تحلیل آثار نامتقارن تحولات بازار ارز بر ریسک سرمایهگذاری در بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
این مطالعه در صدد است تا با بکارگیری ایدهی تفکیک ریسک الگوسازی شده در صنعت بانکداری به ادوار پرنوسان (پرریسک) و کمنوسان (کمریسک)، به بررسی دقیقتر اثرات تحولات بازار ارز بر ریسک سرمایهگذاری در صنعت بانکداری بپردازد. در این راستا، از یک الگوی ترکیبی نوین حاصل از به کارگیری الگوی واریانس ناهمسان شرطی نمایی و الگوی راه گزینی مارکوف با تکیه بر دادههای روزانه سری زمانی نرخ ارز و شاخص سهام صنعت بانکداری طی دوره زمانی ششم فروردینماه 1390 الی سیام بهمنماه 1398 استفاده شده است. نتایج تحقیق، قالب الگوسازی مبتنی بر مطالعات بیبی (2019) و آلوی و جمازی (2009) که با بکارگیری الگوی ترکیبی MS-TGARCH در الگوسازی روابط میان متغیرهای تحقیق، توسعه یافته است، را به لحاظ آماری و در مورد مطالعاتی ایران تأیید نموده است. لذا، بر مبنای این چارچوب تدوین شده، میتوان به تحلیل دقیقتر آثار عوامل مختلف بر ریسک الگوسازیشده در یک سری، پرداخت. بر مبنای این شیوه تحلیل، اثرات تحولات بازار ارز بر ریسک سرمایهگذاری در صنعت بانکداری، در دورههای پر ریسک، به مراتب بیشتر از دورههای کم نوسان بوده است.
کلیدواژهها
20.1001.1.22519165.1400.12.46.26.2
عنوان مقاله [English]
Analyzing the Asymmetric Effects of Exchange Rate Movements on an Investment Risk of the Banking Industry Activing in Tehran Stock Exchange Market
نویسندگان [English]
- Maryam Zarezadeh Mahrizi
- Samira Zarei
Department of Accounting, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
This study seeks to analyze the effects of exchange rate movements on an investment risk of the banking industry by applying the idea of risk separation into two sorts of the period, the high and low risk. In line with this, the daily time series data, from 26th March 2011 to 19th February 2020, and a hybrid model of exponentially conditional heteroscedasticity and Markov- Switching approaches have been used. The results of this paper, based on the hybris MS-TGARCH model used in the investigations of (Bibi, 2019) and (Aloui and Jammazi, 2020), are statistically significant and prove the accuracy of the hybrid model in the case of Iran. Therefore, based on this finding, it could be possible to more precisely analyze the effects of different determinants on the modelled risk. Regarding this approach, the impacts of exchange rate movement on the investment risk of the banking industry are far more in the high-risk periods than those of low-risk ones.
مدیریت سرمایه چیست؟ آشنایی با اصول مدیریت سرمایه
با رشد شاخصهای بازار بورس بیشتر افراد با هر اندازه توان مالی دست به سرمایهگذاری میزنند. اما بیشتر این سرمایهگذاریها با شکست مواجه میشود یا حتی گاهاً منجر به نابود شدن سرمایه افراد در بازار بورس میشود. اشخاص برای سرمایهگذاری باید اطلاعات دقیق و کاملی از نحوه سرمایهگذاری و مدیریت سرمایه داشته باشند، چرا که پا گذاشتن به این عرصه ریسک زیادی به همراه خواهد داشت. مدیریت سرمایه چیست شاید این سوالی باشد که برای شما پیش آمده باشد، مدیریت سرمایه دانشی است که شخص سرمایهگذار براساس شخصیت و اهداف مالی خود تصمیم به سرمایهگذاری میکند. دانستن اینکه مدیریت سرمایه چیست نه تنها به بقای شما در بازار بورس کمک میکند بلکه باعث سودآوری و افزایش سرمایه شما میشود. در ادامه این مقاله قصد داریم به سوال اینکه مدیریت سرمایه چیست پاسخ دهیم و ارکان اصلی مدیریت سرمایه را برای شما عزیزان در بازارهای بورس و فارکس توضیح دهیم.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدریرت سرمایه یا مدیریت ریسک استراتژی است که معاملهکننده با توجه به دانش و مهارت سرمایهگذاری خود در جهت کسب بیشترین سود، اقدام به سرمایهگذاری میکند. هدف اصلی مدیریت کنترل ریسک و بقای سرمایهگذار در بازار بورس است که از این رو در برخی از منابع آموزشی از آن به عنوان مدیریت ریسک نیز نام برده میشود. درواقع مدیریت سرمایه به این معنا میباشد که شخص سرمایهگذار، برای بدست آوردن سود باید ریسک مشخصی را بپذیرد. حال برای جلوگیری و کاهش ریسک معاملات، سرمایهگذار میبایست بازده و ریسک احتمالی را پیش از شروع معامله حساب کند به گونهای که ضرر احتمالی نیز کم شود یا از بین برود. رعایت تعادل بین مقادیر ریسک و سود احتمالی سبب بقای سرمایهگذار در بازار، سودآوری و افزایش سرمایه او میشود. بنابراین نیاز است بدانید که چگونه سرمایه خود را براساس مدلها و روشهای سرمایهگذاری مدیریت کنید.
مدیریت سرمایه هر فرد با فرد دیگری متفاوت میباشد و هر فرد متناسب با دیدگاه سرمایهگذاری، شخصیت، سن، اهداف مالی و روحیات شخصی خود اقدام ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی به سرمایهگذاری مینماید. بنابراین نمیتوان راهکار واحدی برای تمام معاملهگران بیان کرد و قواعد ریسکی هر فرد با فرد دیگری متفاوت است. به عنوان مثال افرادی به رویای پولدار شدن در مدت کمی وارد بازار سهام میشوند و اقدام به خرید سهام دلاری یا سهام غیردلاری میکنند؛ این افراد بدون این که اطلاعاتی در مورد سهام دلاری داشته باشند، شروع به ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی خرید و فروش سهام میکنند. شاید بتوانند سودی از این کار کسب کنند اما زمانی نخواهد گذشت که سرمایه خود را به کلی از دست خواهند داد. زیرا مفهوم این که مدیریت سرمایه چیست را درک نکردهاند و بدون در نظر گرفتن ریسک به خرید و فروش سهام میپردازند.
مدیریت سرمایه در فارکس
مهمترین مهارت برای خرید و فروش سهام در بازار فارکس، مدیریت سرمایه در این بازار میباشد. سهام موجود در بازار فارکس به دلیل این که در سطح جهانی شکل میگیرند، دارای نوسانات زیادی میباشد و دانستن این که موضوع مدیریت سرمایه چیست در این بازار به شما کمک شایانی خواهد کرد. مدیریت سرمایه در فارکس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به طوری که بیشتر تریدرهای موفق در بازار فارکس رمز موفقیت خود را استفاده از یک سیستم مدیریت سرمایه مشخص در معاملات خود میدانند. لازم به ذکر است حتی بعد از محاسبه کردن مقدار بازدهی و ریسک معاملهای همه سرمایه خود را وارد معامله نکنید، هر چند آن مسئله نیز به این که تا چه مقدار ریسک پذیر هستید، برمیگردد.
برترین استراتژیهای مدیرت سرمایه در فارکس
- مدیریت سرمایه درصدی
- ورود پله ای و خروج نقطهای
- ورود و خروج پله ای
مدیریت سرمایه در بورس
مدیریت سرمایه در بورس همانند مدیریت سرمایه در فارکس به سرمایهگذاران کمک میکند که ضررهای احتمالی موجود در معاملات را کاهش دهند. قبل از ورود به بازار بورس، هر سرمایهگذار میبایست به مدیریت سرمایه در بورس به خوبی مسلط باشد، چرا که دانستن این موضوع سبب افزایش سرمایه فرد میشود. 3 اصل مهم وجود دارد که قبل از ورود به بازار بورس باید به آنها توجه شود.
- مدریت سرمایه
- کسب دانش و مهارت
- شناخت رفتارهای بازار
سرمایهگذار باید این 3 اصل بالا که برای شروع و وارد شدن به بازار بورس برای سرمایهگذاری و موفقیت در آن نیاز است را رعایت کند، اگر یکی از آنها را نادیده بگیرد تنها چیری که نصیب او میشود، ضرر و زیان است. همچنین میتوانید مقاله اهرم یا لوریج چیست را مطالعه کنید تا درک بهتری از این موضوع پیدا کنید.
رکنهای اصلی مدیریت سرمایه چیست؟
همانطور که در بخش مدیریت سرمایه چیست گفتیم، فرمول و روش واحدی برای مدیریت سرمایه وجود ندارد. سرمایهگذار برای آن که معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد باید شاخصهای مرسوم مربوط به آن را رعایت کند. 5 رکن اصلی مدیریت سرمایه، ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه میباشد که رعایت کردن این اصول به سودآوری شما در بازارهای مالی منجر میشود.
ریسک به معنای ضرری احتمالی میباشد که سرمایهگذار برای رسیدن به سود بیشتر در معامله متحمل خواهد شد. در بازارهای مالی اجتناب کردن از ریسک غیرممکن است و فقط امکان کم کردن ضرر و زیان احتمالی براساس محاسباتی منطقی امکان پذیر میباشد. اغلب سرمایهگذاران با وسوسه شدن برای سود ببیشتر ریسک بیشتری را تحمل میکنند که گاهاً به ضرر آنها ختم میشود.
بازده
سود خالص معاملات را بازده مینامند. بازده همانند ریسک به صورت درصدی حساب میشود که افزایش قیمت سهام و سود نقدی سالانه موجب افزایش مقدار بازده میشود. معیار مشخصی برای حساب کردن درصد بازده بهینه وجود ندارد، چرا که براساس دارایی و ریسک و نوسانات بازار متغیر است. کسب بازده مطلوب به مهارت سرمایهگذاران و دیدگاه سرمایهگذاری آنها بستگی دارد. جهت آشنایی با روشهای نوسانگیری، مقاله نوسان گیری چیست را مطالعه کنید.
حجم معاملات
واحدهای شمارش داراییها در بازارهای سرمایهگذاری متفاوت است و حجم معاملات به تعداد واحدهایی که سرمایهگذار از یک دارایی را خریداری کرده است، گفته میشود. وارد شدن به یک معامله با حجم بالا ریسک بالایی به همراه دارد و از طرفی بازدهی بیشتر نیز خواهد داشت. درواقع اگر پیشبینی شما درست باشد با توجه به حجم معاملاتی شما سود دریافت خواهید کرد و اگر غلط باشد، ضرر خواهید کرد. بنابراین تزریق کردن ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی همه سرمایه خود به یک معامله، ممکن است عواقبی جبران نشدنی مانند از دست دادن سرمایه شما به همراه داشته باشد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت بازده به ریسک باید پیش از سرمایهگذاری ارزیابی و محاسبه گردد، چرا که بیانگر میزان ارزشمندی سرمایهگذاری شما خواهد بود. بدترین حالت ممکن برای نسبت بازده به ریسک، برابر با عدد 1 باشد و هر درصدی کمتر از این مقدار به ضرر سرمایهگذار در معاملات ختم شود.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه از اختلاف سرمایه قبلی سرمایهگذار، پیش از ورود به یک معامله و بعد از خارج شدن از آن معامله حساب میگردد. همه معاملهگران افت سرمایه را تجربه میکنند، که این با توجه به مهارت هر سرمایهگذار متغیر میباشد. به طورکلی مهترین اصل در بازارهای مالی حفظ بقا و مدیریت سرمایه میباشد.
جمع بندی
اطلاع داشتن از اصول و ارکان مدیریت سرمایه پیش از وارد شدن به معامله در بازارهای معاملاتی نظیر بورس و فارکس از افت سرمایه و نابود شدن سرمایه به یکباره جلوگیری میکند. لذا سرمایهگذارن میبایست 5 رکن اصلی مدیریت سرمایه را فرا بگیرند و سپس به تزریق سرمایه در بازارهای مالی بپردازند. در این مقاله به توضیح این که مدیریت سرمایه چیست و مدیریت سرمایه در بازارهای مهمی همچون فارکس و بورس به چه صورت است و همچنین به اصلها و استراتژیهای این بازارهای مالی پرداختیم.
این نوشته در آموزش خرید و فروش سهام، آموزش معاملهگری و ترید ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
انواع ریسک در بازارهای مالی
انواع ریسک در بازارهای مالی
مفاهیم ریسک و بازده همیشه در کنار مفاهیم سرمایه گذاری و تامین مالی هستند و نمی توان آنها را جدا از هم فرض کرد، چرا که تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری همیشه بر اساس رابطه میان ریسک و بازده صورت می گیرد. سرمایه گذاران همیشه در تصمیمات سرمایه گذاری خود باید انواع ریسک را در نظر داشته باشند.
ریسک را می توان این گونه تعریف کرد: «میزان اختلاف میان بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار.» بیشتر سرمایه گذاران بر این تصور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. هرچه پراکندگی بازده بیشتر باشد، ریسک نیز بیشتر خواهد بود.
اما چه چیزی باعث ایجاد ریسک برای دارایی مالی می شود؟ معمولاً سرمایه گذاران به عوامل مختلفی همچون ریسک نوسان نرخ بهره و ریسک بازار اشاره می کنند. در این مقاله شما می توانید با انواع ریسک آشنا شوید.
انواع ریسک
ریسک نوسان نرخ بهره
ریسک نوسان نرخ بهره (Interest Rate Risk) ریسکی است که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه با قبول بهره ثابت آن را می پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای در صورت افزایش نرخ بهره در بازار کاهش می یابد و دارنده آن در صورت فروش اوراق قرضه خود قبل از سررسید متحمل زیان می شود.
قیمت اوراق بهادار رابطه معکوس با نرخ بهره دارد، به عبارت دیگر با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار کاهش و با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق بهادار افزایش می یابد. تاثیر ریسک نوسان نرخ بهره روی اوراق قرضه خیلی بیشتر از سهام عادی است و بیشتر مورد توجه دارندگان اوراق قرضه است. با تغییر نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه در جهت معکوس تغییر می کند.
ریسک بازار
ریسک بازار (Market Risk) عبارت است از تغییر در بازده که ناشی از نوسانات کلی بازار است. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند. اگرچه سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است. ریسک بازار می تواند ناشی از عوامل متعددی از قبیل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باشد.
ریسک تورمی
ریسک تورمی (Inflation Risk) که تمامی اوراق بهادار را تحت تاثیر قرار می دهد عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک با ریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است، برای اینکه نرخ بهره معمولاً در اثر افزایش تورم، افزایش می یابد. علت این است که قرض دهندگان به منظور جبران ضرر ناشی از قدرت خرید، سعی می کنند نرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری
ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری (Business Risk) می گویند. برای ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی مثال شرکت فولاد ایالات متحده در صنعت خاص خود با مسائل منحصر به فردی مواجه است یا شرکت جنرال موتورز تحت تاثیر تغییرات قیمتی نفت در سطح جهان و یا واردات ژاپنی ها قرار می گیرد.
ریسک مالی
ریسک مالی (Financial Risk) ریسک ناشی از بکارگیری بدهی در شرکت است. شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد، ریسک مالی آن افزایش می یابد. ریسک مالی شامل مفهوم اهرم مالی است.
راهنمایی: درجه اهرم مالی عبارت است از درصد تغییر سود خالص در مقابل یک درصد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT)، بطوریکه اگر درجه اهرم مالی 2 باشد و سود قبل از بهره و مالیات 5 درصد تغییر کند، سود خالص 10 درصد تغییر خواهد کرد و اگر درجه اهرم مالی 5 باشد و EBIT به میزان 5 درصد تغییر کند، سود خالص 25 درصد تغییر خواهد کرد. در نتیجه هرچه اهرم مالی بیشتر باشد، تغییر در EBIT باعث تغییر شدیدتری در سود خالص خواهد شد.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی (Liquidity Risk) ریسک مرتبط با بازار ثانویه ای است که اوراق بهادار در آن معامله می شوند. آن دسته از سرمایه گذاری هایی که خرید و فروش آن به آسانی صورت می گیرد و هزینه مبادله آن بالا نباشد از نقدینگی بالایی برخوردار است. هرچه عدم اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالا باشد میزان ریسک نقدینگی نیز افزایش می یابد. ریسک نقدینگی اوراق خزانه خیلی کم و یا در حد صفر است، در حالی که ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس بیشتر است.
ریسک نرخ ارز
تمامی سرمایه گذارانی که امروزه به صورت جهانی و بین المللی سرمایه گذاری می کنند، در تبدیل سود ناشی از تجارت جهانی و بین المللی به پول رایج کشور خود با ریسک نرخ ارز (Exchange Rate Risk) مواجه هستند. برای مثال یک سرمایه گذار آمریکایی که سهام شرکت آلمانی را در آلمان خریداری می کند، باید نهایتاً درآمد و سود ناشی از این سهام را به دلار تبدیل کند. اگر نرخ ارز برخلاف تصور این سرمایه گذار تغییر کند، باعث می شود بازده اصلی این سرمایه گذاری منفی باشد. واضح است سرمایه گذاران ایالات متحده که در خود ایالات متحده سرمایه گذاری می کنند با این نوع ریسک مواجه نمی شود.
با رشد معاملات بین المللی این نوع ریسک در میان سرمایه گذاران افزایش یافته است و سرمایه گذاران مجبور هستند برای کسب سود به گزینه های سرمایه گذاری بین المللی نیز دست بزنند که این خود باعث ایجاد ریسک نرخ ارز می شود. می توان گفت ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییر در بازده اوراق بهادار در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی است. به ریسک نرخ ارز، ریسک ارزهای خارجی نیز گفته می شود.
ریسک کشور
ریسک کشور (Country Risk) که به آن ریسک سیاسی نیز گفته می شود، ریسک مهمی است که سرمایه گذاران امروزه با آن مواجه هستند. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگر سرمایه گذاری می کنند باید به ثبات آن کشور از ابعاد سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از ثبات سیاسی و اقتصادی بالایی برخوردارند این نوع ریسک در آن کشورها پایین است.
ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
تا اینجا در خصوص انواع ریسک کلی دارایی ها، که عامل مهمی در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری است صحبت کردیم. با این حال تجزیه و تحلیلگران سرمایه گذاری مدرن، منابع ریسک را که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می شود به دو دسته تقسیم می کنند. آن دسته از ریسک هایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسان نرخ بهره و آن دسته از ریسک هایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و ریسک تجاری.
یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجزای تشکیل دهنده آن، تمایز میان اجزای کلی (بازار) و اجزای خاص (اوراق خاص) است. این نوع دو ریسک را که تجزیه و تحلیلگران به آنها ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک می گویند می توان به صورت زیر نشان داد:
ریسک کل = ریسک سیستماتیک + ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک
آن قسمت از تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار را که به تغییرپذیری کلی بازار بستگی ندارد، ریسک غیر سیستماتیک ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی می گویند. این نوع ریسک منحصر به اوراق بهادار خاصی است و به عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد. اگرچه کلیه اوراق بهادار تا حدی از ریسک غیر سیستماتیک برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است. این نوع ریسک را می توان با ایجاد پرتفلیو کاهش داد.
ریسک سیستماتیک
سرمایه گذاران می توانند با تشکیل پرتفلیو قسمتی از ریسک کلی را که به بازار ربطی ندارد، کاهش دهند. آن قسمت از ریسک که باقی می ماند غیر قابل کاهش و ریسک مربوط به بازار است. اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهام را تحت تاثیر قرار می دهد و برعکس. این تغییرات بدون توجه به رفتار یک سرمایه گذار خاص رخ می دهد و برای کلیه سرمایه گذاران بحران ساز است.
تغییرپذیری در بازده کلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود. معمولاً تمامی اوراق بهادار تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردارند، چرا که ریسک سیستماتیک در برگیرنده ریسک های تورم، بازار و نرخ بهره است.
منابع
مقاله علمی و آموزشی «انواع ریسک در بازارهای مالی»، نتیجه ی تحقیق و پژوهش، گردآوری، ترجمه و نگارش هیئت تحریریه علمی پورتال یو سی (شما می توانید) می باشد. در این راستا کتاب مدیریت سرمایه گذاری، تالیف چارلز پی جونز ترجمه دکتر رضا تهرانی و عسگر نوربخش از نشر نگاه دانش، منتشر شده در 1397 با شابک 8-34-7119-964 به عنوان منبع اصلی مورد استفاده قرار گرفته است.
انواع ریسک سرمایه گذاری
نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد . به منظور درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم .
ریسک سرمایه گذاری عمدتاً شامل :
* ریسک اعتباری
* ریسک تجاری
* ریسک نقدینگی
* ریسک ورشکستگی
* ریسک تورم
* ریسک نوسان نرخ بهره
* ریسک نوسان قیمت سهام
* ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی
* ریسک نرخ تبدیل ارز می باشد .
به هنگام مقایسه سرمایه گذاری های گوناگون هر چه خطرات و ریسک سرمایه گذاری بیشتر باشد ، انتظار بازدهی مورد انتظار بیشتر می باشد و یا به عبارت دیگر نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد . به منظور درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم .
1- ریسک اعتباری : توانایی قرض گیرنده در سررسید به بازپرداخت اصل و بهره وام دریافتی را تعیین می نماید . نظر به اینکه وام های کوتاه مدت دارای نرخ های بهره پایین تری از وام های بلند مدت می باشد ، لذا ریسک آن ها کمتر از وام های بلند مدت می باشد .
2- ریسک تجاری : تابعی است از :
الف - عدم اطمینان نسبت به تقاضای محصول ( شرایط رقابتی در صنعت )
ب - عدم اطمینان نسبت به تولید محصول از نظر تامین مواد اولیه ، تامین ارز و سایر امکانات مربوط به تولید
ج - ناشی از حجم هزینه های ثابت عملیاتی
بنابراین اولاً کالای بادوام نوسان تقاضای شدید دارد ، مانند اتومبیل که در حال رکود اقتصادی تقاضا برای آن شدیداً پایین می آید ، ثانیاً ممکن است تقاضا برای محصول مشکلی نداشته باشد بلکه عوامل مربوط به تولید باعث کاهش تولید و افزایش ریسک تجاری می شود مانند محل تامین مواد اولیه. چنانچه مواد اولیه را از خارج وارد کند ، این کار مستلزم تخصیص ارز بوده و تخصیص ارز نیز متاثر از سهمیه بندی ارزی و مسائل سیاسی کشور می باشد . گاهی محصولات تولیدی جزء محصولات راهبردی می باشد ؛ بدین معنی که دولت حتی در شرایط بحران نیز به آنان توجه کافی نموده و آن ها را در اولویت قرار می دهد ، مانند صنایع دارویی . بنابراین ، این گونه محصولات از ریسک کمتری برخوردارند . ضمناً هزینه های ثابت یک عامل اساسی در ریسک تجاری است ؛ زیرا موجب افزایش درجه اهرم عملیلتی می شود .
درجه اهرم عملیاتی ، درصد تغییر سود عملیاتی را نسبت به درصد تغییر تعداد واحدهای تولید شده و فروش رفته نشان می دهد .برای اندازه گیری ریسک تجاری می توان از انحراف معیار فروش ، تولید و سود عملیاتی ساله های قبل استفاده نمود .
3- ریسک نقدینگی : ریسک نقدینگی درجه سهولت تبدیل یک نوع طلب به وجوه نقد را بیان می دارد . هر چقدر یک مطلب سریع تر و نزدیک تر به قیمت واقعی به وجه نقد تبدیل شود ، ریسک نقدینگی آن کمتر می باشد .
4- ریسک مالی : ریسک مالی شامل ریسکی می باشد که شرکت با به کارگیری وام و بدهی ایجاد می کند . افزایش وام موجب افزایش درجه اهرم مالی شده و در نتیجه نوسان پذیری سود خالص بالاتر می رود . بنابراین ریسک مالی تابعی است از نسبت بدهی و حجم هزینه های ثابت مالی .
5- ریسک ورشکستگی : ریسک ورشکستگی تابعی است از ریسک تجاری و ریسک مالی ؛ یعنی ترکیبی از این دو نوع می تواند شرکت را به ورشکستگی بکشاند . به عبارت دیگر از بررسی میزان نوسان پذیری سود عملیاتی و هزینه های ثابت مالی می توان نتیجه گرفت که با بالا بودن این دو فاکتور ، ریسک ورشکستگی شرکت بالا خواهد رفت و طلبکاران با یک تاخیر زمانی موفق به دریافت طلب خود خواهند شد .
6- ریسک تورم : ریسک تورم به عدم اطمینان نسبت به سطوح نرخ بهره در سال های آینده و یا به اختلاف نرخ تورم واقعی از نرخ تورم مورد انتظار اطلاق می شود .
سرمایه گذاران قبل از سرمایه گذاری پیش بینی و انتظاراتی در مورد نرخ بهره در آینده و نرخ تورم مورد انتظار را در تصمیمات سرمایه گذاری خود دخالت می دهند . بدین ترتیب که سرمایه گذاران نرخ تورم را به نرخ بازده مورد توقع خود اضافه می کنند . در نتیجه در موقع ارزیابی ، با یک نرخ تنزیل بیشتری ، ارزش فعلی عایدات آتی را محاسبه می کنند و در صورت مثبت بودن خالص ارزش فعلی سرمایه گذاری را انجام می دهند .
ارزش فعلی سرمایه گذاری اولیه – ارزش فعلی عایدات آتی = خالص ارزش فعلی (NPV)
در رابطه با وام دهندگان نیز نرخ تورم مورد انتظار را به نرخ بهره مورد انتظار خود اضافه کرده و وام ها را بانرخ بیشتری اعطا می کنند ، لذا سرمایه گذاران مزبور متحمل ریسک تورم بیشتری می شوند .
7-ریسک نوسان نرخ بهره : ریسک نوسان نرخ بهره به نگرانی مربوط به سطح نرخ بهره آینده اطلاق می شود . ارزش سهام تابع دو چیز است :
الف - میزان سود و زیان و یا عایدات سهم
ب - نرخ تنزیل که برای محاسبه ارزش فعلی به کار می رود .
نرخ بهره در جامعه یکی از عوامل تعیین کننده نرخ تنزیل است و هر چه عمر یا سررسید سرمایه گذاری بیشتر باشد ریسک نوسان نرخ بهره بیشتر است . برای کاهش این نوع ریسک سرمایه گذاران باید به سرمایه گذاری کوتاه مدت با نرخ بازده بالاتر توجه نمایند .
8- ریسک نوسان قیمت سهام : این نوع ریسک به نوسان پذیری قیمت یک سهم در مقایسه با نوسان پذیری قیمت بقیه سهام توجه می کند ، یعنی حساسیت سهم مورد نظر ما به تغییرات شاخص کل قیمت سهام چگونه است . این حساسیت را با شاخصی به نام ″بتا″ اندازه گیری می کنند . بتا یک شاخص ریسک سیستماتیک است . اگر مساوی با یک باشد بدین معنی است که نوسان پذیری بازده سهم مشابه نوسان پذیری بازده کل سهام موجود در بازار است . اگر بتا بزرگ تر از یک باشد بدین معنی است که ریسک سیستماتیک شرکت نسبتاً بالاست و نوسان پذیری بازده سهام شرکت از نوسان پذیری بازده بقیه سهام در بازار بیشتر است . و اگر بتا کوچکتر از یک باشد ، نوسان پذیری بازده سهام شرکت مورد نظر کمتر از نوسان پذیری بقیه سهام در بازار است . ریسک سیستماتیک بیشتر مورد توجه سرمایه گذارانی است که یک مجموعه متنوعی از اوراق بهادار را خریداری می کنند ( یا اصطلاحاً پورتفوی نگهداری می کنند).
9- ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی : ریسک سیاسی و اقتصادی یک کشور به تمایل و یا امکان انجام بموقع تعهدات ، ریسک مربوط به اعمال حاکمیت دولت سرمایه پذیر ، شامل مصادره ها ، ملی شدن و سلب مالکیت اموال سرمایه گذار و همچنین تضمینات و قوانین دولتی و حکومتی ، با توجه به درجه یا رتبه بندی اعتباری یک کشور و میزان شفافیت اطلاعات نقش بسزایی در کاهش این نوع ریسک دارد . هر چه رتبه اعتباری کشوری بالاتر و شفافیت اطلاعات بیشتر باشد و قوانین و مقررات سرمایه گذاری خارجی ساده تر و روان تر باشد ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی ، ریسک کمتر خواهد بود و از طرفی اطمینان در سرمایه گذاری در کشورهای رتبه بندی شده نسبت به کشورهای رتبه بندی نشده وجود دارد . در تمام انواع سرمایه گذاری خارجی این گونه ریسک را دولت سرمایه پذیر تقبل و تضمین می نماید و معمولاً سرمایه گذار متناسب با اعتبار دولت متقابل تضمین وی را به نرخ معینی بیمه می نماید .
10- ریسک نوسانات نرخ ارز : ریسک نوسانات نرخ ارز و یا تبدیل ارز به پول کشور به حجم ذخایر ارزی ، توان مالی دولت ، تراز پرداخت ها ، میزان تولیدات صنعتی ، حجم واردات و صادرات ، محدویت های ارزی ، قوانین و مقررات صادرات و واردات ، تسهیلات صادراتی و نهایتاً به موقعیت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی کشور بستگی دارد .
مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس
حتی با وجود رشد چشمگیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، تفکر منطقی با برنامهریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معاملهگری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسکهای ممکن را شناسایی و با در نظر گرفتن آنها اقدام به سرمایهگذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معاملهگران لمس میکند.
مدیریت سرمایه چیست؟
دانش و مهارت سرمایهگذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه مینامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلیترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک مینامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسکپذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام میشود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسکپذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.
قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، میتواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایهگذار در برابر درجه ریسکپذیری خود در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایهگذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روشهای مختلفی وجود دارد. این روشها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی افت سرمایه وجود دارند.
مدیریت ریسک چیست؟
مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معاملهگر بهترین کار این است که ریسک را به خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به جای ترسیدن میتواند به کنترل ریسک بپردازد.
همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی این که ریسک از نظر برخی از معاملهگران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که میتوان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسکهایی را باید در نظر بگیرید و برای آنها برنامهریزی کنید.
در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را میپذیرند و یا اصلا ریسک را نمیپذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب میشود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی میتواند فرصتهای خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را میتوان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک را میتوان زیرمجموعه این دو ریسک محسوب کرد. ریسکها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشوند.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی میشود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی میتواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر میکند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک میتوانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماههای نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایهگذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایهگذار خارج است، آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز مینامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسکهایی هستند که در دسته ریسکهای سیستماتیک قرار داده میشوند و اجتناب از آنها ممکن نیست.
ریسک غیر سیستماتیک
دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک مینامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار میگیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر قرار میگیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکتها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز میگردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.
برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع میتواند هزینهها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمیتواند تأثیر منفی روی شرکتهای دیگر یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز مینامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.
با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک میشود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونهای از انواع ریسکهای غیر سیستماتیک محسوب میشوند.
چطور میتوانیم ریسک را مدیریت کنیم؟
در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسکهای موجود در شرکت و حتی ریسکهای موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسکهای هر دارایی موجود در سبد دارایی باشیم. حتی پس از شناسایی فرصتها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیمگیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروریترین بخشهای مدیریت ریسک است. معاملهگر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و فروش سهم اقدام کند و وارد سهم شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمدهاند که آشنایی با آنها از الزامات معاملهگری در بازار سرمایه است
تعادل در ریسک چگونه ایجاد میشود؟
برای رسیدن به تعادل در سرمایهگذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را میتوان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهمهای گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهمها و شناسایی ریسکهای موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایهگذاری خود کاهش دهیم. برای این کار میتوانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسکهای مشابه هستند، در سبد سرمایهگذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش میکشد.
این حالت تعادلیترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایهگذاری به وجود میآید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهمها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایهگذاری کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار دادهایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.
البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایهگذاری در حوزههای مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود میتواند جذاب باشد. در این شرایط میتوان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایهگذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایهگذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسیهای لازم را انجام دهد و شرایط آنها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز میگردد.
نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید
پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیههای رایج در این زمینه را بررسی کنیم:
_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی کنید.
_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پلهای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایهگذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات میاندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که میدانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایهگذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیتهای معاملاتی را شکار کرد. این نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایهگذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دورههای آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.
دیدگاه شما