استراتژی پیوت پوینت
استراتژی پیوت پوینت
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
GateTrade
در مقالات آموزشی قبل با مفاهیم اولیه آموزش معاملهگری به روش اسکالپ در بازار فارکس و نیز یک استراتژی معاملاتی اسکالپ توسط اندیکاتور RSI آشنا شدیم. در این مبحث با استراتژی مهم دیگری آشنا خواهیم شد، که بر پایه سطوح حمایت و مقاومت بنا شده است. استراتژی سطوح پیوت یا Pivot Points یکی از استراتژیهای قوی معاملاتی است که بر پایه سطوح حمایت و مقاومت طراحی شده است. شما به کمک استراتژی سطوح پیوت میتوانید از سطوح کلیدی بازار برای ورود به معامله استفاده کنید.
آشنایی با استراتژی پیوت پوینت (Pivot Points)
سطوح پیوت نشانگر حمایتها و مقاومتهای قوی بازار هستند و معمولاً برای معاملات زیر یک روز مورد استفاده قرار میگیرند. سطوح پیوت در قالب اندیکاتور متاتریدر در اختیار معاملهگر قرار میگیرد. سطوح پیوت بر اساس بالاترین، کمترین و قیمت بسته شدن روز گذشته نماد معاملاتی محاسبه میشوند. معمولاً بالاترین/پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن معاملات روز گذشته پایه و اساس محاسبه سطوح پیوت است. اگر شما به دنبال معامله در نمودار هفتگی هستید، باید بالاترین قیمت، پایینترین قیمت آشنایی با نقاط پیوت و قیمت بسته شدن هفته قبل را برای محاسبه سطوح پیوت به کار ببرید. اگر میخواهید در نمودار روزانه معامله کنید باید قیمتهای روز قبل را ارزیابی کنید. توصیه میشود که از تایم فریمهای زیر یک روز برای محاسبه سطوح پیوت استفاده نکنید. اما اگر به دنبال چنین کاری هستید، حتماً سطوح پیوت جدید را در حساب آزمایشی تست کنید.استراتژی پیوت پوینت
معمولاً سطوح پیوت توسط اندیکاتورهای تکنیکال متاتریدر بهطور اتوماتیک در اختیار معاملهگر قرار میگیرند. اما در زیر نحوه محاسبه سطوح پیوت نشان داده آشنایی با نقاط پیوت شده است.
سطح پیوت (Pivot Point): سطح پیوت سطح مرکزی است و تمامی سطوح حمایتی و مقاومتی بر اساس سطح پیوت محاسبه میشوند. محاسبه سطح پیوت کار سادهای است، تنها کافی است قیمت اوج، کف و بسته شدن کندل قبلی نمودار روزانه را با هم جمع کنید و به عدد سه تقسیم کنید.
حمایت و مقاومت اول (S1 – R1): برای محاسبه حمایت و مقاومت اول از یک فرمول ریاضی ساده استفاده میکنیم. برای محاسبه حمایت اول، کافی است سطح پیوت را ضربدر ۲ کنید و آشنایی با نقاط پیوت اوج قیمتی روز قبل را از آن کم کنید. برای محاسبه مقاومت اول هم کافی است که سطح پیوت را ضربدر ۲ کنید و کف قیمتی روز قبل را از آن کم کنید.
حمایت و مقاومت دوم (S2 – R2): برای محاسبه حمایت آشنایی با نقاط پیوت دوم بازار، کافی است تفاوت اوج و کف روز قبل را از سطح پیوت کم کنید. برای محاسبه مقاومت دوم، باید اختلاف کف و اوج قیمتی روز قبل را با سطح پیوت جمع کنید.
حمایت و مقاومت سوم (S3 – R3): برای محاسبه آشنایی با نقاط پیوت حمایت سوم، ابتدا سطح پیوت را از اوج قیمتی روز قبل کم کنید و سپس آن را به عدد ۲ ضرب کنید و عدد به دست آمده را از کف قیمتی روز قبل کم کنید. برای محاسبه مقاومت سوم هم کف قیمتی کندل روز قبل را از سطح پیوت کم کنید و سپس آن را به عدد ۲ ضرب کنید. عدد به دست آمده را آشنایی با نقاط پیوت با اوج قیمتی روز قبل جمع کنید.
شناخت افراد حرفه ای بورس، کلید موفقیت در این
استراتژی معاملاتی اسکالپینگ با پیوت پوینت (Pivot Points)
همانطور که در بالا هم گفته شد، برای معامله با سطوح پیوت بیشتر تمرکز معاملهگر به سطوح حمایت و مقاومت خواهد بود. در معامله با حمایتها و مقاومتها ما همواره دو نوع سیگنال داریم: سیگنال بازگشتی و سیگنال شکست.
سیگنال بازگشتی: سیگنال بازگشتی به این معنی است که بازار با رسیدن به حمایت به سمت بالا باز خواهد گشت. در مقابل اگر قیمت به مقاومت برسد، بازار به سمت پایین باز خواهد گشت. یعنی فرض میشود که خریداران از حمایت و فروشندگان از مقاومت وارد بازار می شوند. معمولاً سیگنالهای بازگشتی در سطوح مقاومتی و حمایتی سوم قدرت بیشتری دارند و میتوان با خیال آسودهتری از این سطوح وارد معامله بازگشتی شد.
سیگنال شکست: سیگنال شکست به معنی شکسته شدن حمایت یا مقاومت است. اگر قدرت خریداران در بازار بیشتر از فروشندگان باشد، مقاومت شکسته خواهد شد. شکست مقاومت سیگنالی از ادامه حرکات صعودی خواهد بود. در مقابل اگر قدرت فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران باشد، بازار از حمایت عبور خواهد کرد و اصطلاحاً آن را به مقاومت تبدیل خواهد کرد. با شکست حمایت میتوان انتظار ادامه حرکات نزولی را داشت. معمولاً شکست سطوح حمایتی و مقاومتی سوم پیوت پوینت میتواند نشانه قوی از ادامه حرکات یکسویه در بازار باشد.
علاوه بر سیگنالهای بازگشتی و شکست، میتوان از سطوح پیوت برای تعیین روند هم استفاده کرد. اگر قیمت بالای سطح مرکزی پیوت باشد، یعنی روند متمایل به صعودی است. یعنی با شکست مقاومت اول میتوان انتظار رسیدن بازار به مقاومتهای دوم و سوم را داشت. در مقابل اگر قیمت زیر سطح پیوت باشد، میتوان گفت که روند بازار به نزولی متمایل است. در این صورت میتوان با شکسته شدن حمایت اول انتظار رسیدن بازار به حمایتهای بعدی را داشت. معاملهگران بایستی توجه داشته باشند که معمولاً بازار در بین سطوح حمایتی و مقاومتی پیوت نوسان میکند. به همین دلیل زمانی که بازار روند خنثی دارد، میتوان از سیگنالهای بازگشتی به همراه پرایس اکشن استفاده کرد. اما اگر بازار روند قوی داشته باشد، باید به سیگنالهای شکست توجه کرد.
اضافه کردن اندیکاتور پیوت پوینت به لیست اندیکاتورهای متاتریدر
برای اضافه کردن اندیکاتور پیوت پوینت به لیست اندیکاتورهای متاتریدر، ابتدا با کلیک روی این لینک، اندیکاتور پیوت پوینت را دانلود کنید. در ادامه برای اضافه کردن اندیکاتور به متاتریدر طبق روال زیر عمل کنید و یا از ویدیوی زیر برای این کار استفاده کنید.
آشنایی با چنگال های اندروز – قسمت اول
چنگال های “اندرو” (اندری) ، تکنیکی برای استفاده از روند ها می باشد. “آلن اندری” ابداع کننده این روش اعتقاد داشت خطوط روند کلاسیک کارایی بالایی در بازارها ندارند و خطوط روندی که از نقاط و پیوت های بیشتری می گذرد بسیار کاربردی تر می باشد. در عین حال بر مبنای این خط مرکزی باید تمامی نوسانات قیمت را در بین دو بال، که کانالهایی را برای قیمت می سازند داشته باشیم.
برای ترسیم یک “چنگال اندرو” تحلیلگر به سه نقطه (پیوت) که آغازگر موج های جدید باشد، نیاز دارد و پس از ترسیم چنگال پیچفورک باید مشاهده نماید که آیا چنگالش سه اصل اساسی ترسیمی را رعایت کرده یا خیر.
همانطور که در شکل زیر مشاهده می شود برای ترسیم یک چنگال پیچفورک به سه نقطه (پیوت) آغاز موج نیاز داریم. نقاط A وC نقش های یکسانی در تغییر جهت قیمت داشته اند و نقطه B نقشی خلاف نقاط A و C برای جابجایی قیمت ایفا می کند. بدین معنی که اگر نقاط A وC روندهای صعودی جاری را تبدیل به روند نزولی کرده اند نقطه B روند نزولی جاری را تبدیل به صعودی کرده است. در ترسیم چنگال صعودی این نقش ها معکوس می شود.
برای ترسیم یک چنگال به سه نقطه نیاز داریم که تا به اینجا با آنها آشنا شدیم. از این نقاط درک کردیم که تغییرات قیمت معمولا به صورت سینوسی و با تصحیح همراه هستند. برای ترسیم خط میانه که بیشترین نوسانات را قیمت حول آن محور داشته است می توان ما بین نقاط B و C را شناسایی کرد(محدوده سبز رنگی که در تصویر بالا بین B و C وجود دارد) و خطی را از نقطه A به این نقطه میانی ترسیم کرد. این خط شیب و زاویه خاصی نسبت به تغییرات قیمت دارد که نوسانات بسیاری حول این محور است. به اندازه شیب خط میانی می توان به موازاتش خطوطی را از نقاط B وC ترسیم کرد. معمولا قیمت مانند شکل، حول این محور و خط میانی بارها نوسان دارد. در عین حال نسبت به قیمت چنگال های بالا و پایین که موازی با خط میانی ترسیم شده عکس العمل نشان می دهد.اصول اساسی ترسیم یک چنگال “اندرو” مناسب
برای ترسیم یک چنگال “اندرو” سه اصل باید وجود داشته باشد تا چنگال ما برای استفاده مقبول باشد. این سه اصل به شرح زیر است:
الف) در یک چنگال اندرو (اندرو پیچفورک) محدوده جابجایی قیمت حتما باید بین دو چنگال کناری(بال کناری) قرار گرفته باشد. بنابراین زمانی که قیمت از بین دو چنگال کناری خارج شود چنگال ترسیمی دیگر مورد تایید نخواهد بود.
ب) نقطه C در چنگال نزولی حتما باید بین نقاط A وB قرار گرفته باشد و در روند صعودی نقطه C باید بین نقاط A وB قرار گرفته باشد یعنی موج تصحیحی B به C حتما باید در محدوده نقاط A تا B باشد. اگر این اصل پا برجا نباشد و به عنوان مثال نقطه A بین نقاط B و C باشد نشانه دهنده این موضوع است که روندی قالب، در جهت صعودی یا نزولی در بازار وجود ندارد.
ج) اصل سوم نیز مانند اصل قبلی به این نکته اشاره دارد که نقطه C حتما باید بین نقاط A وB قرار گرفته باشد و نقطه B ما بین نقاط A و C نباشد. این مورد زمانی به وجود می آید که با وجود روند صعودی یا نزولی، تصحیحی کامل بین A تا B در نقطه C وجود ندارد.
شناخت پیووت و انواع آن
به طور کلی می توان گفت که پیووت نقاط محوری و مهمی هستند که با در نظر گرفتن آنها از سایر ابزار های مختلف برای تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، الگوها، خط روند و … استفاده می شود. با توجه به این تعریف کلی از پیووت می توان گفت که شناختن سایر پیووت ها برای ما بسیار مهم است چرا که در صروتی که شناخت کامل در مورد آنها نداشته باشیم در قسمت تحلیل تکنیکال به مشکل بر می خوریم و در نتیچه این اشتباهات در معاملات خود ضرر و زیاد جبران ناپذیری خواهیم داشت.
برای شناخت بهتر و ساده تر پیووت در یک خط کوتاه می توانی به این صورت گفت که پیووت ها نقاطی بر روی نمودار ها هستند که در این نقطه ها جهت قیمت ها تغییر می کند.
در تصویر زیر به صورت واضح مشاهده خواهید کرد که پیووت ها در کدام نقاط قرار گرفته اند.
پیووت ها به طور کلی در ۲ نوع وجود دارند که به پیووت مینور و پیووت ماژور معروف هستند.
آشنایی با پیووت مینور
در قسمت پیووت چیست به طور کامل با پیووت آشنا شدید و از اهمیت آن برای تحلیل تکنیکال آگاهی پیدا کردید. در این قسمت قصد داریم در مورد یکی از انواع پیووت به نام پیووت مینور صحبت کنیم.
این نوع پیووت ها که به پیووت مینور معروف هستند در قسمت انتهای اصلاح ها قرار دارند. می توان گفت که این نوع پیووت یکسری تغییر جهت فرعی و و کوچک هستند که از آنها برای نوسان گیری و روند های کوچک استفاده می شود. از این نوع پیووت در سایر ابزار های اصلی که برای تحلیل تکنیکال کاربرد دارند، استفاده آشنایی با نقاط پیوت نمی شود.
برخی از افراد این نوع پیووت را به صورت ریز موج هایی در نمودار های تحلیلی می شناسند که برای اصلاح های کوچک از آنها استفاده می کنند. ولیکن همانطور که کمی قبل گفته شد اعتبار کمی دارند و نمی توان در اصلاح ها و تحلیل های بزرگ از این نوع پیووت استفاده کرد.
با توجه به تعریف پیووت مینور می توان به راحتی و به صورت چشمی آنرا از پیووت ماژور نشخیص داد ولی باز هم نیاز به تجربه کافی در این زمینه خواهید داشت.
آشنایی با پیووت ماژور
در قسمت پیووت چیست به صورت کامل با پیووت و انواع آن آشنا شدیم. در این قسمت به طور کامل در مورد پیووت های ماژور صحبت خواهیم کرد. پیووت های ماژور در قسمت های انتهایی روند ها مشاهده می شوند. می توان با استفاده از آنها تغییر جهت های اصلی را در نمودار مشخص کرد.
تمام تحلیل گران بزرگ و اصلی برای تحلیل های خود از این نوع پیووت استفاده می کنند چرا که اصلاحات بزرگ را در نمودار نشان می دهد. برای ترسیم تمام ابزار های تکنیکالی از این نوع پیووت استفاده می کنند و به همین دلیل کاربرد بسیار زیادی دارد و درک و شناخت آنها بسیار مهم است.
باید به این نکته توجه کنید که پیووت های مینور و ماژور به صورت نسبتی هستند و در فریم های زمانید مختلف، متفاوت خواهند بود. در صورتی که قصد دارید یک فریم زمانی مناسبی را انتخاب کنید باید با توجه به استراتژی مربوط به معاملات خودتان انتخاب کنید.
چگونه پیووت های ماژور را شناسایی کنیم؟
همانطور که اشاره کردیم برای تحلیل تکنیکال باید از پیووت های ماژور استفاده کنیم. این بسیار مهم است که پیووت ها را به درستی شناسایی کنیم چرا که تمام تحلیل های ما به شناسایی این پیووت ها بستگی دارد. در نهایت نتیجه گیری بوسیله این تحلیل ها انجام می شود که بسیار مهم هستند. بهترین روش برای شناختن پیووت های ماژور استفاده از روش دیداری است.
برای استفاده از این روش ابزار خاصی لازم نیست و تنها با استفاده از تجربه و شناخت خود فرد می توان به سادگی این نوع پیووت را شناسایی کرد. ولیکن دقت کنید که استفاده از این روش به تمرین و تجربه بسیار زیادی نیاز دارد.
دیدگاه شما