تریگر چیست چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
تریگر در اصل ماشه ای است که در تحلیل تکنیکال، به ما کمک می کند تا زمان دقیق خرید و فروش سهام را تعیین نماییم. با این روش می توانیم در زمان مناسب اقدام به خرید یا فروش سهام خود در بازار معاملات نماییم. تا از بروز ضرر و زیان پیشگیری کنیم.
یکی از موضوعات مهمی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد، تریگر است. Trigger را باید ماشه معنی نماییم، که در اصل موقعیتی را بیان می کند، که معامله گران منتظر فرصت مناسبی هستند تا سهم مورد نظر خود را برای خرید یا فروش بیابند.
در اصل تریگر نوعی ماشه زمانی است که سیگنالی برای انجام معامله دریافت می کنید. تصور بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود کنید شما قبلاً تمامی تنظیمات را برای معامله انجام داده اید و اکنون برای ورود به بازار فقط به نشانه نیاز دارید. در حالت ایده آل استفاده از این ماشه، شما قادر خواهید بود استراتژی و منطقه خرید یا فروش را مشخص کنید.
تا زمانی که بازار وارد منطقه مناسب برای خرید یا فروش سهام گردید، اقدام به انجام معامله نمایید. موضوعات بسیاری هستند که یادگیری و توجه به آنها در بازار بورس، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار می باشند. اما اگر قصد دارید از تحلیل های مختلف برای ورود به بازار بورس و موفقیت در این بازار استفاده کنید، لازم است اصطلاحات مهم همچون تریگر و … را در این زمینه بشناسید.
معامله گران تازه وارد به بازار بورس، اغلب ماشه را با تنظیم اشتباه می گیرند و اغلب سعی می کنند استراتژی مبتنی بر ماشه را ایجاد کنند. از این رو این روند ها را در پیش می گیرند:
- جهت را مشخص می کنند
- استراتژی را تنظیم می کنند
- از تریگر استفاده می کنند
نحوه شناسایی و راه اندازی تریگر
معامله گران بسیاری وجود دارند که از سیستم های مختلف و تحلیل های خاص برای موفقیت در بازار بورس استفاده می کنند. افراد موفق در سرمایه گذاری این بازار، افرادی هستند که از تحلیل های مناسب استفاده می کنند. مثلا در زمان خرید سهام، اگر معامله گری بخواهد مناسب ترین زمان را برای خرید سهام انتخاب کند، می تواند از تریگر کمک بسیار زیادی بگیرد.
البته لازم به ذکر است که تنها روش مناسب برای یافتن زمان مناسب جهت خرید یا فروش سهام به شمار نمی رود، از این رو نباید تنها به آن تکیه نموده و آن را معیار اصلی به شمار آورد. اما می توان از این مفهوم در زمینه های مختلف تحلیل تکنیکال استفاده نمود.
تریگر می تواند مفهومی از هر چیزی باشد. افرادی که قصد دارند بر روی محرک های فنی تمرکز نمایند، بهترین روش استفاده از این ابزار در تحلیل تکنیکال است. علاوه بر آن این روش مناسب، میتواند دلیلی باشد برای ورود بسیاری از بازرگانان به بازار معامله و سرمایه گذاری.
برای این که بتوانید تریگر را به صورت فنی راه اندازی نموده و نیاز به شاخص های اولیه یا ثانویه خواهید داشت. تنها در چنین حالتی می توانید ماشه را به دست آورید. برای این که بتوانید بهترین نتیجه را با استفاده از ماشه در تحلیل تکنیکال به دست آورید، توصیه می کنیم از یک نشانگر اصلی به عنوان محرک اصلی و یک نشانگر ثانویه به عنوان تایید کننده استفاده نمایید.
محرک شاخص اولیه
اگر به دنبال خرید سهام در بازار هستید و قیمت وارد منطقه خرید شما شده است، به دنبال یک شمعدانی صعودی باشید. البته این منطقه می تواند یک شمعدان صعودی یا نزولی باشد.
مثلا در نمودار بالا، تصمیم بر این است که AUD / USD کوتاه شود. در چنین حالتی یک منطقه فروش مشخص ایجاد می شود (اگر این بازار وارد این منطقه شود، سهام خود را بفروشید!). اکنون ما فقط منتظر دلیلی هستیم که این بازار در منطقه فروش قرار گیرد.
مسلما ما نمی توانیم کاری انجام دهیم که بازار در چنین منطقه ای قرار گیرد. از این رو برای ان که اقدام به فروش سهام به صورت کورکورانه نکنیم، نیاز به تریگر خواهیم داشت. در زمانی که اولین بار که بازار وارد منطقه فروش می شود، ما با یک شمع رد رو به رو می شویم. در حالی که این یک ستاره تیراندازی کامل نیست.
فتیله بلند نشان می دهد که فروشندگان بسیار زیادی در این منطقه وجود دارند. پس این زمان برای آغاز فروش سهام مناسب نخواهد بود. در ادامه یک کندل بلند نزولی را مشاهده می کنیم. این یک شکل گیری شمعدان معکوس است. هنگامی که این شمع بسته و روند نزولی تایید گردید، شما به حالت تریگر دست یافته اید. پس تا پیش از بسته شدن شمع، می توانید اقدام به فروش سهام خود نمایید.
شکست خط روند در تریگر
شکست خط روند در تریگر در واقع یک نشانه مهمی می باشد، که بیان می کند یک روند در حال اتمام است و روند دیگری آغاز می شود. این تئوری به تئوری موج الیوت نیز شهرت دارد. در اصل چنین حالتی زمانی در تحلیل تکنیکال مشاهده می شود، که بازار در خط مستقیم حرکت نکند. بلکه به صورت موج دار حرکت نماید. در صورتی که به فکر فروش سهام بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود خود هستید و به دنبال زمان مناسب می گردید، باید به این نکته توجه داشته باشید، شکست خط روند، کمی روند صعودی نیز داشته باشد.
با بررسی خط روند از طریق تریگر در تحلیل تکنیکال، می توانید به راحتی روند صعودی سهام را شناسایی کنید. پس از آن باید منتظر بمانیم تا این روند شکسته و ما به پایان روند صعودی سیگنال برسیم.
برای شکست خط روند، شما به یک شکست تکانشی احتیاج دارید. چیزی که به شما می گوید این روند به پایان رسیده است و بازار آماده است تا به مسیر خود ادامه دهد. اگر به نمودار تریگر بالا توجه نمایید، می بینید که خط روند با یک شمع شکسته شده است که درست در پایین بسته شده است.
در چنین زمانی فروشندگان بازار بسیار زیاد هستند. پس از آن نیز شاهد خطی شدن سیگنال هستید، که این نشان می دهد بازار در روند خرید و فروش سهام خوبی قرار دارد. پس باید بگوییم در این نمودار هر دو سیگنال مذکور نشانه خوبی هستند. شما می توانید در این دو نوع سیگنال، هر زمان که بخواهید اقدام به فروش سهام خود نمایید. یا در اواخر شکست تکانشی یا ان که منتظر آزمایش مجدد بمانید، و در پایان شمع مجدد اقدام کنید.
- مزیت فروش مجدد این است که به عنوان نوعی تأیید اضافی عمل می کند. در حالی که اگر فروش اولیه را انجام دهید، گاهی اوقات می توانید وقفه های جعلی را مشاهده کنید. مثلا در جایی که بازار متوقف می شود یا حالت معکوس می یابد.
- مزیت فروش وقفه اولیه این است که گاهی اوقات اگر یک حرکت سریع باشد، هیچ امتحان مجدد وجود نخواهد داشت. پس معامله گرانی که منتظر تأیید اضافی کمی هستند به راحتی می توانند از دیگران عقب بیفتند.
متاسفانه برای انتخاب یکی از این روش های تریگر در تحلیل تکنیکال، پاسخ صحیحی وجود ندارد. این مسئله کاملا بر عهده معامله گر خواهد بود.می توانید با بررسی یکی از جزئیات، در موقعیت فروش قرار گیرید، یا این که آن را از دست دهید.
پشتیبانی یا شکست مقاومت با استفاده از تریگر
یکی دیگر از مواردی که با استفاده از تریگر می توانید در تحلیل تکنیکال به بررسی موقعیت خرید و فروش سهام بپردازید، منطقه شکست مقاومت یا پشتیبانی است. این تئوری در تریگر تحلیل تکنیکال، تقریبا مشابه شکست خط روند است.
اگر یک خط حمایت شکسته شود، آن خط مقاومت پیدا می کند و انتظار خواهیم داشت بازار به سطح حمایت بعدی سقوط کند. برای اینکه سطح حمایت و مقاومت قبل از ورود به بازار شکسته شود، باید منتظر یک شکست تکانشی باشیم.
به نمودار بالا توجه کنید، یک خط پشتیبانی وجود دارد که نشان داده شده است. یک شکست تکانشی وجود دارد، که به موجب آن کندل شمع با بیش از نیمی از بدن خود بیش از خط حمایت قرار دارد و نزدیک به پایین بسته شده است. سپس یک آزمایش مجدد انجام می شود که سطح پشتیبانی اکنون به سطح مقاومت تبدیل شده است.
در این حالت از تریگر دو گزینه برای فروش وجود دارد (مشابه شکست خط روند). شما می توانید در وقت استراحت اولیه یا در آزمون مجدد بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود اقدام به فروش سهام خود نمایید. این شما هستید که انتخاب می کنید در کدام یک از زمان ها سهام خود را بفروشید. اما هر دو دارای مزایا و معایب هستند.
مطالب مرتبط:
دریافت محرک های الگوی قیمت با تریگر
یکی دیگر از راه های ورود به بازار، استفاده از الگوی قیمت در بازه های زمانی کوتاه است. که تریگر آن را به شما تحویل می دهد. این در واقع شبیه سازندهای شمعدان است. ایده این است که شما منتظر ورود بازار به منطقه خرید یا فروش خود باشید، پس از ورود به بازار، باید شکل الگوی قیمت را در جهتی که انتظار دارید بازار را ببینید، مشاهده کنید.
هنگامی که بازار وارد منطقه خرید یا فروش مورد نظر شما شد، می توانید در یک بازه زمانی پایین تر قرار بگیرید و منتظر الگوی قیمت باشید. برای ورود به بازار طبق الگوی تریگر، می توانید از الگوی قیمت استفاده کنید (که به طور معمول شکسته شدن یک خط روند یا خط حمایت و مقاومت است).
محرک های شاخص ثانویه
توصیه می شود که تنها با سیگنال شاخص های ثانویه وارد بازار نشوید. باید از این موارد به عنوان تأیید تریگر اصلی استفاده شود. یک شاخص ثانویه شاخصی است که مستقیماً با عملکرد قیمت ارتباط ندارد بلکه آنها مشتقات قیمت هستند.
شاخص های ثانویه بیشتر از شاخص های اصلی هستند. که در نمونه های مختلفی همچون MACD، میانگین متحرک و … مشخص است. هر نشانگر ثانویه، سیگنال خرید یا فروش خاص خود را دارد. که می تواند برای تایید تریگر مورد استفاده قرار گیرد. پس با بررسی هر یک از این موارد می توانید به راحتی از طریق تریگر بر روی تحلیل تکنیکال، زمان مناسب برای خرید و فروش سهام را مشخص نمایید.
پیش بینی بورس فردا ۱۰ مهر | بورس تا کجا نزولی خواهد بود؟
اوضاع این روزهای بازار سرمایه طبق معمول چندان مساعد نیست و امروز شنبه ۹ مهر بورس باز هم قرمزپوش بود. در گفتگو با هابیل خاوری کارشناس بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود بازار سرمایه به بررسی موارد مختلف و تاثیر آنها بر بازار سرمایه پرداخته ایم و در نهایت بورس فردا نیز پیش بینی شده است.
به گزارش نبض بورس، نویسنده: هابیل خاوری کارشناس بازار سرمایه | در شریطی وارد نیمه دوم سال ۱۴۰۱ میشویم که همچنان شاهد این موضوع هستیم که هر روز شرایط پر ابهام و پیچیدهتر از گذشته میشود و خروج پول حقیقیها از بازار سرمایه به خوبی گویای این موضوع است. با نگاه اجمالی به اطلاعات سطحی بازار مشاهده کنیم که تا حدودی حقیقیها با توجه به تمامی اخبار مثبت و منفی که در این مدت به بازار مخابره شده است به بازار روی خوش نشان نمیدهند به طوریکه از خرداد ماه امسال تا به امروز تنها شاهد ۲ روز معاملاتی بوده ایم که با ورود پول همراه بوده است.
همه چیز را به برجام گره نزنیم!
صحبتم را در این برهه حساس که بازار سرمایه به بازاری کاملا شکنندهای تبدیل شده است و با کوچکترین تغییرات دچارات نوسانات شدید میشود را این گونه شروع میکنم که همه چیز را به برجام گره نزنید.
بازاری که تمامی فعالین قدیمی و جدید خود را طی ۲ سال اخیر کلافه کرده است و این روزها دلایل زیادی را در محافل تحلیلی مختلف برای رشد و ریزش آن مورد بررسی قرار میدهند، اما از نظر بنده، مشکل فعلی بازار سرمایه نه توافق است و نه عدم توافق بلکه مشکل عدم وجود نقدینگی و اقبال عمومی سرمایه در بازار در نتیجه سرازیر شدن نقدینگی در ۲ سال اخیر به سمت صندوقهای درآمد ثابت و حتی ایجاد و پذیره نویسی صندوقهای جدید در نتیجه فشار و اجبار به مدیران شرکتها و صندوقها در راستای خرید اوراق دولتی است.
کمی کلاهمان را بالاتر بگذاریم همه چیز را می بینیم، این همه صندوق درآمدثابت نوع و اول و نوع دوم که حتی الزام به خرید سهام هم ندارند برای چه پذیره نویسی میشوند؟ تا زمانی که بانک مرکزی و سازمان بورس ما وابسته به دولت و تصمیمات دولتی باشند و استقلال رسمی نداشته باشد در تصمیم گیری اوضاع همین گونه خواهد بود.
نیمه دوم سال ۱۴۰۱ بازار تخصصی تر می شود
قبلا هم عنوان کرده ام که سال ۱۴۰۱ سالی است که هر چقدر در آن جلوتر برویم بازار تخصصیتر و فضای سرمایه گذاری سختتر و تیرهتر خواهد شد (با توجه به سیاستهای داخلی و خارجی و ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک که بر بازار تحمیل میشود)، در کل ۶ ماهه دوم سال ۱۴۰۱ را باید در جهت سرمایه گذاری هوش یارتر از ۶ ماهه نخست بود، چرا که سیر تحولات سیاسی، امنیتی و مالی در منطقه بسیار بالاست، ولی از طرفی با چاشنی تحلیل پذیرتر شدن، با توجه به تمامی پارامترهای مثبتی که اکثر فعالین برای بازار به صورت روزانه مطرح بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود میکنند و از ارزنده بودن بازار هر روز مینویسند، ولی دریغ از یک روز مثبت شدن بازار! مشکل از کجاست؟ مشکل از بازار است یا از تحلیلهای ارائه شده؟ شرایط بازار بر کسی پوشیده نیست و هر روز شاهد منفیتر شدن بازار و ایجاد واگرایی بین ارزندگی سهام شرکتها و قیمت روی تابلوی معاملات آنها هستیم، این شکاف ایجاد شده را باید در کجا جستجو کنیم؟ با چه ضریبی باید موارد تاثیرگذار را طبقه بندی کنیم؟ آیا باید در تصمیمات اقتصادی دولت و سیاست انقباضی بانک مرکزی تحقیق و جستجو کنیم؟ منظور از این ارزندگی چیست؟ صرفا در فایل اکسل تحلیلگران بنیادی قابل بررسی است؟ یا فقط از روی یک نمودار تکنیکالی؟ سوال مهمتر اینست که آیا در برهه فعلی ارزندگی که فعالین بازار از آن صحبت میکنند شامل تمام نمادهای بازار میشود؟ از نظر بنده در حال حاضر فقط میتوان گفت بخش قابل توجهی از بازار دارای ریسک به ریوارد منطقی است و نه اینکه بگوییم ارزنده است، در بحث داراییهای ریسکی قیمتها میتوانند ماه ها و یا حتی سالها زیر ارزش خود و یا حتی فراتر از ارزش معامله شوند، پس زیر ارزش بودن لزوما به معنای اتمام ریزش و یا صعودی شدن قیمتها نیست. تعریف ارزندگی نمادها این نیست که، چون در سبد سهام ما قرار گرفته است میبایست رشد کنند بلکه بدین معناست که قیمت مناسب برای خرید و بازدهی مناسب در زمانی کوتاهتر از زمان کلیت بازار، میتوانم فقط بگویم که باورها اطلاعات ورودی به سیستم ذهنی را شدیدا کنترل میکنند تا تنها اطلاعاتی که با باورها سازگارند اجازه ورود داشته باشند. پس لذا بهتر است جستجو کنیم که ارزندگی بازار از چه جهتی است و ما با چه رویکردی بازار را ارزنده میدانیم؟ به صراحت عنوان میکنم که اکثر افزایش فروشهایی که در گزارشهای ۶ ماهه شرکتها رخ داده است ناشی از افزایش نرخها و تورم بود و نه افزایش تولید شرکت ها؟!
سهام دلاری و غیردلاری و برجامی و غیربرجامی فیک است
در خصوص صحبتهایی که در مورد سهام دلاری و غیر دلاری میشود به جرات این مساله را بارها رد کرده ام، استفاده از واژه سهام دلاری و غیر دلاری یک واژه فیک است و نمیدانم از کجا وارد ادبیات فعالین بازار سرمایه شده است و همچنین واژه سهام برجامی و غیر برجامی را فیک میدانم، برجام مسئلهای بسیار پیچیده است و به راحتی نمیتوان با یک نقاشی و نگاه به نمودار تکنیکالی کورلیشن برجام با بورس را بدست آورد و بازار را دسته بندی کرد به سهام برجامی و غیر برجامی در این خصوص یک مثال ساده میزنم، کافیست یک بررسی ساده روی شاخص گروه خودرویی انجام شود تا به اشتباه بودن این ادبیات فیک پی برد (برای رد یک فرضیه کافیست تنها یک مثال نقض برای آن عنوان نمود):
نمودار مربوط به شاخص گروه خودرویی را نگاهی بیندازید، در برجام قبلی زمانی که پیش نویس برجام امضا شد شاخص گروه خودرویی ۲۶ درصد دچار ریزشی شد، زمانی که خود برجام امضا شد و توافق اعلام شد شاخص گروه خودرویی ۳۰ درصد دچار ریزش شد، زمانی که برجام به سازمان ملل رفت و تصویب شد و ایران از بند ۷ سازمان ملل خارج شد و در واقع برجام وارد فاز اجرایی شد مجدد شاهد یک ریزش ۲۰ درصدی در شاخص گروه خودرویی بوده ایم، اما چرا گروه خودرویی بعد از این اخبار مثبت ریزش کرد؟ چرا در زمان عدم توافق صعودی بود بازار؟ تا به این سوالات پاسخ علمی ندهیم نمیتوانیم رابطه برجام با شرکتهای بورسی را به راحتی در مدلهای آماری لحاظ کنیم، وقتی از یک رابطه صحبت میکنیم نباید هیچ مثال نقضی برای آن وجود داشته باشد، اما به کرات مثال نقص برای ادبیات فیک سهام برجامی و غیر برجامی وجود دارد، رشد گروه خودرویی به دلایل مختلفی بود که یکی از آنها هجوم سرمایههای سرگردان، بعد از چندین سال به سود آوری رسیدن برخی شرکتهای خودرویی، همکاریهای بین المللی و داخلی و کاهش بهای تمام شده و . بود.
از طرفی در خصوص نرخ دلار و ارتباط آن با بازار باید عرض کنم در بازار آزاد در روند صعودی نرخ دلار ارتباط مستقیمی با معیشت و کاهش قدرت خرید اقشار مختلف جامعه دارد، اما در روند نزولی افزایش قدرت خریدار را در پی نخواهد داشت این موضوع تحت عنوان تثبیت قیمتها در سیکلهای تورمی مورد بررسی قرار میگیرد که نکته بسیار مهمی است که برای درک بهتر این موضوع بهتر است به منحنی AD-AS در مدلهای اقتصاد کلان نگاهی انداخت تا این موضوع درک شود. توضیحات این نمودار با یک سرچ ساده همه چیز را مشخص میکند.
در واقع نداشتن دانش و تخصص و علمی برخورد نکردن با بازار سرمایه نتیجهای بهتر از حال و روز فعلی به بار نخواهد آورد و پذیرش هر نوع تحلیل در خصوص ارزندگی و یا ارزنده نبودن هر بازار و سهمی چیزی جز زیان بیشتر نصیب سهامداران نخواهد کرد؛ و ضمنا بر شمردن هر رویداد برای عدم رشد و یا ریزش بیشتر بازار حتی اگر آن عوامل هیچ گونه تاثیری در روند بازار سرمایه نداشته باشند میبایست از دیدگاه علمی و با بررسی مدلهای علمی باشد نه صرفا یک نگاه ساده به یک نمودار. بنظر بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود من فضای مجازی امروزه نقش معکوسی را در روشن نمودن فضای تحلیل به نفع عدهای خاص رقم زده است.
هدف جریانات رسانه ای کمک به سهامدار خرد یا بازار سرمایه نیست
در چند ماه اخیر که شاهد نامهها و پوسترهای متعددی از سوی فعالین بازار در مورد مطالب مختلف بودیم تنها یک چیز را میتوان عنوان نمود و آن هم این است که این جریانات رسانهای اهدافی دارند که قطعا هدف آنها کمک به سهامدار خرد یا بهبود بازار سرمایه نبود. بازار سرمایه به دلایل متعدد داخلی و خارجی و حتی درون سازمانی زمین گیر شده است، افزایش و یا کاهش چند صدم درصدی نرخ بهره بین بانکی را به منفیهای چند هزار واحدی شاخص کل ربط دادن تحلیل اشتباهی است؛ و همچنین از نظر بنده حتی محاسبه اثر عرضه خودرو در بورس کالا بر قیمت سهام شرکتهای خودرویی مصداق بازر مسئله پیدا کردن پرتقال فروش است، پس لذا صحبتها و تحلیلهایی که درخصوص مولفههای تاثیر گذار مختلف بر شاخص کل و کلیت بازار سرمایه ارائه میشوند لازم است ابتدا از فیلترهای علمی و مدلهای اقتصادی و مالی رد شوند و سپس به رشته تحریر درآیند.
مبحث مدیریت سرمایه، چینش سبد سهام و مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است که این روزها زیاد به آن توجهی نمیشود. بهخصوص اینکه بازار پیشرو، در سالهای آتی، بازاری بسیار تخصصیتر خواهد بود و اینکه افراد گمان کنند؛ با بالا رفتن عدد شاخص کل، همه سبدهای سرمایهگذاری به سود خواهند رسید تصوری دور از واقعیت بازار است. بهعلاوه اینکه سود یا زیان سهامدارن خرد ارتباطی مستقیم با تنوع سهمهایی است که در پرتفوی آنها قرار دارد، که این نکته نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
قیمت گذاری دستوری و رابطه آن با بازار سرمایه
اما در خصوص بحث قیمت گذاری دستوری که به صورت متوالی آن را به بازار سرمایه ربط میدهند نیز چند خطی توضیح میدهم، قیمت گذاری دستوری یکی از سادهترین راهکارهای اقتصادی برای جلوگیری از تورم و افزایش بی رویه قیمت هاست که در اقتصاد کلان استراتژیهای خاصی برای آن وجود دارد. در این روش تثبیت دستوری قیمتها یکی از اصلیترین سیاستهای دولتها برای کنترل نرخ تورم و نظارت دقیق بر روی نرخ کالاهای اساسی بوده است از این رو تغییر نرخ اقلام مختلف مستلزم عبور از فیلترهای دولت است که البته این روش نیازمند یک پیش شرط الزامی به عنوان حمایت مالی از محصول، کالا یا قیمت است.
به این صورت که اگر یک نرخ مصوب برای یک کالا تعیین میگردد نهاد تصویب کننده ملزم به حمایت از تولیدکنندگان و تامین خوراک اولیه با یارانههای مورد نظر هست که برای نوع موفق آن میتوان به تصویب نرخ نان اشاره کرد که در طی این سالها با حمایت دولت اجازه ایجاد بازار سیاه در این محصول داده نشده و همواره مصرف کنندگان کمبودی در این کالای اساسی احساس نکرده اند.
اما در این سالها نوع قیمت گذاری دستوری دیگری هم از جنس بدون حمایت در اصناف مختلف ایراد شده که نه تنها موجب کنترل قیمت نشده بلکه متاسفانه بدلیل رعایت نکردن همان شرط اصلی (حمایت) باعث ایجاد تورمهای جبران ناپذیر هم گردیده است.
لازم است به چند مورد از این قیمت گذاریها اشاره بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود کنیم:
۱- قیمت گذاری دستوری در ارز
نرخ ارز ترجیحی از فروردین سال ۱۳۹۷ به ادبیات اقتصاد کشور راه پیدا کرد و در همان زمان بسیاری از فعالان اقتصادی در مورد دخالت دولت در تعیین نرخ دلار هشدار دادند که بدون حمایت دولت نتیجه اش به تورم شدید در نرخ ارز از قیمت ۷۰۰۰۰ ریال به ۳۰۰۰۰۰ ریال انجامید.
۲- قیمت گذاری دستوری خودرو
یکی از کالاهایی که همواره با کنترل شدید دولت در قیمت گذاری دستوری مواجه بوده قیمت خودرو است که در ابتدا توسط شورای رقابت و بعد از آن توسط وزارت صمت صورت گرفت که نتیجه آن اختلاف فاحش نرخ کارخانه با نرخ بازار در این صنعت و تبدیل شدن این کالای مصرفی به سرمایه شد و امروزه شاهد افزایش بی رویه قیمت خودرو در بازار هستیم؛ که پس از این تصمیم نادرست دست به دامان بورس کالا شدند تا شاید مرحمی بر کارهای اشتباه و قیمت گذاری دستوری شود.
با شرح مختصر این دو مثال و اشاره به مطالب قبلی به تاثیر قیمت گذاری دستوری و اثرات آن بر بازار سرمایه هم اشارهای میکنم:
جایی که نمادهای مورد معامله آن با قفل شدن در صفهای فروش یا خرید توسط حقوقیهای درصدی، اجازه نقد شدن به سهامدار خرد داده نشده و عملا بصورت دستوری قیمت نمادها (چه ارزنده با P/E پایین و چه بدون ارزندگی با P/E بالا) اجازه رشد یا نزول قیمتی داده نمیشود اینکه تصمیم گیرندگان به هر دلیلی صلاح بر تثبیت نرخها در این قیمتها باشند بدون حمایت و به زبان ساده، خرید حقوقی ها، نتیجهای سوای از دو مثال ذکر شده در بر نخواهد داشت.
اگر بخواهیم نتیجهای تجربی از قیمت گذاریهای دستوری بدون حمایت بگیریم انتظار داریم این جریان، ایجاد دو دستگی نمادها در بازار سرمایه را رقم بزند چیزی که امروز شاهد آن هستیم، منابع صندوق تثبیت را صرف یک سری نماد خاص میکنند و بقیه بازار را رها میکنند، قرار نیست این وضعیت تا همیشه ادامه پیدا کند، در آیندهای نه چندان دور و با بازگشایی گرههای معاملاتی شاهد رشد قیمتی خارج از تصور در نمادهای ارزشمند و سقوط قیمتی بی اندازه در نمادهای بدون ارزندگی خواهیم بود که همین امر باعث ایجاد هرج مرج و سفته بازی در بازار سرمایه و هزینهی هنگفت برای مدیران بعدی به منظور سر و سامان دادن به اوضاع پیش آمده در بازار شود. در کل بازار را در حال حاضر دچار چند وجهی شدن است، برخی نمادها ۵ درصدی و برخی ۶ درصدی و برخی ۷ درصدی؟ از طرفی در فرابورس تایم معاملات بیشتر است؟ بازاری که ازعمق کمتری برخودار است، نقد شوندگی پایین تری دارد و در برخی نمادهای آن اوضاع شرکتها بسیار نابسامان است آیا دغدغه فقط افزایش نیم ساعته تایم معاملات است؟
پیش بینی بورس فردا
در نهایت اگر بخواهم در خصوص بازار فردا نظر بدهم، بنظرم بازار فردا نیز همانند بازار امروز خواهد بود و چنگی به دل نخواهد زد چرا که در مثبتهای هفته گذشته حجم و ارزش معاملات با مثبت بودن سهمها همخوانی نداشت، ضمنا فروشها در صفوف خرید هفته گذشته از لحاظ روانشناسی بیشتر جنبه تخریبی داشت. پس لذا با توجه به تمام گفته هایم فعلا مسیر را تا حوالی شاخص ۱ میلیون و ۲۷۰ هزار واحد نزولی میبینم.
بیتکوین به دلیل ناکام بودن گاوها در حفظ سطح حمایتی وارد یک روند نزولی شده است
بیتستان: بیتکوین دوباره در یک روند نزولی قرار گرفته است و به نظر میرسد که این افت قیمت همچنان ادامه دار باشد. افت بیت کوین به دلیل ناکام بودن گاوها در حفظ سطح حمایتی شدت بیشتری پیدا کرده است. در ادامه قصد داریم به تحلیل قیمت این ارز دیجیتال بزرگ در هفته پیش رو بپردازیم.
افت بیت کوین به دلیل ناکام بودن گاوها در حفظ سطح حمایتی
بازارهای سهام ایالات متحده در ۲۶ اوت بعد از سخنرانی جروم پاول، رئیس فدرال رزرو که به سیاست پولی خصمانه بانک مرکزی پرداخته و از آن حمایت کرد، افت کردند. به دلیل همبستگی زیادی که بین بازار سهام و بیتکوین ایجاد شده است، بازار ارزهای دیجیتال نیز شاهد فروش شدیدی در این تاریخ بود.
بیتکوین در این ماه حدود ۱۴ درصد کاهش یافته که بدترین عملکرد آن از ماه آگوست سال ۲۰۱۵ است. در آگوست ۲۰۱۵ قیمت این ارز دیجیتال ۱۸/۶۷ درصد کاهش یافته بود. بر اساس دادههای CoinGlass، این عملکرد میتواند خبر بدی برای سرمایهگذاران باشد. در ادامه به تحلیل قیمت این رمزارز خواهیم پرداخت تا ببینیم در هفته پیش رو چه روندی خواهد داشت.
کاهش تقاضا برای خرید بیتکوین
بیتکوین اواسط هفتهی گذشته بازگشت ضعیفی را ثبت کرد که نشان میدهد گاوها برای خرید در سطوح پایین مردد هستند. خریداران بزرگ برای چند روز از سطح حمایتی دفاع میکردند، اما با این وجود نتوانستند قیمت را به بالای سطح میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه (۲۱,۸۰۶ دلار) رسانده و حفظ کنند. همین امر بیان میکند که تقاضا برای خرید در سطوح بالاتر کم است.
خرسها و فروشندگان نیز از این فرصت استفاده کردند و قیمت را در ۲۶ آگوست به زیر کانال صعودی کشاندند. متحرک نمایی ۲۰ روزه در حال کاهش بوده و RSI نزدیک به منطقه فروش بیش از حد نزدیک شده است. همین عوامل نشان میدهند که قدرت فروش خرسها به مراتب بیشتر از قدرت خرید گاوها است.
BTC میتواند به منطقه حمایت قوی بین ۱۸,۹۱۰ تا ۱۸,۶۲۶ دلار سقوط کند. اگر قیمت از این منطقه بازگردد، گاوها سعی خواهند کرد قیمت را به بالای سطح میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (۲۲,۳۴۰ دلار) برسانند. در صورت موفقت آمیز بودن تلاش گاوها میتوان انتظار داشت که این رمزارز به سطح ۲۵,۲۱۱ دلار نیز برسد.
اما اگر قیمت به زیر ۱۸,۶۲۶ دلار برسد، باید احتمال داد که بیتکوین دوباره سطح ۱۷,۶۲۲ دلار را آزمایش کند. خرسها باید قیمت را به زیر این سطح برسانند تا بتوانند، از سرگیری روند نزولی را پایهریزی کنند.
میانگین متحرکهای نزولی در نمودار ۴ ساعته نشان میدهند که خرسها کنترل بیشتری بر بازار دارند؛ اما واگرایی مثبت در شاخص RSI نشان میدهد که فشار فروش در حال کاهش است.
اولین نشانه برای خارج شدن بیتکوین از روند نزولی، صعود آن به سطح میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه است. در صورت عملی شدن این اتفاق، BTC خواهد توانست تا میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه نیز افزایش پیدا کند.
در مقابل، اگر قیمت به زیر ۱۹,۸۰۰ دلار برسد، میزان فروش شتاب بیشتری خواهد گرفت و این رمزارز ممکن است به منطقه ۱۸,۹۱۰ تا ۱۸,۶۲۶ دلار سقوط کند.
برای مشاهده قیمت لحظهای بیتکوین و معامله آن، به لینک زیر مراجعه کنید.
این مطالب مرتبط را هم بخوانید:
این نوشته در تحلیل قیمت بیت کوین، معامله و تحلیل بازار ارسال شده است. این لینک مستقیم به این نوشته است.
اشباع خرید و فروش در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال نقش بسزایی دارند و با استفاده از اندیکاتورها میتوان سیگنالهایی مبنی بر خرید و فروش سهام یا دارایی مورد نظر دریافت کرد. در این مقاله قصد داریم به اشباع خرید و فروش در اندیکاتورها بپردازیم.
با آکادمی بورسی پشوتن همراه باشید.
در ساختار اندیکاتورها انواعی از آنها در محدوده مشخصی نوسان میکنند که وقتی قیمت بیش از حد رو به بالا و یا بیش از حد رو به پایین حرکت کند و در حالت خرید و فروشهای هیجانی قرار بگیرد. اخطارهایی اعم از منطقه هشدار خرید یا فروش صادر میکنند. به این مناطق، مناطق اشباع نیز میگویند که وقتی قیمت به این نواحی میرسد پتانسیل برگشت قیمت زیاد می شود.
وضعیت اشباع خرید (Overbought) چیست؟
وقتی معاملهگران با قیمتی بالاتر از ارزش واقعی اوراق بهادار اقدام به مبادله آنها میکنند، در این صورت به عقیده تحلیلگران اشباع خرید صورت گرفته است. اشباع خرید دورهای از بازار را نشان میدهد که قیمت بدون اصلاح نزولی به حرکات صعودی ادامه داده است. این حرکت صعودی یکسویه و افراطی بوده است و به همین دلیل هر لحظه احتمال بازگشت بازار وجود دارد و حاکی از آن است که بازار در آینده نزدیک قیمتها را تعدیل خواهد کرد.
اشباع خرید به معنای مبادله اوراق بهادار بیش از ارزش واقعی آنها است. بعضی از سرمایهگذاران برای تعیین اینکه در بازار سهام وضعیت اشباع خرید بهوجود آمده است یا خیر، از اصطلاح نسبت قیمت به درآمد P/E استفاده میکنند، درحالی که معاملهگران از شاخصهای فنی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده میکنند.
اصطلاح مقابل اشباع خرید، اشباع فروش است. یعنی مبادله اوراق بهادار کمتر از ارزش واقعی آنها. اصطلاح اشباع خرید به اوراق بهاداری اطلاق میشود که تحت فشار مقاوم روبه بالا قرار دارد و طبق تجزیه تحلیلهای فنی، زمان تغییر حالت و اصلاح آن رسیده است. این روند صعودی ممکن است بهخاطر اخبار مثبت منتشر شده راجع به شرکت پایه، صنعت یا کلا راجع به بازار باشد. فشار خرید باعث تشدید این روند صعودی شده و منجر به صعود ادامهدار غیرمنطقی قیمتها از نظر معاملهگران میشود. هنگامی که چنین اتفاقی رخ میدهد، معاملهگران وضعیت بازار سهام را اشباع خرید دانسته و بسیاری از آنان به برگشت قیمتها امیدوار میشوند.
وضعیت اشباع فروش (Oversold) چیست؟
اشباع فروش اصطلاحی است که بهطور گسترده به اوراق بهاداری اطلاق میشود که به عقیده معاملهگران و تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این اصطلاح بهطور کلی نوسانات کوتاه مدت و نه بلند مدت، در ارزش سهام را نشان میدهد.
سهمهایی که در وضعیت اشباع فروش هستند، به عقیده تحلیلگران زیر قیمت واقعی آنها مبادله میشوند. این امر میتواند نتیجه اخبار ناخوشایند راجع به شرکت مورد نظر، صنعت آن، یا بهطور کلی مرتبط با بازار باشد. در هر صورت، سهام اشباع فروش قربانی واکنش بیش از حد میان سرمایهگذاران واقع شده و عرضه سهام در آن بیش از تقاضا است.
سرمایهگذاران معمولا به اشتباه تصور میکنند که این امر تنها در شرکتهای کوچکتر و کمتر شناخته شده اتفاق میافتد. طبق تحقیقات انجام شده، سهام شرکتهای بزرگ نیز در معرض فروش بیش از حد قرار دارند. اما سریعتر از همتایان کوچکتر خود بازیابی میشوند. در گذشته، شاخص استاندارد برای تعیین ارزش سهام نسبت قیمت به درآمد (P/E) بوده است. تحلیلگران و شرکتها هم از نتایج کلی ثبت شده استفاده کردهاند و هم اینکه از برآورد سودهای بهدست آمده برای تعیین قیمت مناسب یک سهام خاص بهره بردهاند.
چنانچه نسبت P/E یک سهام بسیار پایینتر از نسبت بخش خود یا پایینتر از نسبت شاخص نسبی باشد، تحلیلگران آن را یک فرصت خرید هوشمندانه برای سرمایهگذاری طولانیمدت میدانند. استفاده از تجزیه تحلیلهای فنی این امکان را برای معاملهگران فراهم آورده است تا بتوانند بر روی شاخصهای انواعی از سهام که به نظر آنها کم ارزشگذاری شدهاند در بازهی زمانی کوتاهی تمرکز کنند. معاملهگران این نوع اوراق را اشباع فروش خطاب میکنند.
در تصویر زیر اشباع خرید وفروش در rsiرا مشاهده میکنید.
با کدام اندیکاتور ها میتوان اشباع های خرید و فروش را تشخیص داد:
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI بیانگر قدرت روند میباشد و قدرت حرکت را با این اندیکاتور بررسی میکنیم. کندل صعودی و نزولی را میتوان از RSI دریافت کرد.
اندیکاتور RSI در میان دو سطح ٠ و ١٠٠ در نوسان میباشد و در بین این دو سطح، دو سطح کلیدی ٣٠ و ٧٠ را به ترتیب سطح اشباع فروش و سطح اشباع خرید میدانند.
یعنی زمانی که مقدار RSI از ٣٠ کمتر باشد شاهد فروشهای افراطی در بازار خواهیم بود و امکان کاهش فشار فروش و صعود قیمت وجود خواهد داشت؛ اما زمانی که RSI از سطح ٧٠ بیشتر باشد یعنی زمان انجام خریدهای افراطی در بازار است که ممکن است در این محدوده خریدهای افراطی هر لحظه به پایان برسد و کاهش قیمت را شاهد باشیم.
اندیکاتور استوکاستیک
در این اندیکاتور دو سطح 20 و 80 وجود دارد که بترتیب منطقه اشباع فروش و اشباع خرید نامیده میشود. قیمت بعد از وارد شدن به این مناطق در ناحیه هشدار قرار میگیرد و پس از خارج شدن از آن سیگنال ورود یا خروج میدهد.
اندیکاتور CCI
این اندیکاتور قیمت فعلی را با یک قیمت متوسط در یک بازه زمانی مشخص مقایسه میکند. اندیکاتور CCI بالا و پایین صفر نوسان مینماید و وارد منطقه مثبت یا منفی میشود.
با وجود اینکه بیشتر مقادیر نشانداده شده توسط این اندیکاتور (حدودا 75 درصد مواقع) بین 100- و 100+ است. در 25 درصد از مقادیر نیز خارج از این رنج قرار میگیرد که نشاندهنده قدرت یا ضعف شدید در حرکت قیمت است.
نکات مهم در رابطه با سطوح اشباع خرید و فروش:
برخی از معاملهگران با رسیدن RSI به سطوح اشباع خرید یا فروش سریعاً وارد معامله میشوند و یا معامله قبلی خود را میبندند. بایستی توجه داشت که رفتار بازار در سطوح اشباع خرید/فروش بسته به روند بازار میتواند متفاوت باشد.
اشباع خرید RSI در روند صعودی:
شاید بسیاری از معاملهگران تازهکار از این پدیده تعجب کنند. بازار روند صعودی دارد و RSI وارد محدوده اشباع خرید شده است. اما هنوز RSI از محدوده اشباع خرید پایین نیامده و در حال ثبت اوجهای جدید در محدوده اشباع خرید است.
چرا؟
علت اصلی این موضوع قدرت روند صعودی است که باعث میشود بازار وارد محدوده اشباع خرید شود و با اصلاحهای جزئی دوباره به حرکات صعودی ادامه دهد.
اشباع فروش RSI در روند نزولی:
اگر RSI در روند نزولی وارد محدوده اشباع فروش شود، بسته به اینکه قدرت روند تا چه حد قوی است، RSI میتواند بارها وارد محدوده اشباع فروش شود و حتی کفهای جدیدی در این محدوده ثبت کند. یعنی بازگشتی از محدوده اشباع فروش روی ندهد.
اشباع خرید و فروش RSI در روند خنثی:
بهترین زمان برای استفاده از سطوح اشباع خرید/ فروش RSI در روندهای خنثی است. روند خنثی نشانگر این موضوع است که قدرت خریداران و فروشندگان به یک اندازه است و معاملهگران هنوز تصمیم قطعی در رابطه با آینده بازار نگرفتهاند. به همین دلیل بازار در دامنه محدودی نوسان میکند. در چنین شرایطی میتوان از RSI برای ورود به معاملات بازگشتی از سقف یا کف محدوده خنثی استفاده کرد.
سطوح اشباع خرید و فروش نشانگر بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود این موضوع است که هر لحظه احتمال بازگشت نزولی یا صعودی بازار وجود دارد. یعنی بازار با ورود به محدوده اشباع خرید/فروش بهزودی اصلاح خواهد کرد. اصلاحها یا بازگشتهای بازار در تضاد با روند بازار اتفاق میافتند. به همین دلیل شاید در بازار شاهد ورود RSI به محدوده اشباع خرید یا فروش باشید. اما در ادامه میزان اصلاح بازار محدود باشد. در چنین شرایطی بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود سؤال اصلی که معاملهگر باید از خود بپرسد این است که آیا قدرت روند به حدی ضعیف است که بتوان در خلاف آن وارد معامله شد؟ یا آیا بازار در وضعیتی قرار دارد که بتوان برای ورود به معامله بازگشتی ریسک کرد؟
توجه داشته باشید که همواره معامله در خلاف جهت روند بازار ریسک بیشتری دارد. تنها ورود اندیکاتور RSI به محدوده اشباع خرید یا فروش تضمینکننده بازگشت بازار نیست. معاملهگر باید صبر کند تا RSI بعد از ورود به محدوده اشباع از آن خارج شود. عدهای از معاملهگران به اشتباه فکر میکنند که ورود RSI به محدوده اشباع فروش به معنی سیگنال خرید است.
برای اینکه سیگنال خرید در محدوده اشباع فروش صادر شود، ابتدا باید به الگویهای تکنیکالی توجه کرد و همزمان RSI را هم ارزیابی کرد. باید RSI از محدوده اشباع فروش خارج شود تا سیگنال بازگشتی تائید شود.
روند بازار رمزارز از بازار سهام جدا میشود؟
به گزارش تجارتنیوز، بیتکوین امروز پس از یک عقب نشینی، حرکت تازهای را آغاز کرد. در زمان نگارش این مقاله، بیتکوین به دنبال تثبیت در منطقه ۲۰۰۰۰ دلار قبل از شروع مرحله گام بعدی حرکت است.
بازار رمزارز در پی رکود بازار سهام
آمازون شاهد کاهش قابل توجه ۲۰ درصدی در معاملات پس از ساعت کاری بود. این امر باعث فروش گسترده در بازارها شد زیرا ترس از رکود دوباره در بین معاملهگران ظاهر شد. پس از بسته شدن بازار، بیش از ۲۳۰ میلیارد دلار از ارزش بازار آمازون کم شد که یکی از بزرگترین کاهشها در طول تاریخ است.
اندی جاسی مدیر عامل، در انتشار درآمد سه ماهه سوم این شرکت گفت: بدیهی است که اتفاقات زیادی در فضای اقتصاد کلان رخ میدهد، و ما سرمایهگذاریهای خود را به گونهای متعادل میکنیم که بدون به خطر انداختن تعهدات استراتژیک بلندمدت خود، به سمت کارآمدتر شدن حرکت کنند.
سقوط آمازون در سال جاری نشاندهنده عدم اطمینانی است که غولهای فناوری در سراسر جهان در آن قرار گرفتهاند و این امر تأثیرات منفی بر بازارهای ارزهای دیجیتال دارد.
متا، یکی دیگر از شرکتهای بزرگ فناوری، در این هفته شاهد کاهش قیمت سهام خود به زیر ۱۰۰ دلار بود و آن را به سطح سال ۲۰۱۵ بازگردانده است.
روند قیمت بیتکوین، منبع: Tradingview
همبستگی بیتکوین و بازار سهام در حال کاهش است؟
قیمت بیتکوین (BTC) ارتباط نزدیکی با ارزش سهام، به ویژه سهام فناوری دارد. در چند روز گذشته، همبستگی بین بیتکوین و S&P 500 به ۰٫۷۳ افزایش یافته است.
پیشبینی قیمت بیتکوین در حالی که این رمزارز برای افزایش ۳۰ درصدی آماده میشود. قیمت فعلی بیتکوین ۲۰۱۵۹ دلار با حجم معاملات ۲۴ ساعته ۴۷ میلیارد دلار است. بیتکوین در ۲۴ ساعت گذشته حدود ۰٫۵ درصد افزایش یافته است.
به نظر میرسد روند صعودی بیتکوین در حال تضعیف است زیرا این رمزارز در روز گذشته نتوانست از سطح مقاومت اصلی ۲۱۰۰۰ دلار عبور کند. جای تعجب نیست که قدرت فروشندگان در حال افزایش است که باعث اصلاح نزولی قیمت میشود.
بیتکوین در ۲۱۰۰۰ دلار یک اصلاح فیبوناچی ۶۱٫۸% را تکمیل کرده است و بسته شدن کندلهای زیر این سطح باعث اصلاح نزولی شدیدتر قیمت میشود. RSI و MACD وارد منطقه اشباع خرید شدند و به تشدید روند نزولی قیمت بازار سهام وارد منطقه نزولی میشود افزودند.
در مقابل، میانگین متحرک ۵۰ روزه خرید بالای ۱۹۶۰۰ دلار را پیشنهاد میکند. شکست بالای سطح ۶۱٫۸ درصد فیب پتانسیل افزایش روند خرید تا ۲۱۹۰۰ دلار را دارد. اگر روند صعودی فعلی ادامه یابد، بیتکوین میتواند طی چند روز آینده به ۲۲۵۰۰ دلار برسد.
از جنبه نزولی، سطح حمایت فوری بیتکوین هنوز نزدیک به ۱۹۹۰۰ دلار قرار دارد، جایی که خریداران میتوانند از آن عقب نشینی کنند و قدرت را به دست خرسهای بازار بسپارند.
افزایش نرخ کمتر از حد انتظار از سوی فدرال رزرو در هفته آینده ممکن است به افزایش ۳۰ درصدی بیتکوین و بازارهای آلتکوین کمک کند. تاریخ مهم بعدی که باید به آن توجه کرد۲ نوامبر است. زیرا تصمیم فدرال رزرو درباره نرخ بهره در این روز منتشر میشود.
روند قیمت اتریوم، منبع: Tradingview
دیدگاه شما