به کار بردن سرمایه مازاد در بورس


معاون پیشین بورس تهران در یادداشتی اظهار کرد: از بین بردن زیان انباشته پس از افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی بدعتی بسیار خطرناک است که استانداردهای حسابداری را به سخره می‎گیرد و حساب آرایی را به حد اعلای خود می‎رساند

معاون پیشین بورس اوراق بهادار تهران با انتشار یادداشتی در پایگاه اطلاع‎رسانی بازار سرمایه ایران (سنا) اظهار کرد: برای چندمین بار ضرورت دارد که تأکید شود مازاد تجدید ارزیابی، درآمد تحقق نیافته است و مناسب است که حرفه حسابداری و تدوین‌کنندگان استانداردهای حسابداری در این خصوص توجه ویژه داشته باشند و منافع شخصی مانع از برخورد منطقی با این موضوع نشود. مطابق این یادداشت، حتی در صورت قبول شرکت‌ها بر پرداخت مالیات، کاهش سرمایه و از بین بردن زیان انباشته (پس از افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی) بدعتی است بسیار خطرناک که استانداردهای حسابداری را به سخره گرفته و حساب آرایی را به حد اعلای خود خواهد رساند. متن کامل این یادداشت به نقل از پایگاه اطلاع‎رسانی بازار سرمایه ایران (سنا) به شرح زیر است:

امیرحمزه مالمیر، معاون پیشین ناشران و اعضاء بورس اوراق بهادار تهران، عضو هیئت مدیره و معاون سرمایه گذاری شرکت گروه توسعه مالی مهر آیندگان

مطابق برنامه ‌‌ سوم و در راستای اصلاح ساختار مالی شرکت‌های دولتی و امکان واگذاری‌ آنها، شرکت‌های دولتی می‌توانستند اقدام به تجدید ارزیابی کنند و مازاد تجدید ارزیابی را به حساب افزایش سرمایه منظور کنند. در سال 90 نیز بر اساس قانون بودجه، این اجازه به شرکت‌های خصوصی داده شد که اقدام به تجدید ارزیابی کرده و از این محل افزایش سرمایه دهند.

سوال این است که چرا استانداردهای بین‌المللی عنوان کرده است مازاد تجدید ارزیابی تحت همین سرفصل در حقوق صاحبان سهام به‌صورت جداگانه طبقه‌بندی ‌شود و در صورت سود و زیان جامع منعکس شود. البته بر اساس استانداردهای ملی (استاندارد 11 بند 39) نیز نحوه برخورد با تجدید ارزیابی همین‌گونه است.

در بندهایی از این استاندارد همواره عنوان می‌شود مازاد تجدید ارزیابی، درآمد غیرعملیاتی تحقیق نیافته است و در بند 42 استاندارد 11 عنوان می‌کند از آنجا که مازاد مزبور درآمد تحقق نیافته است، لذا افزایش سرمایه به طور غیر مستقیم از محل آن مجاز نیست. البته در همین بند اشاره می‌شود در مواردی که به موجب قانون، افزایش سرمایه تجویز شده باشد، می‌توان از محل مازاد تجدید ارزیابی اقدام به افزایش سرمایه کرد.

با توجه به مراتب فوق، چرا در قوانین، اجازه افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داده شده است؟ چرا شرکت‌ها قبل از قانون فوق اقدام به تجدید ارزیابی نمی کردند؟ تجدید ارزیابی چه کمکی به شرکت‌ها کرده است؟

به نظر می‌رسد با توجه به شرایط تورمی سالیان اخیر، قیمت تمام شده دارایی‌ها از ارزش روز آنها فاصله زیادی گرفته باشد و لذا صورت‌های مالی، اطلاعاتی غیرواقع‌بینانه از وضعیت مالی شرکت‌ها ارائه می‌دهد و همین امر باعث می‌شود که تصمیمات مدیریتی نیز گاهاً بر اساس اطلاعات نادرست اخذ شود و بر همین اساس، ضرورت افشای اطلاعات تکمیلی مناسب بر اساس ارزش‌های روز و منصفانه بیش از پیش احساس می‌شود و تجدید ارزیابی می‌توانست به این منظور کمک کند. اما آنچه اتفاق می‌افتد ارزیابی‌هایی است که اولا بخشی است و عمدتاً شامل زمین می شود و سایر طبقه‌های دارایی‌های ثابت که استهلاک‌پذیر هستند کمتر مورد نظر قرار گرفته‌اند و نهایتاً به‌نظر می‌رسد که ارزیابی‌ها از آنجا که بازار منصفانه برای قیمت‌گذاری وجود ندارد بدون اتکا صورت می‌پذیرد. خصوصاً زمین‌هایی که کارخانه و خطوط تولید شرکت‌ها در آنها مستقر است. در سال‌های قبل چون تجدید ارزیابی مشمول مالیات می‌شد، شرکت‌ها انگیزه‌ای برای این اقدام نداشتند؛ درحالی‌که در قوانین می‌شد به جای این‌که شرط معافیت مالیاتی را افزایش سرمایه از این محل تعیین کرد، اجازه داد شرکت‌ها اقدام به تجدید ارزیابی کلیه دارایی‌های خود مطابق استانداردهای حسابداری (عدم انتقال به افزایش سرمایه و انعکاس آن به صورت جداگانه در سرفصل حقوق صاحبان سهام) کنند و مشمول مالیات نشوند یا حتی به صورت کلی این موضوع درقوانین از مالیات معاف می شد تا شرکت‌ها رویه‌ای یکسان برای این منظور اتخاذ و هر سه سال یا پنج سال یک‌بار مطابق استانداردهای حسابداری اقدام به تجدید ارزیابی می کردند.

همان‌گونه که در بندهای استاندارد اشاره شده است، مازاد تجدید ارزیابی، درآمد تحقق نیافته است و افزایش سرمایه از محل درآمد تحقق نیافته صحیح نیست و متاسفانه با چنین مجوزی که هیچ تأثیری در عملکرد و نقدینگی شرکت‌ها ندارد، فرصتی را برای افراد سودجو و رانتی بوجود آورده است تا با استفاده از اطاعات نهایی در خصوص زمان اجرای افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی و رقیق شدن قیمت سهام که ارتباطی با نسبت قیمت به درآمد نداشته سودهای کلانی را به جیب خود سرازیر کنند.

از طرفی این روزها صحبت‌هایی درخصوص کاهش سرمایه به گوش می‌خورد. پس از قانون امکان افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی و درخواست برخی از شرکت‌ها مبنی بر کاهش سرمایه پس از افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی، از سازمان امور مالیاتی در این خصوص استعلام به عمل آمد و در پاسخ طی نامه شماره 90/200 مورخ 14 فروردین 91 اشاره داشتند تا زمانی که دارایی‌های تجدید ارزیابی شده از حساب دارایی‌ها خارج نشده است (فروش یا معارضه)، کاهش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی‌ها به جهت جبران زیان سنواتی و اصلاح صورت‌های مالی، هدف قانونگذاری نبوده و در صورت کاهش سرمایه از محل زیان‌های سنواتی، مازاد مذکور مشمول مالیات خواهد بود. پاسخ سازمان امور مالیاتی به نظر می‌رسد در راستای بند 41 استاندارد شماره 11 صورت گرفته باشد.

از آنجا که اصولاً نباید در قانون اجازه افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی داده می‌شد، چرا که درآمد تحقق نیافته است، اصولاً کاهش سرمایه سنواتی از این محل، بدین معناست که مازاد تجدید ارزیابی بدون خروج دارایی (برکناری یا واگذار) که سود و زیان محق می‌شود، به حساب سود و زیان انباشته منظور می شود.

حتی در صورت قبول شرکت‌ها بر پرداخت مالیات، کاهش سرمایه و از بین بردن زیان انباشته (پس از افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی) بدعتی است بسیار خطرناک که استانداردهای حسابداری را به سخره گرفته و حساب آرایی را به حد اعلای خود خواهد رساند.

برای چندمین بار ضرورت دارد که تأکید شود مازاد تجدید ارزیابی، درآمد تحقق نیافته است و مناسب است که حرفه حسابداری و تدوین‌کنندگان استانداردهای حسابداری در این خصوص توجه ویژه داشته باشند و منافع شخصی مانع از برخورد منطقی با این موضوع نشود.

افزایش سرمایه

افزایش سرمایه

افزایش سرمایه یکی از روش‌های تامین مالی شرکتهاست.شرکت‌ها برای اینکه بتوانند فعالیت‌های خود را توسعه دهند و قدرت رقابت خود را حفظ و یا افزایش دهند اقدام به افزایش سرمایه می‌کنند. در برخی از مواقع نیز این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار به کار بردن سرمایه مازاد در بورس مالی شرکت صورت می‌گیرد. این تامین منابع مالی جدید می‌تواند به شکل‌های مختلفی صورت پذیرد.
هنگامی که یک شرکت بخواهد در بورس اوراق بهادار سرمایه خود را افزایش دهد باید تعدادی سهام جدید منتشر کند و به سهامداران بفروشد تا مبلغ مورد نیاز برای افزایش سرمایه را تأمین کند. تفاوت اصلی بین انواع روش‌های افزایش سرمایه، در محل تامین این منابع جدید است.

افزایش سرمایه

راه‌های افزایش سرمایه

معمولا روند افزایش سرمایه در شرکت‌ها به این شکل است که در مرحله اول هیئت مدیره شرکت پیشنهاد خود را به همراه دلایل کافی در خصوص افزایش سرمایه به سهامداران شرکت ارائه می‌کند. این پیشنهاد درمجمع عمومی فوق العاده شرکت مورد رای گیری سهامداران شرکت قرار می‌گیرد سپس در صورت تصویب این پیشنهاد در مجمع و پس از ارائه مجوز از سوی بورس، افزایش سرمایه شرکت صورت می‌گیرد. قیمت سهام شرکت پس از افزایش سرمایه، دستخوش تغییر می‌شود. این که افزایش سرمایه شرکت از چه روشی انجام شود، اثرات متفاوتی در این تغییرات قیمت دارد.

انواع افزایش سرمایه

افزایش سرمایه را میتوان به ۴دسته کلی تقسیم‌بندی کرد:
۱. از محل سود انباشته (سهام جایزه)
۲. از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
۳. از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها
۴. به روش صرف سهام

افزایش سرمایه

۱. افزایش سرمایه از محل سود انباشته

یکی از روش‌های افزایش سرمایه، افزایش سرمایه از محل سود انباشته است که بر اساس قانون تجارت، شرکت‌ها وظیفه دارند سالیانه درصدی از سود خود را نزد خود نگهداری کنند و در نهایت این سود در حسابی تحت عنوان سود انباشته در صورت‌های مالی آن شرکت ثبت خواهد شد.
در دورانی که یک شرکت سود انباشته خوب و مناسبی دارد، تصمیم می‌گیرد که افزایش سرمایه خود را به روش افزایش سرمایه از محل سود انباشته انجام و منابع جدید مورد نیاز خود را تامین کند.
پس به دلیل اینکه سهامداران پولی برای سهام جدید خود پرداخت نمی‌کنند به این سهام ، سهام جایزه هم گفته می‌شود. در روش سود انباشته درصد مالکیت شما در شرکت تغییری پیدا نمی‌کند. یعنی به همان نسبت که سرمایه شرکت زیاد می‌شود تعداد سهام شما نیز افزایش پیدا می‌کند. از نظر تئوریک میزان دارایی شما نیز تغییری نمی‌کند، یعنی به همان نسبت که تعداد سهام شما زیاد می‌شود قیمت سهام کاهش پیدا می‌کند.

فرمول محاسبه در این روش به شرح زیر است:

افزایش سرمایه

2.افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده

زمانی که سود انباشته در شرکتی مناسب نباشد و هیئت مدیره تصمیم بگیرند که منابع مالی جدیدی را به شرکت وارد کنند این عمل از طریق محل آورده نقدی سهامداران انجام می‌شود. چون افزایش سرمایه از طریق افزایش سرمایه از محل آورده نقدی صورت می‌گیرد به همین علت نیاز به تأمین منابع جدیدی از طرف سهامداران فعلی شرکت دارد و شرکت در ابتدا حق استفاده و حضور در آن را به سهامداران شرکت خواهد داد؛ که این مسئله بدین معنا است که اوراقی به اسم حق تقدم سهام در اختیار سهامداران فعلی قرار خواهد گرفت و سهامدار در مدت زمان مجاز برای معاملات این اوراق که حدودا ۲ ماه است می‌توانند برای پذیره‌نویسی از دو روش زیر اقدام کند:
پرداخت مبلغ اسمی سهام: در این روش شما به ازای هر سهم باید مبلغی را دراین بازه زمانی ۲ماهه به شرکت پرداخت نمایید. این مبلغ در ایران معمولا ۱۰۰۰ ریال (قیمت اسمی سهم) است. با این کار پس از طی شدن مراحل افزایش سرمایه، حق تقدم شما تبدیل به سهم عادی می‌شود.
فروش حق تقدم: اگرشما به هر علتی تمایل نداشته باشید که از حق تقدم‌های خود استفاده کنید می‌توانید در این بازه زمانی ۲ ماهه حق تقدم‌های خود را به سرمایه گذاران دیگر بفروشید. این حق تقدم‌ها مثل سهام عادی در بورس قابل معامله هستند. مثلا حق تقدم ایران خودرو با نماد خودرو، با نماد خودروح معامله می‌شود. قیمت حق تقدم به اندازه آورده شما (معمولا ۱۰۰۰ ریال) از قیمت روز سهم اصلی در بازار کمتر است.

آغاز عرضه املاک مازاد بانک ها در بورس کالا

بانک اقتصاد نوین به عنوان نخستین بانک برای تکالیف قانونی خود برای واگذاری املاک مازاد خود از مسیر بازار سرمایه، یک قطعه زمین با کاربری مسکونی - تجاری و دو ملک تجاری را برای فروش در بورس به کار بردن سرمایه مازاد در بورس به کار بردن سرمایه مازاد در بورس کالا با استفاده از مکانیسم حراج آگهی کرد.
دو ملک تجاری در کرمان
براساس اطلاعیه های عرضه، بانک اقتصاد نوین دو ملک تجاری را مورخ ۲۵ شهریور ماه در شهرستان کرمان برای فروش روی تابلوی املاک و مستغلات بورس کالای ایران عرضه می کند که قیمت پایه این دو ملک براساس ارزیابی کارشناس رسمی دادگستری ۴۸.۵ میلیارد ریال اعلام شده و مبلغ موردنیاز برای تضمین خرید و شرکت در حراج ۱.۴۵۵ میلیارد ریال معادل صد و چهل و پنج میلیون و پانصد هزار تومان (۳ درصد قیمت پیشنهادی فروشنده) به صورت واریز وجه نقد و یا تودیع ضمانت نامه بانکی در نظر گرفته شده است.
براساس اطلاعات مندرج در اطلاعیه عرضه، ۲ باب واحد تجاری یکی به متراژ ۱۵۱.۶۳ مترمربع و دیگری به مساحت ۳۸.۵۱ مترمربع می باشد.
یک قطعه زمین در بندرعباس
این بانک همچنین در شهرستان بندرعباس یک قطعه زمین اداری، تجاری و مسکونی به مساحت ۷۴۳.۲۸ متر مربع دارای سند تک برگ و مجوز احداث ۱۰ طبقه به متراژ زیربنا ۵۸۲۳ مترمربع با کاربری تجاری- مسکونی را در تاریخ ۲۶ شهریور ماه به قیمت مندرج در گزارش کارشناس رسمی دادگستری، برای فروش روی تابلوی املاک و مستغلات بورس کالا می آورد.
در اطلاعیه عرضه این زمین، قیمت پایه تعیین شده توسط کارشناس رسمی دادگستری معادل ۱۸۵ میلیارد و ۸۲۰ میلیون ریال تعیین شده و تضمین متقاضیان خرید برای شرکت در حراج مبلغ ۵.۵۸ میلیارد ریال معادل ۵۵۸ میلیون تومان (۳ درصد قیمت پیشنهادی فروشنده) به صورت واریز وجه نقد و یا تودیع ضمانت نامه بانکی در نظر گرفته شده است.
شرایط پرداخت این عرضه ها به صورت ۹۵ درصد نقد به حساب های عملیاتی شرکت بورس کالای ایران و ۵ درصد چک همزمان با مبایعه نامه به تاریخ تنظیم سند رسمی در دفترخانه اسناد رسمی بوده و مهلت واریز بخش نقدی ۱۰ روز کاری بعد از تاریخ معامله تاپایان ساعت اداری در نظر گرفته شده است.

شاخص های سودآوری شرکتها

سرمایه‏گذاران و اعتباردهندگان مستمراً به ارزیابی توان کسب سود مدیران می‏پردازد. سرمایه‏گذاران به دنبال شرکتهایی می‏گردند که احتمال افزایش ارزش سهام آنها می‏رود. اعتباردهندگان نیز تمایل دارند به شرکتهای سودآوری وام دهند که آنها توان پرداخت بدهیهای خود را دارند. تصمیم‏های سرمایه‏گذاری و اعتباری اغلب شامل مقایسه شرکتها می‏باشد. اما مقایسه سود ویژه یک شرکت بزرگ با سود ویژه شرکت تازه‏کاری در همان صنعت چندان مفید نمی‏باشد. برای اینکه بتوانیم مقایسه‏های مربوطی بین شرکتهای متفاوت از نظر حجم، عملیات و سایر عملیات داشته باشیم از نرخ بازده دارائیها استفاده می‏کنیم.

حوزه‏های مختلف عملکرد

معیارهای اصلی عملکرد در حوزه‏های زیر قابل بررسی هستند: (1) مالی، (2) بازار، (3) محیط، (4) مردم، (5) عملیات و (6) عرضه کنندگان. بعضی‏ها دو بعد دیگر را نیز معرفی می‏کنند: (7) قابلیت سازگاری، (8) کیفیت محصول یا خدمات.

در حوزه مالی (که موضوع بحث این مقاله نیز می‏باشد)،‌ از دیدگاههای مختلف، شاخص‏های زیر را می‏توان بیان نمود.

• وفاداری سهامداران (مانند واکنش سهامدار)

شاخص‏های ارزش مالی و سودآوری

ارزش افزوده اقتصادی ( EVA )

ارزش افزوده بازار ( MVA )

بازده دارائیها ( ROA )

بازده حقوق صاحبان سهام ( ROE )

بازده سرمایه بکار رفته ( ROCE )

شاخص‏های قدرت مالی

دارائیها منهای دارائیهای نقدی

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

درآمدهای ایجاد شده از بخشهای مشتریان (مانند مشتریان جدید، جاری و بزرگ در مقابل مشتریان کوچک، صنعت و منطقه‏ای)

لیست درآمد مشتریان

سهم ریالی بازار

پتانسیل ریالی بازار

شاخص‏های کارایی و اثربخشی

نسبت درآمد به هزینه

سهم هر کارمند در ایجاد درآمد شرکت

سود و بازده دارائیها بعنوان سنجش سودآوری

تأکید عمده گزارشگری مالی پیشرفته بر شرایط اندازه‏گیری سود به عنوان یک شاخص عملکرد واحد انتفاعی می‏باشد. عملیات کارا در واحد تجاری، بر روند جاری و آتی پرداخت سود سهام به سهامداران تأثیر دارد. بنابراین کلیه دارندگان حقوق مالکیت و به ویژه دارندگان سهام عادی به وجود کارایی مطلوب مدیریت علاقمندند. از آنجا که سود ویژه شرکت بر میزان سود تقسیمی تأثیر دارد اغلب سهامداران روند سود شرکت را پیگیری می‏کنند.

یکی از تعبیرهایی که کارایی دارد، توانایی نسبی مدیریت در تحصیل حداکثر بازده با استفاده از منابع محدود، تحصیل بازده ثابت با بکار بردن حداقل منابع، ترکیب بهینه‏ای از منابع با هم که در نتیجه حداکثر بازده برای صاحبان واحد تجاری حاصل خواهد شد، می‏باشد.

کارایی واژه‏ای نسبی است که به صورت مقایسه با یک وضع ایده‏آل یا برخی ملاک‏های دیگر معنی‏دار می‏شود. همچنین به این بستگی دارد که آیا هدف شرکت در حداکثر نمودن سود است یا فراهم کردن بازده مناسب برای سرمایه‏گذاری. نرخ بازده دارائیها در هنگام مقایسه شرکتها برای ارزیابی اینکه مدیران آنها چگونه برای افرادی که تأمین مالی شرکت را برعهده داشته‏اند بازده کسب نموده‏اند استفاده می‏شود. با مرتبط ساختن سود ویژه با مجموع دارائیها معیار استانداردی بدست می‏آید که این معیار در تشریح سودآوری انواع شرکتها، سودمند می‏باشد.

سود از جمله برترین شاخص‏های اندازه‏گیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است. دانشمندان و پژوهشگران رویکردهای متفاوت آن را در چارچوب یافته‏های علمی تشریح کرده، قوت و ضعف برداشتها را سنجیده و با تلاش، به دقت و توانائیهای آن افزوده‏اند.

گاهی چنین استدلال می‏شود که سود شرکت، آنگونه که حسابداران محاسبه می‏کنند، نمی‏تواند عامل تعیین کننده ارزش آن شرکت باشد. همانگونه که می‏دانیم با تغییر شیوه محاسبه موجودی کالا،‌ استهلاک و ثبت درآمد، به راحتی می‏توان میزان سود شرکت را تغییر داد. بنابراین مدیران می‏توانند از سود حسابداری برای گمراه کردن بازار استفاده کنند. حال این پرسش مطرح می‏شود که با توجه به اینکه سود شرکت به وسیلة حسابداران قابل دستکاری است و مقدار آن به میل و خواسته مدیران شرکت تغییر می‏یابد آیا سود شرکت می‏تواند ارزش اقتصادی داشته باشد؟

سرمایه‏گذاران، برای سود حسابداری به عنوان ابزار پیش‏بینی جایگاه خاصی درنظر دارند. بهای جاری هر واحد تجاری با جریان سود مورد انتظار پیوند خورده است و سرمایه‏گذار معمولاً برمبنای انتظاراتش از سود آتی، نسبت به نگهداری یا فروش سهام تصمیم می‏گیرد.

سود حسابداری به علت انعکاس وقایعی که باعث تغییر باورها درباره توانایی پرداخت آتی سود سهام می‏شود، جزو اطلاعات مربوط است. پیش‏بینی سود قسمتی از یک فرایند تحلیلی وسیع است که در آن توجه نهایی به پیش‏بینی و ارزیابی جریانات سود نقدی آتی می‏باشد. سودها یک منبع اطلاعاتی مهم درباره توانایی آتی پرداخت سود می‏باشند. در تحقیقات انجام شده، محققین دریافتند که نوسانات قیمت سهام،‌ ارتباط نزدیکی با تغییرات سود دارد. شواهد تجربی نشان می‏دهد که اطلاعات درمورد چشم‏انداز سود آتی شرکت، برای سرمایه‏گذاران از اهمیت بالایی برخوردار می‏باشد. مطالعات نشان می‏دهد یکی از منابع مهم و معتبر اطلاعاتی درباره سود آتی، پیش‏بینی‏هایی است که توسط مقامات رسمی شرکتها ارائه می‏شود.

تفاوت اصلی بین مفهوم سود عملیاتی جاری و سود جامع، در هدف از پیش تعیین شده برای گزارش سود خالص می‏باشد. سود خالص حاصل از عملیات جاری، بر عملکرد جاری و کارایی شرکت و استفاده از این ارقام برای پیش‏بینی کردن عملکرد آتی و قدرت سوددهی تأکید می‏کند، در حالی که طرفداران مفهوم سود جامع، ادعا می‏نمایند که کارایی عملیاتی و پیش‏بینی عملکرد آتی وقتی ممکن است که براساس تجربه تاریخی کامل شرکت در طی چند سال باشد.

نتایج تحقیقات انجام شده توسط دکتر محمدعلی آقایی و غلامرضا کردستانی حاکی از این است که مشاهدات گذشته سود و جریان نقدی، با هم برای پیش‏بینی جریان نقدی اکثر شرکتهای مورد مطالعه مفید نیستند. البته افزودن سود به عنوان متغیر توضیحی به مدل پیش‏بینی جریان نقدی، باعث می‏شود به پیش‏بینی‏های بهتری دست یابیم. بنابراین سود برای پیش‏بینی جریان نقدی دارای محتوای اطلاعاتی اضافی است.

بازده دارایی ( ROA ) به عنوان نسبت سود خالص بعد از مالیات به مجموع دارائیهای اندازه‏گیری ‏شده،‌ تعریف می‏گردد. در مقابل بازده سرمایه‏گذاری ( ROI ) به عنوان نسبت سود خالص پس از کسر مالیات بر مجموع بدهیهای بلندمدت، حقوق اقلیت، سهام ممتاز و سهام عادی درنظر گرفته می‏شود. البته این دو اصطلاح در برخی موارد به عنوان یک مفهوم بکار می‏روند.

نرخ بازده دارایی، رابطه بین حجم دارائیهای شرکت و سود را تعیین می‏کند. اگر یک شرکتی بر سرمایه‏گذاریهای خود بیفزاید (البته برحسب کل دارائیها) ولی نتواند به تناسب، مقدار سود پس از کسر مالیات خود را افزایش دهد، نرخ بازده کاهش می‏یابد. بنابراین افزایش حجم سرمایه‏گذاری شرکت، به خودی خود باعث بهبود وضع مالی سهامداران نمی‏شود

اعتباردهندگان و مالکان از بازده دارائیها می‏توانند در موارد زیر استفاده نمایند:

1- ارزیابی توانایی شرکت در تحصیل نرخ مناسبی از بازدهی - اعتبار دهندگان و مالکان می‏توانند نرخ بازده دارایی یک شرکت را با سایر شرکتها یا متوسط صنعت مقایسه نمایند. نرخ بازده دارایی اطلاعاتی را درباره سلامتی مالی شرکت فراهم می‏نماید.

2- جمع‏آوری اطلاعاتی درباره اثربخشی مدیریت - نرخ بازده دارایی تحت یک دوره زمانی در تعیین اینکه آیا یک واحد اقتصادی دارای مدیر لایقی است، کمک می‏کند.

3- طرح سودهای آینده - عرضه کنندگان بالقوه سرمایه شرکت، سرمایه‏گذاری حال و آینده و بازده مورد انتظار از آن را مورد ارزیابی قرار می‏دهند.

اما بازده دارایی بیشتر از اندازه‏گیری عملکرد شرکت می‏تواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیران می‏توانند از این نرخ در سطوح مختلف جهت کمک در تصمیم‏گیریهایشان جهت حداکثر کردن سود و ارزش افزوده به شرکت استفاده کنند. مدیران از این نرخ در موارد زیر استفاده می‏نمایند:

1- اندازه‏گیری عملکرد هر بخش مجزا از شرکت وقتی که هر بخش به عنوان یک مرکز سرمایه‏گذاری رفتار می‏شود - در یک مرکز سرمایه‏گذاری، هر مدیری هم سود و هم سرمایه‏گذاریها را کنترل می‏کند. نرخ بازده دارایی ابزار بنیادی جهت ارزیابی هم سودآوری و هم عملکرد می‏باشد.

2- ارزیابی پیشنهادهای مخارج سرمایه - بودجه‏بندی سرمایه‏ای طرح‏ریزی بلندمدتی است برای مواردی همچون احیا (تجدید)، جایگذاری یا توسعه تسهیلات.

3- کمک در پایه‏گذاری اهداف مدیریت - بودجه‏بندی، طرحهای مدیریت را کمی می‏کند. اثربخش‏ترین نگرشها به هدف‏گذاری، از فرایند بودجه‏ای استفاده می‏کند که هر مدیری در ایجاد آن اهداف و استانداردها و در برقرار کردن بودجه‏های عملیاتی که با این اهداف و استانداردها مواجه می‏شوند سهیم است. آغاز و پایان هر فرایند بودجه‏بندی با هدف ROA می‏باشد.

شاید بهترین دلیل برای عمومی بودن ROA سادگی آن است. این نرخ به تنهایی یا در ترکیب با سایر اندازه‏گیریها، معمولی‏ترین شاخص مورد استفاده مدیریت عملکرد سودآوری شرکت می‏باشد. همچنین ابزار جامعی است که فعالیتهایی با ابعاد و ماهیتهای مختلف را اندازه‏گیری می‏کند و به ما اجازه می‏دهد که آنها را با روش استاندارد مقایسه کنیم. به عبارت دیگر با ROA ما می‏توانیم سیب و پرتقال را حداقل در سودآوری مقایسه کنیم. ROA ایرادات و مزایای مربوط به خود را دارد. گاهی اوقات اگر بطور کامل درک نشود، استفاده نمودن آن دشوار است.

روشهای مختلف محاسبه ROA

استاندارد و ارزیابی عمومی سودآوری برمبنای بازده سرمایه‏گذاری ( ROI ) به عنوان سود خالص بعد از مالیات ( EAT ) تقسیم بر کل سرمایه‏گذاری محاسبه می‏گردد.

چه سرمایه‏گذاری می‏بایست درمخرج کسردرج گردد؟ آن می‏تواندحقوق صاحبان سهام، بدهی و کلیه وجوه فراهم شده،‌ کل دارائیها یا تنها دارائیهای مشهود باشد. بدون توجه به اینکه سرمایه‏گذاری چطور تعریف شود، ROI مختلفی محاسبه می‏شود. اولین و عادی‏ترین تعریف از سرمایه‏گذاری، کل دارائیهای مورد استفاده در ایجاد سودآوری می‏باشد. لذا از ROI به ROA می‏رسیم، به معنی بازده دارائیها یا بطور دقیق بازده کل دارائیها.

این نرخ بیان می‏کند که دارائیهای شرکت چطور بطور کارا درایجاد سود استفاده شده‏اند.

بعضی کتابها پیشنهاد به محاسبه بازده سرمایه‏گذاری یا بازده کل دارائیها با استفاده از میانگین سرمایه‏گذاریها، به کمک مانده اول و پایان سال می‏کنند. به این دلیل که سود گزارش شده، در طول کل دوازده ماه ایجاد شده است و اشتباه خواهد بود که فرض کنیم از همان مبلغ دارائیهای گزارش شده در پایان دوره استفاده شده ‏است. در صورتی که می‏دانیم تولید و فروش شرکت در طول سال می‏باشد. میانگین بازده دارائیها به شرح زیر محاسبه می‏شود:

اطلاعات بیشتری را می‏توان با تجزیه نمودن این نسبت به حاشیه سود و گردش دارائیها در یک نگرش دوپانت تحصیل نمود. بخش اول حاشیه سود خالص است و شاخصی برای درک چگونگی کنترل هزینه‏ها می‏باشد. بخش دوم گردش دارائیهاست که توانایی شرکت را در تولید و بازاریابی سطح فروش نشان می‏دهد.

گردش‏کل دارائیها×حاشیه سودخالص = ROTA

معمولی‏ترین تغییر شکل در ROA خارج کردن دارائیهای نامشهود و غیرمولد از کل دارائیها می‏باشد. شایان ذکر است که دارائیهای نامشهود شامل سرقفلی، هزینه‏های اولیه، اختراعات، حق‏التألیف و سایر حقوقی است که تحت یک دوره بلندمدت مستهلک می‏گردند. این در حالی است که دارائیهای غیرمولد مشتمل بر موجودیهای اضافی و طرحهای سرمایه‏ای غیراستفاده می‏باشند. جدا کردن آن بخش از موجودیها که مازاد می‏باشند و مبالغی از دارائیهای ثابت که استفاده نمی‏شوند، برای یک تحلیل‏گر داخلی امکان دارد. یک تحلیل‏گر خارجی با استفاده از ترازنامه و سایر صورتهای مالی نمی‏تواند این اقلام را مشخص نماید. بنابراین تنها اصلاحی که معمول می‏باشد، این است که درمخرج کسر دارائیهای مشهود ( TTA ) درنظر گرفته شود. این نسبت به عنوان بازده دارائیهای مشهود شناخته می‏شود.

یک تغییر دیگری که برای صورت کسر پیشنهاد می‏گردد،‌ استفاده از سود قبل از مالیات بجای سود بعد از مالیات می‏باشد. چرا که مالیات اغلب تحت تأثیر وضعیتهای ویژه‏ای همچون زیانهای انتقالی، مالیاتهای تشویقی ومالیاتهای انتقالی قرار می‏گیرد. هنگام مقایسه شرکتها، اختلاف در نرخ مالیاتی، سود بعد از مالیات را تغییر شکل می‏دهد. در صورت استفاده از سود قبل ازمالیات، که همیشه در صورتهای مالی ارائه می‏شود می‏توان ازاین تغییرشکل پرهیزنمود. این همان شکل استفاده شده بوسیلة مؤسسه رابرت موریس در مطالعه صورتهای مالی آنها می‏باشد. این نرخ به شکل زیر محاسبه می‏شود:

نحوة دیگر محاسبه ROA اضافه نمودن هزینه بهره ( I ) به صورت کسر می‏باشد. در این حالت ROA بازده کل وجوه فراهم شده ( ROTFP ) نامیده می‏شود که می‏تواند با سود قبل از مالیات و یا سود بعد از مالیات بیان گردد:

ROTFPb= (EBT+ I) / TA = EBIT / TA

ROTFPa = [(EAT + I ( - t)] / TA

هدف از این شکل از بازده دارائیها شناسایی وجوه استفاده شده جهت تحصیل دارائیهای شرکت است که هم از وجوه استقراض و هم از حقوق صاحبان سهـام نشـأت می‏گیرد. لذا آن بخش از سود عملیاتی که مربوط به وام دهندگان (از طریق هزینه بهره) است در جهت رسیدن به سود خالص کسر گردیده است، می‏بایست برگشت داده شود.

اصلاح دیگری که در تطابق وجوه مورد استفاده با سود ایجادشده می‏توان ایجاد کرد، خارج کردن وجوه حاصل از بدهیهای جاری است که جهت تأمین دارائیهای مولد بکارنمی‏روند. اما جزء سرمایه درگردش هستند. سرمایه‏گذاری درمخرج کسرجمع بدهی‏های بلندمدت ( LTD ) و حقوق صاحبان سهام ( E ) می‏باشد. این نسبت به عنوان بازده وجوه دائمی ROPF نامیده می‏شود. در این حالت نیز این نسبت می‏تواند با سود قبل از مالیات و یا بعد از مالیات محاسبه گردد:

ROPFb = EBIT / (LTD + E )

ROPFa= [(EAT + I ( - t)]/(LTD + E )

به این نکته توجه شود که در محاسبه نرخ بازده وجوه دائمی می‏بایست از همه انواع بدهی استفاده نمود. اما از بدهی‏هایی که واقعاً منبع استقراض نمی‏باشند (مثل ذخایر یا مالیات بردرآمد انتقالی) باید صرفنظر کرد. چون آنها ادعایی از طرف اشخاص خارج از شرکت را ندارند و ممکن است هرگز پرداختی صورت نگیرد. در فرمول فوق، سهام ممتاز، سهم اقلیت و سهام شرکت فرعی جزئی از وجوه فراهم شده شرکت برای یک دورة زمانی مشخص می‏باشند.

نرخ مطلوب بازده دارائیها

در حقیقت نمی‏توان نرخ مطلوب بازده دارائیها را مشخص نمود. زیرا این نرخ از صنعتی به صنعت دیگر تفاوت دارد. مثلاً، نرخ بازده دارائیها در شرکتهای با تکنولوژی بالا بسیار بیشتر از خواربارفروشیها و یا تولید کنندگان کالاهای مصرفی است. گروه برنامه‏ریزی سود ( PPG ) ، سودآوری را در بیش از شصت زمینه تجاری مختلف بررسی نمود. همچنین این گروه بیش از شش هزار صورت مالی سالانه را مورد بررسی قرار داد. این تحلیل‏ها سه نقطه بحرانی را برای ROA پیشنهاد می‏کند: ( ROA در این تحقیق این گروه به وسیله تقسیم سود قبل از مالیات بر کل دارائیها محاسبه شده است.)

حداقل - اگر ROA پایین‏تر از 5% باشد، بقاء کل شرکت زیر سؤال می‏رود.

هدف - ROA بین 8% تا 10% به این معنی است که شرکت سود مناسبی را ایجاد می‏کند و قادر به سرمایه‏گذاری درتکنولوژی جدید ودرادامه آن بهبود وسایل و تجهیزات و توسعه مراکز فروش می‏باشد.

عملکرد بالا - وقتی که ROA از مرز 20% بگذرد، این شرکت بعنوان یک واحد اقتصادی نمونه معرفی می‏شود.

راه های سود بردن در بورس اوراق بهادار

بازاری که سالانه سودهای زیادی را برای اندک سرمایه گذارانش به همراه می آورد؛ سهامدارانی که دیروز شاید توان اجاره یک زیرپله را نداشتند و امروز در جمع میلیاردرهای بورس قرار دارند.

بازاری که سالانه سودهای زیادی را برای اندک سرمایه گذارانش به همراه می آورد؛ سهامدارانی که دیروز شاید توان اجاره یک زیرپله را نداشتند و امروز در جمع میلیاردرهای بورس قرار دارند.


به گزارش راسخون به نقل از باشگاه خبرنگاران بورس مدرنترین بازار سرمایه گذاری عصر حاضر است. بازاری که سالانه سودهای زیادی را برای اندک سرمایه گذارانش به همراه می آورد؛ سهامدارانی که دیروز شاید توان اجاره یک زیرپله را نداشتند و امروز در جمع میلیاردرهای بورس قرار دارند.

یکی از مهمترین سوال هایی که شاید همه ما حداقل چند بار در طول زندگی از خود پرسیده ایم این است که درآمد مازاد و پس اندازمان را چگونه صرف کنیم؟ (البته اگر پولی برای پس انداز داشته باشیم) به خاطر همین دغدغه ذهنی شاید این سوال را از هر کسی که فکر می کنیم کاربلد است و امکان دارد بتواند به ما کمک کند، می پرسیم.

هر از گاهی به همه فرصت هایی که به ذهنمان خطور می کند فکر می کنیم. وقتی می بینیم یک نفر از محل خرید و فروش سکه سود خوبی به دست آورده است، ناخودآگاه ذهن ما هم به آن سمت گرایش پیدا می کند، یا وقتی می بینیم یکی از پیش خرید خودرو سود قابل توجهی نصیبش شده است، تصمیم می گیریم همین کار را با پس اندازمان بکنیم؛ اما به راستی کدامیک از این گزینه ها بهترین انتخاب برای سرمایه گذاری است؟ آیا کارشناسی را می شناسید که بهترین پاسخ را به این سوال بدهد؟ ما در این گزارش به این مساله می پردازیم. برای پاسخ دادن به این سوال، بازاری را به شما معرفی می کنیم که برخلاف شهرت جهانی اش میان کشورهای صنعتی دنیا، در بازار رنگارنگ سرمایه گذاری ایران کمتر شناخته شده است.

بله، بورس مدرنترین بازار سرمایه گذاری عصر حاضر است. بازاری که سالانه سودهای زیادی را برای اندک سرمایه گذارانش به همراه می آورد؛ سهامدارانی که دیروز شاید توان اجاره یک زیرپله را نداشتند و امروز در جمع میلیاردرهای بورس قرار دارند. بررسی بازدهی بورس به کار بردن سرمایه مازاد در بورس تهران برای سهامدارانش نشان از این دارد که این بازار در سال جاری به طور میانگین بالغ بر 49 درصد بازدهی برای سهامداران به ارمغان آورده است و در مقایسه با سال گذشته، روند بازدهی در آن افزایش قابل توجهی داشته است.

هر چند همچون دیگر بازارها استثناهایی هم در این بازار وجود دارد و شرکت هایی بودند که میزان بازدهی سهام آنها حتی به 100 درصد هم رسیده است؛ اما این یک استثناست و در مورد همه بازار صدق نمی کند.

به هر حال در هر فرصتی که می خواهید سرمایه گذاری کنید، باید صبور باشید و تحمل داشته باشید؛ چون معامله دو طرف دارد، یکی سود، دیگری زیان. اگر امسال سود کردیید، سعی کنید بدون غرور برای سال آینده سرمایه گذاری کنید. اگر هم زیان دیدید، در انتخابتان تجدید نظر کنید یا دقت بیشتری در سرمایه گذاری به خرج دهید.

بورس محلی مطمئن برای سرمایه گذاری

برای اینکه سندی برای آنچه در بالا بدان اشاره شد داشته باشیم، گفت و گویی با مدیر آموزش بورس ترتیب داده ایم که در پی می آید. در این خصوص سید محمد هاشمی نژاد، مدیر آموزش شرکت بورس تهران، به تشریح روش های ورود به بورس اوراق بهادار و شناسایی سود در این بازار پرداخته است.

وی در پاسخ به این سوال که در قدم اول چه باید کرد، می گوید: در یک تقسیم بندی ساده، افراد جامعه را می توان به دو گروه تقسیم کرد؛ یک گروه کسانی هستندکه پول، سرمایه یا پس انداز دارند اما نمی توانند با آن کار کنند و گروه دوم کسانی هستند که توانایی انجام فعالیت های اقتصادی دارند اما سرمایه و پول کافی ندارند.

این دو گروه علاوه بر اینکه یکدیگر را نمی شناسند و تعداد آنها نیز به کار بردن سرمایه مازاد در بورس کم نیست، دارای ویژگی های مختلفی هستند.یکی از کارهای اساسی بورس همین است که با ایجاد یک فضای مناسب و قانونمند، زمینه ای فراهم آورد تا از طریق آن برآوردن تمامی خواسته های قانونی طرفین با حفظ حقوق آنها میسر شود.

بورس یک مشکل بسیار بزرگ دیگر را نیز حل کرده است؛ به طوری که می توان ادعا کرد حل این مشکل باعث گسترش سرمایه گذاری و در نتیجه توسعته یافتگی و پیشرفت سریع تر کشورهای جهان شده است و آن این است که افراد مختلفی که با سرمایه های متفاوت وارد بورس می شوند و در فعالیت های اقتصادی بزرگ مشارکت می کنند، در هر زمان که تصمیم بگیرند، سهم و سرمایه خود را به قیمت مناسب می فروشند.

هاشمی نژاد در پاسخ به این سوال که چگونه می توان در بورس سرمایه گذاری کرد، اینگونه می گوید: اولین کاری که برای سرمایه گذاری در بورس باید انجام داد، گرفتن «کد معاملاتی» است. این کد به منظور راحت تر شدن و سرعت یافتن بیشتر کار به افراد داده می شود؛ همانطورکه بانک به مشتری خود شماره حسابی می دهد که مشتری با آن شماره شناخته می شود.

اما مهمترین مساله روش های کسب سود در بورس است. مدیر آموزش بورس که خود نیز به این موضوع اذعان دارد، در این باره اینگونه توضیح می دهد: در بورس، سرمیاه گذاران بازار اغلب از راه های متعدد به کسب سود در بازار بورس می پردازند. از جمله:

نوسانات قیمت سهام

استفاده از نوسانات قیمت سهام برای کسب سود در بازار روشی است که اغلب سرمایه گذاران در بازار از آن استفاده می کنند. در این روش سرمایه گذار با توجه به وضعیت شرکت و صورت های مالی آن و بررسی وضعیتی اقتصادی و حوزه فعالیت شرکت، تصمیم به خرید سهام شرکت در یک دوره کتاه مدت یا بلند مدت از نوسانات قیمت آن می گیرد و از این طریق به سود می رسد؛ برای مثال یک سرمایه گذار سهامی را در قیمت 300 تومان خریداری می کند و پس از گذشته مدتی که پیش بینی کرده است، به فروش سهام در قیمت 900 تومان می پردازد. در واقع در این مدت او توانسته است با خرید و فروش سهام یک شرکت در یک دوره (معمولا کمتر از یک سال) به 20600 تومان به ازای هر سهم و معادل 50 درصد سودت برسد. البته ممکن است که این پیش بینی ها هم اشتباه باشد و سهام به کار بردن سرمایه مازاد در بورس با کاهش روبرو شود که در این حالت سهام دار ضرر می کند.

سود سهام سالانه

راه دیگری که با استفاده از آن می توان به کسب سود در بورس پرداخت، استفاده از سود سالانه سهام است. کسانی از این روش در بازار سهام استفاده می کنند که با توجه به وضعیت مالی شرکت و نحوه تقسیم سود آن و سرمایه گذاری بلندمدت، اقدام به خرید سهام می کنند و در دوره ای که سهام دار شرکت هستند، از سودهای نقدی شرکت بهره می برند.

روش ترکیبی

در بورس، سرمایه گذاران معمولا از مجموع هر دو روش برای کسب سود در بازار استفاده می کنند؛ سهام را خریداری می کنند تا از نوسانات کوتاه و بلندمدت آن کسب سود کنند و در مجمع تقسیم سود اگر وضعیت شرکت را مناسب ارزیابی کردند، سهام را نگه می دارند تا از سود تقسیمی سالانه آن نیز استفاده کنند.

هاشمی نژاد در ادامه یک ابزار را برای شناسایی سود بدون دغدغه معرفی می کند و آن کسب سود از طریق صندوق های سرمایه گذاری است. وی در توضیح بیشتر می گوید: یکی از رایج ترین روش های سرمایه گذاری که مطمئن تر و راحت تر است، خریدواحدهای صندوق های سرمایه گذاری است؛ این صندوق با جمع آوری سرمایه های مردم شکل می گیرد و با بهره گیری از یک ساختار قانونمند در بورس و بازارهای دیگر، سرمایه گذاری می کندو به جای اینکه فرد مستقیما درگیر تحلیل وضعیت شرکت ها و خرید و فروش سهام باشد، مدیران این صندوق ها این فعالیت را انجام می دهند و سرمایه گذار از افزایش نرخ واحدهای صندوق ها سود کسب می کند. این صندوق ها هم به شکل درآمد ثابت و هم متغیر در بورس فعالیت می کنند



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.