سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟


در نگاه کلان، می‌توان هر تصمیم در زندگی را به عنوان یک معامله طبقه‌بندی کرد و در مورد همه انتخاب‌ها، از نظر ارزش مورد انتظار تفکر کرد. در واقع با هر تصمیم، گزینه‌ای را خریده و گزینه دیگری را از دست می‌دهیم.

ترید یا سرمایه گذاری؟ تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در ارز دیجیتال چیست؟

معامله گر و سرمایه گذار دو طرف دنیای بازارهای مالی از جمله بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال هستند. این دو هر یک استراتژی‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند. معامله گری یا همان ترید تفاوت‌هایی با سرمایه گذاری دارد. اما واقعاً فرق تریدر و سرمایه گذار در چیست؟ اصلاً ترید سود بیشتری دارد یا سرمایه گذاری؟ در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس در تلاش برای پاسخ به این پرسش‌ها هستیم.

فرق تریدر و سرمایه گذار

در ادامه به برررسی تفاوت معامله گر (تریدر) با سرمایه گذار از جنبه‌های مختلف می‌پردازیم.

فرق معامله گر و سرمایه گذار بر اساس رویکرد

اولین تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در رویکردی است که افراد فعال در این دو روش برای کسب درآمد از بازار سهام و سایر بازارهای مالی استفاده می‌کنند. معامله گران از تحلیل فنی برای تصمیم گیری در خرید و فروش خود استفاده می‌کنند، در حالی که سرمایه گذاران از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند.

سرمایه گذار در تحلیل بنیادی به تحلیل مالی شرکت، تحلیل صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند و وضعیت کلی اقتصاد کلان در کشور توجه می‌کند.

این تحلیل شامل مطالعه سلامت مالی یک صنعت خاص و شرکت مدنظر و چشم انداز رشد آن در آینده است، در حالی که معامله گر در تحلیل فنی از نمودارها به جای گزارش‌های سالانه و نمودارها و الگوها استفاده می‌کند.

در تحلیل تکنیکال از قیمت بازار سهام برای پیش بینی الگوهای آینده قیمت و تحلیل الگوهای تاریخی استفاده می‌شود و به تحلیل عوامل موثر بر قیمت بازار مقید نیست. متخصصان در این روش روند قیمت، حجم و میانگین متحرک در طی یک دوره زمانی مشخص را بررسی می‌کنند.

تریدر از استراتژی معاملاتی متفاوتی مانند کپی تریدینگ و مارجین تریدینگ استفاده می کند که در مقاله «هر آنچه که باید در مورد ترید ارز دیجیتال بدانید! ترید چیست و چگونه است؟» به طور مفصل در خصوص ترید و معامله گری صحبت شده است.

تریدر به حوزه فعالیت شرکت یا چشم‌انداز رشد شرکت علاقه‌ای ندارد.

این یکی از تفاوت‌های اساسی بین ترید و سرمایه گذاری است. در معاملات تحلیل فنی بیشتری استفاده می‌شود، در حالی که در سرمایه گذاری توجه به شرایط بازار و تحلیل بنیادی ضرورت بیشتری دارد.

معامله شامل شناسایی روند بازار و سپس خرید سریع یا فروش سهام برای کسب سود کوتاه‌مدت است. از طرف دیگر، سرمایه گذاری بر روی سهام یک شرکت تنها پس از تحلیل و بررسی دقیق آن شرکت انجام می‌شود.

سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند سهام شرکت‌هایی را خریداری کنند که از نظر بنیادی شرایط خوبی دارند و سهام خود را برای مدت طولانی نگه می‌دارند. با رشد آن شرکت ارزش سهام آنها نیز افزایش پیدا می‌کند. سرمایه گذار بازار سهام هیچ توجهی به نوسانات کوتاه‌مدت بازار ندارد.

تفاوت تریدر و سرمایه گذار بر اساس افق زمانی

فرق تریدر و سرمایه گذار را می‌توان براساس افق زمانی نیز بررسی کرد. اجازه دهید این تفاوت را با یک مثال نشان دهیم. فرض کنید با پولی که دارید خانه‌ای را در موقعیتی مناسب خریداری می‌کنید. طی دو هفته قیمت ملک شما افزایش می‌یابد و شما آن را با سود مناسبی می‌فروشید.

این کار معامله نامیده می‌شود. اما اگر بدانید، مثلاً، در چند سال آینده بزرگراهی در نزدیکی ملکی ساخته خواهد شد و امروز اقدام به خرید آن ملک کنید و انتظار داشته باشید که در آینده ارزش پیدا کند به این کار سرمایه گذاری گفته می‌شود.

معامله در اصل به معنای نگه داشتن سهام برای مدت کوتاه و کسب سود از طریق فروش آن به محض بالا رفتن قیمت است. مدت زمانی که معامله گران برای خرید و فروش یک دارایی در نظر می‌گیرند می‌تواند از یک روز تا چند هفته و شاید چند ماه باشد.

بسیاری از معامله گران ممکن است صبح سهامی را بخرند و در پایان روز آن را بفروشند! نوسان بازار اهمیت و تأثیر بسزایی در تصمیماتی که یک معامله گر می‌گیرد دارد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری با چشم انداز بلند مدت انجام می‌شود.

سرمایه گذاران سهام مورد نظر خود را بر اساس ویژگی‌های بنیادی امیدوارکننده انتخاب می‌کنند و آن را برای مدت زمان طولانی‌تر، از چند سال تا چند دهه، و حتی بیشتر نگه می‌دارد.

فرق براساس خطرات موجود در ترید و سرمایه گذاری

چه معامله کنید و چه سرمایه گذاری کنید، سرمایه شما در گرو رفتار بازار است و از این رو یک رابطه جانشینی بین بازدهی و خطر در فعالیت‌هایتان وجود دارد که باید از آن آگاه باشید. با این حال خطر موجود در معامله گری بیشتر از خطرات موجود در سرمایه گذاری است.

دلیل ساده پر خطر بودن معامله این است که در معامله فرد باید بسیار سریع و بر اساس اطلاعات محدود تصمیم‌گیری کند؛ این تصمیم‌ها ممکن است خوب و یا به طرز وحشتناکی اشتباه از آب در بیایند.

معامله گر بر اساس امیدبخش بودن چشم انداز رشد یک شرکت تصمیم نمی‌گیرد. او ممکن است تحت تأثیر عومال خارجی یک دارایی بخرد که مجبور شود با پایین آمدن قیمت‌ها آن را بفروشد و ضرر کند.

ناگفته پیداست که در معاملات قیمت ممکن است به سرعت بین سطوح بالا و پایین در نوسان باشد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری به عنوان یک عادت به زمان بیشتری برای به بار نشستن نیاز دارد و در بلند مدت نتیجه می‌دهد.

هر چه زمان نگه داشتن یک دارایی کمتر باشد خطرات توام با آن نیز کمتر و بازده آن نسبتاً کمتر خواهد بود، با این حال، اگر دارایی خود را برای مدت طولانی‌تر نگهداری کنید می‌توانید به لطف عواملی مانند سود مرکب و سود سهام بازده بیشتری به دست آورید.

اگر سهمی‌که در آن سرمایه گذاری کرده‌اید از نظر بنیادی قوی باشد نوسانات روزانه هیچ تاثیری بر سرمایه گذاریتان نخواهد داشت.

فرق تریدر و سرمایه گذار بر اساس نگرش‌ها

تفاوت نهایی در شخصیت یا نگرش ثروت آفرینی سرمایه گذار و معامله گر نهفته است. در جدول زیر می‌توانید تفاوت‌های اصلی را مشاهده کنید:

معامله گر (خرید و فروش) سرمایه گذار (خرید و نگه داشتن)
شخصیت ناشکیبای معامله گر (خرگوش) رویکرد آرام اما با ثبات سرمایه گذار (لاک پشت)
معامله گر در خلال چند دقیقه، روز، هفته، یا ماه تصمیم می‌گیرد تصمیم‌های سرمایه گذار بر اساس نتایج بلندمدت گرفته شده در نتیجه ممکن است سال‌ها تا دهه‌ها زمان نیاز داشته باشد
زمان‌بندی کردن بازار؛ احتمال ضرر کردن در نتیجه از دست دادن زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار عدم توجه به زمان‌های کوتاه‌مدت و آشفته نشدن به دلیل نوسان‌های کوتاه‌مدت بازار
انتخاب و خرید سهام یا دارایی بر اساس تحلیل فنی؛ معامله گری بر اساس شتاب بازار انتخاب و خرید سهام بر اساس تحلیل بنیادی شرکت؛ سرمایه گذاری بر روی ارزش
نیاز به داده‌ها و اطلاعات در زمان واقعی برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش و همیشه گوش به زنگ بودن رویکرد خونسردتر؛ صرفاً نیاز به اطلاعات بنیادی شرکت‌ها
عدم توجه به فعالیت اقتصادی شرکت و صرفاً توجه به قیمت و حجم معاملاتی دارایی اتخاذ تمام تصمیم‌ها بر اساس اعتقاد به رشد شرکت در بلندمدت
احتمال خرید دارایی یا سهام به توصیه دوستان، سایر معامله گران، رسانه‌ها و سایر منابع بیرونی سرمایه گذاری تنها در صورت انطباق اهداف سرمایه گذاری فرد با اهداف شرکت. انجام تحقیق شخصی و تصمیم‌گیری نهایی در صورت اعتقاد یافتن به پتانسیل رشد شرکت

کدام یک برای سرمایه گذار خرده فروش بهتر است؟

اگر به تفاوت و فرق بین تریدر و سرمایه گذاری نگاه کنید متوجه خواهید شد که روش معامله گری بیشتر مناسب سرمایه گذاران خرده فروشی است که می‌خواهند بیشتر با سهام و دارایی‌ها سر و کار سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ داشته باشند.

سرمایه گذاری بر روی سهام مزایای بی شماری دارد. برای این کار سرمایه گذار صرفاً باید سهام شرکتی را انتخاب کند که طرح‌های اساسی قوی ارائه بکند، دائماً در حال نوآوری و انطباق با نیاز مشتری باشد و تیم مدیریتی خوبی از آن پشتیبانی کند.

سرمایه گذار پس از مطمئن شدن از انتخاب درست دیگر نیازی به انجام هیچ کاری ندارد. لازم به ذکر است که هیچ کدام از دو روش ثروت‌اندوزی مورد بحث در این مقاله فرمول تضمینی برای کسب درآمد در بازار سهام و بازارهای مالی دیگر ندارند.

رویکرد سرمایه گذاری موفقیت در مدت زمان طولانی‌تر را تضمین می‌کند. این روش همچنین به سرمایه گذار آرامش روانی می‌دهد؛ چیزی معامله گران به ندرت از آن بهره‌مند می‌شوند.

پس یک شرکت را به صورت بنیادی تحلیل کنید، بر روی آن سرمایه گذاری کنید، از سر و صدا و آشوب بازار کناره‌گیری کنید و منتظر بمانید تا در بلندمدت از منافع بلند مدت سرمایه گذاری خود بهره‌مند شوید.

مزایا و معایب سرمایه گذاری

ساخت یک سبد سرمایه گذاری ارز دیجیتال می تواند مزایا و معایب زیادی داشته باشد. سرمایه گذاری رویکرد سنتی کسب درآمد در بازارهای مالی بوده و مبتنی بر مفهوم ایجاد ثروت از طریق «به کار انداختن پول» است. اجرای رویکرد مدیریت سرمایه بر اساس اصول سرمایه گذاری مزایای متعددی را برای فرد فراهم می‌کند از جمله:

  • مسئولیت کوتاه مدت محدود: ریسکی که به نوسانات دوره‌ای بازار یا یک محصول مربوط می‌شود بسیار کاهش می‌یابد. شیوه‌های سرمایه گذاری افراد فعال در بازار را قادر می‌سازد تا با این تفکر که ارزش بازار سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ به سطوح بالاتر باز می‌گردد شرایط سخت بازارها را پشت سر بگذارند.
  • افزایش سرمایه غیرمنتظره: پرداخت سود سهام پیش بینی نشده و تقسیم سهام از جنبه‌های مثبت سرمایه گذاری در سهام است که ممکن است با گذشت زمان ارزش آن را بسیار افزایش دهد.
  • سود مرکب: به ارزش زمانی پول اشاره می‌کند که منجر به رشد یک یک دارایی در یک دوره طولانی می‌شود. درآمدهای مرتبط با نرخ بهره و سرمایه گذاری کردن مجدد آن از جوانب بسیار مهم این روش سرمایه گذاری است.
  • کارمزدهای معاملاتی و هزینه‌های مالیاتی: به دلیل تعداد محدود معاملات، هزینه‌های مربوط به سرمایه گذاری نیز کاهش می‌یابد. همچنین، برخی از حساب‌های سرمایه گذاری واجد شرایط تخفیف مالیاتی سود تحقق یافته هستند.

با این حال، سرمایه گذاری اشکالات مختلفی نیز دارد:

  • در دسترس بودن سرمایه: پول سرمایه گذاری شده معمولاً تا زمان تسویه شدن پوزیشن معاملاتی به راحتی در دسترس نیستند.
  • نرخ‌های بازده کمتر: اگرچه متنوع سازی سبد سهام و مدیریت پورتفولیو در کاهش ریسک سرمایه گذاری موثر است اما این اقدامات ممکن است باعث کاهش بازده سرمایه گذاری (ROI) نیز شوند. برای مثال، چاپ سال ۲۰۱۴ تحلیل کمی رفتار سرمایه گذاران موسسه دالبار (QAIB) دالبر نشان داد که نرخ بازدهی ​سرمایه گذاری یک شخصی معمولی در بازه زمانی ۱۰ ساله منتهی به سال ۲۰۱۳ تنها ۲/۶ درصد بود.
  • زمان‌بندی بازار: اگرچه خطرات مربوط به نوسانات کوتاه مدت محدود است اما شرایط بازار در سررسید یکی از جنبه‌های اصلی تحقق سود است. اگر در زمان تسویه پوزیشن معاملاتی ارزش سرمایه گذاری کاهش یابد، سود محقق شده متحمل ضرر خواهد شد.

مزایا و معایب معامله گری یا ترید

ترید و معامله گری مزایا و معایب خود را دارد. در مقابل سرمایه گذاری، روش‌های معاملات (ترید) مبتنی بر ایجاد درآمد در کوتاه مدت است.

معامله گر اغلب نوسان‌های دوره‌ای در ارزش ابزارهای مالی را به عنوان راه مناسبی برای دستیابی به سود تلقی می‌کنند. معامله گران نوسانی، معامله گران روزانه و اسکالپرها همه روش‌های مشابه معامله کوتاه‌مدت دارند.

معامله فعال مزایای مختلفی را به معامله گران می‌دهد از جمله:

  • نقدینگی: معامله گران پوزیشن‌های معاملاتی را به سرعت باز و بسته می‌کنند. این امر باعث می‌شود تا حساب معاملاتی‌شان دارای نقدینگی باشد.
  • قرار گرفتن در معرض خطر سیستمیک: داشتن فلسفه معاملاتی فعال باعث کاهش خطرات مرتبط با سقوط بازار، ورشکستگی و فروش چشمگیر می‌شود. معامله گران می‌توانند به در موقعیت‌های نامساعد به سرعت از بازار خارج شوند و از تحت تاثیر قرار گرفتن حساب معاملاتی‌شان در نتیجه اتفاقات غیرقابل پیش بینی بازار جلوگیری کنند.
  • بازده دوره‌ای بیشتر: دوره‌های افزایش سودآوری در این روش وجود دارد. یک سری معاملات مثبت ممکن است سود مازادی ایجاد کند که از آن می‌توان برای رشد حساب معاملاتی استفاده کرد.
  • کاهش ریسک سرمایه: از طریق استفاده از لورج (اهرم)، می‌توان از مقادیر کمتری از سرمایه برای دستیابی به سود قابل قبول استفاده کرد.

با این حال، در بازار دیجیتال فعلی اجرای رویکردی صرفاً مبتنی بر معامله فعال ممکن است با اشکالات مختلفی همراه باشد از جمله:

  • شکاف فنی: سیستم‌های اطلاعاتی و فناوری‌های اینترنتی دائماً در حال پیشرفت هستند و معامله گران فعال باید بخشی از سرمایه خود را به تهیه تجهیزات معمول و به روزرسانی زیرساخت‌ها اختصاص دهند.
  • قرار گرفتن در معرض نوسان‌های کوتاه مدت: نوسان‌ها ممکن است در هر زمانی و تقریباً در هر بازاری رخ دهند. نوسان‌های دوره‌ای قیمت ممکن است منجر به از بین رفتن سریع حساب معاملاتی شود.
  • هزینه‌ها و کارمزدها: فعالیت‌های مکرر معاملاتی، کارمزدها و هزینه‌های قابل توجهی را برای معامله گر ایجاد می‌کند.
  • پیامدهای مالیاتی: سود حاصل از عملیات معاملاتی اغلب به منزله سود کوتاه مدت است و مشمول بدهی مالیاتی بیشتر سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ است.

از کجا ارز دیجیتال بخریم؟

صرافی ارز دیجیتال رمزینکس با پشتیبانی کردن از بهترین ارزهای دیجیتال و کارمزد معاملاتی مناسب به ارائه خدمات به کاربران می پردازد. با طی کردن چند مرحله ساده از جمله ثبت و نام و احراز هویت می توانید به طور مستقیم یا با وارد شدن به بازار معاملاتی همتا به همتا به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.

بعد از ثبت نام و احراز هویت هم می توانید با مراجعه به وب سایت صرافی رمزینکس و هم با دانلود و نصب برنامه و اپلیکیشن رمزینکس در گوشی های هوشمند خود به خرید و فروش ارز دیجیتال مشغول شوید.

برای رصد قیمت لحظه ای انواع ارزهای دیجیتال به صفحه قیمت لحظه ای ارز دیجیتال مراجعه کنید. برای اطلاعات بیشتر در خصوص قوانین و مقررات خرید و فروش ارزهای دیجیتال در رمزینکس می توانید به صفحه سوالات متداول درباره رمزینکس مراجعه کنید.

سخن آخر

تریدر و سرمایه گذار بدون شک با یکدیگر تفاوت دارند اما اینکه کدام بهتر است برای هر کسی می‌تواند متفاوت باشد. مهم این است که هر دوی ترید و سرمایه گذاری می‌تواند به نوبه خود سودآور باشد. بهتر است روحیات خود را بسنجید و ببینید که با کدام روش بیشتر هماهنگی دارید. به کار گرفتن هر دو با رعایت مدیریت سرمایه توصیه می‌شود. فراموش نکنید که بزرگ‌ترین سرمایه داران فعلی از طریق سرمایه گذرای به موفقیت رسیده اند.

مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال، یک بازار بسیار گسترده و با کاربردهای متنوعی می باشد. این بازار هم برای سرمایه گذاری و هم برای معامله گری، بازاری مناسب می باشد. برخی از افراد در این سیستم ترجیح می دهند تنها اقدام به سرمایه گذاری کنند و وارد حوزه ی پیچیده تر معامله گری نشوند اما برخی ترجیح می دهند با ورود به عرضه ی معامله گری سود بالاتری را کسب کنند. در ادامه مقاله به مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال و مزایا و معایب هر کدام می پردازیم.

معامله گری در ارز دیجیتال

نحوه مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

معامله گر یا تریدر به کسی گفته می شود که با شناخت کامل بازار رمز سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ ارزها و از طریق تحلیل های تکنیکال نمودارهای شاخص های ارزهای دیجیتال و سهام ها، اقدام به خرید و فروش و معامله می کنند و از این طریق درآمد کسب کنند. هدف معامله گران بهره مند شدن از تغییرات کوتاه مدت قیمت ارزهای دیجیتال می باشد. در واقع معامله گران از نوسانات موجود در بازار ارزهای دیجیتال به کسب درآمد می پردازند. همه ی معامله گران حرفه ای زمان صعود و نزول قیمت یک ارز دیجیتال را می توانند به خوبی تشخیص دهند اما رویکردهای رفتاری متفاوتی را در پیش می گیرند و بر اساس همان رویکردهای رفتاری، تقسیم بندی می شوند. این تقسیم بندی شامل: رفتار گاو نر، رفتار خرس نر، رفتار نهنگ، رفتار الک، رفتار گوسفند، رفتار همستر، رفتار گرگ و رفتار خرگوش می باشد. همچنین معامله گران در بازار ارزهای دیجیتال، بر اساس چارچوب زمانی به معامله گران Swing trading, Daily trader, Long trader تقسیم می شوند.

معامله گران برای کنترل احساسات خود، باید به روانشناسی بازار تسلط کافی داشته باشند. همچنین آنها باید بتوانند ترس و طمع خود را کنترل کنند.

مزایای معامله گری در ارزهای دیجیتال

نحوه مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

1- کسب سود بسیار بالا

2- عدم محدودیت زمانی برای انجام معاملات

3- محدودیت سرمایه وجود ندارد و معامله گران با هر میزان سرمایه می توانند ترید کردن را شروع کنند.

4- ترید کردن انواع مختلفی از جمله فیوچرز و ترید معمولی اسپات دارد و هر معامله گر می تواند نوع ترید خود را انتخاب کند.

5- معامله گران می توانند انجام معاملات را در تایم فریم های پایین انجام دهند زیرا نیازی به اندیکاتور های دقیق و خاص نیست.

معایب معامله گری در ارزهای دیجیتال

1- ریسک بسیار بالا و احتمال صفر شدن سرمایه یا از دست رفتن بخشی از سرمایه وجود دارد.

2- نیاز به صرف زمان زیاد برای یادگیری و کسب مهارت ها و اطلاعات ضروری برای ورود به بازار ارزهای دیجیتال دارد.

3- روند صعودی و نزولی بودن این بازار غیر قابل پیش بینی می باشد و احتمال تغییر روند ناگهانی در این بازار وجود دارد.

4- ترید کردن امری استرس زا و نیازمند کنترل احساسات می باشد.

سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری

سرمایه گذاران در بازار ارزهای دیجیتال با هدف حفظ ارزش دارایی در برابر تورم، سود بسیار بالا و انجام مبادلات غیرمتمرکز بدون محدودیت های زمانی و مکانی، اقدام به سرمایه گذاری می کنند. سرمایه گذاران در بازار ارزهای دیجیتال پس از انتخاب رمز ارز مورد نظر خود، اقدام به خرید آن می کنند، سپس آنها را در کیف پول های پشتیبانی کننده از آن ارز دیجیتال، نگهداری می کنند و در زمان مناسب اقدام به فروش آن در صرافی ها می کنند.

در ابتدای مقاله گفته شد که معامله گران از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند اما سرمایه گذاران اصلا توجهی به تحلیل های تکنیکال ندارند و بر اساس تحلیل های فاندامنتال سرمایه گذاری خود را انجام می دهند. البته سرمایه گذاری و معامله گری در ارزهای دیجیتال، تفاوت های بیشتری نیز دارند که در مطالب پایین تر به صورت کامل به مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال می پردازیم.

مزایای سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال

۱- ارزهای دیجیتال تحول عظیمی در دنیای معاملات سنتی ایجاد کردند و برخی ضعف های سیستم های قدیمی از جمله سرعت پایین و هزینه بالای مبادلات را کاهش دادند، به همین دلیل توجه خیلی از سرمایه گذاران را به خود جلب کردند. موضوع دیگری که برای سرمایه گذاران بسیار اهمیت داشت، کنترل بر روی دارایی های خود می باشد که در سیستم های سنتی این کنترل از سوی دولت ها و سازمان ها صورت می گرفت؛ اما آنها با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال بدون واسطه و دخالت دولت توانستند بر روی دارایی های خود، مدیریت و کنترل داشته باشند. پیشرفت های سریع و گسترده ارزهای دیجیتال، به زودی آنها را به بهترین و سودآورترین سرمایه گذاری تبدیل خواهد کرد.

۲- ارزهای دیجیتال سرعت نقدینگی بسیار بالایی دارند و به راحتی می توان به دارایی های دیگری آنها را تبدیل کرد، دلیل این مزیت ارزهای دیجیتال این است که دارایی های موجود در این بازار مختص شرکت های بزرگ و سرمایه گذاران عمده نیستند، بلکه افراد با سرمایه های خرد نیز می توانند در این بازار معاملات خود را انجام دهند.

۳- کسانی که با شناخت کامل این بازار و آموزش تمام مراحل آن سرمایه خود را وارد بازار ارزهای دیجیتال می کنند، می توانند به بازدهی بسیار بالایی دست پیدا کنند در غیر این صورت ممکن است ضرر کنند و سرمایه خود را از دست بدهند. در کل میزان بازدهی در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال بسیار بالا می باشد.

۴- تعداد ارزهای دیجیتال روز به روز در حال افزایش می باشد، این امر به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که بجای سرمایه گذاری بر روی یک ارز دیجیتال، همزمان بر روی چندین ارز دیجیتال سرمایه گذاری کنند و به عبارتی تمام تخم مرغ های خود را درون یک سبد قرار ندهند تا دچار ضرر عمده و بزرگ نشوند. سرمایه گذاران همچنین می توانند در بازارهای دیگر از جمله بازار بورس و سهام نیز مشارکت داشته باشند.

۵- معاملات در بازارهای ارزهای دیجیتال محدود به هیچ مکان و زمانی نیستند و افراد با قابلیت انعطاف پذیری بازار می توانند در هر زمان و هر مکان به انجام معاملات خود بپردازند. همچین هر ارز دیجیتالی که خرید و فروش می کنند، متعلق به خودشان می باشد و از این بابت دارای استقلال کامل هستند. بنابراین این تنوع سرمایه گذاری دارای استقلال و انعطاف پذیری بالایی می باشد.

معایب سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال

1- در صورتی که قیمت یک ارز دیجیتال با حباب افزایش پیدا کرده باشد و اصولی سیر صعودی خود را طی نکرده باشد، سرمایه گذاری بر روی آنها ریسک بالایی دارد. همچنین نوسانات زیاد و عدم پشتیبانی، آن را به یک بازار نامطمئن تبدیل کرده است. بنابراین حباب قیمتی از جمله معایب سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال می باشد.

2- موانع سیاسی و قانونی بر سر راه ارزهای دیجیتال همچنان در برخی کشورها وجود دارد، بنابراین سرمایه گذاری در این بازار را با ریسک بالایی همراه می کند.

مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال

مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در رمزارزها

برای مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، می توان به چندین مورد اشاره کرد که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.

معامله گران می توانند علاوه بر کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال، از بازارهایی مانند بازار بورس، بازار گواهی سکه و طلا، اوراق بدهی نیز سود به دست آورند در حالی که سرمایه گذاران معمولا در این بازارها سرمایه گذاری نمی کنند.

معامله گران همچنین می توانند هم از صعودی بودن قیمت ها و هم از نزولی بودن آنها در بازار ارزهای دیجیتال سود کسب کنند، در حالی که سرمایه گذاران فقط از صعودی بودن قیمت ها سود به دست می آوردند.

تفاوت بعدی سرمایه گذاری و معامله گری در نوع تحلیل های مورد استفاده می باشد، به طوری که معامله گران از تحلیل های تکنیکال و سرمایه گذاران از تحلیل های فاندامنتال برای انجام فعالیت های خود استفاده می کنند.

نتیجه گیری

معامله گران حرفه ای نه تنها می توانند از طریق معاملات به سود های کوتاه مدت برسند بلکه از طریق تصمیمات سرمایه گذاری و سرمایه گذاری های بلند مدت می توانند به کسب سود و درآمد بپردازند. البته سرمایه گذاران نیز در مواقع خروج از موقعیت های حساس به مهارت های معامله گری نیاز دارند. در این مقاله به بررسی مقایسه معامله گری و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال به طور کامل پرداختیم و هر شخص می تواند به با توجه به اهداف مالی و مهارت های خود هر کدام از آنها را انتخاب کنند.

سرمایه گذاری و فرق آن با معامله‌گری چیست؟

سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به‌ شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژه‌های بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معامله‌گر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شده‌اند. این نشان سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکته‌ای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمی‌کنند، این است که این واژه‌های سرمایه‌گذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوت‌های یک تریدر و یک سرمایه‌گذار صحبت کنیم.

تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه ‌گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگی‌های هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر می‌خواهید جواب همه این سوال‌ها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ تا آخر این مقاله را با دقت مطالعه کنید.

سرمایه چیست؟

در ابتدا برای این‌که بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی‌ چیست و انواع آن کدامند؟

دارایی‌های ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند؛ دارایی‌های هزینه‌ای و دارایی‌های سرمایه‌ای. دارایی‌هایی که هزینه‌ای هستند، در طول مدت از ارزش آن‌ها کاسته می‌شوند و به اصطلاح جز هزینه‌های زندگی ما محسوب می‌شوند. به‌عنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز دارایی‌های هزینه‌ای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته می‌شود.

اما در مقابل دارایی‌هایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… دارایی‌های سرمایه‌ای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمی‌شود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمی‌شود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.

سرمایه گذاری

ملک یک دارایی سرمایه‌ای محسوب می‌شود

آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟

خودرو در همه جای جهان جز دارایی‌های هزینه‌ای به حساب می‌آید، اما در ایران جز دارایی‌های سرمایه‌ای محسوب می‌شوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایه‌گذاری، به خرید خودرو روی آورده‌اند. کار به جایی رسیده که مردم صف می‌ایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمی‌دانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش این کار را می‌کنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آن‌ها مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.

دقیقا سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای حساب می‌کردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری می‌کردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه به‌عنوان یک کالای سرمایه‌ای باقی بماند.

در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمی‌شود، اما به مرور ارزش خود را از دست می‌دهد.

سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب می‌کردند؟

خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمی‌تواند برای همیشه یک کالای سرمایه‌ای باقی بماند.

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایه‌ای و نگهداری آن‌ها به منظور افزایش ثروت.

سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایه‌گذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی به‌کار می‌بندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.

برای مثال وقتی یک دستگاه بازی می‌خریم، پول خرج می‌کنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی می‌گذاریم و از سود حاصل از آن بهره می‌بریم، داریم سرمایه گذاری می‌کنیم.

سرمایه گذاری

سرمایه گذار کیست؟

مشخصا سرمایه‌ گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام می‌دهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهره‌مندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام می‌دهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا می‌کند.

سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهره‌مندشدن از میوه‌های آن. کسی که یک درخت می‌کارد، می‌خواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهره‌مند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.

چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.

به تعبیر وارن بافت، سرمایه‌ گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه‌ گذار، صبر بالا است.

تریدر یا معامله‌گر کیست؟

تریدر یا معامله‌گر کسی است که اقدام به خرید و فروش دارایی‌ها در کوتاه مدت می‌کند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام می‌دهد، پس می‌توان گفت که ذات عمل معامله‌گری در بلندمدت نیست.

سرمایه گذاری

برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایه‌گذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:

به‌عنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان می‌خرید، احساس برنده بودن می‌کنید. چون می‌دانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه دارایی‌هایتان در آینده و بهره‌برداری از منافع آن این اقدام را انجام داده‌اید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟

کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانه‌ای می‌خرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را می‌خرید چیست؟ آیا با این دید می‌خرید که هفته بعد آن را بفروشید؟

اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. به‌عبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را می‌توانیم در دسته سرمایه‌گذاری‌ها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک می‌خرند، سرمایه گذاری می‌کنند.

دسته سوم

بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم می‌برد. معامله‌گرانی که سواد کافی برای سفته‌بازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آن‌ها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر می‌خرند و نوسان‌های روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایه‌گذار پنهان می‌کنند.

این افراد در عمل، معامله‌گرانی با افق زمانی طولانی‌تر هستند، نه سرمایه‌گذار.

کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آن‌وقت می‌بینیم که سود تقسیمی و بازدهی‌های آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.

البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد و بداند که دقیقا دارد چه کار می‌کند.

سرمایه گذاری کنیم یا معامله‌گری؟

جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسان‌های زیادی است، منتهی ما آن را نمی‌بینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت می‌شد، شاید خیلی‌ها از ترس نوسان‌های قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمی‌آمدند. پس درمی‌یابیم که سرمایه ‌گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.

سوال این است که سرمایه‌گذار باشیم یا یک معامله‌گر؟ در ادامه به ویژگی‌های خاص برای یک فرد سرمایه‌ گذار و یا یک تریدر اشاره می‌کنیم.

تحمل صبرتان چقدر است؟

روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!

من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟

گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.

اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاه‌مدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.

شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز می‌بیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه‌ گذاری تقریبا برای شما بی‌معنی خواهد بود. زیرا سرمایه‌گذاری‌ها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور هستند.

تا چه حدی ریسک‌پذیر هستید؟

در دنیای معامله‌گری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر می‌گذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیت‌های مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.

یکی از روش‌هایی که می‌توانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز می‌کنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر می‌کند؟ اگر معامله‌ای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.

در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازه‌ای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معامله‌گری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.

پیشنهاد می‌کنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.

پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی

یکی از عوامل مهمی که هر معامله‌گری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظم‌دهی معاملات یک تریدر کمک زیادی می‌کند. ولی این که سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ تا چه حد به قوانینی که خود وضع کرده‌اید پایبند می‌مانید، به شما مربوط است.

یک معامله‌گر حرفه‌ای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمی‌توانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض می‌کنید، سرمایه‌ گذاری برای شما گزینه راحت‌تری از معامله‌گری است.

چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفه‌ای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمی‌کند. آیا واقعا بلد نیست و نمی‌داند یا نمی‌تواند؟ او برای این که حساسیت کارش را می‌داند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمی‌دهد.

تا چه حد احساسی هستید؟

این نکته یکی از مهم‌ترین نکات در ویژگی‌های فردی یک سرمایه‌گذاریا یک معامله‌گر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی می‌شوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟

جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمی‌داند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قوی‌تر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سخت‌تر می‌شود.

به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفه‌ای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمی‌کند. آیا واقعا بلد نیست و نمی‌داند یا نمی‌تواند؟ او برای این که حساسیت کارش را می‌داند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمی‌دهد.

سرمایه گذاری

کنترل احساسات در معامله‌گری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است

یک معامله‌گر حرفه‌ای نیز هیچ‌گاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمی‌دهد و همواره سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. به‌عبارت دیگر معامله‌گر موفق و حرفه‌ای کسی است که سودها و زیان‌ها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او می‌داند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.

اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام می‌دهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریم‌های بالاتر کندتر انجام می‌شوند و همین موضوع باعث می‌شود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آن‌قدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه ‌گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.

نداشتن تعصب و غرور

یکی از ویژگی‌های بارز و مهم در معامله‌گران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود می‌تواند زیان‌های زیادی را برای یک معامله‌گر به‌دنبال داشته باشد. یک معامله‌گر حرفه‌ای به تحلیل‌ها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آن‌ها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمی‌کند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق می‌سازد.

هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟

اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کرده‌اید. حتما این جمله را شنیده‌اید که می‌گویند بیش از 90% از معامله‌گران در بازارهای مالی زیان‌ده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معامله‌گری در بازاهای مالی را به‌عنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازه‌دار است فقط برای سودش این کار را کرده؟

جواب: خیر او مغازه داری را به‌عنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی می‌کند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشنده‌ای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمی‌کند. مشکلات شغلی یک معامله‌گر نیز زیاد هستند. یک معامله‌گر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل می‌پذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری می‌کند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار می‌کند.

سرمایه گذاری

معامله‌گر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.

آیا باید هر روز معامله کرد؟

خیلی مرسوم است که می‌گویند معامله‌گری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد می‌کند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق می‌کند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر می‌کنند هر روز باید معامله کنند. به‌عبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمی‌آید.

این یک ذهنیت غلط برای معامله‌گران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش می‌آید که در طول یک هفته نیز هیچ معامله‌ای نمی‌کنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.

نتیجه گیری فرق بین معامله‌گری و سرمایه ‌گذاری چیست؟

در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معامله‌گر را شرح دهیم و ویژگی‌ها و خصوصیات فردی یک معامله‌گر و یک سرمایه ‌گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی به‌کار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمی‌توانید گول بزنید.

اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آن‌ها پاسخ خواهم داد.

می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.

تفاوت میان معامله گری و سرمایه گذاری چیست؟

احسان والیان

احسان والیان

  • اشتراک‌گذاری

معامله‌گرها به طور معمول سعی می‌کنند سهام را در قیمت‌های پایین خریداری کنند و زمانی که قیمت بالا رفت آن را بفروشند. معامله‌گرها برای خود حد ضرر قائل هستند؛ یعنی زمانی که سهام خریداری شده‌شان به ده درصد ضرر رسید آن را می‌فروشند.

درک دو مفهوم معامله گری و سرمایه گذاری برای ورود به بازارهای سرمایه گذاری – به ویژه بازار سهام – حائز اهمیت است. افراد بعد از ورود به زمینه‌های سرمایه گذاری می‌توانند دو نوع فعالیت داشته باشند. این دو نوع معامله‌گری و سرمایه‌گذاری هستند. افرادی که به دنبال سوددهی هر چه سریع‌تر هستند و معاملات هر روزه را می‌پسندند ناخودآگاه معامله‌گری را انتخاب می‌کنند. عده‌ای که دید بلندمدت دارند هم سرمایه گذاری را انتخاب می‌کنند. اما موضوع سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ این است که تقریبا هر دو دسته تصورشان این است که در حال سرمایه‌گذاری هستند. با توضیح هر کدام به این مهم دست پیدا می‌کنیم که در کدام دسته قرار داریم؟ چه ابزاری در هر کدام از دو نوع کارایی دارند؟ و با توجه به شخصیتی سرمایه گذاری که داریم باید در کدام دسته قرار بگیریم؟

سرمایه گذاری چیست؟

ورود وجوه نقد به زمینه‌های سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول و شرکت در زمینه‌های سرمایه‌گذاری موفق و کسب دارایی‌های متنوع برای به دست آوردن امنیت مالی در آینده را سرمایه گذاری می‌گویند. شمایل سرمایه گذاری معمولا شامل دید بلندمدت است. یعنی کسانی که سرمایه گذاری می‌کنند با این دید و آگاهی به بازارهای سرمایه وارد می‌شوند که نوسان جزء جدایی ناپذیر در هر بازار مالی است. سرمایه گذاران عموما یا به بازارهایی که درگیر کاهش و نزول هستند وارد نمی‌شوند یا در صورت حضورشان سعی می‌کنند در زمان نزول تا بازگشت سرمایه و جبران ضرر و دریافت بازدهی صبر کنند، البته این در شرایطی است که گزینه مناسبی را انتخاب کرده باشند. دلیل صبر کردن سرمایه گذاران نه فقط دید بلندمدت‌شان است بلکه به دلیل تحلیل‌های بنیادی در مورد خریدشان در همان آغاز سرمایه‌گذاری نیز هست. تحلیل بنیادی دقیق این اطمینان را به سرمایه‌گذار می‌دهد که انتخاب درستی را انجام داده است. به عنوان مثال برای انتخاب و خرید سهام ارزنده در بورس باید تحلیل بنیادی انجام داد.

تحلیل بنیادی چیست؟

نمونه ملموس تحلیل بنیادی را می‌توان در بازار سهام دید. اگر در این بازار فعالیت کرده باشید بی شک عبارت «سهام ارزنده» را شنیده‌اید و این سوال پیش آمده باشد که چطور یک سهام را ارزنده با حساب می‌آورند؟ پاسخ در تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی (fundamental analysis) به بررسی وضعیت مالی دوره‌های سالانه و ماهانه شرکتی می‌پردازیم که سهم آن را زیر نظر داریم. این نوع تحلیل از طریق اطلاعات موجود در سایت‌هایی مانند وبسایت کدال انجام می‌شود. تمام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس موظف به انتشار گزارش‌های مالی دوره‌ای و همچنین گزارش‌های دیگری مانند آزادسازی سهام در این وبسایت هستند.

معامله گری و سرمایه گذاری

معامله گری چیست؟

عده‌ای از افراد سرمایه‌گذار از همان لحظه ورودشان تکلیف را روشن می‌کنند و به دسته معامله‌گران می‌پیوندند. معامله‌گرها به طور معمول سعی می‌کنند سهام را در قیمت‌های پایین خریداری کنند و زمانی که قیمت بالا رفت آن را بفروشند. معامله‌گرها برای خود حد ضرر قائل هستند؛ یعنی زمانی که سهام خریداری شده‌شان به ده درصد ضرر رسید آن را می‌فروشند. در تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری به طور کلی می‌توان گفت که معامله‌گران بیش‌تر به سود فکر می‌کنند تا سرمایه‌گذاری. کندل خوانی و تابلوخوانی و استفاده از تحلیل تکنیکال از ابزار مورد استفاده آن‌ها در معاملات‌شان است. البته گفتی است که معامله‌گرها در چهار سبک متنوع عمل می‌کنند؛

· سبک اول: معامله‌گرانی هستند که در لحظه و دقیقه و با نوسانات لحظه‌ای بازار معامله می‌کنند. یعنی به محض دریافت سود شروع به فروش می‌کنند و در همان دقیقه‌ها ده‌ها معامله را به این شکل صورت می‌دهند.

· سبک دوم: عده دیگری هستند که طول معاملات‌شان را روی 24 ساعت قرار می‌دهند. یعنی تنها یک شبانه‌روز به معاملات خود اجازه سود و یا ضرر می‌دهند و تصمیمات‌شان را در طول 24 ساعت نهایی می‌کنند.

· سبک سوم: در این میان هستند معامله‌گرانی که بسیار حرفه‌ای هستند و به اصطلاح موج سواری می‌کنند. یعنی بنا بر حال و وضعیت بازار در طول مدت چند روز یا چند هفته معاملات خود را شکل می‌دهند.

· سبک چهارم: این دسته از معامله‌گران برای بالا بردن طول مدت معاملات خود ماه‌ها و حتی سال‌ها بسیار شبیه به سرمایه‌گذاران عمل می‌‎کنند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

ابزار موردنظر و پر استفاده معامله‌گرها تحلیل تکنیکال است. این تحلیل به کمک وبسایت رهآورد صورت سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ می‌گیرد. در این وبسایت با توجه به تابلوهای مربوط به هر سهم می‌توان با شناخت علائم و کندل‌ها که نشان‌دهنده نوسانات هستند به معامله پرداخت. ابزار مورد استفاده هم می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری به حساب بیایند.

تفاوت اصلی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری چیست؟

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

اگر هر تصمیمی در زندگی را معادل یک ترید در نظر بگیریم، همه ما به نوعی یک تریدر هستیم؛ پس تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری در چیست؟ در این مطلب، به این سوال پاسخ می‌دهیم که چه تفاوتی میان سرمایه‌گذاری و معامله‌گری از نظر فلسفی وجود دارد. درک این تفاوت برای هر کسی که در بازارهای مالی فعالیت می‌کند، ضروری است. در ادامه با ما همراه باشید.

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

هر فرد به نوعی یک تریدر است. هر تصمیمی که در زندگی گرفته می‌شود، صرف نظر از خوب یا بد بودنش، در نهایت نتیجه‌‌ای به‌دنبال دارد؛ بنابراین، افراد روزانه هزاران معامله انجام می‌دهند؛ خواه آن را تصدیق کنند یا نه. تصمیم به تحصیل در رشته مهندسی به جای تحصیل در رشته مالی، رفتن به سینما به جای وقت گذراندن با دوستان. هرکدام یک نوع معامله است که هر کدام نتیجه‌ای (ارزشی) در پی دارند.

در نگاه کلان، می‌توان هر تصمیم در زندگی را به عنوان یک معامله طبقه‌بندی کرد و در مورد همه انتخاب‌ها، از نظر ارزش مورد انتظار تفکر کرد. در واقع با هر تصمیم، گزینه‌ای را خریده و گزینه دیگری را از دست می‌دهیم.

با در نظر گرفتن این موضوع، قبل از درگیر شدن با بازار مالی، هر فرد را می‌توان در بالاترین سطح به عنوان یک تریدر طبقه‌بندی کرد. البته که این مفهوم، استفاده عمومی پذیرفته شده از کلمه معامله‌گر نیست. در واقع بسیاری از فعالان بازار ممکن است به این کلمه خورده بگیرند و اظهار کنند که «نه، من یک سرمایه‌گذار هستم». تاریخچه تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری به مدت‌ها قبل برمی‌گردد و در بازارها سابقه طولانی دارد. پذیرفته شده است که این دو کلمه، از هم متمایزند.

نظر کارشناسان درباره تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری چیست؟

جوزف پنسو (Joseph Penso de la Vega) اولین نویسنده‌ای بود که تفاوت این دو کلمه را در کتابی به‌نام «سردرگمی سردرگمی‌ها» (Confusion of Confusions) در سال ۱۶۸۸، بیان کرد. ناگفته نماند که این کتاب، قدیمی‌ترین کتاب در حوزه بورس است. او در این کتاب فعالان بازار را به سه دسته تقسیم می‌کند:

اربابان مالی (سرمایه‌گذاران ثروتمند)، معامله‌گران (تریدرهایی که گاهی دست به معامله می‌زنند) و قماربازان (مانند نوسان‌گیران). تمایزی که جوزف از آن صحبت می‌کند، در اندازه و میزان موفقیت این افراد است. ثروتمندان، سرمایه‌گذاران هستند. بقیه، معامله‌گران هستند.

فیلیپ کارت (Philip Carret)، نویسنده کتاب هنر سفته‌بازی (سال ۱۹۳۰) درباره تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری، می‌نویسد:

کسی که که در سال ۱۹۱۵ سهام ایالات متحده را در ۶۰ سالگی، به منظور فروش در قیمت بالاتر خریداری کرد، یک سفته‌باز یا تریدر است. از سوی دیگر، کسی که در سال ۱۹۲۱، AT&T را در ۹۵ سالگی خرید تا از سود سهام ۸ درصد برخوردار شود، یک سرمایه‌گذار است. به عبارت دیگر، Carret به انگیزه، وزن بیشتری می‌دهد. سفته‌باز در اینجا بر قیمت تمرکز می‌کند؛ در حالی که سرمایه‌گذار بر نوع کسب‌وکار تمرکز می‌کند.

جان مینارد کینز (John Maynard Keynes)، اقتصاددان مشهور، در رویکرد خود دقیق‌تر بود و سفته‌بازی را اصطلاحی برای «پیش‌بینی روان‌شناسی بازار» و سرمایه‌گذاری را به‌عنوان «فرآیند پیش‌بینی بازده احتمالی دارایی‌ها در کل دوران عمر آن‌ها» تعریف کرد. رویکرد او مشابه رویکرد Carret بود، اما با تفاوتی کوچک و آن اینکه، شرط‌بندی روی موفقیت اقتصادی یک شرکت، از نظر فلسفی با شرط‌بندی صرفا روی قیمت یک دارایی متفاوت است.

ایجاد یک چارچوب برای درک تفاوت بین سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

تفاوت سرمایه‌گذار و معامله‌گر

آیا راهی وجود دارد که مشخص کند یک رویکرد جزو معامله‌گری محسوب می‌شود یا سرمایه‌گذاری؟ آیا انگیزه نامشهود فرد در بازار مشخص می‌کند که در حال معامله‌گری یا سرمایه‌گذاری است؟ اولویت زمانی، چه نقشی در این طبقه‌بندی دارد؟

این اصطلاحات روی مختصاتی از محورهای متعدد قرار دارند و موقعیت‌های مختلف، جنبه‌هایی از سرمایه‌گذاری و معامله‌گری را براساس معیارها به همراه خواهند داشت. ما می‌توانیم با بررسی معیارهایی که معامله‌گران را از سرمایه‌گذاران جدا می‌کند و نمونه‌هایی که باید خواننده را در مورد تعاریف به فکر وادار کند، تجزیه‌وتحلیل کنیم. دو موردی که باید انرژی خود را روی آن متمرکز کنیم، انگیزه و مدت است.

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

به نظر می‌رسد، اکثر مراجع تاریخی موافق هستند که اگر انگیزه شخصی برای تصمیم‌گیری، مربوط به اقتصاد واقعی کسب‌وکار و رشد آن باشد، سرمایه‌گذاری در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر تصمیم‌گیری صرفا براساس قیمت مورد انتظار آینده دارایی باشد، معامله‌گری و ترید محسوب می‌شود. با این رویکرد، این امکان وجود دارد که دو فرد بتوانند در ظاهر به همان شیوه عمل کنند اما در دو دسته طبقه‌بندی شوند.

به عنوان مثال، دو سناریو زیر را در نظر بگیرید:

  • شما یک صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) هستید که در مراحل اولیه یک پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌اید. به‌طور غیرمنتظره‌ای تنها دو هفته پس از سرمایه‌گذاری، توکن‌های شما تا ۱۰۰ برابر بازدهی ایجاد می‌کند. شما احساس می‌کنید اکنون قیمت بیش از حد گران است و بنابراین آنها را در بازار آزاد می‌فروشید.
  • شما یک صندوق پوشش ریسک (هج فاند) هستید که در مراحل اولیه، سرمایه‌گذاری کرده‌اید و همانطور که انتظار می‌رفت دو هفته پس از سرمایه‌گذاری، بازار حرکت کرده و توکن‌های شما آزاد و برای کسب سود آن‌ها را می‌فرشید.

هر دو سناریو دقیقا روند مشابهی داشتند؛ اما شما احتمالا آنها را به ترتیب به عنوان یک سرمایه‌گذار و معامله‌گر تلقی می‌کنید. تصمیم گیری داخلی در این دو سناریو کاملا متفاوت بود؛ اما روند و نتیجه دقیقا یکسان بود. در این مورد خاص، صندوق VC بیشتر بر روی اقتصاد واقعی کسب‌وکار متمرکز بود، در حالی که صندوق تامینی صرفا روی اینکه آیا افراد با توجه به قیمت، برای دارایی ارزش قائل می‌شوند یا خیر، شرطبندی می‌کرد.

بیایید نگاهی به مجموعه جداگانه‌ای از شرایط بیندازیم که تفاوت کمتری در مورد این مفهوم دارند:

  • شما یک دارایی را به دلایل بنیادی و تحلیل فاندامنتال خریداری می‌کنید که فکر می‌کنید باعث رشد کسب‌وکار می‌شود. به عنوان مثال، شما اپل را پس از معرفی آیفون خریداری می‌کنید؛ زیرا معتقدید گوشی‌های هوشمند نفوذ اجتماعی خود را به سرعت افزایش می‌دهند و فراگیر می‌شوند و قصد دارید پس از بازدهی مد نظر آنرا بفروشید.
  • شما دارایی را به دلیل تغییری می‌خرید که فکر می‌کنید مردم را هیجان‌زده خواهد کرد. به عنوان مثال، شما اپل را پس از معرفی آیفون خریداری می‌کنید، زیرا معتقدید مردم در مورد چشم‌انداز یک محصول پرفروش جدید، هیجان‌زده می‌شوند و بنابراین قیمت بیشتری برای هر سهم پرداخت می‌کنند. زمانی که قیمت اپل به هدف مد انتظار شما رسید، آن را می‌فروشید.

تفاوت بین مثال‌های بالا در جایی است که حدس و گمان در آن صورت می‌گیرد. سرمایه‌گذاری و معامله‌گری هر دو نیاز به سفته‌بازی و سوداگری دارند؛ اما سرمایه‌گذاری را می‌توان به عنوان حدس و گمان در مورد موفقیت اقتصادی یک کسب‌وکار در نظر گرفت.

سوداگری روی قیمت در این سناریو متفاوت بود، زیرا برای بیشتر دارایی‌ها، قیمت دلیل اصلی «موفقیت» واقعی سرمایه‌گذاری نیست. اگر روی اینکه مردم آیفون‌ها را دوست دارند و جریان‌های نقدی را برای اپل افزایش می‌دهند، شرط‌بندی کنید، متفاوت است با شرط‌بندی روی اینکه مردم فردا به دلیل هیجانشان در مورد آیفون، قیمت بالاتری برای اپل می‌پردازند یا نه.

هر دو روی رفتار انسان‌ها شرط‌بندی می‌کنند و انسان‌ها مخلوقاتی انعکاسی و تقلیدی هستند که اغلب روندهای اجتماعی و فیزیکی را به یک شکل تکرار می‌کنند. با در نظر گرفتن این موضوع، هیچ دلیل فلسفی برای جدا کردن سرمایه‌گذاری و معامله‌گری وجود ندارد. با این حال، برای یک سرمایه‌گذار، فعالیت اقتصادی شرکت اهمیت بالایی دارد.

کارشناسان معتقدند شرط‌بندی‌های طولانی‌مدت بیشتر با سرمایه‌گذاری و شرط‌بندی‌های کوتاه‌مدت بیشتر با ترید و معامله‌گری مرتبط هستند.

سرمایه‌گذاری و معامله‌گری در رمزارزها

ترید چیست - ترید کردن - معنی ترید - معنی تریدر - چگونه ترید کنیم - تریدر کیست - اموزش ترید کردن ارز دیجیتال - بهترین سایت برای ترید ارز دیجیتال - اموزش ترید در بایننس - دانلود کتاب 10 روش برتر ترید - معنی ترید - معامله چیست - ترید ارز دیجیتال - ترید بیت کوین - ترید انجین - ترید کریپتوکارنسی - چگونه مثل یک حرفه ای ترید کنیم - آموزش ترید بیت کوین

این بحث در حوزه ارزهای دیجیتال کمی پیچیده‌تر است. طبق گفته‌های بافت (Buffet) و کینز (Keynes)، سرمایه‌گذاری در بیت کوین یک عنوان اشتباه است؛ زیرا هیچ اقتصاد واقعی به معنای سنتی وجود ندارد. ارزش این ارز از شرط‌بندی و پذیرش آن بین افراد نشات می‌گیرد. از سوی دیگر، بسیاری از خریداران بیت کوین، آن را به قصد نگهداری به مدت طولانی، ‌خریداری می‌کنند.

درک تفاوت‌های فلسفی صرفا برای سرگرمی نیست. درک این تمایزها، برای بازیگران عادی بازار نیز مفید است. هنگامی که شخص درک کند که معامله‌گری یک بازی کوتاه‌مدت و مبتنی‌بر قیمت است، می‌تواند قوانین را بهتر لمس کند. اولا، پرسیدن سوال در مورد فاندامنتال شهودی به جای فاندامنتال واقعی، سرمایه گذاری بهتر است یا معامله گری؟ همیشه ارزشمندتر است؛ زیرا درک شهود در کوتاه‌مدت بیشتر از درک فاندامنتال واقعی یک دارایی باعث افزایش قیمت می‌شود.

وقتی به ترید در دنیای کریپتوها نگاه می‌کنیم، باید روی معیارهایی تمرکز کنیم که مستقیما بر قیمت تاثیر می‌گذارند؛ به جای معیارهایی که به طور نامحسوس روی آنها تاثیر می‌گذارد. برای مثال، معاملات پی‌درپی ارز پالیگان (MATIC)، بیشتر به دلیل احساسات فعلی، علاقه کاربران و الگوهای معاملاتی است و معامله‌گران کمتر به ارزش کل قفل شده، مدل امنیتی یا نقشه راه شش ماهه آن توجه می‌کنند.

جمع بندی

در این مطلب در مورد تفاوت میان سرمایه‌گذاری و معامله‌گری صحبت کردیم. هنگام سرمایه‌گذاری، بهتر است روندهای کوتاه‌مدت بازار را نادیده بگیرید و روی روندهای بلندمدت مسیر تمرکز کنید. در سرمایه‌گذاری نسبت به معامله‌گری، با توجه به اینکه مدت زمان آن احتمالا طولانی‌تر است، باید زمان بیشتری برای تجزیه‌و‌تحلیل اطلاعات و ایجاد انگیزه صرف کنید. داشتن درک کامل از تفاوت‌های فلسفی سرمایه‌گذاری و معامله‌گری اغلب می‌تواند به افراد کمک کند که پیشرفت کنند و عملکرد مناسبی داشته باشند؛ حال آنکه سرمایه‌گذار باشند یا معامله‌گر.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.