بازدهی سرمایه ROI
زمانی که برای یک سرمایه گذاری یا یک تلاش تجاری پول می گذارید، نرخ بازدهی سرمایه roi به شما کمک می کند تا متوجه شوید که سرمایه گذاری شما چقدر سود یا زیان داشته است. بازده سرمایه به کار رفته نسبت ساده ای است که سود (یا زیان) خالص سرمایه گذاری را بر هزینه آن تقسیم می کند. از آنجایی که به صورت درصد بیان می شود، می توانید اثربخشی یا سودآوری گزینه های مختلف سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید. roi ارتباط نزدیکی با معیارهایی مانند بازده دارایی (ROA) و بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) دارد.
ممکن است توسط سرمایه گذاران عادی برای ارزیابی پرتفوی خود استفاده شود، یا می توان آن را برای ارزیابی تقریباً هر نوع هزینه ای اعمال کرد.
وقتی از نرخ بازدهی سرمایه برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری های آتی استفاده می کنید، هنوز باید این ریسک را در نظر بگیرید که پیش بینی های شما از سود خالص می تواند خیلی خوش بینانه یا حتی خیلی بدبینانه باشد. برای مثال بازده افزایش سرمایه ممکن است نتیجه یک پیش بینی خوشبینانه از سرمایه گذاری باشد.
چگونه بازگشت سرمایه را محاسبه می کنید؟
برای محاسبه بازدهی سرمایه roi ، مقداری را که از یک سرمایه گذاری به دست آورده اید که اغلب به آن سود خالص یا هزینه سرمایه گذاری منهای ارزش فعلی آن می گویند، بر هزینه سرمایه گذاری تقسیم کنید و آن را در 100 ضرب کنید. نتیجه باید به صورت درصد نمایش داده شود. در اینجا دو روش برای نمایش این فرمول وجود دارد:
100× (سود خالص / هزینه سرمایه گذاری) = ROI
100 × (ارزش فعلی – هزینه سرمایه گذاری / هزینه سرمایه گذاری) = ROI
فرض کنید در سال گذشته 5000 دلار در شرکت سرمایه گذاری کرده اید و سهام خود را در این هفته به قیمت 5500 دلار فروخته اید. در اینجا نحوه محاسبه نرخ بازده سرمایه برای این سرمایه گذاری آورده شده است :
100 × (5000 دلار / 5000 تا 5500 دلار) = ROI
30% ROI به چه معناست؟
سرمایه گذاران معمولا میزان مطلوب نرخ بازدهی سرمایه گذاری در سال را 7% می دانند. به طور کلی هدف اصلی رسیدن به بازده افزایش سرمایه است. به این معنی که در طی هر سال بازده افزایش سرمایه، حاکی از یک سرمایه گذاری موفق و مناسب باشد. زمانی که بازده سرمایه سرمایه به ارزش بازار پس از محاسبه مقدار 30% را نشان دهد، بیانگر این است که این سرمایه گذاری به نسبت کارایی خوبی داشته است. بازدهی 30% یک بازدهی مناسب و مطلوب به شمار می رود و این سرمایه گذاری یک سرمایه گذاری موفق است و پتانسیل رشد بیشتری نیز دارد. البته دقت کنید که هزینه های تراکنش، مالیات، هزینه های تعمیر و نگهداری و سایر هزینه های جانبی باید در محاسبات شما گنجانده شوند.
نرخ بازده خوب چقدر است؟
بر اساس عقل مرسوم، بازدهی سرمایه سالانه تقریباً 7٪ یا بیشتر، بازده سرمایه گذاری خوبی برای سرمایه گذاری در سهام و اوراق بهادار در نظر گرفته می شود. این همچنین در مورد میانگین بازده سرمایه به کار رفته سالانه S&P 500 است که تورم را محاسبه می کند. از آنجایی که این یک میانگین است، ممکن است برخی از سالها بازدهی شما بیشتر باشد. برخی سالها ممکن است کمتر باشند. اما به طور کلی، عملکرد در حدود این مقدار هموار خواهد شد. همانطور که گفته شد، تعیین نرخ بازدهی سرمایه مناسب برای طراحی استراتژی معاملاتی و سرمایه گذاری شما به جای یک معیار ساده نیاز به بررسی دقیق دارد. به عنوان مثال، S&P 500 ممکن است برای سطح مدیریت ریسک که مایل به پذیرش آن هستید یا طبقه دارایی که در آن سرمایه گذاری میکنید مناسب نباشد.
چگونه roi ماهانه را حساب کنیم؟
مقدار roi را می توان در دو دوره سالانه و ماهانه حساب کرد. برای محاسبه بازده سرمایه می توانید سود را بر هزینه آن سرمایه گذاری تقسیم کنید . بنابراین roi ماهانه میزان پرداختی شما برای یک سرمایه گذاری را با میزان درآمدی که برای ارزیابی کارایی آن به دست آورده اید در پایان هر ماه محاسبه و مقایسه می کند. با محاسبه roi ماهانه و مقایسه و ارزیابی آن ها در پایان هر سال می توانید اشرافیت بیشتری بر عملکرد خود داشته باشید. از نظر دقت عمل، محاسبه roi در پایان هر ماه و سنجش مجموعه آن ها در پایان سال از محاسبه سالانه نرخ بازده سرمایه به ارزش بازار، دقیق تر و اطلاعات آن قابل اعتماد تر است.
چگونه می توان فهمید که سرمایه گذاری سودآور است؟
محاسبه نرخ بازدهی سرمایه، طیف گسترده ای از کاربرد ها را دارد، از جمله : می تواند سودآوری سرمایه گذاری سهام را هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری یا عدم سرمایه گذاری در خرید یک تجارت یا ارزیابی نتایج یک معامله املاک و مستغلات اندازه گیری کند. حاصل محاسبه بازده سرمایه به کار رفته، نشان می دهد که این سرمایه گذاری مناسب و سودآور است یا خیر. هرچه این عدد بیشتر باشد، نشان می دهد که شما در مسیر درستی هستید و سرمایه گذاری شما سودآور است. علاوه بر این شما می توانید مجددا همین سرمایه گذاری را انجام دهید و یا سرمایه گذاری خود را افزایش دهید تا به سود بیشتری برسید. مقادیر پایین تر بازدهی سرمایه، از یک سرمایه گذاری نامناسب و کم سود خبر می دهد. حتی ممکن است سرمایه شما به کلی از بین برود.
بازدهی سرمایه در بازارهای ایران به چه صورت است؟
تجربه های اخیر سرمایه گذاران نشان می دهد که بازارهای مالی ایران از جمله بورس، چندان قابل اعتماد نیست. بسیاری از سرمایه گذاران در این بازارها سرمایه خود را از دست می دهند. البته بسیاری از این ضرر ها به عدم شناخت کافی از عوامل موثر بر بازار می باشد، اما بازار نیز آنطور که باید، اعتماد سرمایه گذاران را جلب نمی کند. در نتیجه بازدهی سرمایه گذاری در بازار های ایران به دلیل عوامل مختلف اقتصادی چندان مطلوب نیست. به همین اغلب سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال و همچنین بازار فارکس را بستر مناسب تری برای سرمایه گذاری می دانند. با این حال کسب سود از هر بازار بیشتر وابسته به دانش و اطلاعات کافی خود سرمایه گذاران است امری دور از ذهن نیست.
سخن پایانی
بازدهی سرمایه وسیله سنجش کارآمدی یک سرمایه گذاری محسوب می شود. این محاسبه پرکاربرد، به شما امکان می دهد با مقایسه گزینه های فراوان سرمایه گذاری، سودآور ترین گزینه را انتخاب کنید. با این حال بازدهی سرمایه نمیتواند تنها معیاری باشد که سرمایهگذاران برای تصمیمگیری از آن استفاده میکنند، زیرا ریسک زمانی را در نظر نمیگیرد و نیاز به اندازه گیری دقیق تمام هزینه ها دارد. استفاده از roi می تواند محل خوبی برای شروع در ارزیابی سرمایه گذاری باشد، اما به این معیار بسنده نکنید.
ما در این مقاله به توضیح دقیق بازدهی سرمایه و کاربرد آن پرداختیم. همچنین فرمول محاسبه آن را بیان مردیم تا بتوانید با استفاده از آن بازده سرمایه خود را در دوره های ماهانه یا سالانه محاسبه کنید و بهترین گزینه سرمایه گذاری را دریابید.
نظرات سازنده خود را برای ما ارسال کنید. همچنین در صورت وجود هرگونه سوال یا ابهام، می توانید با مراجعه به مشاورین بروکر نیکس، پاسخ سوالات خود را دریافت کنید.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست و چگونه آن را محاسبه کنیم؟
زمانی که شما روی یک تجارت یا کسب و کار سرمایهگذاری دارید، مطمئنا در آینده نیاز خواهید داشت تا نرخ سود و زیان خود را محاسبه کنید. برای بسیاری از سرمایه گذاران حساب سود و زیان از همان ابتدای کار اهمیت دارد و نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید میزان سودآوری خود را به دست آورید. این معیار بسیار کاربردی که یکی از اصلیترین معیارها در مباحث مالی است، این مزیت را فراهم میآورد تا بتوانید میزان اندوخته خالص را محاسبه کرده و آن را از مقدار سرمایه تفکیک کنید.
مفهوم نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
از زمانی که مفاهیم سرمایهگذاری شروع شد، نرخ بازگشت سرمایه نیز اهمیت زیادی پیدا کرد؛ این مفهوم در حقیقت، عملکرد یک فرآیند مالی را نشان میدهد و بازدهی و سوددهی آن را به صورت دقیق به دست میآورد.
در بیان مفهوم این معیار، هر اندازه که میزان و نسبت آن بیشتر باشد، معلوم است که در سرمایهگذاری سودآوری بیشتری به دست آمده است. البته، برای محاسبه ROI فرمولهای متعددی وجود دارد و معمولا درآمد خالص در فرمول نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ محاسبه میشود.
به نقل از ویکیپدیا، در امور مالی، میزان بازده (ROR) یا بازگشت سرمایه (ROI)، نسبت پول به دست آمده در سرمایهگذاری به مقدار سرمایه اولیه است. مقدار پول به دست آمده ممکن است مربوط به بهره، سود یا درآمد خالص باشد. بازگشت سرمایه (ROI) معمولاً به صورت درصد بیان می شود.
نرخ ROI یا بازگشت در سرمایه تنها در بازارهای سرمایهگذاری و شرکتها کاربرد ندارد و میتوان کاربرد بسیاری برای آن در بازاریابی، صنعت و حتی بخشهای بازرگانی مشاهده کرد.
اهمیت استفاده از نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه این امکان را فراهم میکند تا بدانیم تاثیر سرمایهگذاری روی تجارت چگونه بوده است. این معیار یک اصل مهم برای محاسبه نتایج تصمیمهای تجاری است که در گذشته گرفته شده است. در کنار این موضوع، میتوان براساس آن تصمیمهای بهینه تجاری را برای آینده اتخاذ کرد.
با استفاده از این معیار میتوان فرصتهای مختلف تجاری و تصمیمات مهم را با همدیگر مقایسه کرد و این دید تجاری را پیدا کرد که کدام یک از فرصتها از نظر سرمایهگذاری بهینه هستند و ارزش سودآوری بیشتری دارند. در صورتی که یک فرصت تجاری میزان ROI مناسبی را فراهم کرده باشد، میتوان از آن به عنوان یک فرصت مناسب و قابل اتکا یاد کرد و در آینده تمرکز شما روی این نوع فرصتها خواهد بود.
برعکس این امر نیز صحیح است و در صورتی که از یک فرصت تجاری و سرمایهگذاری سودآوری مناسبی دیده نشده است و نرخ ROI آن مناسب نیست، در آینده میتوانید روی استراتژی خود تغییر ایجاد کنید.
چه برداشتی میتوان از نرخ بازگشت سرمایه کرد؟
معیار ROI به دلیل سادگی و شفاف بودن آن محبوبیت زیادی دارد. البته، همین سادگی در محاسبه منجر شده است تا بتوان از آن در بخشهای متعدد استفاده کرد. در صورتی که این معیار به سمت اعداد بالاتر میل کند، معلوم است که نتایج سرمایهگذاری نیز خوب بوده است. با این حال، در صورتی که در یک فهرست، اعداد مثبت بالاتر به بخش خاصی تعلق گرفته باشد، این موارد باید در اولویت کار قرار بگیرند.
باید اشاره کرد که نرخ ROI منفی نیز وجود دارد که نشان دهنده میزان زیان سرمایهگذاری است. در صورتی که این موارد در فهرست سرمایهگذاری وجود داشته باشد، مطمئنا زمان آن رسیده است که در استراتژی خود پیوت را در نظر داشته باشید.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
برای محاسبه نرخ بازگشت در سرمایه فرمول معروفی وجود دارد که در آن ارزش نهایی دارایی و مقدار خالص سرمایهگذاری مطرح است. با توجه به این موضوع، مقدار ROI براساس فرمول زیر محاسبه خواهد شد.
که در فرمول بالا، Current Value of Investment میزان ارزش کنونی دارایی حاصل از سرمایهگذاری و Cost of Investment مقدار سرمایهگذاری است؛ معمولا این معیار براساس درصد بیان میشود که در پس از محاسبه مقدار فوق باید آن را ضرب در صد کنید.
مزایای استفاده از فرمول بازگشت سرمایه چیست؟
مزایای زیادی برای نرخ بازگشت سرمایه بیان شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به آسان بودن محاسبه اشاره کرد. البته، امکان درک این معیار برای عموم مردم و قابل فهم بودن آن از جمله مزایایی است که برای آن وجود دارد. در ادامه به چند مورد از نکات مثبت در مورد این معیار اشاره میکنیم:
- چشمانداز و آیندهی سرمایهگذاری را نشان میدهد.
- پتانسیل یک سرمایهگذاری را به افراد نشان میدهد.
- برای درک رقابت سرمایهگذاری در یک بازار کمک میکند.
- همهی نتایج را به صورت بسیار ساده نشان میدهد.
- معیاری جهانی است که فعالان تجاری آن را درک میکنند.
محدودیتهای نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
در کنار تمامی مزایای این روش، محدودیتهایی نیز برای آن تعریف شده است، باید اشاره کرد که این محدودیتها در مقابل ارزش بالای این معیار چندان هم به چشم نمیآیند؛ در محاسبه نرخ ROI معیار زمان به طور کلی کنار گذاشته شده است که در بسیاری از موارد اهمیت زیادی دارد.
محاسبه ROI با روش خاصی انجام نمیشود و به همین دلیل ممکن است بین شرکت یا سرمایهگذاران تفاوتهایی از این نظر وجود داشته باشد. برای نمونه، شاید هزینههای اضافی مانند هزینه نگهداری، هزینه مالیات و… در بخشهای مختلف در فرمول محاسبه نشود.
روشهای جایگزین برای نرخ بازگشت در نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ سرمایه
برای جبران نقاط ضعف این معیار روشهای دیگری نیز وجود دارد که مواردی مانند مدت سرمایهگذاری و نکات فرعی دیگر آن را پوشش میدهد؛ مثلا نرخ بازگشت سالانه سرمایهگذاری یا Annualized ROI که در این روش مدت زمان نیز در محاسبه سود مد نظر است؛ یا از سوی دیگر معیار Social ROI که نتیجهمحور است و نتایج اقتصادی و اجتماعی را به صورت ارزش گذاری شده بیان میکند؛ در کنار همهی اینها، معیار Marketing Statistics ROI نیز برای محاسبه بازدهی کمپینهای بازاریابی دیجیتال استفاده میشود و در آن افزایش فروش به همراه هزینه بازاریابی مد نظر است.
مثالی از نرخ بازگشت سرمایه
به عنوان مثالی ساده فرض کنید یک سرمایهگذار روی پروژهای املاک سرمایهگذاری کرده و میزان این مبلغ 500 هزار دلار است. دو سال پس از این کار، سرمایهگذار دارایی خود را به مبلغی دو برابری یا یک میلیون دلار به فروش میرساند.
در این صورت میزان نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
بنابراین سود این سرمایهگذاری مقدار صد در صد بوده است.
چگونه مقدار بازگشت سرمایه را بهبود بخشیم؟
براساس نوع و محل سرمایهگذاری ممکن است نحوه بهبود نرخ بازگشت سرمایه نیز متفاوت باشد. با این حال، روشهای کلی وجود دارند که قبل از هر اقدامی بهتر است آنها را در نظر داشته باشیم. در نتیجه، امکان افزایش سود و بهرهوری تا حدود زیادی بهتر خواهد شد.
مطمئنا امکان افزایش این نرخ وجود دارد اما برای این کار نیاز به تجربه کاری عملی و استفاده از این تجربه در آینده است؛ از آنالیزها و بررسیهای آماری استفاده کنید: بررسیهای تخصصی سرمایهگذاری همواره و در تمامی بخشها میتوانند روی نتایج کار تاثیر گذار باشند؛ نتایجی مانند آمار محبوبیت محصولات بین مشتریان، بازدیدهای وب سایت و میزان تقاضا از معیارهای مهم هستند.
تحلیل بازار و میزان عرضه و تقاضا را فراموش نکنید؛ بهتر است همواره از بازار اطلاعات متعددی در دستتان باشد. بازار و میزان عرضه و تقاضا اهمیت زیادی در نوع سرمایهگذاری و تحلیل نتایج دارد و باید اشاره کرد که در صورت نبود دید درست از بازار، نمیتوان تحلیل محکمی از معیار ROI به دست آورد.
هزینههای اضافی و غیر معقول را مدیریت کنید؛ هزینههای اضافی روی درآمد خالص و بازدهی سرمایهگذاری تاثیر بالایی دارند و با مدیریت آنها میتوانید به راحتی میزان ROI را افزایش دهید.
نرخ بازگشت سرمایه معیاری بسیار مهم است که در بررسی میزان سود و زیان یک سرمایهگذاری تاثیر زیادی دارد. از جمله مهمترین مزایای این معیار آسان بودن محاسبه آن و قابل درک بودن برای تمامی فعالان تجاری و حتی افراد غیر حرفهای است. برای بهبود این معیار روشهای متعددی وجود دارد که میتوان شناخت بازار و کاهش هزینههای فرعی و غیر ضروری را بیان کرد. در صورتی که سوال یا نظری در مورد نرخ ROI دارید، میتوانید آن را در ادامه مطلب با ما به اشتراک بگذارید.
نرخ بازگشت سرمایه
هر شخص یا مجموعهای که برای کاری سرمایهگذاری میکند، به دنبال بازگشت سرمایه و سودآوری است. حال این سودآوری میتواند منافع مالی یا معنوی را در پی داشته باشد. در مورد تبلیغات نیز کاملا به همین صورت است و چه از نظر عدهای، تبلیغات را هزینه بدانیم و چه از نظر برخی دیگر به چشم سرمایهگذاری به آن نگاه کنیم، به هر حال باید ببینیم سرمایه ما چه زمانی بر میگردد.
به زبان ساده نرخ بازگشت سرمایه یعنی در یک کمپین تبلیغاتی نسبت سود بهدست آمده به هزینه پرداختی چقدر بوده است. بنابراین هر چه بتوانیم در ازای سرمایهگذاری انجام شده، خروجی بهتری بگیریم و از روشهای مقرونبهصرفه ولی پربازخورد استفاده کنیم میتوانیم بیشتر به بازگشت سرمایه خود امیدوارتر باشیم.در واقع باید بررسی کنیم هزینهها صرف چه چیزی شده است و آیا عملکرد ما خوب بوده یا خیر.
در این مطلب بیشتر درباره نرخ بازگشت سرمایه، فرمول محاسبه، کاربرد و مزایا و معایب آن صحبت خواهیم شذه است.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه که با ROI Return on Investment) نیز شناخته میشود، یکی از شاخصهای کلیدی عملکرد و معیارهایی است که میزان موفقیت یک کمپین تبلیغاتی را نشان میدهد. حتی بسیار از کارشناسان و متخصصان معتقدند زمان تدوین استراتژیهای بازاریابی و تبلیغات بهویژه در حوزه دیجیتال مارکتینگ، باید نرخ بازگشت سرمایه را به عنوان معیار اصلی در نظر گرفت و استراتژی را براساس آن تدوین کرد.
اگر بخواهیم ساده بگوییم ROI چیست، شاید بهترین تعریف برای نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود حاصله به میزان هزینه و سرمایه پرداخت شده باشد. البته سود به دست آمده ممکن است تنها جنبه مالی نداشته باشد و شامل موارد غیرمالی مانند برندسازی شود، ولی به صورت کلی منظور از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، درآمد و سودآوری مالی کسب و کار است.
تبلیغات سرمایهگذاری است و نمیتوان آن را از اولولیتهای کاری خارج کرد، ولی بیتردید در دنیای امروز که هر هزینهای باید حساب شده باشد و وقتی دست کسب و کارها به ویژه استارتاپها برای هزینه کردن باز نیست، طبیعی است که بخواهند سرمایه خود را به بهترین شکل هزینه کنند. بنابراین اینجاست که نرخ بازگشت سرمایه (نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند .
به کمک ROI نهتنها میتوانیم ببینیم هزینههای تبلیغاتی صرف چه موضوعاتی شده و چگونه این هزینهها باید خرج شود، بلکه میتوانیم عملکرد تیم بازاریابی را نیز بسنجیم و ببینیم تا چه اندازه توانستهاند بهینه عمل کنند .
فرمول نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
همان طور که در تعریف بالا هم اشاره کردیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به بیان ساده سود حاصله از سرمایهگذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. براین اساس میتوانیم خیلی ساده فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه را به صورت زیر به دست آوریم :
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایه گذاری
برای اینکه بتوانید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را براساس درصد حساب کنید، میتوانید نتیجه بالا را در ۱۰۰ ضرب کنید .
شاید در نگاه اول با یک فرمول ساده روبهرو باشیم، اما نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ توجه کنید که این فرمول در دل خود موارد زیادی را دارد که گاهی محاسبه آنها بهسادگی امکانپذیر نیست .
ROI چه کاربردی دارد؟
یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است .
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی بهدست آورید .
مزایا و معایب ROI
تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد بهویژه مواردی چون ROI که به موضوعات مالی مربوط است و پیچیدگیهای خاصی دارد کار سادهای نیست. از سوی دیگر هر شاخصی میتواند مزایا و معایب خودش را داشته باشد و محاسبه آن نیز شما را دچار چالش کند. نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نیز از این قاعده مستثنی نیست و مزایا و معایبی دارد .
اگر بخواهیم مزایای سنجش دقیق نرخ بازگشت سرمایه را بیان کنیم، میتوانیم به مهمترین موارد زیر اشاره داشته باشیم :
سنجش کیفیت و میزان خروجی و سود حاصله در ازای هزینه و سرمایهگذاری انجام شده
ارزیابی عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و صرفهجویی در ازای گرفتن بهترین نتایج
بررسی میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی برای بازگشت سرمایه در کوتاه یا بلند مدت
سنجش عملکرد پلنهای مختلف بازاریابی و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان
بررسی میزان ارزش یک مشتری در طولانی مدت
ارائه محصولات جدید متناسب با سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار
اما در مورد مهمترین معایب ROI میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
اشتباه محاسباتی در ROI میتواند باعث گمراهی مدیران در سرمایهگذاری شود
مشکل در محاسبه دقیق سود حاصل از برخی کمپینها و مشتریها
مشکل در تعیین میزان اثرگذاری بعضی از روشهای تبلیغاتی
اشتباه در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری
مثال برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
برای اینکه بتوانید درک بهتری از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) داشته باشید و کمی از فاز تئوری خارج شویم، بد نیست این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم .
تصور کنید یک کتاب فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری نصیبتان میشود ۲۰ هزار تومان باشد. از آنجایی که قیمت کاغذ بالا رفته و حاشیه سود کمی دارید و از طرف دیگر رقابت در بازار کار شما حسابی داغ است، تصمیم میگیرید یک میلیون تومان بابت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی بپردازید تا بتوانید مشتریان خود را افزایش دهید .
حال تصور کنید درآمد کل شما در این کمپین ۱٫۵ میلیون تومان بوده است. حالا براساس فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه داریم :
۰ ٫ ۵ = ۱،۰۰۰،۰۰۰ / ( ۱،۰۰۰،۰۰۰ – ۱،۵۰۰،۰۰۰ )
با ضرب نتیجه به دست آمده در ۱۰۰ متوجه میشوید که نرخ بازگشت سرمایه شما ۵۰ درصد بوده که عدد خوبی است. در واقع اگر در ازای هر مشتری ۲۰ هزار تومان سود کنید، برای یک میلیون تومانی که بابت تبلیغات پرداخت کردهاید باید ۵۰ مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و وگرنه ضرر میکنید. هر چه از تعداد مشتریانتان از ۵۰ نفر بیشتر شود، سود شما بیشتر خواهد بود .
جمع بندی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یکی از مهمترین سنجههایی است که پیش از تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ یا بعد از اجرای کمپینها به صورت دقیق بررسی شود. نرخ بازگشت سرمایه به ما میگوید در ازای هزینه پرداختی چقدر سود کردهایم و عملکرد تیم بازاریابی در بهینهسازی هزینهها و دریافت خروجی مطلوب چگونه بوده است .
البته نرخ بازگشت سرمایه صرفا در کمپینهای تبلیغاتی آنلاین کاربرد ندارد و گستره بهکارگیری آن در کسب و کارهای مختلف بسیار وسیع است. ولی به طور کلی هرچه این مقدار بیشتر باشد، قطعا سود بیشتری نصیبتان خواهد شد.
سه گام اساسی در محاسبه بازگشت سرمایه در بازاریابی محتوا
از همین فرمول هم برای محاسبه ROI محتوا استفاده میشه اما مشکل اینه که هر پارامتر رو دقیقا چطور حساب کنیم؟ اگر عدد دقیق cost رو هم داشته باشید چطور میتونید به gain حاصل از محتوا در کوتاه مدت پی ببرید؟!
سه گام اساسی در محاسبه ROI محتوا
۱.Cost Content
هزینه ای که برای تولید محتوا پرداخته کرده اید، چقدره؟یک بار به پروسه تولید هر قطعه محتوایی که میسازید، دقت کنید. شما یا محتوا را Create میکنید. (تولید از صفر ) کاری شبیه نوشتن یک کتاب/مقاله پژوهشی. نوشتن یک فیلم نامه Curate میکنید. مشابه روندی که در تالیف و تدوین یک کتاب اتفاق میافته / مقاله مروری. تبدیل یک رمان به یک فیلمنامه به نظر شما تولید از صفر سخت تره یا نوشتن از طریق جمع آوری ،پالایش و بازنویسی محتوایی که از قبل موجود بوده؟ همین ابتدا اگر به این دو حالت فکر کنید، متوجه میشید که تخمین دقیق هزینه تولید کار راحتی نیست.
اینجاست که پی به صحبت دراکر میبریم که وقتی اندازه گیری سخت هست، مدیریت و بهبود هم سخت میشه. اما مجبوریم با این واقعیت روبرو بشیم که دانش و ابزارهای بشری در ارزش گذاری خیلی از چیزها هنوز محدودیت های زیادی داره. ( دو پست وبلاگ که تعداد کارکترهاش دقیقا یکسان هست، ارزش یکسانی نخواهند داشت، حتی اگر هردو توسط یک نویسنده تهیه شده باشند و با کیفیت یکسانی نوشته شده باشند. پارامتر ارزش گذاری شما چیه؟)
به خاطر همین محدودیتها، بشر همیشه دست به ساده سازی زده: اگر سری به شرکتهای تولید محتوا بزنید و تعرفه ها رو بررسی کنید، خواهید دید که هزینه ای که در ازای یک قطعه محتوای وبلاگ از شما دریافت میشه، با در نظر گرفتن تعداد کارکترها، خطوط یا صفحه هست و به ندرت دیده میشه که میزان اثر بخشی رو بررسی کنند. با این حال میشه دقیق تر شد، برای مثال چندتا پارامتر دیگه رو میشه دخیل کرد:
هزینه تولید اولیه؟ هزینه کپی رایتر ؟ هزینه گرافیست ؟ هزینه مدیر پروژه؟ میزان زمان صرف شده؟ ( شامل زمانی که صرف تولید شده، زمانی که صرف بازبینی و ویرایش شده )
۲.Content Utilization
Decisions Sirius در یکی از مقالههای سال ۲۰۱۳ اش آورده که:
۶۰ تا ۷۰ %محتوایی که تولید میشه هرگز دیده نمیشه! این یعنی ROI منفی !
چقدر احتمال میدیم که محتوایی که تولید میکنیم، مستقیم به زباله دانی خواهد پیوست؟ چطور بفهمیم که محتوایی که تولید کردیم استفاده شده؟ بعد از این که محتوایی رو نشر دادیم با Track کردن، پی خواهیم برد که اصلا دیده شده؟ چند بار دیده شده؟ چند ثانیه یا دقیقه کاربر برای خونده شدن پست وقت گذاشته؟ اگر لینک داخل متن گذاشتید ایا کلیک کرده و بعد از کلیک کردن به مقصدی که شما داشتین رسیده یا نه؟
سوال مهمتر این هست که، وقتی محتوایی که تولید کردید، استفاده هم شد، بعد از استفاده شدن توسط کاربرهای هدف، چه چیزی عاید شما میشه؟ صرف اینکه پست وبلاگ شما ۱۰۰۰ بار خوانده شده و حتی کاربرها پای اون کامنتهای مثبتی هم گذاشتن برای شما کافیه؟ لذت بردن کاربر هدف شماست؟ یا بیشتر از اینها؟
اگر شما وبلاگ نویس باشید شاید جواب مثبت باشه. اما ا گر هدف اینه که به کمک محتوا بازاریابی کنید، مسلما نه .
پس باید در گام بعدی اثر گذاری رو حساب کنید. در نهایت این شما (کارفرمای شما)هستید که پارامترهای اثر بخشی/ عملکرد رو تعریف می کنید. ممکنه صرف کلیک خوردن برای شما کافی باشه و از طرفی برای فردی دیگه محتوایی که منجر به یک بار فروش شده اثر بخش تلقی نشه!
۳. Performance Content
میزان عملکرد/اثربخشی محتوای که استفاده شده، چقدر هست؟
در پاسخ به این سوال بیشتر تولید کننده ها از یک سری پارامتر مشخص شامل موارد زیر استفاده میکنند:
• تعداد دفعات دیده شدن
• تعداد دفعاتی که محتوا به اشتراک گذاشته میشه توسط سایرین shares social / views page
• تعداد کلیک ها clicks ( شما لینک پست وبلاگ رو در کانال تلگرام میذارید و بعد از اونجا تعداد کلیک ها رو حساب می کنید، که چند بار افراد روی لینک کلیک کردن، یا Action To Call رو که در انتهای برخی پستها گذاشتید رو مانیتور میکنید که چند بار کلیک شده)
ایجاد ترافیک کار سختی نیست، هنر اینه که کاربر رو با محتوا درگیر کنیم و به هدف نهاییمون برسیم
پس باید از این سه تا پارامتر فراتر بریم، و میزان درگیر شدن کاربر با محتوا (rates engagement )رو هم بررسی کنیم. پرسش مهم بعدی اینه که درگیر شدن منجر به چی میشه؟ فرض کنید که محتوای شما یک ویدئو در فیسبوک باشه که در انتهاش CTA گذاشته شده و از بینندگان می خواد که کلیک کنند و به سایت شما بیان.
فرض کنید پست شما ۲۰ بار به اشتراک گذاشته شده، ۵۰۰۰ بار دیده شده، ۳۵۰۰ کلیک گرفته، ۱۰۰ کامنت گذاشته شده براش. این یعنی به خوبی کاربرها درگیر شدن، اما اگر کوچکترین توجهی به دکمه CTA نداشته باشند، چطور؟
در کوتاه مدت این یعنی شما محتوایی تولید کردین که کاربر رو درگیر کرده، ایجاد لذت کرده براش، ۵۰۰۰ نفر با نام شرکت و برند شما آشنا شدن. این اگر هدف شما بوده، پس به هدفتون رسیدین.
اما اگر اثر بخشی محتوا از منظر شما یعنی خرید حتمی، باید در نهایت rates conversion نرخ تبدیل مشتری بالقوه به واقعی رو هم بتونید محاسبه کنید که از اونجا پی به تعداد خرید و در نهایت سود حاصل از خرید بکنید و این عدد رو با عدد حاصل از هزینه در فرمول بالا بگذارید و به ROI برسید.
حساب کردن Gain و سود حاصل از محتوا به میزان زیادی بستگی به پارامترهای شما داره. این که شما در چه برهه زمانی هستید. اگر به تازگی وارد دنیای کسب و کار شدین از محتواتون انتظار نداشته باشید که صد در صد منجر به خرید بشه. در این مرحله محتوای شما به اصطلاح content” dating “stage-early هست. یعنی قرار نیست اصلا در اولین محتواهایی که تولید و توزیع می کنید، مدام از مصرف کنندگان محتواتون بخوایید که از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ شما خرید کنند، قرار نیست اولین محتواها promotional باشند. فقط قرار هست اعتماد اولیه ایجاد بشه برای بازگشت های بعدی
اگر برای یک شرکت یا حتی یک استارتاپ محتوا تولید می کنید این مفهوم رو جا بندازین که تولید محتوا شبیه سرمایه گذاری در صندوق بازنشستگی هست، سرمایه گذاری تدریجی و مداوم با پولهای کوچک. با این حال همین جمله هم نباید منجر به تحریف ذهنیت شما در مقام تولید کننده محتوا بشه، مدام چشمتون به اعداد و ابزارهایی مثل Analytics Google ، هزینه های تولید محتوا و میزان استفاده و اثربخشی ای که تعریف کردید باشه.
بیمه عمر محتوا رو فراموش نکنید. تولید محتوا سرمایه گذاری هست و بهتره که با کمپین های تبلیغاتی مقایسه نشه ( بخصوص در کوتاه مدت). اینجا شما یک سرمایه گذاری بلند مدت میکنید، در عین حال چشمتون به اعداد باشه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ و اگر پیشرفت قابل قبولی ندارین به فکر باشید.
اگر محتوای دوست داشتنی شما دیده نمیشه استراتژی رو عوض کنید. هرچیزی که برای شما دوست داشتنی هست الزاما برای دیگران اینطور نیست.
در صورت نیاز به تولید محتوا اختصاصی برای کسب کار خود از فرم مشاوره شرکت دیجیتال مارکتینگ کروشه استفاده کنید تا کارشناسان ما شما را در استراتژی بازاریابی محتوا و کمپین دیجیتال مارکتینگ همراهی کنند
ROI چیست؟
در هر کسب و کاری می خواهید ببینید که چقدر تلاش های شما مؤثر بوده و باعث شده به اهداف خود نزدیک تر شوید. شما این کار را می توانید با استفاده از پارامتری به نام ROI اندازه گیری کنید. ROI مخفف Return on investment به معنای نرخ بازگشت سرمایه است و یکی از مهم ترین مؤلفه های بازاریابی به خصوص بازاریابی دیجیتال است.
این پارامتر به شما کمک می کند تأثیر و سود حاصل از عملکردتان را بسنجید و آن را اندازه بگیرید تا ببینید چقدر به کسب و کار شما کمک کرده است. اگر هوشمندانه عمل کنید می توانید با استفاده از آمارها و تحلیل فرآیند ROI برای استراتژی های خود را هدایت کنید و در آینده تصمیم گیری های دقیق تری بگیرید.
ROI در بازاریابی دیجیتال به چه معناست؟
ROI در بازاریابی به معنای نسبت دادن سود و افزایش درآمد به تأثیر ابتکارات شماست. با محاسبه این پارامتر می توانید دریابید تا چه اندازه تلاش هایتان به رشد درآمدتان کمک کرده است. معمولاً از این پارامتر برای توجیه هزینه های بازاریابی و هم چنین نحوه تخصیص بودجه در آینده استفاده می شود. محاسبه این پارامتر می تواند بازدهی سرمایه گذاری شما را مشخص کند و تلاش های شما را بهینه سازی کند.
ROI چه کمکی به بازاریابی دیجیتال می کند؟
حال می خواهیم ببینیم ROI چگونه می تواند در بازاریابی دیجیتال کمک کند.
تهیه لیست منابع و بودجه از مهم ترین اولویت ها در بازاریابی است. برای اطمینان از مناسب بودن منابع و بودجه در عملیات های بازاریابی آینده باید ابتدا مطمئن شوید مخارج و هزینه ها و بودجه حال شما در حال حاضر در تعادل هستند. بنابراین شما باید به طور دقیق نرخ بازگشت سرمایه ای که تلاش های اخیرتان برای سازمان داشته است را محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر بدانید یک تبلیغات چقدر در بازگشت سرمایه شما تأثیر داشته است، پس از آن می توانید کار تخصیص بودجه خود را هوشمندانه تر انجام دهید.
همان طور که می دانید هزاران ترکیب برای انجام فعالیت های بازاریابی می توانید بسازید. اما این که برای هرکدام چه زمان، نیروی انسانی و هزینه ای اختصاص دهید به نگرش عمیق تری نیاز دارد که می توانید با استفاده از نرخ بازگشت سرمایه به آن برسید. بنابراین همواره به یاد داشته باشید که برای سنجیدن این که چه میزان از تلاش منجر به چه میزان از سود و درآمد شده است مهم ترین عامل در تعیین توزیع صرف بودجه های بعدی است.
به عنوان یک بازاریاب حرفه ای باید بدانید که توانایی اندازه گیری میزان موفقیتتان یک عامل مهم در این حرفه فوق العاده رقابتی است. شما باید معیارها را مشخص کرده و مرجعی برای تلاش های آینده خود تشکیل دهید. نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می کند همواره میزان موفقیت خود را بدانید و تلاش هایتان را برای به حداکثر رساندن تأثیرات تنظیم کنید.
اگر به درستی این پارامتر را اندازه گیری و نظارت کنید می توانید عملکرد سازمان خود را به طور دقیق در زمینه مربوطه بسنجید. شما با محاسبه مستمر بازگشت سرمایه حتی می توانید میزان بازگشت سرمایه رقبای خود را تخمین زده و با تلاش مداوم خود همیشه در میدان رقابت پیروز باشید.
چگونه می توانید ROI را محاسبه کنید؟
به طور کلی می توان گفت چندین روش برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اما در این جا ما فرمول اصلی محاسبه ROI را در ادامه توضیح می دهیم.
نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی
هنگام استفاده از این فرمول به یاد داشته باشید که این فرمول فرض می کند که تمام رشد فروش حاصل از تلاش برای بازاریابی بوده است. اما اگر می خواهید یک دید واقعی تر به دست آورید باید فروش خالص را نیز در نظر بگیرید.
فرمول زیر این کار را برای شما انجام می دهد:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود فروش – سود خالص حاصل از فروش – هزینه های بازاریابی)/هزینه های بازاریابی
در فرمول سازی به منظور محاسبه ROI باید درک خوبی از مجموع تلاش هایی که برای بازاریابی انجام شده است داشته باشید. تعریف کلمه «بازده» می تواند بر اساس استراتژی های مختلف بازاریابی تیم متفاوت باشد. بهتر نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ است ابتدا عناصر اصلی که باید در این محاسبات اعمال کنید را به شما معرفی کنیم:
- درآمد کل: شما باید درآمد کل حاصل از یک عملیات خاص بازاریابی را بدانید تا بتوانید یک دید کلی از تلاش های خود به دست آورید.
- سود ناخالص: محاسبه سود ناخالص به شما کمک می کند تا هزینه هایی مانند تلاش های مرتبط با تولید یا تحویل کالا و خدمات را به دست آورید. به این منظور باید هزینه های مرتبط با تحویل و خدمات به شکل زیر به فرمول اضافه کنید: (درآمد کل – هزینه های تحویل کالا و خدمات)
- سود خالص: اگر نگاهی عمیق تر داشته باشید می توانید تأثیر تلاش های بازاریابی خود را در سود خالص به صورت زیر به فرمول اضافه کنید: (سود ناخالص – هزینه های اضافی)
در تمام محاسبات بازگشت سرمایه همواره به یاد داشته باشید که تعریفتان از سود، مخارج و بازگشت سرمایه کل چیست. همچنین بهتر است هزینه های مازاد و هزینه های جانبی را نیز در مخارج خود در نظر داشته باشید. این هزینه ها عبارتند از:
- هزینه های نمایندگی ها
- هزینه های مربوط به رسانه
- هزینه های مربوط به ایده ها
هم چنین می توانید ROI را با استفاده از ارزش طول عمر مشتری (CLV) نیز محاسبه کنید. این پارامتر ارزش مشتری را برای یک برند خاص تعریف می کند و به شما کمک می کند ROI را در طولانی مدت و بر اساس طول عمر هر مشتری محاسبه کنید.
برای این کار می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:
ارزش طول عمر مشتری = (نرخ ماندگاری مشتری)/( 1+ نرخ تخفیف/نرخ ماندگاری مشتری)
نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه به چه معناست؟
نسب درآمد به هزینه در بازگشت سرمایه نشان می دهد برای هر دلار که در بازاریابی هزینه کرده اید چه میزان درآمد به دست آورده اید. به عنوان مثال اگر به ازای هر دلار هزینه ای که کرده اید، 5 دلار درآمد داشته باشید، نسبت درآمد به هزینه شما 5:1 است.
بهترین نرخ بازگشت سرمایه باید چند باشد؟
- یک نسبت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ درآمد به هزینه مناسب باید 5:1 باشد.
- این نسبت در وسط دیاگرام و در قله آن قرار دارد.
- این نسبت برای بسیاری از کسب و کارها نسبت بسیار خوبی است.
نسبت 10:1 یک نسبت استثنایی محسوب می شود و دستیابی به نسبت بیشتر از این مقدار هر چند ممکن است اما فراتر از انتظار است. نسبتی که می توانید مورد هدف خود قرار دهید شما تا حد زیادی به ساختار هزینه شما بستگی دارد و بسته به صنعت مرتبط شما متفاوت خواهد بود.
چرا باید از این نسبت استفاده کنید؟ استفاده از اعداد و نسبت ها کار شما را آسان و کمی سازی کرده و معیار مناسبی است که استفاده از آن نیز آسان است. هم چنین باعث می شود پیش از هر عملیات بازاریابی بدانید باید به چه هدفی در آن برسید. علاوه بر این یک سازوکار درست پیش روی شما قرار می گیرد و می توانید به سرعت تشخیص دهید که عملیات شما موفق بوده یا خیر.
هزینه های بازاریابی چه هزینه هایی هستند؟
هزینه بازاریابی، هر هزینه افزایشی است که برای اجرای هر عملیات بازاریابی متحمل می شوید (یعنی هزینه های متغیر). این هزینه ها شامل موارد زیر می شوند:
- هزینه پرداخت شده به ازای هر کلیک
- هزینه های تبلیغات
- هزینه های شبکه های اجتماعی
- هزینه های تولید محتوا
- هزینه های جانبی خارج از بازاریابی و تبلیغات
- هزینه های کارمندان تمام وقت برای بازاریابی
این نسبت می تواند به سادگی موفقیت یا شکست شما را مشخص کند. چرا نسبت 5:1 یک نسبت خوب محسوب می شود؟ در بدترین حالت عملیات بازاریابی شما باید هزینه های ساخت محصولات و هزینه های بازاریابی آن را تأمین کند. نسبت 2:1 برای بسیاری از مشاغل به معنای سودآوری نخواهد بود. زیرا میزان 50 درصد درآمد حاصل از فروش صرف هزینه تولید مجدد کالای فروخته شده خواهد شد.
اگر شما به ازای 200 دلار فروش، 100 دلار برای بازاریابی هزینه کنید، یعنی شما به شکست نزدیک شده اید. اما اگر حاشیه ناخالص سود شما بیش باشد و قیمت کالای فروخته شده کمتر از 50 درصد نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ هزینه های فروش باشد، دیگر نیازی نیست که پیش از سودآوری، فروش زیادی حاصل از بازاریابی خود داشته باشید. بنابراین این نسبت می تواند کمتر باشد. حال اگر حاشیه سود شما کم تر باشد و قیمت کالای فروخته شده بیشتر از 50 درصد هزینه های فروش باشد، بهتر است قبل از بدتر شدن اوضاع کمی از هزینه های بازاریابی خود بکاهید و به نسبت بالاتری فکر کنید.
طول عمر مشتری چیست؟
طول عمر مشتری در واقع ارزشی است که مشتری در طول زندگی خود به عنوان مشتری برای تجارت شما به ارمغان می آورد، نه فقط از طریق اولین معامله خود با شما. بسیاری از مشاغل فقط به ارزش اولین معامله فکر می کنند، در صورتی که عمر مشتری می تواند بسیار مثمرثمرتر از این باشد. بنابراین برای محاسبه دقیق بازگشت سرمایه باید درک دقیقی از این پارامتر داشته باشید.
چرا طول عمر مشتری در تعیین ROI فاکتور مهمی محسوب می شود؟ اگر شما فقط درآمد حاصل از اولین خرید مشتری را در محاسبات وارد کنید، نسبت بازگشت سرمایه شما حتی به 2:1 هم نمی رسد. در نمودار زیر می توانید تفاوت تجمعی ارزش اولین خرید و ارزش طول عمر مشتری را در طول زمان مشاهده کنید:
همان طور که مشاهده می کنید تفاوتی در هزینه ها ایجاد نشده است، اما با محاسبه دقیق این پارامتر، درک ما از تأثیر عملیات بر درآمد و در نهایت ROI به میزان چشمگیری تغییر می کند.
چگونه می توانید ROI هدف خود را محاسبه کنید؟
در مجموعه و سازمان شما کسی که باید این کار را انجام دهد مدیر مالی، مدیر پروژه و یا مدیر عامل خواهد بود. آن ها به اطلاعات لازم برای تعیین اهداف سازمان دسترسی دارند و حاشیه سود ناخالص شرکت، هزینه های سربار و هزینه های لازم دیگر برای رسیدن به اهداف را می توانند به خوبی محاسبه کنند. بهتر است به یاد داشته باشید که رسیدن به نسبت 10:1 یک هدف غیرواقعی خواهد بود و باعث دلسردی شما می شود. در بسیاری از کسب و کارها نسبت 5:1 یک نسبت هدف خوب خواهد بود و بیشتر از آن غیرواقعی است.
یک مثال عملی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
تصور کنید که کسب و کار شما تصمیم دارد همزمان با عرضه یک محصول جدید، یک عملیات بازاریابی دیجیتال راه اندازی کند. شما پرداخت هر کلیک در Google را به عنوان فاکتور اصلی در بازاریابی خود انتخاب می کنید و متعهد می شوید ماهانه 5000 دلار بودجه صرف این عملیات کنید. پس از پایان این 3 ماه فروشتان را بررسی می کنید و متوجه می شوید 7000 دلار به دست آورده اید. اگر قیمت کالای شما با حاشیه سود 50 درصد، 10 دلار باشد، در هر فروش 5 دلار سود داشته اید.
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، کافی است هزینه های بازاریابی را از سودی که به دست آورده اید کسر کنید. در این مثال داریم:
$30,000 – $15,000 = $15,000
تبریک! در این حالت شما سود خود را دو برابر کرده اید. به این معنا که به ازای هر 1 دلار که هزینه کرده اید، 2 دلار به دست آورده اید و این به معنای بازگشت سرمایه 100 درصد است. ROI همچنین برای بررسی این که چقدر عاقلانه در سهام یک شرکت سرمایه گذاری کرده باشید، استفاده می شود. اگر تصمیم گرفته اید که 1000 سهم از یک سهام را با قیمت 10 هزار برای هر سهم بخرید و یک سال بعد آن را به قیمت 12 هزار به فروش برسانید، به این معناست که به ازای هر 10 هزار که هزینه کرده اید 12 هزار درآمد کسب کرده اید. در این حالت بازگشت سرمایه شما 20 درصد است. زیرا شما سرمایه اولیه خود را به علاوه 20 درصد اضافی پس گرفته اید.
دیدگاه شما