسب ‌و کار خودتان داشته باشید. تمام جنبه‌ های مالی کسب‌ و کار شما، از خرید مواد اولیه گرفته تا کوچک‌ترین هزینه ‌ها برای تبلیغات، در شاخص کلیدی عملکرد مشخص می‌شوند.

علاوه‌ بر این موارد، با اطلاعاتی که با استفاده از این شاخص ‌های کلیدی به دست می‌آورید، می‌توانید گزارشات مقایسه ‌ای را تهیه کنید. گزارشات مقایسه‌ ای به شما کمک می‌کنند تا عملکرد خود را در فواصل زمانی متفاوت مقایسه کنید تا متوجه شوید که چه تغییراتی باعث پیشرفت یا پسرفت شما شده‌اند. همچنین این گزارشات به شما کمک می‌کنند تا روند فعالیت خود را با رقیبان خود نیز بررسی کنید تا بتوانید راحت‌تر به اهداف خودتان دست پیدا کنید. بیایید با یکدیگر این شاخص ‌های کلیدی را بررسی کنیم.

اولین مورد از شاخص‌ های مدیریت مالی، بررسی جریان نقدینگی

یکی از مهم‌ترین شاخص‌ های مدیریت مالی، بررسی جریان نقدینگی می‌باشد. جریان نقدینگی یعنی میزان ورود پول به کسب‌ و کار و خروج آن به دلایل گوناگون و متفاوت. ورودی جریان نقدینگی ممکن است که به دلیل فروش محصولات یا استفاده از تسهیلات باشد. خروج نقدینگی نیز ممکن است به دلیل خرید مواد اولیه، ایجاد آپدیت در زمینه تولید، یا پرداخت حقوق کارمندان باشد. به‌ هر حال فرقی نمی‌کند که جریان نقدینگی چگونه وارد کسب‌ و کار می‌شود یا چگونه از آن خارج می‌شود.

نکته مهمی که باید در این رابطه به آن توجه شود، بررسی دقیق میزان ورودی جریان نقدینگی و شناخت لایه ‌هایی است که این جریان از آن ها عبور می‌کند. فرض کنید که شما یک شرکت فوق‌العاده با دستگاه‌ های پیشرفته و به‌ روز دارید. تا زمانی ‌که جریان نقدینگی وارد کسب‌ و کار شما نشود، نمی‌توانید هیچ محصولی را تولید کنید یا خدماتی را ارائه دهید.

در واقع جریان نقدینگی به ‌عنوان غذا برای کسب‌ و کارتان می‌باشد. اگر شما غذا نخورید، هر چقدر هم که سالم باشید، نمی‌توانید فعالیت ‌های روزانه خودتان را انجام دهید. بدون جریان نقدینگی نیز شما حتی در صورت داشتن بزرگ‌ترین و مجهزترین کارخانه، نمی‌توانید فعالیت مناسبی را داشته باشید. اگر می‌خواهید به مدیریت هزینه‌ ها در کسب‌ و کار بپردازید و به‌ صورت منظم فعالیت کسب‌ و کار خودتان را پیش ببرید، مطمئن باشید که باید به بررسی دقیق جریان نقدینگی بپردازید و در فواصل زمانی کوتاه ‌مدت ورود و خروج این جریان را مشخص کنید. علاوه ‌بر تعیین ورود و خروج پول، باید تمهیداتی را بیندیشید تا بتوانید میزان ورود نقدینگی به کسب ‌و کار خود را افزایش دهید و پیشرفت کنید. در ادامه می‌توانید با بررسی فاکتور های موجود، یک برنامه‌ ریزی مناسب برای کسب‌ و کار خود داشته باشید.

بررسی شاخص‌ های کلیدی مدیریت مالی

مورد دوم از شاخص‌ های مدیریت مالی، بررسی حساب‌ هایی که باید پرداخت کنید

در پاراگراف پیش برای شما در رابطه با جریان نقدینگی صحبت کردیم. لازمه‌ی کسب درآمد و ایجاد این جریان، خرج کردن پول است. برای این ‌که بتوانید محصول تولید کنید یا خدمات ارائه دهید، باید مواد اولیه بخرید و حقوق کارمندان خودتان را پرداخت کنید. پس مورد دیگر از مهم‌ترین شاخص‌ های مدیریت مالی، توجه به حساب ‌هایی می‌باشد که شما باید آن‌ ها را پرداخت کنید. پرداخت به‌ موقع هزینه ‌ها چه در زمینه حقوق کارمندان و چه در زمینه پرداخت بدهی، به شما کمک می‌کند که به ‌عنوان یک فرد خوش ‌حساب شناخته شوید.

در ادامه این ‌موضوع می‌تواند در زمینه مدیریت داخلی کسب ‌و کار باعث حفظ شور و نشاط کارمندان و در زمینه مدیریت خارجی کسب‌ و کار باعث استفاده از تخفیفات خوش ‌حسابی یا اعتماد بیشتر شود. در زمینه مدیریت مالی برای کسب‌ و کار های کوچک و متوسط، برای بررسی حساب ‌هایی که باید پرداخت شوند، شما به یک شبکه دقیق و منظم نیاز دارید.

استفاده از تیم ‌های حسابداری کارکشته می‌توانند در این زمینه به شما کمک کننده باشد. در چند سال گذشته، نبود نقدینگی کافی برای پرداخت بدهی ‌ها باعث شده فرمول‌های شاخص جریان نقدینگی تا بسیاری از کسب ‌و کار ها ورشکست شوند‌‌. حساب ‌هایی که باید پرداخت کنید را بررسی نمایید، تا متوجه شوید که در چه بازه زمانی از ماه، نیاز به پول نقد دارید.

مورد سوم از شاخص‌ های مدیریت مالی، بررسی حساب ‌های دریافتنی

در کنار بررسی حساب ‌های پرداخت شدنی، شما باید به حساب‌ هایی که باید دریافت کنید نیز دقت داشته باشید. مدیریت مالی و شاخص های آن به شما کمک می‌کند از به‌ هم ‌ریختگی حساب‌ ها و هدر رفت پول جلوگیری کنید. باید مشخص کنید که چقدر خدمات ارائه داده‌اید، چه زمانی مشتریان پول شما را پرداخت خواهند کرد و پول‌ های دریافت ‌شده باید در چه زمینه ‌هایی خرج شوند. علاوه ‌بر این موارد، شما باید یک حاشیه امن در نظر بگیرید تا در صورت بروز مشکل مانند بلوکه شدن حساب‌ ها، آسیبی به کسب‌ و کار شما نرسد و خطری شما را تهدید نکند. یک تخمین واقع ‌بینانه در زمینه مدیریت هزینه‌ ها در کسب ‌و کار خود داشته باشید تا بتوانید راحت‌تر از شرایط سخت عبور کنید.

مورد سوم از شاخص ‌های مدیریت مالی، بررسی حساب ‌های دریافتنی

مورد چهارم از شاخص‌ های مدیریت مالی، توجه به میزان سود

یکی از شیرین‌ترین شاخص‌ های مدیریت مالی، توجه به میزان سود می‌باشد. هدف اصلی از راه‌اندازی کسب ‌و کار ها این است که شما به سوددهی برسید و درآمدی داشته باشید. شاید در زمینه ارزش ‌گذاری مالی، برخی از کسب‌ و کار ها بسیار با ارزش باشند، اما به دلیل عدم استفاده از فاکتور های مدیریتی، این کسب‌ و کار ها نمیتوانند سود چندانی را بدست بیاورند. شما باید در بازه ‌های زمانی تعیین ‌شده، میزان سود دریافتی خودتان را مشخص کنید تا متوجه شوید که تا چه حد سوددهی دارید و چه اقداماتی را باید انجام دهید تا به سودد‌هی بیشتر برسید.

گزارشات مقایسه ‌ای که ما پیشتر برای شما به تعریف آن ‌ها پرداختیم، می‌توانند در زمینه بررسی میزان سوددهی کمک کننده باشند. بررسی میزان سود به شما کمک می‌کند تا روند کلی پیشرفت کسب ‌و کار خودتان را مشخص کنید و متوجه شوید که هزینه ‌های اضافی در کسب ‌و کار شما کدام موارد می‌باشند و چگونه باید این هزینه ‌ها را از بین ببرید. هر چقدر به این موارد بیشتر دقت داشته باشید، راحت‌تر می‌توانید میزان سوددهی خودتان را افزایش دهید.

جمع‌بندی

فرقی نمی‌کند که شما می‌خواهید به مدیریت مالی برای کسب ‌و کار های کوچک بپردازید، یا استفاده از این خدمات را برای کسب ‌و کار نسبتاً گسترده خود نیاز دارید. به‌ هر حال توجه به شاخص‌ های مدیریت مالی به شما کمک می‌کند تا راحت‌تر در مسیر پیشرفت قدم بردارید. برای رسیدن به سودآوری یا به‌ عبارت ‌دیگر پیشرفت، مدیریت وجه نقد و استفاده از فاکتور هایی مانند گزارشات مقایسه ‌ای، می‌تواند راهگشای شما باشد. شما به ‌عنوان فردی که مدیریت کسب‌ و کار را برعهده دارد، مسئولیت تمام هزینه‌ ها و کمبود ها را به دوش می‌کشید‌. می‌توانید با استفاده از انواع متفاوت شاخص‌ های مدیریت مالی و بررسی هر کدام از آن ‌ها، راحت‌تر روند مدیریت را طی کنید.

به این موضوع توجه داشته باشید که تنها شناخت شاخص‌ های مدیریت مالی نمی‌تواند راه پیشرفت را برای شما هموار کند. در کنار شناخت این موارد، شما باید نحوه به‌ کارگیری و پیاده کردن آن‌ ها را نیز بلد باشید. شم مدیریتی و کسب تخصص در این زمینه می‌تواند راه‌گشای شما باشد. شما می‌توانید با صحبت با افراد باتجربه یا افرادی که در زمینه مدیریت هزینه ‌ها در کسب‌ و کار متخصص می‌باشند، نحوه استفاده از شاخص‌ های مدیریت مالی را یاد بگیرید. تا بتوانید راحت‌تر به هدف نهایی خودتان که پیشرفت در کسب‌ و کار و بیشتر کردن سودآوری است، برسید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.