درک این موضوع که احساسات شما به طور قابل اعتمادی به شما می گویند که چه کاری را نباید انجام دهید، اولین قدم برای غلبه بر تأثیر آنها بر پرتفوی شماست.
بررسی احساسات سرمایهگذاران و همزمانی بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران
احساسات سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه میتواند نقش موثری بر روند قیمت سهام، حجم معاملات بازار و بخصوص بر همزمانی بازدهی سهام داشته باشد. ورود سرمایهگذاران خرد بسیار با حجم سرمایه بالا که از دانش کافی در زمینه سرمایهگذاری بهرهمند نیستند، موجب شده مطالعه این موضوع اهمیت بیشتری پیدا کند. از این رو، در این پژوهش به بررسی رابطه بین احساسات سرمایهگذاران و همزمانی بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران، با نمونه آماری 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار از 15 صنعت مختلف طی بازه زمانی فروردین ماه 1389 لغایت اسفند ماه 1398 پرداخته شده است. احساسات سرمایهگذاران از طریق شاخص ترکیبی پیشنهادی بیکر و وارگلر (2006) با استفاده از تحلیل مولفههای اصلی اندازهگیری شده است و همچنین برای اندازهگیری همزمانی بازدهی سهام از سه روش مختلف: مدل ساده مورک، مدل چهارعاملی کارهات و مدل پنجعاملی فاما فرنچ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهنده این است که احساسات سرمایهگذاران بهطور معناداری بر افزایش همزمانی بازدهی سهام اثرگذار است و همچنین یافتههای پژوهش نشان داد ضرایب احساسات مثبت و منفی بهطور معناداری باهم تفاوت ندارند و در نتیجه احساسات مثبت و منفی بصورت متقارن بر افزایش همزمانی بازدهی سهام اثرگذار هستند.
کلیدواژهها
20.1001.1.26454637.1400.11.34.4.3
عنوان مقاله [English]
Investor sentiment and stock return synchronicity in Tehran Stock Exchange
نویسندگان [English]
- Mohammad Ebrahim Aghababaei 1
- Saeid Madani 2
Investor sentiment about the capital market can play an important role in stock price trends, market transactions, and especially on the stock return synchronicity. The entry of many Individual investors who do not have enough information about investment, the study of this issue has made more important. To this end, in this research we investigate the relationship between investor sentiment and stock return synchronicity in Tehran Stock Exchange, by using the financial data of 167 firms listed on Tehran Stock Exchange from 15 various industries during ten years from March 2010 to March 2020. We use the Baker-Wurgler (2006) sentiment index as our primary measure of investor sentiment that Measured by principal component analysis. Also, three different methods have been used to measure the stock return synchronicity: the Mork model, the Carhart four-factor model and the Fama and French five-factor model. The results show that the Investors sentiment significantly affect on increasing stock return synchronicity. The findings also showed that the coefficients of positive and negative sentiment are not significantly different and as a result, positive and negative sentiment are symmetrically affecting the increase in stock return synchronicity.
چرخه احساسات سرمایه گذاران
این جمله را جان دی راکفلر سالها پیش بیان کرده است. چندی بعد، وارن بافت نیز این جمله را به نحو زیر تکرار کرد:
"وقتی دیگران حریص هستند بترسید و وقتی دیگران می ترسند حریص باشید."
اگر مدت زیادی است که در بازار سرمایه فعالیت می کنید، حتما از این دست جملات، خصوصا جمله معروف وارن بافت را بارها و بارها شنیده اید. نکته جالب دو عبارت گفته شده در بالا این است که آنها جنبه عاطفی و نه مالی سرمایه گذاری را مورد توجه قرار می دهند و همانطور که در ادامه بررسی خواهیم کرد، نحوه مدیریت مولفه احساسی تصمیمات سرمایه گذاری، خود می تواند بین موفقیت و شکست تفاوت ایجاد کند. بنابراین در این مطلب قصد داریم تا کمی بیشتر راجع به نقش احساسات در سرمایه گذاری و چرخه احساسات سرمایه گذاران صحبت کنیم.
تعداد کمی از ما می خواهیم آن را بپذیریم، اما به عنوان یک انسان، احساسات ما اغلب بزرگترین محرک تصمیمات سرمایه گذاری ما هستند. به این ترتیب، آنها همچنین بزرگترین محرک بازگشت ما از یک مسیر می باشند. یادگیری چگونگی پیش بینی و کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی خود، یکی از مهم ترین تلاش هایی است که هر سرمایه گذار می تواند انجام دهد.
مدل کلاسیک سرمایهگذاری نشان میدهد که سرمایهگذاران همیشه تصمیمات منطقی میگیرند و با هدف دستیابی به بهترین بازده بلندمدت و با یک ریسک تعدیلشده، سرمایهگذاری میکنند. اما تحقیقات نشان میدهد که سرمایهگذاران همواره بر کوتاهمدت تمرکز میکنند و بهطور پیوسته تصمیماتی میگیرند که برای هدف جمعآوری ثروت در افق زمانی بلندمدت ناسازگار است.
شکاف رفتاری
علت اصلی بسیاری از این تصمیمات ضعیف، احساساتی است که سرمایه گذاران باید در طول سفر سرمایه گذاری خود با آنها مقابله کرده و مدیریت کنند. شواهد حاصل از مطالعات متعدد در مورد امور مالی رفتاری نشان می دهد که نیاز به آرامش عاطفی برای یک سرمایه گذار معمولی، بسیار می تواند در بازده سرمایه گذاری او موثر باشد. برای سرمایه گذاران مبتدی تر، مانند کسانی که در سقف های بازار خرید می کنند یا نزدیک به کف های بازار می فروشند، این تاثیر می تواند به طور قابل توجهی بالاتر باشد.
این کمبود، که معمولاً با عنوان «شکاف رفتاری» نامیده میشود، از این واقعیت ناشی میشود که تصمیمهای مالی بلندمدت بهینه، اغلب برای زندگی در کوتاهمدت بسیار ناراحت کننده و ناخوشایند هستند.
با توجه به تصمیمات سرمایه گذاری خود، درک احساساتی که در مراحل مختلف چرخه احساسات سرمایه گذاران اتفاق می افتد را به خود بدهکار هستیم. با شناسایی دورههایی که احتمالاً از قضاوت عقلانی منحرف میشویم، بهتر میتوانیم خود را برای مقابله با دردهای کوتاهمدتی که برای دستیابی به دستاوردهای بلندمدت لازم است، مجهز کنیم.
چرخه احساسات سرمایه گذاران
نمودار فوق تقریبی از حالات احساسی است که در چرخه احساسات سرمایه گذاران در بازار سرمایه اتفاق می افتد. شما می توانید خط پیوسته را به عنوان مقدار قیمت دارایی ها در طول یک دوره توسعه اقتصادی و رکود متعاقب آن در نظر بگیرید.
اکراه
بهترین مکان برای شروع سفر ما در مرحله Reluctance یا اکراه و بی میلی است. این به این دلیل است که اکراه برای اکثر سرمایه گذاران حالت پیش فرض است.
در شرایط عادی، ترس ما از ریسک کردن و اشتباه کردن بیشتر از ترس از دست دادن است. در امور مالی رفتاری، از آن به عنوان زیان گریزی یاد می شود و تمایل افراد را برای ترجیح شدید اجتناب از ضرر نسبت به کسب سود توصیف می کند. به عبارت دیگر، آسیب روحی از دست دادن 1000 دلار، با به دست آوردن همان مقدار، نمی تواند جبران شود!
این سوگیری، که در آن "زیان بیشتر از سود به نظر می رسد" پیامدهای جالبی برای سرمایه گذاران دارد. این نشان می دهد که به طور پیش فرض، همه ما افرادی ریسک گریز هستیم. در حالی که این می تواند از منظر بقا مفید باشد، اما در هنگام سرمایه گذاری علیه ما کار می کند. یکی از مظاهر اولیه زیانگریزی، عدم سرمایهگذاری کامل و قرار دادن مقداری پول نقد در یک حساب بانکی یا سایر سرمایهگذاریهای بدون ریسک و کم بهره است. این موضوع که ما چیزی را که سرمایه گذاری نمی کنیم، از دست نمی دهیم، راحتی و آسایش را فراهم می کند؛ اما آنچه واقعاً انجام می دهیم، خرید آسایش عاطفی کوتاه مدت به قیمت از دست دادن یک بازدهی بلندمدت است.
خوش بینی تا نشاط
با افزایش قیمت در بازارهای مالی و ادامه رشد اقتصاد، وضعیت طبیعی بی میلی ما به آرامی شروع به کاهش می کند. همانطور که تقریباً هر کسی می تواند تأیید کند، اخبار مکرر که اوج های جدید در بازار را به نمایش می گذارد و مکالماتی در مورد اینکه چگونه دوستان و همکاران ما پول زیادی به دست می آورند، می تواند به راحتی وضعیت عاطفی ما را تغییر دهد. در این مرحله ترس ما از شکست به سرعت به ترس از دست دادن یا فومو تبدیل می شود. هر زمان که این تغییر خاص را تشخیص دادید، توجه ویژه ای داشته باشید، زیرا این یکی از فاجعه بارترین ذهنیت هایی است که یک سرمایه گذار می تواند داشته باشد.
فومو در طول مراحل خوش بینی، هیجان و شور و نشاط اتفاق می افتد و بیزاری طبیعی ما از ضرر، اکنون بسیاری از سرمایه گذاران را به بازار سوق می دهد. در واقع در اینجا ما زیانها را بهعنوان فرصتهای از دست رفته (بهجای زیانهای واقعی) می بینیم و ورود به بازار در این مقطع باعث افزایش آسایش عاطفی کوتاهمدت ما میشود.
ورود به بازار در این مراحل احساس راحتی به ما می دهد، زیرا ما با گله می دویم، نه برخلاف آن. و معمولاً تا این مرحله، ما نیز وارد دورهای از نتایج مثبت شدهایم که به مخدوش کردن درک ما از خطر کمک میکند. اما متأسفانه، زمانی که بیشتر سرمایهگذاران نسبت به بازارها خوشبین و هیجانزده هستند، بیشتر سودها قبلاً حاصل شده است. این سرمایهگذاران با اطمینان از ایمن بودن بازارها در کوتاه مدت برای سرمایهگذاری، در واقع با خرید در قیمتهای بالا، به بازده بلندمدت خود آسیب میزنند.
سرمایهگذارانی که در طی مراحل هیجان و شور و نشاط وارد بازار میشوند، معمولاً قبل از پایان چرخه، سودهای کمی را مشاهده میکنند اما قیمت ها کم کم شروع به چرخش میکنند.
انکار تا وحشت
نکته خنده دار در نقش احساسات در بازارهای مالی مورد سقف های بازار این است که وقتی آنها رخ می دهند، هیچ کس به طور قطع نمی داند که آیا یک سقف واقعی است یا خیر. احساسات مثبت تمایل دارند تا مدت ها پس از رسیدن بازار به اوج خود ادامه پیدا کنند و در نتیجه، سرمایه گذاران شروع به محافظت از خود (از نظر روانی) در برابر اخبار منفی می کنند و درنتیجه آنها وارد مرحله انکار می شوند.
عدم تمایل به فروش که در مرحله انکار مشاهده می کنیم، باعث می شود که بازارها برای مدتی به طور مصنوعی بالا نگه داشته شوند و در همین حین، شرایط شروع به بدتر شدن می کند. سرمایه گذاران باهوشی که می توانند احساسات خود را کنار بگذارند و به شرایط مالی به طور عینی نگاه کنند، در این مرحله شروع به فروختن دارایی های خود می کنند؛ اما برای اکثر سرمایه گذاران، احساس انکار بسیار قوی است.
آنها نمی توانند باور کنند که مهمانی تمام شده است و نوشته های روی دیوار را نمی بینند. با ادامه روند نزولی بازارها، آنها به ترتیب از ترس به یأس و در نهایت به وحشت می روند. با کاهش قیمت ها، ضرر گریزی دوباره بر تصمیم گیری ضعیف تأثیر می گذارد. سرمایهگذاران که میخواهند از درد عاطفی ناشی از ضرر (حتی یک ضرر کوچک) اجتناب کنند، تمایل دارند به جای کاهش سرمایهگذاریها، سرمایه گذاری های زیانده خود را حفظ کنند.
این به این دلیل است که با کاهش ارزش پرتفوی ما، درد فروش همراه با زیان افزایش می یابد، اما با نرخی کاهشی. ضرر 5 درصد اول بیشترین آسیب را دارد اما زمانی که 25 درصد از دست داده اید، تفاوت بین 25 درصد و 30 درصد ضرر اغلب ناچیز شمرده می شود. احساسات ما بار دیگر به سختی کار می کنند و درک ما از ریسک و پاداش را مخدوش می کنند.
تسلیم تا اکراه
در نهایت، با ادامه افزایش زیان، بسیاری از سرمایه گذاران به نقطه تسلیم خواهند رسید. در نهایت می گویند بس است و از بازار خارج می شوند. در برخی موارد، سرمایه گذاران با زور شرایط بیرونی به این نقطه می رسند. کمبود پول نقد برای انجام کاری دیگر یا نقش احساسات در بازارهای مالی نیاز به خرید چیزی، می تواند شرایطی را ایجاد کند که سرمایه گذاری ها باید برای پوشش هزینه ها فروخته شوند. اما بیشتر اوقات، سرمایهگذاران در این مرحله میفروشند زیرا میترسند، استرس دارند و به امنیت پول نقد خود نیاز دارند.
در واقع، آنها ذخیره قدرت عاطفی خود را تخلیه کرده اند. آنها دیگر تاب آوری لازم برای مقابله با استرس و اضطراب ناشی از سرمایه گذاری را ندارند. این شاید خطرناکترین جایی باشد که یک سرمایهگذار میتواند خود را در آن بیابد. نه تنها آنها به طور موثری در زیانهای خود قفل شدهاند، بلکه ترن هوایی احساساتی که اخیراً تحمل کردهاند، احتمالاً زخمهای طولانیمدتی بر جای میگذارد.
بسیاری از کسانی که نزدیک به کف تسلیم می شوند، به طور کلی سرمایه گذاری نمی کنند. آنها تصمیم میگیرند که سرمایهگذاری برای آنها مناسب نیست و خود را به امنیت پول نقد می سپارند.
هنگامی که به دلایل احساسی از بازار خارج شدید، بازگشت به آن بسیار دشوار است. همانطور که چرخه احساسات سرمایه گذاران نشان می دهد، یک سرمایه گذار باید مراحل ناامیدی، افسردگی، بی عاطفگی و بی تفاوتی را طی کند تا به مرحله اکراه بازگردد. این میتواند سالها طول بکشد و در طول این فرآیند، بسیاری از این سرمایهگذاران با احیای بازار، سود قابل توجهی را از دست میدهند.
استفاده از چرخه احساسات سرمایه گذاران به نفع خودتان
برای بسیاری از ما خاموش کردن احساساتی که هنگام سرمایهگذاری احساس میکنیم، غیرممکن است. به هر حال، مسئله معیشت مالیمان در میان است و بنابراین بر احساس ما تأثیر می گذارد. با این حال، ترفند این است که از احساسات خود فاصله بگیریم؛ در حالی که به حالات عاطفی سرمایه گذاران دیگر توجه نکنیم.
از نظر عواطف خودمان، باید یاد بگیریم که چگونه هنگام ناراحتی، راحت باشیم! یعنی باید متوجه باشیم و از صمیم قلب بپذیریم که آنچه که احساساتمان به ما می گویند تا در هر نقطه ای انجام دهیم، به احتمال زیاد اشتباه است. هر زمان که نسبت به سرمایهگذاری احساس خوشبینی یا هیجان داشتیم، این احتمال وجود دارد که بازار به اوج خود نزدیک شود و ما باید احتیاط کنیم. و وقتی در حالت ناامیدی یا وحشت هستیم و چیزی جز فروش داراییهایمان نمیخواهیم، این احتمال وجود دارد که دقیقاً باید برعکس عمل کنیم.
درک این موضوع که احساسات شما به طور قابل اعتمادی به شما می گویند که چه کاری را نباید انجام دهید، اولین قدم برای غلبه بر تأثیر آنها بر پرتفوی شماست.
راه دیگر برای سود بردن از درک چرخه احساسات سرمایهگذاران این است که از آن به عنوان راهنمایی برای ارزیابی جایی که در چرخه بازار هستیم، استفاده کنیم. وقتی همه دائماً در مورد میزان درآمدی که در سهام به دست آوردهاند (هیجان و شور و نشاط) صحبت میکنند، این نشانه خوبی است که احتمالا قیمت ها به محدوده اشباع رسیده اند و شاید باید سرمایه مان را از بازار خارج کنیم. برعکس، زمانی که اقتصاد و بازارها در حالت ناامیدی و وحشت هستند، بدانید که زمان های خوب در شرف شروع است و احتمالا باید برای بهره برداری آماده شوید.
آخرین راه برای سرمایه گذاری به دور از ماهیت احساسی بازارهای مالی، پیروی از مدل های سرمایه گذاری خودمان است. با استفاده از یک رویکرد و استراتژی مبتنی بر قوانین برای سرمایه گذاری، می توانید جزء احساسی تصمیمات سرمایه گذاری خود را به طور کامل حذف کنید. این سریعترین و ساده ترین راه برای خداحافظی با «شکاف رفتاری» است که ممکن است بازدهی شما را محدود کند.
نتیجه گیری
هنگامی که اولین قدم را به عنوان یک سرمایه گذار برمی دارید، ممکن است طیف کاملی از احساسات را که در بالا شرح داده شد، تجربه کنید اما اجازه ندهید که این احساسات شما را غرق کنند. واقع بین باشید و دیدگاه خود را حفظ کنید. اهداف و استراتژی سرمایه گذاری خود را در هر نوبت به خود یادآوری کنید تا تصمیم های عجولانه ای برای خرید و فروش نگیرید. با درک بهتر چگونگی تأثیر این احساسات بر سرمایه گذاری شما، نقش احساسات در بازارهای مالی می توانید تصمیمات آگاهانه تری بگیرید و با ساختن یک پرتفوی جامع، اهداف مالی خود را با حداقل ریسک برآورده کنید.
نقش احساسات در معاملات سرمایه گذاران
به گزارش شهر بورس، یک سرمایه گذاری مطمئن و برنامه ریزی شده در بازار ارز دیجیتال یا هر بازار دیگری در اثر احساس ترس یا طمع شرکت کنندگان بازار می تواند نابود شود.نقش احساسات در این گونه معاملات قابل بررسی می باشد.
بر اساس گزارش اقتصاد آنلاین، احساسات در بازار میتواند توسط محرکهای مختلفی به عنوان مثال، “ترس از دست دادن” یا “FOMO”، ایجاد شود. زیرا موسسات و شرکتهای دولتی و خصوصی توجه خود را به بیت کوین معطوف میکنند.
شاخص ترس و طمع را بیشتر بشناسید
ممکن است احساسات موجود در شرکت کنندگان بازار، باعث شود اکثر سرمایه گذاران ترس از افزایش قیمت به بالاتر از سطح فعلی یک دارایی را داشته باشند و به همین دلیل بازار را با سفارشات خرید خود پر میکنند، سپس در نهایت منجر به افزایش قیمت آن دارایی میشوند. از طرفی دیگر، ترس از گیر افتادن در خرید در قیمتهای بالا نیز باعث تغییر در احساسات سرمایه گذاران میشود، زمانی که گروهی از سرمایه گذاران شروع به وحشت کرده و داراییهای خود را به همراه اخبار منفی که در طول کاهش قیمت منتشر میشوند، میفروشند.
بنابراین لازم است که بدانیم، هنگامی که احساسات مستقیماً بر رفتار قیمت یک دارایی تأثیر میگذارد، چگونه میتوانیم احساسات سرمایه گذاران را اندازه گیری کنیم؟ در پاسخ میتوان گفت، مانند بازار سهام، سرمایهگذاران نگران نگهداری داراییها در شرایط بحرانی هستند که باعث فشار فروش به بازارها میشود. در آن زمان است که تحلیلگران شاخصی را انتخاب میکنند تا به عنوان نمایندهای این احساسات را تحلیل کنند و سطح هراس سرمایه گذاران در بازار را ببینند.
آنچه در بالا توضیح دادیم، شاخص نوسان است که به عنوان شاخص VIX نیز شناخته میشود و در واقع حجم معاملات در بازار مشتقات را به عنوان ورودی دریافت میکند و از آن برای ایجاد یک شاخص استفاده میکند. این حرکت در VIX مطابق با احساسات بازار و استراتژیهای سرمایه گذاری سرمایه گذاران نهادی و سرمایه گذاران با ارزش خالص زیاد خواهد بود.
در بازار کریپتو، شاخص مشابهی نیز وجود دارد که میتواند برای سنجش احساسات سرمایه گذاران مورد استفاده قرار گیرد.
شاخص ترس و طمع رمزنگاری شده (Crypto Fear and Greed Index)
در این قسمت به مفهومی از شاخص ترس و طمع رمز ارزها و اینکه چگونه میتوان از آن در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری در بیت کوین استفاده کردُُ، میپردازیم. Crypto Fear and Greed Index، شاخصی است که برای اندازه گیری حرص و طمع و ترس سرمایه گذاران در بازار کریپتو ایجاد شده است و برای تجزیه و تحلیل رفتار سرمایه گذاران در بازار کریپتو استفاده میشود.
نموداری احساسات سرمایه گذار در هنگام تجربه یک بحران در بازار
هنگامی که رویدادهای مهم در بازار رخ میدهد، اعم از مثبت یا منفی، سرمایه گذاران به سرعت اخبار را دریافت میکنند و میتوانند بدون اینکه منتظر باز شدن بازار در ساعات کاری باشند، بلافاصله تصمیم بگیرند. حال تصور کنید که سرمایه گذاران در سراسر جهان اخبار را به طور همزمان دریافت کنند. این میتواند رفتاری را به شیوه “خرید FOMO” یا “فروش وحشتناک” آسان تر از سایر بازارهای سرمایه گذاری ایجاد کند. هنگامی که هجوم تقاضا برای خرید یا فروش در این بازار 24 ساعته وجود دارد، شاخص ترس و طمع کریپتو برای تجزیه و تحلیل رفتار سرمایهگذار برای کمک به بهبود فرآیند تصمیمگیری استفاده میشود. بنابراین، فرد تحت تأثیر حال و هوای بازار نیست و ممکن است سرمایه گذاران بهتر از برنامههای سرمایه گذاری خود پیروی کنند. یک مثال محبوب از شاخص مورد استفاده در اینجا از وب سایت alternative.me آورده شده است.
به طور کلی، خود شاخص ترس و طمع کریپتو از 0 تا 100 متغیر است، جایی که 0 نشان دهنده وضعیت ترس شدید در بین سرمایه گذاران است که ممکن است باعث فشار شدید فروش شود. مقدار 100 هم معنی مخالف دارد و یعنی سرمایه گذاران به نقش احساسات در بازارهای مالی شدت حریص میشوند. ممکن است شتاب خرید ناشی از FOMO وجود داشته باشد. این وب سایت بیان کرده است که از دادههای 5 منبع برای فرموله کردن شاخص ترس و طمع کریپتو استفاده میکند.
فاکتورهای مؤثر در محاسبه ترس و طمع کریپتو
در حال حاضر فقط بیتکوین در این شاخص گنجانده شده است. از آنجایی که بیتکوین ارز دیجیتالی است که در صورت تجربه نوسانات، بیشترین تأثیر را بر بازار خواهد داشت. این واقعیت همچنین به معیارهای دیگری برای نمایه سازی منجر شده است، از جمله این موارد عبارتاند از:
از نوسانات و حداکثر کاهش قیمت بیتکوین، در مقایسه با نوسانات متوسط 30 روزه و 90 روزه محاسبه میشود. هنگامی که نوسانات افزایش مییابد، نشان دهنده اشتیاق در بازار است.
با مقایسه میانگینهای متحرک 30 روزه و 90 روزه در زمانی که حجم بالایی در سمت خرید وجود دارد، هنگام افزایش بازار، بر اساس مومنتوم و حجم معاملات مانند نوسانات محاسبه میشود و مفهوم وجود طمع در بازار، برای سرمایه گذاران ترجمه میشود.
استفاده از هشتگ (#) برای هر ارز دیجیتال برای تجزیه و تحلیل. محاسبه با نرخ و تعداد پاسخها انجام میشود.
نظرسنجی در مورد بازار که در یک وب سایت خاص برگزار میشود.
درصد ارزش بازار بیتکوین و آلتکوین، وقتی ترسها در بازار به وجود میآیند، سرمایهگذاران به بیتکوین بهعنوان بهشت نگاه میکنند و فقط برای اهداف گمانهزنی به آلتکوینها نگاه میکنند. بنابراین نگاهی به سهم بازار بیتکوین، میتواند بینشی به احساسات سرمایه گذاران بدهد. البته این موضوع هنوز بحث برانگیز است، زیرا افزایش ارزش بازار آلت کوینها میتواند به دلیل علاقه واقعی سرمایه گذاران باشد.
با استفاده از Google Trends که کلمات کلیدی مرتبط با بیتکوین را تجزیه و تحلیل میکند. اگر تعداد جستجو برای کلمات مرتبط با بیت کوین در حال افزایش باشد، این امر به عنوان افزایش علاقه سرمایه گذاران به بازار ارزهای دیجیتال منعکس میشود و برعکس.
نمودار شاخص ترس و طمع رمزنگاری شده از alternative.me
با در نظر گرفتن شاخص ترس و طمع کریپتو همراه با قیمت بیتکوین در گذشته، متوجه میشویم که وقتی شاخص ترس و طمع کریپتو با خط سبز نمودار بالا در محدوده مقدار 10 برخورد کرده است، قیمت بیتکوین از پایین ترین سطح خود، 5 بار با جزئیات به شرح زیر افزایش یافته است.
افزایش اول 70%، افزایش دوم 45٪، افزایش سوم 310٪، افزایش چهارم 25٪ و افزایش پنجم 300٪.
برعکس اگر شاخص ترس و طمع کریپتو تقریباً 90 باشد (خط قرمز در نمودار بالا)، قیمت بیتکوین از بالاترین سطح خود، دو برابر و جزئیات به شرح زیر، کاهش یافته است.
کاهش اول40٪ و کاهش دوم 45٪.
با نگاهی به نتایج بالا، به نظر میرسد که میتوانیم از شاخص ترس و طمع رمز ارز به عنوان بخشی از تحلیل سرمایهگذاری رمزنگاری خود استفاده کنیم. با این حال، نباید فراموش کنیم که هدف واقعی از نمایه سازی، اندازه گیری احساسات سرمایه گذاران در بازار است. به عنوان سیگنال خرید و فروش استفاده نمیشود.
نمودار قیمت بیتکوین
کلام آخر
به طور خلاصه، اندازه گیری ترس و طمع سرمایه گذاران در بازار کریپتو را میتوان با استفاده از شاخص ترس و طمع کریپتو انجام داد. با این حال، این فقط برای ردیابی احساسات سرمایه گذاران در بازار است، در حالی که استفاده از آن برای نشان دادن سیگنالهای خرید و فروش باید با عوامل دیگری نیز انجام شود. اکنون که متوجه شدید شاخص ترس و طمع چیست، میتوانید اطلاعات را بررسی کنید و خرید بعدی خود را با اطمینان بیشتری انجام دهید.
تاثیر احساسات در سرمایه گذاری بورس
چگونه احساسات و هیجانات در بازار سرمایه باعث زیان سرمایه گذاران می شود؟
افراد در ابتدای سرمایه گذاری بسیار احساسی و هیجانی عمل می کنند و در بیشتر مواقع بر خلاف چرخه های بازار حرکت می کنند. زمانی که جمعیت گاوها شروع به خرید می کنند دچار خوش بینی، بلاتکلیفی و بی علاقگی می شوند و به جای خرید سهام منتظر تثبیت قیمت و خرید در اولین قیمت بعد از تثبیت هستند. در زمان اوج قیمت که بهترین زمان برای فروش سهام است دارای هیجاناتی از دسته اعتماد به نفس، خوشحالی و اشتیاق هستند و احساس می کنند زمان را از دست داده اند و بلافاصله دست به خرید می زنند و تصور می کنند سهم را در قیمت مناسبی خریده اند. در زمانی که خرس ها شروع به فروش می کنند دچار ترس، هراس و انکار می شوند و با خرید مجدد به تصور خود میانگین خرید را کاهش می دهند و تصمیم به فروش سهام به محض افزایش قیمت می گیرند و در زمانی که قیمت سهم به کف واقعی خود رسید سهام را می فروشند و از بازار سرمای خداحافظی می کنند.در ادامه نکاتی کلیدی در مورد تاثیر احساسات بر سرمایه گذاری بورس را آورده ایم.
پنج اشتباه نقش احساسات در بازارهای مالی رایج در سرمایه گذاری
1. وقتی قیمت افت می کند در نهایت بالا خواهد رفت.
اگر عملکرد و سودآوری یک شرکت همواره خوب باشد، قیمت سهام آن ممکن است مداوم افزایش یابد. اما اگر بازار کاهشی (خرسی) شد،حتی قیمت سهام یک شرکت در حال رشد نیز ممکن است کاهش یابد. از طرف دیگر، قیمت سهام شرکتی که مرتباً کاهش داشته ممکن است هیچوقت رشد نکند، مخصوصا اگر دارای مدیریت ضعیف باشد.
2. سهام شرکت های تأثیر گذار بر شاخص بدون ریسک است.
این سهم ها به این خاطر در شاخص بورس تأثیرگذارند که دارای سرمایه بالا می باشند و در حجم زیادی معامله می شوند. همیشه توجه کنید که قیمت هر سهم صرف نظر از اندازه وابسته به عرضه و تقاضاست.
3. سهمی که در پایین ترین قیمت در یک سال گذشته قرار گرفته برای خرید مناسب است.
در صورتی که سهم در پایین ترین قیمت یکسال گذشته قرار گرفته به این معنی نیست که قیمت سهم برای خرید مناسب است. شاید مشکلی در شرکت وجود داشته باشد که باعث افت شدید قیمت سهام آن شده. بنابراین قبل از خرید سهم، وضعیت بنیادی آنرا بررسی کنید.
4. سهمی که در قیمت 100 تومان معامله می شود، بهتر از سهمی با قیمت 700 تومان است.
برخی سرمایه گذاران باور دارند که سهمی با قیمت پایین، برای خرید مناسب تر است در حالی که باید سهام را با ارزش واقعی و میزان سود آن سنجید نه صرفاً بر اساس ارزان یا گران بودن قیمت سهم.
5. سهم با نسبت P/E پایین تر بهتر از سهامی است که P/E بالا دارند.
در حالیکه نسبت P/E برای ارزیابی سهم استفاده می شود، نباید از آن به تنهایی برای تصمیم گیری استفاده کرد. اگر روی یک شرکت با رشد درآمد بیشتر و عملکرد بهتر، ارزش گذاری بیشتری صورت بگیرد توجیه خواهد داشت.
الگوهای ذهنی مخرب بر رفتار سرمایه گذاران
1. تردید در انجام معاملات
جملات معروف معامله گرهای مردد اینها هستند: بخرم، نه الان وقتش نیست. صبر می کنم تا قیمت کاهش پیدا کند. بفروشم، نه الان وقتش نیست بهتر است صبر کنم تا قیمت ها افزایش پیدا کند و بخشی از ضررهایم جبران شود.
2. دستخوش احساسات بودن
در معامله گری باید شرایطی مهیا کنیم که بتوانیم قادر به کنترل احساسات باشیم و این کنترل به واسطه برنامه ریزی و سیستم معاملاتی درست به دست می آید. البته هر قدر تجربه معامله گر بیشتر باشد بیشتر قادر به کنترل احساسات خود خواهد بود.
3. غرور در معامله گری
حس غرور در ذات معامله گری بازار وجود دارد و زمانی که تعدادی از معاملات با سود همراه باشند بیشتر قوت می گیرد. پس همیشه باید خود را مورد آزمون و سوال قرار دهید و احساس نکنید خیلی خوب هستید که در غیر این صورت شکست بزرگی در انتظارتان است.
4. درس نگرفتن از تجربه ها
متاسفانه افرادی که با شنیدن اخبار مثبت در رسانه ها بدون کوچکترین دانشی وارد بازار سرمایه می شوند، حضورشان در این بازار محدود بوده و اکثراً بدلیل عدم شناخت ماهیت بازار با ضرر و زیان از بازار خارج می شوند. ابتدا لازمست دانش خود را در این خصوص بالا برده و سپس وارد بازار شوید. یک دفترچه تهیه کنید و علت خرید و فروش های سهم و حتی علت سود و زیان را در آن ثبت کنید و از تجربیات خود درس بگیرید.
5. عدم پذیرش اشتباهات
باید با نظم و انضباط معامله کنید و به روند بازار احترام بگذارید و در زمان اشتباه به سرعت از بازار خارج شده و به دنبال اشتباه خود بگردید و در زمان معامله درست حریص نشوید.
6. عدم کنترل خشم در معاملات
عدم کنترل خشم باعث انجام معاملات هیجانی می شود. زمانی که از نظر روحی شرایط مناسبی برای معامله ندارید، معاملات را کنار گذاشته و استراحت کنید تا فشار عصبی موجود از بین رفته و بعد از آرامش و مهیا شدن شرایط و کسب انرژی دوباره، شروع به خرید و فروش کنید.
7. ترس در انجام معاملات
ترس به عنوان یکی از آفت های مخرب معامله گری به حساب می آید پس بهتر است ترس را کنار گذاشته و بر اساس واقعیت های بازار عمل کنید. ترس در معاملات جلوی رشد سود را گرفته و برعکس به معاملات زیان ده اجاره فرصت بیشتری می دهد.
خصوصیات سرمایه گذاران احساسی:
1. سرمایه گذار احساسی با کاهش اندک قیمت سهام آن را می فروشد و توان پذیرش قرمزی مقطعی سبد سهامش را ندارد.
2. سرمایه گذار احساسی به صورت 24 ساعته اخبار سیاسی و اقتصادی را رصد می کند و با اخبار خوب سهام میخرد و با اخبار بد سهام خود را می فروشد.
3. سرمایه گذار احساسی به خاطر سودی که هنوز محقق نشده خوشحال می شود. مثلاً سهمی را در قیمت 100 تومان می خرد و در رویای خود سهم را در قیمت 200 تومان می فروشد خوشحال است و احساس غرور می کند.
4. سرمایه گذار احساسی برای زیان قطعی نشده ناراحت می شود. این واقعیت وجود دارد که تا زمانی که سهمی را نفروخته اید زیانی هم متحمل نشده اید.
5. سرمایه گذار احساسی به طور روزانه و مداوم قیمت سهام را بررسی می کند و مدام با افزایش قیمت سهم خوشحال و از کاهش قیمت سهم ناراحت و افسرده می شود.
نقش احساسات در بازارهای مالی
احساسات بازار نگرش جمعی تجار و سرمایه گذاران نسبت به یک دارایی مالی در بازار است. این مفهوم در همه بازارهای مالی از جمله رمزارزها وجود دارد. احساسات بازار، قدرت تأثیرگذاری بر چرخه های بازار را دارد.
هنوز هم احساسات مطلوب در بازار همیشه منجر به شرایط مثبت بازار نمی شود. گاهی اوقات ، ممکن است احساس مثبت (to the moon!) قبل از اصلاح بازار یا حتی یک بازار نزولی ظاهر شود.
معامله گران علاوه بر ارائه بینش در مورد تقاضای بازار ، می توانند با تجزیه و تحلیل این احساسات، روند بالقوه سودآوری را پیش بینی کنند. احساسات بازار همیشه اصول یک پروژه را در نظر نمی گیرند ، اما ممکن است گاهی اوقات با هم مرتبط شوند.
بیایید دویج کوین را به عنوان مثال در نظر بگیریم. تقاضای Dogecoin در بازار گاوی ، احتمالاً ناشی از هیاهوی رسانه های اجتماعی است (که منجر به احساسات مثبت در بازار شد). بسیاری از معامله گران و سرمایه گذاران دویج کوین را بدون درنظرگرفتن پروژه یا اهداف آن خریداری کردند ، اما فقط به دلیل احساس بازار در حال حاضر. فقط به خاطر افرادی مانند ایلان ماسک
چرا تحلیل احساسات بازار مهم است؟
تجزیه و تحلیل احساسات بازار بخشی اساسی از بسیاری از استراتژی های تجاری است. مانند تجزیه و تحلیل فنی یا بنیادی ، معمولاً ایده خوبی است که با استفاده از ترکیبی از تمام اطلاعات موجود تصمیم گیری کنید.
به عنوان مثال ، تجزیه و تحلیل احساسات در بازار می تواند به شما کمک کند بررسی کنید FOMO موجه است یا صرفاً نتیجه ذهنیت عده ای است. به طور کلی ، ترکیب تجزیه و تحلیل فنی و بنیادی با مطالعه احساسات بازار به شما امکان می دهد:
درباره سرمایه گذارب کوتاه و میان مدت بهتر فکر کنید.
کنترل بهتری در وضعیت احساسی خود ایجاد کنید.
فرصت های بالقوه سودآور را کشف کنید.
چگونه می توان تجزیه و تحلیل احساسات بازار را انجام داد
برای درک احساسات بازار ، باید نظرات ، ایده ها و نظرات فعالان بازار را جمع آوری کنید. باز هم ، گرچه می تواند مفید باشد ، اما شما نباید فقط به تجزیه و تحلیل احساسات بازار اعتماد کنید. شما باید قبل از نتیجه گیری ، از اطلاعات جمع آوری شده همراه با دانش و تجربه خود استفاده کنید.
برای درک احساس سرمایه گذاران، باید صفحات و کانال های مربوط به رسانه های اجتماعی را بررسی نقش احساسات در بازارهای مالی کنید تا درک کنید که جامعه و سرمایه گذاران در مورد آن پروژه خاص چه احساسی دارند. شما همچنین می توانید به انجمن های رسمی یا گروه های تلگرامی بپیوندید تا مستقیماً با تیم پروژه و اعضای انجمن صحبت کنید. اما مراقب باشید! کلاهبرداران زیادی در آن گروه ها وجود دارند. به افراد اعتماد نکنید و قبل از ریسک کردن ، تحقیق خود را انجام دهید.
کانال های اجتماعی فقط اولین قدم هستند. شما می توانید از روش های بسیاری استفاده کنید تا نمای کلی از احساسات بازار را بدست آورید. علاوه بر نظارت بر کانال های اجتماعی (به ویژه توییتر ، با توجه به محبوبیت آن در میان طرفداران رمزارزها) ، ممکن است موارد زیر را در نظر بگیرید:
پیگیری موارد اجتماعی با ابزارهای نرم افزاری جمع آوری داده ها.
از طریق پورتال های رسانه ای و وبلاگ ها، آخرین اخبار را بررسی کنید. بلاگ Binance ، Binance News ، مجله Bitcoin ، CoinDesk و CoinTelegraph چند نمونه از این موارد هستند.
هشدارها را تنظیم کنید یا معاملات بزرگ انجام شده توسط نهنگ ها را ردیابی نقش احساسات در بازارهای مالی کنید( wahlalert )این حرکات به طور منظم توسط برخی از سرمایه گذاران کریپتو پیگیری می شود و گاهی ممکن است بر احساسات بازار تأثیر بگذارد. ربات های هشدار نهنگ رایگان را می توانید در تلگرام و توییتر پیدا کنید.
شاخص های احساس بازار و سیگنال های قیمت گذاری را در CoinMarketCap بررسی کنید. این شاخص ها طیف وسیعی از منابع مختلف را تجزیه و تحلیل می کنند و خلاصه ای از احساسات فعلی بازار را ارائه می دهند.
شاخص های احساس بازار
سرمایه گذاران می توانند برای درک ایده صعودی یا نزولی بازار یا دارایی ، به شاخص های احساس بازار نگاه کنند. شاخص ها این احساسات را به صورت گرافیکی یا با نوعی مقیاس نشان می دهند. این نقش احساسات در بازارهای مالی ابزارها می توانند بخشی از کیت تجزیه و تحلیل احساسات شما را تشکیل دهند اما نباید فقط به آنها اعتماد کرد. برای داشتن دید متعادل تری از بازار ، بهترین روش استفاده از چندین شاخص است.
بیشتر شاخص های احساس بازار روی Bitcoin (BTC) متمرکز شده اند ، اما همچنین می توانید شاخص های احساسات اتریوم Ethereum (ETH) را پیدا کنید. شاخص Bitcoin Crypto Fear & Greed شاید شناخته شده ترین شاخص احساس بازار رمزنگاری باشد. این شاخص با تجزیه و تحلیل پنج منبع اطلاعاتی مختلف: بی ثباتی ، حجم بازار ، رسانه های اجتماعی ، تسلط و روندها ، ترس یا طمع بازار بیت کوین را در مقیاس صفر تا ۱۰۰ نشان می دهد.
شاخص Bull & Bear توسط Augmento یک شاخص احساس متفاوت متمرکز در شبکه های اجتماعی است. یک نرم افزار هوش مصنوعی با استفاده از مکالمات در توییتر ، ردیت و بیت کوین تالک، احساسات و موضوعات را تجزیه و تحلیل می کند. صفر در مقیاس بسیار نزولی و یک صعودی است
تجزیه و تحلیل کانال های رسانه های اجتماعی ، معیارهای متناوب و سایر شاخص های رمزنگاری می تواند بینشی در مورد یک سکه یا احساسات پروژه ارائه دهد. با درک بهتر نگرش های فعلی بازار ، به احتمال زیاد تصمیمات معاملاتی یا سرمایه گذاری بهتری می گیرید.
برای کمک به حداکثر رساندن تأثیر تجزیه و تحلیل احساسات ، معمولاً بهتر است آن را با موارد زیر ترکیب کنید:
تجزیه و تحلیل فنی، ممکن است به شما کمک کند در مورد سرمایه گذاری کوتاه مدت قیمت پیش بینی های بهتری انجام دهید.
تجزیه و تحلیل بنیادی، برای تعیین ارزش کلی پروژه در مورد سرمایه گذاری بلند مدت میتواند به شما کمک کند.
در حالی که بسیاری از معامله گران از تجزیه و تحلیل احساسات بازار در بازارهای سرمایه گذاری استفاده می کنند، این روش میتواند در بازار رمزارز بسیار مفید باشد. از آنجا که صنعت بلاکچین و بازارهای رمزارز هنوز نسبتاً کوچک هستند ، تصورات و احساسات عمومی می تواند باعث نوسانات قیمت ناپایدار شود.
با استفاده از روش های مورد بحث ، می توانید احساسات بازار را درک کرده و گزینه های سرمایه گذاری بهتری داشته باشید. باز هم ، اگر می خواهید با تجزیه و تحلیل احساسات بازار شروع کنید ، می توانید موارد زیر را در نظر بگیرید:
ردیابی کانال های شبکه های اجتماعی و احساسات پیرامون یک پروژه.
به روز بودن در مورد آخرین اخبار صنعت و رویدادهای آینده.
استفاده از شاخص هایی که به شما کمک می کنند در مورد یک سکه خاص ایده بهتری از منافع عمومی داشته باشید.
تجزیه و تحلیل احساسات بازار با تمرین و تجربه بیشتر نتایج بهتری را ارائه می دهد ، اما ممکن است در برخی موارد کارساز نباشد. اطمینان حاصل کنید که قبل از معامله یا سرمایه گذاری دقت لازم را انجام دهید زیرا هر تصمیمی مقدار مشخصی از ریسک را شامل می شود.
دیدگاه شما