الگوی بازگشتی سه قله


پین بار نزولی و پین بار صعودی

الگوهای کلاسیک معروف که هر سرمایه‌گذار باید بشناسد

الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آن‌ها می‌تواند کمک زیادی به تحلیل و انجام معاملات بهتر کند. هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه شناسایی شده که به دلیل استفاده زیاد کاربران از آن‌ها، اعتبار بالایی دارند. این الگوها در بازار سرمایه به‌راحتی قابل‌تشخیص هستند، ولی شناخت درست و صحیح الگوهای کلاسیک معروف بسیار مهم است. شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس می‌شوند. الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله‌گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام می‌پردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند. یکی از بارزترین ویژگی‌های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آن‌هاست، به گونه‌ای که به راحتی می‌توان در هر نمودار و هر تایم فریم، آن‌ها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی می‌توانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش‌بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند.

بررسی الگوهای کلاسیک معروف

۱- الگوی سر و شانه

این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به‌حساب می‌آید و تقریباً می‌توان گفت محبوب‌ترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثبات‌شده است. تشکیل این الگو می‌تواند موجب وقوع یک نقطه‌ی عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاه‌مدت و معمولی باشد.

الگوی سر و شانه از الگوهای کلاسیک معروف

بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانه‌ای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکل‌گیری سه قله به صورت متوالی تشکیل می‌شود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانه‌ها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانه‌های انسان در نمودار به وجود می‌آید. این الگو معمولاً پس از یک‌روند قوی رخ می‌دهد و برحسب شرایط بازار، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریب‌الوقوع باشد. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه‌ی فاصله‌ی قله‌ی دوم تا خط گردن است.

۲- سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو یکی از پرتکرارترین الگوهای کلاسیک معروف و بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانی‌مدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانه‌ای از احتمال صعود بازار است. از لحاظ نموداری این الگو نشان‌دهنده‌ی دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه‌ی حرکت اصلی است که در نهایت با تشکیل آن انتظار می‌رود روند غالب تغییر یافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد.

الگوی سقف دوقلو

الگوی کف دوقلو از لحاظ تئوریک نشان‌دهنده‌ی این است که پس از یک روند قوی نزولی، سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانسته‌اند روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یک‌روند نزولی قوی رخ می‌دهد و در نهایت با تسلط دوباره‌ی فروشندگان، بازار افت می‌کند.

۳- سقف سه‌قلو

این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو از الگوهای کلاسیک معرف و یک الگوی برگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه‌قلو تبدیل می‌شود. به بیان دیگر به‌جای دو سقف یا کف به سه سقف یا کف تبدیل می‌شود. درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهده شده را کف و سقف سه‌قلو می‌نامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه‌ی بالقوه‌ای از احتمال تغییر روند بازار است. از آنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس از لحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب می‌شود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله‌گران در راستای ادامه‌ی روند غالب بازار است. از آنجا که تشکیل الگوی سه‌قلو زمان بیشتری طول می‌کشد، می‌توان استنباط کرد که سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و در نتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد.

الگوی سقف سه قلو

به عنوان مثال، در الگوی کف سه‌قلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله‌ی اول را مشاهده کنند، به این نتیجه می‌رسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیه شده و باید منتظر ادامه‌ی روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمت‌ها می‌شوند. اما این بار در آستانه‌ی مقاومت سخت ناشی از قله‌ها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابل‌ملاحظه‌ی حجم معاملات در نقطه‌ی شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل می‌گیرد.

۴- الگوی پرچم (FLAG)

این الگو، یکی از الگوهایکلاسیک معروف و ادامه‌دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه می‌دهد. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکل‌گیری یک‌روند قوی در بازار به وقوع می‌پیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یک‌روند پرقدرت، اصطلاحاً باعث استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه‌ی روند اصلی می‌شود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابل‌اطمینانی داشته باشیم، می‌توان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچ‌وجه توصیه نمی‌شود.

الگوی پرچم

بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک به‌صورت کانال‌های افقی، مورب و یا کنج، متوقف شده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه می‌دهد. هرچه فاز اصلاحی مدت زمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار می‌رود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگ‌تری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، نشانه‌ی افزایش دوباره‌ی قیمت بوده و تشکیل پرچم نزولی از ادامه‌ی روند نزولی خبر می‌دهد.

۵- الگوی مثلث (Triangles)

این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به‌طورکلی اگر بتوانیم به صورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به‌حساب می‌آید. این الگو می‌تواند به‌صورت بازگشتی یا ادامه‌دهنده باشد و یکی از الگوهای کلاسیک معروف شناخته می‌شود.

الگوی مثلث از الگوهای کلاسیک معروف

۶- الگوی دره (Wedges)

این الگو همانند مثلث است با این تفاوت که به‌صورت یک کنج تشکیل می‌شود و قوانین آن مطابق با قوانین مثلث است.

الگوی دره در بورس۷ - الگوی الماس (Diamonds)

این الگو از الگوهای کلاسیک معروف و برگشتی بوده و اگر در روند صعودی، سهم وارد این الگو شود، نزولی می‌شود. این الگو به‌صورت برعکس نیز صادق است.

الگوی کلاسیک الماس

۸- الگوی فنجان و دسته (CUP)

این الگو برای ادامه‌ی روند در مسیر صعودی استفاده می‌شود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، به اندازه‌ی قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو می‌تواند به‌صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته‌ی کوچک در قسمت راست الگو تشکیل می‌شود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.

الگوی فنجون و دسته از الگوهای کلاسیک معروف

۹- الگوی مستطیل

این الگو نیز بسته به خروج سهم می‌تواند صعودی یا نزولی باشد، به‌نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده‌ی مقاومتی توانسته به اندازه‌ی عرض مستطیل رشد کند. الگوی مستطیل را می‌توان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آن‌ها تمایز قائل شویم، زیرا از لحاظ کارآیی بسیار متفاوت هستند. به‌طور کلی این الگو نیز از الگوهای کلاسیک معروف و نوع ادامه دهنده‌ی روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یک روند پرقدرت محسوب می‌شود. زمانی که روند مشخصی قابل‌ملاحظه باشد، در صورت مشاهده‌ی الگوی مستطیل در نمودار، می‌توان بر مبنای آن تصمیم‌گیری کرد، این الگو نیز مانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد.

الگوی مستطیل در تحلیل بورس

از طرف دیگر، الگوی مستطیل به الگوهای سقف و کف چندقلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده‌ی کوچکی بین حمایت و مقاومت‌های افقی نوسان می‌کند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکان‌پذیر است. محدوده‌ی نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه‌ی آن، مسیر آتی بازار را مشخص می‌کند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یک روند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه‌ی ادامه‌ی روند نزولی است. حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل، یعنی فاصله‌ی بین سقف و کف‌های محدوده‌ی نوسانات است.

8 مورد از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

در تجزیه و تحلیل تکنیکال، جابه جایی بین روندهای صعودی و نزولی در اغلب اوقات با استفاده از الگوهای قیمتی صورت می گیرد. با توجه به تعریف، الگوهای قیمتی، یک نوع پیکربندی کلی از حرکت قیمت را ارائه می دهند که چارچوب آن از طریق یکسری خطوط روند و منحنی ها مشخص می شوند.

زمانی که الگوی قیمت در روند دچار تغییر جهت شود ،یک الگوی معکوس رخ داده است. ادامه ی الگو نیز زمانی اتفاق می افتد که روند پس از یک مکث کوتاه مجدداً به مسیر خود ادامه دهد. مدت هاست که تحلیل های تکنیکال از الگوهای قیمت جهت بررسی حرکت های فعلی و پیش بینی حرکت های آینده در بازار استفاده می شوند.

تشخیص الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند

از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از مجموعه ای از خطوط روند و منحنی های خاص مشخص می شوند، درک ماهیت خطوط روند و طریقه ی ترسیم آن ها بسیار حیاتی خواهد بود. خطوط روند به تحلیلگران این امکان را می دهد تا نقاط حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت مشاهده کنند. یک خط روند زاویه دار یا صعودی زمانی اتفاق می افتد که قیمت ها با بیشینه ی افزایشی (higher high) و یا کمینه ی افزایشی (higher low) روبرو می شوند. لذا خطوط روند رو به بالا از طریق اتصال کمینه های افزایشی ترسیم می شوند.

برعکس، یک خط روند رو به پایین در جایی اتفاق می افتد که الگوهای قیمتی به صورت بیشینه ی کاهشی (lower high) و یا کمینه ی کاهشی (lower low) باشند.

الگوهای قیمتی مستمر یا ادامه دار (Continuation price pattern)

الگوهای قیمتی که بیانگر یک وقفه ی موقت در روند موجود باشند در اصل به عنوان الگوهای ادامه دار شناخته می شوند. زمانی که الگوها در حال شکل گیری هستند هیچ راهی برای تشخیص روند ادامه دار یا معکوس وجود ندارد. لذا باید توجه بسیار دقیقی به خطوط روندی داشته باشید که برای ترسیم الگوهای قیمتی استفاده می شوند. اگر قیمت ها به روند خود ادامه دهند، به عنوان الگوهای ادامه دار شناخته می شوند که شامل موارد ذیل هستند، البته هر یک را به تفصیل مورد بررسی قرار خواهیم داد.

  • الگوی پرچم سه گوش (pennants)
  • الگوی پرچم (flag)
  • الگوی کنج (wedge)
  • الگوی مثلث (triangle)
  • الگوی فنجان و دسته (cup and handle)

الگوهای قیمتی پرچم سه گوش (pennants)

این الگو با دو خط روند رسم می شوند که در نهایت به یکدیگر می رسند. یکی از ویژگی های پرچم سه گوش آن است که خطوط روند در دو جهت حرکت می کنند. یعنی یک خط روند، نزولی و دیگر صعودی می باشد. به شکل زیر توجه فرمائید.

مقدمه ای بر تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی پرچم (flag)

پرچم ها با استفاده از دو خط روند موازی ساخته می شوند. که می توانند به سمت بالا، پایین و یا به شکل افقی باشند. پرچمی که دارای شیب در جهت بالا باشد، به شکل مکث (pause) در روند نزولی بازار ظاهر می شود، یک پرچم با انحراف رو به پایین، یک فرآیند break را در روند صعودی بازار نشان می دهد. شکل گیری ساختار پرچم معمولاً دوره هایی از کاهش حجم را با خود به همراه دارد که مجدداً با شکست الگوهای قیمتی بهبود می یابد.

مقدمه ای بر تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی کنج (wedge)

الگوهای قیمتی کنج، با توجه به آنکه از طریق دو خط روند همگرا رسم می شوند، بیش تر شبیه الگوهای پرچم سه گوش هستند. با این وجود این الگوها، زمانی که هر دو خط روند، در یک جهت بالا یا پایین حرکت می کنند، مشخص می شوند. الگویی که در جهت پایین قرار دارد، یک مکث یا pause را در روند صعودی خود نمایان می کند و یا بالعکس.

مقدمه ای بر تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی مثلث (triangle)

مثلث ها جزو محبوب ترین الگوهای قیمتی محسوب می شوند، که در تحلیل های تکنیکال به وفور مورد استفاده قرار می گیرند. سه نوع رایج الگوی مثلث وجود دارد، که عبارتند از متقارن، صعودی، نزولی، که می توانند تا چندین ماه نیز ادامه داشته باشند.

نوع متقارن زمانی اتفاق می‌افتد که دو خط روند در جهت یکدیگر همگرا باشند، و تنها احتمال بروز شکست را بازگو می کنند و نه جهت. نوع صعودی با یک خط روند صاف بالا و یک خط روند پایین مشخص می شوند و بیانگر احتمال بروز شکست بیش تر هستند. مثلث های نزولی، دارای یک خط روند پایین مسطح، و همچنین یک خط روند نزولی در بالا هستند که نشان دهنده ی احتمال شکست قیمت می باشند. اندازه ی شکستگی ها با ارتفاع ضلع چپ مثلث یکسان است، همان طور که در شکل زیر می بینید.

مقدمه ای بر تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی

الگوی فنجان و دسته (cup and handle)

الگوهای قیمتی فنجان و دسته، جزو الگوهای بسیار سرسخت هستند که در آن روند صعودی دچار ایست یا توقف می شود اما مجدداً با تأیید الگو ادامه می یابند. موقعیت “فنجان” باید به شکل “U” باشد. “دسته” در سمت راست “فنجان” ساخته می شود، که شبیه به flag یا الگوهای pennants هستند. زمانی که “دسته” تکمیل می شود، احتمال دارد سهام در بالاترین سطح خود شکسته شود و مجدداً روند خود را از همان سطح بالا ادامه دهد. در شکل زیر می توانید این الگو را مشاهده کنید.

مقدمه ای بر تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی

الگوهای بازگشتی یا Reversal Patterns

الگوهای قیمتی که دچار تغییر در روند می ‌شوند با عنوان الگوهای بازگشتی می شناسند. این الگوها دوره هایی را نشان می دهند که به نوعی بیانگر اتمام انرژی و پویایی بازارهای گاوی (صعودی) و یا خرسی(نزولی) است. روندهای پابرجا دچار ایست شده و سپس با انرژی افزون تر، به جهت جدیدی می روند. به عنوان مثال، یک روند صعودی می تواند در نقطه ای از بازار مکث کند و جای خود را به روند نزولی بدهد.

زمانی که الگوهای قیمتی پس از ایست کامل، معکوس می شوند، به عنوان الگوهای بازگشتی شناخته می شوند. نمونه هایی از این الگوهای بازگشتی عبارتند از :

  • الگوهای سر و شانه (head & shoulder)
  • الگوی دو قله یا سقف های دوقلو(double tops)
  • الگوی دو دره یا دره های دوقلو (double bottom)

الگوهای سر و شانه (head & shoulder)

این الگوهای قیمتی می توانند در بالا یا پایین بازار شکل بگیرند و شامل سه موج هستند. قله یا دره اولیه، از طریق یک موج ثانویه بزرگ تر دنبال می شود و سپس یک موج سوم در تطابق با موج اول به مسیر خود ادامه می دهد. روند های صعودی که از طریق الگوهای سر و شانه منقطع می شوند ، احتمال دارد یک روند معکوس را تجربه کنند و یک روند نزولی داشته باشند و بالعکس.

با توجه به شکل زیر، خطوط روند افقی و شیب دار، می توانند به شکل ترسیمی قله ها و دره هایی که بین سر و شانه ها ایجاد شده اند را به یکدیگر متصل کنند. از طرفی با شکسته شدن قیمت و کاهش آن ممکن است حجم نیز کاهش یابد.

مقدمه ای بر تحلیل تکنیکال الگوهای قیمتی

الگوهای دو قله و دو دره (double tops & double bottom)

الگوهای قیمتی دو قله و دو دره نشان دهنده ی مناطقی هستند که بازار دو تلاش ناموفق جهت شکست سطوح حمایت و مقاومت داشته است. در مورد دو قله نیز که اکثرا شبیه M هستند. موج اولیه تا سطح مقاومت، با یک تلاش ثانویه شکست خورده همراه است، که نتیجه ی آن منجر به بروز روند معکوس خواهد شد.

از طرف دیگر، دو دره شبیه حرف W است و زمانی رخ می دهد که قیمت بخواهد سطوح حمایتی را پشت سر بگذارد و دومین تلاش ناموفق خود را نیز جهت شکست سطوح حمایتی انجام دهد. همان طور که در شکل زیر مشاهده می کنید این حالت موجب تغییر روند می شود.

۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی که هر تریدر باید بداند!

در این مقاله ، ما در مورد پنج الگوی بازگشتی بسیار قدرتمند و قابل اطمینان در بازار های بورس بحث و کنکاش خواهیم کرد. به طور کلی ، الگوهای بازگشتی پتانسیل بسیار بالایی در ارائه‌ی نسبت ریسک به ریوارد (risk-reward) مطلوب دارند. لذا خواهیم آموخت که چطور از طریق شناسایی این الگوها معاملات پر بازده ای را تجربه کنیم.

الگوهای بازگشتی در واقع تغییر جهت از بازارهای افزایشی به بازارهای نزولی و بالعکس را نشان می دهند. ما می توانیم جهت پیش بینی حرکات آینده از این الگوها استفاده کنیم و همچنین در مواقع لازم معاملات را به شکل باز یا بسته قرار دهیم.

الگوهای بازگشتی سر و شانه چیست؟ (Head & Shoulders)

الگوهای Head & Shoulders جزو الگوهای بازگشتی بسیار منحصر به فرد می باشند. آن ها یک ساختار نموداری هستند که توسط سه قله ی قیمتی ایجاد می شوند. دو قله در قسمت پهلو یا کناره ها که اغلب دارای ارتفاع یکسانی هستند، و قله ی دیگر در وسط و بالاترین نقطه قرار دارد.

آن ها قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در بازار بورس محسوب می شوند. این الگوها دقیقاً از نام خود تبعیت می کنند به این صورت که دارای یک سر (Head) در وسط، و دو شانه (Shoulders) در کناره های خود می باشند. در روند های صعودی ، قیمت، یک قله را تشکیل می دهد که درواقع همان شانه سمت چپ می باشد.بعد از آنکه اصلاحات فنی انجام شد ، قیمت یک قله ی بالاتری را به عنوان Head یا سر شکل می دهد.

در آخر نیز ، قیمت یک سطح بیشینه ی کاهشی(lower high) ایجاد می کند که شانه راست مجموعه می باشد. خطی که هر سه دره را به هم متصل می کند ، خط گردن یا Neckline نامیده می شود. تأیید این الگو پس از آنکه Neckline شکسته شد، صورت می گیرد. لحظه ای که Neckline شکسته می شود درواقع یک سیگنال بازگشتی نیز تولید می شود و دقیقاً لحظه ای است که شما باید به دنبال پوزیشن یا موقعیت خرید یا فروش باشید.

به مثال زیر توجه کنید :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی bearish، سر و شانه های معکوس

الگوهای بازگشتی دو قله ودره چیست؟ (Double Top & Bottom)

الگوهای دو قله و دو دره هر دو جزو الگوهای بازگشتی هستند.الگوهای دو قله در اغلب اوقات پس از یک روند صعودی قابل توجه و مفید رخ می دهند. در روند های صعودی ، قیمت، همیشه قله های افزایشی و یا کمینه های افزایشی (higher low) را ایجاد می کند.

این الگوهای اصطلاحاً دوقلو توسط دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل می شوند. موقعیت دو قله با ارتفاع یکسان، پس از آنکه یک روند صعودی رخ داد، نشان دهنده ی این است که خریداران در وضعیت از دست دادن قدرت خرید خود هستند.

پایین ترین و آخرین سطح بین دو قله trigger line نامیده می شود. این الگوهای بازگشتی تنها زمانی تکمیل می شود که خط تریگر(trigger line) بریک اوت (breakout) شود. زمانی که این اتفاق می افتد، درواقع سیگنالی برای ما خواهد بود تا به تغییرات قیمت جهت رسیدن به موقعیت فروش توجه داشته باشیم.

دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله عمل می کنند و معمولاً پس از روندهای نزولی مورد توجه قرار می گیرند. در روندهای نزولی ، قیمت دره های کاهشی (lower bottoms) و ارتفاع های کاهشی (lower heights) را ایجاد می کند.

در الگوهای بازگشتی دو دره ، قیمت، دو دره در یک سطح ایجاد می کند و فروشندگان موفق به ایجاد دره های کاهشی (lower bottom) نمی شوند. این حالت نشان می دهد که فروشندگان قدرت خود را از دست داده اند و فرصتی پیش می آید تا یک روند معکوس یا بازگشتی به وجود آید.

این الگوها زمانی تکمیل می شوند که خط تریگر (trigger line) ،که بین دو دره قرار دارد، توسط قیمت شکسته شود.

وقتی این موقعیت ایجاد می شود ما باید به دنبال وضعیت خرید باشیم.

مثال ها :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کازیمودو چیست؟ (Quasimodo Pattern)

Quasimodo قطعاً یکی از بهترین و قدرتمندترین الگوهای بازگشتی جهت شناسایی روندهای معکوس هستند.

به طور نسبی ، الگوی Quasimodo یک متد و روش منظمی را در بین تریدرهایی که از طریق تحلیل تکنیکال فعالیت می کنند، ایحاد کرده است.مانند الگوهای بازگشتی قبلی که در مورد آن صحبت کردیم ، Quasimodo اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی رخ دهد ، قطعاً فرصت های خوبی را برای شما مهیا می کنند.

ساختار الگوی Quasimodo چندان پیچیده نیست. روند صعودی یا uptrend ، سبب ایجاد قله های افزایشی(higher peak) و کمینه های افزایشی (higher low) می شود. سپس ، از آخرین پیک، قیمت کاهش پیدا کرد و یک شکل کمینه ی کاهشی (lower low) را ایجاد کرد. کمینه ی کاهشی نشان می دهد که روند از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر پیدا کرده است.

معمولاً سطح ورود، آخرین پیک قیمت خواهد بود. روند نزولی قیمت یک کمینه کاهشی(lower low) و پیک های کاهشی (lower peaks) ایجاد می کند. سپس ،از آخرین دره، قیمت یک بیشینه ی افزایشی (higher high) جدید را ایجاد می کند. این بیشینه ی افزایشی که بعد از تعداد زیادی بیشینه ی کاهشی رخ می دهد نشان می دهد که مومنتوم قیمتی از نزولی به صعودی تغییر کرده است.

مثال ها:

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کندل استیک پوششی چیست؟ (engulfing candlestick)

این الگوها توسط دو کندل تشکیل می شوند. الگوهای بازگشتی صعودی پس از یک روند نزولی نمایان می شوند، شروع آن با یک کندل نزولی می باشد که توسط یک کندل بزرگ صعودی دنبال می شود که کندل نزولی را پوشش می دهد. کندل صعودی پوشاننده (bullish engulfing candle) باید بالاتر از کندل های بیشینه ی قبلی بسته یا close شود. این حالت نشان می دهد که خریداران آماده ی فعالیت شدند و ما باید به دنبال ایجاد یک تنظیم قیمت جهت شکل دادن موقعیت خرید باشیم.

یک الگوی کندل پوشاننده نزولی (bearish engulfing candle) پس از روندهای بالا رونده و صعودی ایجاد می شوند. اولین کندل در این ساختار کندل صعودی می باشد و کندل دوم یک کندل نزولی است که کندل صعودی را پوشش داده است. کندل نزولی پوشاننده باید در زیر کندل های کمینه قبلی بسته شود.

زمانی که این حالت رخ می دهد ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت فراهم کردن موقعیت فروش باشیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده ی صعودی

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده نزولی

الگوهای کندل استیک چیست؟ (pin bar)

ساختار یک پین بار (pin bar) صعودی با یک دم بلند در قسمت پایین شروع می شود ، که به آن wick یا”فتیله” می گویند. دم باید حداقل ۲/۳ از کل اندازه کندل باشد که به معنی سایه کاهشی (lower shadow) نیز هست.

سپس ، یک بدنه کوچک که ناحیه ای بین قیمت باز و بسته قرار دارد و در بعضی از آنها نیز یک دم کوچک در بالای آن وجود دارد. وقتی پس از یک روند نزولی این نوع ساختار شکل می گیرد ، نشان دهنده ی آن است که به زودی یک روند بازگشتی رخ می دهد. در نتیجه ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت ایجاد موقعیت خرید باشیم.

ساختار یک Pin bar نزولی دقیقاً برعکس مورد قبل است ، این قسمت با دم بلند در بالا ،و در برخی موارد یک بدنه و دم کوچک در پایین است. زمانی که الگوی نزولی Pin Bar بعد از یک روند صعودی رخ می دهد ، ما باید شروع به جستجوی تنظیمات قیمت جهت ایجاد موقعیت فروش کنیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

پین بار نزولی و پین بار صعودی

انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار می‌روند؟

Article4

اگر می‌خواهید یک تحلیل‌گر حرفه‌ای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک می‌کنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیق‌تر شناسایی کنید. به طور کلی الگو‌های قیمتی به ۴ دسته از جمله الگو‌های کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی تقسیم می‌شوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه الگوی بازگشتی سه قله تحلیل همراه باشید.

مقدمه‌ای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

  • در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
  • طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شود.
  • هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب می‌شود.
  • از طرفی پس از یک الگوی ادامه‌دهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا می‌کند.
  • برخی از الگو‌های ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روند‌ها محسوب می‌شوند.
  • تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیش‌بینی حرکات آتی بازار می‌پردازند.

الگو‌های کلاسیک تکنیکال

یکی از روش‌های پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.

خطوط روند در تحلیل تکنیکال

  • از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
  • خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
  • این‌ها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوت‌های کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوت‌های سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
  • نحوه ترسیم خطوط روند می‌تواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم می‌نمایند و برخی از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.
  • در نمودارهای روزانه، تحلیل‌گران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.

انواع الگو‌های قیمتی

به طور کلی الگو‌های قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم می‌شوند.

1- الگو‌های ادامه دهنده:

الگوهای ادامه‌دهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روند‌ها شکل می‌گیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه می‌دهد.

2- الگو‌های برگشتی:

الگوهای برگشتی مشابه الگو‌های ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روند‌ها هستند. با شکل گیری این الگو‌ها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت می‌کند.

الگوهای ادامه دهنده

  • یک الگوی ادامه دهنده را می‌توان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را می‌گیرند، یا زمانی که خرس‌ها در طول یک روند نزولی برای لحظه‌ای استراحت می‌کنند.
  • در زمان تشکیل الگو‌های قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامه‌دهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
  • به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
  • پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
  • تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می‌کنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
  • به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتاب‌تر خواهد بود.

متداول‌ترین الگو‌های ادامه دهنده

رایج‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده اینها هستند:

  • مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند.

  • پرچم: پرچم‌ها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شده‌اند.

  • کنج: کنج‌هایی که با دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.

  • مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.

الگو‌های قیمتی برگشتی

  • در این الگوها، نمودار قیمتی بعد از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی می‌شود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
  • در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
  • به‌ واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود می‌آید که روند بعدی را تحت تأثیر خود می‌گذارد.

متداول‌ترین الگوهای برگشتی

در اینجا می‌خواهیم درباره رایج‌ترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)

شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس الگوی بازگشتی سه قله ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.

دو قله (Double Tops & Bottoms)

سه قله (Triple Tops & Bottoms)

تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی

  • در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازار‌های مالی استفاده می‌شود.
  • این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
  • امواج را می‌توان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش می‌کنند از روند بازار سود ببرند را می‌توان سوار بر موج توصیف کرد.

آشنایی با تئوری امواج الیوت

  • این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
  • پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقه‌ای در شاخص‌های مختلف کرد.
  • این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیش‌بینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
  • از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خصوصی تبدیل شده است.
  • او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمی‌کنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
  • امواج الیوت را می‌توان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخص‌های تکنیکال، برای شناسایی فرصت‌های خاص مورد استفاده قرار داد.
  • معامله‌گران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.

امواج الیوت چگونه کار می‌کنند

بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی می‌کنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه می‌گوید که حرکت قیمت سهام را می‌توان پیش‌بینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد می‌شود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی می‌کند:

امواج حرکتی

امواج اصلاحی

با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.

الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی

  • الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص می‌شود.
  • برخلاف سایر روش‌های رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش می‌کند تا حرکات آتی را پیش‌بینی کند.
  • از الگو‌های معروف یا متداول این سبک، می‌توان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.

هندسه و اعداد فیبوناچی

  • الگو‌های هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبت‌های فیبوناچی تکرار می‌شوند.
  • ریشه روش‌شناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.618 یا 1.618) است.
  • ن سبت‌های مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
  • ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می‌شود.
  • از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار می‌شود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده می‌شود که تحت تأثیر محیط‌ها و جوامعی هستند که در آن معامله می‌کنند.
  • با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معامله‌گران می‌توانند نسبت‌های فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیش‌بینی کنند.

مسائل مربوط به هارمونیک

  • ممکن است یک معامله‌گر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد می‌کند.
  • این می‌تواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معامله‌گر صبور و منتظر تنظیمات ایده‌آل باشد.
  • الگوهای هارمونیک می‌توانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما می‌توان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
  • این خط زمانی رخ می دهد که یک معامله‌گر در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
  • وقتی این اتفاق می‌افتد، معامله‌گر می‌تواند در معامله‌ای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
  • بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
  • دقت کنید که این الگوها ممکن الگوی بازگشتی سه قله است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
  • همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
  • اینها می‌توانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود و خروج استفاده شوند.
  • چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
  • بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
  • ماهیت فراکتال بازارها اجازه می‌دهد که این نظریه در تایم فریم‌های متفاوت اعمال شود.

الگو‌های کندلی یا شمعی ژاپنی

نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، داده‌ها را در بازه‌های زمانی متعدد نمایش می‌دهند. قدمت نمودار‌های شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم بر‌می‌گردد. نمودار‌های شمعی ژاپنی نسبت به نمودار‌های میله‌ای و خطی ساده‌تر و مفیدتر هستند. کندل‌ها الگوهایی می‌سازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیش‌بینی می‌کنند.

استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیک‌های نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا می‌توانند ده‌ها مورد از این الگو‌ها را شناسایی کنند که نام‌های مختلفی به صورت زیر دارند:

الگو پوشش ابر سیاه

ستاره صبحگاهی

ستاره شامگاهی

الگوی پوشا

الگوی نافذ

علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در ده‌ها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شده‌اند.

مرد به دار آویخته

الگوهای پرایس اکشن

در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگو‌های مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگو‌های شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.

اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معامله‌گر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبک‌ها به نام این افراد شناخته می‌شوند. از اصلی‌ترین استراتژی‌های شناخته‌شده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:

  • لنس بگز (Lance Beggs):الگوی بازگشتی سه قله نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معامله‌گری شما (Your Trading Coach) است.
  • گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپ‌های معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
  • ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نام‌های معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
  • یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته می‌شود.

کلام آخر

یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی بررسی الگو‌های قیمتی است. به طور کلی الگو‌های قیمتی شامل الگو‌های کلاسیک (الگو‌های قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشته‌اید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

سوالات متداول

الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده‌ می‌شوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.

به طور کلی الگو‌های قیمتی به ۴ دسته از جمله الگو‌های کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی تقسیم می‌شوند.

منابع

“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.

“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.

“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.

“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.

آموزش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به زبان ساده

این روزها برای موفقیت در انجام معاملات بازار مالی استفاده از تحلیل تکنیکال امری بسیار مهم است. به دلیل توسعه ابزارهای تحلیل تکنیکال در چندین سال اخیر روش های گوناگون تحلیل تکنیکال در اختیار تحلیلگران قرار دارد. یکی از روش های تحلیل تکنیکال، الگوهای نمودار قیمت دارایی ها هستند که در پیش بینی روند در بازار نقش مهمی دارند. از پرکاربردترین الگوها می‌توان به الگوی سر و شانه اشاره کرد که به طور جدی مورد توجه تحلیلگران تکنیکال قرار دارد. در این مقاله به بررسی الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال می‌پردازیم.

الگوی سر و شانه چیست؟

یکی از پرکاربردترین الگوهای مورد استفاده تحلیلگران ارز دیجیتال و بازار بورس ایران ، الگوی سر و شانه یا Head And Shoulders می‌باشد. شکل ظاهری این الگو از سه قله تشکیل شده است که بطور مداوم پشت سر هم قرار دارند. قله وسط این الگو بالاتر از دو قله دیگر قرار می‌گیرد. دلیل نامگذاری الگوی سر و شانه شکل ظاهری آن می‌باشد که شبیه به سر و قله های کناری شبیه به شانه هستند. الگوی سر و شانه نوعی الگوی قیمتی بازگشتی است. در الگوی بازگشتی روند قیمت پس از تشکیل الگو در آن تغییر قیمت می‌دهد. این الگو یکی از مورد اعتمادترین الگوی برگشتی می‌باشد که نشان دهنده پایان روند صعودی یا نزولی است.

نمونه الگو و سرشانه

تحلیلگران مبتدی به راحتی می‌توانند الگوی سروشانه در تحلیل تکنیکال را شناسایی کنند. یکی از نشانه های مهم تشخیص الگوی سر و شانه یک خط مبنا است که اصطلاحا خط گردن گفته می‌شود. با توجه به شکل بالا که نشان دهنده یک روند صعودی در قیمت است و احتمالا از حالت صعودی وارد فاز نزولی می‌شود.

انواع الگوهای سروشانه در تحلیل تکنیکال

در این بخش به دو حالت الگوی سر و شانه به اسم «الگوی سر و شانه سقف» و «الگوی سر و شانه کف یا معکوس» می‌پردازیم.

1- الگوی سر و شانه سقف

الگوی سر و شانه سقف در پایان حرکت صعودی اتفاق میوفتد و باعث تغییر بازار از صعود به نزول قیمت می‌شود. در این الگو ابتدا شانه چپ ایجاد می‎گردد. پس از تشکیل قله قیمتی روند کاهشی اتفاق می‌افتد سپس دوباره روند کاهشی به روند افزایشی تغییر می‌کند. این حالت تا تشکیل شدن یک قله بالا تر از شانه سمت چپ ادامه می‌یابد. بعد از تشکیل قله وسط دوباره روند، کاهشی خواهد بود سپس روند کاهشی رو به افزایش حرکت می‌کند و قله سمت راست یا همان شانه سمت راست را تشکیل می‌دهد. پس از تشکیل شدن قله سمت راست روند نزولی شدیدی ایجاد می‌شود. در این الگو مانند تصویر زیر سه قله تشکیل شده است که قله وسط بلندتر از دو قله سمت چپ و راست می‌باشد. برای انجام معاملات خود با استفاده از این الگو باید بعد از پیدا کردن حالت کلی الگو، منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. در زمان تشکیل این الگو امکان دارد بین تشکیل سر و کتف ها حرکات دیگری نیز دیده شود که در اصل قضیه تاثیر گذار نیستند.

الگو و سرشانه سقف

خلاصه شکل گیری الگوی سر و شانه سقف

  • شانه چپ: ابتدا افزایش قیمت، ایجاد یک قله و سپس کاهش قیمت
  • سر: ابتدا افزایش مجدد روند و شکل گیری قله بالاتر از قله اول، کاهش مجدد قیمت
  • شانه راست: ابتدا افزایش قیمت برای ایجاد قله راست، و در آخر افت شدید قیمت

2- الگوی سر و شانه کف یا معکوس

الگوی سر و شانه کتف یا معکوس پس از یک حرکت نزولی اتفاق می‌افتد و شروع به تشکیل شانه سمت چپ می‌کند. این شانه یک دره قیمتی بوده و پس از آن روند حالت صعودی پیدا می‌کند. بعد از مدتی روند از حالت صعودی به حالت نزولی برمی‌گردد. این روند تا زمان تشکیل یک دره بزرگتر از دره قبلی ادامه پیدا می‌کند و سر یا دره اصلی شکل می‌گیرد. سپس روند افزایش قیمت آغاز می‌شود. در ادامه این فرایند برای تشکیل دره سمت راست دوباره حالت صعودی به نزولی تغییر می‌کند. به این دره تشکیل شده، شانه راست می‌شود. در آخر روند صعودی نسبتا تندی شکل می‌گیرد. در زمان تشکیل این الگو امکان دارد بین تشکیل سر و کتف ها حرکات دیگری نیز دیده شود که در اصل قضیه تاثیر گذار نیستند.

الگو و سرشانه معکوس

خلاصه شکل گیری الگوی سر و شانه کتف یا معکوس

  • شانه چپ: ابتدا کاهش قیمت، ایجاد یک دره و بعد از آن افزایش قیمت
  • سر: کاهش قیمت، این کاهش تا زمانی اتفاق می افتد که پایین ترین دره تشکیل شود و سپس افزایش روند
  • شانه راست: کاهش قیمت و تشکیل دره سمت راست

هنگامی که گفته می‌شود الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است، چه معنایی دارد؟

نمودار قیمت در الگوهای بازگشتی در انتها دچار تغییر می‌شود. برای مثال نمودار که در حال افزایش می‌باشد را در نظر بگیرید این نمودار زمانی که قدرت فروشنده از خریدار بیشتر شود روند قیمتی تغییر کرده و یک الگوی بازگشتی را ایجاد می‌کند. یعنی روند از حالت صعودی به نزولی تغییر می‌کند. به همین دلیل به این الگوها، الگوی بازگشتی می‌گویند. این نوع الگوی بازگشتی مناسب برای حالت «فروش» است.

نوع دیگر نمودارهای هستند که روند نزولی را طی می‌کنند. روند نزولی در این الگوها تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که قدرت خریدار از فروشنده بیشتر شود در این حالت روند قیمتی تغییر کرده و الگوی بازگشتی اتفاق می‌افتد. یعنی نمودار از حالت نزولی به حالت صعودی تغییر حالت می‌دهد. این نوع الگوی بازگشتی مناسب برای حالت «خرید» است. تشخیص الگوهای بازگشتی کمک بسیار به معامله گر برای ورود یا خروج از یک معامله را می‌کند.

الگوی بازگشتی

نکته مهم دیگری که باید توجه کنید این است که در زمان تحلیل تکنیکال به الگوهای شکل گرفته توجه کرده و فقط روند قیمت را پیش بینی می‌کنیم که آیا روند صعودی خواهد بود یا نزولی. اما در زمان معامله و سرمایه گذاری علاوه بر تحلیل نمودار به بررسی موارد دیگر هم می‌پردازیم و قطعا حساسیت ما بیشتر از قبل می‌شود. اگر قصد دارید معاملات خود را به صورت حرفه ای انجام داده و کسب سود کنید حتما اطلاعات خود را در زمینه تحلیل تکنیکال و اصول معامله گری حرفه ای بیشتر کنید.

مفهوم خط گردن(neckline)

پس از آشنایی نسبی با انواع الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال در این بخش به توضیح کامل خط گردن می‌پردازیم. تا هیچ ابهامی برای کاربران درباره خط گردن وجود نداشته باشد. خط گردن سطح حمایتی و مقاومتی است. این خط در الگوی سر و شانه سقف خط حمایتی به حساب می‌آید و در الگوی سر و شانه کتف یا معکوس نوعی خط مقاومتی است. خط گردن یک راهنما برای تشخیص ورود یا خروج در یک معامله می‌باشد. برای مشاهده خط گردن و رسم آن حتما باید تا زمان تشکیل شانه راست و چپ منتظر ماند. برای ترسیم خط گردن در الگوی سر و شانه سقف، کف قیمت در شانه سمت چپ را به کف قیمت پس از تشکیل سر را به هم وصل کرده و خط گردن ایجاد می‌شود. همچنین در الگوی سر و شانه کتف اوج قیمت بعد از شانه چپ را به اوج قیمت پس از تشکیل سر وصل می‌کنیم و خط گردن این الگو تشکیل می‌شود.

خط گردن

نحوه انجام معامله با الگوی سر و شانه

مهمترین نکته در استفاده از الگوی سر و شانه و تصمیم گیری درباره خرید و فروش در بازار صبر کردن تا تشکیل شدن کامل الگو می‌باشد. زیرا ممکن است الگو اصلا تکمیل نشود. زمان تشکیل شانه سمت چپ و سر نسبت به نمودار حساس باشید و آن را زیر نظر بگیرید و بعد از تشکیل شده شانه سمت راست تصمیم گیری برای انجام معامله بستگی به میزان ریسک‌پذیری فرد دارد. معاملات خود را از قبل برنامه ریزی کنید و حتما نقاط ورود، حد سود و حد زیان را مشخص کنید. رایج‌ترین و معمول‌ترین نقطه ورود به معامله در محدودهٔ تقاطع خط گردن و روند شکل می‌گیرد. یک نقطه دیگر برای ورود به معامله، نیاز به حوصله و صبر دارد. این حالت که یک روش محتاطانه تر است پس از قطع شدن خط گردن، باید منتظر روند بازگشت مجدد بود و با اطمینان کامل وارد معامله شد. اگر قیمت در جهت شکست ادامه یابد، ممکن است فرصت به طور کامل برای معامله گر از دست برود.

تعیین حد ضرر با استفاده از الگوی سر و شانه

هر معامله گری برای ورود به بازار مالی باید حد ضرر را تعیین کند. الگوی سر و شانه نقش مهمی در تعیین حد ضرر دارد. برای تعیین حد ضرر در هر دو الگوی سر و شانه، شانه سمت راست را در نظر می‌گیریم. برای تعیین حد ضرر در الگوی سر و شانه کتف معمولا حد ضرر را بالاتر از شانه راست و برای تعیین حد ضرر در الگوی سر و شانه کتف حد ضرر را پایین تر از شانه راست در نظر گرفته می‌شود. در بعضی مواقع شانه راست با سر الگو در یک ارتفاع قرار می‌گیرند که در این صورت حد ضرر مطمئن را حوالی قیمت سر الگو قرار می‌دهند.

تعیین حد سود با استفاده از الگوی سر و شانه

همانطور که در تصویر زیر مشخص است پس از تشکیل شدن کامل الگوی سر و شانه حد سود بین فاصله سر و خط گردن تعیین می‌شود. در الگوی سر و شانه کتف یا معکوس زمانی که شانه راست تشکیل می‌شود و شروع به حرکت صعودی می‌کند، خط گردن قطع می‌شود. در این صورت پیش بینی می‌شود که قیمت دارایی به اندازه فاصله بین سر و خط گردن افزایش می‌یابد.

در الگوی سر و شانه سقف زمانی پس از شکسته شدن خط گردن پیش بینی می‌شود که به اندازه فاصله سر با خط گردن افت قیمت اتفاق بیفتد و در این صورت مانند تصویر زیر حد سود دوم را به اندازه قیمت ابتدایی موج ورودی در نظر می‌گیریم.

مزایای الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

هیچ الگویی بدون ایراد و کامل نیست. تجربه نشان می‌دهد که این الگوها در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می‌دهند. در زیر به تعدادی از دلایل کارآمدی و مفید بودن این الگو می‌پردازیم.

  • در الگوهای سر و شانه کتف و کف، شانه راست پایه و اساس معتبری برای تعیین حد ضرر در معاملات می‌باشد.
  • در معاملات بازار بورس خط گردن یکی از پایه های تصمیم گیری برای ورود و خروج در یک معامله است. و معمولا افزایش حجم معاملات در این نقاط رخ می‌دهد.

معایب الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه علاوه بر مزایا، معایبی هم دارد.

  • برای تشخیص این الگو نیاز به زمان زیادی است و برای استفاده از این الگو باید صبر داشته باشید.
  • این الگو مانند هر الگوی دیگری امکان دارد که به درستی عمل نکند. ممکن است در الگوی سر و شانه خط گردن چند بار شکسته شود و نتیجه مورد انتظار شخص اتفاق نیفتد.
  • در تعیین حد سود علاوه بر توجه به فاصله خط گردن و سر به دیگر شرایط هم باید توجه کرد.

کلام آخر

الگوی سر و شانه از الگوی معتبر بازگشتی می‌باشد که در صورت تشخیص انتظار تغییر روند را داریم. سر و شانه در بازه های مختلفی اتفاق می‌افتد و قابل مشاهده است. اما زمانی که این الگو به طور کامل تشکیل شود می‌توانیم زمان ورود، خروج، حد ضرر و حد سود را مشخص کنیم و معاملات خود را به راحتی انجام دهیم. این الگو کامل و بدون ایراد نیست اما روش هایی را برای معاملات در بازار بر اساس حرکات قیمتی ارائه می‌دهد. بعد از تشکیل کامل الگوی سر و شانه، در الگوی سر و شانه سقف انتطار ریزش و در الگوی سر و شانه کتف انتظار رشد قیمت را داریم.

سوالات متداول

الگوی سر و شانه چیست؟

الگوی سر و شانه نوعی الگوی قیمتی بازگشتی است. در الگوی بازگشتی روند قیمت پس از تشکیل الگو در آن تغییر قیمت می‌دهد. این الگو یکی از مورد اعتمادترین الگوی برگشتی می‌باشد که نشان دهنده پایان روند صعودی یا نزولی است.

الگوی سر و شانه از چه بخش هایی تشکیل شده است؟

این الگو از سه دره یا سه قله تشکیل شده است که قسمت میانی که بلندتر از بقیه قرار دارد «سر» و دو قسمت دیگر که در سمت راست یا چپ قرار داد «شانه» نامیده می‌شود. همچنین خطی که حاصل از برخورد سر با شانه ها می‌باشد «خط گردن» نامیده می‌شود.

نقش خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟

این خط در الگوی سر و شانه سقف خط حمایتی به حساب می‌آید و در الگوی سر و شانه کتف نوعی خط مقاومتی است. از این خط برای تعیین حد سود و حد ضرر کمک گرفته می‌شود.

صرافی بینگ ایکس

صرافی بینگ ایکس

صرافی آبان تتر

صرافی آبان تتر

صرافی تبدیل

صرافی تبدیل

صرافی نوبیتکس

صرافی نوبیتکس

این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.