من فقط با 15 درصد از سرمایه مربوط به ارزهای رمزنگاری خود مبادله انجام می دهم. سرمایه گذاری من برای ارزهای رمزنگاری تنها 10 درصد از کل سرمایه ام را تشکیل می دهد.
فیلم آموزشی اشتباهات رایج معامله گری با فرزین رجب زاده
اشتباهات رایج معامله گران در بازارهای مالی باعث سردرگمی معامله گران میشود. از این رو در این ویدیو ها سعی کردیم خطاهایی که معامله گران مرتکب میشوند را متذکر شویم. ما سعی کردیم باید ها و نبایدهایی که یک معامله گر منظم به ان احتیاج دارد را با شما به اشتراک بزاریم و همینطور استراتژی های سه اشتباه رایج در بازار نزولی مناسب رو جهت ورود به معامله را در اختیار شما قرار دهیم که در تمام بازارهای مالی با استفاده از این مفاهیم میتوانید به راحتی از ضررهای شما جلوگیری کند و راندمان معامله گری شما رو بالا ببرد.
شایع ترین اشتباه در معامله گری
هیجانات در هنگام ترید از شایع ترین خطاهای معامله گری به شمار میرود این هیجانات شما باعث میشود که به خوبی بازار و جهت بازار را درک نکرده و هب هیچکدام از جزییات کندلها توجه نداشته باشید در صورتی که ساختار بازار و معامله گری حرفه ای توجه ویژه به جزییات است این جزییات هستند که شما را به سود یا زیان میرسانند من این جزییات ریز و کوچک را با شما به اشتراک گذاشتم تا دید وسیع و جامعی به مارکت پیدا کنید این جزییات سرشار از مفاهیم و تجربه و معامله گری حرفه ای برای شما خواهد بود
کانال های روند و نحوه ترسیم صحیح آنها
اگر می خواهید با کانال روند آشنا شوید این مقاله از مقالات آموزش فارکس به شما آموزش می دهد. اگر تئوری خط روند را یک گام جلوتر ببریم و یک خط موازی با همان زاویه ی روند صعودی یا نزولی ترسیم کنیم، یک کانال ایجاد خواهد شد.
نه ، منظور ما کانال ورزش و کانال نشنال جیوگرافی یا کانال استانی نیستند.
این کانال ها کانال های تلویزیونی نیستند ، آنها کانالهای روند هستند که گاهی از آنها با نام کانال های قیمتی نیز یاد می شود.
استفاده از کانال ها را در تحلیل تحلیل گران حرفه ای بسیار خواهید دید. کانال ها می توانند به اندازه تماشای بازی تیم ملی یا لیورپول و بارسا جالب و هیجان انگیز باشند!
کانالهای روند یک ابزار دیگر در تحلیل تکنیکال هستند که می توان از آنها برای تعیین جاهای خوب خرید یا فروش استفاده کرد.
خط روند بالایی مقاومت و خط روند پایین حمایت را نشان می دهد. بنابراین هر دوی سقف و کف کانال ها بالقوه مناطق حمایت یا مقاومت را نشان می دهند.
کانالهای روند با شیب منفی (کاهشی) نزولی و کانالهای روند با شیب مثبت (افزایشی) صعودی در نظر گرفته می شوند.
نحوه رسم کانال های روند
برای ایجاد یک کانال صعودی (افزایشی) ، کافیست یک خط موازی با همان زاویه خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که به اخرین قله تشکیل شده برسد. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.
برای ایجاد یک کانال نزولی ، سه اشتباه رایج در بازار نزولی کافیست یک خط موازی با همان زاویه خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که آخرین دره تشکیل شده را لمس کند. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.
وقتی قیمت ها به خط روند پایینی برسند ، می سه اشتباه رایج در بازار نزولی توان از آن بعنوان ناحیه خرید استفاده کرد.
وقتی قیمت ها به خط روند بالایی برسند ، می توان از آن بعنوان ناحیه فروش استفاده کرد.
دقت داشته باشید این فقط نشان دهنده یک پتانسیل برای خرید و فروش است. سیگنال نهایی را باید از استراتژی معاملاتی خود بگیرید.
انواع کانالهای روند
سه نوع کانال وجود دارد:
- کانال صعودی (سقف بالاتر و کف بالاتر)
- کانال نزولی (سقف پایین تر و کف پایین تر)
- کانال افقی (رنج)
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از اصطلاحات “کانال افزایشی” بجای یک کانال صعودی و “کانال کاهشی” به جای کانال نزولی استفاده کنند. احتمالا قرن بیست و یکمی هستند.
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است (که بعداً آن را آموزش خواهیم داد.)
با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که 100٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
به ترسیم کانال ها در تصویر زیر توجه کنید:
آیا آنها کامل به نظر می رسند؟
صبر کردن برای اینکه بتوان نمونه های دقیق داخل کتاب های درسی یپدا کرد در دنیای واقعی جواب نمی دهد زیرا بسیار نادر خواهد بود که بتوان حرکات قیمتی پیدا کرد که کاملاً منطبق بر داخل دو خط روند کاملاً موازی قرار گیرند.
معرفی یکی از اشتباهات رایج سرمایهگذاران از دید مالی رفتاری / اعتماد بیش از حد یا فرااعتمادی
اعتماد بیش از حد یا فرااعتمادی که زیرمجموعه تئوری تجربه محور در مالی رفتاری قرار میگیرد، یکی از زیانآورترین سوگیریهای رفتاری در شاخه مالی رفتاری است که سرمایهگذاران از خود بروز میدهند، زیرا عدم درک ریسک از دست دادن سرمایه، انجام معامله در دفعات مکرر یا انجام معامله برای یافتن سهام داغ و پرمعامله آتی و در اختیار داشتن یک پرتفوی غیرمتنوع، همگی مخاطرات جدی برای سرمایه شما به دنبال دارد. یکی از پیامدهای ضمنی رایج هریک از انواع سوگیریهای فرااعتمادی، سه اشتباه رایج در بازار نزولی عدم وجود آیندهنگری واقعی است. بنابراین لازم است که سرمایهگذاران خود را در برابر فرااعتمادی محافظت کرده و مشاوران مالی نیز در این زمینه به آنها کمک کنند. اطمینان بیش از حد منجر میشود تا سرمایهگذاران مهارتهای پیشبینیکننده خودشان را بیش از حد تخمین بزنند و این اعتقاد را سه اشتباه رایج در بازار نزولی پیدا کنند که میتوانند بازار را زمانبندی کنند. تشخیص و تعدیل اعتماد بیش از حد، یک مرحله اساسی در طراحی پایههای یک طرح مالی مناسب است. اعتماد بیش از حد افراد به خودشان، قویترین یافته در روانشناسی قضاوت است.
هنگامی که افراد میگویند 90درصد اطمینان دارند رویدادی رخ خواهد داد یا گزارهای درست است، شاید تنها 70 درصد مواقع حق با آنها باشد (De Bondt & Thaler, 1994). فرااعتمادی باعث میشود تا سرمایهگذاران مهارتهای پیشبینی خود را بیش از حد برآورد کرده و باور کنند که میتوانند زمان (تغییرات) بازار را تعیین کنند. مطالعات نشان داده است که یکی از اثرات جانبی فرااعتمادی سرمایهگذار، فزونی بیش از اندازه معاملات است. شواهدی وجود دارد که تحلیلگران مالی به آهستگی ارزیابی پیشین خود از عملکرد آینده شرکتی را اصلاح میکنند حتی هنگامی که قرائن محکمی مبنی بر اشتباه بودن ارزیابی کنونی وجود داشته باشد. افراد معمولاً بیش از حد به تواناییهایشان اعتماد میکنند و تحلیلگران و سرمایهگذاران در حوزههایی که دارای دانش و اطلاعات نسبی هستند، بیش از حد انتظار به خود اعتماد دارند(Waweru & Munyoki, 2008).
بهعنوان مثال هنگام برآورد ارزش یک سهم، سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، درصد انحراف بسیار پایینی را برای طیف بازدههای مورد انتظار درنظر میگیرند، مثلاً چیزی حدود 10 درصد سود یا زیان، درحالیکه تجربیات موجود انحراف معیار بیشتری را نشان میدهد. مفهوم ضمنی چنین رفتاری این است که سرمایهگذاران، ریسک از دست دادن اصل سرمایه را کمتر از واقع برآورد میکنند. (طبیعی است در مورد روی دیگر ریسک یعنی بالا رفتن ارزش، نگرانی سه اشتباه رایج در بازار نزولی وجود ندارد).در حالت کلی و ابتداییترین شکل، فرااعتمادی ایمان و اعتقاد بیجا و غیرقابل توجیه به استدلال شهودی، قضاوت یا تواناییهای شناختی یک فرد است که میتواند به دو گروه فرااعتمادی در پیشبینی و فرااعتمادی به اطمینان تقسیم شود.
فرااعتمادی در پیشبینی حالتی است که در آن سرمایهگذاران هنگام تخمین و ارزیابی تصمیمات سرمایهگذاری، پیشبینیهای سرمایهگذاری با فاصله خیلی کم انجام میدهند. یکی از نابخردیهای مشهود ناشی از این سوگیری این است که سرمایهگذاران ممکن است در نتیجه تجمع و انباشت ریسکهای غیرضروری در پرتفوهای خود، ریسکهای نزولی را کمتر از حد ارزیابی کنند. فرااعتمادی به اطمینان بیانگر وضعیتی است که سرمایهگذاران به قضاوتهای خود بیش از حد مطمئن هستند. پیامد رایج این حالت این است که سرمایهگذار هنگام شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری دارای این باور ذهنی است که این سرمایهگذاری بیعیب است اما عملکرد پایین آن منجر به معامله بیش از حد سرمایهگذار در جستوجوی بهترین فرصت بعدی میشود. بنابراین احتمال زیادی وجود دارد که سرمایهگذاران تحت سوگیری فرااعتمادی، پروتفوی محدودی با حداقل تنوع و فراوانی معامله سرمایهگذاری، نگهداری کنند (Tiwari, 2009).
هـمـچـنـیـن اغـلـب سـرمـایـهگذاران درمورد قضاوتهای خود خیلی مطمئن هستند، این نوع فراعتمادی را، «فرا اعتمادی به اطمینان» مینامیم. بهعنوان مثال برای تصمیم سرمایهگذاری در یک شرکت خاص، اغلب انتظار زیان را نادیده میگیرند و بعدا درصورتی که شرکت عملکرد ضعیفی داشته باشد، احساس تعجب یا نارضایتی میکنند. این افراد غالبا معاملات پرحجمی انجام میدهند و صاحب پرتفوهایی میشوند که به اندازه کافی متنوع نیست. هم «فرااعتمادی بـه اطـمـیـنان» و هم «فرا اعتمادی در پیشبینی» میتواند منجر به اشتباه درعرصه سرمایهگذاری شود (پمپین، 1963؛ ترجمه بدری، 1388).
رفتارهای ناشی از تورش رفتاری اعتماد بیش از حد که ممکن است به پورتفوی سرمایهگذار لطمه بزند:
1- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، توانایی خود را در ارزیابی یک شرکت بهعنوان یکسوژه سرمایهگذاری، بیش از حد تخمین میزنند. در نتیجه آنها اطلاعات منفی را که بهطور طبیعی علامت هشداردهندهای است مبنی بر اینکه خرید سهم نباید انجام شود یا اگر خریدی انجام شده باید به فروش برسد، را نادیده میگیرند.
2- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن در نتیجه این باور که آنها اطلاعات ویژهای در اختیار دارند (که دیگران ندارند) معاملات پرحجمی را انجام میدهند. تجربه نشان میدهد که انجام معاملات زیاد، غالبا منجر به بازدهی ضعیف در بلندمدت میشود.
3- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن یا عملکرد تاریخی سرمایهگذاری خود را نمیدانند یا به آن اهمیت نمیدهند، لذا ممکن است ریسک از دست دادن اصل سرمایه خود را کمتر از واقع برآورد کنند، درنتیجه معمولاً عملکرد ضعیف و غیرمنتظره پرتفوی در انتظار آنان است.
4- سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، پرتفوهای غیرمتنوعی را دراختیار دارند، از این رو بدون یک تغییر متناسب در ظرفیت ریـسـکپـذیـری، ریـسک بیشتری را تحمل میکنند. این سرمایهگذاران حتی اغلب نمیدانند که آنها ریسکی بیشتر از آنچه ظرفیت و تحمل آن را دارند، تقبل کردهاند.
هر چهار مورد ارائه شده در زیر مخاطراتی هستند که غالبا از فرااعتمادی نشات میگیرد:
1- اعتقاد بیاساس نسبت به توانایی خود در شناسایی سهام شرکتها برای سرمایهگذاری بالقوه: بسیاری از سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، مدعیاند که دارای استعدادهای بالاتر از حد متوسط هستند، اما شواهد کمی در حمایت از این ادعا وجود دارد. مطالعه اودان نشان داد که پس از کسر هزینه معاملات (و قبل از مالیات) سرمایهگذار متوسط، حدودا معادل 2 درصد در سال، عملکرد ضعیفتری نسبت به متوسط بازار داشته است. بسیاری از سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن همچنین معتقدند که قادرند صندوقهای مشترک سرمایهگذاری را انتخاب کنند که عملکرد آتی آنها برتر از سایرین باشد. با این حال بسیاری تمایل دارند که در داخل و خارج این صندوقها، در بدترین زمان ممکن معامله کنند، زیرا انتظارات غیرواقعی را دنبال میکنند. ارقام واقعی نشان میدهد که در فاصله سالهای1995-1984، بازده سالانه یک صندوق سرمایهگذاری مشترک بهطور متوسط 12/3درصد بوده است درحالیکه یک سرمایهگذار متوسط که فقط در یک صندوق سرمایهگذاری کرده، بازدهی معادل 6/3 درصد کسب کرده است. مشاوران سرمایهگذاری وقتی با مشتریانی مواجه میشوند که مدعیاند توانایی پیشبینی سهام داغ آتی را دارند، باید از آنها بخواهند که عملکرد تاریخی دو سال اخیرشان را مرور كنند، اگر نه همیشه ولی در اغلب موارد، عملکرد ضعیفی مشاهده خواهد شد.
2- معاملات مکرر (حجم بالا): در مطالعه برجسته باربر و اودان، «پسرها، پسر خواهند بود». متوسط حجم معاملات (گردش) سالانه هر فرد در پرتفوی خود 80 درصد بود (اندکی کمتر از رقم 84 درصد که متوسط حجم معاملات صندوقهای مـشـتـرک سرمایهگذاری است. 20 درصد پایین سرمایهگذاران ازنظر گردش پرتفوی (گردش سالانهای حدود یک درصد) بازده سالانهای معادل 17/5 درصد کسب کردهاند که درمقایسه با بازده 16/9 درصدی شاخص S&P500، عملکرد بهتری را در طول این دوره نشان میدهد. در مقابل 20 درصــد بــالای سرمایهگذاران از نظر گردش پرتفوی (گردش حدود 9 درصد ماهانه یا 108 درصد سالانه)، بازدهی معادل 10 درصد داشتهاند. این شواهد دلیلی بر تأیید ادعای محققان مبنی بر خطرساز بودن این عامل فراهم میكند.
زمانی که گردش حساب یک سرمایهگذار حجم بسیار بالایی از معاملات را نشان میدهد، بهترین توصیه این است که از او بخواهیم سوابق تاریخی معاملاتش را مرور کرده و بازده خود را محاسبه كند. این اقدام اثرات زیانبار انجام معاملات بیش از اندازه را نشان میدهد. از آنجاکه فرااعتمادی یکسوگیری شناختی است، اطلاعات بهروز شده، غالبا میتواند به سرمایهگذاران در درک نادرست بودن روش آنها کمک كند.
3- درک ریسک از دست دادن اصل سرمایه: سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، بهویژه آنهایی که مستعد بروز اعتماد بیش از حد در پیشبینی هستند، تمایل دارند ریسک کاهش قیمت و از دست دادن اصل سرمایه را کمتر از واقع تخمین بزنند. این افراد نسبت به پیشبینی خود بسیار مطمئن هستند و احتمال وقوع زیان در پرتفوی خود را به اندازه کافی مدنظر قرار نمیدهند. برای مشاورانی که مشتریان آنها این نوع از رفتار را دارند، یک توصیه دو بخشی پیشنهاد میشود. نخست ویژگیهای سرمایهگذاری را برای جستوجوی عملکرد بالقوه ضعیف مرور کرده و از این شواهد برای نشان دادن خطرات اعتماد بیش از حد استفاده کنید. دوم آنها را به مطالعات انجام شده در این زمینه ارجاع دهید. اغلب دیده شده است که سرمایهگذاران در این نقطه، تصویری را به ذهن میسپارند که نوسان غیرمنتظره بازارها را یادآوری میکند و موجب رفتار محتاطانهتری میشود.
4- عدم تنوعبخشی پرتفوی: همانند مورد مدیر بازنشستهای که نمیتواند از سهام شرکت قبلی خود دل بکند.بسیاری از سرمایهگذاران بیش از حد مطمئن، پرتفوهای غیرمتنوع خود را به این دلیل که باور ندارند اوراق بهاداری که از گذشته طرفدار آن بودهاند، عملکرد ضعیفی داشته است، رها نمیکنند. در مورد شرکتهایی که به دلیل عملکرد برجسته گذشته خود، بخش عمده یک پرتفوی را به خود اختصاص دادهاند، مشاور میتواند استراتژیهای مصونسازی مختلفی مثل اختیار فروش و قرضههای با نرخ شناور را توصیه کند (پمپین، 1963؛ ترجمه بدری، 1388).
10 اشتباه رایج معامله گران مبتدی در معاملات که باید از آنها پرهیز کرد
امروزه با وجود امکانات مضاعف در حوزه اینترنت و همچنین تلفن های هوشمند و رایانه و به سبب محدودیت های اندک در بازار ارزهای رمزنگاری هرکس میتواند با اندکی هوش و کمی سرمایه به یک معامله گر در حوزه ارز دیجیتال بدل شود ولی با وجود سهولت در این امر اغلب این مبتدیان و آماتورها سخت اموزش میبینند و در بیشتر موارد ورشکسته میشوند . ما قصد داریم در این مطلب 10 اشتباه پرتکرار و رایج معامله گران آماتور را بازگو کرده با امید به اینکه از تکرار آن پرهیز شود :
1) شروع کار با پول واقعی
افرادی که قصد ورود به بازار ارز و سرمایه گداری و معامله در آنرا دارند بهتر است سیستم محدود کننده ای برای خود مبنی بر مجموعه ای از دستور العمل های ساده برای مدیریت سرمایه خود بر اساس علم سرمایه گذاری تهیه کند. این دستورالعمل را میتوان با استفاده از مبادلات شبیه سازی شده در پلتفرم هایی موبوط به این موضوع بدست آورد پس در مجموع باید گفت که با وجود این پلتفرم ها و برنامه ها هیچ دلیلی برای استفاده از پول واقعی برای معامله گران مبتدی وجود ندارد.
2) انجام مبادلات بدون در نظر گرفتن حد ضرر(stop loss)
بسیاری از معامله گران از پذیرفتن ضرر خودداری میکنند و در اغلب موارد معامله های خودرا به صورت احساسی و نفسانی پیش میبرند که این اشتباه است ، یکی از مهم ترین و اصلی ترین مهارت ها در زمینه معامله ف قدرت پذیرفتن ضرر ، بهبود نقطه ضعف در ضرر و حرکت قدرتمند به سمت مبادله بعدی است. که عدم وجود این تفکر در بین معامله گران مبتدی دلیل اصلی اغلب ضرر های دیگر است. برای بهتر شدن یک حدد ضرر برای خود تعیین کنید و هرزمانی که بازار متفاوت با میل شما بود به هیچ وجه آنرا تغییر ندهید زیرا باعث ضرر بیشتر میشود.
3) عدم حفظ تعادل
معامله گران حرفه ای و موفق اغلب یک سبک متعادل برای سرمایه خود درست میکنند و آین سبک را متعادل نگه میدارند . به عنوان مثال نویسنده این مطلب در خصوص این موضوع عنوان کرده که فقط 10 درصد از سرمایه خود را وارد بازار ارزهای رمزنگاری کرده است. 70 درصد از این سرمایه، مربوط به سرمایه گذاری بلند مدت بوده که بخش اعظم آن به نگهداری بیت کوین اختصاص پیدا کرده است. 15 درصد دیگر از این سرمایه نقدینگی و 15 درصد برای انجام مبادلات است. همچنین میگوید :
من فقط با 15 درصد از سرمایه مربوط به ارزهای رمزنگاری خود مبادله انجام می دهم. سرمایه گذاری من برای ارزهای رمزنگاری تنها 10 درصد از کل سرمایه ام را تشکیل می دهد.
ایجاد دوباره تعادل ، پروسه برگشت بره سرمایه اولیه و اختصاص دادن سرمایه به دارایی اصلی و هدف ، برنامه جامع و مشخص شده سرمایه گذاران است. البته باید گفت ایجاد دوباره این تعادل کار بسیار سختی است زیرا گاهی اوقات شما مجبور به خرید دارایی هایی با عملکرد بد به واسطه فروش دارایی هایی با عملکرد خوب خواهید شد که قبول این حقیقت و انجام ان برای معامله گران مبتدی بسیار دشوار است.
4) تبدیل شدن به یک معامله گر بازنده
سرمایه گذاری و تجارت دو امر جدا و متفاوت از یکدیگر هستند . سرمایه گذاران یک میانگین سرمایه نزولی(average down) بر اساس معامله در یک دارایی سالم با احتساب یک بازه ی زمانی بلند مدت را در در نظر می گیرند ولی در مقابل معامله گران میزان ریسک و ضرر خودرا در ابتدا تعیین کرده و زمانی که به حد ضرر برسند مبادله را پایان میدهند و به سراغ سرمایه دیگری میروند با این حال باید گفت که هرگز به عنوان یک معامله گر، به سراغ استراتژی average down نروید.
نکته:کمکردن میانگین خرید (averaging down) شرایطی است که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت میکند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. قابل توجه آن که استرانژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف (تکنیکال، بنیادی) انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این استراتژی کرد. هدف از اینکار کاهش متوسط قیمت خرید است، اما آیا اینکار به سود بیشتر منجر میشود یا اینکه تنها باعث زیان بیشتر خواهد شد.
5) عدم ثبت وقایع و جزئیات مبادلات
باید این مهم را بدانید که معامله گرهای موفق با برنامه کار میکنند . موثرترین و رایج ترین شیوه برای فراگیری معامله و جلوگیری از تکرار اشتباهات این است که مسئولیت اتباهات خودرا بر عهده بگیرید یک دفتر برنامه ریزی تهیه کنید و روند معاملات و شکل گیری خط فکری و نتیج معاملات و همچنین جزییات آن را ثبت کنید تا به یک برنامه جامع و کلی در معاملات خود برسید.
6) ریسک بالاتر از حد توان
در اغلب موارد افراد با رسیدن به یک تعادل فکری و زمان و مکان مناسب در سرمایه گذاری به این ایده میرسند که باید شیوه زندگی خودرا برای کسب پول مضاعف تغییر دهند و برای این مهم تمام سرمایه خودرا به سرمایه گذاری در خصوص ارز های رمز نگاری شده اختصاص میدهند که این برای انها مثل بلیط بخت آزمایی و ریسک بسیار بزرگی است.
7) کمبود سرمایه
اغلب سرمایه گذاران مبتدذی با تکیه بر این جمله که پول ، پول میاورد وارد بازار معاملات میشوند و بر این فکرند که با سهولت میتوانند سرمایه خودرا زیاد کنند که باید گفت این طرز تفکر بسیار اشتباه و کذب است ، مگر اینکه شما سرمایه قابل توجهی را از قبل در معاملات داشته باشید که این خود یک امتیاز مثبت در معاملات محسوب میشود.
معامله گری که میخواهد موفق باشد باید بتواند زندگی خودرا با سوده معاملات بگذراند و نیازی به دست زدن به سرمایه خود نداشته باشد ، این شیوه در بیشترد نقاط جهان نیازمند سرمایه ای حدود 50 تا 100 هزار دلار است جهت اینکه بتواند با انجام مبادلات سود ماهیانه حدقل 10 درصد را برای معامله گر به ارمغان بیاورد.
در واقع گفتن این حرف آسان و رسیدن به این مقطع بسیار سخت است . این در حالی است که اغلب معامله گران مبتدی وقتی به این نسبت از سود و سرمایه نمیرسند و با واقعیت مواجه میشوند تحت تحت فشار زیادی قرار گرفته و تا حدی سرخورده میشوند.
8) استفاده از اهرم
نکته:اهرم یا (leverage)عبارت است از سرمایه قرض گرفته شده با هدفافزایش درآمد و همچنین میتوان گفت”نسبت وجوه معامله گر به اندازۀ اعتبار کارگزار”
البته انجام این کار توصیه نمیشود زیرا اهرم در دنیای سرمایه گذاری مانند یک شمشیر دو لبه است زیرا هم قادر است معاملات سودآور را افزایش دهد و هم میتواند مقدار ضرر یک معامله را افزون کند . این ابزار فقط توسط معامله گران حرفه ای مورد استفاده قرار میگیرد و استفاده از آن ملزم به سال ها تجربه و تحلیل است . برای از دست دادن سرمایه هیچ راهی بهتر و سریع تر از هرم نیست.
9) عمل به الگوی معاملات و شاخص هایی که به وضوح قابل درک نیستند
معامله گران مبتدی باید از یک برنامه و سیستم ساده برای مبادلات خود استفاده کنند و از بهره بری بر اساس الگوها یا شاخص هایی که آنها را متوجه نمیشوند ، پرهیز نمایند. این در حالی است که معامله گران مبتدی در تجزیه و تحلیل فنی بسیار بد و آماتور گونه عمل میکنند . آنها اغلب الگوهایی که در واقع در نمودار موجود نیست و یا بر اساس برداشت های نسنجیده و نادرست از نمودار برداشت شده، عمل می کنند. بهتر است با توجه به اخص هایی قابل درک و فهم مانند میانگین متحرک شروع کنند
10) مانند سایرین عمل کردن
یک اشتباه مهم در بین معامله گران مبتدی این است که آنها کورکورانه عملکرد بقیه را تقلید می کنند. و با اعتماد به معامله دیگران معاملات خودرا انجام میدهند . با این روش آن در اغلب مواقع ها متحمل ضرر زیادی میشوند و یا به سبب فومو شکل گرفته در یک ارز، ضرر میکنند. این در حالی است که معامله گران باتجربه هنگامی که خیلی شلوغ می شود از مبادله خود خارج شوند . این طرز فکر معامله گران مبتدی ممکن است ناشی از عدم اعتماد بنفس در مواقع لازم باشد و باعث شود خلاف نظر عموم عمل کنند.
همچنین افرادی در فضاهای مجازی برای کسب سود خود افراد مبتدی را ترغیب به سرمایه گذاری در یک دارایی میکنند و در اغلب موارد افراد مبتدی سرمایه ای را که به سختی فراهم کرده اند به آسانی از دست میدهند.
حرف آخر
برای رسیدن به موفقیت در سرمایه گذاری نیازمند یک برنامه دقیق هستید ، مهم نیست چ اتفاقی بیفتد شما به برنامه خود عمل کنید و در عین حال بدانید تجارت و انجام مبادلات سخت است اما اگر به شیوه صحیح از سرمایه خود استفاده کنید و در راه درست رسیک کنید میتوانید بهترین بهره بری از سرمایه خودرا داشته باشید.
10 اشتباه رایج تازه کارهای ارزهای دیجیتال
یکی از مباحثی که در سال های گذشته جنجال بسیاری در زندگی افراد ایجاد کرده و به محبوبیت بالایی در بین آنها دست یافته است، ارزهای دیجیتال است. این دارایی های دیجیتال که با ظهور بیت کوین معرفی شدند با رشد چشمگیر این رمز ارز شناخته تر شدند و روز به روز نیز از محبوبیت بیشتری پیدا می کنند. راه های بسیاری برای کسب درآمد در دنیای ارزهای دیجیتال وجود دارد و با داشتن آگاهی و دانش از بازار رمز ارزها می توان به سودهای کلانی دست یافت. از طرفی نداشتن دانش کافی از روند بازار ممکن است خسارات بزرگی را به دارایی افراد وارد نماید.
برای بسیاری از افراد مبتدی حضور در بازار ارز دیجیتال مضطرب کننده و دشوار است، زیرا بسیاری از مفاهیم و فرآیندهای بازار ناملموس و گنگ هستند و در صورت نداشتن دانش پیشین به راحتی در این بازار می توان متحمل ضررهای جبران ناپذیر شد. در این مقاله قصد داریم به اشتباهاتی که بین معامله گران مبتدی و غیر حرفه ای متداول است بپردازیم. پس اگر نمی خواهید شما نیز مرتکب این اشتباهات شوید در ادامه این مطلب همراه اکس کپیتال باشید.
درگیر هیجانات لحظه ای می شوند!
یکی از مهمترین ویژگی های یک معامله گر خوب میزان کنترل او بر احساسات و هیجانات خود است. بسیاری از معامله گران مبتدی با اولین روند نزولی و اندکی تغییرات قیمت تصمیم به فروش دارایی های خود می گیرند که در اکثر اوقات این تصمیمات لحظه ای باعث پشیمانی آنها خواهد بود.
برای کنترل این وضعیت مبتدیان می توانند با تعیین حد ضرر از ضررهای خودداری کنند. استاپ لاس یا حد ضرر یکی از بهترین راهکارها برای کنترل و مدیریت دارایی ها در وضعیت قرمز بازار است. برای تعیین این مقدار معامله گر باید میزان ریسک پذیری خود را سنجیده و پس از محاسبه مقدار ضرری که می تواند متحمل شود استراتژی خود را مشخص کند.
بازار ارز دیجیتال یک بازار دائماً در حال نوسان است و در صورتی که شخصی قدرت مدیریت ریسک کافی را ندارد ورود به این بازار به او توصیه نمی شود زیرا هیچ تضمینی برای سود و یا ضرر او وجود نخواهد داشت.
دچار فومو می شوند
فومو (FOMO) یکی از اصطلاحات رایج بین معامله گران بازارهای مالی است. این عبارت به ترس از دست دادن فرصت یا جا ماندن اشاره دارد و هنگامی به کار می رود که معامله گران تحت تاثیر رشد بازار و روند صعودی آن (که در اکثر مواقع پامپ است) شروع به خرید رمز ارز بدون هیچ برنامه قبلی می کنند. از این رو ممکن است حجم بالایی از رمز ارزی بی ارزش را خریداری کنند تنها به این دلیل که از فرصت پیش آمده جا نمانند.
نکته ای که معامله گران مبتدی باید به آن توجه داشته باشند این است که روند رشد و صعود شدید بازار احتمال بیشتری برای اصلاح مجدد و بازگشت به قیمت های کمتر را دارد و نباید در شرایط صعود شدید قیمت ها دچار فومو شد.
هر لحظه در حال چک کردن قیمت دارایی خود هستند
بسیاری از افراد تازه وارد پس از سرمایه گذاری، به طور مداوم و پی در پی در حال چک کردن ارزش و قیمت دارایی خریداری شده هستند که باعث می شود با کوچکترین رشد یا سقوط قیمت تحت تاثیر قرار گیرند.
این روند معمولا پس از رشد و افزایش قیمت ارز دیجیتال خریداری شده اتفاق می افتد و پس از اولین سود شخص دچار هیجانات مثبت شده و بطور خودکار هر چند دقیقه به امید رشد مجدد قیمت آن را بررسی می کند و این کار به صورت یک عادت برای او تبدیل می شود تا بتواند دوباره به آن هیجان مثبت دست یابد.
اما این عادت زمانی باعث آسیب به فرد می شود که رند بازار تغییر کرده و بنا به دلایل مختلف قیمت رمز ارز کاهش یابد. در این وضعیت شخص مضطرب و نگران شده و هر بار چک کردن قیمت او را عصبی خواهد کرد. بنابراین باید در زمان های مشخصی بازار و قیمت ها را بررسی کرد و این تعداد ته باید با فواصل خیلی کم باشد و نه خیلی زیاد.
به نوسانات بازار توجهی ندارند
بازار ارزهای دیجیتال مدام در حال تغییر است و هیچ ثباتی ندارد. همه ارزهای دیجیتال ممکن است دچار نوسان قیمت شوند و حتی امکان ماندن در وضعیت نزولی و یا صعودی را برای مدت مشخصی داشته باشند. به همین دلیل هر معامله گر که قصد سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال را دارد باید آماده نوسانات شدید قیمت در هر زمانی باشد.
ارزها را به صورت کامل خریداری می کنند
برخی از افراد تازه کار در هنگام ورود به بازار ارزهای رمزنگاری شده این تصور را دارند که باید برای خرید رمز ارز یک واحد کامل از آن را خریداری کنند که ممکن است هزینه بسیار بالایی نیز در بر داشته باشد، در صورتی که این تصور اشتباه است. یکی از ویژگی های ارزهای دیجیتال تقسیم پذیری آنهاست که می توانند به بخش های کوچکتر نیز تقسیم شوند. بنابراین لازم نیست تا افراد برای خرید یک واحد هزینه بالایی را پرداخت کنند.
از اطلاعات شخصی محافظت کافی را ندارند
کلیدهای خصوصی راه دستیابی کاربران به ارزهای دیجیتال خود است. این عبارت امنیتی که از یک رشته اعداد تصادفی و منحصر بفرد حروف و اعداد تشکیل شده است از اهمیت بالایی برخوردار هستند و باید از آنها حفاظت کرد. در صورتی که این کلید خصوصی در اختیار اشخاص سودجو و کلاهبردار قرار گیرد می تواند به دارایی های کاربر دسترسی یافته و آنها را به حساب دیگری انتقال دهد.
در دام پامپ و دامپها می افتند
پامپ و دامپ ها شامل صعود یکباره قیمت و نزول آن پس از مدت زمان کوتاهی است. این تله که توسط برخی سودجویان برای دریافت پول بیشتر برنامه ریزی می شود، با رشد ناگهانی معامله گران را ترغیب به سرمایه گذاری می کند و پس از فروش ارز بیشتر از ارزش واقعی آن نهنگ ها از بازار خارج شده و ارزش ارز به یکباره سقوط خواهد کرد که معامله گران را متحمل ضرر خواهد کرد.
FUDها را جدی می گیرند
فاد یا ترس از بلاتکلیفی و تردید زمانی رخ می دهد که معامله گران تحت تاثیر اخبار منفی و حواشی دارایی های خود را کمتر از ارزش حقیقی آن می فروشند تا متحمل ضررهای بیشتری نشوند. در اکثر مواقع این افراد با ضرر زیادی از بازار خارج می شوند.
کارمزدها
یک معاملهگر همیشه باید کارمزد شبکه ها را در نظر داشته باشد. در برخی مواقع ممکن است کارمزد انتقال یک ارز بیشتر از ارزش آن شود بنابراین توجه به هزینه تراکنش امری ضروری است.
کلاهبرداران را نادیده می گیرند
بازار ارزهای دیجیتال مانند تمام بازارهای مالی دارای کلاهبردارانی است که از روش های مختلف برای کلاهبرداری استفاده می کنند و بهترین قربانی برای این سودجویان افراد تازه کار هستند. کلاهبرداریها در بازار رمز ارزها انواع مختلفی دارد، ممکن است این کلاهبرداری یک ICO غیرواقعی، فیشینگ، ارز رایگان، اسکم و یا هر روش دیگری باشد. بهتر است معامله گر درباره هر سرمایه گذاری از قبل تحقیقات لازم را به عمل آورد و با آگاهی کامل از بازار وارد آن شود.
دیدگاه شما