دسته بندي انواع ریسک در توسعه میادین نفت و گاز ۱۳۹۴/۱۲/۲۶
آشنایی با انواع ریسک در توسعه یک میدان نفتی می تواند کمک بسیار زیادي به سرمایه گذاران و شرکتهایی نماید که می خواهند در این عرصه وارد شوند . دلیل عمده ناموفق بودن بسیاري از شرکتهاي سرمایه گذار در صنعت نفت، عدم آشنایی و درك صحیح از دسته بنديهاي ریسک و میزان اهمیت هر کدام در صنعت نفت است. در این مقاله با معرفی و دسته بندي ریسکها در توسعه میادین نفت و گاز، سعی گردیده است دیدي کلی نسبت به ریسکهاي موجود در این صنعت، حاصل شود. چرا که هزینه هاي سرمایه گذاري در این حوزه بسیار بالاست و عدم آشنایی با این نوع ریسکها، ضررهاي جبران ناپذیري را به سرمایه گذار وارد می سازد. ریسک هاي فوق الذکر بر اساس مراحل مختلف توسعه یک میدان نفتی از کشف میدان نفتی تا به تولید رساندن میدان و انتقال نفت تولیدي به مبادي مصرف در 5 دسته ریسک زمین شناسی (اکتشاف، ارزیابی و توسعه)، ریسک تأسیسات سطح الارضی، تغییر در مقررات دولتی، ریسک پارامترهاي اقتصادي و نهایتا ریسک ناشی از شرکاء مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان ریسک مرحله اکتشاف پر ریسک ترین مرحله در توسعه یک میدان نفتی ارزیابی گردید.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
- ۲۵ مهر ۱۴۰۱ : سخنگوی وزارت خارجه: خوشبینیم پولهای بلوکهشده در کره جنوبی آزاد شود
- ۲۴ مهر ۱۴۰۱ : اوکراین: روسیه موشک کینژال به کییف شلیک کرد
- ۲۴ مهر ۱۴۰۱ : در کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید منطقه آزاد انزلی مصوب شد
- ۲۴ مهر ۱۴۰۱ : افزایش ۱۲۵ درصدی صادرات از منطقه آزاد انزلی ظرف شش ماه نخست سال
- ۲۴ مهر ۱۴۰۱ : وزیر صمت: روند صادرات رو به رشد است / یکسال با حذف نفت از تراز تجاری کشور فاصله داریم
- ۲۳ مهر ۱۴۰۱ : لبنان با نسخه نهایی توافق مرزی با اسرائیل موافقت کرد
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : دولت مدعی افزایش ۸۰۰ درصدی درآمد نفتی و کاهش تورم شد
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : نخست وزیر انگلیس، در اواخر امروز برخی از برنامههای اقتصادی خود را تغییر خواهد داد
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : گفته میشود تمامی سرویس های پیامک کوتاه در سراسر کشور(بجز خدمات بانکی دو دولتی)قطع شده است
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : علم الهدی: جریان بیمذهبی که در خیابان هستند؛ دنبال پناهندگیاند
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : بورل: سرکوب خشونتآمیز (معترضان) باید فورا متوقف شود. معترضان باید آزاد شوند
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : مدیر عامل شستا در بازدید از شیرین دارو
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : پوتین: ما در حال توسعه خطوط لجستیکی جدید بین کشورهای آسیایی و تقویت مشارکت تجاری با این کشورها هستیم
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : رئیسی در دیدار با علی اف: با هرگونه حضور نظامی بیگانه در منطقه قفقاز تحت هر پوششی مخالفیم
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : وزارت اقتصاد آلمان: بحران انرژی و افزایش فشارهای تورمی به شدت به خانوارها ضربه می زند و اینها مسائلی نیستند که به این زودی ها از بین بروند
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : اردوغان: من با پوتین برای راه اندازی یک قطب در گاز ترکیه به توافق رسیده ام
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : پیام تهدیدآمیز و محرمانه ایران به پایتختهای اتحادیه اروپا
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : بورل: به اوکراین حمله اتمی شود، ارتش روسیه نابود میشود
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : آمار اقتصادی اتاق بازرگانی تهران
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : فقط حدود یک پنجم متقاضیان مسکن حمایتی قسط اول را واریز کردهاند
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : وزیر خارجه آمریکا: در حال بررسی تبعات اقدام عربستان در اوپک پلاس هستیم
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : صندوق بینالمللی پول/ تداوم تورم ۴۰درصدی در ایران
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : کازیمیر از بانک مرکزی اروپا: افزایش۰.۷ درصدی نرخ بهره در اکتبر مناسب است
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : زیان انباشته بانک های دولتی در کدال
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : ایلان ماسک در توییتر اعلام کرد که استارلینک چند ترمینال فعال داخل ایران دارد!
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : رییس هتلداران: حتی یک رزرو هم برای میزبانی کیش در جام جهانی قطر نداشته ایم!
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : محسن رضایی: امروز سازمان «سیا»، تمامی نیروهای خود را وارد کشورهای اطراف ایران کرده است
- ۲۲ مهر ۱۴۰۱ : حملات پهپادی-موشکی روسیه به اوکراین
- ۲۱ مهر ۱۴۰۱ : افراد تحریم شده از سوی وزارت خارجه کانادا
- ۲۱ مهر ۱۴۰۱ : محکومیت برای نهادهای مالی
- ۱۹ تیر ۱۳۹۷
- ۱۰:۲۶ قبل از ظهر
انواع ریسک هایی که سرمایه گذار با آن مواجه است
تاریخ آخرین بروزرسانی: ۲۳ فروردین ۱۴۰۰
انواع ریسک هایی که سرمایه گذار، با آن مواجه است (بخش اول)
ریسک در یک طبقه بندی کلی، به دو دسته تقسیم میشود، ۱- ریسک قابل اجتناب و ۲- ریسک غیرقابل اجتناب
۱- ریسک قابل اجتناب:ریسکی که میتوان با استفاده از برخی روشها، از آن اجتناب کرد. به این دسته از ریسک ها، ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک میگویند. ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکت هستند. برای مثال، فرض کنید شما سهام شرکتی را خریداری کرده اید. اگر مدیریت شرکت ضعیف باشد، سهامداران شرکت درست عمل نکنند، یا شرکت در رقابت با سایر رقبا، موفقیتی بدست نیاورد و یا احیانا به علت قدیمی شدن محصولات تولیدی آن شرکت، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش یابد، همه این موارد نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب هستند. ریسک غیرسیستماتیک، اغلب منشأ درونی دارد و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط است. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوان با به کارگیری برخی روشها، به حداقل ممکن رساند، از آن به ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
۲- ریسک غیرقابل اجتناب:دسته دوم ریسک هایی که سرمایه گذاران با آن مواجه اند، ریسکهایی هستند که کنترل آن در اختیار سرمایه گذار نیست. به این گروه از ریسکها، ریسک غیرقابل اجتناب یا ریسک سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و…، مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار سرمایه گذار خارج است. برای مثال، تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم، میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد، هزینه و میزان سودآوری شرکتها تأثیرگذاشته و طبیعتا ارزش سهام آنها را تحت تأثیر قرار دهد. اینگونه ریسکها را ریسک های سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب میگویند، چون کنترل آنها از اختیار سرمایه گذار خارج است.
اما چگونه میتوان ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟ به این ضربالمثل مشهور دقت کنید: “همه تخم مرغها را در یک سبد قرار ندهید”. اگر از شما بپرسند منطق این ضرب المثل چیست، همه شما خواهید گفت با این کار، ریسک ما کاهش مییابد؛ چون اگر یکی از سبدهای تخم مرغ به زمین افتاد و تخم مرغ های آن شکست، سبدها و تخم مرغ های دیگر همچنان سالم است.
در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام “تئوری سبد” وجود دارد که برپایه همین ضرب المثل شکل گرفته است. براساس این تئوری، سرمایه گذار میتواند با متنوعکردن سبد سرمایه گذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع، به جای یک یا چند دارایی محدود، ریسکهای قابل اجتناب را در سرمایه گذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هراندازه سبد سرمایه گذاری متنوع تر باشد، ریسک سرمایه گذاری کمتر خواهد شد.
بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند به جای آنکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری کند و حتی در سبد سرمایه گذاری خود، اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و… هم داشته باشد.
اما مجددا این نکته را یادآور میشویم که با متنوع سازی سبد سرمایه گذاری، تنها میتوان حذف ریسکهای قابل اجتناب (غیرسیستماتیک) را به حداقل رساند و حذف ریسکهای غیرقابل اجتناب (سیستماتیک) از کنترل و اختیار سرمایه گذار خارج است. البته با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب، عملا بخش عمده ای از ریسک هایی که سرمایه گذار با آن مواجه است، کاهش مییابد.
انواع ریسک هایی که سرمایه گذار، با آن مواجه است (بخش دوم)
در قسمت گذشته، دو طبقه بندی عمده ریسک را توضیح دادیم و گفتیم براساس این طبقه بندی، برخی از ریسک ها توسط سرمایه گذاران قابل اجتناب اند، اما کنترل برخی از ریسک ها، از اختیار سرمایه گذاران خارج است. به ریسک های گروه اول، ریسک های اجتناب پذیر یا غیرسیستماتیک و به گروه دوم، ریسک های اجتناب ناپذیر یا سیستماتیک میگوییم. اما در این برنامه، میخواهیم ریسکها را از منظر دیگری، طبقه بندی کنیم. براساس این طبقه بندی، ۷ نوع ریسک عمده در سرمایه گذاری وجود دارد که در ادامه، به آنها اشاره میکنیم:
۱- ریسک نرخ سود: فرض کنید شما قصد دارید بین خرید اوراق مشارکت با نرخ سود ثابت ۲۰ درصد و خرید سهام با بازده مورد انتظار ۳۰ درصد، یک گزینه را انتخاب کنید. اگر تمایل به پذیرش ریسک داشته باشید، احتمالا سهام را انتخاب میکنید، چون انتظار دارید بازدهی بیشتری نصیب شما کند. حال فرض کنید بانک مرکزی تصمیم بگیرد نرخ سود اوراق مشارکت را از ۲۰ درصد به ۳۰ درصد افزایش دهد. در این صورت، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ درحالیکه شما با پذیرش ریسک و خرید سهام، انتظار دارید ۳۰ درصد بازدهی بدست آورید، فرد دیگری بدون آنکه ریسکی متحمل شود، میتواند اقدام به خرید اوراق مشارکت جدید نماید و همان ۳۰ درصد بازدهی را، البته به صورت تضمین شده بدست آورد. در این حالت، شما در واقع با ریسک جدیدی مواجه خواهید شد که از آن، به ریسک نرخ سود تعبیر میشود.
۲- ریسک تورم: فرض کنید نرخ تورم سالیانه، ۱۵ درصد است و شما سهامی را خریداری کردهاید که انتظار دارید در پایان سال، حداقل ۴۰ درصد بازدهی برای شما داشته باشد. با توجه به این میزان نرخ تورم، بازدهی ۴۰ درصدی برای شما مطلوبیت دارد، چون حداقل ۲۵ درصد بیشتر از نرخ تورم است. حال اگر به هر دلیلی، نرخ تورم سالیانه از ۱۵ درصد به ۳۰ درصد افزایش یابد، طبیعتا ممکن است دیگر بازدهی ۴۰ درصدی، آن هم برای یک سرمایهگذاریِ دارای ریسک مثل خرید سهام برای شما مطلوب نباشد، چون حتی به فرض کسب ۴۰ درصد بازدهی از سهام، قیمتها آنقدر افزایش یافته است که دیگر این میزان بازدهی، آنهم برای یک سرمایه گذاری دارای ریسک چندان جذاب نیست. به ریسک ناشی از افزایش نرخ تورم، ریسک تورم گفته میشود.
۳- ریسک مالی: اگر شرکتی که سهام آن را خریداری میکنید، حجم زیادی وام از بانک دریافت کرده باشد، طبیعتا باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص به بانک پرداخت کند، بنابراین با تعهدات زیادی مواجه خواهد بود. هر اندازه این تعهدات بیشتر باشد، ریسک مالی شرکت بیشتر خواهد بود و بنابراین سهامداران چنین شرکتی نیز در معرض ریسک بالاتری قرار دارند.
۴- ریسک نقدشوندگی: همانطور که قبلا گفتیم، یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب، این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. فرض کنید سال گذشته، سهام شرکتی را خریداری کرده اید و حالا به پول نیاز دارید، اما به علت عملکرد نامناسب شرکت، این سهم در بورس خریداری- که به سرعت آن را بخرد- نداشته باشد؛ در این صورت، شما با ریسکی به نام ریسک نقدشوندگی مواجه خواهید شد.البته در اغلب اوقات، شما میتوانید با قیمتِ اندکی پایینتر سهام خود را بفروشید ولی ممکن است این موضوع مطلوب شما نباشد.
۵- ریسک نرخ ارز: نرخ ارز یکی از مسائلی است که به صورت مستقیم بر وضعیت و سودآوری شرکتها تأثیر میگذارد. برای مثال، فرض کنید شرکتی که سهام آن را خریداری کرده اید، بخش عمده ای از مواد اولیه موردنیاز خود برای تولید را از خارج کشور خریداری میکند. وقتی نرخ ارز افزایش پیدا میکند، شرکت باید هزینه بیشتری برای واردات مواد اولیه بپردازد و طبیعتا با افزایش هزینه های شرکت، میزان سودآوری شرکت و به دنبال آن، قیمت سهام آن کاهش خواهد یافت. بنابراین، نوسانات نرخ ارز به عنوان یکی از ریسکهای سرمایه گذاری، مورد توجه سرمایه گذاران است.
۶- ریسک سیاسی: عدم ثبات در اوضاع سیاسی -که به مسائل اقتصادی کشور آسیب بزند- به طور مستقیم بر عملکرد بنگاههای اقتصادی فعال در آن کشور تأثیر میگذارد. هر اندازه بیثباتی سیاسی و اقتصادی در یک کشور افزایش یابد، عملکرد بنگاه های اقتصادی بیشتر با مشکل مواجه خواهد شد و این مشکل، افت قیمت سهام آنها را درپی دارد. به این ریسک، ریسک سیاسی یا اصطلاحا ریسک کشور میگویند.
۷- ریسک تجاری: تصور کنید سهام یک شرکت خودروسازی داخلی را خریداری کردهاید. تا پیش از این، دولت تعرفه واردات بسیار بالایی برای خودروهای خارجی وضع کرده بود، به نحوی که برای مثال، خودرویی که در خارج از کشور ۱۰ هزار دلار ارزش دارد، در داخل با قیمتی بالغ بر ۴۰ میلیون تومان به فروش میرسد. در چنین شرایطی، خودروهای داخلی به علت قیمت پایین آنها مشتریان زیادی دارد و بنابراین، میزان فروش و سودآوری خودروسازان داخلی قابل قبول است. حال فرض کنید دولت تعرفه واردات خودرو را تا حد زیادی کاهش دهد؟ چه اتفاقی رخ میدهد؟ طبیعتا قیمت خودروهای خارجی به قیمت خودروهای داخلی نزدیکتر میشود، بنابراین قدرت انتخاب مشتریان افزایش مییابد و در چنین شرایطی، ممکن است گروهی از مشتریان، خودروهای خارجی را ترجیح دهند. بنابراین، میزان فروش و سود صنعت خودروسازی کاهش خواهد یافت. به این ریسک که در واقع، به یک صنعت خاص ارتباط پیدا میکند، ریسک تجاری میگویند.
ریسک چیست و انواع آن کدام است
زیان بالقوه و قابل اندازهگیری یک نوع سرمایهگذاری را ریسک میگویند. برخی از ریسکهای سرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار عبارت است از: اعلام نشدن سود سهام، پایین بودن میزان سود هرسهم، کاهش قیمت هرسهم.
ریسک عملیاتی (Operational Risk) چیست؟
ریسک عملیاتی یا اهرم مالیاتی مربوط است به سود عملیاتی که منشا آن نیز هزینههای ثابت شرکت است.
ریسک مالی (Financial Risk) چیست؟
ریسک مالی گونهای ریسک اضافی است که در اثر افزایش بدهی در شرکت به سهامداران تحمیل میشود. ریسک ناشی از بهکارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی مینامند.
ریسک غیرسیستماتیک و ریسک سیستماتیک چیست؟
کل ریسک بازار را میتوان به دو دسته کلی ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم کرد.
ریسک غیر سیستماتیک ریسکی است که ناشی از خصوصیات خاص شرکت از جمله نوع محصول، ساختار سرمایه سهامداران عمده و غیره میباشد. ریسک سیستماتیک ناشی از تحولات کلی بازار و اقتصاد بوده و تنها مختص به شرکت خاصی نمیباشد به دیگر بیان ریسک سیستماتیک در اثر حرکتهای کلی بازار به وجود میآید. طبق نظریههای پرتفولیو با متنوعسازی سبد سهام میتوان ریسک غیر سیستماتیک را از میان برد ولیکن ریسک سیستماتیک همچنان باقی میماند.شرکتهایی که فروش آنها بسیار پرنوسان است، یا مانع مالی آنها در حد گستردهای از محل دریافت وام تامین شده است، یا رشد بسیار سریعی داشتهاند، یا نسبتهای جاری پایینی دارند و همچنین شرکتهای کوچک بیش از دیگران از ریسک سیستماتیک تاثیر میپذیرند.هر معاملهای در بورس دارای ریسک مخصوص به خود است، توصیه میکنم مطلب پیشنهاد و سیگنال سهام برای تازه کارها! که یک مطلب آموزنده است را مطالعه کنید.
ریسک اعتبار (Credit risk)
این ریسک مربوط به زمانی است که یک شرکت یا شخص توانایی آنرا نداشته باشد که سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود پرداخت کند. سرمایهگذارانی که اوراق مشارکت و سایر اوراق بدهی جزئی از پرتفوی سرمایهگذاری آنهاست با این نوع از ریسک مواجه هستند.ا لبته اوراق بدهی دولتی کمترین میزان ریسک را دارا میباشند در حالیکه اوراق مشارکت شرکتها دارای ریسک اعتباری بیشتری است.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk)
ریسک ناشی از نرخ سود مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری گردد. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک سیاسی (Political Risk)
ریسک سیاسی نوعی از ریسک مالی به حساب میآید که در آن، دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد. این ریسک عامل بزرگیست که باعث کاهش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم میشود.
ریسک بازار (Market Risk)
ریسک بازار عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است.
در بین انواع ریسکها آشناترین ریسک است که به عنوان ریسک نوسانات بازار نیز شناخته میشود و سرمایهگذاران و معاملهگران در بورس بصورت روزانه با آن مواجه هستند.
این ریسک بیشتر در بازار سهام، آتی سکه، فارکس و سایر بازارهای با نوسانات بالا وجود دارد. نوسانات یک معیار برای ریسک است چون به رفتار و خلق و خوی سرمایهگذاران بستگی دارد و نه منطق.
چون کسب سود فعالان بازار به بالا و پایین شدن قیمت بستگی دارد، نوسانات برای بازدهی یک امر حیاتی است و هرچقدر یک اوراق بهادار یا بازار با نوسانات بیشتری همراه باشد، احتمال بیشتری برای تغییر بزرگ در هر دو جهت (افزایش یا کاهش قیمت) وجود دارد.
همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان است.
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار میدهد عبارت است از ریسک قدرت خرید، یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایهگذاری شده.
این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم افزایش مییابد. علت این است که قرض دهندگان بهمنظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی میکنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسبوکار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری گویند.برای مثال یک شرکت فولاد در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به خود مواجه است.
ریسک مرتبط با بازار ثانویهای است که اوراق بهادار در آن معامله میشود. آن دسته از سرمایهگذاریهایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت میگیرد از نقدینگی بالایی برخوردار است.
هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش مییابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس خیلی بیشتر است.
وب نوشتهاي روزانه
براي ارزيابي ريسك يك پروژه براي سرمايعگذاري، نياز به تشخيص و تعيين انواع ريسكهاي موجود در آن ميباشد. سرمايه گذاران ايالات متحده، عوامل ريسك موثر بر ارزيابي سرمايه گذاري را به پنج بخش پذيرش بازار، تمايز محصول، توانائيهاي مديريتي، محدوديتهاي محيطي و احتمال خروج وجه نقد تقسيم كردند. مطالعات بعدي، از عمري بودن كيفيت و چگونگي تيم مديريتي حكايت داشت. گوليس براي ارزيابي ريسك شش بخش متفاوت شامل ريسک توسعه، ريسک توليد، ريسک بازار، ريسک مديريت و ريسک مالي را تعيين كرد. هاتنستون [1] چارچوب مفيدي را به منظور شناسايي و تجزيه و تحليل ريسک بازار، ريسک استراتژي (راهبردي)، ريسک فنآوري و ريسک سازمان، ارائه کردهاند و ماكميلن [2] پنچ نوع ريسك متفاوت ريسک رقابتي، ريسک ضمانت، ريسک سرمايه گذاري، ريسک مديريت، ريسک اجرايي ، ريسک رهبري را از هم تشخيص داد.
لازم به يادآوري است كه وقتي يک شرکت براي محصول خود داراي بازار موجود و مشخصي باشد، تهديدي از جانب رقبا وجود نخواهد داشت به عبارتي اينجا ديگر ريسک رقابتي انواع ریسک در سرمایه گذاری وجود ندارد.
نشريه سرمايه مخاطرهجوي آسيا [3] انواع ريسك را به صورت زير معرفي ميكند:
· تغيير در رشد صنعت برخلاف برآوردهاي قبلي
· تغيير در بهاي رقابتي كالا برخلاف برآوردهاي قبلي
· انحراف در برنامه زماني دستيابي به توسعه و گسترش محصول
· مواجهه با مشکلاتي از قبيل عدم دريافت مواد اوليه و .
· تغيير در ساختار بازار ( به عنوان مثال يک عرضه کننده جديد با يک فنآوري جديد )
· احتمال تغيير در مقدار نيروي کار آموزش ديده و هزينه آنها
آقاي كتلينكوف [4] انواع ريسك را در يك طرح، شركت و موسسه، براساس مراحل رشد آن به پنج نوع ريسك به شرح زير تقسيم كرد:
اين ريسك مرحله ورود به بازار و انتقال از فاز پژوهشي و طراحي به محيط واقعي روي ميدهد. بديهي است كه در اين انواع ریسک در سرمایه گذاری مرحله بايد نيازهاي بازار و قوانين را شناخت. در اين مرحله احتمال عدم توجه به رقبا در ايجاد محصول رقابتي وجود دارد.
مواردي چون بالابودن مقياس تحهيزات و تسهيلات محصول و همچنين توسعه ندادن محصولي منحصر به فرد در بازار از مهم ترين ريسكهاي فناوري است.
3- ريسك بازاريابي
احتمال متفاوت بودن ارزيابي اوليه بازار با ميزان بازار واقعي محصول، عدم پذيرش بازار، وجود رقباي بزرگ و فشار هزينه بر كيفيت محصول يا خدمت نمونه هايي از ريسك بازاريابي است.
نداشتن سرمايه كافي، تراز منفي جريان نقدي، گردش ضعيف دارائيها و تاكيد بر فروش به جاي سودآوري از عوامل مهم ريسك مالي است.
5- ريسك مديريت و تيم اداره كننده
بي توجهي به نيازها و انتظارات، ارزشها و فرهنگ محلي و تخصص، از جمله اين ريسكها هستند.انواع ریسک در سرمایه گذاری
در يك مطالعه دقيقتري كه توسط ريد و مارشكين صورت گرفته است. عوامل ريسك به نه دسته اصلي تقسيم شدهاند. هر دسته نيز خود به چند عامل تقسيم ميشود. جدول زير اين عوامل ريسك را فهرست كرده است.
ريسک کارآفرين/ صاحب طرح
ريسک عملياتي/ اجرايي
اين عوامل ريسك در ادامه بطور مختصر تبيين ميگردد.
1- ريسک صاحب طرح / کارآفرين
· صداقت و درستي / قابل اطمينان بودن صاحب طرح / کارآفرين:
اين قسمت مهمترين عامل عمري در ارزيابي کارآفرين است، با اينحال محاسبه و سنجش اين عامل در عمل بسيار مشکل خواهد بود.
· تجربه اول کارآفريني :
کارآفرين ممکن است استعداد يا شم کارآفريني نداشته باشد؛ از اينرو ايجاد و توسعه يک کسب و کار براي وي بي نهايت سخت خواهد بود.
· عدم تجربه در رشته / شاخه مربوط:
نتيجه اين عامل، اعتماد به نفس کم کارآفرين است و اولين تجربه کسب و کار مشکلات زيادي براي کارآفرين ايجاد مي کند؛ بطوريکه کارآفرين زمان زيادي صرف سازماندهي فعاليتها خواهد نمود .
· ارتباط کم با افراد مرجع و کليدي:
معممولاً کسب و کارها نيازمند کمک و همراهي متخصصان متفاوتي در مراحل مختلف توليد و کسب و کار هستند. به اين ترتيب ايجاد ارتباط با اين افراد بسيار مهم است تا بتوانند به صورتي آرام و بي دغدغه فعاليت کنند.
· عدم تجربه در زمينه بازار / فناوري :
نتيجه اين عامل مي تواند انتخاب ناصحيح فناوري ، عملکرد ضعيف و راهبرد ضعيف بازاريابي باشد.
· مرحله رشد محصول :
اگر محصول در مرحله اوليه رشد باشد، طرح ريسک بسيار بالايي درپي خواهد داشت. از طرفي براي رسيدن به مرحله تجاري سازي ممکن است نياز به فناوري پيچيدهاي در فرايند ساخت و يا نياز به سرمايهگذاري عظيمي داشته باشد.
ثبات و ماندگاري محصول در بازار وابسته به مرحله ايي است كه شركت شروع به توليد محصول ميکند. هرچه محصول به دوره افول خود نزديك تر باشد، ماندگاري آن بيشتر خواهد بود.
· ريسک مهندسي معکوس:
بسياري از محصولات در معرض خطر مهندسي معکوس هستند؛ مخصوصاً محصولاتي که داراي پيچيدگي خاص و نيازمند بستر ثابت بلند مدتي براي فعاليت هستند.
· پيچيدگيهاي ساخت و تعداد فناوريهاي مربوط به طرح:
فرايند توليد محصول را دشوار مي سازد و تهديدي براي کارآفرين ( صاحب طرح) به شمار مي آيد. با اين حال اگر شرکت سرمايه پذير قادر به انجام عملياتهاي پيچيده اين طرح باشد، مي تواند مزيت رقابتي مطلوبي در قبال ديگر رقباي خويش به دست آورد و بدين ترتيب ريسک مهندسي معکوس هم کاهش خواهد يافت.
· دسترسي به فناوري برتر و مرغوب:
دسترسي بازار به محصولي با فناوري برتر، جذابيت فعاليت توليدي شرکت سرمايه پذير را کاهش داده و ممکن است حتي موجب نابودي بازار محصول شود. بنابراين تأثير هزينه فناوريهاي رقابت پذير بايد مورد توجه دقيق قرار گيرد.
· غير قابل پيش بيني بودن پيشرفت و رشد فناوري:
همانطور که از نام اين عامل بر ميآيد، پيش بيني پيشرفت و رشد فناوري بسيار مشکل است. فناوري کاملاً جديدي ميتواند جايگزين فناوري موجود گردد. مخصوصاً شرکتهاي سرمايه پذير فعال در صنايع پيشرفته ممکن است با اين خطر مواجه گردند. پيشرفت و توسعه فناوري اجزاء محصول نيز بسيار سريع است.
· چرخه عمر فناوري :
خواه فناوري جديد باشد، خواه در مرحله اوج خويش، شرکت سرمايه پذير با مسئله رقابت پذيري و سود آوري آتي شرکت درگير خواهد بود. اگر فناوري بسيار جديد باشد، بايد در تصور قابليت فناوري محتاط بود و دقت کرد که در مورد فناوري که به مرحله رشد و تکامل رسيده بايد بازار بزرگ و کافي براي شرکت سرمايه پذير وجود داشته باشد.
· ابزار و نيازمنديهاي سرمايه گذاري به منظور يکپارچه سازي فناوريها:
ممکن است نياز به تلفيق فناوري جديد براي سرمايه گذاري ممنوعيت قانوني داشته باشد.
· عدم توانايي سازمان براي يکپارچه سازي فناوريها:
اگر انتقال موفقيت آميز فناوري صورت نپذيرد (در موردي که فناوري جديدي نياز باشد) و سازمان توانايي يکپارچه سازي فناوري را نداشته باشد شرکتي که به آن کمک شده است ، توانايي ايجاد اثري را نخواهد داشت؛ حتي اگر فناوري بالايي داشته باشد .
· منبع فناوري/حسن نيت عرضه کننده:
در مواردي که فناوري بالايي لازم است ، شناخت سابقه منبع (تأمين کننده ) فناوري بسيار مهم است. همچنين بايد قراردادي اختصاصي با تأمين کننده امضاء شود؛ تا اينکه مشکلات آينده را پاسخو باشد .
فناوري بالا، مشکل جذب و يکپارچه سازي دارد و فناوري پايين، موانع را براي ديگران کاهش ميدهد .
· استفاده کنندگان جديد؛ عدم قطعيت و اطمينان در پيش بيني بازار :
اگر محصول در بازار جديد باشد، اين ريسک افزايش مي يابد . موفقيت محصول توليد شده بستگي به ميزان پذيرش بازار دارد. در بعضي مواقع، محصولي با فناوري بالا، ممکن است که در جذب مشتري جديد، شکست بخورد. اين در صورتي است که مشتريان آمادگي براي آن محصول را نداشته باشند. بنابراين، شرکت در اين مقوله، نيازمند بازاريابي بالايي است؛ بخصوص اگر محصول توليد شده، در بازار جديد باشد.
اين مقوله، رشد يک شرکت و در نتيجه سودآوري آينده آن را تحت تأثير قرار مي دهد.
رقباي قوي در بازار ، سهم حضور شرکتي را که سرمايه پذير است، در بازار کم ميکنند.
· محصولات جانشين / معادل:
محصولات جايگزين، ممکن است محصول فعلي شرکت را از بازار خارج سازد. شرکت مجبور است محصولات جايگزين را در نظر داشته باشد و آنها را بشناسد. آنها مجبورند که خصوصيات و ابعاد جديدي را به محصولاتشان به منظور حفظ محصول در برابر محصولات جايگزين، اضافه کنند .
اگر ديوار ورود رقبا کوتاه باشد، احتمال بسيار زيادي وجود دارد تا رقباي جديد بازار را در دست گيرند و سطح رقابت را تشديد کنند .
· هزينه بالاي بازاريابي:
به منظور معرفي محصول به بازار، هزينه بازاريابي ممکن است مانعي در راه شرکت باشد.
· مجموعه رقباي سازمان نيافته در بازار:
مجموعه رقباي سازمان نيافته در بازار نيز به ريسک مربوط به بازار شرکتهاي سرمايه پذير اضافه مي شود.
· وضعيت بازار سرمايه(کمبود فرصتهاي خروج):
صندوقهاي سرمايه گذاري ، با اين نيت که بعد از چند سال، بتوانند از شرکت، جدا شوند در آنها سرمايه گذاري ميکنند. بنابراين، بايد فرصت مناسبي در بازار سرمايه براي آنها وجود داشته باشد. همچنين موقعيت بازار سهام نيز در زمان جدا شدن مهم است؛ زيرا اين موضوع بر بازده اين صندوقها اثر ميگذارد.
· نابرابري نسبت اهرم فعلي با متوسط صنعت:
اين نسبت بايد متناسب با متوسط صنعت باشد؛ چون نسبت نسبت جاري ممکن است بر روند جريان کسب و کار شرکت سرمايه پذير، تأ ثير بگذارد .
· ديدگاه رشد شرکت:
موضوعي که براي سرمايه گذار حائز اهميت است اينست که پيش بيني کنند که شرکت به اندازه کافي در سالهاي بعد ( تعداد سال کم ) رشد ميکند و به مرحله انتشار عمومي سهام (IPO) ميرسد. اين موضوع همچنين سودآوري آتي شرکت سرمايه پذير را تعيين خواهد کرد.
اگر شرکتي که در آن سرمايه گذاري مي شود ، در بازار صادرات فعاليت کند يا اگر که وام به ارز رايج دريافت شود، اين ريسک (ريسک نرخ ارز ( زياد مي شود. در بعضي مواقع ، آنها مي توانند مواد اوليه و تجهيزات را از خارج وارد کنند، خلاصه آنها را نسبت به نوسانات نرخ ارز جاري، حساس اند.
هنگامي که يک شرکت، فعاليت خود را شروع ميکند ، ممکن است که با مشکلاتي از قبيل نقدينگي کم و ناکافي روبرو شود. به خصوص اگر فاز اول از کار آن به خوبي، انجام نشود. در اين مورد ، مشکل ترتيب دادن و منظم کردن سرمايه کلي در گردش، ممکن است که به شرکت سرمايه گذار سرايت کند.
· نرخ بازده مورد انتظار:
سرمايه گذاري در واقع يک بده- بستان بين ريسک و بازده است. انتظار از بازده به درجه ريسک موجود در طرح بستگي دارد. هر احتمالي وجود دارد که شرکتهاي سرمايه گذار خطر پذير ممکن باشد که نتوانند نرخ بازده مورد انتظارشان را دريافت دارند.
· عدم شناخت روشهاي استاندارد مالي:
اين موضوع ممکن است مشکلاتي را در بررسي شرکت، طرح ريزي مالي ، تخمين هزينه و غيره ايجاد نمايد.
6- ريسک عملياتي و اجرايي
کارکنان و کارگران با تجربه ، همراه با آموزش کافي براي توليد محصولات با کيفيت مناسب در اين مورد لازم است.
· توانايي توليد کننده يا سازمان:
موفقيت فرايند توليد محصول وابسته به دانش فني افراد شرکت، تواناييهاي کارکنان سازمان و انتخاب صحيح تجهيزات کارگاه است. مديريت شرکت براي انتخاب مناسب فناوري و ماشين آلات کارگاه بايد در زمينه مرتبط با آن عمل متخصص باشد و يا از نظر کارشناسان استفاده نمايند.
اگر تجهيزات کارگاه/ کارخانه، محصول کشور يا همان منطقه باشد، مشکلي در تعمير و نگهداري وجود نخواهد داشت؛ اما اگر اين تجهيزات محصول کشورهاي خارجي باشند بايد قراردادهاي پشتيباني، با سازندگان انعقاد گردد.
· تعهد ساخت توسط توليدکنندگان:
اگر انتظار باشد کيفيت محصولات بسيار بالا باشد، آنگاه فشار بسيار زيادي بر تيم سازنده محصول، وارد ميشود و ريسک بالايي در ناتواني توليد محصول مورد توقع و نيروي کار آموزش ديده وجود خواهد داشت.
· عدم دسترسي به نيروي کار ماهر و مشکلات نگهداري:
اين عامل مشکلات عملياتي خاص خودش را به دنبال خواهد داشت.
· نداشتن ارتباط با افراد کليدي و مرجع و مشکلات در رابطه با نظم دهي به وجوه و درآمدهاي اضافي:
اين عوامل در فرايند اجراء و استقرار سيستم مناسب توليد، مشکل ايجاد مي کنند.
اين موضوع بيشتر يک مشکل سازماني است و کارايي سازمان وابسته به آن است. اما بايد دقت کرد که تحقق آن بسيار دشوار خواهد بود.
· تغيير و جابجايي کارمندان:
معمولاً جذب نيروهاي تمام وقت براي يک سازمان تازه تأسيس، مشکل است و اگر اين نيروها بعد از مدتي سازمان را ترک کنند مشکلات حادي براي سازمان بوجود خواهد آمد.
· وابستگي حياتي به عدهاي از کارکنان:
اين موضوع فرايند توليد را حساس و ضعيف ميکند و در نتيجه باعث ريسک بالايي ميشود
8- ريسک استراتژي شرکت
· شکست در رقابت با رقبا:
استراتژي، رابطي بين بازار و سازمان است. بدون يک استراتژي معين، فناوري و توانمنديهاي سازماني غير متمرکز بوده و اغلب مسير درستي را طي نميکنند. بنابراين کارآفرينان، مجبور هستند که مسير راهبردي مشخصي از ابتدا داشته باشند و بايد اساس مزيت رقابتي خودشان را انتخاب کنند.
· تفاوتها و تنوع غير مرتبط:
اين موضوع ريسک بالايي را به همراه دارد. اين مسئله زماني اتفاق مي افتد که، شرکت مربوطه بخواهد در کسب و کارهايي وارد شود که اصلاً زمينه و تجربه قبلي در آنها ندارد. به همين منظور شرکت، بايد دلايل قوي براي تعديل و تغيير در فعاليتها داشته باشد.
· تغييرات در سياستهاي دولتي:
اين عامل ممکن است که به طور جدي بر عملکرد و کسب و کار شرکت تأثير بگذارد. بنابراين به منظور دوري از اين ريسک، سرمايه گذاران مجبورند که تا زماني که تغييرات مربوطه ناشي از سياست هاي دولت اعمال شود، صبر کنند.
· عدم شناخت قوانين و مقررات:
اگر مديريت شرکت، از مقررات داخلي کشور به اندازه کافي آگاهي نداشته باشد، ممکن است که عمليات آنها، غير قانوني باشد.
· خطر آلودگي محيط زيست:
محصول و عمليات شرکت بايد از قوانين ملي و بين المللي تبعيت کنند. در غير اينصورت ممکن است که مسئولان مربوطه، مجازات و تنبيهي را براي شرکت در نظر بگيرند.
· عدم دسترسي به مواد اوليه :
در بسياري موارد، وجود مواد اوليه و تقاضاي باز به شرايط بستگي دارد. سرمايه گذاران، بايد که اين عامل را در نظر داشته باشند.
· موانع قانوني، حقوق معنوي/ حق الامتيازها:
اگر سيستم قانوني در يک کشور در حوزههاي مصرف کننده و محصولات صنعتي، قوي نباشد، يک شرکت که در ابتدا داراي حرکت بوده است ممکن است که رقابتش را در پايان از دست بدهد. درصورت نبودن سيستم قانوني قوي محصولات شرکت ممکن است که به صورت قاچاقي در آيد يا اينکه ممکن است که توسط شرکتهاي ديگر دچار مهندسي معکوس شود. اين امر يک مشکل متداول در کشورهاي در حال توسعه است.
[3] - Guide to Venture Capital in Asia (published by AVCJ holding limited)
انواع ریسک در سرمایه گذاری
ریسک در لغت به معنای خطر کردن است اما در تعریف تحت الفظی میتوان ریسک را زیان ناشی از در معرض برخی از خطرات قرار گرفتن تعریف کرد. به طور کلی این خطرات میتوانند در زمینهٔ سلامت جسمی، امنیت شغلی و امور مالی و سرمایهگذاری باشند. در زمینهی امور سرمایهگذاری، ریسک به معنای احتمال از دست دادن بخشی از سرمایه است. یکی از بنیادیترین مفاهیم در حوزهی مالی و سرمایهگذاری، مدیریت سرمایه است. یک سرمایهگذار باید بتواند بازدهی و ریسک خود را شناسایی کرده و به مدیریت ریسک سرمایهگذاری خود بپردازد. هر سرمایهگذار مشخصات ریسک منحصربهفردی دارد که تمایل و توانایی آنها در مقابل ریسک را مشخص میکند. به نکته مهمی باید توجه داشت که هرچقدر میزان ریسک بیشتر باشد احتمال سود یا بازدهی نیز افزایش پیدا میکند.
به طور مثال حسابهای سرمایهگذاری کوتاه مدت بانکی یکی از راههای امن و بدون ریسک سرمایهگذاری هستند ولی در مقایسه با اوراق مشارکت شرکتها بازدهی کمتری دارند. البته موارد سرمایهگذاری کم ریسکی هستند که بازدهی بالاتری نسبت به بانکها دارند که میتوانید در مقالهی سرمایهگذاری کم ریسک آنها را مطالعه کنید.
موضوع مهم در زمینه ریسک و بازدهی، مدیریت سرمایهگذاری است. مدیریت ریسکهای سرمایهگذاری امری منطقی و ممکن است که درک خطرات را شفاف میکند. یادگیری خطرات ناشی از اتفاقات مختلف و برخی از راههای مدیریت ریسک به سرمایهگذاران و مخصوصاً مدیران کمک میکند و از ضررهای پرهزینه جلوگیری میکند.
انواع ریسک
1- ریسک سیستماتیک (غیرقابل تقسیم)
2- ریسک غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک که با عنوان ریسک بازار نیز شناخته میشود، ریسکی است که علتهای مشترکی دارد و برای تمامی سازمانها و شرکتها اتفاق میافتد. مانند عواملی همچون تورم، نرخ ارز، جنگ، نرخ بهره و . که این عوامل تمام ساختار اقتصادی را تحت تأثیر قرار میدهند.
ریسک غیر سیستماتیک خطر یا ریسکی منحصر به شرکت یا صنعت است که یک سازمان را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
در دستهبندی جزئیتر میتوان ریسک را به موارد زیر تقسیم کرد:
1. ریسک تجاری
برای شروع یک کسب و کار سؤالی مطرح میشود که آیا این شرکت میتواند به فروش کافی برای تأمین هزینههای عملیاتی (لینک) خود و سودآوری برسد؟
توجه داشته باشید که ریسک مالی مربوط به هزینههای تأمین مالی است، در حالی که ریسک تجاری به هزینههای آینده شرکت اشاره دارد، مثل هزینههای حقوق و دستمزد، اجاره، هزینههای اداری و. میزان ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات است.
2. ریسک ارزی
زمانی این ریسک مطرح میشود که فرد قصد سرمایهگذاری در کشور دیگری را داشته باشد و شامل تمامی سرمایهگذاریهایی است که ارز داخل کشور فرد سرمایهگذار با ارز کشور دیگر متفاوت باشد. برای روشن شدن مطلب به مثال توجه کنید. اگر فردی در آمریکا به سرمایهگذاری در سهام کانادا با نرخ دلار کانادا بپردازد در صورت کاهش ارزش دلار کانادا فرد متحمل ریسک ارزی میشود حتی اگر سهام خریداری شده رشد کند، زیرا ارزش دلار کاهش یافته است.
3. ریسک اعتباری
زمانی که فرد وام گیرنده قادر به پرداخت سود قرارداد یا اصل بدهی خود نباشد. این نوع ریسک برای اوراق قرضه و اوراق بهادار بیشتر مطرح است.
4. ریسک کشورها
زمانی که یک کشور قادر به پرداخت تعهدات مالی خود نباشد.
5. ریسک نرخ بهره
با تغییر دادن نرخ بهره میزان بازدهی سرمایهگذاری تغییر میکند. این ریسک بیشتر برای بورس و اوراق بهادار محتمل است و با افزایش نرخ بهره قیمت اوراق کاهش مییابد.
6. ریسک سیاسی (ژئوپلیتیکی)
ریسکی که ناشی از بیثباتی سیاسی یک کشور است و زمانی رخ میدهد که تغییراتی در دولتها، نهادهای مقننه، سیاستگذاران خارجی یا سایر موارد اتفاق بیافتد. هرچه زمان سرمایهگذاری طولانیتر شود احتمال وقوع این ریسک بیشتر میشود.
7. ریسک طرف معامله
احتمال اینکه یکی از افراد معامله به تعهدات خود عمل نکند. این ریسک در معاملات سرمایهگذاری، معاملات اعتباری و آن دسته از معاملات بدون نسخه بسیار محتمل است.
8. ریسک نقدینگی
مدیریت ریسک
هر سرمایهگذار باید تصمیم بگیرد که چه میزان ریسکی را متحمل میشود و همچنین بازدهی مورد نظر خود را مشخص کند البته باید توجه داشت که ریسک و بازدهی تحت تأثیر عواملی چون: سن، درآمد، اهداف سرمایهگذاری، نیاز نقدینگی، افق زمانی و شخصیت افراد متفاوت است، البته در اکثر مواقع بازدهی مورد انتظار با بازدهی حاصل شده متفاوت است که به دلایل مختلفی مثل وقوع یکی از ریسکهای ذکر شده در بالا، یا سایر عوامل اقتصادی است.
تکنیک مدیریت ریسک مالی باید تمامی داراییهای شما را شامل شود حتی پول موجود در جیب شما. در این صورت است که میتوانید هزینههای کنترل نشده را به حداقل برسانید.
5گام مدیریت ریسک:
1. شناسایی ریسک
مشخص کردن ریسکهای احتمالی سرمایهگذاری پیش رو خود را بررسی و تمامی ریسکهای محتمل بر آن را مدنظر قرار دهید. تکنیکهای زیادی برای شناسایی میزان ریسک وجود دارد.
2. تحلیل ریسک
پیامدهای هر ریسک را بررسی کنید و میزان تأثیرگذاری هرکدام را شناسایی کنید.
3. ارزیابی ریسک
تصمیم بگیرید که این ریسکها قابلقبول هستند یا به اندازه کافی بعدها توانایی پوشش این ریسکها را دارید؟
4. حل ریسک
در صورت وقوع هرکدام از ریسکها راه پیشنهادی خود را برای آنها مشخص کنید. پیشبینی کنید چگونه میتوانید هر ریسک را به حداقل برسانید و استراتژی فردی خود را مشخص کنید.
5. بررسی ریسک
به طور منظم و زمانبندی شده به بررسی رویکرد خود بپردازید و سطح ریسک آن را بررسی کنید. ممکن است زودتر از پیشبینی شما، شرایط سرمایهگذاری تغییر کند. راهحل جایگزینی در نظر بگیرید و زودتر از وقوع ریسک بیشتر تصمیم بگیرید.
مدیریت ریسک مورد توجه بسیاری از عوامل بیرونی است. این عوامل نتیجه بی ثباتی بازار است. در نتیجه شما باید قبل از اتمام یک سرمایهگذاری وقایع مالی جهانی را در نظر بگیرید.
یکی از مهمترین راههای مدیریت ریسک و حداقل کردن ریسک، تنوع بخشی به سرمایهگذاری است. روشهای متفاوتی برای تنوع بخشی وجود دارد مثل سرمایهگذاری در سهمهای مختلف در صنایع مختلف، صندوقها، اوراق و.
نکته مهمی که باید در تنوع سبد سرمایهگذاری به آن توجه کرد متفاوت بودن میزان بازدهی و ریسک هر سرمایه است. مثلاً اگر شما سهام پتروشیمی را خریداری کردهاید و سهام پرریسکی محسوب میشود در کنار آن درصدی از سبد خود را به صندوقها یا سهمهای کم ریسک تر اختصاص دهید که اگر سرمایهی شما متحمل زیان شد سایر سهمهای کم ریسک شما پوششدهنده ریسک سهام دیگر باشند. یادتان باشد تمام سهمها نباید از یک جنس باشند. میتوانید سبد متنوعی از طلا، اوراق، صندوقها، سرمایهگذاری در املاک و . را تشکیل دهید.
برای خواندن مقاله آشنایی با بازار و انواع اوراق کلیک کنید.
چند نکته مهم:
سود خود را در چند جای مختلف و اضطراری نگهداری کنید تا در شرایط اضطرار راهحلی برای جبران ضرر داشته باشید.
اطلاعات دقیقی از منبع سرمایهگذاری خود کسب کنید تا بدانید دقیقاً در کجا سرمایهگذاری میکنید و برنامههای پیش روی شرکت را بررسی کنید.دانش مالی خود را ارتقا دهید تا مدیریت ریسک را بهتر از قبل انجام دهید و ریسک سرمایهگذاری خود را کاهش دهید. (آیا میدانید آمار سواد مالی در ایران تنها 1.9 درصد است.
دیدگاه شما