امواج الیوت در تحلیل تکنیکال | به زبان ساده (+ فیلم آموزش رایگان)
در آموزشهای پیشین از مجموعه بورس و بازار سرمایه مجله فرادرس، در مطالبی با عنوان «آموزش بورس رایگان | گام به گام برای همه | به زبان ساده» و «بورس چیست ؟ آموزش بورس (+ دانلود فیلم آموزش رایگان)» مفاهیم بازار بورس و اصطلاحات رایج آن را بیان کردیم. همچنین در مطلب «آموزش تحلیل تکنیکال بورس رایگان (+ دانلود فیلم آموزش رایگان)» با تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و گفتیم که نظریه امواج الیوت یکی از ابزارهای آن است. در این آموزش «امواج الیوت» (Elliott Wave) را معرفی میکنیم.
فیلم آموزش رایگان امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
فیلم آموزش رایگان امواج الیوت به صورت گام به گام، در کادر بالا، به سوالات شما در خصوص کاربرد امواج الیوت در تحلیل تکنیکال، به زبان ساده و به صورت گام به گام پاسخ میدهد.
برای پخش و مشاهده ویدئو روی دکمه پلی یا تصویر بالا کلیک کنید.
تاریخچه نظریه امواج الیوت
«رالف نلسون الیوت» (Ralph Nelson Elliott) در دهه 1930 نظریه امواج الیوت را توسعه داد. الیوت معتقد بود بازار بورس که تصور میشد رفتاری تصادفی و آشوبناک دارد، در حقیقت از الگوهایی تکراری تبعیت میکند.
نظریه امواج الیوت در حقیقت برای توصیف حرکات قیمت در بازارهای مالی ارائه شده است. بدین صورت که در حرکات قیمت سهام و در رفتار معاملهگران میتوان امواج را مشخص کرد. سرمایهگذاران در تلاش برای سودآوری از روند بازار به نوعی «سوار بر موج» هستند. برای مثال، یک حرکت بزرگ توسط صاحبان خانه برای جایگزینی مستأجران فعلی خود با مستأجران جدید که شرایط بهتری دارند، به عنوان یک «موج تأمین مالی مجدد» عمل میکند.
الیوت پس از آنکه مجبور شد به دلیل بیماری بازنشسته شود، وقتش را به تحلیل بازار اختصاص داد. او در 75 سالگی مطالعات خود را روی نمودارهای شاخص سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه موجود و نمودارهای ساعتی و نیمساعتی که خودش ساخته بود، آغاز کرد. الیوت قواعد خاص حاکم بر نحوه شناسایی، پیشبینی و سرمایهگذاری در این الگوهای امواج را تشریح کرد. این کتابها، مقالهها و نامهها در مجموعهای به نام “R.N. Elliott’s Masterworks” در سال 1994 چاپ شده است. «الیوت وِیو اینترنشنال» (Elliott Wave International) بزرگترین شرکت مستقل تجزیه و تحلیل مالی و پیشبینی بازار در جهان است که تجزیه و تحلیل و پیشبینی بازار در آن، بر اساس مدل الیوت انجام میشود.
البته الیوت متوجه این نکته بود که این الگوها هیچ قطعیت کاملی در مورد حرکت قیمتهای آینده ندارند، بلکه تنها به تحلیل بازار آینده کمک میکنند. در واقع، از امواج الیوت میتوان در ارتباط با سایر روشهای تحلیل تکنیکال از جمله شاخصهای تکنیکال، برای شناسایی فرصتهای خاص خرید و فروش استفاده کرد. معاملهگران ممکن است در یک زمان مشخص تعابیر مختلفی از ساختار امواج الیوت در یک بازار داشته باشند.
ماهیت امواج الیوت
الیوت بیان کرد که روند در قیمتهای مالی ناشی از روانشناسی غالب سرمایهگذاران است. وی دریافت که نوسانها در روانشناسی جمعی همیشه در همان الگوهای تکراری فراکتال یا «امواج» در بازارهای مالی ظاهر میشود. نظریه الیوت تا حدودی به «نظریه داو» (Dow Theory) شباهت دارد، زیرا هر دو میگویند که قیمت سهام در قالب امواج حرکت میکند. از آنجا که الیوت ماهیت «فراکتالی» بازارها را نیز به رسمیت شناخت، توانست جزئیات بیشتری را تجزیه و تحلیل کند. فرکتالها ساختارهایی ریاضی هستند که در مقیاسهای کوچکتر بینهایت بار تکرار میشوند. الیوت کشف کرد که ساختار الگوهای قیمت سهام بورس به همان گونه است. وی سپس شروع به بررسی این موضوع کرد چگونه میتوان از این الگوهای تکراری به عنوان شاخصهای پیشبینی کننده بازار آینده استفاده کرد.
برای آشنایی با این ابزار تکنیکال جذاب، میتوانید فیلم آموزش مقدماتی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال را نیز مشاهده کنید. در این فیلم آموزشی، نظریه اموج الیوت با شروع از سطح پایه تدریس شده و کاربرد آن در عمل مورد بررسی قرار گرفته است. از طریق لینک زیر میتوانید این فیلم آموزشی را مشاهده کنید.
برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال + اینجا کلیک کنید.
تفسیر نظریه امواج الیوت
الیوت پیشبینیهای دقیقی از بورس سهام را مبتنی بر ویژگیهای قابل اعتماد و کشف شده در الگوهای امواج انجام داد. طبق نظریه الیوت، یک «موج انگیزشی» (Motive Wave)، که در کل در جهت روند بزرگتر حرکت میکند، همیشه در الگوی خود پنج موج دارد. از سوی دیگر، «موج اصلاحی» (Corrective Wave) در جهت مخالف روند اصلی است و سه موج دارد. همچنین، الگوها خود را در مقیاسهای همیشه کوچکتری به نام «اینفینیتوم» (Infinitum) تکرار میکنند.
در بازارهای مالی، میدانیم که «آنچه بالا میرود، باید پایین بیاید»، زیرا حرکت قیمت بالا یا پایین همیشه با یک حرکت مخالف دنبال میشود. رفتار قیمت نیز به انگیزشها و اصلاحها تقسیم میشود. روندهای انگیزشی جهت اصلی قیمتها را نشان میدهند، در حالی که اصلاحات در خلاف جهت روند اصلی حرکت میکند.
الگوی امواج الیوت
نظریه امواج الیوت به صورت زیر تبیین میشود:
- پنج موج در جهت روند اصلی حرکت میکنند و به دنبال آن سه موج در یک اصلاح رخ میدهند (در کل، یک حرکت ۵-۳). این حرکت پنج-سه یا ۵-۳ سپس به دو زیربخش از حرکت موج بالاتر بعدی تبدیل میشود.
- الگوی زیرین 5-3 ثابت است، اگرچه طول هر موج ممکن است متغیر باشد.
نمودار زیر را در نظر بگیرید که از هشت موج با برچسبهای 1، 2، 3، 4، 5، B ،A و C تشکیل شده است (پنج موج رو به بالا (در جهت روند اصلی) و پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی سه موج رو به پایین) .
امواج 1، 2، 3، 4 و 5 انگیزش را تشکیل میدهند و امواج B ،A و C تشکیل دهنده اصلاح هستند. پنج موج مربوط فاز انگیزشی، به نوبه خود، موج 1 را درجه بعدی بزرگتر شکل میدهند و سه موج اصلاحی نیز تشکیل دهنده موج 2 درجه بزرگتر بعدی هستند. شکل زیر، به خوبی ماهیت فراکتالی امواج را نشان میدهد.
موج اصلاحی به طور معمول دارای سه حرکت مشخص است: دو حرکت در جهت اصلاح اصلی (A و C) و دیگری در مقابل آن (B). امواج 2 و 4 در تصویر بالا اصلاح هستند. ساختار امواج اصلاحی به طور معمول به صورت شکل زیر است.
توجه داشته باشید که در تصویر بالا، امواج A و C در جهت روند در یک درجه بزرگتر حرکت میکنند و بنابراین، انگیزشی هستند و از پنج موج تشکیل شدهاند. در مقابل، موج B مخالف روند اصلی است و بنابراین اصلاحی است و از سه موج تشکیل شده است. تشکیل موج انگیزشی، و به دنبال آن موج اصلاحی، درجه موج الیوت را تشکیل میدهد که از روندها و تقابلها تشکیل شده است.
همانطور که از الگوهای تصویر بالا مشاهده میکنید، پنج موج همیشه به سمت بالا حرکت نمیکنند و به طور مشابه، سه موج همیشه به سمت پایین حرکت نخواهند کرد. این روند اصلی صعودی یا نزولی است که جهت امواج را مشخص میکند.
درجه امواج الیوت
طبق نظریه امواج الیوت، امواج را میتوان در ۹ درجه و از بزرگترین به کوچکترین، به صورت زیر دستهبندی کرد:
- اَبَرچرخه بزرگ (Grand Supercycle)
- ابرچرخه (Supercycle)
- چرخه (Cycle)
- اصلی یا اولیه (Primary)
- متوسط (Intermediate)
- کوچک (Minor)
- ریز (Minute)
- بسیار ریز (Minuette)
- کوچکتر از بسیار ریز (Sub-Minuette)
به دلیل ماهیت فراکتالی امواج الیوت، همواره امواج بزرگتر و کوچکتری از موارد بالا وجود دارد. برای استفاده از این نظریه در معاملات، یک معاملهگر میتواند یک موج انگیزشی با روند صعودی را مشخص کند، در ابتدای روند سهم مورد نظر را بخرد و در موقعیت مناسب، بعد از تکمیل الگوی پنج موج آن را بفروشد.
قواعد امواج الیوت
در هر زمان، ممکن است بازار در الگوی اصلی پنج موج قرار داشته باشد و از آنجا که الگوی پنج موج شکل اصلی روند بازار است، تمام الگوهای دیگر را نیز تحت تأثیر آن هستند.
«قوانین» خاصی وجود دارد که حاکم بر الگوی پنج موج است. این سه قانون به شرح زیر هستند:
- قانون اول: موج 2 نمیتواند بیش از 100 درصد موج 1 تغییر کند. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است موج ۲ موج اصلاحی قابل انتظار نباشد و در واقع میتواند در جهت یک موج انگیزشی با درجه بزرگتر قرار گیرد.
- قانون دوم: موج 3، که اغلب نمایانگر قویترین قسمت چرخه است، نمیتواند از موج 1 و موج 5 کوتاهتر باشد.
- قانون سوم: موج 4 نمیتواند از سقف موج ۱ عبور کند. اگر این اتفاق بیفتد، آخرین حرکت بازار باید بخشی از یک موج انگیزشی بزرگتر باشد که میتواند به بالاتر یا پایینتر پیشرفت کند.
مثالی از امواج الیوت
در سادهترین شکل، نمودار هفتگی سهام شرکت «اپل» (Apple) نمونهای از الگوی پنج موج است. البته، این بدین معنا نیست که مرحله جدید اصلاحی در حال رخ دادن است. ورود به اصلاح به اندازه موج پنجم بستگی دارد و با توجه به رابطه نظریه امواج الیوت و سطوح فیبوناچی میتوان به طور دقیقتر آن را بررسی کرد.
جمعبندی
در این آموزش، گفتیم که نظریه امواج الیوت بیان میکند روند بازار یک الگوی تکراری و به بیان بهتر فراکتالی دارد. هر یک از امواج الیوت با درجات مختلف تکرار میشوند و یک چرخه کامل موج در واقع از هشت موج تشکیل شده است. این هشت موج دو مرحله یا فاز را تشکیل میدهند: (1) فاز انگیزشی که پنج موج است و (2) یک فاز اصلاحی که سه موج دارد. به دلیل ماهیت فراکتالی بازار، هر فاز خود یک موج است.
امواج فاز انگیزشی معمولاً با اعداد ۱ تا ۵ نشان داده میشوند. موج اصلاحی نیز معمولاً توسط حروف A و B و C نشان داده میشود. بسته به روند اصلی حرکت، فازهای انگیزشی و اصلاحی میتوانند صعودی یا نزولی باشند.
فیلم آموزش مقدماتی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال
برای آشنایی بیشتر با تحلیل امواج الیوت، پیشنهاد میکنیم فیلم آموزش مقدماتی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید. این آموزش ۵ ساعت و ۵۵ دقیقهای در پنج درس تدوین شده است. در درس اول، مقدمهای بر امواج الیوت در تحلیل تکنیکال ارائه شده و مفاهیمی مانند تئوری داو، تئوری آشوب، فراکتالها، تک موجها و درجه موج بیان شده است. درس دوم این آموزش مربوط به شناسایی فاز انگیزشی و درس سوم مربوط به شناسایی فاز اصلاحی در روند حرکت قیمت سهم است. قواعد مربوط به امواج الیوت نیز در درس چهارم مورد بحث قرار گرفتهاند. نسبتهای فیبوناچی در الیوت نیز موضوع درس پنجم است. در نهایت، فصل ششم به جمعبندی مطالب اختصاص یافته است.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی امواج الیوت در تحلیل تکنیکال+ اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
همانطور که در ابتدای مطلب نیز اشاره شد، پیش از این در مجله فرادرس به مبحث تحلیل تکنیکال و ضرورت یادگیری آن برای حضور در بازار بورس و سرمایه پرداخته بودیم. در این نوشتار نیز، سعی کردیم به صورت خلاصه یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال، یعنی امواج الیوت را معرفی کنیم. در همین راستا، مروری داشتیم بر تاریخچه امواج الیوت و بعد از آن نیز به ترتیب الگو، درجه و قواعد مرتبط به این مبحث را مرور کردیم.
اگر شما نیز در این رابطه دیدگاهی دارید یا پرسشی در ذهنتان است که بیپاسخ مانده، آن را از طریق بخش نظرات در ادامه صفحه با ما و سایر خوانندگان مجله فرادرس مطرح کنید. بدیهی است که نظرات و پرسشهای شما سبب خواهند شد تا این مطلب به مرور زمان کاملتر و بهتر شود.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
امواج الیوت چیست و در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد؟
نظریه امواج الیوت نخستین بار توسط رالف نلسون الیوت برای بیان حرکات قیمت در بازار بورس ارائه شد که در این بازار الگوهای مشابه و تکرار شونده زیادی را مشاهده شناسایی و ثبت نمود.
حرکات این امواج را می توان از میزان قیمت سهام و رفتار معامله گران در بازار بورس نتیجه گیری کرد. تمام تلاش معامله گران برای دست یافتن به سود بیشتر در سوار شدن به روی این موج در جهت درست و محکم آن می باشد.
امواج الیوت برای تجزیه و تحلیل تکنیکال می باشد که در استفاده از آن به دنبال پیدا کردن الگوهای بلند مدت در روانشناسی بازار و احساسات در معاملات معامله گران می باشد.
امواج الیوت را به عنوان الگوهایی از امواج جنبشی و در جهت روند و یک الگو از امواج اصلاح شده و مخالف روند بزرگتر نیز معرفی نموده اند.
هر مجموعه ای از موج ها در دسته ی بزرگتری از امواج قرار می گیرد به الگوهای اصلاحی نیز پایبند می باشد که از آن به عنوان یک روش فراکتالی برای معامله گران معرفی و استفاده شده است.
فراکتال مدلی نموداری برای تجزیه و تحلیل تکنیکال می باشد که توسط معامله گران برای تعیین بهترین نقطه برای ورود یا خروج از معاملات در بازار بورس استفاده می شود. از آنجایی که فراکتال دارای مقداری تاخیر می باشد بنابراین برای دقت بیشتر در پیش بینی توسط آن ، به همراه چندین اندیکاتور مختلف و دیگر روش های تجزیه و تحلیل استفاده می شود. فراکتال از ۵ شمع تشکیل شده است و شمع وسطی بیشترین یا کمترین نرخ در دوره زمانی تعیین شده را نشان می دهد.
پیش بینی های بازار بر اساس الگوهای امواج الیوت
بر اساس الگو ها و ویژگی ها ی امواج الیوت برای پیش بینی های دقیق بازار بورس قابل اطمینان می باشد. یک موج که خود شامل بالا و پایین هایی می باشد در جهت روند اصلی و بزرگتر حرکت می کند و در اول کار همواره از یک الگوی پنج موجی تبعیت می نماید. از جهت دیگر موج های اصلاحی در آن مخالف جهت روند اصلی ، و البته در مقیاس بسیار کوچکتر می باشند. در هر پنج موجی در مقیاس بزرگ می توان دوباره یک یا چند پنج موجی در مقیاس کوچکتر را مشاهده نمود و این حرکت می توان در مقیاس هر چه کوچکتر نیز مشاهده کرد. الیوت این نوع ساختار فراکتولی در امواج را معرفی نمود.
همان طور که می دانید در بازار بورس حرکت قیمت همواره به یک جهت نمی باشد و قیمت که در جهت بالا حرکت می کند دو باره بر می گردد و در جهت پایین حرکت خواهد کرد و برعکس و این اساس بازار بورس است. به طور کلی در روند قیمت یک اصلاح هم وجود دارد.
معرفی امواج الیوت
پنج موجی که یکی از اصلی ترین الگوهای امواج الیوت که در جهت یک روند اصلی تشکیل می شود و سه موج آن در جهت روند و دو موج آن در خلاف جهت روند می باشد.
در حالت کلی موج ها به دو دسته ی موج های جنبشی و موج های اصلاحی تقسیم می شوند. موج های جنبشی در جهت روند اصلی می باشند ماننده موج های ۱ و ۳ و ۵ و در صورتی که موج اصلاحی در خلاف جهت روند اصلی می باشد ماننده موج های ۲ و ۴. حال اگر این مقیاس را کمی بزرگتر نماییم این پنج موجی می تواند نقش موج جنبشی را بازی می نماید و موج های بعدی نقش موج اصلاحی را بازی خواهند کرد.
به عبارت دیگر امواج الیوت به صورت یک هشت موجی تشکیل می شود که شامل یک پنج موجی و یک سه موجی می باشد. پنج موجی یکی از اصلی ترین الگو ها در تشکیل امواج الیوت می باشد ، این پنج موجی در جهت روند اصلی تشکیل می شود و از آن به عنوان موج های جنبشی معرفی می نمایند. بعد از تشکیل پنج موجی نوبت به شکل گیری سه موجی می رسد که خلاف جهت روند شکل می گیرد و آن را به عنوان موج های اصلاحی معرفی می نمایند.
موج های اصلاحی به طور معمول دارای سه حرکت A و B و C می باشند دو موج دارای روندی خلاف رونده اصلی A و Cو یک موج موافق روند اصلی B می باشد.
بنابراین از این موضوع نتیجه ی بسیار مهمی را می توان گرفت که هر گاه یک الگوی پنج موجی در حال تشکیل شدن باشد به دنبال آن به احتمال خیلی زیاد موج های اصلاحی نیز تشکیل خواهد شد.
در نظر داشته باشید روند اصلی در امواج الیوت و پنچ موجی ها می تواند صعودی یا نزولی باشد و حرکات جنبشی در جهت و حرکات اصلاحی در خلاف جهت روند اصلی تشکیل می شوند.
سه قانون کلی در امواج الیوت
در حالت کلی سه قانون ناگسستنی وجود دارد که برای تعریف و شکل گیری امواج الیوت باید آنها را در نظر داشت و اگر این قوانین نقض شود ساختار موج جنبشی یا اصلاحی نمی تواند به درستی تشکیل شود بنابراین باید شکل مورد نظر را با دقیق بیشتری مورد بررسی قرار داد.
- قانون اول : موج ۲ به اندازه موج ۱ نمی تواند بازگشت داشته باشد و همچنین موج ۴ به اندازه موج ۳ نمی تواند بازگشت داشته باشد.
- قانون دوم : موج ۳ در میان موج های ۱ و ۵ ، نمی تواند کوتاه تر از این دو موج باشد.
- قانون سوم : بعد از شکل گیری پنج موجی حتما باید موج های اصلاحی تشکیل شود.
همان طوری که ملاحظه نمودید امواج الیوت را می توان در مقیاس های متفاوتی از خیلی کوچک تا خیلی بزرگ نیز برسی کرد بنابراین برای بیان این مطلب که با بزرگ نمایی و یا کوچک نمایی در این ۸ موجی رو برو هستیم آن را در دسته بندی که به نوعی بیانگر مختصات و اندازه ی آن است قرار می دهیم که به شرح زیر بیان می شود :
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
امواج الیوت به سبک رابرت ماینر
رابرت ماینر یکی از اساتیدی است که سبک الیوت مخصوص به خود را دارد. در قسمت های قبلی سبک امواج الیوت نئوویو و رابرت پریچر را بررسی کردیم و این بار نوبت به توضیح امواج الیوت رابرت ماینر رسیده است.
سبک امواج الیوت رابرت ماینر برخلاف دو سبک قبلی شیوه ای تحلیلی نیست. در واقع امواج الیوت ماینر، بیشتر یک سبک معامله گری است تا یک سبک تحلیلی. او در کتاب خود سعی کرده علاوه بر تعریف اصول الیوت و انواع الگوهای آن، استراتژی الیوت در معاملات را به شکلی عملی نشان دهد. در ادامه دیدگاه رابرت ماینر درباره امواج الیوت و نحوه استفاده از آن در معاملات را توضیح میدهیم.
پیشنهاد مطالعه: فارکس
دیدگاه رابرت ماینر نسبت به امواج الیوت
از دیدگاه رابرت ماینر، امواج الیوت به شما کمک می کنند تا بفهمید بازار در حالت روند است یا در حالت اصلاح. علاوه بر این با کمک این امواج می توانید بفهمید که در کجای روند و یا حرکت اصلاحی هستید. در نتیجه به کمک همین امواج و الگوهای آن میتوان اهداف قیمتی و زمانی را در همه حالتهای بازار پیشبینی کرد.
ما در ادامه کاربرد امواج الیوت در معاملات از دیدگاه رابرت ماینر را توضیح می دهیم.
قوانین امواج الیوت و نحوه موج شماری بر اساس آنها از دیدگاه رابرت ماینر
در امواج الیوت به سبک رابرت ماینر، معامله گران باید بر اساس قوانین الیوت، الگوهای محتمل قیمت برای موج شماری را شناسایی کنند. در ادامه به نحوه توضیح این قوانین از دیدگاه ماینر می پردازیم.
۱- موج دوم الیوت نمی تواند از آغاز موج یک الیوت فراتر برود.
اگر بازار در حالت اصلاح قیمت از نقطه شروع موج یک الیوت بگذرد، باید موج شماری خود را اصلاح کنید. برای مثال در شکل زیر، پنج موجی که از نقطه صفر به وجود آمده اند نمی توانند موج یک از درجه بالاتر را به وجود بیاورند چون بازار در حرکت بعدی اش، اصلاح زیادی داشته و از ابتدای موج یک هم گذر کرده است.
مشاهده بیشتر: آموزش رایگان فارکس
حال که شکل بالا اولین قانون الیوت را زیر پا گذاشته است چه سناریوی دیگری برای این امواج و شمارش آنها می توان در نظر گرفت؟
- به احتمال زیاد این سری پنج موجی در شکل بالا یک موج A از یک اصلاح غیرمعمول ABC باشد. همان طورکه میدانید امواج A و C اصلاحی از پنج ریزموج به وجود می آیند.
- این احتمال نیز وجود دارد که نقطه 0 محل مناسبی برای شمارش امواج نبوده است.
۲- موج سوم (از بین امواج 1، 2 و 3) کوتاه ترین موج پیشرو نیست.
اگر در شمارش امواج الیوت موج سوم کوتاه تر از موج پنجم یا موج اول باشد، شمارش ما اعتباری نخواهد داشت. اگر چنین حالتی رخ دهد ما احتمالا با یک موج سوم امتداد یافته رو به رو هستیم و امواج سه و پنجی که شناسایی کرده ایم، ریزموج های موج سوم از درجه بزرگتر هستند.
مشاهده بیشتر: استراتژی فارکس
۳- موج چهارم الیوت نمی تواند وارد محدوده موج یک شود.
اگر شما یک شماره گذاری 3-2-1 صعودی داشته باشید اما قیمت بعد از موج 3 با کاهش قیمت خود وارد محدوده موج یک شود، شماره گذاری شما اشتباه است. در این حالت دو سناریوی محتمل وجود دارد:
- موج سه و چهاری که شناسایی کرده اید احتمالا موج یک و دو از یک موجِ 3 درجه بزرگتر بازار هستند.
- ممکن است شماره 3-1 یک الگوی اصلاحی ABC باشد.
قوانین امواج الیوت و خطوط راهنمای الگوهای الیوت از دیدگاه رابرت ماینر
ماینر معتقد است زمانی که الگوی مشخصی در بازار وجود ندارد باید این قضیه را بپذیرید و نوع موج شماری خود را عوض کنید. در این مرحله باید محتمل ترین الگو را در نظر بگیرید و همچنان که دیتای قیمت در بازار آپدیت می شود به دنبال تایید یا رد فرضیه خود باشید.
نکته مهمی که ماینر به آن اشاره می کند این است که شما به عنوان یک معامله گر باید همواره قوانین امواج الیوت و خطوط راهنمای آن را در ذهن داشته باشید و با پیشروی قیمت در بازار قدرت تشخیص الگوهای پیشرو و اصلاحی و این که قیمت در حال حاضر در کدام قسمت از این الگوها است را داشته باشید.
قوانین امواج الیوت ساده و کم هستند اما شما باید به تشکیل ریزموج های هر موج (درجات پایین تر) آگاه باشید چون این ریزموج ها هستند که با تشکیل شدنشان الگوی موجود در درجات بالاتر را مشخص می کنند. در نهایت می توان گفت با استفاده از قوانین الیوت می توان الگوهای موجود در قیمت را از نظر وجود الگوهای الیوتی تایید یا رد کرد.
پیشنهاد ویژه: آموزش اقتصاد کلان
شناسایی تقسیمات اصلی امواج الیوت از دیدگاه رابرت ماینر
برای ترید کردن با امواج الیوت باید بتوانید تقسیمات اصلی آن را شناسایی کنید. به شکل زیر دقت کنید. به نظر شما بازار در روند پیشرو است یا اصلاحی؟ سیگنال قطعی که نظریه شما درباره الگو را تایید می کند، چیست؟
رابرت ماینر معتقد است در اولین برخورد با چارت قیمت به جای این که سریع موج شماری الیوت را شروع کنید بهتر است درجات مختلف تغییر را شناسایی کنید. دو محدوده ای که در شکل بالا مشخص شده اند از نظر قیمت و زمان نسبت به این چارت، بزرگتر هستند. بنابراین آنها بایستی متعلق به درجه بزرگتر باشند.
اگر بخواهیم خیلی ساده شکل بالا را تحلیل کنیم باید بگوییم که ابتدا یک کاهش قیمت داریم بعد از آن یک اصلاح قیمت که در حرکت خنثی ایجاده شده و بعد از آن دوباره کاهش قیمت و در نهایت یک رالی قیمت داریم.
به نظر شما آخرین رالی قیمت که از کف 22 ماه می شروع شده، آغاز یک روند صعودی و یا یک حرکت اصلاحی است؟ آیا با استفاده از همین دیتای قیمت در شکل بالا می توان حرکت صعودی یا اصلاحی قیمت را پیش بینی کرد؟
در شکل زیر همان چارت قبلی را می بینید که شمارش امواج با درجات مشابه را برای حرکات هم جهت با روند و خلاف روند نشان میدهد.
مشاهده بیشتر: سرمایه گذاری در فارکس
با توجه به شکل بالا می توان گفت سه پیوت کامل شده بایستی W1 یا A ، W2 یا B و W3 یا C باشند. با همین دیتای موجود نمی توان گفت که با امواج 3-2-1 طرف هستیم یا A-B-C . به نظر شما بازار باید چه حرکتی انجام دهد تا بتوانیم این طور نتیجه بگیریم که کف تشکیل شده در 22 ماه می یک حرکت اصلاحی ABC را کامل کرده است و یا این که این کف پایان موج 3 در یک روند نزولی بوده است؟
همان طور که می دانید بر اساس قوانین امواج الیوت، موج چهار نباید وارد محدوده موج یک بشود بنابراین اگر قیمت از 1091.50 بالاتر برود (کف موج احتمالی 1) نشان از این دارد که در 22 ماه می یک موج C الیوت شکل گرفته نه موج 3. اگر چنین اتفاقی بیفتد، روند قیمت در درجه بزرگتر صعودی است و قیمت بایستی از سقفی که در 17 ماه می تشکیل شده است، بالاتر برود.
حال فرض کنید که قیمت به زیر 1075.70 (کف موج احتمالی 3) می رود. در این حالت روند درجه بزرگتر نزولی است و ما انتظار یک روند پنج موجی پیشرو را داریم.
شماره گذاری ریزموج ها و سوئینگ های مینور در شکل بالا می توانست خلاقانه تر باشد اما موضوع مهم این است که الگوی واضح و مشخصی برای شماره گذاری ریزموج ها در شکل بالا وجود ندارد بنابراین با توجه به همین مقدار از دیتای قیمت، فرضیات A-B-C و 3-2-1 تنها موج شماری های معتبر در این زمان هستند.
استفاده از قوانین و خطوط راهنمای الیوت برای تشخیص الگوها از دیدگاه رابرت ماینر
در ادامه مبحث امواج الیوت به سبک رابرت ماینر باید به اهمیت قوانین الیوت اشاره کنیم. ماینر معتقد است همین قوانین و خطوط راهنما هستند که به شناسایی درست امواج الیوت در نمودار قیمت کمک می کنند.
به شکل زیر دقت کنید. در چارت زیر کدام الگو محتمل تر است؟ A-B-C یا 5-4-3-2-1؟ در این شکل برخلاف چارت قبلی، اطلاعات کافی برای تشخیص یکی از این الگوها وجود دارد.
به اولین موج این حرکت که از کف 14 می تا سقف 16 می را در برمی گیرد، دقت کنید. به نظر شما این قسمت شامل 5 ریزموج و یا 3 ریزموج است؟ پاسخ به این پرسش، کلید شناسایی درست الگوی درجه بزرگتر است. در شکل زیر همان چارت بالا که ریزموجهای اولین بخش آن مشخص شده است را مشاهده می کنید.
همان طور که می بینید در قسمت مشخص شده سه موج واضح از یک درجه مشابه وجود دارند. بنابراین ما می توانیم آنها را ABC بنامیم. یک موج A می تواند به سه یا پنج ریزموج تقسیم شود اما یک موج 1 هرگز به سه ریزموج تقسیم نمی شود بنابراین کل حرکت قیمت که در کادر قرمز مشخص شده یک موج A است. کف تشکیل شده در 17 ماه می، به عنوان موج B در نظر گرفته می شود و در نهایت قیمت باید یک موج C تشکیل داده و با کامل شدن آن روند اصلاحی پایان یابد. بسیاری از معامله گران گمان می کنند که با تشکیل یک سقف جدید، قیمت در روند صعودی است اما معامله گران الیوتی می دانند قیمت در حال پایان دادن به یک روند اصلاحی است.
پیشنهاد مطالعه: آموزش پرایس اکشن
همان طور که می بینید هنوز موج C کامل نشده است. به نظر شما چه حرکتی تایید کننده سقف موج C و کامل شدن آن است؟
معامله زیرِ قیمت 101.00 (سقف موج احتمالی A ) نشان می دهد که رالی قیمت یک اصلاح بوده و سقف موج C کامل شده است. علاوه بر این معامله زیر این قیمت نشان می دهد که 16 می سقف موج یک الیوت نبوده چون طبق قوانین الیوت موج چهارم وارد محدوده موج اول الیوت نمی شود.
از مطالب بالا می توان این طور نتیجه گیری کرد که شمارش هر حرکت قیمت به عنوان یکی از موجهای الیوت کاری اشتباه است. به عبارت دیگر نباید الگوهای الیوت مد نظر خود را به چارت قیمت تحمیل کنید. بهتر است شمارش امواج الیوت را با جداسازی تقسیمات واضحی که مربوط به یک درجه هستند، شروع کنید. اگر چندین تقسیم یا ریزموج واضح در نمودار تشخیص می دهید، شمارش محتمل امواج الیوت وآلترناتیوهایش را در نظر بگیرید. بعد از آن باید حرکات جدید قیمت را زیر نظر داشته باشید تا ببینید الگوهایی که مشخص کرده اید رد می شوند یا تایید.
سوالات مهم در موج شماری الیوت به سبک رابرت ماینر
همان طور که در قسمت های قبلی توضیح دادیم رابرت ماینر، کار تایید الگوهای محتمل الیوت در نمودار را با شمارش ریزموج ها انجام می دهد. او معتقد است به هنگام موج شماری الیوت باید دو سوال مهم را از خود بپرسید.
- آیا در موج شماری ای که من انجام داده ام، سوئینگ های اصلی قیمت مطابق قوانین امواج الیوت تقسیم بندی شدهاند؟
- بعد از آخرین پیوت تایید شده در نمودار، چه ساختاری باید شکل بگیرد تا موج شماری من را تایید کند؟
اگر با به کارگیری منطق با امواج الیوت کار کنید می توانید روند اصلی قیمت را تشخیص داده و زمان برگشت قیمت از این روند را پیشبینی کنید.
کتاب امواج الیوت رابرت ماینر
رابرت ماینر در کتاب خود تحت عنوان «داینامیک تریدینگ» قوانین امواج پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی الیوت و چگونگی استفاده از آنها را شرح می دهد. برای دانلود کتاب امواج الیوت رابرت ماینر می توانید پی دی اف آن را از اینجا دانلود کنید.
امواج الیوت به سبک رابرت ماینر یکی از روشهایی است که برخی معامله گران برای شناسایی و شمارش امواج الیوت از آن استفاده می کنند. با این حال همان طور که در متن مقاله به این موضوع اشاره کردیم، برای شمارش صحیح امواج باید چندین سناریوی محتمل را مطابق با قوانین امواج الیوت در نظر داشته باشید. الگوهای امواج الیوت یکی از حیاتی ترین بخشهای تحلیل تکنیکال است که افراد زیادی نمی توانند به درستی از آنها استفاده کنند. در دوره فارکس ، موج شماری صحیح امواج الیوت به همراه سایر تکنیک های مهم تحلیل تکنیکال به صورت پیوسته آموزش داده می شود. بنابراین اگر در شمارش امواج الیوت دچار اشتباه می شوید می توانید از این دوره جامع استفاده کنید.
در ادامه لیستی از سایر مقالات مربوط به امواج الیوت برای مطالعه بیشتر در اختیار شما قرار داده می شود.
سوالات متداول
۱- امواج الیوت به سبک رابرت ماینر چه تفاوتی با سایر سبک های امواج الیوت دارد؟
رابرت ماینر تغییر چندانی در تئوری امواج الیوت به وجود نیاورده است با این همه او از معدود استادانی است که سعی می کند نحوه استفاده از این امواج را در معاملات نشان دهد.
۲- رابطه قوانین امواج الیوت و موج شماری صحیح الیوت چیست؟
رابرت ماینر معتقد است با استفاده از سه قانون مهم الیوت می توان امواج الیوت را به درستی شناسایی کرد. در متن مقاله نحوه استفاده از این قوانین به هنگام موج شماری و آلترناتیوهایش توضیح داده شده است.
۳- راه تشخیص صحیح الگوهای امواج الیوت در نمودار چیست؟
راه کلیدی تشخیص درست الگوهای الیوتی از دیدگاه رابرت ماینر، شمارش ریزموج های امواج در درجه بزرگتر است.
تحلیل تکنیکال و انواع آن را بشناسید
یکی از روشهای ورود به بازارهای مالی استفاده از روش تحلیل تکنیکال است. در این روش تحلیلگران و معاملهگران با تحلیل نمودار قیمتی داراییها رفتار قیمت را بررسی میکنند. در این مقاله در ابتدا تحلیل تکنیکال را برایتان توضیح میدهیم و در ادامه شما را با انواع روشهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال آشنا میکنیم.
تحلیل تکنیکال چیست؟
- تحلیل تکنیکال بررسی و مطالعه دادههای تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم است.
- تحلیلگران تکنیکال با استفاده از بینشهای روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری و … گذشته نمودار را بررسی میکنند و رفتار آینده بازار را پیش بینی میکنند.
- دو شکل رایج تحلیل تکنیکال الگوهای نمودار و اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور میانگین متحرک هستند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال به شما چه می گوید؟
- تجزیه و تحلیل تکنیکال یک اصطلاح عمومی برای انواع استراتژی است که به تفسیر عملکرد قیمت در یک سهام بستگی دارد.
- تحلیلگران با استفاده از تحلیل تکنیکال ادامه روند قیمت و یا زمان تغییر روند را میتوانند بررسی کنند.
- تحلیلگران تکنیکال استراتژیهای متفاومتی دارند، برخی بر اساس خطوط روند، برخی دیگر از الگوهای شمعی ژاپنی استفاده میکنند و برخی دیگر از سایر ابزارها و اندیکاتورهای تکنیکال برای تحلیل نمودارها استفاده میکنند.
- اکثر تحلیلگران تکنیکال با استفاده از ترکیبی از ابزارها، نقاط ورود و خروج احتمالی برای معاملات خود را شناسایی میکنند.
- برای مثال، شکلگیری نمودار ممکن است نقطه ورود یک معاملهگر کوتاه مدت را نشان دهد، اما معاملهگری که بلند مدت است و از میانگینهای متحرک استفاده میکند، منتظر تاییدیه است.
آموزش تحلیل تکنیکال را چطور شروع کنید؟
روشهای زیاد و متنوعی برای یادگیری و آموزش تحلیل تکنیکال وجود دارد. براساس علاقه و میزان یادگیریتان، میتوانید روشهای مختلفی را برای آموزش تحلیل تکنیکال شروع کنید. اما ما پیشنهاد میکنیم که این مسیر را طی کنید:
- در ابتدا از مفاهیم پایه یا کلاسیک مانند روند شناسی و مفاهیم سطوح استاتیک و داینامیک و الگوهای قیمتی شروع پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی کنید.
- پس از تسلط به مفاهیم پایه، مباحث پیشرفته نظیر تئوری امواج الیوت، فیبوناچی، چنگال و … را بیاموزید.
- شما میتوانید با شرکت در دوره هتریک مدرسه تحلیل مفاهیم پایه و پیشرفته را به صورت یکجا آموزش ببینید.
تحلیل تکنیکال به شما چه کمکی میکند؟
- در تحلیل تکنیکال اعتقاد داریم که همه چیز در قیمت خلاصه می شود.
- بنابراین قیمت بازار منعکس کننده تمام اطلاعات موجود است که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد.
- در نتیجه، نیازی به نگاه کردن به تحولات اقتصادی، بنیادی یا جدید نیست، زیرا آنها قبلاً به یک اوراق بهادار قیمت گذاری شدهاند.
- تحلیلگران تکنیکال عموماً بر این باورند که قیمتها در جهت روندها حرکت میکنند و زمانی که نوبت به روانشناسی کلی بازار میرسد، تاریخ تمایل به تکرار دارد.
انواع تحلیل تکنیکال
کلاسیک
- الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنیها شناسایی میشوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
- خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
- اینها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوتهای کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوتهای سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
- نحوه ترسیم خطوط روند میتواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم مینمایند و برخی از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
الگوهای قیمتی
- در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا برعکس استفاده کرد.
- طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنیها شناسایی میشود.
- این الگوها که زیربنای عوامل روانشناختی است، برای پیشبینی ادامه رفتار قیمتی مورد استفاده هستند.
انواع الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامه دهنده: الگوهای ادامهدهنده،ادامه رفتار قیمتی را در جهت قیمت فعلی پیشبینی میکنند.
- الگوهای برگشتی: الگوهای برگشتی، تغییر جهت قیمت را پیشبینی میکنند.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده
- مثلث: با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شدهاند.
- پرچم: با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شدهاند.
- کنج: با دو خط روند همگرا ساخته شدهاند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.
- مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.
الگوهای قیمتی برگشتی
- سه قله (Triple Tops & Bottoms)
هارمونیک
الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص میشود. برخلاف سایر روشهای رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش میکند تا حرکات آتی را پیشبینی کند. از الگوهای معروف یا متداول این سبک، میتوان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.
هندسه و اعداد فیبوناچی
- الگوهای هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبتهای فیبوناچی تکرار میشوند.
- ریشه روششناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸) است.
- نسبتهای مکمل عبارتند از: ۰.۳۸۲، ۰.۵۰، ۱.۲۷۲، ۲.۰، ۲.۲۴، پیشبینی بازار بر اساس الگوهای موجی ۲.۶۱۸، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸. نسبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت میشود.
- از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار میشود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده میشود که تحت تأثیر محیطها و جوامعی هستند که در آن معامله میکنند.
- با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معاملهگران میتوانند نسبتهای فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیشبینی کنند.
تئوری امواج الیوت
نظریه (تئوری) امواج الیوت یک نظریه در تحلیل تکنیکال است که برای توصیف حرکت قیمت در بازار مالی استفاده میشود. این تئوری توسط نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فراکتال تکرار شونده ایجاد شد. امواج را میتوان در حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش میکنند از روند بازار سود ببرند را میتوان سوار بر موج توصیف کرد.
امواج الیوت چگونه کار میکنند
بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی میکنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه میگوید که حرکت قیمت سهام را میتوان پیشبینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد میشود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی میکند:
با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.
الگوهای کندلی یا شمعی ژاپنی
نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، دادهها را در بازههای زمانی متعدد نمایش میدهند. قدمت نمودارهای شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم برمیگردد. نمودارهای شمعی ژاپنی نسبت به نمودارهای میلهای و خطی سادهتر و مفیدتر هستند. کندلها الگوهایی میسازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیشبینی میکنند.
استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال ۱۹۹۱، «تکنیکهای نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا میتوانند دهها مورد از این الگوها را شناسایی کنند که نامهای مختلفی دارند. به عنوان مثال:
علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در دهها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شدهاند.
پرایس اکشن
در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگوهای مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگوهای شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.
اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معاملهگر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبکها به نام این افراد شناخته میشوند. از اصلیترین استراتژیهای شناختهشده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:
- لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معاملهگری شما (Your Trading Coach) است.
- گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپهای معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
- ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نامهای معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
- یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته میشود.
ایچیموکو
«ایچیموکو کینکو هایو» (Ichimoku Kinko Hyu) یا به اختصار Ichimoku یک ابزار تکنیکال است که به آن «نمودار ابری» هم گفته میشود. ابزار ایچیموکو یک سیستم معاملاتی قوی است که از آن برای اندازهگیری حرکت و دنبال کردن روند نمودار استفاده میشود. این ابزار معمولا برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار میگیرد.
ایچیموکو شامل پنج خط(ابرهای کومو) به نامهای زیر است:
چنگال (Pitchfork)
- چنگال(Pitchfork) اندروز یک ابزار تکنیکال است، که از سه خط روند موازی برای شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت استفاده می کند.
- با قرار دادن سه نقطه B،A و C در انتهای روندهای قبلی و سپس کشیدن خطی از نقطه اول A که از وسط دو نقطه دیگر B و C عبور میکند ایجاد میشود.
- این ابزار توسط آلن اندروز توسعه داده شد. دلیل نامیده شدن این اندیکاتور “چنگال” به خاطر شکل ظاهری آن است.
- همچنین در چنگال اندروز از خطوط ماشه نیز استفاده میشود. خط ماشه خط روندی است که از نقطه اول A شروع میشود و در ادامه به نقطه B و یا C وصل میشود.
شکل زیر نحوه نمایش چنگال نزولی در نمودار قیمت ارز دیجیتال دوج کوین است.
باید بدانید که درست است که ایچیموکو و چنگال ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند ولی یک استراتژی معاملاتی هستند که به تنهایی توسط معاملهگران استفاده میشوند.
حرف آخر
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بررسی و تحلیل نمودار قیمت داراییها برای ورود به بازارهای مالی است. تحلیلگران با استفاده از تحلیل تکنیکال نمودارها را بررسی و رفتار آینده بازار را پیشبینی میکنند. در این مقاله روشهای مختلف تحلیل تکنیکال مانند تحلیل کلاسیک( الگوهای قیمتی)، هارمونیک، الیوت، الگوهای شمعی ژاپنی، پرایس اکشن، ایچیموکو و چنگال را به اختصار برایتان توضیح دادیم. حالا شما به ما بگویید که آموزش تحلیل تکنیکال را شروع کردهاید؟ تجربه شما در زمینه آموزش تحلیل تکنیکال چیست؟ لطفا در قسمت نظرات تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید
سوالات متداول
تحلیل تکنیکال بررسی و مطالعه دادههای تاریخی بازار از جمله قیمت و حجم است.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از بینشهای روانشناسی بازار، اقتصاد رفتاری و … گذشته نمودار را بررسی میکنند و رفتار آینده بازار را پیش بینی میکنند.
در تحلیل تکنیکال اعتقاد داریم که همه چیز در قیمت خلاصه می شود.
بنابراین قیمت بازار منعکس کننده تمام اطلاعات موجود است که می تواند بر بازار تأثیر بگذارد.
در نتیجه، نیازی به نگاه کردن به تحولات اقتصادی، بنیادی یا جدید نیست، زیرا آنها قبلاً به یک اوراق بهادار قیمت گذاری شدهاند.
تحلیلگران تکنیکال عموماً بر این باورند که قیمتها در جهت روندها حرکت میکنند و زمانی که نوبت به روانشناسی کلی بازار میرسد، تاریخ تمایل به تکرار دارد.
منابع
“Technical Analysis of Stocks and Trends”, Investopedia, 2022.
دیدگاه شما