سایه شمع ها
سایه شمع ها: پرایس اکشن یکی از بهترین روش ها برای شناسایی نقطه ورود و خروج است. برای درک پرایس اکشن، باید در ابتدا اطلاعات کاملی از شمع های ژاپنی داشته باشیم.
بسیاری از معامله گران، سایه های شمع ها را نادیده میگیرند. در صورتی که سایه شمع ها هم به اندازه قیمت باز و پایانی و بدنه شمع ها اهمیت دارد.
در این مقاله، ابتدا مباحث پایه ای در شمع ها را بررسی میکنیم. همچنین بررسی میکنیم که چرا سایه شمع ها بخش مهمی از پرایس اکشن است.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
چگونه چارت شمعی را بخوانیم؟
در مثال زیر، قیمت باز، قیمت پایانی و سایه شمع ها نشان داده شده است.
همانطور که در شکل میبینید، سایه شمع ها هم به اندازه بدنه شمع ها اهمیت دارد.
در اینجا میبینیم که سایه ها، سطوح حمایت و مقاوت را به ما نشان میدهند. یعنی سطوحی را به ما نشان میدهند که بازار در حال برگشت است.
شمع هایی که سایه بلندی دارند، نقشی مهمی در پرایس اکشن ایفا میکنند. مثل دوجی، ستاره صبحگاهی، ستاره عصرگاهی، چکش، شوتینگ استار و غیره.
این شمع ها براحتی میتوانند جهت بازار را به مان نشان دهند.
هر چه سایه شمع بزرگتر باشد، مثل شوتینگ استار یا چکش(که پین بار هم به آن گفته میشود)، آنگاه احتمالا جهت بازار تغییر خواهد کرد.
در شکل بالا شمع، شمع اسپینیگ تاپ داریم که بعد از آن شوتینگ استار با سایه بلند شکل گرفته است. سایه این شمع نشان میدهد که بازار، قیمتهای بالاتر را ریجکت کرده است.
این شمع بعد از اسپینیگ تاپ شکل گرفته است و این باعث میشود که اهمیت بیشتری داشته باشد. چون اسپینیگ تاپ و دوجی نشان میدهند که بازار خنثی است.
جهت مطالعه پرایس اکشن، میتوانید به کورس نایل فولر و یا کورس ال بروکس مراجعه کنید. قبل از شروع به یادگیری پرایس اکشن، حتما کورس الگوهای شمعی با استیو نیسون را مشاهده بفرمایید.
مهمترین شمع هایی که بر روی چارت شکل میگیرند، شمع هایی هستند که سایه بلندی دارند. علت اینکه این شمع ها اهمیت زیادی دارند این است که میتوانند حرکت بعدی قیمت را به ما نشان دهند.
در این مقاله، الگوهای شمعی که سایه بلندی دارند را بررسی میکنیم. در هنگام معامله باید به دنبال چنین شمع هایی بگردید.
با شکل این شمع ها آشنا خواهید شد و همچنین متوجه میشوید که چگونه آنها را شناسایی کنید و اینکه این شمع ها چه مفهومی دارند.
سایه شمع ها
برای مطالعه این مقاله، باید با مباحث پایه ای شمع ها آشنایی داشته باشید. پس اگر مبتدی هستید، میتوانید کورس الگوهای شمعی با استیو نیسون را مشاهده کنید.
شمع هایی که سایه بلندی دارند به چه شکل هستند؟
شمع های سایه بلند، شمع هایی هستند که سایه آنها خیلی بزرگتر از بدنه آنهاست. سایه شمع ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است چون نشان میدهند که یک سطح حمایتی/ مقاومتی و یا یک سطح قیمتی، ریجکت شده است.
پس وقتی در یک ناحیه قیمتی، سایه شکل میگیرد؛ به این معنی است که بازار خسته شده است. و این نکته بسیار بسیار مهمی است.
سایه بلند نشان میدهد که خریداران زیادی میخواستند بخرند و یا فروشندگان زیادی میخواستند بفروشند. چرایی آن اهمیت ندارد. مهم اتفاقی است که بر روی چارت شکل گرفته است.
وقتی سایه شکل میگیرد، به این معنی است که احتمالا بازار در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
این اطلاعات خیلی مفیدی برای یک معامله گرِ پرایس اکشن است. و میتوانید روش معاملاتی خود را بر اساس سایه شمع ها قرار دهید. شمع هایی که در چارت روزانه شکل میگیرند، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند.
حتی اگر شمع های بلندی مثل پین بار و یا سیگنال ترکیبی پین بار-فیکی شکل نگیرد، همچنان میتوانید از یک شمع ساده با سایه بلند نیز اطلاعات زیادی بدست بیاورید؛ که این اطلاعات را بررسی خواهیم کرد.
شمع هایی که سایه بلندی دارند، در واقع بهترین دوست شما در بازار هستند. باید تا جایی که میتوانید از آنها استفاده کنید و یا حتی آنها را اساس روش معاملاتی خود قرار دهید.
نمونه هایی از شمع های با سایه بلند:
۱-الگوی پین بار کلاسیک
الگوی پین بار شامل یک شمع با سایه خیلی بلند است. این سایه بلند فقط در یک طرف شمع شکل گرفته است. این سایه بلند نشاندهنده برگشت سریع و شدید قیمت است.
پس پین بار در چارت روزانه نشاندهنده برگشت سریع قیمتی در آن روز است. و پین بار در چارت ۱ ساعته نشاندهنده برگشت سریع قیمتی در طی ۱ ساعت میباشد. پس هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اهمیت این شمع بیشتر است.
در شمع پین بار، سایه شمع بسیار بزرگتر از بدنه آن میباشد. سایه پین بار باید حداقل ۳/۲ طول پین بار باشد. و ترجیحا بهتر ۴/۳ باشد. گاهی اوقات در شمع پین بار، بدنه نداریم و یا بدنه خیلی کوچک است ( همانند دومین شمع در شکل زیر).
در شکل زیر چند نوع پین بار داریم که همگی به یک معنی هستند. و این مفهوم را میرسانند که قیمتها برگشته اند.
یعنی این شمع ها سایه بلندی دارند و این سایه بلند نشان میدهد که قیمت ها برگشته است. بنابراین ممکن است که قیمتها در جهت مخالف حرکت کنند، یعنی در جهت مخالفِ سایه حرکت خواهند کرد.
حال مثالی از الگوی مثال هایی از ستاره صبحگاهی پین بار در چارت را بررسی میکنیم:
۲-پین بارِ سایه بلند:
در این نوع پین بار، سایه بسیار بسیار بلندی داریم. شاید بتوان گفت که پین بار، مهمترین شمع میباشد.
این نوع پین بار نسبتا کمیاب است. وقتی یک پین بار با سایه بیش از حد بلند شکل میگیرد، حتما به آن توجه کنید چون این شمع نشان میدهد که قیمتها در جهت مخالف حرکت خواهند کرد.
اغلب موارد، پین بار مثال هایی از ستاره صبحگاهی با سایه خیلی بلند نشاندهنده تغییرات اساسی در بازار است. و حتی ممکن است تغییراتی در روند ماژور داشته باشیم.
در پین بارِ سایه بلند، معمولا بدنه شمع کوچکتر از پین بار کلاسیک است. سایه این شمع ها بسیار بلندتر از شمع های مجاور است. بنابراین تشخیص آنها بر روی چارت خیلی راحت است.
گاهی اوقات، در این نوع شمع میتوانیم در اصلاح ۵۰ درصدی وارد شویم. در شکل زیر، چند نمونه از پین بارِ سایه بلند داریم.
حال مثالی از پین بارِ سایه بلند بر روی چارت را بررسی میکنیم:
مثالی دیگر از پین بارِ سایه بلند بر روی چارت:
۳-الگوی پین بار دوقلو
این حالت رایج است که چند پین بار بصورت متوالی داشته باشیم. که اینحالت بیشتر در سطوح کلیدی حمایت و مقاومت شکل میگیرد. یعنی در شرایطی شکل میگیرد که بازار در حال تست کردن سطوح کلیدی است تا ببیند خریداران برنده میشوند یا فروشندگان.
شکل گیری ۲ پین بار بصورت متوالی رایج است. اما شکل گیری ۳ پین بارِ متوالی نسبتا کمیاب است.
وقتی ۲ پین بار بصورت متوالی شکل میگیرد، حتما باید به آن توجه کرد چون این پین بارها در شرایط مناسب و در تلاقی با سطوح کلیدی شکل گرفته اند. پس این سیگنال را به ما میدهند که احتمالا قیمتها در جهت دیگر حرکت کنند.
پین بار دوقلو به شکل زیر است.
در شکل زیر مثالی از پین بار دوقلو در چارت واقعی را بررسی میکنیم:
همانطور که در شکل میبینید، قیمتها کمی پایینتر از کف پین بار دوقلو قرار گرفته اند. گاهی اوقات این حالت رخ میدهد. به همین دلیل باید از ایست ضرر مناسبی استفاده کنید. یعنی ایست ضرر باید به اندازه کافی بزرگ باشد.
۴- شمع های سایه کوتاه و شمع های سایه بلند(بغیر از پین بار):
در شکل زیر شمع های سایه بلند(بغیر از پین بار) نشان داده شده است. این شمع ها، سایه بلندی دارند ولی آنقدر خوب نیستند که بتوانیم آنها را به عنوان سیگنال پین بار در نظر بگیریم.
همانطور که گفته شد، در اغلب موارد سایه شمع های مهم است. پس باید به هر شمعی که سایه بلندی دارد، توجه کنیم چون میتواند بر جهت بازار تاثیر بگذارد. حتی اگر یک پین بارِ کامل نباشند.
در چارت زیر تقریبا یک پین بار کلاسیک داریم؛ که یک پین بار صعودی میباشد و در یک سطح حمایتی و در یک روند صعودی شکل گرفته است.
همانطور که میبینید بعد از این شمع، بازار سریعا به سمت بالا رفته است.
نکته: این پین بار صعودی نیست چون سایه پایینی به اندازه کافی بلند نیست(در مقایسه با بدنه)، و سایه بالایی هم بلند است.
با این وجود، سایه پایینی به اندازه کافی بزرگ است که بتوانیم آن را به عنوان یک شمع صعودیِ سایه بلند در نظر بگیریم.
در شکل زیر میتوانید تفاوت یک شمع سایه بلند و سایه کوتاه را ببینید. همچنین پین بار کلاسیک نیز نشان داده شده است:
۵- سایر شمع های سایه بلند:
حال رایج ترین شمع های سایه بلند را بررسی میکنیم.
در شکل زیر، الگوی ترکیبی پین بار و اینساید بار را داریم. در این الگو، یک اینسایدبار در درون پین بار شکل میگیرد.
سپس الگوی اینساید پین بار دیده میشود که با الگوی قبلی متفاوت است. در این الگو، اینساید بار به شکل پین بار است.
این الگو همانند اینساید بار در نظر گرفته میشود اما اهمیت بیشتری دارد چون یک تلاقی دیگر داریم و آن هم پین بار است.
در آخر الگوی ترکیبی پین بار و فیکی را داریم. که بخش فیکیِ این الگو، در قالب یک پین بار است.
در شکل زیر، الگوی ترکیبی پین بار و اینساید بار نزولی در یک مثال واقعی نشان داده شده است.
همانطور که میبینید بعد از این الگو افت شدیدی داشتیم. سپس یک شمع سایه بلندی نزولی شکل گرفته است که یک سیگنال فروش است.
در شکل زیر، الگوی ترکیبی پین بار و اینسایدبار را در یک مثال واقعی داریم:
آموزش الگوهای کندل استیک (Candle Stick)
یکی از اولین و مشهورترین ژاپنی هایی که با استفاده از گذشته قیمت، حرکت های آتی آن را پیش بینی می کرد، مردی افسانه ای به نام مانهیسا هما بود. او با انجام معاملات برنج در قرن هفدهم به ثروتی عظیم دست یافت. الگوی های شمعی ژاپنی نیز از آن زمان استفاده می شود .
الگو های میله ای چیست؟
رسم نمودار روزانه میله ای احتیاج به قیمت باز شدن ( ابتدایی)، بسـته شـدن (پایانی)، بیشترین (بالایی) و کمترین (پایینی) دارد. خط عمودی در نمودار میله ای، بیشترین و کمترین قیمت آن دوره را نمایش می دهد. خط افقی در سمت چپ خـط عـمـودی، قیمت باز شدن را نمایش می دهد. خط افقی در سمت راست خط عمودی، قیمت بسـته شـدن را نمایش می دهد.
روش شکل گیری الگوهای کندل استیک
هر کندل برای تشکیل نیاز به چند قیمت دارد . قیمتی که آن کندل با آن باز می شود یا open ، بالا ترین قیمت کندل یا high ، پایین ترین قیمت آن کندل یا low و قیمت بسته شدن یا close این قیمت ها برای هر بازه زمانی متفاوت است و ظاهر کندل ها می تواند در تایم فریم های مختلف یکسان نباشد برای مثال در کندل های 5 دقیقه ای ممکن است کاهش قیمت را مشاهده کنیم ولی در کندل های یک ساعته روند صعودی باشد که در ادامه بیشتر آن را بررسی می کنیم.
الگو های بازگشتی
همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، قیمت ها نیز اغلب به آرامی و در سطوح مختلفی تغییر می کنند اخطار بازگشت روند، صرفاً بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ولی به این معنا نیست که الزاما تغییر جهت می دهد و بازگشت می کند. درک و فهـم ایـن مطلب مثال هایی از ستاره صبحگاهی فوق العاده مهم است.
در هر سه تصویر بالا شما مشاهده می کنید که یک روند صعودی و افزایشی قیمت وجود داشته است در همه تصاویر نشانه هایی از بازگشت قیمت دیده می شود ولی در تصویر دومی این اتفاق رخ نداده و قیمت افزایش پیدا کرده است .
الگوی دار آویزان و چکش چیست؟
کندل استیک هایی با سایه های پایینی بلند و بدنه های اصلی کوچکی را نشان می دهد.
ظهور هر دو شمع نشان داده شده در تصویر بالا بعد از یک روند صعودی به شما می گوید که روند قبلی ممکن است به پایان برسد. به علت شـومی ایـن واقعـه بـه آن دار آویز گفته می شود ! ایـن شـمع همانطور که از نامش پیداست، شبیه به مردی به دار آویخته شده، با پاهای آویزان است.
الگوی دار آویزان Hanging Man
گر بعد از یک روند صعودی کندلی مانند کندل زیر مشاهده کردید احتمالا دار آویزان یا مرد آویزان (Hanging Man) است همانطور که از اسم آن مشخص است به شما هشدار تغییر روند را می دهد اگر بخواهیم دقیق تر بررسی کنیم به این کندل مشاهده می کنیم که یک شدو بلند دارد یعنی قیمت برای مدتی بسیار کاهش پیدا کرده است و نشان می دهد فروشندگانی وارد بازار شده اند ولی خریداران مجدد باعث افزایش قیمت شده اند این نمی تواند سیگنال خرید یا مثال هایی از ستاره صبحگاهی فروش باشد بلکه به ما فقط هشدار می دهد.
الگوی دار آویزان Hanging Man
الگوی چکش Hammer
الگوی چکش یا Hammer بر خلاف الگوی hanging man که هشدار کاهش قیمت و ورود فروشندگان را می داد به ما اطلاع می دهد که روند نزولی ممکن است تمام شود چرا که خریداران باعث افزایش قیمت شده اند
الگوی چکش Hammer
الگوی دوجی (Doji)
الگوی دوجی (Doji) خود نوعی رفتار نامنظم در بازار را نشان می دهد، به همین دلیل است که این نام را دریافت کرده است. این مانند یک علامت ضربدر یا علامت مثبت در نمودار به نظر می رسد و اساساً نشان می دهد که قیمت باز و بسته شدن دقیقاً یکسان بوده است. یا می توان گفت قدرت خریدارن و فروشندگان برابر است زمانی که این کندل را در چارت دیدید بهتر است معامله باز نکنید و منتظر کندل بعدی باشید .
الگوی دوجی (Doji)
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی ماروبزو یک الگوی قدرتمند برای مشخص کردن روند است این الگو نشان می دهد اگر صعودی یا bulish باشد جایی که کندل بسته می شود با بالاترین قیمت آن کندل برابر است .
و اگر نزولی یا bearish باشد کم ترین قیمت با قیمت بسته شدن کندل برابر است . معمولا زمانی قدرت خریداران یا فروشندگان بسیار زیاد باشد این کندل ایجاد می شود .
الگوی ماروبزو (Marubozu)
الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی به این صورت است که اگر کندل بزرگ یا کندل مادر قرمز بود کندل فرزند یا کندلی که در بعد از آن وجود دارد مثبت و صعودی است و برعکس اگر کندل مادر مثبت بود کندل فرزند یا کندل بعدی قرمز یا منفی است . واژه هارامی ریشه ژاپنی داشته و به معنای باردار بودن است.
الگوی هارامی (Harami)
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
این الگو در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود و و جزو الگو های برگشتی به حساب می آید به صورت کلی شامل یک کندل نزولی سپس یک کندل تقریبا مشابه دوجی البته با شدو یا سایه بلند در در پایین و در نهایت یک کندل صعودی که نشان از برگشت روند دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
این الگو دقیقا برخلاف الگوی ستاره صبح گاهی که نشان از افزایش تقاضا و افزایش قیمت بود نشان از افزایش فروشندگان و همچنین اتمام روند صعودی است برای همین موضوع اسم آن را ستاره عصر گاهی نامیده اند . بعد از یک کندل صعودی یک کندل مانند دوجی که نشان دهنده برابری خریداران و فروشندگان است ایجاد می شود و در نهایت یک کندل قرمز رنگ که تاییدی بر شروع روند نزولی است .
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
الگوی ستاره رها شده (Shooting Star)
الگوی ستاره رها شده یا Shooting Star تقریبا از هر نظر مشابه ستاره عصرگاهی ولی نشان دهنده قدرت بسیار زیاد فروشندگان است و از اهمیت بالا تری برخوردار است و شدو از بالای آن بسیار بیشتر از ستاره عصرگاهی است .
الگوی ستاره رها شده (Shooting Star)
نتیجه گیری الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک انواع زیادی دارند و به عنوان پایه و اساس تحلیل تکنیکال شناخته می شوند یادگیری الگوهای کندل استیک بسیار اهمیت دارد ولی نمی توان فقط با استفاده از الگوهای کندل استیک معامله کنید بلکه برای تحلیل تکنیکال باید از استراتژی و روش خود استفاده کرده ولی هنگام معامله الگوهای کندل استیک را نیز در نظر بگیرید . و به خاطر داشته باشید همه چیز تحلیل تکنیکال نیست و بازار های مالی بخشی های مختلفی دارد که باید حتما از آن ها اطلاع داشته باشید مانند تحلیل سنتیمنتال و تحلیل فاندامنتال .
کندل دوجی (Doji)
در این مطلب مثال هایی از ستاره صبحگاهی به بررسی کندل دوجی (Doji) می پردازیم. کندل دوجی به کندل هایی گفته می شود که بدنه بسیار کوچکی دارند یا اصلاً بدنه ندارند. سایه این کندل ها می تواند کوچک یا بزرگ باشد؛ در واقع این طول بدنه است که دوجی بودن یا نبودن کندل را مشخص می کند. این کندل ها، شکل های مختلفی داشته و تأثیرات مختلفی نیز بر نمودار دارند.
انواع کندل دوجی
در تصویر زیر، شکل انواع دوجی همراه با نام آنها را مشاهده می کنید.
- کندل دوجی معمولی: این دوجی شکل معمولی دارد. بدنه آن کوچک بوده و سایه های آن نیز به نسبت کوچک هستند.
- کندل دوجی پا دراز: این دوجی نیز بدنه کوچکی دارد ولی برخلاف آن، سایههای بالا و پایین بزرگی دارد. در این دوجی، اندازه سایه های بالایی و پایینی نیز تقریباً مشابه است.
- کندل دوجی سنگ قبر: این دوجی، یک دوجی بازگشتی بوده و باعث تغییر روند می شود. این دوجی معمولاً در انتهای روندهای صعودی دیده می شود؛ ولی توانایی تغییر روندهای نزولی به صعودی را نیز دارد.
- کندل دوجی سنجاقک: این دوجی، یک الگوی بسیار پر قدرت بازگشتی است که معمولاً در انتهای روندهای نزولی ایجاد می شود. این الگو تغییر روند نزولی به صعودی را به ما اخطار می دهد؛ اما این الگو، توانایی ایجاد در سقف های قیمتی و تبدیل روند صعودی به روند نزولی را نیز دارد.
بررسی کندل دوجی در نمودار
دوجی ها در نمودار معمولاً در اواخر روند ایجاد می شوند؛ ولی توانایی تشکیل در میانه روند را نیز دارند. پس این گونه نیست که بعد از دوجی حتماً روند تغییر کند و این قاعده غیرقابل تغییر باشد، بلکه امکان ایجاد دوجی در میانه روند و عدم تغییر روند صعودی یا روند نزولی در اثر تشکیل دوجی نیز وجود دارد.
کندل دوجی سنگ قبر
در تصویر زیر یک دوجی را مشاهده می کنید. این دوجی از نوع سنگ قبر بوده و همان طور که گفتیم، اخطار تغییر روند نزولی به صعودی را به ما می دهد. همانطور که در این تصویر مشاهده می کنید، این دوجی باعث تغییر روند نزولی به صعودی شده است.
دوجی مورد نظر در این تصویر با رنگ قرمز مشخص شده است.
در مثال بالا مشاهده کردید که دوجی سنگ قبر در انتهای روند نزولی شکل گرفته بود. اما توجه داشته باشید که این دوجی، معمولاً در انتهای روندهای صعودی شکل می گیرد و باعث بازگشت قیمت و تغییر روند صعودی به نزولی می شود.
در تصویر زیر دوجی سنگ قبری را مشاهده می کنید که در انتهای روند صعودی شکل گرفته است. همانطور که مشاهده می کنید، این دوجی سبب بازگشت نمودار و تغییر روند صعودی به نزولی شده است. دوجی موردنظر در تصویر زیر، با رنگ قرمز مشخص شده است.
در تصویر بالا مشاهده می کنید که روند نمودار قیمت، قبل از دوجی سنگ قبر صعودی است؛ تشکیل این دوجی، اخطار پایان روند صعودی و شروع روند نزولی را به ما میدهد. همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، این اخطار درست بوده و روند نزولی بعد از تشکیل دوجی سنک قبر شروع شده است.
دوجی سنجاقک
در تصویر زیر نمودار سهام ایرانخودرو در تایم فریم روزانه را مشاهده می کنید. در این قسمت از نمودار، یک الگو شمعی دوجی سنجاقک تشکیل شده است. همانطور که گفتیم، دوجی سنجاقک هشدار تغییر روند نزولی به روند صعودی را به ما می دهد. در تصویر زیر مشاهده میکند که روند نزولی نمودار قیمت، بعد از تشکیل دوجی سنجاقک به روند صعودی تغییر کرده است
در تصویر زیر، دوجی مورد نظر مثال هایی از ستاره صبحگاهی با رنگ قرمز نشان داده شده است.
کندل خوانی به زبان ساده + آموزش رایگان کندل خوانی
یکی از مهمترین مسائل برای تحلیل تکنیکال، خواندن کندل های مختلف بر روی چارت ها است. بهترین سرمایهگذار، آن سرمایه گذاری است که با بررسی عوامل مختلف به پیش بینی درست بازار ارز های دیجیتال بپردازد و توسط آن پیش بینی اقدام به سرمایه گذاری کند. یکی از عواملی که شما برای پیش بینی بازار ارز های دیجیتال و سرمایه گذاری در این بازار به آن احتیاج دارید کندل خوانی ارز دیجیتال است که این روش به شما نشان خواهد داد پیروز بازار در تایم فریم های مختلف فروشندگان یا خریداران هستند. در ادامه این مقاله به بررسی در مورد انواع کندل ها و توضیح در مورد کندل خوانی به زبان ساده میپردازیم.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین بار توسط ژاپنی ها در قرن ۱۸ میلادی مورد استفاده قرار گرفت، دلیل به وجود آمدن کندل استیک، نیاز ژاپنی ها برای پیش بینی بازار برنج بود که طی زمان با پیشرفت هایی مواجه شد و اکنون در بازار های مالی کاربرد بسیار زیادی برای سرمایه گذاران دارد. کندل به معنی شمع است که نمودار شمعی یا کندل استیک ها از مجموعه ای از آن ها در بازه زمانی مشخصی تشکیل شده اند و شما با بررسی و مشاهده کندل استیک میتوانید اطلاعات کاملی از روند قیمتی در بازه زمانی مشخصی را به دست بیاورید. هر کندل محل شروع قیمت، روند قیمتی و بسته شدن قیمت را در تایم فریم مشخصی به ما نشان میدهد. برای اطلاعات بیشتر در مورد این مسئله پیشنهاد میشود از مقاله کندل استیک چیست؟ مبانی شناخت نمودار شمعی بازدید نمائید. کندل ها انواع مختلفی دارند که در ادامه این مقاله به بررسی آن میپردازیم.
تایم فریم چیست؟
به مدت زمانی که معامله در آن زمان انجام میشود تایم فریم میگویند، برای مثال تایم فریم یک ساعته مربوط به معاملات مربوط این مدت زمان میباشد و این معاملاا را در بر میگیرد. تایم فریم روزانه شامل ساعت ۰۰.۰۰ الی ۲۴.۰۰ همان روز است و تمام معاملات مربوط به این ۲۴ ساعت را در بر میگیرد.
اجزای کندل
هر کندل از اجزای مختلفی تشکیل شده است و نشان دهنده احساسات و رفتار سرمایه گذاران در تایم فریم مشخصی میباشد و نسبت به قدرت خریداران و فروشندگان ظاهر کندل متفاوت خواهد بود که خود این مسئله برای پیش بینی روند بازار بسیار تاثیر گذار است. هر کندل دارای چند قسمت ظاهری میباشد که در ادامه به بررسی این مشخصه های ظاهری میپردازیم.
بدنه کندل
بدنه کندل به قسمت پهن و پر کندل گفته میشود که نشان دهنده محل باز شدن و بسته شدن قیمت در آن کندل است، رنگ بدنه در کندل ها نشان دهنده صعودی و نزولی بودن آن است و روند بازار در آن لحظه را نشان میدهد.
سایه کندل یا Shadow
هر کندل از لحاظ ظاهری دارای دو قسمت بالا و پائین است که به قسمت بالایی سایه بالایی یا شاخ و به قسمت پایینی، سایه پایینی یا دم کندل گفته میشود. سایه ها نشان دهنده دامنه تغییرات قیمتی در آن کندل هستند که فروشندگان و خریداران در آن بازه زمانی باعث به وجود آمدنش شده اند.
کندل صعودی و کندل نزولی
در کندل استیک یا نمودار شمعی کندل ها به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند که هر کدام نشان دهنده روند بازار در آن زمان مشخص هستند، کندل ها سبز یا گاوی نشان دهنده این است که قیمت بسته شده در آن کندل بالاتر از قیمت باز شده در آن کندل است و قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان در آن بازه ی زمانی بوده است که باعث صعودی بودن روند شده است.
کندل خرسی یا نزولی یک کندل قرمز رنگ است، در این کندل قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر بوده و به همین دلیل باعث شده تا قیمت بسته شدن کندل کمتر و پایینتر از قیمت باز شدن آن کندل باشد که نشان دهنده روند نزولی در تایم فریم است.
آموزش کندل خوانی
با مسائلی که در بالا به ذکر آن پرداختیم شما میتوانید به اطلاعات زیادی در مورد آن ارز در تایم فریم مشخص دست پیدا کنید، از جمله این اطلاعات میتوان به پی بردن به روند و مسیر بازار، قیمت باز و بسته شدن کندل در آن تایم فریم مشخص و همچنین بالا ترین و پایین ترین قیمت یا همان دامنه تغییرات قیمت در آن بازه زمانی اشاره کرد. مسئله ای که قابل ذکر است همه مثال هایی از ستاره صبحگاهی کندل ها دارای بدنه هستند ولی همه کندل ها دارای سایه نمیباشند، ارز دیجیتالی که قیمت آن در همان دامنه نوسان شده در زمان مشخصی بسته شود بدون دم یا شاخ خواهد بود و ارز دیجیتالی که قیمت باز شدن و بسته شدن در آن نزدیک به هم باشد دارای بدنه کوچکتری خواهد بود.
زمانی که کندل دارای شاخ یا سایه بالایی است، این مسئله نشان دهنده این است که قدرت فروشندگان بالاتر از خریداران در آن لحظه بوده و باعث شده تا قیمت پایینتر از سقف قیمتی که در آن کندل نوسان شده است بسته شود همچنین در مورد سایه پایینی یا دم کندل نیز برعکس مسئله بالا میباشد یعنی در سایه پایینی نشان دهنده این است که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان در آن زمان مشخص بوده و باعث شده تا قیمت کندل در قسمت بالاتری از کف نوسان قیمتی بسته شود و همانطور که در بالا به آن اشاره کردیم زمانی که قیمت بسته شدن کندل بالاتر از باز شدن آن باشد کندل سبز و صعودی خواهد بود و اگر قیمت بسته شدن کندل پایینتر از باز شدن آن باشد کندل قرمز و نزولی خواهد بود. برای اطلاعات بیشتر در این مورد پیشنهاد میشود از مقاله ۵ الگوی برتر کندل استیک در تحلیل تکنیکال بازدید نمائید.
نرمافزار کندل خوانی
به طور معمول تمام صرافی هایی که ما در آن اقدام به سرمایه گذاری میکنیم دارای نرمافزار هایی برای پیش بینی و تحلیل های تکنیکال میباشند اما در این بین نرمافزار هایی وجود دارد که برای بررسی و تحلیل های دقیق تر کاربرد بیشتری دارند که در ادامه این مقاله به معرفی انواع این نرمافزار ها میپردازیم.
انواع الگو های کندلی
در حالت کلی الگو های کندلی به سه دسته کلی تقسیم میشوند این سه دسته شامل الگو های تداومی، الگوهای بازگشتی و الگو های دو طرفه است، در الگو های تداومی، کندل مورد نظر نشان دهنده ادامه روند است و پس از دیده شدن این کندل احتمال ادامه روند بسیار بالا است. الگو های بازگشتی نشان دهنده احتمال تغییر مسیر در روند بازار است یعنی پس از دیده شدن این نوع کندل ها مسیر بازار بر خلاف روند حال حاضر خود پیش خواهد رفت و در نهایت الگو های دو طرفه که نشان دهنده نوسان زیاد در روند بازار است و هشدار این را میدهد که احتمالل حرکت بازار به هر سمتی وجود دارد.
در ادامه این مقاله به بررسی و ذکر چند کندل مهم برای پیش بینی بازار ارز های دیجیتال میپردازیم.
الگو های تک کندلی
کندل هایی در نمودار های شمعی وجود دارند که به تنهایی دارای معنا و مفهوم خاصی هستند و نیازی نیست تا در کنار کندل خاص یا شرایط دیگری قرار بگیرند. این کندل ها بسیار زود تر از کندل های دیگر به معامله گر هشدار میدهند تا در مورد روند بازار تصمیم گیری کنند. از نمونه این کندل ها میتوان به الگوی کندلی مارابوزو، الگوی پین بار، الگوی فرفره و الگوی دوجی اشاره کرد که برای اطلاعات کامل در این مورد پیشنهاد میشود از مقاله آشنایی با الگوهای تک کندلی بازدید نمائید.
الگو های دو کندلی
الگو های دو کندلی الگو هایی هستند که از دو کندل تشکیل شده اند و در صورتی اعتبار دارند که این دو کندل در کنار هم قرار بگیرند و ترتیب خاص خود را تشکیل دهند این کندل ها به تنهایی معنای خاصی نمیدهند و فقط در کنار هم معنا و مفهوم دارند، از نمونه این اللگو های کندلی میتوان به الگو های پوشای صعودی، پوشالی نزولی، الگوی هارامی و الگوی ابر سیاه اشاره کرد. برای اطلاعات و آموزش کامل در این مورد پیشنهاد میگردد از مقاله آشنایی با الگوهای دو کندلی بازدید نمائید.
الگو های سه کندلی
این الگو های نیازمند مدت زمان بیشتری برای شکل گیری میباشند، این الگو ها دارای اعتبار بسیاری بالایی هستند و همانطور که اشاره شد باید سه کندل مطابق با الگو های ذکر شده در کنار هم قرار بگیرند تا دارای مفهوم مشخصی باشند. از انواع الگو های سه کندلی میتوان به الگوی ستاره صبحگاهی، الگوی ستاره عصر گاهی، الگوی سه سرباز سفید و الگوی سه کلاغ سیاه اشاره کرد که برای بررسی و اطلاعات بیشتر در مورد این الگو ها پیشنهاد میشود از مقاله آشنایی با الگوهای سه کندلی بازدید نمائید.
جمعبندی
در بالا به توضیح بسیار ساده در مورد مشخصات انواع کندل ها و نحوه بررسی و خواندن آنها پرداختیم، همچنین به ذکر چندین الگوی کندلی پر کاربرد پرداختیم که در بین سرمایه گذاران محبوبیت بسیار بالایی دارد. همانطور که متوجه هستید هیچ سرمایه گذاری نمیتواند به طور دقیق روند بازار را پیش بینی کند و تمام سرمایه گذاران با استفاده از کندل خوانی و انواع الگو های کندلی میخواهند درصد درستی پیش بینی خود را بالاتر ببرند. الگو هی کندلی از محبوب ترین روش ها برای تحلیل تکنیکال است البته برای پیش بینی بازار تحلیل فاندامنتال نیز لازم است تا بتوانید به بهترین حالت بازار را پیش بینی کنید. امیدواریم با مقاله بالا، ابهامات و سوالاتی که در این زمینه برای شما ایجاد شده بود برطرف شده باشد.
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما مثال هایی از ستاره صبحگاهی برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به مثال هایی از ستاره صبحگاهی خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی مثال هایی از ستاره صبحگاهی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر مثال هایی از ستاره صبحگاهی و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی مثال هایی از ستاره صبحگاهی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
دیدگاه شما