آموزش واگرایی
یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.
واگرایی و همگرایی چیست؟
همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.
وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.
سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟
چرا این بحث اهمیت دارد؟
ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.
بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.
که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.
واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.
به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.
افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.
درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.
واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟
بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.
اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.
تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.
اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.
این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.
در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.
واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:
- سقف بالاتر داشته باشیم
- کف پایینتر داشته باشیم
- سقف دوقلو داشته باشیم
- کف دوقلو داشته باشیم
اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.
اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.
به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.
یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.
واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.
معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.
یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.
عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.
این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.
واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:
- وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
- وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
- وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.
واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.
به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.
سایر روش ها برای تایید واگرایی:
یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.
و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.
همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).
خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.
یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.
یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.
اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.
همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.
در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.
همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، سیگنال با استفاده از واگرایی میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.
هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.
چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟
هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.
واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.
تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.
در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.
پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.
آموزش انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال به راحتیِ آب خوردن
واگرایی یکی از مفاهیم بسیار مهم در تحلیل تکنیکال است که شاید بسیاری از تحلیلگران تکنیکال کمتر با آن آشنا باشند. انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال ارتباط مستقیمی با استفادهی اندیکاتورها در تحلیل فنی دارد. در واقع واگراییها از رفتار متناقص نمودار قیمت و اندیکاتورها شکل میگیرد. بنابراین اگر با اندیکاتورها آشنایی قبلی ندارید همین جا ادامه مطالعه این مطلب را رها کنید و در ابتدا مقاله اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد را مطالعه کنید.
در این مقاله قصد داریم به مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال بپردازیم و انواع واگرایی را بیان کنیم. با ما همراه باشید.
واگرایی چیست؟
واگرایی در در تحلیل تکنیکال در واقع اصطلاحی است که در هنگام بروز رفتار متناقض یک اندیکاتور و نمودار قیمتی به کار میرود. به تصویر زیر نگاه کنید.
شکل 1
در شکل فوق، در قسمت بالای تصویر نمودار قیمت و در قسمت پایین تصویر منحنی اندیکاتور RSI مربوط به آن را مشاهده میکنید. همان طور که در تصویر مشخص کردهایم، در بخشی از نمودار قیمت، ما دو کف یا دره را در قیمت مشاهده میکنیم (نقطه A و نقطه B) که دره دوم (نقطه B) پایین تر از دره اول (نقطه A) است. اما نقاط متناظر با آن در نمودار اندیکاتور، متناقض است به طوری که نقطه B بالا تر از نقطه A است. به این رفتار متناقض اندیکاتور و نمودار قیمت واگرایی میگویند که ممکن است در اندیکاتورها مختلف پدید آید.
کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
کاربرد واگرایی در تعیین نقاطی است که احتمال بازگشت روند وجود وجود دارد. تحلیلگر در پی یافتن واگراییها است تا بتواند سطوحی که روند قیمت ممکن است تغییر کند را پیدا کند. قبل از بیان کامل کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال لازم است با مفهوم روند آشنا باشید.
روندها
همیشه قیمت یک سهم (یا دارایی) با نوسان و افت و خیز همراه است. روندها از افت و خیز قیمتها تشکیل میشوند. جهت کلی این افت و خیزها است که روند قیمت را تعیین میکند. حرکت کلی افت و خیزها به سمت بالا، پایین و یا حرکت در جهت خنثی (بدون جهت خاص)، جهت روند قیمت نامیده میشود که به سه دسته تقسیم میشوند:
- روند صعودی
- روند نزولی
- روند خنثی
در تصاویر زیر انواع روند قیمتی را مشاهده میکنید.
شکل 2
شکل 3
شکل 4
خطوط رسم شده به خطوط روند معروف هستند. در روند صعودی خطوط روند از به هم وصل کردن درهها و در روند نزولی خطوط روند از به هم وصل کردن قلهها رسم میشود.
استفاده از واگراییها در تشخیص نقاط بازگشت روند
با مشاهده واگراییها در یک روند صعودی یا نزولی میتوان به نقاط بازگشت روند پی برد. توجه کنید که واگرایی علت تغییر روند نیست، بلکه نشانه تغییر روند است. توجه به این نکته بسیار مهم است. دیدن واگرایی فقط یک هشدار است نه دلیلی برای خرید یا فروش. واگرایی یک نشانه برای بازگشت روند است ولی هیچ چیز قطعی نیست. بسیاری از تحلیلگران مبتدی با مشاهده واگرایی از آن به عنوان علت خرید یا فروش خود استفاده میکنند که این مسئله کاملا اشتباه است. شما با دیدن واگرایی یک هشدار دریافت میکنید و برای تصمیم گیری به معامله باید موارد دیگری را مشاهده کنید. در ادامه به انواع واگرایی میپردازیم و در خلال آن به چگونگی استفاده از واگراییها در معامله خواهیم پرداخت.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
به طور کلی چهار نوع واگرایی وجود دارد که در زیر به هر کدام به صورت جداگانه پرداختهایم.
1- واگرایی معمولی مثبت (RD+)
واگرایی معمولی مثبت یا Positive Regular Divergence یک واگرایی است که در انتهای روندهای نزولیT در دو کف متوالی شکل میگیرد. به این صورت که قیمت یک کف پایین تر میسازد اما اندیکاتور موفق به انجام این کار نمیشود. به تصویر زیر نگاه کنید.
شکل 5: واگرایی معمولی مثبت
وقتی یک واگرایی معمولی مثبت مشاهده میشود، احتمالا روند نزولی به پایان رسیده است و روند صعودی آغاز خواهد شد. بنابراین تحلیلگر فنی میتواند با مشاهده واگرایی معمولی مثبت (برای راحتی به آن واگرایی مثبت هم میگویند) و با در نظر گرفتن شواهد دیگر، اقدام به خرید کند. شواهد دیگر میتواند مسائل مختلفی باشد از جمله محل اتفاق افتادن واگرایی، اندیکاتوری که واگرایی را نشان داده است، تعداد اندیکاتورهایی که این واگرایی را تایید میکنند و غیره باشد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
محل اتفاق افتادن واگرایی: اگر واگرایی مثبت در مناطق اشباع فروش یا سطوح حمایتی اتفاق بیافتد از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است.
2- واگرایی معمولی منفی (RD-)
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک روند صعودی دیده میشوند و بین دو سقف ایجاد میشود. به این صورت که در نمودار قیمت سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته است. تصویر زیر را نگاه کنید.
شکل 6: واگرایی معمولی منفی
توجه کنید که الزاما در زمان تغییر روند واگرایی دیده نمیشود ولی واگرایی میتواند نشانهای بر تغییر روند باشد. ممکن است روندی تغییر کند و هیچ واگرایی از خود نشان ندهد. واگرایی معمولی منفی به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است که به تحلیلگر تکنیکالی کمک می کند تا پایان یک روند صعودی را تشخیص دهد.
خوب تا اینجا با دو واگرایی معمولی مثبت و منفی آشنا شدید. لفظ معمولی به این خاطر است که در روند نزولی کفها و در روند صعودی قلهها مورد بررسی قرار میگیرند. یک بار دیگر به تصاویر بالا نگاه کنید. این موضوع میتواند به شما کمک کند که بهتر این واگراییها را به خاطر بسپارید.
3- واگرایی مخفی مثبت (HD+)
واگرایی مخفی Hidden Divergence به دسته از واگراییهایی اطلاق میشود که در روند نزولی با قلهها و در روند صعودی با درهها سر و کار داریم (بر عکس واگرایی معمولی). واگرایی مخفی مثبت را در زیر مشاهده میکنید.
شکل 7: واگرایی مخفی مثبت
هر گاه در یک روند صعودی (میتواند در روند نزولی نیز باشد)، نمودار قیمت یک کف بالاتر را ثبت کند ولی اندیکاتور به این کار موفق نشود، یک واگرایی مخفی مثبت شکل گرفته است که نشان دهندهی ادامه روند مثبت است.
اگر واگرایی در محدوده حمایتی باشد از اعتبار زیادتر برخوردار است.
4- واگرایی مخفی منفی (HD-)
هر گاه در یک روند نزولی (میتواند در روند صعودی نیز باشد)، نمودار قیمت یک قله پایین تر را ثبت کند ولی اندیکاتور به این کار موفق نشود، یک واگرایی مخفی منفی شکل گرفته است که نشان دهندهی ادامه روند نزولی است. واگرایی مخفی منفی را در زیر مشاهده میکنید.
شکل 8: واگرایی مخفی مثبت
همه انواع واگرایی در یک نگاه
توجه کنید که احتمالا به یاد سپردن این 4 نوع واگرایی کمی مشکل است. در اینجا همهی انواع واگراییها را در یک نگاه مشاهده میکنید. کمی روی این تصویر تامل کنید و سرسری از آن نگذرید. مطمعنا بعدا مجبور خواهید شد برای یادآوری مجددا به این صفحه برگردید، بنابراین این صفحه را در مرورگر خود ذخیره کنید.
شکل 9: آموزش انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
در چه اندیکاتورهایی واگرایی دیده میشود؟
در بحث آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال معمولا به این نکته توجهی نمیشود. واگراییها در اندیکاتورهای مختلفی وجود دارند اما به واقع همه اندیکاتورها قابلیت نشان دادن واگرایی را ندارند. از طرفی اعتبار واگرایی در همه اندیکاتورها یکسان نیست. در اندیکاتورها زیر واگرایی از اعتبار بیشتری برخوردار است:
جمع بندی
در این مقاله به آموزش انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال پرداختیم و سعی کردیم با تصاویر گویا، انواع مختلف واگرایی را به صورت ساده توضیح دهیم. ما به چهر واگرایی اصلی اشاره کردیم که شامل موارد زیر بود:
- واگرایی معمولی مثبت
- واگرایی معمولی منفی
- واگرایی مخفی مثبت
- واگرایی مخفی منفی
امیدواریم از این مطلب نهایت استفاده را برده باشید. توجه کنید مشاهدهی واگرایی نباید ملاکی برای خرید و فروش قرار گیرد و یک تحلیلگر باتجربه به مرور زمان فهمیده است که واگرایی ممکن است فیلد شود. بر این اساس شما باید واگرایی را اعتبار سنجی کنید. در تحلیل تکنیکال همه چیز به صورت احتمالات بیان میشود و این جزیی از ذات تحلیل تکنیکال است.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
مفهوم واگرایی | واگرایی چیست؟ انواع واگرایی ها
دایورجنس یا واگرایی زمانی نمایان می شود که قیمت یک دارایی در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، فرضا یک نوسان نما، یا بر خلاف سایر داده ها حرکت کند. در واقع این عامل هشدار می دهد که قیمت حاضر احتمال دارد در حال ضعیف شدن باشد، و در بعضی موارد ممکن است به تغییر جهت قیمت منتهی شود.
دایورجنس ممکن است مثبت یا منفی باشد. واگرایی مثبت حاکی از امکان حرکت قیمت دارایی به سمت قیمت بالاتر است. واگرایی منفی سیگنال های حرکت احتمالی قیمت دارایی به سمت پایین را نشان می دهد. این شاخص می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر اندیکاتور یا اطلاعات تکنیکال یا بنیادی رخ دهد. با این حال، این شاخص غالباً توسط معامله گران تکنیکال هنگامی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور تکنیکال حرکت می کند، استفاده می شود.
معنی واگرایی مثبت و منفی
واگرایی مثبت سیگنال هایی مبنی بر اینکه قیمت ممکن است به زودی روند صعودی خود را آغاز کند در اختیار می گذارد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که قیمت در حال پایین آمدن است اما یک اندیکاتور تکنیکال حرکت رو به بالا داشته یا سیگنال های گاوی را نشان می دهد. در عکس زیر حالت واگرایی مثبت را مشاهده کنید:
واگرایی منفی با نزولی شدن قیمت ها در آینده مشخص می شود. این شرایط هنگامی رخ می دهد که بها دارایی بالاتر می رود اما یک اندیکاتور تکنیکال حرکت رو به پایین داشته، یا سیگنالهای خرسی را از خود بروز می دهد. در عکس زیر حالت واگرایی منفی را مشاهده کنید:
نباید به این شاخص به صورت مجزا اعتماد کرد، زیرا سیگنال های تجاری به موقعی را از خود ارائه نمی دهد. این عامل می تواند مدتها مشاهده شود، بی آنکه معکوس شدن جهت قیمت رخ دهد. واگرایی در همه برگشت های عمده قیمت ظاهر نمی شود، فقط در برخی از آنها ظاهر می شود.
واگرایی در تحلیل تکنیکال
دایورجنس در تحلیل تکنیکال احتمال دارد یک حرکت کلی مثبت یا منفی را مشخص کند. واگرایی مثبت هنگامی رخ می دهد که بها یک دارایی یا سهام به کف تازهای رسیده، در حالی که یک اندیکاتور مانند MFI جهت صعودی را نشان دهد. برعکس، نوع منفی آن زمانی رخ می دهد که قیمت سقف جدیدی را نشان می دهد، اما اندیکاتور مورد تحلیل سقف پایینتری را نشان دهد.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
معامله گران برای ارزیابی مومنتوم نهفته قیمت دارایی و ارزیابی احتمال تغییر قیمت، از این شاخص استفاده می کنند. برای مثال سرمایه گذاران می توانند یک نوسان نما مانند اسیلاتور MACD را در نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال صعود بوده و به سقف تازه ای برسد، در حالت ایده آل MACD نیز به سقف تازه ای رسیده است. اگر سهام در حال افزایش های جدید باشد و به سقف های بالاتری برسد، اما در همان حال MACD شروع به نشان دادن سقف های پایین تری کند ، این شرایط نشان می دهد که روند افزایشی قیمت امکان دارد در حال ضعیف شدن باشد. که این حالت را می توان واگرایی منفی دانست. در عکس زیر حالت واگرایی منفی را مشاهده کنید:
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
سپس معامله گر می تواند تعیین کند که آیا می خواهد الآن از پوزیشن خارج شود، یا اینکه توقف زیان (stop loss) خود را به زمان شروع کاهش قیمت موکول کند.
واگرایی مثبت درست عکس حالت فوق است. تصور کنید قیمت یک سهام در حال پایین آمدن است در حالی که MACD با هر نوسان در قیمت سهام کف های بالاتری را نشان می دهد. در عکس زیر حالت واگرایی مثبت را مشاهده کنید:
سرمایه گذار در این حالت ممکن است به این جمع بندی برسد که سیر رو به پایین قیمت سهام در حال از دست دادن مومنتوم نزولی خود بوده و این به زودی یک برگشت روند را به دنبال خواهد داشت. این شاخص یکی از کاربردهای مشترک بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، و در درجه اول نوسان نماها است. استفاده از اندیکاتور تشخیص واگرایی خودکار نیز بسیار در بین معامله گران محبوب است.
تفاوت بین دایورجنس و تأیید در چیست؟
دایورجنس زمانی است که قیمت و نشانگر دو چیز متفاوت را به معامله گر بیان می کنند. اما تأیید موقعی است که اندیکاتور و قیمت، و یا چند اندیکاتور همگی یک نتیجه را برای معامله گر به دست می دهند. معامله گران برای ورود یا باقی ماندن در معاملات، ترجیحا مایل به دریافت تأیید از اطلاعات و اندیکاتور ها هستند. اگر قیمت در حال افزایش باشد، آنها طبیعتاً می خواهند که اندیکاتورها ادامه حرکت قیمت را سیگنال دهند.
در چه زمانی نمی توان از دایورجنس استفاده کرد
همانطور که در مورد همه اشکال تحلیل تکنیکال صدق می کند، سرمایه گذاران باید قبل از اینکه فقط بر اساس مشاهده دایورجنس تصمیم گیری و عمل کنند، ترکیبی از اندیکاتورها و تکنیک های تحلیل برای تأیید برگشت روند به کار بگیرند. این شاخص همه برگشت قیمت ها را پیش بینی نخواهد کرد، بنابراین اشکال دیگری از کنترل ریسک و تحلیل مورد نیاز خواهند بود تا همراه با واگرایی مورد استفاده قرار بگیرند.
در ضمن، زمانی که واگرایی رخ می دهد، به این معنا نیست که قیمت معکوس خواهد شد یا اینکه به زودی یک برگشت روند و قیمت اتفاق خواهد افتاد. این شاخص می تواند مدت نسبتاً زیادی ادامه یابد، بیآنکه هنوز تغییر محسوسی رخ داده باشد، بنابراین عمل کردن تنها بر اساس آن، بدون ظهور عکس العمل مورد انتظار در قیمت، میتواند زیان قابل توجهی به دنبال داشته باشد.
هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید
بسیاری از معاملهگران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمیتوانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا میکنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه میدهیم.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان میدهد، حرکت میکند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیفتر قیمت و شروع یک معکوس است.
به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:
- واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت میکند اما اندیکاتور میچرخد و به سمت بالا میرود
- واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین میرود
منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان میدهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر میکند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد میرود، سپس سرعتش کم میشود و در نهایت تغییر جهت میدهد و همراه با باد پرواز میکند.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایینترین سطح جدید کاهش مییابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی میکند، الگوهای صعود را نشان میدهد.
از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود میکند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایینتر را تشکیل میدهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن میکند، مانند شروع یک روند نزولی.
به طور کلی، معاملهگران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده میکنند:
- ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
- ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس
اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان میدهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.
از آن زمان به بعد، معاملهگر احتمالا تعیین میکند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیتهایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین میآید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایینترین سطح را نشان میدهد، که ممکن است نشانههایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطهای، معاملهگران احتمالا تصمیم میگیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.
منظور از تحرکات قیمت چیست؟
حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازهگیری میشود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد میشود که میتواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص میشود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا میتواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاهتر نشان داده شود.
نوسانات طولانیتر به سمت بالا نشان میدهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاهتر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیفتر است.
کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل میکند؟
هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.
استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل
اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته میشود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه میشود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستمهای تجاری فنی» ایجاد شد.
این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد میکند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک میکند. وقتی روی تنظیم پیشفرض ۱۴ دوره تنظیم میشود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان میدهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی میشود، سیگنالهای کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ میدهند قابل اعتمادتر هستند.
استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل
MACD یک شاخص تکانهای است که در محیطهای دنبالکننده روند به بهترین شکل استفاده میشود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم میکند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد. میانگینهای متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا میشوند.
هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک میکند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شدهای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیمگیری در مورد اینکه کدام سیگنالهای تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را میتوان با استفاده از پیکهای قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیطهای پرطرفدار استفاده میشود، سیگنالهای نادرست زیادی را تولید میکند.
استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل
Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمتهای قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار میکند.
استوکاستیک شاخص حساستری است، به این معنی که سیگنالهای بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه میکند و در نتیجه فرصتهای معاملاتی بیشتری را ارائه میدهد، اما این به معنای سیگنالهای نادرست بیشتری نیز میباشد.
آیا واگرایی معاملات سودآور است؟
بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر میکنند. این فیلتر میتواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.
مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمانبندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه میدهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معاملهگر میدهد.
نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که میتواند «سیگنالهای نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت میدهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد میکند معکوس نمیشود. این اغلب زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی میماند.
واگرایی در مقابل تأیید
تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معاملهگر میگوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنالهای مخالف ارائه میدهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنالهای یکسانی را نشان میدهند.
هر دو در دورههای زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار میگیرند. تایید زمانی مهم است که یک معاملهگر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده میشود.
محدودیتهای Divergence در تحلیل
هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمیشود. مهم است که شاخصها را با سایر تکنیکهای تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمیکند که قیمت به زودی معکوس شود.
از آنجایی که واگرایی میتواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیشبینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیشبینی موقعیت خروج یا ورود میتواند منجر به بسیاری از فرصتهای از دست رفته و زیانهای تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.
چگونه میتوان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟
برخی از تکنیکهای آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنالهای غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیمگیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:
- خطوط روند
- سطوح پشتیبانی
- سطوح مقاومت
سیگنالهای Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنالهای RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنالهایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.
همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید میکند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه میدهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، میتواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.
از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.
۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال
معاملهگران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیفتر میشود یا نه، از واگراییها استفاده میکنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملاتشان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتیتان بروید و شروع به جستجوی واگراییهای احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگراییهای معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان میدهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.
۱. از موجود بودن سیگنال با استفاده از واگرایی واگرایی اطمینان حاصل کنید
برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:
- ایجاد قلهای بالاتر از قله قبلی
- ایجاد درهای پایینتر از دره قبلی
- تشکیل دو قله
- تشکیل دو دره
با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.
۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید
بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را میبینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.
۳. فقط قلهها و درهها را به هم متصل کنید
برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما درهها را به یکدیگر وصل میکنید.
۴. مراقب عکسالعملهای قیمت باشید
بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه میکنید. فراموش نکنید که برخی از شاخصها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.
۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید
اگر خطی را رسم میکنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل میکند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم میکنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل میکند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل میکند. آنها سیگنال با استفاده از واگرایی باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!
۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید
اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی میکنید، باید آنهایی باشند که بهطور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزولهای نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفادهتان حفظ کنید.
۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیبها را تحت نظر داشته باشید
Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).
۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید
اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.
۹. یک قدم به عقب برگردید
سیگنالهای Divergence در تحلیل که در بازههای زمانی طولانیتری رخ میدهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنالهای غلط کمتری دریافت میکنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما میتواند بسیار بزرگ باشد.
واگرایی در بازههای زمانی کوتاهتر، بیشتر اتفاق میافتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه میکنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معاملهگران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقهای یا حتی سریعتر استفاده میکنند. در آن بازههای زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.
اگر میخواهید به طور جدی معاملاتتان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور میشود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.
اکنون میتوانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا میتوانید برخی از واگراییهایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارتهای واگرایی خود ببینید یا نه!
واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» میشود، استفاده میشود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت میکند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه میدهد.
الگوهای واگرایی در تحلیل نشان میدهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر میشود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر میشود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه میکنیم آنها را مد نظر قرار دهید:
مکدی در تحلیل تکنیکال
در چندین مبحث قبل با مفاهیم ترید ارز دیجیتال، تحلیل فاندامتال، تحلیل تکنیکال و … آشنا شدیم. در این مبحث تیم توکن باز قصد دارد به بررسی و ارزیابی مبحث MACD بپردازد.
مفاهیم کلی :
مکدی MACD چیست؟
مکدی MACDمختصر شده عبارت Moving average convergence divergence است که به معنی میانگین متحرک واگرایی (Divergence) و همگرایی (Convergence) تلقی می شود.
این شاخص، وسیله ای برای فهم و شناخت میانگین های متحرک که نمایش دهنده یک روند صعودی یا نزولی جدید است، مورد استفاده قرار می گیرد.
از طریق این شاخص کاربران قادر خواهند بود تا فرصت های مطلوب ترید را شناسایی کنند. باید بدانیم پیدا کردن یک روند در معاملات و تریدها از اولویت های اصلی می باشد. به وسیله ی اندیکاتور مکدی قادر خواهیم بود روند صعودی یا نزولی رمز ارز مورد نظر را مشخص کرده و از فرصت های پیش آمده در بازار به نحو احسنت بهره جویی کنیم.
کاربرد مکدی (MACD)
باید بدانیم از این اندیکاتور استفاده های مختلف و گوناگونی می شود که یکی از استفاده های آن محاسبه واگرایی است. باید بدانیم زمانی که واگرایی در مکدی و خط روند رخ دهد، به دنبال آن ریزش رمز ارز نیز رخ خواهد داد. البته که عکس این موضوع هم صدق خواهد کرد.
هچنین وقتی دو خط سیگنال و MACD به همدیگر برخورد و قطع شوند هم به گونه ای سیگنال خرید و فروش محسوب می شود. البته لازم به ذکر است که به تنهایی قابل بهره جویی نیست و باید در کنار دیگر ادوات و ابزارهای تحلیل تکنیکال به نحوه احسنت استفاده شود.
از این اندیکاتور در موارد دیگر همچون: موج شماری الگوی الیوت و امواجش یا ادغام آن با دیگر اندیکاتورها، جهت خرید و فروش بهره جویی می شود.
نحوه معاملات مکدی (MACD)
در معاملات، دو میانگین متحرک با سرعت های متفاوت وجود دارد. این موضوع واضح و مبرهن است که میانگین متحرک سریع تر، نسبت به دیگری واکنش سریع تری به روند حرکت قیمت نشان خواهد داد.
باید بدانیم هنگامی که روند تازه ای اتفاق می افتد، خط MACD سریع تر از خط signal ( از سرعت کمتری نسبت به مکدی برخوردار است) به قیمت و حرکت آن واکنش نشان می دهد، و از خط سیگنال که کُند تر است رد می شود.
زمانی که این تقاطع اتفاق می افتد خط سریع اقدام به واگرایی می کند و خط کُند فاصله گرفته و روندی جدید سیگنال با استفاده از واگرایی را اغلب در پیش می گیرد.
استراتژی های مکدی (MACD)
استراتژی هایی مهم در اندیکاتور مکدی وجود دارد که با استفاده از آن می توان از فرصت های مطلوب استفاده کرد، این استراتژی ها عبارتند از:
•ابتدا باید اندیکاتور مکدی (MACD) در نرم افزار متاتریدر معامله گر به دقت تنظیم شود.
•از مزایای دیگر این استراتژی، این است که به تریدر ها این امکان را می دهد، تا برای وارد شدن به موقعیت بهتر در بازار رمز ارزها تلاش کنند.
•دیگر مزیت این است که زمانی که روند رو به پایین و نزولی میشود قادر خواهید بود، در صورت معکوس شدن این روند، به سیگنالی برای خرید دسترسی پیدا کنید.
•هر استراتژی بنا به مزیت هایش معایبی نیز دارد. از آنجایی که زمان زیادی طول خواهد کشید تا تریدر در پوزیشن مناسبی برای خرید قرار بگیرد، پس تریدر مستلزم سبدی از ارزها می باشد تا سیگنال های ورودی را در ارزهای گوناگون مورد بررسی قرار دهد.
مقایسه اندیکاتور MACD و قدرت نسبی RSI
اندیکاتور RSI که مختصر شده ی Relative Strength Index می باشد، برای صادر کردن سیگنال overbought یا oversold آن هم با دقت و توجه لازم به سطح های اخیر، مورد بهره جویی قرا می گیرد.
اندیکاتور RSI یک نوسانگر می باشد که میانگین صعود و نزول قیمتها را در یک بازه زمانی مورد محاسبه قرار می دهد، این بازه زمانی از پایه، 14 روزه است و مقدارهای موجود در این اندیکاتور، از صفر تا صد در تغییر هستند.
باید بدانیم که اندیکاتور مکدی ارتباط بین دو میانگین متحرک را مورد بررسی و سنجش قرار می دهد، در صورتی که RSI به ارزیابی روند تغییرات قیمت های اخیر اعم از کمترین و بیشترین می پردازد.
اندیکاتور ها MACD و RSI عموماً در کنار هم استفاده می شوند تا به تحلیلگر در روند بازار تصویر و دید بهتری ارائه دهند.
محدودیت های بهره مندی از مکدی
باید بدانیم یکی از مهمترین مشکلات واگرایی ها این موضوع می باشد که آنها به طور معمول سیگنالی از بازگشت یک قیمت احتمالی می دهند. در صورتی که هیچگونه بازگشتی اتفاق نمی افتد. این حالت یک false positive را ایجاد می کند.
از دیگر مشکلات واگرایی ها این است که تمامی بازگشت های قیمتی را پیش بینی نخواهد کرد به نوعی می توان گفت که سیگنال ها را در باب بازگشت قیمتی صادر می کنند که رخ نمی دهند یا سیگنال های بازگشت قیمتی را به موقع نشان نمی دهند.
عنصرهای مکدی
اندیکاتور مکدی سه قسمت مهم را شامل می شود که عبارتند از: دو خط (مکدی و سیگنال) و یک هیستوگرام.
خط مکدی :
باید بدانیم این خط، مرکز و قلب اندیکاتور مکدی است. خط مکدی تمایز میان میانگین های متحرک نمایی با دو دوره را نشان می دهد.
اندیکاتور مکدی یک ((سیستم تقاطع متحرک میانگین کامل)) گفته می شود که این اندیکاتور طرفداران مخصوص به خود را در میان تحلیلگران دارد.
زیرا توسط تجزیه و تحلیل میانگین های متحرک، مقدار تغییرات قدرت و جهت روند را مشخص می کنند.
خط سیگنال:
باید بدانیم این خط، یک میانگین متحرک نمایی با دوره و بر مبنای اطلاعات خروجی خط مکدی است.
هیستوگرام مکدی:
هیستوگرام نشانگر اختلاف ما بین خط سیگنال و مکدی است. با ترکیب این دو خط قصد داریم که به سیگنال های معنادار و صحیحی از نمودار قیمت دست پیدا کنیم.
هیستوگرام، اساس اصلی و مهم تصمیم گیری برای تریدر به شمار نمی رود، زیرا اثر بخشی چشمگیری در سیگنال های معاملاتی ندارد.
نکات کلیدی مکدی
اندیکاتورهای میانگین متحرک MACD از طریق کسر میانگین متحرک نمایی دو دوره ی 26 روزه و 12 روزه پدید میآیند.
دیدگاه شما