وزیر کشور: پرونده «متروپل» بسته شده است
وزیر کشور گفت: کار «متروپل» از باب یک موضوع بحرانی خاتمه پیدا کرد و پرونده آن بسته شده است.
احمد وحیدی، در رابطه با اینکه آیا گزارش جدیدی از متروپل به دولت ارائه شده یا گزارش در این زمینه خاتمه پیدا کرده است؟ اظهار کرد: کار متروپل از باب یک موضوع بحرانی خاتمه پیدا کرد و پرونده آن بسته شده است.
وی عنوان کرد: متروپل در حال حاضر به یک مجموعه تحویل داده شده تا کارهای تخریب ساختمان را انجام دهند و از حیث فیزیکی، ماجرا به عنوان یک طرح عادی دنبال خواهد شد.
وزیر کشور با بیان اینکه حادثه متروپل نقطه شروعی بود برای اینکه سراغ تمام سازههای ناپایدار دیگر برویم و رسیدگی به آنها را سرعت ببخشیم، گفت: ابلاغهایی در این حوزهها صورت گرفته، همچنین دستوراتی از سوی رهبر معظم انقلاب وجود داشته و منجر به تحرک در سطح شهرداریها، نظام مهندسی و دیگران شده است تا آنها بتوانند روشنتر و قاطعتر با این موضوع برخورد کنند.
وحیدی تصریح کرد: گزارش تخلفات در کمیتهای که مأمور بررسی این موارد شده، مطرح خواهد شد و ابعاد آن روشن و گزارش داده شد.
وی درباره ورود وزارت کشور به اصلاح ساختار سازه پاساژ علاءالدین در تهران نیز گفت: موضوع پاساژ علاءالدین در گذشته رسیدگی و طبقه اضافهای داشت که برداشته شد.
درباره متروپل چه می دانیم؟
سرپرست سازمان نظام مهندسی ساختمانی کشور با بیان اینکه ساختمان مترو پل به شکل عجیبی ساخته شد، گفت: یکی از اقدامات مهم مالک ساختمان این بود که این طرح بدون اخذ پروانه شروع به ساخت شد.
به گزارش واژه، حمزه شکیب روز سهشنبه در شصت و هفتمین جلسه شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه ساختمان متروپل یکی از عجیبترین طرحهای ساختمان در سال های اخیر بود، گفت: در زمان ساخت این ساختمان سازمان نظام مهندسی در جریان کار نبوده و اگر این ساختمان به بهره برداری میرسید تعداد بیشتری از شهروندان ممکن بود جان خود را از دست بدهند.
وی اظهار کرد: قدرت مالک موجب شد که هیچ نهاد و سازمانی نظارت فنی و مهندسی روی نحوه ساخته نداشته باشند و حتی مالک ساختمان متروپل زمانی که مجوز ساخت در ۹ طبقه را گرفت اضافه اقدام به ساخت چند طبقه کرد و همچنین معاون شهرسازی شهرداری آنجا اعلام کرد که هیچ پرونده ای در این خصوص وجود ندارد.
سرپرست سازمان نظام مهندسی ساختمانی کشور تاکید کرد: مقررات ساخت و ساز بسیار پیچیده است و با توجه به وجود منطقه آزاد که قانون در آن پیگیری نشده، سازمان نظام مهندسی در آن به طور رسمی ورود نکرده است.
وی با اشاره به ساختمان پلاسکو و عدم نگهداری درست آن اظهار کرد: در سال ۹۲ نگهداشت این ساختمان ها به عنوان قانون تصویب شده و هیچ الزامات قانونی برای آن اجرا نشده و هزار ساختمان بالای ۱۲ طبقه در تهران داریم و متاسفانه نگهداری نمی شود و الزامات اجرایی ندارد و اگر مبحث ۲۲ رعایت شده بود ساختمان پلاسکو را هنوز در اختیار داشتیم.
شکیب ادامه داد: باید برای چند ساختمان به صورت نمونه نقشه معماری، سازه ای و تاسیسات مکانیکی و مکانیزم فروریزی را تهیه کنیم تا ببینیم در صورت بروز حادثه، چه میزان از ساختمان فرو می ریزد. این مکانیزم باید در اختیار آتش نشانی قرار بگیرد و به آنها آموزش داده شود.
وی با بیان اینکه این امر هنوز محقق نشده گفت: می توانیم دنبال کنیم که این طرح اجرایی شود و ساختمان های بلندمتربه ملزم به اجرای آن شود.
سرپرست سازمان نظام مهندسی با بیان اینکه بیش از دو میلیون مسکن مهر ساخته و به لحاظ کمیتی کار بزرگی در دنیا انجام شد گفت: کاش از لحاظ کیفیتی نیز این اتفاق می افتاد، در مسکن ملی نیز همین اتفاق می افتد و باز هم از کیفیت غافل می شویم.
وی با بیان اینکه ۳۰ درصد هزینه صرف ساخت و ساز می شود افزود: در زلزله ها ۷۰ دصد هزینه ها که شامل تاسیسات است از بین می رود، ما علم و دانش را داریم و هزینه چندانی نیز نمی خواهد و باید در این زمینه کار شود تا بتوانیم تاسیسات را داشته باشیم. ما که می دانیم در کشور زلزله خیزی هستیم چرا نباید این سازه ها را حفظ کنیم.
به گفته شکیب، باید از این شرایط درس بگیریم و کیفیت ها را که دانش و توان آن را داریم افزایش دهیم حتی اگر ۱۰ درصد کمتر بسازیم. باید عمر مفید ۱۰۰ ساله ساختمان ها را داشته باشیم و بعد از آن نیز بتوانیم آن را بازسازی و تعمیر کنیم.
وی در خصوص مطرح شدن پیشنهاد کاهش ریسک خطر در تهران تاکید کرد: تمام الگوریتم آن در گذشته تهیه شد اما به دلیل تغییرات مدیریتی به نتیجه نرسید متاسفانه دانش ما پیاده سازی نمی شود و یکی از علل اصلی آن این است که نظام درون سازمانی و برون سازمانی رعایت نمی شود.
سرپرست سازمان نظام مهندسی در پاسخ به سوال چمران در خصوص مقاومت زمین متروپل آبادان نیز گفت: هنوز بررسی دقیق انجام نشده اما قضاوت ها اینگونه است که از نوع سه به سمت نرم باشد و آب های سطحی در آن بالاست اگر قرار است طراحی شود امکان پذیر است و ساختمان های بلندتر نیز می توان ساخت اما می توان الزامات ساخت و ساز را در فونداسیون آن اجرایی کرد.
وی افزود: باید فونداسیون گسترده باشد و نیاز به شمع نیز داشته است و هنوز اطلاع دقیقی نداریم که رعایت شده یا خیر
شکیب تاکید کرد: تعداد کسانی که صلاحیت ندارند و وارد ساخت و ساز شدند کم نیست و باید اصلاحات صورت بگیرد.
وی گفت: پلاسکو نماد بلندمرتبه در کشور بود اما متاسفانه به علت عدم نگهداری درست فرو ریخت یک هزار ساختمان بلند در تهران وجود دارد که نگهداری درستی از آن نمیشود و الزامات اجرایی هم برای آن وجود ندارد.
درباره متروپل دستور رسید «بس کنید» / فکر می کنیدبا امضای من عادل فردوسی پور برمی گردد؟
۱۴۰۱/۰۳/۰۳ - ۱۶:۵۵ | کد خبر : ۲۱۸۵۲ چاپ
رئیس سازمان صداوسیما گفت:ما همان صداوسیمای پرداخت به اعتراضات اصفهان هستیم. سربسته نمیگویم، سرباز میگویم فشار هم هست. ما که نیامدیم صداوسیمای بیفشار بگیریم. ما تحت فشار هستیم؛ همه نهادها دستگاه و جریانهای که احساس مسوولیت دارند نیاز دارند به این سازمان و فکر میکنند باید آن برآورده باشد
کلانشهر : پیمان جبلی در جمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف گفت که همه فکر میکنند با یک امضای طلایی بنده، عادل فردوسی پور برمیگردد اما نباید ماجرا را اینگونه دید.
رئیس سازمان صداوسیما بعدازظهر امروز سهشنبه سوم خردادماه در دیدار با دانشجویان دانشگاه شریف در محل این دانشگاه در سخنانی با یادی از شهدای دانشگاه و همچنین آزادسازی خرمشهر، از افتخارات فرهنگی و علمی دانشگاه شریف یاد کرد و گفت: یاد جان باختگان هواپیمای اوکراینی را که بخش زیاد ی از آنها دانشجوی این دانشگاه بودند را گرامی میدارم. قول و قراری برای ۱۶ آذر داشتم که پیش شما بیایم اما خواهشم این بود که قبل از آن طرح تحول مطلوب خود را در قالب یک طرح اجرایی بیاورید و بعد به نتیجه برسیم، اما از آن روز چیزی دست ما نرسیده است. با این وجود با کمال افتخار ترجیح دادم اینجا باشم. دورههای بود که این جلسات با نفرات محدود برگزار و صرفاً از شبکه خبر پخش میشد.
وی در ادامه بخشی از افتخارات دانشگاه در عرصههای علمی و رتبههای جهانی را یادآوری کرد و افزود: تردیدی نیست که ما در سالهای طولانی بعد از انقلاب با جنگ نرمی رو به رو هستیم که قصدش پوشاندن و انکار پیشرفتهای کشور است. شما دانشجویان علمی کشور هستید و قطعاً تصوری که دارید از پیشرفتهای واقعی، کمتر است. نه فقط شما که دانشجویان شریف هستید، فعالان سینما و کتاب هم در غفلت هستند. ما بدهکار سهم نخبگان هستیم.
جبلی ادامه داد: سال گذشته روز ۲۲ بهمن را در صداوسیما با پخش راهپیمایی در روستاها آغاز کردیم و همه پرسیدند چه شده است؟ درحالیکه این اتفاق همیشه بوده است و ما تاکنون چشم به آن باز نکرده بودیم.
وی اضافه کرد: ما در پوشش دادن، ضریب دادن به جریانهای علمی مسئول هستیم. چقدر سهم علم پرداخت شده است؟ ما خود را امانتدار مردم میدانیم. ما مثل کشورهای دیگر نیستیم که صد تا صداوسیما داشته باشد. یک صداوسیما داریم که باید به هویت و فرهنگ مردم بپردازد.
جبلی تصریح کرد: وقتی میگوییم مردم به این معنی نیست که به نظام و دولت نباید پرداخت، نه سهم دولت هم یعنی سهم جمهوریت و باید آن را هم در نظر بگیریم. این لکنت زبان نیست.
وی گفت: سند تحول صداوسیما را حتماً خردادماه منتشر میکنیم در این چند ماه به اندازه کافی در معرض نگاه کارشناسان بودهایم.
به دنبال تبدیل خطوط قرمز به خطوط سبز هستیم
جبلی با اشاره به تحولات سازمان عنوان کرد: در دوره بیست و چندساله گذشته در سه محور تحول دیده شده است. ما اول دنبال تبدیل خطوط قرمز به خطوط سبز هستیم تا به عرصههایی که اصلاً نمیشد به آنها فکر کرد بپردازیم. آنتن صداوسیما متاسفانه به دلایل مختلف اول به کمیت پرداخته بعد به جذابیت و ظاهر خوب و آخر از همه سراغ محتوا رفته است. قصد ما این است که این را برعکس کنیم. این صبر میخواهد. خواهشاً به ما فشار نیاورید. نگویید چرا چهار تا سریال شد سه سریال. این مرحلهای است که باید محتوا را جایگزین کمیت کنیم.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: ما در طول سالها به مصرف کننده طرحها تبدیل شدهایم. ما در زنجیره تولید نبودهایم تهیهکننده تعیینکننده بوده است. ما صداوسیمایی را تحویل گرفتهایم که هرکسی در آن رییس است؛ مجری، خبرنگار، تهیهکننده برای خود تشخیص میدهد اما ما باید تشخیص بدهیم نه تو! این تشتت فرماندهی باید درباره متروپل چه می دانیم؟ واحد باشد. اگر هم قرار است متلک یا انتقادی گفته شود باید هدفمند باشد نه اینکه من رییس صداوسیما بخواهم پاسخگوی متلک یک مجری باشم.
جبلی ادامه داد: محور دیگر تحول ساختاری، بحث نظرسنجی است که گاهی به آفت تبدیل میشود. ملاک پیشرفت و کیفیت به یکی دو درصد بالاتر بودن در مرکز تحقیقات تبدیل میشود. در جریانسازی و پویشهای مختلف برای آنکه بتوانیم مردم را به فکر کردن ترغیب کنیم نیاز به همان فرماندهی واحد داریم.
وی اضافه کرد: در دورهای عدهای گفتند ماهواره لولوخرخره است و چهار سریال در ساعات مختلف پخش کردند تا مخاطب نه ماهواره ببیند نه به کارهای دیگر برسد، این منجر به تولید انبوه سریالهای بیکیفیت شد. در دهه ۷۰ اگر کارهای متعدد تولید میشد و یکی خیابان خلوت کن میشد ابایی نداریم بگوییم الان کم است و از میان اینها میخواهیم این چنین باشد. ما امروز باید فشار آنتن را کاهش دهیم.
جبلی با اشاره به تحقیقاتی که نشاندهنده کاهش مخاطبان تلویزیونها در همه جهان است، بیان کرد: نباید فکر کنیم چون در کل دنیا مخاطب برودکست کم شده است، مخاطب ما هم کم شده است. توان ما محدود است. ما در بین گزینههای زود بازده نمیتوانیم یکی را بگیریم و دیگری را رها کنیم. درخواست دارم یک هیات مشترک دانشجویی برای بررسی وضعیت صداوسیما و پیشرفت سند تحول تشکیل دهید. رهنمود دادن خیلی خوب است اما کافی نیست.
رئیس رسانه ملی با اشاره به صحبتهای یکی از دانشجویان و درخواست او برای بازگشت به مردم گفت: ما سعی کردیم در هفت الی هشت ماه گذشته هر جا میتوانیم صدای مردم برسانیم. هر جا که حقی از مردم زمین مانده است. در اعتراض اصفهان دیدید. حق مردم است که اسناد بالادستی پیگیری شود.
وی درباره شفافیت هم گفت: شفافیت کاملاً قانون درستی است و آن را پذیرفتهایم و جایی که دیدید نبوده است ما را بازخواست کنید. این شفافیت قطعاً باعث سلامت رسانه است.
جبلی درباره فرصت برابر به اندیشهها بیان کرد: برای آنکه به این خروجی برسیم حتماً باید در نگاه ما نسبت به آنتن تفاوتی داشته باشد.
وی درباره تغییر مدیران بیان کرد: تلاش ما این بوده که مدیریت آنتن به کسانی برسد که تازه نفس، کارشناس و … باشند و فکر نمیکنم تغییر مدیران در این مدت اخیر غیر از این بوده باشد.
جبلی درباره زمانبندی کند تغییرات گفت: من که سالهاست در صداوسیما هستم دستم به آنتن نمیرسید، الان هم تا حدی میرسد فرایندها به گونهای است که نمیتوان رویکردها را سرعتی روی آنتن دید اما قول میدهم آذرماه برنامه نقد صداوسیما روی آنتن است. از حبیب رحیمپور ازغدی اسم بردند که او هیچ مشکلی ندارد و او را به زودی خواهیم دید.
وی درباره ساختار غیرچابک صداوسیما هم گفت: با ۵۰ هزار عوامل و ۱۸ هزار بازنشسته و حدود ۲۰۰ شبکه مختلف و لایههای مدیریتی مختلف ساختاری گسترده دارد. با چاقوی جراحی هم نمیتوان به سرعت اصلاح کرد. ما وقتمان را تلف تغییر ساختار و اداره کل به اداره و معاونت به مرکز نمیکنیم اگرچه در جای خود باید انجام شود.
رئیس رسانه ملی افزود: تمام دولتهایی که در یکی دو دهه پیش بودهاند از صداوسیما ناراضی بودهاند و ما همواره دچار چالش بودهایم. امیدواریم این مشکل حل شود.
نه صداوسیمای دولتی هستیم، نه خصوصی
وی اضافه کرد: ما نه صداوسیمای دولتی هستیم طبق عرف رسانههای دولتی در دنیا و نه خصوصی هستیم و نه حتی مدل پابلیک در دنیا هستیم و مدل رسانه ما نظیری ندارد و نمیتوان مدل مالی آن با شیوه مدلهای دنیا حرکت کند. حتماً باید شیوه متفاوتی داشت.
جبلی درباره پرداخت به اعتراضها هم عنوان کرد: ما همان صداوسیمای پرداخت به اعتراضات اصفهان هستیم. سربسته نمیگویم، سرباز میگویم فشار هم هست. ما که نیامدیم صداوسیمای بیفشار بگیریم. ما تحت فشار هستیم؛ همه نهادها دستگاه و جریانهای که احساس مسوولیت دارند نیاز دارند به این سازمان و فکر میکنند باید آن برآورده باشد.
برای ماجرای متروپل خواهش و تقاضا و دستور رسید که بس است
وی افزود: ما برای ما متروپل شبکه خبر را به خط کردیم از همه جا خواهش و تقاضا و جاهایی دستور بود که حتی یک ساعت و دو ساعت (به این موضوع بپردازید) و بس است دیگر. ریزهکاریهایی دارد انعکاس اعتراض که اگر گاهی دور یک میز بنشینیم میتوان درباره آن همفکری کرد.
جبلی خطاب به دانشجویان گفت: به نظر شما باید این اعتراض را انعکاس دهیم یا قبل از آن مطالبه را پیگیری کنیم. وقتی به کف خیابان میرسد دیگر نمیتوانید اجازه دهید مسائل ذهنی گفته شود. وقتی اعتراض کف خیابانی میشود خیلی مسئولیت سنگین میشود. زمانی اعتراض کف خیابانی به بکش بکش و شیشه شکستن میرسد ما این را چگونه باید پوشش دهیم؟ در هر انعکاس اعتراضی باید به حواشی آن توجه داشت و در عین حال باید قبل از اعتراض کف خیابانی آن را مطالبه کنیم.
بازگشت فردوسی پور با یک امضای طلایی درست نمیشود
وی درباره عادل فردوسیپور هم گفت: موضوع فردوسیپور در دوره من نود اگر در دوره من بود همه تلاشم را میکردم که این اتفاق نیفتد. از آن داستان سه سال گذشته و من الان مسئولیت را گرفتهام. الان میراث دار وضعیتی هستم و همه میخواهند درستش کنم. فکر میکنند با یک امضای طلایی جبلی درست میشود اما اینگونه نباید دید. بحث دو طرفه است. او هم باید بازی تیمی را بپذیرد. قواعد دو طرفه را بپذیرد. سرمربی هم باید قدر بداند. در این مسأله خاص هم فردوسیپور نظرات خاص خود را دارد فارغ از اشخاص میگویم باید اصول مدیریتی را دید. نمیخواهم پاسخ دیپلماتیک و سربسته بدهم. خودم با فردوسیپور صحبت کردهام.
وی ادامه داد: چقدر میتوانیم امیدوارم بمانیم؟ باز هم میگویم مسأله دو طرفه است ولی وقتی آنتن در اختیار حتی یک هنرمند قرار میگیرد میرود و مثلاً پشت سرش را نمیبیند. مدیریت چهرهها بسیار حساس است.
وی درباره ساترا گفت: قانون اساسی جمهوری در اصل ۴۴ همه چیز را مشخص کرده است. صداوسیما قابل واگذاری نیست مسئولیتهای تلویزیون قابل واگذاری نیست و هرگونه تولید محتوا براساس قانون اساسی به عهده صداوسیماست. هرگونه فعالیت صوت و تصویر در فضای فراگیر بر عهده صداوسیماست تا زمانیکه قانون حاکم است. انشالله بتوانم از ظرفیت پلتفرمها برای ارتقای آنتن هم استفاده کنیم.
وزیر کشور: حضور به موقع دستگاههای مسئول نقطه مثبت مدیریت بحران متروپل است
وزیر کشور با بیان اینکه رسیدگی به حادثه ریزش ساختمان متروپل از دقایق نخست در سطح شهرستان آغاز شد، گفت: در مدت یک ساعت این مساله در سطح استان و سپس در سطح ملی پیگیری شد که تشکیل به موقع ستادهای مدیریت بحران و حضور دستگاههای مسئول، نقطه مثبت و روشن مدیریت این بحران است.
به گزارش ایمنا، احمد وحیدی چهارشنبه شب در گفتوگوی تلویزیونی درباره حادثه ریزش ساختمان متروپل آبادان اظهار کرد: آنچه که مطرح است، عمدتاً مربوط به اصل مجوز و نظارتهایی است که باید انجام می شده است. برای این کار دستگاههای مسئول مشخص هستند که طبیعتاً باید پاسخگو باشند.
وی درباره روند رسیدگی به حادثه دیدگان با یادآوری حضور خود در شامگاه روز نخست این حادثه ادامه داد: به مدت پنج شبانه روز در آنجا بودم و آخر وقت روز شنبه به تهران بازگشتم.
وزیر کشور در پاسخ به اینکه آیا در ساعات اولیه این حادثه، کار به کندی پیش میرفت؟ گفت: خیر، در دقایق نخست شورای مدیریت بحران در آبادان با مسئولیت فرماندار تشکیل میشود. پس از حدود یک ساعت استاندار به آنجا میرسد و مساله از سطح شهرستان به استان تبدیل میشود که ستاد بحران استان به فاصله یک ساعت بعد در آبادان شکل میگیرد.
وحیدی افزود: به فاصله چند ساعت، همه عوامل جمع میشوند و وقتی که به آنجا رسیدم، کار در سطح ملی و سازمان مدیریت بحران کشور با حضور دستگاههای ملی شکل گرفت.
وی خاطرنشان کرد: در همه این مراحل کار با سرعت سازماندهی شد و اتفاقاً به لحاظ مدیریتی یکی از نقاط مثبت و روشن این حادثه، شکل گیری به موقع ستادهای بحران و حضور به موقع دستگاههای مسئول بوده است.
وزیر کشور یادآور شد: باید در وهله نخست تلاش میکردیم تا افراد زیر آوار مانده زنده خارج شوند. در این شرایط حتیالمقدور نباید از ماشینهای سنگین استفاده کرد.
وحیدی ۴۸ ساعت نخست اینگونه حوادث را به عنوان ساعات طلایی یاد کرد و با مناسب دانستن بسیج امکانات اضافه کرد: به خاطر همین محدودیت ناچار بودند با کمال احتیاط عمل کنند. با این حال، گسیل امکانات به منطقه خوب انجام شده بود و طبیعتاً هرچه جلوتر میرفتیم، بهتر و قویتر میشد.
وی تصریح کرد: کار آواربرداری همچنان به طور ۲۴ ساعته ادامه دارد، مراحل مختلفی را طی کرده و اکنون در انتهای مرحله دوم کار آواربرداری قرار داریم.
ناپدیدشدگان متروپل؛ آنها که هنوز زیر آوار ماندهاند
«محمدحسن نامی» در گفتوگو با تسنیم گفت که احتمال ریزش آنچه از متروپل باقی مانده زیاد است و به همین سبب «شتاب در انجام عملیات اولویت نیست.» چرا که این شیوه آواربرداری «جان امدادگران» را به خطر خواهد انداخت.
این سخنان در حالی مطرح میشود که یک منبع مطلع به ایرانوایر میگوید، پیکر شمار زیادی از شهروندانی که زیر ساختمان متروپل مدفون شدهاند، خارج نشده است، به همین سبب شهروندان از هراس اینکه ساختمان روی پیکرهای بیجان عزیزانشان پایین بیاید، شبانهروزی مقابل ساختمان فروریخته متروپل هستند.
منابع محلی تاکنون نام ۳۷ کشته و ۸ مفقود این فاجعه را منتشر کردهاند؛ اما خبرگزاریهای ایران میگویند، کشتهشدگان تا به اکنون ۲۸ نفر هستند.
درباره عزیزانی که زیر آوار ماندهاند و خانوادههایی که باید بدون تحویل پیکر جانباختگان با مرگ عزیزانشان کنار درباره متروپل چه می دانیم؟ بیاید، چه میدانیم؟
«دیشب میخواستند بقیه متروپل را خراب کنند. مردم همه رفتند توی خیابان امیری تجمع کردند. خیلی از بچهها هنوز زیر آوارند. ما میدانیم که این ساختان بهتر است تخریب شود تا اینکه خودش بریزد؛ اما پیکر عزیزانمان را باید تحویل بدهند. به جای این همه نیروی ضد شورش و ساختن گزارشهای ضد و نقیض پر از دروغ برای شستن خون از دست و دهان مالکان متروپل و عاملان وقوع این فاجعه تجهیزات بیشتر بیاورند، بعد هم خرابش کنند.»
اینها را مرد جوانی میگوید که رفیق درباره متروپل چه می دانیم؟ بیست سالهاش «سجاد حمدزاده» را در فاجعه سقوط برجهای دوقلوی متروپل از دست داده است.
به گفته این شهروند ساکن آبادان، سجاد «خوبی مطلق بود و یک رفیق مراقب» بود. بغضش را فرو میدهد و میگوید: «سجاد سه برادر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. فرزند آخر خانواده بود و با والدینش زندگی میکرد. ما از کلاس اول دبستان همکلاسی و دوست بودیم. سجاد خیلی کاری بود. تمام این سالها در یک مغازه لوازم ساختمانی کار کرده بود و تازه شش ماهی بود موفق شده بود، مغازه خودش را دایر کند. کاشی میفروخت.»
دوست سجاد میگوید، آن روز شوم رفیقش برای تحویل سفارش مشتری به متروپل رفته بود: «از سجاد کاشی خریده بودند. همراه راننده و یک کارگر رفته بود، برای تحویل کاشیها؛ وگرنه مغازه سجاد اصلا جای دیگری بود. توی طبقه منفی یک بودند که ساختمان آوار شد روی سرشان. هر سه از بین رفتند.»
خانواده سجاد مبهوتاند. دوستش میگوید: «ما دوستان سجاد و برادرانش چهار روز شبانه روز ساختمان را جستوجو کردیم تا پیدایش کنیم؛ اما در ساختمان متروپل بیشتر از ۱۰۰ کارگر کار میکردند که آن روز حدود ۷۰ نفرشان زیر آوار ماندند. از این تعداد ۱۵ نفری که در طبقات بالاتر بودند را خارج کردند. با وضعیت جسمانی بد و بعضی هم با نقص عضو اما آنها که در پارکینگ و طبقات پایینترند، همه از بین رفتند.»
به گواه منابع محلی هشت نفر از مفقودشدگان این فاجعه که هویتشان مشخص است، عبارتند از دو برادر به نامهای «امیر و رحمان بهبهانی»، «حمید فالیپور»، «محسن نصیری»، «محمدرضا ایزدرضایی»، «آرمان قیصری»،«منصور تقیپور»، «امین بحرانی» و دو زن به نامهای «مریم قربانی» و «مریم ایزدرضایی».
شهروند ساکن آبادان که با ایرانوایر گفتوگو کرده است، با اندوه و افسوس میگوید: «گفتهاند، سی تا کارگر؛ اما بیشتر از ۵۰ کارگر مفقود شدهاند. نه اسمی، نه نشانی از پیکرهایشان. اسم چند نفرشان را میدانیم. اینها اغلب از جزیره مینو میآمدند. بعضیهایشان حتی اعضای یک خانواده بودند و چند نفری برای کارگری میآمدند. کم برخوردارند. خانوادههایشان آنقدر درگیر عزاداریهای سنگین و اندوه بزرگشان هستند که اطلاعرسانی را فراموش کردهاند؛ اما آنها هم عزیزان کسی هستند. حق خانوادههایشان است، پیکر عزیزانشان را تحویل بگیرند و با عزت به خاک بسپارند.»
چه پیش روی سوگواران است؟
از اولین اتفاقات بعد از فاجعه فروریختن ساختمان متروپل در آبادان سوگواری جمعی شهروندان داغدار بود. جوانان رخت عزا بر تن با سنج و دمام خیابانهای شهر را پر کردند و با خواندن شروه و نواهای محزون، با سینهزنی و یزله بخشی از اندوه قلبشان را بیرون ریختند.
«صبا آلاله»، روانشناس بالینی به ایرانوایر میگوید: «مواجهه با سوگ بسته به فرهنگ، جغرافیا و ویژگیهای فردی و شخصیتی آدمها متفاوت است؛ اما بعد از اینکه آدمها عزیزی را از دست میدهند، یک پروسه زمانی لازم است تا مراحل پنجگانه سوگواری طی شود. آخرین مرحله سوگواری پذیرش است. پذیرش اما بدون طی کردن دیگر مراحل سوگواری رخ نمیدهد. تاکید میکنم، در فقدانهایی که حادثه غیرقابل پیشبینی جان کسی را میگیرد، این مراحل به مراتب طولانیتر، چندلایهتر و پیچیدهتر خواهند بود.»
خانم آلاله با استناد بر علم روانشناسی مراحل رسیدن به پذیرش فقدان یک فرد را چنین توصیف میکند: «اگر فردی به یکی از طرق عادی مثلا بیماری یا کهولت سن از دنیا برود، بازماندگان ابتدا دچار شوک و ناباوری میشوند، مرحله دوم خشم از دست دادن است و بعد به مرحله چانهزنی میرسیم. بعد از عبور از این مراحل بازماندگان به آشفتگی و اندوه عمیق ناشی از فقدان دچار میشوند و در نهایت میپذیرند که زندگی را باید بدون آن فرد از دست رفته ادامه داد.»
او با اشاره به فاجعه متروپل میگوید: «بازماندگان این حادثه حالا در مراحل ابتدایی سوگواری هستند. بسیاریشان باور نمیکنند، عزیزانشان دیگر نیستند؛ چون هر چقدر اتفاق منجر به مرگ یک فرد غیرطبیعیتر و غیراخلاقیتر باشد، انکار از دست رفتن جان آدمها با شدت بیشتری اتفاق میافتد.»
چرا سوگواری در آبادان با خشم همراه شده است؟
«فوزیه جلیلیان»، زنی که دو پسر و همسرش را زیر آوار متروپل از دست داده است، رو به دوربین فریاد میزند: «خدا نابودش کنه. خدا خیر بهش نده، بهش گفته بودند اینجا داره میریزه، گفته بود شما توهم زدید.»
مرد دیگری رو به ویرانههای متروپل مینالد: «بابا عزیزم، اینجا شاید آخرین خونهات باشه» و بعد به الفاظ رکیک همه مقامات کشوری و استانی را مینوازد.
سوگواران در خیابانها هر لحظه فرصتی پیدا کنند، به بانگ بلند علیه مقامات شعار میدهند و از بیتفاوتی آنها نسبت به مصیبت بزرگ آبادان خشمگین هستند.
صبا آلاله درباره این خشم جمعی میگوید: «وقتی عدهای در چنین فاجعهای جان میبازند، برای بازماندگان یک چیز روشن است. اینکه عزیزانشان قربانی فساد یا بیعدالتی یا نابرابری و تبعیض شدهاند و این بیشتر آنها را خشمگین میکند. شما مادران دادخواه خاوران نگاه کنید. سوگواری آنها در تمام سالهای گذشته در مرحله خشم مانده و اصلا به مراحل دیگر نرسیدهاند.»
دوست نزدیک سجاد حمدزاده هم خشم همشهریانش را تایید میکند: «ما هیچ چیز نمیخواستیم. دعوا نداشتیم. خواسته مردم آبادان فقط بازداشت عاملان فاجعه و محاکمه عادلانه بود؛ اما آقایان چه کردند؟ گزارشهای دروغ دادند. تمام مردم آبادان یقین دارند، آقای عبدالباقی زنده است و این سناریو ساختگی مرگ و شناسایی و اخبار ضد و نقیض فقط برای این است که از محاکمه و مجازات فرار کند. اینها داغ دل مردم را صد برابر کرده است.»
چرا تحویل پیکر جانباختگان درباره متروپل چه می دانیم؟ حق بازماندگان است؟
مرد حیران از خرابههای متروپل بالا میرود. از شکاف بین میلگردها و بتنهای درهم شکسته سرک میکشد. دهانش را میگذارد روی فضاهای خالی و داد میزند: «هاشم یا اخی».
مردی است با لباس و کفش عادی و یک جفت دستکش کارگری به دست. چهرهاش رنجور است و شانههاش زیر بار اندوه خمیده اما دست از جستوجو نمیکشد.
صبا آلاله میگوید: «همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، برای رسیدن به مرحله پذیرش فقدان در سوگواری افراد باید مراسم سوگواری را برگزار کنند. از مهمترین مراسم سوگواری هم آیینی است که فرد از دست رفته را به نماد یا یادگاری تبدیل میکند. میتواند خاکسپاری باشد و داشتن مکانی به عنوان آرامگاه، با سوزاندن و نگهداشتن خاکستر یا به آب روان سپردنش. آیین هر چه باشد، باید انجام شود. این اتفاق موجب میشود، رسیدن به پذیرش این فقدان آسانتر اتفاق بیفتد. در ماجرای متروپل حق خانوادههاست که آنچه از پیکر عزیزانشان باقی مانده را به خاک بسپارند؛ وگرنه به سوگ حل نشده یا سوگ پیچیده دچار میشوند.»
این روانشناس در تشریح سوگ پیچیده میگوید: «در سوگ حل نشده یا پیچیده یا ناتمام فرد سوگوار به زندگی عادی باز نمیگردد. پروسه سوگواری برایش به پایان نمیرسد و این معمولا برای همه خانوادههایی که پیکری برای به خاکسپاری نداشتهاند، رخ داده. از مفقودالاثرهای دوران جنگ ایران و عراق تا افرادی که بر اثر حادثه سانچی و پلاسکو از دست رفتند و کالبدشان بازنگشت. درباره متروپل هم این موضوع صادق است.»
صبا آلاله با اشاره به وداع آخر با فرد از دست رفته در همه فرهنگها میگوید: «پیکر جانباخته معمولا پیش از اینکه برای همیشه به خاک آتش یا آب بخشیده شود، یکبار در معرض دید نزدیکان قرار میگیرد. آنها بدن بیجان را میبینند که دیگر نمیتواند حرف بزند. این یک پیام دیداری است و به مغز میرسد و کمک میکند به افراد که با سوگ و فقدان کنار بیایند.»
دیدگاه شما