جدال بازار بورس برای عبور از باتلاق رکود
در اواخر دولت گذشته فراز و فرودی برای بازار سهام رقم خورد که به واسطه این فراز و فرود بسیاری از مردم که آگاهی چندانی در رابطه با بازار سهام ندارند بنا به تعبیری در این بازار ماندگار شدند هر چند دولت سیزدهم تلاش کرده است تا حداقل فضایی را ایجاد کند که وضعیت در بازار سرمایه در حوزه افت شاخصها ثبات نسبی داشته باشد، اما چاله کنده شده چالهای نیست که به این سادگیها پر شود و نیاز به فراهم آوردن زیر ساخت و مؤلفههای متعدد و متنوع جهت رشد بازار سرمایه دارد با این حال در اوخر هفته گذشته بازار از خود پتانسیلی برای رشد نشان داد.
در اواخر دولت دوازدهم به دلیل نگرانی از گسیل نقدینگی به سمت بازارهای، چون ارز و طلا و سکه سیاستگذاران دولت وقت تمام امکانات خود را برای هدایت نقدینگی به سمت بازار بورس اوراق بهادار بسیج کردند در همین راستا رشدی در بازار رقم خورد که نقدینگی زیادی به واسطه ورود اشخاص تازه وارد به بازار جذب شد و قیمت سهام شناور موجود در بازار به شدت با رشد مواجه شد به طوری که در اثر ضعف مدیریت در بازار سرمایه، بازار با حباب قیمتی در برخی از سهامها مواجه شد در این بین بعد از اینکه کار دولت با بازار سرمایه به اتمام رسید نزول بورس بعد از رکورد شکنیهای مسلسلوار رقم خورد.
افت قیمت سهام در اواخر دولت گذشته در شرایطی رقم خورد که بسیاری از کسب و کارها در اثر کرونا در رکود به سر میبرد و اشخاص زیادی در جامعه پساندازهای خود را وارد بازار سهام کردند از اینرو به واسطه نزول قیمت سهام، بسیاری از مردم ناآگاه به روندهای بازار سرمایه در این بازار گیر افتادند به شکلی که اصلاً نمیدانستند باید چه کنند.
به هر ترتیب به همان شکل که عدهای با نزول بهای سهام ارزش سرمایه خود را از دست دادند عدهای هم با فروش سهام در نرخهای بالا سرمایه خوبی به دست آوردند، اما نکته اینجاست که جابهجاییهای شکل گرفته در حوزه سرمایه در بازار بورس به نفع تولید بود یا عدهای سهامدار؟
ماجرای رقم خورده در بازار سهام آنقدر در جامعه خبرساز شد که حتی این مقوله پای خود را در حوزه سیاست باز کرد و در انتخابات ریاست جمهوری دولت سیزدهم کاندیداها به بهبود بازار سرمایه توجه ویژه نشان دادند در همین راستا دولت سیزدهم تاکنون تلاش کرده است حداقل از بدتر شدن وضعیت بازار سرمایه جلوگیری کند، اما بهبود بازار نیازمند مؤلفهها و متغیرهای زیادی است که فعلاً این مؤلفهها در کنار هم قرار نگرفته است. بازار سرمایه ویترینی از اقتصاد ایران است زیرا منتخبی از صنایع و شرکتهای موجود در اقتصاد ایران در این بازار حضور دارند از اینرو این بازار نمیتواند از روند کلیت اقتصاد ایران جدا باشد و حال آنکه امید میرود با ایجاد آرامش در کشور و اعمال سیاستهای اصلاحی این بازار نیز به طور مجدد به روزهای رونق خود بازگردد.
در پایان هفته سوم مهرماه شاخص رابطه حجم معاملات و نقدشوندگی یک سهم کل نسبت به هفته دوم مهرماه صعود کرد و توانست ریزش روزهای ابتدایی هفته را جبران کند.
به گزارش فارس، بازار سهام پس از هفت هفته نزول، در هفته جاری بازده مثبت ثبت کرد و سبز پوش شد. بازار سهام این روزها در وضعیت بیم و امید قرار دارد و هنوز روندهای آینده این بازار به صورت قطعی مشخص نشده است.
ورود اندیکاتور RSI به محدوده اشباع فروش، سبب شد شاخص کل به سمت بالا حرکت کرده و همین موضوع نیز موجب سبز پوشی شاخص کل و بورس طی دو روز انتهایی هفته گذشته شد. در هفته سوم مهرماه شاخص کل در نزدیکی محدوده روانی یک میلیونو ۳۰۰ هزار واحدی با توقف عرضه روبهرو شد.
در این هفته، سیگنال توقف روند نزولی شاخص کل در ابتدا با سبزپوشی گروه پالایشگاهی روشن شد و در ادامه در پایان هفته سایر گروهها مانند شیمیایی و فلزی پرچم صعودی بازار را بالا نگه داشتند.
نقشه بازار در روزهای پایانی هفته نشان میدهد که سهامداران در حال سبک و سنگین کردن شرایط بازار و گروهها هستند. برخی از کارشناسان معتقدند که بازار سرمایه از نظر تکنیکالی و ارزندگی در جایگاه مناسبی است؛ ولی ریسکهای موجود در بازار از جمله ریسکهای سیستماتیک و غیراقتصادی مانع از افزایش مورد انتظار نقدینگی در شرایط کنونی بازار سرمایه شده و در شرایطی که حجم معاملات کم است، معاملات الگوریتمی هم در محدودههای حمایتی جان بازار را برای حرکت رو به بالا گرفته است.
در هفته گذشته چندین جلسه برای بررسی وضعیت بورس برگزار شده است. روز شنبه جلسهای با حضور وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با مدیران هلدینگهای بزرگ بازار سرمایه برگزار شد تا بازار کمی مثبت شود. گفته میشود بیش از ۸۰ درصد از مدیران بازار در این جلسه حضور داشتند.
بازار سهام با شیب ملایم صعود میکند
مجتبی دانشی، کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با فارس، گفت: بازار سرمایه به دنبال دلیل بنیادی میگردد که تا سبز بماند. ولی هنوز دلیل مهمی که اعتماد بازار را جلب کند مشخص نشده است. در روزهای قبل جلسه اوپک پلاس باعث افزایش قیمت نفت شده است، اوپک پلاس در روز چهارشنبه میزان عرضه را ۲ میلیون بشکه کاهش داد، که میتواند منجر به صعودی شدن روند قیمتی نفت شود.
وی ادامه داد: دو شاخصه نرخ کامودیتیها و دلار در بازار سهام تأثیر مثبتی بر صنایع دلاری (فلزات اساسی و پتروشیمی) دارد. روی و مس از فلزاتی هستند که در بین گروهها و صنایع، زودتر میتوان تأثیرات مثبت را در آنها مشاهده کرد. هرچند ریسکهای کلی کشور تحریم، ناآرامی، کسری بودجه دولت و قیمتگذاری دستوری در اولویت تأثیرگذاری هستند.
این کارشناس بازار سرمایه تأکید کرد: میتوان با اطمینان گفت که بازار سرمایه بیش از این نزول را تجربه نمیکند و با رشدی ملایم تا پایان سال به کار خود ادامه میدهد. اگر ریسکها مرتفع شود بازدهی بالایی را در بازار سهام شاهد خواهیم بود. زمانی فقط سهام دلاری و بانکی مورد توجه بودند، اما در وضعیت فعلی، سرمایه گذاران ورود به همه صنایع را در رابطه حجم معاملات و نقدشوندگی یک سهم دستور کار خود قرار دادهاند.
رشد شاخص کل بورس پس از ۷ هفته افت
در اولین روز کاری هفته شاخص صعود ۲ هزارو ۸۶۸ واحدی را پشت سر گذاشت. روز یکشنبه شاخص ۱۱ هزارو ۶۳۸ واحد نزول کرد و روز دوشنبه هزار و ۱۶۳ واحد منفی شد. روز سه شنبه شاخص ۹ هزارو ۶۶۳ واحد صعود کرد و در آخرین روز کاری هفته نیز ۶ هزارو ۲۰۶ واحد بالا آمد و بالاتر از سطح هفته قبل ایستاد.
شاخص کل در آخرین روز کاری هفته به رقم یک میلیونو ۳۱۹ هزارو ۷۸۹ واحد رسید و نسبت به آخرین روز معاملاتی هفته قبل ۵ هزارو ۹۳۶ واحد بالاتر ایستاد تا بازدهی هفته شاخص بورس مثبت ۵دهم درصد شد.
افت شاخص کل هموزن برخلاف روند بازار
شاخص کل هموزن در اولین روز هفته با رشد ۹۹۹ واحدی روبهرو شد. اما در روز یکشنبه با افت ۵ هزارو ۳۲۸ واحدی و در روز دوشنبه با کاهش ۳۲۵ واحدی بسته شد. این شاخص در روز سهشنبه و چهارشنبه به ترتیب افزایش ۳ هزارو ۱۸۴ واحدی و هزارو ۳۹۱ واحدی را تجربه کرد.
شاخص کل هموزن نیز در پایان هفته نسبت به هفته پیشین ۷۹ واحد پایینتر ایستاد و در سطح ۳۸۰ هزارو ۲۷۰ واحدی قرار گرفت و بازدهی منفی ۲ صدم درصدی را ثبت کرد.
رشد ۳۰ درصدی ارزش معاملات خُرد در بازار سهام
در هفته سوم مهرماه میانگین ارزش کل معاملات هفته ۳۴ هزارو ۲۳۷ میلیارد تومان بود که نسبت به رقم ۴۳ هزارو ۸۷۴ میلیاردی هفته پیشین، افت ۲۲ درصدی داشته است.
در این هفته، میانگین ارزش معاملات خرد بورس ۲ هزارو ۱۹۶ میلیارد تومان بود که نسبت به رقم هزار و ۶۹۹ میلیاردی هفته پیشین، افزایش ۳۰ درصدی داشته است.
میانگین ارزش صفهای فروش پایانی بازار افت ۷۳ درصدی داشته و میانگین ارزش صفهای خرید ۲۷۲ درصد افزایش یافته است.
پرچم بورس پس از 7 هفته بالا رفت
در پایان هفته سوم مهرماه شاخص کل نسبت به هفته دوم مهرماه صعود کرد و توانست ریزش روزهای ابتدایی هفته را جبران کند.
به گزارش گروه اقتصادی یکتا ، بازار سهام پس از هفت هفته نزول، در هفته جاری بازده مثبت ثبت کرد و سبز پوش شد. بازار سهام این روزها در وضعیت بیم و امید قرار دارد و هنوز روندهای آینده این بازار به صورت قطعی مشخص نشده است.
ورود اندیکاتور RSI به محدوده اشباع فروش، سبب شد شاخص کل به سمت بالا حرکت کرده و همین موضوع نیز موجب سبز پوشی شاخص کل و بورس طی دو روز انتهایی هفته گذشته شد. در هفته سوم مهرماه شاخص کل در نزدیکی محدوده روانی یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی با توقف عرضه رو به رو شد.
در این هفته، سیگنال توقف روند نزولی شاخص کل در ابتدا با سبزپوشی گروه پالایشگاهی روشن شد و در ادامه در پایان هفته سایر گروه ها مانند شیمیایی و فلزی پرچم صعودی بازار را بالا نگه داشتند.
نقشه بازار در روزهای پایانی هفته نشان می دهد که سهامداران در حال سبک و سنگین کردن شرایط بازار و گروه ها هستند. برخی از کارشناسان معتقدند که بازار سرمایه از نظر تکنیکالی و ارزندگی در جایگاه مناسبی است؛ ولی ریسک های موجود در بازار از جمله ریسک های سیستماتیک و غیراقتصادی مانع از افزایش مورد انتظار نقدینگی در شرایط کنونی بازار سرمایه شده و در شرایطی که حجم معاملات کم است، معاملات الگوریتمی هم در محدوده های حمایتی جان بازار را برای حرکت رو به بالا گرفته است.
در هفته گذشته چندین جلسه برای بررسی وضعیت بورس برگزار شده است. روز شنبه جلسه ای با حضور وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با مدیران هلدینگهای بزرگ بازار سرمایه برگزار شد تا بازار کمی مثبت شود. گفته می شود بیش از 80 درصد از مدیران بازار در این جلسه حضور داشتند.
* بازار سهام با شیب ملایم صعود می کند
مجتبی دانشی، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، گفت: بازار سرمایه به دنبال دلیل بنیادی می گردد که تا سبز بماند. ولی هنوز دلیل مهمی که اعتماد بازار را جلب کند مشخص نشده است. در روزهای قبل جلسه اوپک پلاس باعث افزایش قیمت نفت شده است، اوپک پلاس در روز چهارشنبه میزان عرضه را دو میلیون بشکه کاهش داد، که می تواند منجر به صعودی شدن روند قیمتی نفت شود.
وی ادامه داد: دو شاخصه نرخ کامودیتیها و دلار در بازار سهام تأثیر مثبتی بر صنایع دلاری (فلزات اساسی و پتروشیمی) دارد. روی و مس از فلزاتی هستند که در بین گروهها و صنایع زودتر میتوان تأثیرات مثبت را در آنها مشاهده کرد. هرچند ریسکهای کلی کشور تحریم، ناآرامی، کسری بودجه دولت و قیمتگذاری دستوری در اولویت تأثیرگذاری هستند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: می توان با اطمینان گفت که بازار سرمایه بیش از این نزول را تجربه نمی کند و با رشدی ملایم رابطه حجم معاملات و نقدشوندگی یک سهم تا پایان سال به کار خود ادامه میدهد. اگر ریسکها مرتفع شود بازدهی بالایی را در بازار سهام شاهد خواهیم بود. زمانی فقط سهام دلاری و بانکی مورد توجه بودند، اما در وضعیت فعلی، سرمایه گذاران ورود به همه صنایع را در دستور کار خود قرار داده اند.
* رشد شاخص کل بورس پس از 7 هفته افت
در اولین روز کاری هفته شاخص صعود 2 هزار و 868 واحدی را پشت سر گذاشت. روز یکشنبه شاخص 11 هزار و 638 واحد نزول کرد و روز دوشنبه هزار و 163 واحد منفی شد. روز سه شنبه شاخص 9 هزار و 663 واحد صعود کرد و در آخرین روز کاری هفته نیز 6 هزار و 206 واحد بالا آمد و بالاتر از سطح هفته قبل ایستاد.
شاخص کل در آخرین روز کاری هفته به رقم یک میلیون و 319 هزار و 789 واحد رسید و نسبت به آخرین روز معاملاتی هفته قبل 5 هزار و 936 واحد بالاتر ایستاد تا بازدهی هفته شاخص بورس مثبت 5 دهم درصد شد.
* افت شاخص کل هموزن برخلاف روند بازار
شاخص کل هموزن در اولین روز هفته با رشد 999 واحدی روبرو شد. اما در روز یکشنبه با افت پنج هزار و 328 واحدی و در روز دوشنبه با کاهش 325 واحدی بسته شد. این شاخص در روز سه شنبه و چهارشنبه به ترتیب افزایش سه هزار و 184 واحدی و هزار و 391 واحدی را تجربه کرد.
شاخص کل هموزن نیز در پایان هفته نسبت به هفته پیشین 79 واحد پائینتر ایستاد و در سطح 380 هزارو 270 واحدی قرار گرفت و بازدهی منفی 2 صدم درصدی را ثبت کرد.
* رشد 30 درصدی ارزش معاملات خُرد در بازار سهام
در هفته سوم مهرماه میانگین ارزش کل معاملات هفته 34 هزار و 237 میلیارد تومان بود که نسبت به رقم 43 هزار و 874 میلیاردی هفته پیشین، افت 22 درصدی داشته است.
در این هفته، میانگین ارزش معاملات خرد بورس 2 هزار و 196 میلیارد تومان بود که نسبت به رقم هزار و 699 میلیاردی هفته پیشین، افزایش 30 درصدی داشته است.
طبق بررسی ها، میانگین ارزش صفهای فروش پایانی بازار افت 73 درصدی داشته و میانگین ارزش صفهای خرید 272 درصد افزایش یافته است.
پرچم بورس پس از 7 هفته بالا رفت
در پایان هفته سوم مهرماه شاخص کل نسبت به هفته دوم مهرماه صعود کرد و توانست ریزش روزهای ابتدایی هفته را جبران کند.
به گزارش گروه اقتصادی یکتا ، بازار سهام پس از هفت هفته نزول، در هفته جاری بازده مثبت ثبت کرد و سبز پوش شد. بازار سهام این روزها در وضعیت بیم و امید قرار دارد و هنوز روندهای آینده این بازار به صورت قطعی مشخص نشده است.
ورود اندیکاتور RSI به محدوده اشباع فروش، سبب شد شاخص کل به سمت بالا حرکت کرده و همین موضوع نیز موجب سبز پوشی شاخص کل و بورس طی دو روز انتهایی هفته گذشته شد. در هفته سوم مهرماه شاخص کل در نزدیکی محدوده روانی یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی با توقف عرضه رو به رو شد.
در این هفته، سیگنال توقف روند نزولی شاخص کل در ابتدا با سبزپوشی گروه پالایشگاهی روشن شد و در ادامه در پایان هفته سایر گروه ها مانند شیمیایی و فلزی پرچم صعودی بازار را بالا نگه داشتند.
نقشه بازار در روزهای پایانی هفته نشان می دهد که سهامداران در حال سبک و سنگین کردن شرایط بازار و گروه ها هستند. برخی از کارشناسان معتقدند که بازار سرمایه از نظر تکنیکالی و ارزندگی در جایگاه مناسبی است؛ ولی ریسک های موجود در بازار از جمله ریسک های سیستماتیک و غیراقتصادی مانع از افزایش مورد انتظار نقدینگی در شرایط کنونی بازار سرمایه شده و در شرایطی که حجم معاملات کم است، معاملات الگوریتمی هم در محدوده های حمایتی جان بازار را برای حرکت رو به بالا گرفته است.
در هفته گذشته چندین جلسه برای بررسی وضعیت بورس برگزار شده است. روز شنبه جلسه ای با حضور وزیر اقتصاد و رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار با مدیران هلدینگهای بزرگ بازار سرمایه برگزار شد تا بازار کمی مثبت شود. گفته می شود بیش از 80 درصد از مدیران بازار در این جلسه حضور داشتند.
* بازار سهام با شیب ملایم صعود می کند
مجتبی دانشی، کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، گفت: بازار سرمایه به دنبال دلیل بنیادی می گردد که تا سبز بماند. ولی هنوز دلیل مهمی که اعتماد بازار را جلب کند مشخص نشده است. در روزهای قبل جلسه اوپک پلاس باعث افزایش قیمت نفت شده است، اوپک پلاس در روز چهارشنبه میزان عرضه را دو میلیون بشکه کاهش داد، که می تواند منجر به صعودی شدن روند قیمتی نفت شود.
وی ادامه داد: دو شاخصه نرخ کامودیتیها و دلار در بازار سهام تأثیر مثبتی بر صنایع دلاری (فلزات اساسی و پتروشیمی) دارد. روی و مس از فلزاتی هستند که در بین گروهها و صنایع زودتر میتوان تأثیرات مثبت را در آنها مشاهده کرد. هرچند ریسکهای کلی کشور تحریم، ناآرامی، کسری بودجه دولت و قیمتگذاری دستوری در اولویت تأثیرگذاری هستند.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: می توان با اطمینان گفت که بازار سرمایه بیش از این نزول را تجربه نمی کند و با رشدی ملایم تا پایان سال به کار خود ادامه میدهد. اگر ریسکها مرتفع شود بازدهی بالایی را در بازار سهام شاهد خواهیم بود. زمانی فقط سهام دلاری و بانکی مورد توجه بودند، اما در وضعیت فعلی، رابطه حجم معاملات و نقدشوندگی یک سهم سرمایه گذاران ورود به همه صنایع را در دستور کار خود قرار داده اند.
* رشد شاخص کل بورس پس از 7 هفته افت
در اولین روز کاری هفته شاخص صعود 2 هزار و 868 واحدی را پشت سر گذاشت. روز یکشنبه شاخص 11 هزار و 638 واحد نزول کرد و روز دوشنبه هزار و 163 واحد منفی شد. روز سه شنبه شاخص 9 هزار و 663 واحد صعود کرد و در آخرین روز کاری هفته نیز 6 هزار و 206 واحد بالا آمد و بالاتر از سطح هفته قبل ایستاد.
شاخص کل در آخرین روز کاری هفته به رقم یک میلیون و 319 هزار و 789 واحد رسید و نسبت به آخرین روز معاملاتی هفته قبل 5 هزار و 936 واحد بالاتر ایستاد تا بازدهی هفته شاخص بورس مثبت 5 دهم درصد شد.
* افت شاخص کل هموزن برخلاف روند بازار
شاخص کل هموزن در اولین روز هفته با رشد 999 واحدی روبرو شد. اما در روز یکشنبه با افت پنج هزار و 328 واحدی و در روز دوشنبه با کاهش 325 واحدی بسته شد. این شاخص در روز سه شنبه و چهارشنبه به ترتیب افزایش سه هزار و 184 واحدی و هزار و 391 واحدی را تجربه کرد.
شاخص کل هموزن نیز در پایان هفته نسبت به هفته پیشین 79 واحد پائینتر ایستاد و در سطح 380 هزارو 270 واحدی قرار گرفت و بازدهی منفی 2 صدم درصدی را ثبت کرد.
* رشد 30 درصدی ارزش معاملات خُرد در بازار سهام
در هفته سوم مهرماه میانگین ارزش کل معاملات هفته 34 هزار و 237 میلیارد تومان بود که نسبت به رقم 43 هزار و 874 میلیاردی هفته پیشین، افت 22 درصدی داشته است.
در این هفته، میانگین ارزش معاملات خرد بورس 2 هزار و 196 میلیارد تومان بود که نسبت به رقم هزار و 699 میلیاردی هفته پیشین، افزایش 30 درصدی داشته است.
طبق بررسی ها، میانگین ارزش صفهای فروش پایانی بازار افت 73 درصدی داشته و میانگین ارزش صفهای خرید 272 درصد افزایش یافته است.
بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است؟
گروه اقتصادی: برجام واژهای آشنا به گوش تمامی ایران که تقریبا یک دهه است در گوش همگان گفته شده است. واژهای که قرار بود اسم رمز شروع ساخت دوباره کشور و بازگرداندن آن به مسیری باشد که در دهه ۸۰ شمسی میپیمود و آنهم رشد اقتصادی پررنگی بود که در سفرهها و خانههای ایرانیان حس میشد.
اما اکنون آن چه به نظر میآید، شرایط ابهامآلودی است که در برابر دیدگان ایرانیان دارد که جنسی از عدم قطعیت سنگین دارد و دشواری آن بر تمامی شانههای مردم ایران حس میشود. سئوال این جا است که اگر حاکمیت کشور به فرمولی برای تعامل با خارج نرسد، چه بر سر ما خواهد آمد؟
مسیری که هیچوقت هموار نشد
اقتصاد ایران در ۱۰ سال اخیر مسیر ناگواری را پیموده است. با توجه به گستره تحریمهای بینالمللی، کشور تقریبا از دسترسی به هرگونه تعاملی حتی در سطح منطقهای بازمانده است. از سمتی دیگر نمیتوان به خوبی همگام با روندهای بینالمللی در تحولات صنعتی حرکت کرد. قدرت خرید خانوار ایرانی در سالهای اخیر کاهش شدید نشان میدهد که حتی به بررسی آماری برای آشکار شدن احتیاج ندارد. آمارها حاکی از رشد نکردن اقتصاد ایران برای یک دهه است و همه اینها بر وجود یک بحران اقتصادی دلالت دارد.
از سمتی دیگر، با توجه به سطوح درآمدی مردم و بنگاهها، میتوان پیشبینی کرد که آنها در تامین استهلاک ماشینآلات و وسایل خود دچار مشکلات عدیده هستند. این بدین معنی است که در صورت خرابی یکی از وسایل خانه خود، شاید نتوانید آن را با یک کالای هم سطح جایگزین و این امر منجر به کاهش رفاه شما خواهد شد.
بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است؟
اولین نکته بدیهی که به ذهن متبادر میشود بازگرداندن رشد اقتصادی مناسب برای خلق ثروت بیشتر است. مطالعات و تجربههای اقتصادی به ما نشان میدهد که از ستونهای اصلی برای چنین امری، داشتن روابط خارجی مستحکم، واقعگرایانه و مناسب با جهان خارج است. سیاستی که در آن ضمن حفظ استقلال و اقتدار کشور، بازیگران ایرانی با همتایان خارجی خود در بازیهای دو سر برد شرکت میکنند.چنین سیاستی ضمن جذب سرمایهگذاری خارجی و فناوریهای مدرن که به نوسازی صنایع کشور میانجامد، باعث ورود کشور به بازارهای بینالمللی میشود که با توجه به حجم و کیفیت این بازارها، صرفه به مقیاس بهتر و رقابتی کردن صنایع را به دنبال دارد.
همکاریهای بینالمللی موجب تخصیص کار بهتر میشود. تخصیص کار بهتر به معنی از بین رفتن صنایع کمبازده و ناتوان و پا گرفتن صنایعی در کشور است که در آن مزیت نسبی دارد و نتیجهی این امر در وهله نخست، افزایش درآمد و رفاه خانوار ایرانی و در مراحل بعد افزایش درآمد دولت و قدرت خدماتدهی آن به همراه کمرنگتر شدن چهره فقر در میان آحاد مردم است.
همچنین بازرگانی قدرتمند بینالمللی برای مردم ایران کالاهای رنگارنگ و تجارب گوناگون را برای آنان از سراسر جهان است که اثری مضاعف بر کیفیت زندگی ایرانیان دارد و اینها شاید بخشی از نتایجی باشد که همکاری قاعدهمند و اصولی با جهان خارج برای ایران در بر دارد.
سرنوشت تولید بدون برجام
اما در صورتی که ایران نتواند در این میدان به خوبی عمل کند، تقریبا هیچ کدام از موارد بالا رخ نخواهد داد. در عوض، شاهد کشوری خواهیم بود که به صورت جزیرهای در عرصه بینالملل عمل میکند. نتیجه این امر، تعطیلی و یا کاهش تدریجی ولی مستمر صنایع در کشور خواهد بود و از سمت دیگر با توجه به تغییرات چهره تولید در عرصه بینالملل، ما شاید شاهد نقطهای باشیم که ایران دیگر نتواند به کشورهای دیگر از منظر سطح تولید اقتصادی برسد.
بیکاری در کشور رشد بیشتری پیدا کرده و کاهش مستمر دستمزدها منجر به نابودی کامل طبقه متوسط و ایجاد یک جامعه دوقطبی میشود که در یک سر طیف، طبقهای کوچک و ثروتمند و در سمتی دیگر، انبوهی از فقیران را دارد که در تامین نیازهای اولیه خود دچار بحران هستند. در این شرایط کشور دچار خروج سرمایه میشود که خود عاملی مضاعف برای تشدید بحران اقتصادی و اجتماعی در کشور میشود.
ارتباط معیشت مردم و مذاکرات برجامی
به دنبال پا گرفتن فقر و بیکاری، مردم از خرجهای ضروری چون آموزش بازمیمانند و حاصل آن کشیده شدن به درون تله فقر است که دلالت بر چسبندگی فقر و دشواری زدودن آن دارد و وارد شدن آسیبهای اجتماعی بیشتر، موجبات بحرانهای بیشتر را برای مردم ایران فراهم میآورد. از سمت دیگر، بحرانهای زیست محیطی ایران با توجه به ماهیت آنها نیازمند همکاریهای بینالمللی هستند.عدم وجود چنین تعاملاتی موجب تشدید آن میشود که نتیجهای جز کاهش بیشتر رفاه ایرانیان در پی ندارد و تمامی اینها کشور را بر لبه پرتگاهی قرار میدهد که افتادن در آن، چیزی جز تشدید فقر در پی ندارد.
صندوقها و بانکها
در حال حاضر، بانکها و صندوقهای بازنشستگی در ایران از مشکلات عدیدهای رنج میبرند. از سمتی، بانکها در ترازنامهی خود دچار مشکل بوده و داراییهایی دارند که نقدشوندگی آنها پایین است. این امر باعث کاهش قدرت وامدهی آنها و در نتیجه آسیب دیدن خانوارها و بنگاههای کوچک در ایران میشود. البته باید در نظر داشت که این بنگاهها با توجه به ساختار اقتصاد ایران از ستونهای اصلی اشتغال در کشور هستند.
همچنین صندوقهای بازنشستگی به خاطر مدیریت نادرست تقریبا از منابع مالی خالی شده و پیر شدن جمعیت کشور باعث کاهش بیشتر جریانهای ورودی درآمدی به آنها میشود. این به معنی ورشکستگی آنان و نکول از وظایف طبیعیشان است.
گشایش اقتصادی چقدر ممکن است؟
تمامی موارد ذکر شده دلالت بر اهمیت راهبردی برای دستیابی به یک وضعیت برد-برد با جهان خارج دارند. یکی از ارکان مهم این وضعیت دستیابی به تعادلی با اقتصادی بزرگ به نام امریکا است که با حجمی بیش از ۴۰ برابر اقتصاد ایران، وزنهای مهم در عرصه بینالملل محسوب میشود که حتی بر تعاملات ایران در سازمان همکاریهای شانگهای موثر خواهد بود. خلاصه اینکه؛ بدون یک برجام خوب، گشایش اقتصادی ممکن نخواهد بود.
بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است؟
بسیاری از اقتصاددانان اعتقاد دارند رابطه بین مذاکرات برجامی و مسئله رشد اقتصادی در ایران ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارد.
عرفان شاهمحمدی/به گزارش تجارتنیوز، برجام واژهای آشنا به گوش تمامی ایران که تقریبا یک دهه است در گوش همگان گفته شده است. واژهای که قرار بود اسم رمز شروع ساخت دوباره کشور و بازگرداندن آن به مسیری باشد که در دهه ۸۰ شمسی میپیمود و آنهم رشد اقتصادی پررنگی بود که در سفرهها و خانههای ایرانیان حس میشد.
اما اکنون آن چه به نظر میآید، شرایط ابهامآلودی است که در برابر دیدگان ایرانیان دارد که جنسی از عدم قطعیت سنگین دارد و دشواری آن بر تمامی شانههای مردم ایران حس میشود. سئوال این جا است که اگر حاکمیت کشور به فرمولی برای تعامل با خارج نرسد، چه بر سر ما خواهد آمد؟
مسیری که رابطه حجم معاملات و نقدشوندگی یک سهم هیچوقت هموار نشد
اقتصاد ایران در ۱۰ سال اخیر مسیر ناگواری را پیموده است. با توجه به گستره تحریمهای بینالمللی، کشور تقریبا از دسترسی به هرگونه تعاملی حتی در سطح منطقهای بازمانده است. از سمتی دیگر نمیتوان به خوبی همگام با روندهای بینالمللی در تحولات صنعتی حرکت کرد. قدرت خرید خانوار ایرانی در سالهای اخیر کاهش شدید نشان میدهد که حتی به بررسی آماری برای آشکار شدن احتیاج ندارد. آمارها حاکی از رشد نکردن اقتصاد ایران برای یک دهه است و همه اینها بر وجود یک بحران اقتصادی دلالت دارد.
از سمتی دیگر، با توجه به سطوح درآمدی مردم و بنگاهها، میتوان پیشبینی کرد که آنها در تامین استهلاک ماشینآلات و وسایل خود دچار مشکلات عدیده هستند. این بدین معنی است که در صورت خرابی یکی از وسایل خانه خود، شاید نتوانید آن را با یک کالای هم سطح جایگزین و این امر منجر به کاهش رفاه شما خواهد شد.
بدون برجام رشد اقتصادی ممکن است؟
اولین نکته بدیهی که به ذهن متبادر میشود بازگرداندن رشد اقتصادی مناسب برای خلق ثروت بیشتر است. مطالعات و تجربههای اقتصادی به ما نشان میدهد که از ستونهای اصلی برای چنین امری، داشتن روابط خارجی مستحکم، واقعگرایانه و مناسب با جهان خارج است. سیاستی که در آن ضمن حفظ استقلال و اقتدار کشور، بازیگران ایرانی با همتایان خارجی خود در بازیهای دو سر برد شرکت میکنند.
چنین سیاستی ضمن جذب سرمایهگذاری خارجی و فناوریهای مدرن که به نوسازی صنایع کشور میانجامد، باعث ورود کشور به بازارهای بینالمللی میشود که با توجه رابطه حجم معاملات و نقدشوندگی یک سهم به حجم و کیفیت این بازارها، صرفه به مقیاس بهتر و رقابتی کردن صنایع را به دنبال دارد.
همکاریهای بینالمللی موجب تخصیص کار بهتر میشود. تخصیص کار بهتر به معنی از بین رفتن صنایع کمبازده و ناتوان و پا گرفتن صنایعی در کشور است که در آن مزیت نسبی دارد و نتیجهی این امر در وهله نخست، افزایش درآمد و رفاه خانوار ایرانی و در مراحل بعد افزایش درآمد دولت و قدرت خدماتدهی آن به همراه کمرنگتر شدن چهره فقر در میان آحاد مردم است.
همچنین بازرگانی قدرتمند بینالمللی برای مردم ایران کالاهای رنگارنگ و تجارب گوناگون را برای آنان از سراسر جهان است که اثری مضاعف بر کیفیت زندگی ایرانیان دارد و اینها شاید بخشی از نتایجی باشد که همکاری قاعدهمند و اصولی با جهان خارج برای ایران در بر دارد.
سرنوشت تولید بدون برجام
اما در صورتی که ایران نتواند در این میدان به خوبی عمل کند، تقریبا هیچ کدام از موارد بالا رخ نخواهد داد. در عوض، شاهد کشوری خواهیم بود که به صورت جزیرهای در عرصه بینالملل عمل میکند. نتیجه این امر، تعطیلی و یا کاهش تدریجی ولی مستمر صنایع در کشور خواهد بود و از سمت دیگر با توجه به تغییرات چهره تولید در عرصه بینالملل، ما شاید شاهد نقطهای باشیم که ایران دیگر نتواند به کشورهای دیگر از منظر سطح تولید اقتصادی برسد.
بیکاری در کشور رشد بیشتری پیدا کرده و کاهش مستمر دستمزدها منجر به نابودی کامل طبقه متوسط و ایجاد یک جامعه دوقطبی میشود که در یک سر طیف، طبقهای کوچک و ثروتمند و در سمتی دیگر، انبوهی از فقیران را دارد که در تامین نیازهای اولیه خود دچار بحران هستند. در این شرایط کشور دچار خروج سرمایه میشود که خود عاملی مضاعف برای تشدید بحران اقتصادی و اجتماعی در کشور میشود.
ارتباط معیشت مردم و مذاکرات برجامی
به دنبال پا گرفتن فقر و بیکاری، مردم از خرجهای ضروری چون آموزش بازمیمانند و حاصل آن کشیده شدن به درون تله فقر است که دلالت بر چسبندگی فقر و دشواری زدودن آن دارد و وارد شدن آسیبهای اجتماعی بیشتر، موجبات بحرانهای بیشتر را برای مردم ایران فراهم میآورد. از سمت دیگر، بحرانهای زیست محیطی ایران با توجه به ماهیت آنها نیازمند همکاریهای بینالمللی هستند.
عدم وجود چنین تعاملاتی موجب تشدید آن میشود که نتیجهای جز کاهش بیشتر رفاه ایرانیان در پی ندارد و تمامی اینها کشور را بر لبه پرتگاهی قرار میدهد که افتادن در آن، چیزی جز تشدید فقر در پی ندارد.
صندوقها و بانکها
در حال حاضر، بانکها و صندوقهای بازنشستگی در ایران از مشکلات عدیدهای رنج میبرند. از سمتی، بانکها در ترازنامهی خود دچار مشکل بوده و داراییهایی دارند که نقدشوندگی آنها پایین است. این امر باعث کاهش قدرت وامدهی آنها و در نتیجه آسیب دیدن خانوارها و بنگاههای کوچک در ایران میشود. البته باید در نظر داشت که این بنگاهها با توجه به ساختار اقتصاد ایران از ستونهای اصلی اشتغال در کشور هستند.
همچنین صندوقهای بازنشستگی به خاطر مدیریت نادرست تقریبا از منابع مالی خالی شده و پیر شدن جمعیت کشور باعث کاهش بیشتر جریانهای ورودی درآمدی به آنها میشود. این به معنی ورشکستگی آنان و نکول از وظایف طبیعیشان است.
گشایش اقتصادی چقدر ممکن است؟
تمامی موارد ذکر شده دلالت بر اهمیت راهبردی برای دستیابی به یک وضعیت برد-برد با جهان خارج دارند. یکی از ارکان مهم این وضعیت دستیابی به تعادلی با اقتصادی بزرگ به نام امریکا است که با حجمی بیش از ۴۰ برابر اقتصاد ایران، وزنهای مهم در عرصه بینالملل محسوب میشود که حتی بر تعاملات ایران در سازمان همکاریهای شانگهای موثر خواهد بود. خلاصه اینکه؛ بدون یک برجام خوب، گشایش اقتصادی ممکن نخواهد بود.
دیدگاه شما