شیرین ادب
آن است كه شاعر يا نويسنده در ميان كلام ( شعر يا نثر ) خود آيه ، حديث ، مصراع يا بيتي را از شاعر ديگر عيناً بياورد .
نكته1 : اگر بيت يا مصراعي از شاعر ديگر به عنوان تضمين بياورد معمولاً نام آن شاعر به گونه اي مثال هایی از ستاره صبحگاهی ذكر مي شود .
نكته2 : معمولاً عبارت تضمين شده داخل گيومه قرار مي گيرد .
1- اعتبار بخشيدن به سخن 2- خلاصه كردن مفاهيم گسترده و طولاني 3- ضمانت براي اثبات ادعا
مثال : چـه زنـم چو نـاي هـردم زنـواي سـاز او دم كه لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را
« همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي بـه پيـام آشنـايي بنـوازد ايـن نـوا را »
توضيح : بيت دوم اين شعر را شهريار از حافظ تضمين كرده است
لورن آيزلي ، نويسنده، هر وقت كه مي خواست الهام بگيرد براي نوشتن مي رفت لب اقيانوسي كه نزديك خانه اش بود وشروع مي كرد به قدم زدن يك روز هنگام قدم زدن ، نگاهش افتاد به پايين ساحل وجواني را ديد كه رفتار عجيبي داشت .كنجكاو شد . رفت سراغ آن جوان و از نزديك ديد كه او مرتّب خم مي شود روي ساحل ،يك ستاره ي دريايي برمي دارد، مي دود به سمت اقيانوس وستاره ي دريايي را پرتاب مي كند توي آب .از او پرسيد: « چرا اين كار را مي كني ؟»
- خورشيد بالا آمده ومد دارد فرو مي رود .اگر اين ها را نيندازم توي اقيانوس مي ميرند .
- اما ساحل كيلومتر ها امتداد دارد و كنار ساحل ، ميليون ها ستاره ي دريايي هست . با اين حساب ، كاري از دستت بر نمي آيد. تو كه نمي تواني بر زندگي اين همه ستاره ي دريايي ،تأثير بگذاري ، مي تواني ؟
آيزلي مي گويد: آن جوان ، مؤدبانه به حرف هاي من گوش كرد .بعدش دوباره خم شد و يك ستاره ي ديگر از روي ساحل برداشت ، دويد به سمت اقيانوس و آن را در پشت امواج شكننده در آب انداخت وگفت : «براي اين يكي كه مؤثر بود ، نبود ؟»
ما هم داريم سعي مان را مي كنيم كه همان جوان باشيم جواني كه سنگ هايش را با خود
وا كنده جواني كه عزمش را جزم كرده كه منفعل نباشد ما نيز مي خواهيم ستاره ها را به منزل ومقصودشان رهنمون باشيم ستاره هايي كه دانش آموزانند.«مينا حسن زاده»
" ای ستاره درخشان صبح، چگونه از آسمان افتاده ای! ای که بر قوم های جهان مسلط بودی، چگونه بر زمین افکنده شدی!" (اشعیاء فصل 14 آیه 12).
نقل قول اشعیاء صرفا توصیف شاعرانه به شیطان و سقوط او است. البته برخی موافق نیستند و می گویند اشعیاء درباره پادشاه بابل سخن گفته است. مشکل این دیدگاه آن است که هیچ پادشاه زمینی نمی تواند کاری را که این شاه می کند، انجام می دهد. اگر این متن در مورد شیطان سخن نمی گوید، پس این پرسش که شیطان و عیسی ستاره صبح نامیده می شوند، کاملا بی اهمیت تلقی شده و به بحث خاتمه می دهد.
مفسران کتاب مقدس معتقدند که اشعیاء در مورد شیطان سخن می گوید، بنابراین بررسی ادامه می یابد. در مکاشفه، عیسی به وضوح و روشنی خودش را " ستاره درخشنده صبح" معرفی می کند. این در حالی است که عهد عتیق به زبان عبری نوشته شده و عهد جدید به زبان یونانی. کلمات عبری و یونانی "ستاره صبح" مشابه نیستند.
در مکاشفه واژه "ستاره صبح" به کار برده شده، اما در اشعیاء از واژه دیگری استفاده شده که به معنی "شباهت ناقص" و "وانمود کننده" است (شیطان همواره مقلد ضعیفی است برای فریب مردم. کتاب مکاشفه یوحنا، نشان می دهد که شیطان به تقلید از تثلیث مقدس خداوند (پدر، پسر، روح القدس)، تثلیث نامقدس را تشکیل می دهد که عبارت است از شیطان، دجال (ضد مسیح) و نبی کاذب (مکاشفه فصل13، فصل 16 آیه 13، فصل 19 آیه 20 آیه 10). به عبارت دیگر، شیطان فقط یک ستاره صبح است (آن هم با ساختار شاعرانه و سمبولیک) ، در حالی که مسیح از یک نقش منحصر به فرد به عنوان ستاره صبح برخوردار است.
پس نکته قابل توجه آن است که اشعیاء و یوحنا از یک واژه مشابه برای "ستاره صبح" استفاده نکرده اند. ظاهرا همبستگی وجود دارد، اما تفاوت به چشم می خورد. لازم به ذکر است که در کتاب مقدس اصطلاحات مشابه برای مسیح و شیطان وجود دارد. مثلا مسیح "شیر یهودا" نامیده شده (مکاشفه فصل 5 آیه 5) و شیطان به شیر گرسنه و غران تشبیه شده (اول پطرس فصل 5 آیه 8) . عیسی به عنوان پادشاه شبیه شیر است که دارای سلطنت باشکوه و پر از جلال است، اما شیطان مانند شیری است که در جستجوی طعمه است و می خواهد موجودات دیگر را ببلعد. عیسی نور جهان است (یوحنا فصل 9 آیه 5). او تاریکی گناه را از زندگی ما دور می کند.
عیسی دارای ویژگی های قدرتمندی است، در حالی که شیطان از خصوصیات موجودات دیگر برخوردارست. شباهت عیسی و شیطان به شیرها بسیار متفاوت از یکدیگر است. هر چند در ظاهر همبستگی وجود دارد، اما در معنا یکسان نیستند.
با این توصیف، اصطلاح "ستاره صبح" زمانی به شیطان اطلاق می گردید که در ملکوت خدا خدمت می کرد. او فرشته ارشد و زیبایی بود که دارای قدرتی برتر از سایر فرشتگان بود. شیطان جایگاه عالی داشت، ولی آن را حفظ نکرد و سقوط نمود. کتاب مقدس مسیح را به عنوان خالق جهان معرفی می کند (یوحنا فصل 1 آیات 3- 5، کولسیان فصل 1 آیات 16- 17). جالب است که مسیح خالق فرشته ارشد یا همان موجودی است که به نام شیطان می شناسیم. روزی فرا خواهد رسید که مسیح، شیطان شکست داده و برای همیشه به دریاچه آتش افکنده خواهد شد (مکاشفه فصل 20 آیه 7).
عیسی ستاره درخشان صبح است که روزی همه زیبایی و جلال او را می بینند. اما شیطان فقط یک ستاره صبحگاهی بود که مقام خود مثال هایی از ستاره صبحگاهی را از دست داد. مسیح ستاره درخشان صبح است که نور و شادی خود را تا ابد به ایمانداران عطا می کند.
مطابق قوانین بینالمللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" در سایر صفحات فیس بوک و وب سایتها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.
نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟ انواع آن کدامند؟
الگوهای نمودار شمعی برای پیش بینی جهت گیری های آینده قیمت استفاده می شود. 16 مورد از رایج ترین الگوهای کندل استیک و نحوه استفاده از آنها برای شناسایی فرصت های تجاری را در این مقاله بررسی می کنیم.
- 1. کندل استیک چیست؟
- 2. شش الگوی شمعدانی صعودی
- 2.1. Hammer
- 2.2. Inverse hammer
- 2.3. Bullish engulfing
- 2.4. Piercing line
- 2.5. Morning star
- 2.6. Three white soldiers
کندل استیک چیست؟
کندل استیک روشی برای نمایش اطلاعات قیمتی یک دارایی است. نمودار های شمعدان یکی از محبوبت ترین مولفه های تحلیل تکنیکال هستند که به تریدرها این امکان را می دهد اطلاعات در مورد قیمت دارایی ها را به سرعت و فقط بر اساس چند نوار تفسیر کنند.
این مقاله بر روی نمودار های روزانه تمرکز دارد که در آن هر کندل استیک جزئیات یک معامله یک روزه را نشان می دهد. کندل استیک سه ویژگی اصلی دارد:
- بدنه (body) که نمایانگر محدوده باز تا بسته است.
- فتیله یا سایه (wick) که نشان دهنده قیمت ها بالا و پایین در بازه زمانی یک روز است.
- رنگ که نشان دهنده جهت حرکت بازار است. یک بدنه سبز یا سفید نشانگر افزایش قیمت است درحالی که یک بدنه قرمز یا سیاه کاهش قیمت را نشان می دهد.
با گذشت زمان هر یک از کندل ها، الگویی را تشکیل می دهد که تریدرمی تواند بر اساس آن سطح حمایت و مقاومت اصلی را تشخیص دهد. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد که نشانگر فرصت های بازار است. برخی از آنها یک درون بینی از فشار خرید و فروش را ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر الگوهای تحکم یا تردید بازار را نشان می دهد.
قبل از شروع ترید، مهم است که با اصول کندل استیک ها و نحوه تاثیر گذاری این الگو ها در تصمیمات آشنا باشید.
شش الگوی شمعدانی صعودی
الگوهای صعودی (گاوی) ممکن است بعد از رود نزولی بازار شکل بگیرند و نشان واژگونی نوسانات قیمت باشند. این الگو ها شاخص هایی برای معامله گران هستند تا یک پوزیشن طولانی برای بدست آوردن سود از هر مسیر صعودی در نظر بگیرند.
Hammer
الگوی شمعدانی چکشی (Hammer) از بدنه ای کوتاه و دارای مثال هایی از ستاره صبحگاهی فیتیله بلند و به سمت پایین تشکیل شده است و در پایان یک روند نزولی مشاهده می شود. یک hammer نشان می دهد که اگرچه در طول روز فشار فروش وجود داشته باشد، اما در نهایت فشار قوی خرید قیمت را بالا می برد. رنگ بدنه می تواند متفاوت باشد. اما چکش های سبز مثال هایی از ستاره صبحگاهی نشان دهنده بازار قوی تری از چکش های قرمز هستند.
کندل استیک چکش (hammer)
Inverse hammer
یک الگوی مشابه صعودی، چکش معکوس (Inverse hammer) است. تنها تفاوت این است که فتیله بالایی بلند است در حالی که فتیله پایین کوتاه است. این نشان می دهد فشار خرید و به دنبال آن فشار فروشی وجود داشته است که به اندازه کافی قوی نبوده تا قیمت بازار را پایین بیاورد. چکش معکوس نشان می دهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در اختیار می گیرند.
کندل استیک چکش معکوس (Inverse hammer)
Bullish engulfing
الگوی پوششی صعودی از دو شمعدان تشکیل شده است. شمع اول بدنه ای قرمز کوتاه دارد که که به طور کامل توسط یک شمعدان سبز پوشش داده شده است. اگرچه قیمت در روز دوم پایین تر از روز اول شروع می شود اما بازار صعودی قیمت را بالا می برد و به یک پیروزی آشکار برای خریداران تبدیل می شود.
کندل استیک پوششی صعودی (Bullish engulfing)
Piercing line
این الگو نیز از دو کندل تشکیل شده است که یک کندل بلند قرمز و پس از آن یک کندل بلند سبز قرار دارد. معمولا بین قیمت بسته شدن کندل اول و باز شدن کندل سبز رنگ، تفاوت قابل توجهی وجود دارد. این موضوع نشان دهنده فشار قوی خرید است زیرا قیمت بالاتر از میانه قیمت روز قبل است.
همانطور که در تصویر زیر مشخص است، قیمت بسته شدن روز دوم باید از نصف قیمت بدنه کندل روز اول بیشتر باشد.
کندل استیک piercing line
Morning star
الگوی ستاه صبحگاهی در پایان یک روند نزولی رخ می دهد و نشانه امید تلقی می شود. این الگو از سه شمعدان تشکیل شده است: یک شمع بدنه کوتاه بیت دو کندل سبز و قرمز بلند قرار گرفته است.
به طور سنتی ستاره بای سایر بدنه های طولانی همپوشانی نخواهد داشت چرا که در آن قسمت یک گپ قرار دارد. این روند نشان میدهد که فشار فروش روز اول فروکش می کند و بازاری صعودی (گاوی) پیش روست.
کندل استیک ستاره صبحگاهی (morning star)
Three white soldiers
الگوی سه سرباز سفید پوست در طی سه روز اتفاق می افتد و شامل سه کندل سبز(سفید) متوالی با فیتیله های کوچک است که نسبت به روز قبل به تدریج بالاتر باز و بسته می شوند. این یک سیگنال بسیار قوی گاوی است که پس از یک روند نزولی رخ می دهد و یک فشار یکپارچه برای خرید را نشان می دهد.
کندل سه سرباز سفید پوست (three white soldiers)
کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال مثال هایی از ستاره صبحگاهی به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آیدرنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، مثال هایی از ستاره صبحگاهی کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می مثال هایی از ستاره صبحگاهی گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
کندل استیک چیست
آیا می دانید کندل استیک چیست؟ کندل استیک به مجموعه ای از پترن ها گفته می شود که برای پیش بینی آینده بازار و تغییرات قیمت ها مورد استفاده قرار می گیرند.
با توجه به اهمیت بسیار زیاد کندل ها در پیش بینی قیمت انواع رمز ارز، تریدرهای حرفه ای اهمیت بسیار زیادی به آن می دهند.
دقت نمایید که الگو های کندل استیک و نمودار های شمعی در خرید و فروش بسیار اهمیت ویژه ای دارند و در دوره های مختلف قیمت آن ها از 4 تا 10 میلیون تومان می باشد آموزش داده می شوند. بیت نوین آموزش کامل کندل استیک را به صورت رایگان در اختیار شما قرار داده است. به جای هزینه های میلیونی برای تهیه بسته های آموزشی که دقیقاً همین موارد را به شما آموزش می دهند می توانید تمام الگو ها و روند های مختلف را در همین بخش به زبان فارسی یاد بگیرید.
ممکن است نمودارهای شمعی برای شما هم مهم باشند، در این صورت اگر به دنبال بهترین انواع کندل ها در تحلیل تکنیکال و یا در خرید ارز دیجیتال هستید با بیت نوین در ادامه همراه باشید. زیرا که در ادامه سعی خواهد شد معنی انواع کندل ها و کاربرد آن ها (در تشخیص فرصت های جدید برای خرید یا فروش ارزهای دیجیتال) مورد بررسی قرار گیرد.
می توانید مقاله آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را مطالعه نمایید و سپس وارد مبحث کندل استیک شوید تا درک بهتری از آن داشته باشید.
نمودار شمعی چیست
نمودار شمعی راهکاری برای به نمایش گذاشتن اطلاعات مربوط به تغییرات قیمت در اختیار کاربران قرار می دهد تا در کوتاه ترین زمان ممکن اطلاعات جامعی را از پترن ها به دست آورند و جهت احتمالی حرکت قیمت ها در آینده را تشخیص دهند.
همه انواع کندل ها در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال متشکل از اجزایی هستند که به تحلیل فنی بازار و تفسیر تغییرات قیمت ها کمک خواهند کرد. اما در این مقاله تمرکز ما بیشتر بر چارت های روزانه خواهد بود که هر کدام با جزییات خود می توانند ترید روزانه را برای کاربران ساده تر کنند.
فرض کنید می خواهید اقدام به خرید ارز وینک نمایید، اولین چیزی که باید دقت نمایید کندل استیک می باشد چرا که باید روند سعودی یا نزولی بودن بازار را تشخیص دهید و سپس بتوانید تصمیم به گرفتن پوزیشن نمایید.
نمودار شمعی را از کجا بیابیم؟
برای اینکه بتوانید نمودار شمعی یا کندل استیک یک ارز دیجیتال مانند ارز slp را داشته باشید می توانید از ابزاری به نام تریدینگ ویو استفاده نمایید.
اگر اطالاعات دقیق در باره تریدینگ ویو ندارید می توانید مقاله مربوط به تریدینگ ویو چیست را مطالعه نمایید.
در تریدینگ ویو شما می توانید در یک تایم فریم خاص قیمت را در قالب کندل استیک مشاهده نمایید.
کندل استیک چیست – تشخیص ترندهای افزایشی
پترن هایی که پس از یک ترند کاهشی در بازار به وجود می آیند و سیگنال یک ریروس یا بازگشت قیمت ها به ترند افزایشی را به ما می دهند، با نام پترن های بولیش شناخته می شوند. این پترن ها به کاربر نشان می دهند که باید به فکر باز کردن یک پوزیشن بلند مدت برای کسب سود در زمان افزایش قیمت ها با شروع ترند افزایشی باشد.
نمودار کندل استیک hammer
نمودار چکشی یکی از انواع کندل استیک ها می باشد که پس از یک کاهش طولانی در بازار شکل می گیرد. در انتهای ترند کاهشی می توان این نمودار را پیدا کرد. یک چکش نشان می دهد که اگر چه فشار یا تمایل بیشتری برای فروش در طول روز وجود داشته است، اما در نهایت به زودی تمایل برای خرید باعث خواهد شد تا قیمت ها به روند اولیه باز گردند. در این نمودار رنگ بدنه چارت می تواند متفاوت باشد و چکش های سبز نشان دهنده روند افزایشی سریع تر در مقایسه با چکش های قرمز هستند.
کندل استیک چکش وارونه
یک نمودار کندل استیک که کاربرد زیادی دارد و مشابه نمودار چکشی است، با نام چکش وارونه شناخته می شود و تنها تفاوت آن با نمودار چکشی در این است که گر چه ترند کاهشی طولانی است، اما انتهای ترند کوتاه است. این امر نشان دهنده این است که در ترند کاهشی نسبتا پر قدرت، اخیرا یک تمایل ضعیف برای خرید وجود داشته است که به موازات فشار برای فروش به وجود آمده و باعث شده است که ترند کاهشی شیب کمتری یافته و به اندازه کافی توان حفظ سرعت خود در کاهشی نمودن قیمت ها را نداشته است. در این حالت به مثال هایی از ستاره صبحگاهی دلیل افزایش حضور خریداران در بازار ممکن است که به زودی ترند بازار به تدریج به ترند افزایشی تغییر پیدا کند و خریداران کنترل بازار را در دست بگیرند.
بولیش انگلفینگ bullish engulfing
نمودار کندل استیک بولیش انگلفینگ نموداری است که از دو نمودار شمعی تشکیل شده است. اولین کندل کوچک است و برای همین به رنگ قرمز نشان داده شده است، اما در کنار آن کندل بزرگ تری به رنگ سبز دیده می شود که آن را در بر گرفته است. نکته مهم این است که در این نمودار اگر چه دور دوم معاملات در قیمت پایین تری از دور اول شروع می شود، اما در نهایت بولیش بودن بازار باعث افزایش قیمت ها بیش از دور اول می شوند. که در نهایت باعث غلبه خریداران بر بازار خواهد شد.
piercing line
این نمودار نیز متشکل از دو کندل است که یکی از آن ها یک کندل بلند و قرمز می باشد که به دنبال خود یک کندل بلند و طولانی را به همراه دارد. در این حالت بین دو کندل یک شکاف بزرگ وجود دارد که از زمان بسته شدن کندل اول تا باز شدن کندل دوم به چشم می خورد. این دو نمودار در کل نشان دهنده فشار برای خرید در کندل دوم هستند که باعث خواهد شد قیمت ها بیش از متوسط قیمت میله اول افزایش پیدا کنند.
انواع کندل ها – الگوی ستاره صبحگاهی
ستاره صبح یکی از انواع کندل استیک ها است که نشانه ای از امید در بازار می باشد و ممکن است که بتواند ترند کاهشی در بازار را به پایان برساند. این نمودار در واقع سه کندل استیک است که یکی از آن ها کندل کوچکی در بین دو کندل دیگر می باشد که یکی از آن ها بلند و قرمز است و دیگری بلند و سبز می باشد. این کندل نشان می دهد که تمایل برای فروش در حال فرو نشستن است و امید می رود که بازار به ترند افزایش وارد شود.
دیدگاه شما